در چند دهه گذشته، به کارگیری الگوی جایگزینی واردات در کشور موجب استفادهگسترده از سیاستهای حمایتی شده است. سیاستهای حمایتی تجاری در دو شکل برقراریتعرفهها و موانع غیرتعرفهای به اجرا در میآیند. موانع غیرتعرفهای به واسطه آن که عملکردبازار را بیشتر از تعرفهها محدود مینمایند و اثر زیانباری بر سازوکار قیمتها دارند، نهادهاییچون سازمان تجارت جهانی را بر آن داشته است تا برای ایجاد شفافیت در نظام قیمتها، درصدد حذف این موانع برآیند و تعرفهها را جایگزین این موانع بنمایند. بنابراین، تعیین معادلتعرفهای برای موانع غیرتعرفهای از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. بدین منظور، با استفاده ازشاخص نرخ حمایت مؤثر، نگاهی ژرفتر به این موضوع میاندازیم. همچنین برایملموسشدن بحث، این روششناسی را برای صنعت لاستیک کشور مورد استفاده قرار میدهیم.
همکاری اقتصادی منطقه ای، نوعی سیاست بازرگانی برای کاهش محدودیت های تعرفه ای و غیرتعرفه ای تجارت میان کشورهای عضو اتحادیه به منظور ارتقای رشد و توسعه اقتصادی است. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل همکاری اقتصادی کشورهای عضو اکو و تاثیر تشکیل این سازمان در تجارت متقابل کشورهای عضو می باشد. در این مقاله، با استفاده از شاخص تراکم تجاری، شاخص تکمیل تجاری و شاخص جانبداری تجاری به بررسی این مسائل می پردازیم که آیا تمایل تجاری کشورهای عضو اکو با یکدیگر بیش از تمایل این کشورها به تجارت با سایر کشورهای جهان است؟ آیا الگوی صادرات کشورهای عضو اکو به یکدیگر به الگوی واردات این کشورها از سایر نقاط جهان نزدیک است؟ ودر نهایت اینکه آیا کشورهای عضو اکو توانسته اند با استفاده از امتیازهای ترجیحی دسترسی نسبتا آزاد به بازار یکدیگر داشته باشند؟