درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲٬۰۰۱ مورد.
۵۶۲.

ایران شناسی (گفتگو با ذاکر اصفهانی و آقا حسینی )

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۰
در این شماره بنا داریم موضوعی را به میان آوریم که همیشه مهمترین مساله ما بوده و کماکان خواهد بود: چیستی ایران و کیستی ایرانی. سوال اصلی این است: مولفه اصلی ایرانی بودن چیست و «ما» چگونه همواره «ما» باقی مانده ایم و توانسته ایم هویتی مستقل، متمایز و متداوم داشته باشیم؟ از سوی دیگر چه آسیبی بر هویت ملی ما تاکنون وارد شده و یا خواهد شد و جریانات علمی نظیر ایرانشناسی چه نقشی در تعین آن داشته اند؟ آیا ایران شناسی زاییده استعمار است؟ و حتی کلی تر از آن آیا شرق شناسی تابعی از تحولات مغرب زمین است؟ در این زمینه گفت وگویی دوستانه با دکتر علیرضا ذاکر اصفهانی و دکتر علیرضا آقاحسینی انجام داده ایم. دکتر ذاکر اصفهانی، محقق و استاد دانشگاه دارای درجه دکترای علوم سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که هم اکنون به عنوان مشاور رئیس جمهور، مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری (C.S.S) را مدیریت می کند و دکتر آقاحسینی با درجه دکترای علوم سیاسی از دانشگاه اسکس انگلستان، معاونت پژوهشی این مرکز را برعهده دارد.کشاندن مباحث هویتی ملی و ایران شناسی به حوزه علوم سیاسی و مطالعات راهبردی می تواند در مضاعف شدن پویایی و نشاط علمی این گونه مباحث موثر باشد. موضوع ایران شناسی و هویت ملی را دیگر نباید یک شاخه منزوی و گوشه گیر از علوم دانشگاهی تلقی کرد و همچنان با بی حوصلگی، بی نشاطی و ناامیدی به مباحث آن نگریست. ایران شناسی دانشی است که بسیاری از موضوعات کهنه را نیز دربرمی گیرد و به اساطیر، افسانه ها، ویرانه ها، بقایا و موزه ها نیز سر می زند اما خود این دانش نباید کهنه تلقی شود و رنگ کهنگی بگیرد. ذهنیت غالب درخصوص ایران شناسی، تداعی کننده باستان شناسی، حفاری، کتیبه، موزه، نسخه های خطی، فولکور و حداکثر میراث ادبی است، حال آنکه امروزه ایران شناسی ضرورتی کاملا کاربردی و استراتژیک پیدا کرده و با منافع ملی پیوستگی تمام یافته است. ازاین رو بسیاری معتقدند شرق شناسی یا ایران شناسی دیگر صبغه کلاسیک خود را فروشسته و رنگ کشورشناسی به خود گرفته است و به ضرورت اصلی همه مذاکرات و مناسبات داخلی و خارجی برای دستیابی به منافع ملی تبدیل شده است.
۵۶۳.

تأثیر جدایی فقه و اخلاق در ضعف فرهنگ اخلاقی در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فقه فرهنگ اخلاق تکلیف صفت تمدن فریضه تقسیم علوم احکام عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۰ تعداد دانلود : ۴۹۴
اخلاق در هندسه تمدن اسلام بسان ریشه ای است که ساقه و پایه بقیه معارف دینی، یعنی فقه و عقاید را فراهم می آورد. فقه ورزی نیز که با نوعی وسعت فهم و درک عمیق و ماهرانه در مجموعه معارف دین و با هدف مدیریت حیات طیبه انسان و راهبری و هدایت او انجام می گرفت، به تدریج در احکام عملی و رفتارهای ظاهری انحصار پیدا کرد و در شریعت و تشخیص حلال و حرام و ادای تکلیف در خصوص ظواهر رفتاری ویژه گشت و رفته رفته دانش مستقلی به اسم علم فقه را تأسیس نمود که با بیرون راندن صفات و بر محور فعل مکلف متکفل احکام آن گردید. به نظر می رسد فرهنگ و ارزش های اخلاقی اگر بخواهد سهم لازم و موقعیت واقعی خود را در نظام معرفتی و سبد علوم اسلامی و مدیریت فرهنگی و تولیت جامعه متمدن دینی بازیابد، بازشناسی عوامل این آسیب و آفت شناسی موانع درون دینی آن ضرورت دارد؛ عواملی چون تنزل از جایگاه اصلی به رتبه زائد و زینتی و انحصار فقه در احکام عملی و رفتاری که خاستگاه تاریخی جدایی دستگاه فقه از اخلاق می باشد.
۵۶۴.

اهمیت ارتباطی تجاریِ راه عتبات عالیات در رونق شهر کرمانشاه در دوره قاجار با تکیه بر شواهد تاریخی و باستان شناسی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرمانشاه دوره قاجار زوار راه عتبات عالیات حمل اجساد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روابط خارجی
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
تعداد بازدید : ۱۲۸۰ تعداد دانلود : ۹۱۰
راه ها از دیرباز نقش مهمی در شکل گیری شهرها و شکوفایی تمدن ها داشته اند. شهر کرمانشاه در طول تاریخ به سبب اهمیت ارتباطی در قرون قبل از اسلام با عبور جاده شاهی و در قرون پس از اسلام با عبور شاهراه خراسان از آن، همواره مورد توجه بوده است. در دوره قاجار راه کاروان رو خراسان که با عنوان راه عتبات عالیات مطرح می شود، نقش مهمی در توسعه و رونق تجارت، صدور و ورود کالاهای خارجی، تعاملات دولت های عثمانی و قاجار، عبور زوار و حمل جنائز داشته است. مسئله یاد شده بر ضرورت موضوع دلالت داشته و با توجه به اینکه اهمیت راه عتبات عالیات و نقش آن در شکوفایی شهر کرمانشاه در دوره قاجار تاکنون بررسی نشده، انجام پژوهشی مستقل در این زمینه لازم و ضروری است. بنابراین پژوهش حاضر در تلاش ا ست که اهمیت راه عتبات عالیات در شکوفایی و رونق شهر کرمانشاه در دوره قاجار را بررسی و مناسبات سیاسی دولت های قاجار و عثمانی را در زمینه برخورد با زائران تحلیل کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که راه عتبات با کارکردی چند منظوره اعم از تجاری (صادرات و واردات کالا)، مذهبی (زوار عتبات عالیات و حمل اجساد) و ارتباطی (کاروان رو) نقش مهمی در توسعه شهر کرمانشاه در دوره قاجار داشته است؛ چنانکه بازار توسعه یافته در مسیر حرکت کاروان های عتبات عامل مهم رونق شهر در این دوره بوده است. به خاطر اهمیت یاد شده، شاهزادگان قاجاری حاکم کرمانشاه پس از تعامل با دولت عثمانی تمهیدات لازم را جهت امنیت زوار و تجار عازم عتبات عالیات و بغداد فراهم نموده اند
۵۶۵.

مروری بر حضور اساطیر ایرانی در شعر عصر سلجوقی با محوریّت اشعار خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره شعر فارسی خاقانی شروانی عصر سلجوقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
تعداد بازدید : ۱۲۸۰ تعداد دانلود : ۷۸۰
اسطوره ها بخشی عمده ای از فرهنگ ملّت ها را تشکیل می دهند و همین امر باعث شده که هنرمندان و بخصوص شاعران از این پدیده تأثیر بسیار پذیرند. شعر فارسی در نخستین دوران شکوفایی خویش، یعنی عصر سامانی و اوایل عصر غزنوی، شاهد توجه چشمگیر و مثبت شاعران به اساطیر و نیز حماسه های ایرانی است، امّا با تحکیم قدرت دولت های غزنوی و به ویژه سلجوقی در ایران، شاهد کاهش یافتن- امّا نه قطع شدن- توجّه به اساطیر و حماسه های ایرانی هستیم. یکی از مهم ترین شیوه های توجّه شاعران این دوره به اساطیر، پایه قرار دادن شخصیّت ها و روایت های اساطیر ایرانی برای تصویرسازی های شعری است که لزوماً هم تصویرسازی های مثبت نبودند و بسیار اتفاق می افتاد که شاعران، برای بزرگداشت ممدوح خویش، به کوچک شمردن شخصیّت های اساطیر ایرانی می پرداختند. همچنین در این دوران، شاهد جایگزینی روایت ها و شخصیّت های سامی و اسلامی به جای اساطیر ایرانی هستیم. خاقانی شروانی، شاعر بزرگ قرن ششم هجری، نمونه ای کامل از شعر عصر سلجوقی و مختصّات آن است. در این مقاله برآنیم که با جست وجو در اشعار خاقانی، به بررسی شیوه کاربرد اساطیر ایرانی در شعر عصر سلجوقی با شیوه تحلیلی بپردازیم.
۵۶۸.

پیوند خوشنویسی و تشیع در عصر تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت تشیع تیموریان خوشنویسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تیموری فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۱۱۴
چکیده تیموریان سلسله ای ترکی – مغولی هستند که در فاصله سالهای ( 913- 771 ق ) عموماً در نواحی ماوراءالنهر و ایران حاکمیت داشتند . تجربه همزمان زندگی یکجانشینی و کوچ نشینی در الوس جغتای و آسیای مرکزی باعث شد تا تیمور و جانشینانش با اسلام و فرهنگ ایرانی آشنایی هر چند مختصری داشته باشند. به همین سبب مؤلفه های هویت ایرانی از جمله هنر ایرانی و مذهب تشیع در این زمان فرصت رشد و وحدت بیشتری یافتند . سیاست تسامح گرایانه دولتمردان تیموری ، پیوند تشیع با جریان تصوف و تلاش شیعیان چه در درون جنبش های شیعی و چه به صورت فردی زمینه ای را فراهم ساخت تا مذهب تشیع به ویژه در بعد اجتماعی رشد بیشتری نسبت به ادوار گذشته پیدا کند . از طرفی هنر ایرانی و شاخه های متعدد آن بویژه هنر خوشنویسی در این زمان همانند ظرفی هستند که سایر مؤلفه های هویت ایرانی از جمله مذهب تشیع موضوع و مظروف آن را تشکیل می دهند. هنر خوشنویسی که با عنوان هنری اسلامی و مقدس شناخته می شود ، در عصر تیموری در دو بعد نظری و عملی با مفاهیم ، ارزش ها و شخصیت های شیعی ارتباط نزدیک و ملموسی پیدا کرد . الهام روحانی و الگوبرداری استادان خوشنویس از شخصیت امام علی (ع) و کاربرد فرهنگ شیعی در نظام استاد – شاگردی این دوره از ابعاد نظری و نگارش نسخه های خطی ، اشعار و کتیبه های شیعی در بعد عملی قرار می گیرند . تحقیق حاضر با هدف تبیین نقش هنر خوشنویسی در نشر و نمایش معتقدات مذهبی جامعه تیموری از یک سو و چگونگی ارتباط این هنر با مذهب تشیع در این زمان از سوی دیگر به دنبال بررسی علل و زمینه های این ارتباط وثانیاً ویژگی های آن در دوره تیموری است. مواردی که به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از منابع و اسناد تاریخی و هنری به آن ها پرداخته خواهد شد.
۵۷۰.

کاربرد تحلیل های بلورشناسی در مطالعات فنی آثار تاریخی گچی (مطالعه ی موردی گچ بری کوه خواجه ی سیستان، ملات گچ شادیاخ نیشابور و ملات گچ قلعه الموت قزوین)

کلید واژه ها: آسیب شناسی فن شناسی SEM مواد تاریخی بر پایه ی گچ بلورشناسی XRD

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
  3. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام سفال، کاشی و ...
تعداد بازدید : ۱۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۶۸
پژوهش و شناخت آثار تاریخی گچی در ایران دو مشکل فنی و واژه شناسی دارد. مشکل فنی موضوع این مقاله، عموماً ناشی از شناخت خصوصیات بلور گچ، هم چون تغییرات حلالیت یا شکل بلوری در اثر حضور مواد افزودنی یا تغییرات محیطی است. در این مقاله 3 نمونه ی تاریخی جمع آوری شده از کوه خواجه ی سیستان، قلعه الموت قزوین و شادیاخ نیشابور، و 3 نمونه ی مدلسازی شده ی جدید با توجه به ریزساختار بلوری آن ها بررسی می شود. آزمایش XRD حضور فاز غالب انیدریت (CaSO4) را برای هر دو لایه ی گچ بری کوه خواجه نشان می دهد؛ در حالی که ملات مربوط به شادیاخ دارای فاز غالب ژیپس (CaSO4.2H2O) است. پس از تشخیص عدم حضور ماده ی افزودنی آلی در نمونه های تاریخی با روش سوختن تر، از هر نمونه تصاویر SEM تهیه شد. این تصاویر در تشخیص کیفی شکل بلورهای گچ، کنارهم نشینی آ ن ها در ریزساختار نمونه های مختلف و سنجش فشردگی ریزساختار بلوری آن ها به کمک نرم افزار پردازش تصویر به صورت کمّی کمک می کنند. در تصاویر SEM تهیه شده از دو لایه ی گچ بری کوه خواجه، بلورهای منوکلنیک ژیپس دیده نمی شوند و ملات های گچ شادیاخ و قلعه الموت نیز فقط ساختاری فشرده را نشان می دهند؛ در حالی که در نمونه های مدلسازی شده، بلورهای گچ به وضوح قابل شناسایی هستند. نتیجه ی این مشاهدات بیان می کند که هرچند استفاده از تصاویر SEM و تحلیل بصری یا پردازش تصویری آن ها، نتایج ارزشمندی در بررسی و شناسایی ریزساختار مواد تاریخی گچی دارند، اما نتایج آن ها باید در کنار آزمایش XRD و پس از تشخیص حضور یا عدم حضور ماده ی افزودنی آلی، تفسیر و بررسی شوند.
۵۸۰.

عوامل رشد و افول زبان فارسی در امپراتوری عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی عثمانی پان ترکیسم ترکان جوان عصر تنظیمات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۵ تعداد دانلود : ۹۰۸
زبان یک قوم ممکن است توسط عوامل پشتیبان کننده مختلفی چون قدرت نظامی و سلطه دراز مدت سیاسی و یا نفوذ گسترده فرهنگی در قلمرویی خارج از مرزهای نژادی آن قوم رواج یابد. زبان فارسی نیز از آن رو که دربردارنده ارزش های فاخرِ انسانیِ یک فرهنگ و هویّتی ممتاز است، در گذر تاریخ، زبانِ علوم و فنون و وابستگی و نژادها و اقوام مختلف، در گستره ای منحصر به فرد از چین تا بالکان و نیز در هند و آسیای صغیر، رواج چشمگیری داشته است. اینکه کدام عامل در گسترش نفوذ زبان فارسی و نیز افول آن در حوزه جغرافیایی مورد نظر به عنوان عاملی هویّتی مدخلیّت داشته، پرسشی است که این پژوهش می کوشد تا به روش توصیفی- تحلیلی به تبین آن بپردازد. یافته های پژوهش حاضر ناظر بر این است که عنایتِ سلاطین عثمانی به زبان فارسی و شاعران پارسی گوی، نفوذ فرقه های صوفیه- به ویژه مولویه- مهاجرت صنعتگران و بازرگانان از جمله عوامل نشر ادب فارسی و در نقطه مقابل، عصر تنظیمات، ملی گرایی ترکی یا «پان ترکیسم» و جنبش ترکان جوان به رهبری افرادی همچون شناسی، ضیاء پاشا و نامق کمال، به تقلید از سبک های غربی، از عوامل افولِ زبان فارسی در قلمرو عثمانی بوده اند#,

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان