فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۷۲۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
میسیونرهای امریکایی و فعالیت در میان نسطوریان ارومیه و روستاهای اطراف آن (1843-1835م/1259-1251ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی نهضت مذهبی «دومین بیداری بزرگ» در کشور امریکا، میسیونرهای زیادی از این کشور به نقاط مختلف دنیا فرستاده شدند. دو نفر به نام های اسمیت و دوایت نیز از سوی «انجمن امریکایی اعزام مبلغ به خارج» به ایران فرستاده شدند و طبق بررسی آنان فعالیت در میان نسطورییان ایرانمناسب ارزیابی گردید. حضور میسیونرهای امریکایی در ایراندر زمره نخستین ارتباطات آنان با ایرانیانبه حساب می آید؛ بنابراین بررسی فعالیت های آنان در میان نسطوریان ایران ضرروی به نظر می رسد.این پژوهش در پی پاسخ گویی به این سؤال است که انواع فعالیت های میسیونرهای امریکایی در میان نسطوریان طی سال های 1834م تا 1843م/1250 تا 1259ق به چه صورت بوده است؟پژوهش حاضر بر آن است تا به شیوهتوصیفی-تحلیلیبه بررسی فعالیت های میسیونرهای امریکایی در میان نسطوریان بپردازد. طی دوره فوق شاهد تأسیس آموزشگاه، ابداع خط جدید، تأسیس چاپ خانه، برگزاری مراسم نیایش و ترجمه متون مذهبی از سوی میسیونرهای امریکایی هستیم.
طاق بستان
بر هم کنش مرجعیت، حکومت و جامعه در دوران مرجعیت آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی سیاسی معاصر ایران، حضوری پررنگ و با نقش های متفاوت و گاه متضاد داشته است. چنین حضوری، گاه درجهت کنشگری و مبدأ تغییر واقع شدن بوده است (حضور فعال شماری از علما و مراجع برجسته در جریان انقلاب مشروطه)، گاه درجهت تأثیرپذیری و واکنش در مواجهه با تحولات بوده است (مواجهه با مدرنیزاسیون اجباری رضا شاه در ایران) و گاه در قالب سکوت و انفعال ظاهر شده است (سکوت مرجع وقت شیعه در تعارض دولت مصدق با دربار و دولت انگلیس در جریان ملی کردن صنعت نفت). مرجعیت همواره پیش قراول یا دنباله روی تحولات اجتماعی نبود؛ بلکه مانند گروه های اجتماعی دیگر، به مثابه ی عاملی اجتماعی، در رویارویی با این تحولات، هم تأثیرگذار بود و هم تأثیرپذیر؛ هم دچار قبض و محدودیت و افول می شد و هم به گسترش نفوذ و عمل خود می پرداخت. با در نظر گرفتن چنین جایگاهی برای مرجعیت، نتیجه می گیریم که در بررسی سیر تاریخی مرجعیت شیعه در ایران، خود را به مناسبات، تحولات و تعاملات درونی مرجعیت و حوزه ی علمیه محدود نکنیم و مرجعیت را در زمینه ی بزرگ تر اجتماعی سیاسی مورد بررسی قرار دهیم.
در این مقاله، با در نظر گرفتن این مسئله، به بررسی سیر تاریخی مرجعیت و برهم کنش آن با جامعه و حکومت در دوره ی مرجعیت واحد آیت الله بروجردی می پردازیم. باتکیه بر داده های شفاهی حاصل از گفت وگو با ملازمان، نزدیکان و شاگردان آیت الله بروجردی و منابع تاریخی و مقالات پژوهشی مرتبط، برهم کنش مرجعیت با جامعه و حکومت را در چهار محور «بررسی زمینه ی اجتماعی سیاسی»، «بررسی وضعیت حوزه ی علمیه»، «مناسبات مرجعیت و جامعه» و «مناسبات مرجعیت و نظم سیاسی» بررسی می کنیم.
بررسی علل شکل گیری ایده آلیسم انقلابی مزدک و تأثیر آن در عدم موفقیت این جنبش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر پژوهش هایی که در دهه های اخیر به جنبش مزدکی پرداخته اند، ساختار طبقاتی جامعة ایران عهد ساسانی را عامل شکل گیری تندروانة آن دانسته و این موضوع را حاصل ناکارآمدی این بافت اجتماعی می دانند؛ از این رو در صددند به این قیام صورتی منطقی و واقعی ببخشند. در این پژوهش برآنیم نشان دهیم ساختار طبقاتی جامعه ایران باستان که ریشه های عمیقی در واقعیت های جامعة ایرانی داشت، نه تنها عامل بی ثباتی و نارضایتی عمومی نبوده، بلکه مهم ترین عامل ثبات، نیرومندی ساخت و بافت اجتماعی و عنصری مهم در تثبیت و تداوم بنیان قدرت و تولید ثروت بوده است. ایده های مزدک بیشتر حاصل اندیشه هایی است که متأثر از فلاسفه ایده آلیست یونان باستان، در گفتمان گنوسیستی آسیای غربی مقارن با دوران ساسانی و کمی پیش از آن، شکل گرفته بود و ریشه هایی غیر ایرانی و نامأنوس با واقعیت های جغرافیایی اجتماعی ایران داشت. از این رو، این قیام موفق به جذب قشر نخبه و شکل دهی ساختار نوینی از جامعه و حکومت نشد و تأثیرات انقلابی و آرمان خواهانة آن عامل بسیاری از ناکامی های شورش ها و قیام ها گردید.
بررسی نقش عوامل اجتماعی در نابودی گویش بهدینان کرمان و تلاش برای نجات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان نشانگر هویّت و گذشته هر مردمی است، ولی شاهدیم که بسیاری از زبانهای اقلیّت تحت نفوذ زبانهای رسمی از بین رفته اند یا شانسی برای بقا ندارند. زبان زرتشتیان، دَریdari))،گَورونیgavruni)) یا بهدینی نامیده می شود که خود دارای دو لهجه اصلی بهدینی یزدی و کرمانی است. امروزه تنها شمار بسیار کمی از سالمندان زرتشتی را یارای سخن گفتن با گویش بهدینی کرمانی است. هدف از این نوشتار افزون برگامی برای دوباره زنده کردن این گویش، بهره گیری از دستاوردهای آن برای نگهداری دیگر لهجه های گویش بهدینی است. این نوشتار به بررسی جایگاه گویش بهدینی کرمانی از گذشته تا امروز، شماری از تفاوت های بین این گویش و گویش بهدینی یزدی، چگونگی جای گرفتن این گویش کهن در زمره زبانهای «رو به نابودی» و پروژه هایی که برای نجات این گویش در دست انجام است می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که همان گونه که زرتشتیان کرمان بنا به دگرگونی های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دگرگونی شیو ه زندگی، گسترش رسانه های گروهی، کاهش ارزش و پایگاه اجتماعی گویش و کم شدن کاربرد آن در جامعه و خانواده زبان مادری خود را کنار گذاشته اند، باید امروز نیز همگی با دگرگونی در احساسات، نگرش ها و باورها نسبت به نقش، کاربرد و اهمیت پایگاه زبان مادری گام بردارند و مدرسه های زرتشتیان، کلاس های دینی، رسانه های گروهی، انجمن ها و سازمانهای زرتشتی، سیاستمداران و بزرگان جامعه و سازمانهای نگهبان میراث زبانی نقش بزرگی را در زنده کردن این گویش دارند.
نام و جایگاه ارته (=ارطه) در تاریخ
منبع:
چیستا مهر ۱۳۷۵ شماره ۱۳۱
حوزه های تخصصی:
مظاهر فرهنگ و تمدن سکاها در شاهنامه ی فردوسی
حوزه های تخصصی:
شاهنامه از دو نوع «مظاهر مادی» و «مظاهر غیر مادی» سکاها تأثیر فراوان یافته است که در این پژوهش به بررسی این موضوع در دو بخش اسطوره ای و حماسی شاهنامه پرداخته شده است. در قسمت مظاهر مادی به بررسی «سوگواری»، «میگساری»، «اسب» و «مال دوستی» سکاها در ابیات شاهنامه پرداخته شده است و در قسمت مظاهر غیر مادی از «کینه و نفرت»، «جادو و افسونگری»، «سگزی» و «اعتقاد به مظاهر طبیعت» آن ها در ابیات این کتاب سخن رفته است. در این پژوهش بدین پرسش پاسخ خواهیم داد که مظاهر مادی و غیرمادی سکاها در شاهنامه چه مسایلی هستند؟ آیین ها، مراسم، اعتقادات و دیگر مظاهر قوم سکایی چگونه باعث اعتلا و غنای ادبی، تاریخی و قوم شناسی شاهنامه شده است؟ حماسه ی ملی (شاهنامه) نه تنها بازتاب دهنده فرهنگ دینی زرتشتی، بلکه فرهنگ همه ی قومیّت های ایرانی از جمله سکاها است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از منابع دست اول که اطلاعاتی از مظاهر فرهنگ و تمدن سکاها را بیان نماییم.
رویکرد معرفتی خبر محور در تاریخ نگاری اسلامی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر مبنای این مسأله شکل گرفته است که غالب مورخان مسلمان چرا و تحت چه شرایط فکری تصور می کردند معرفت تاریخی صرفاً جنبه خبری دارد و فرایند حصول چنین معرفتی را چگونه می دانستند؟ به نظر می رسد بخش مهمی از مورخان مسلمان به دلیل شکل گیری و تداوم مبانی نگرش خبرمحوری به علم تاریخ و نیز تکوین نوعی روش شناختی برای آن، در فضای ارزش ها و سنت های فکری متعلق به علوم خبری و روایی، به ویژه علم حدیث، بر این باور بودند که معرفت تاریخی صرفاً از طریق فعالیت ها و کارکردهای معرفت بخش مجموعه قوای حسی شاهدان و ناقلان روایت های تاریخی حاصل می شود و عقل و اندیشه ی انسانی را در چنین عرصه ای جایگاهی نیست. از این دیدگاه، آن ها مشاهده ی رخدادها و شکل گیری خاطره ها را آغازین مرحله ی شکل گیری معرفت تاریخی، شنیدن روایت های مبتنی بر مشاهده و خاطره درباره ی رخدادهای تاریخی و نقل شنیده ها را فرایند میانی حصول معرفت تاریخی، و سرانجام، ضبط اقوال و روایت های تاریخی و مکتوب کردن آن ها در شکل خبر تاریخی را آخرین مرحله ی معرفت تاریخی و پایان وظیفه ی تاریخ نگاری مورخ تلقی می کردند.این آخرین مرحله، مرحله ی ظهور معرفت تاریخی خبرمحور در شکل متن تاریخی است.
رستم الحکما، تاریخ نگار یا توهم نگار
حوزه های تخصصی:
دبیری و نویسندگی 3
بررسی جایگاه و مؤلفه های تاریخ نویسی محلّی عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نویسی محلّی در عصر صفویه از مقوله هایی است که کمتر مورد پژوهش قرار گرفته است. شاید دیدگاه تندروانه ای که دوره صفویه را زمانه انحطاط دانش و ادبیات و تاریخ نگاری می پنداشته است در عدم توجه به این شاخه مهم از تاریخ نگاری مؤثر بوده و در چگونگی و چرایی آن ارزیابی های متفاوتی را رقم زده است. از اینرو، بازکاوی این مقوله میتواند در تصحیح و تعدیل این دیدگاهها راهگشا باشد.در این مقاله، علاوه بر بیان دیدگاه های گوناگون، جایگاه تاریخ نویسی محلّی در عصر صفویه، ویژگی ها و مؤلفه های آن، انگیزه های مؤلفان از نگارش این تواریخ بررسی شده و فهرستی از این دست تواریخ با تعیین حوزه جغرافیایی اثر ارائه شده است.اساس مقاله حاضر بر بنیاد این پرسشها سامان یافته است که آیا در دوره صفویه در تداوم سنّت تاریخ نویسی محلّی مورخان ایرانی در دورههای پیشین، این گونه تواریخ تألیف شده اند؟ یا خیر؟ آیا تاریخنویسی محلّی در عهد صفویه از رونق برخوردار بوده یا ضعف؟ و مؤلفه های این تواریخ و انگیزه های مؤلفان آنها چه بوده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که در عهد صفویه سنّت تاریخنویسی محلّی، هرچند نه پُررونق، تداوم داشته امّا سیاست تمرکزگرایی صفویه، نیاز به مشروعیتبخشی به حاکمیت سلسله، و برافتادن حکومتهای محلّی، تمایل به تاریخنویسی عمومی و سلسلهای را نسبت به تاریخ محلّی تقویت کرد.
نقش ایرانیان در تنظیم دیوانها و سازمانهای اسلامی
حوزه های تخصصی:
تاریخچه ی حزب ایرانیان (7)
منبع:
حافظ تیر ۱۳۸۹ شماره ۷۱
جغرافیای تاریخی شهرستان نور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحلیلی برجایگاه علمای ایرانی در برنامه پان اسلامیسم عثمانی از منظر اسناد و روایت های عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اتحاد اسلام یا پان اسلامیسم مهمترین اصل سیاست داخلی و خارجی امپراطوری عثمانی در قرن نوزدهم مصادف با عصر عبدالحمید دوم را تشکیل می داد. پس از ناکامی نظریه عثمانیت یا ایجاد ملت واحد عثمانی که اساس حرکت های اصلاح طلبانه از تنظیمات تا مشروطه اول را به خود اختصاص می داد، نگاه دولتمردان و روشنفکران عثمانی معطوف به سیاست پان اسلامیسم شد. از نظر دولتمردان عثمانی، اتحاد شیعه و سنی در تحقق این سیاست و به عنوان بخشی از آن، از جایگاه مهمی برخوردار بود. بسیاری از ایرانیان، چه روشنفکران و علمای ساکن سرزمینهای امپراطوری نظیر استانبول و عتبات عالیات، چه آن دسته از علمای داخل ایران، به دلایل مختلف سیاسی اجتماعی و گاه مذهبی از اندیشه و دیپلماسی پان اسلامیسم به محوریت خلافت عثمانی پشتیبانی می کردند. تمایلات و فعالیت های نخبگان ایرانی در جهت رهایی از سیطره استعمار خارجی و مبارزه علیه استبداد داخلی دو عامل مهمی بود که نخبگان ایرانی را به همسویی با اندیشه اتحاد اسلام و تأیید خلافت سلطان عثمانی بر می انگیخت. هدف این مقاله بررسی اهمیت و جایگاه نخبگان ایرانی اعم از روشنفکران و علمای مذهبی در برنامه پان اسلامیسم عثمانی از منظر منابع و اسناد عثمانی می باشد.