فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۵۱ مورد.
منبع:
حوراء شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
ورود تکنولوژیهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) مانند اینترنت و موبایل به زندگی جوانان در سالهای اخیر، تأثیراتی بر نگرش، هویت و سبک زندگی آنها داشته است. بدون شک اینترنت و موبایل، ارتباطات میان فردی را نسبت به گذشته بسیار تسهیل کرده است و به جوانان این امکان را میدهد تا روابطی متفاوت و جدید را تجربه کنند. در این میان چت و پیام کوتاه، دو قابلیت فضای مجازی و موبایل هستند که در بین جوانان از محبوبیت زیادی برخوردارند. تا چند سال گذشته چت کردن در بین جوانان بسیار شایع بود؛ اما به نظر میرسد در حال حاضر از شیوع آن کاسته شده و جای خود را به ارتباطات با موبایل، خصوصاً پیام کوتاه داده باشد. چت و پیام کوتاه، هر دو قابلیتهایی هستند که امکان ارتباط سریع و آسان را فراهم میکنند و میتوان بین آنها شباهتهایی نیز یافت. در نوشتار حاضر سعی داریم به این سؤال پاسخ دهیم که چت و پیام کوتاه چه پیامدهای هویتی میتواند داشته باشد و روابط حاصل شده از این مجرا چه نقشی در تعامل با افراد غیر همجنس در بین جوانان ایفا میکند؟برای پاسخ به این سؤالات در ابتدا تغییرات بوجود آمده در زندگی جوانان بواسطه ورود تکنولوژیهای جدید و تغییر شکل اوقات فراغت را بررسی میکنیم. سپس به جایگاه و نقش همسالان در زندگی جوانان میپردازیم. در ادامه به ویژگیهای چت و پیام کوتاه اشاره میکنیم و اینکه این دو چه تأثیرات هویتی میتوانند داشته باشند. در پایان جمعبندی مطالب ارائه خواهد شد.
نقض حقوق زنان در غرب؛ تحلیلی از جایگاه ز در کشورهای اروپایی و آمریکا
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقض حقوق زنان از گذشته تا به امروز این پژوهش قصد دارد تاریخچه و موارد نقض حقوق زنان مانند نگاه جنسی به زن، ممنوعیت حجاب و خشونت علیه زنان و... را در کشورهای غربی بررسی کند و در این راستا تحلیلی از جایگاه زن در کشورهای اروپایی و آمریکا ارائه دهد.
بررسی عوامل گرایش به بدحجابی و راه کارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حجاب و پوشش یکی از بایدها و هنجارهای فرهنگ دینی و بومی ما و از سوی دیگر، یکی از مهم ترین جنبه های جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی است. مسئلة بدحجابی بدون شک یکی از پیامدهای تهاجم فرهنگی است و نگرش سطحی و مقطعی به این مسئله، شناخت لازم و درک صحیح برای برنامه ریزی های فرهنگی کارا و اثربخش را ممکن نمی سازد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل گرایش به بدحجابی و راه کارهای مقابله با آن است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی است که به صورت میدانی و همراه با آن از مطالعات کتابخانه ای به منظور تدوین مبانی نظری نیز استفاده شده است. در این پژوهش، محققان با استفاده از پرسشنامة محقق ساخته که اعتباریابی و روایی سنجی شد، به گردآوری داده ها پرداختند. سپس داده های به دست آمده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در چارچوب مفهومی این پژوهش، با تفکر سیستمی به موضوع حجاب پرداخته شد و از این رو حجاب به عنوان یک سیستم اجتماعی در نظر گرفته شد و عناطر اصلی آن در چهار بخش: ورودی ها، فراگرد، پیامدها و بازخورد مورد بررسی قرار گرفت.
آیا جامعه ایران به سمت پذیرش روابط دختر و پسر میرود؟
منبع:
حوراء شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
دکتر علی اصغر احمدی، تحصیلات خود را در مقاطع مختلف در رشته روانشناسی به انجام رساندهاند. از ایشان کتابها و مقالات مختلفی در زمینه روانشناسی با عناوین «فطرت، بنیان روانشناسی اسلامی»، «روانشناسی شخصیت از دیدگاه اسلامی»، «روانشناسی روابط درون خانواده»، «اصول تربیت»، «تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران» به چاپ رسیده است. نظر وی را در مورد نحوه روابط دختر و پسر در ایران و تحلیل جامعه شناختی آن، جویا می شویم.
تبیین تجربه زیسته زنان وابسته به مواد مخدر از پدیده اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وابستگی به مواد یکی از مسایل اجتماعی است که به صورت سنتی مردان را درگیر می نمود، اما تحولات سال-های اخیر که به تغییر موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زنان منجر شده است، به گسترش اعتیاد در بین زنان دامن زده است. پژوهش های پیشین در موزد وابستگان به مواد اغلب با رویکرد کمی و با اتکا به نظریه های روان شناختی و جامعه شناختی انجام شده اند. این پژوهش که در مورد زنان وابسته به مواد در شهر ساری انجام شده است، سعی کرده است تا تجارب زیسته ی زنان وابسته به مواد را با استفاده از روش پدیدار شناسی که یک رویکرد کیفی دارد، مورد شناخت و تبیین قرار دهد. نمونه ی مورد آزمایش 30 زن بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه های عمیق با آن ها انجام گرفت و سپس متن مصاحبه ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل ثم های استرابرت مورد تحلیل قرار گرفتند. از تحلیل تم به کدهای مفهومی، طبقات مفهومی و پنج تم اصلی(مثلث خانواده، فرد، اجتماع، طیف احساسی شادمانی- پریشانی، ورود به روابط اجتماعی در هم شکسته، ناتوانی در برابر اعمال فشار جامعه و عدم وجود توانمندی در زنان برای رویارویی با شرایط) دست یافته و بر اساس آن ها مدل تبیین پدیده ی وابستگی به مواد از دیدگاه زنان درگیر با آن استخراج شد.
تحلیل و بررسی خشونت علیه زنان (مطالعه موردی زنان در اروپا)
حوزه های تخصصی:
یکی از بحران های کنونی اجتماع بشری، گسترش غیر قابل انکار خشونت علیه زنان است. بدرفتاری با زنان ، در همه کشورهای جهان مسئله ای کاملاً عمومی و دارای ن تایج وخیمی است. این مسئله در سراسر جهان سلامت روحی و جسمی زنان را به مخاطره انداخته و سبب نقض گسترده حقوق این بخش از جامعه بشری گردیده است. بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که خشونت علیه زنان در خانواده و اجتماع ، سبب تشویش، حس حقارت و در نهایت خودکشی می گردد. بسیاری از روانشناسان در بررسی علل این پدیده، نوع تقسیم و توجه به نقش های جنسیتی و همچنین نوع جامعه پذیری را ذکر کرده اند. این رخداد ناگوار به حدی رشد یافته که این نقض آشکار حقوق انسانی در سراسر جهان و حتی کشورهای غربی نیز مشاهده می شود. مسئله مهم در این میان رشد فزاینده خشونت و جرائم جنسی علیه زنان در کشورهای پیشرفته غربی است که مدعی اجرای قوانین سودآور برای زنان هستند. به عنوان نمونه در کشورهای پیشرفته انگلیس و فرانسه شاهد رشد فزاینده خشونت و تجاوز علیه زنان هستیم، اما مجامع بین المللی و نهادهای حقوق بشری به دلیل منافع خاص سیاسی و نقش هژمون این دولت ها در ساختار سیاست بین الملل، کوچک ترین اعتراض و تحریمی را ایراد نمی کنند. خشونت خانگی، تجاوز به عنف، خشونت جنسی ، خشونت جسمی، خشونت در محل کار، بردگی جنسی و ارعاب از انواع مصادیق خشونت علیه زنان به شمار می آید. در این مقاله نویسنده با بررسی ابعاد خشونت ، میزان جرائم جنسی و تضییع حقوق زنان را در کشورهای غربی تحلیل کرده است.
بررسی انحرافات اجتماعی در اسلام و لیبرالیسم
حوزه های تخصصی:
انسان اجتماعی در شرایطی میتواند به ایفای نقش خویش بپردازد که نظمی در تعامل خود با دیگران شاهد باشد. تحقق نظم در تبعیت همگانی از هنجارهای اجتماعی میسر میگردد. اگر نقض هنجارها گسترده گردد، انحراف اجتماعی پدیدار میشود که بایستی در مهار آن و کاستن از گسترش دامنه اش اقدامات جدی صورت پذیرد. مکتب لیبرالیسم بر اساس نگرشی که به انسان دارد، درصدد رفع هر گونه محدودیتی از انسان است، لذا به اجبار با انعقاد قراردادهای اجتماعی و تدوین قوانین، تحقق انتظام اجتماعی را با انواع شیوهها خواهان است، اگرچه در این رویکرد با چالشهای جدی روبرو میباشد. نگرش اسلام این است که انسان در اجتماع با قبول تکالیف دینی و اجتماعی و پذیرش محدودیتهایی، در واقع خود را از انواع قیود رها میسازد و انتظام اجتماعی را به صورت ریشهای محقق میکند. انحرافات اجتماعی در چنین نگرشی، علاوه بر به کارگیری شیوههای مرسوم کنترلی، با عطف توجه به نظارت الهی، مهار شدنی تر از هر شیوهای به نظر میآید.
بررسی علل و عوامل مدرسه گریزی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر تهران سال تحصیلی 82-81
حوزه های تخصصی:
بافت جامعه ی ایران، جامعه یی جوان است، و از این رو شناسایی مشکلات مربوط به آن ضروری احساس می شود؛ چرا که یکی از اهداف تعلیم و تربیت، پرورش انسان هایی است سالم همراه با بهداشت روانی و جسمانی؛ و حساسیت لازم نسبت به این موضوع، یقیناً در سرنوشت آنان تأثیری به سزا خواهد داشت. در این راستا، سعی بر آن شد که نخست به پیش بینی علل مؤثر بر این پدیده تحت عنوان متغیرهای پیش بینی کننده پرداخته شود. در روان شناسی، این علل را تحت عنوان عوامل ریسک رفتاری می شناسند که باعث بروز متغیر ملاک یا پیش بینی شونده (مدرسه گریزی) می گردد. سپس، برای دست یابی به این متغیرها سعی شد تا نمونه ها از جامعه ی دانش آموزی انتخاب شود و این پدیده بررسی گردد. نمونه گیری به صورت خوشه ئی انجام گرفت و از بین مناطق 19 گانه ی شهر تهران، 4 منطقه به عنوان خوشه های معرف انتخاب شد.
در این تحقیق، 179 دانش آموز از پایه های تحصیلی اول تا سوم دبیرستان در دامنه ی سنی 14 تا 18 سال انتخاب شدند و به پرسش نامه تدارک دیده شده پاسخ گفتند. در بخش تجزیه و تحلیل آماری روش های آماری توصیفی (جداول، میانگین، فراوانی، انحراف معیار) و آمار استنباطی (x2 و معادله ی رگرسیون لوجستیک) به کار رفت. نتایج تحقیق نشان داد که نمونه های انتخاب شده در گروه مشکل دار و عادی به درستی در گروه خود قرار گرفته اند. در بخش تجزیه و تحلیل، با توجه به نتایج به دست آمده می توان بر اساس متغیرهای پیش بینی کننده، سهم مشکل مدرسه گریزی را به حداقل رساند، زیرا به جز عامل های افت تحصیلی، وضعیت اقتصادی خانواده و تأثیر هم سالان، سایر متغیرها از عوامل مؤثر و تسهیل کننده ی پدیده است که با شناسایی آن ها می توان به کنترل درست و هدایت صحیح این نسل پرداخت
عوامل اجتماعی طلاق و سلامت روانی اجتماعی در زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیر توافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق یکی از مشکلات اجتماعی است که نرخ آن در مهروموم های اخیر رو به افزایش بوده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل مرتبط با طلاق و مقایسه ی سلامت روانی اجتماعی در زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیر توافقی بوده است. از این رو، 369 نفر از زوجین متقاضی طلاق توافقی و 165 نفر از زوجین متقاضی طلاق غیر توافقی در کرمانشاه به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه ساختمند و پرسشنامه ی سلامت روان و مقیاس ادراک حمایت اجتماعی بود. نتایج نشان داد که بیشترین عوامل طلاق زوجین متقاضی طلاق توافقی به ترتیب مربوط به دخالت اطرافیان (5/12 درصد)، ضرب و شتم (3/10 درصد)، دروغ گویی (2/9 درصد)، سوء ظن و بدبینی (1/8 درصد)، اعتیاد (2/6 درصد)، بی توجهی (7/5 درصد)، تنفر و عدم علاقه (5/3 درصد) و خیانت (5/3 درصد) بوده است. همچنین بیشترین عوامل طلاق زوجین متقاضی طلاق غیر توافقی به ترتیب اعتیاد (9/13 درصد)، بی توجهی (5/11 درصد)، دخالت اطرافیان (3/10 درصد)، ضرب و شتم (5/8 درصد)، دروغ گویی (4/8 درصد) بوده است. نتایج مانوآ نشان داد که حمایت اجتماعی در زوجین متقاضی طلاق توافقی و سلامت روان مختل در زوجین متقاضی طلاق غیر توافقی بیشتر بود. نتایج اطلاعات مهمی را در خصوص علل و عوامل طلاق و تفاوت معنی دار حمایت اجتماعی و سلامت روان در زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیر توافقی به دست می دهد. توجه به علل و عوامل و سلامت روانی اجتماعی متقاضیان طلاق توافقی و غیر توافقی از اهمیت خاصی برخوردار است.
فقر زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره سهم فقر زنان سرپرست خانوار بیشتر از مردان سرپرست خانوار بوده است و زن بودن احتمال قرار گرقتن در دایره فقر را افزایش می دهد، اما شکاف و فاصله میان این دو گروه به مرور زمان کاهش یافته است. گرچه فقر زنان سرپرست خانوار در شهر روند نزولی داشته ، اما زنان بی سواد و کم سواد در مناطق شهری به شدت در معرض فقر قرار داشته اند.با افزایش تعداد شاغلان در خانوار، خطر قرار گرفتن خانوار در فقیرترین گروه ها کاهش می یابد. زنان سرپرست خانوار به دلیل بی سوادی، داشتن خانوارهای کوچک، و تعداد شاغلان کمتر در خانوار جزو فقیرترین فقرا هستند.
نقش پلیس زن در پیشگیری از جرایم علیه زنان و کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمایت از زنان و کودکان در سایه افزایش امنیت اجتماعی و پیشگیری از افزایش جرایم علیه زنان و کودکان از طریق ارائه خدمات مشاوره ای برای ارتقای سطح فرهنگی خانواده ها و اطلاع رسانی به قربانیان خشونت های خانوادگی از مهمترین اهداف تشکیل پلیس زن در سازمان نیروی انتظامی است. پلیس زن می تواند در راستای پیشگیری از وضعیتهای جرم زا، آمار بزهدیدگی زنان و کودکان را کاهش دهد.
در این مقاله رویکرد پلیس زن در پیشگیری وضعی از جرایم علیه زنان و کودکان در دو بخش جداگانه مربوط به زنان و کودکان بررسی می گردد و نویسنده در صدد پاسخگویی به این پرسش اساسی است که پلیس زن چگونه می تواند با تغییر وضعیت محیطی و کنترل ابزارها و آماجهای جرم، منجر به کاهش بزهدیدگی در زنان و کودکان گردد؟ بدین منظور رویکرد پلیس زن در پیشگیری وضعی از جرایم علیه زنان و کودکان و تقلیل موقعیتهای بزهدیدگی آن ها مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی چالشهای مربوط به مدیریت زنان
حوزه های تخصصی:
به رغم حضور موثر بانوان در مقاطع تحصیلی عالی و احراز شایستگیهای عمومی، متاسفانه هنوز تعداد زنانی که توانسته اند در سطوح عالی مدیریتی منصوب شوند، بسیار اندک است؛ یعنی میزان ارتقای زنان به سطوح عالی مدیریت با پیشرفت تحصیلی و تجربیات حرفه ای آنان همخوانی ندارد. بنابراین وجود نوعی مانع نامریی به نام سقف شیشه ای بسیار بارز است. این پژوهش سعی بر شناسایی عوامل موثر بر ایجاد سقف شیشه ای در سازمان، ارایه راهکارهایی مبنی بر کاهش و از بین بردن آن دارد. در این امتداد، تسلط دیرینه مردان بر ساختارهای اداری به مثابه مهمترین عامل در ایجاد سقف شیشه ای و نیز سایر عوامل موثر همانند رواج فرهنگ و زبان مردانه در سازمان به مثابه سایر عوامل موثر بر توسعه قدرت مردان در سازمانها مدنظر قرار گرفته است.
این تحقیق با اتخاذ ماهیتی توصیفی پیمایشی از طریق تحلیل همبستگی به بررسی شاخصهای موثر بر شکل گیری سقف شیشه ای در سازمانها می پردازد. جامعه آماری از میان بانوان شاغل در سازمان توسعه برق (وابسته به مجموعه توانیر) در نظر گرفته شد، سپس بر حسب تحلیلهای آماری نمونه مناسبی از آنها انتخاب شد. در نهایت با استفاده از پرسشنامه های ساختارمند نسبت به اخذ دیدگاه افراد اقدام شد. نتایج حاصل نشان می دهد که میان تسلط دیرینه مردان بر ساختار اداری، رواج فرهنگ مرد سالاری در سازمان، افزایش قدرت مردان در سازمان و ایجاد سقف شیشه ای در آن رابطه مستقیم وجود دارد. سقف شیشه ای مانعی است که زنان با آن روبرو می شوند و از پیشرفت آنان در محیطهای کاری جلوگیری می شود (Emerald group,2006:19).
شناسایی و رتبه بندی موانع ارتقای شغلی زنان و بررسی ارتباط آن با ابعاد عدالت سازمانی: زنان شاغل دانشگاه یزد
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، کشورها به منظور پیشرفت و بقا در دنیای رقابت با تمام توان در جهت ایجاد توسعه پایدار تلاش می کنند. توسعه پایدار را توسعه ای انسان محور تعریف کرده اند که موجب بیشترین تغییر مثبت و ماندگار در افراد جامعه می شود. فراگیری این تغییرات در همه قشرهای اجتماعی و درگیر کردن تمامی افراد و گروهها در فرایند توسعه، مهمترین وجه تمایز توسعه پایدار از تعریفهای پیشین توسعه یافتگی به شمار می رود. با این وصف، زنان به عنوان نیمه ای از جامعه بشری که تا سدهای اخیر معمولا نه موضوع تحول و تغییر بوده اند و نه منشا تغییر، در توسعه پایدار نقشی محوری به عهده دارند. در واقع شرط تحقق توسعه پایدار حضور و مشارکت واقعی و فعال زنان در فرایند توسعه است.
در طی 20 سال گذشته حضور زنان در بازار کار کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مشاهده شده است. با وجود این، در طی سالیان گذشته هنگام ورود به شغل جدیدی که به صورت سنتی برای مردان تصور می شده است و یا پس از اشتغال در هنگام ارتقای شغلی، زنان بر استانداردهای متفاوتی نسبت به مردان قضاوت شده اند. این مقاله مفهوم ارتقای شغلی در کارکنان زن یک موسسه آموزش عالی را کاوش و بررسی می کند. مطالعه اخیر تلاش دارد تا به این سوالات پژوهشی پاسخ گوید: موانع ارتقای شغلی زنان کدامند؟ تفاوتهای برداشتی در خصوص موانع ارتقای شغلی میان گروههای فرعی زنان کدامند؟ خط مشی ها و برنامه های بهبودی برای بهبود فرایند ارتقای شغلی زنان کدامند؟ ارتباط میان ارتقای شغلی و عدالت به چه صورت است؟ نتایج این مطالعه نشان می دهد که یک رابطه مستقیم و منفی میان عدالت مراوده ای و موانع ارتقای شغلی و همچنین میان عدالت توزیعی و موانع ارتقای شغلی وجود دارد، اما رابطه معناداری بین عدالت رویه ای و موانع ارتقای شغلی مشاهده نشده است. همچنین نبود حمایت سازمانی، محدودیتهای شغلی و باورهای غلط اجتماعی، اصلی ترین موانع تعیین شده به وسیله پاسخگویان بوده اند.
تحلیل گفتمان جراحی های زیبایی صورت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است در چارچوب نظریه طبقه مرفه وبلن و الگوهای اجتماعی مورد نظر او نظیر مالکیت مالی، گرایش دختران جوان به جراحی های زیبایی را مورد مطالعه قرار دهد. جامعه آماری مورد مطالعه دانشجویان دختر دانشگاه تهران می باشد که از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب گردیده اند و از روش تحلیل گفتمان برای تحلیل گفت و گوهای بدست آمده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده گردیده است.نتایج تحلیل گفتمان دانشجویان درخصوص جراحی های زیبایی نشان می دهد که رویکرد نظری وبلن در مورد الگوهای اجتماعی قابل استناد و بسط می باشد. دانشجویان به جای ""مالکیت مادی"" از ""مالکیت های نشانه ای "" و به عنوان نیروی فرهنگی – اجتماعی تازه به جای چشم و هم چشمی مالی و نیز مصرف متظاهرانه مادی به "" چشم و هم چشمی نشانه ای"" و"" مصرف متظاهرانه نشانه ای (زیبایی)"" روی آورده اند. تحلیل هایی پیرامون جنسیت، رسانه ها و ابژه های نسلی، نقش موثری در شکل گیری گفتمان جراحی های زیبایی صورت دارند
مطالعه کیفی عوامل اجتماعی همسرکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همسرکشی مساله ای فردی، خانوادگی و اجتماعی است که تاثیر مخرب و نابودکننده ای بر امنیت و سلامت عمومی جامعه به جای می گذارد. قتل های خانوادگی، به خصوص همسرکشی، برخلاف قتل های دیگر، خشونتی تصادفی و نامحتمل نیست، بلکه ماجرای غم انگیزی از انواع خشونت خانوادگی، فشارها و پیامدهای زیان بار فردی و اجتماعی را در خود پنهان دارد. از این رو هدف مقاله حاضر، کشف علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر پدیده همسرکشی است که در سال های اخیر در جامعه ما افزایش داشته و زنان و مردان بسیاری را در جایگاه قاتل یا مقتول درگیر ساخته است. بدین منظور، با روش کیفی از میان پرونده های جنایی همسرکشی مربوط به قتل هایی که در خلال سال های 1380 تا 1387 در استان تهران رخ داده است، 34 پرونده، 17 مورد مربوط به زن کشی مردان و 17 مورد مربوط به شوهرکشی زنان، به طور تصادفی انتخاب شده اند و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بررسی و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که وجود فشارهای روانی - اجتماعی بر زنان و مردان در خانواده، در غیاب یا ضعف شبکه های حمایت اجتماعی و فردی، همچنین معاشرت با دوستان بزهکار و انسداد راه های قانونی مواجهه با این فشارها، همسران را به قتل شریک زندگی سوق داده است. یافته ها همچنین تفاوت هایی را در الگوی ارتکاب قتل زنان و مردان و عوامل دخیل در ارتکاب قتل توسط آنان نشان داده اند. علاوه بر این، متغیرهای جمعیت شناختی و اجتماعی چون پایگاه اقتصادی - اجتماعی زن و شوهر و خانواده منشا، سن زن و شوهر و تعداد و سن فرزندان نیز بر ارتکاب همسرکشی تاثیر داشته اند
ساختهای اجتماعی و طلاق
منبع:
حوراء شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
از دیرباز و در جوامع و دورههای مختلف، همواره عوامل و انگیزههایی افراد را به طلاق وامیداشته و خانوادههایی فرومیریخته است؛ اما امروزه رواجی گسترده و قابل توجه را در میزان طلاق شاهد هستیم؛ رواجی که با مرکزیت غرب آغاز شد و موج آن به تدریج و به طور فزاینده، دیگر جوامع از جمله جامعه ما را فراگرفته است. در این مجال به ریشه های اجتماعی و فرهنگی طلاق در ایران می پردازیم.
بزهکاری زنان و عوامل موثر در آن
حوزه های تخصصی:
مطالعه کیفی تجارب مردان و زنان طلاق گرفته از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ یک ملت، شکل دهنده پیکره آن ملت و تعیین و تنظیم کننده ارزش ها، باورها، هنجارها و رفتارهای مردمان آن است. در رابطه با طلاق و عوامل پدید آورنده آن نیز، عوامل فرهنگی به شکل مستقل یا زمینه ساز سایر عوامل مسبب طلاق، در افزایش یا کاهش میزان آن بسیار حائز اهمیت است. در این راستا، بررسی کیفی""تجارب مردان و زنان طلاق گرفته، از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق"" به عنوان گام مهمی در شناخت و پیشگیری از طلاق در کشور، هدف اصلی این پژوهش است. این پژوهش به صورت کیفی، از نوع پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش 16 نفر از مردان و زنان طلاق گرفته شهر اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و اطلاعات، از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری و به روش استیویک-کولایزی-کن تجزیه و تحلیل شد. تعداد 450 کد استخراج گردید و با شناسایی وجوه اشتراک کدها، تعداد آنها به 52 عدد و سپس به 16 عدد کاهش یافت. سپس دسته بندی مفاهیم استخراج شده از آنها در چهار سطح تا رسیدن به نتایج شامل چهار مضمون ادامه یافت. براساس مفاهیم به دست آمده؛ عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق شامل چهار زیرمجموعه : الف- ""عدم پایبندی به ارزش های مذهبی و اخلاقی""؛ ب-""عدم پایبندی به ارزش های اجتماعی""؛ ج-""ناهنجاری های فرد و خانواده"" و د-""تفاوت در خرده فرهنگ هاست"". یافته های پژوهش نشان داد که در کدبندی الف: کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی- دینی و عدم پایبندی به آنها در ارتباط با جنس مخالف و در قسمت ب: افزایش توقعات، انحرافات و نارضایتی جنسی، تغییر در نقش های جنسیتی، تأثیر منفی رسانه ها و وجود باورهای نادرست در فرد، همچنین در قسمت ج: فقدان آمادگی و مهارت در فرد و خانواده برای انتخاب و زندگی مشترک، فقدان مهارت جنسی، عدم توانایی برای حل مشکل و تعارض در زوجین، فرهنگ تحمیل در انتخاب همسر، قدرت طلبی و سلطه گری در خانواده و فرهنگ اقتصادی نادرست و در نهایت، در کدبندی د: تفاوت در خرده فرهنگ ها و عدم کفویت زوجین در زمینه های مختلف، در بروز اختلاف زناشویی و طلاق آنها مؤثر بودند. یافته ها همچنین بیانگر آن بود که فرهنگ حاکم بر جدایی، روند طلاق را از مسیر صحیح و مطلوب خود خارج نموده، ضمن وارد کردن آسیب روحی، شخصیتی و جسمی بر زوجین، آن را به واقعه ای خصمانه، دامنه دار و برگشت ناپذیر مبدل ساخته است.
علل ترس از موفقیت در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری در دست یابی به فرصت های بروز توانایی، و در نتیجه رشد استعدادهای فردی در عرصه های خانوادگی و اجتماعی، معضل بزرگی برای زنان در جامعه و محیط های کاری پدید آورده که برخاسته از تضاد و دوگانگی موجود در روند تربیتی خانواده و جامعه نسبت به آنان است. از آن جا که محیط فرهنگی همیشه جزئی از تار و پود تجربه ی اضطراب به شمار آمده، دوگانگی موجود، اضطراب ترس از موفقیت را در پی داشته و همواره مانعی در راه ارتقا و پیشرفت حرفه ای زنان بوده است. این مقاله کوششی است برای بررسی نظر کارکنان زن مؤسسات دولتی در باره ی علل ترس از موفقیت در آنها. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ماهیت سنت گرایانه و روند تربیت و رشد اخلاقی در جامعه که برخاسته از نحوه ی جامعه پذیری بر پایه ی جنسیت و توأم با آموختن معیارهای ضد و نقیض به آنان است، عوامل اصلی بروز ترس از موفقیت می باشد. از این رو، لازم است این آگاهی به زنان شاغل داده شود که دوگانگی پدید آمده، برآمده از آنها و به خاطر عدم شایستگی شان نیست، بلکه از جامعه و عوامل باز دارنده ی فردی که بازتابی از عوامل محیطی محسوب می شود ریشه می گیرد. بر این اساس، چشم انداز و شناخت لازم پدید می آید و زمینه ی مبارزه با آن برای گسترش توانائی ها و افزودن بر قدر و منزلت اجتماعی شان فراهم می آید.
بررسی تجارب زیسته زنان روسپی (مورد مطالعه: شهرهای یزد و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روسپیگری پدیده ای بسیار پیچیده، چندبعدی، ناآشکارو تودرتوست که در جامعه ما به لایه های زیرین خزیده و به صورت گسترده در زیر لایه های عمیق نفس می کشد و به زیست خود ادامه می دهد. بدین گونه است که به ویژه در سال های اخیر توجه زیادی را به خود معطوف نموده و سازمان ها و نهاده