۱.
در سالهای اخیر به واسطه اصلاحات، آییننامهها و قوانین مربوط به خانواده، روند طلاق جهتی دیگر به خود گرفته است. آمار طلاق نسبت به سالهای گذشته رو به رشد گذاشته و قوه قضائیه در این روند جایگاه متفاوتتری پیدا کرده است. در پی پاسخ به برخی پرسشها درباره اصلاحات اخیر و آثار آن بر خانواده و جامعه، گفتوگویی با فاطمه بداغی، معاون آموزشی- پژوهشی مرکز امور مشاوران حقوقی وکلا و کارشناسان قوه قضائیه انجام دادهایم که میخوانید.
۲.
از دیرباز و در جوامع و دورههای مختلف، همواره عوامل و انگیزههایی افراد را به طلاق وامیداشته و خانوادههایی فرومیریخته است؛ اما امروزه رواجی گسترده و قابل توجه را در میزان طلاق شاهد هستیم؛ رواجی که با مرکزیت غرب آغاز شد و موج آن به تدریج و به طور فزاینده، دیگر جوامع از جمله جامعه ما را فراگرفته است. در این مجال به ریشه های اجتماعی و فرهنگی طلاق در ایران می پردازیم.
۳.
دیوید پوپنو فارغ التحصیل دانشگاه پنسیلوانیا است و اکنون نیز استاد جامعهشناسی دانشگاه راتجرز در ایالت نیوجرسی است و معاونت پروژهی ملی ازدواج را بر عهده دارد. وی در حوزهی مطالعات خانواده و زندگی اجتماعی در جوامع مدرن، تخصص دارد و یکی از کتابهای اخیرش "زندگی بدون پدر: شواهد جدید و محکم مبنی بر ضرورت وجود پدری و ازدواج برای سلامت کودکان" است. در این مجال به معرفی او و بیان دیدگاه هایش در مورد طلاق می پردازیم.
۴.
خانم استفانی کونتز تاریخشناس و نویسنده کتب و مقالات بسیار در حوزهی خانواده، از سال 1975 عضو هیئت علمی مطالعات تاریخ و خانواده در کالج دولتی اورگرین در واشنگتن بوده است. تازهترین کتاب وی با عنوان "ازدواج، یک تاریخ، از اطاعت تا صمیمیت، یا چه طور ازدواج مغلوب عشق شد"؟ در سال 2005 منتشر گردید و به زبانهای آلمانی، اسپانیایی، نروژی، چینی و ژاپنی ترجمه شده است. در این نوشتار ریشه های اجتماعی طلاق را از نظر ایشان پی می گیریم.
۵.
هر چند ضرورتهایی سبب شده است تا خداوند به طلاق مشروعیت بخشد؛ اما سیاستهای دینی به دعوت مردم برای حفظ خانواده و پرهیز از طلاق بنیان شده است. آموزههای روایی، طلاق را ناپسندترین حلال در نزد خدا میشمارد و خانهای را که در آن طلاق واقع شده باشد به خرابه تشبیه میکند و مردی که بدون علت همسران خویش را طلاق میدهد، ملعون می شمارد.در چند دهه گذشته، طلاق در جامعهی ما که جامعهای اسلامی و حافظ ارزشهای اخلاقی است، آهنگی روبه رشد داشته و توجه کارشناسان را به خود معطوف داشته است. این نگرانی هم از رشد سریع طلاق، هم از تحول در شیوههای طلاق و هم از فقدان مکانیزمهایی است که به کاهش طلاق یا کم کردن پیامدهای مخاطرهآمیز آن بیانجامد. در این مقاله با نگاهی دینی به مسئله طلاق و فروپاشی خانواده می پردازیم.