از ظهور جنبش دانشجویی در دانشگاه های امریکا و بعد از آن در فرانسه که سراسر قاره اروپا را تحت تاثیر خود قرار داد، بیش از پنج دهه می گذرد. اگر چه «حرکت دانشجویی پدیده ای جهانی است، ولی تجلی آن در کشورهای گوناگون، و دانشگاه های مختلف، صورت های متفاوت داشته است. چرا که پیدا کردن وجه مشترک اجتماعی برای این نهضت امکان پذیر نیست» و لذا به تبع آن مطالبات دانشجویی نیز متفاوت و بعضاً متعارض است؛ اما آنچه در این بین مهم است، گونه شناسی مطالبات و در مرحله بعد آسیب شناسی مطالبات دانشجویی در دانشگاه های ایران است چرا که در چند سال اخیر نسبت به جنبش دانشجویی به واسطه برخی اغراض و ابهامات، دیدگاه های متفاوتی ارائه شده که موجب شد تا خواسته های این حرکت در برابر آرمان های اصیل انقلاب اسلامی قرار داده شود؛ به همین دلیل کالبد شکافی صادقانه جنبه هایِگوناگونِمطالباتِدانشجویی، نه تنها موجب تبیین رسالت تاریخی این جنبش است، بلکه خواسته های سیاسی و فرهنگی اصیل آن را از تفاسیر غیرواقع بینانه پیراسته می نماید.
این مقاله، ابتدا به چگونگی شکل گیری و فعالیت های طرفداران پان ایرانیسم تا زمان انقلاب اسلامی ایران می پردازد، که اندکی بعد از حضور رسمی در فعالیت های سیاسی، به دوگروه تقسیم شد. حزب پان ایرانیست به رهبری محسن پزشکپور و حزب ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم که داریوش فروهر در راس آن قرار داشت. در مرحله ی بعد رویکرد دو شاخه منتسب به پان ایرانیسم را در مورد انقلاب اسلامی تشریح می نماید. ویژگی مهم این مقاله این است که وضعیت حزب پان ایرانیست را در سال های نخست بعد از انقلاب و واکنش نسبت به اقدامات دولت و مواضع آن در قبال جنگ را در بر می گیرد که تاکنون کمتر به این مقوله پرداخته شده است.
نفتی بودن اقتصاد ایران یکی از محورهای مهم مورد توجه غرب برای مقابله با انقلاب اسلامی بود و به ویژه در خلال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سعی فراوانی شد که ایران از طریق فلج شدن در زمینه صنعت استخراج و صدور نفت، به زانو درآید و به سلطه دنیای استکبار تن دهد. اما همچنان که مردم در خاطر دارند، کارکنان، متخصصان و دست اندرکاران نفت در سخت ترین شرایط ممکن به کار استخراج و صدور نفت ادامه دادند تا این سنگر مهم را از انهدام حفظ کنند. در نوشتار زیر گوشه ای از ماجرای نفت در دوران دفاع مقدس شرح داده شده است.
چگونه می توان مدعی وقوع انقلابی واقعی بود، درحالی که وضعیت اجتماعی پیش از آن انقلاب دچار تحول اساسی نشده باشد؟ بدیهی است که روی کار آمدن نظام های سیاسی کاملاً متفاوت با شکل قبل از آن مستلزم پدید آمدن زمینه های اجتماعی آن است. به عبارت بهتر قبل از تاسیس دولت و نظام سیاسی مدنظر خود، باید خواستار جامعه متناسب با آن نوع از نظام سیاسی باشیم و آن را محقق نموده باشیم و این دقیقاً همان کاری است که امام و رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی انجام داد.حضرت امام(ره) به خوبی می دانست تا جامعه متحول نشود و سرمایه های اجتماعی یک انقلاب و نظام اسلامی ایجاد نگردد، سرنوشت نهضت اسلامی ایران نیز مانند بسیاری دیگر از نهضت های سیاسی و اعتقادی دیگر اسلامی خواهد بود؛ ازهمین رو طی مبارزه ای علمی، اعتقادی و سیاسی پانزده ساله، سرمایه های اجتماعی لازم برای وقوع انقلاب اسلامی و تحقق اهداف آن را ایجاد نمودند و با استفاده هوشمندانه و مدبرانه از آن توانستند انقلاب را رهبری کنند و نظام شکوهمند و مقدس اسلامی را برپا سازند.در مقاله پیش رو، به موضوع سرمایه های اجتماعی انقلاب از آغاز تا هم اکنون توجه شده است.
در این مقاله با مروری بر عوامل، عناصر و نیروهایی که از سال 1363 درگیر تلاش برای تبدیل اردبیل به یک استان بودند- تلاشی که سرانجام در سال 1372 به استان شدن اردبیل انجامید- نویسنده مقاله رابطه ""پیچیده میان شهرها و شهرستانهای کشور را با اقتدار مرکزی به بحث میگذارد.
ماجرای ورود امام خمینی به ایران و مشکلات و موانع توطئه آمیزی که در آن بحبوحه ایجاد شد و مانع تراشی های ابلهانه و سخیف دولت بختیار برای جلوگیری از بازگشت رهبر کبیر انقلاب، یکی از بخش های جذاب و در عین حال بهت آور تاریخ انقلاب اسلامی است. رفتن شاه از ایران برای آماده کردن زمینه ورود امام خمینی نبود، بلکه برای آماده کردن شرایط جلوگیری از این کار و اجرا کردن بدترین نوع از انواع حکومت نظامی بود. اما شجاعت، تیزبینی و قدرت تحلیل اعجاب آور امام (ره)، همراه تلاش های هوشمندانه و تاثیرگذار اعضای شورای انقلاب در تهران و مهم تر از آن حضور بی مانند مردم در صحنه، سبب شد بختیار، باوجود تلاش های مذبوحانه خود، شکست بخورد و پا به فرار گذارد و با پیوند میان ارتش و ملت، سرنگونی کامل دستگاه ظالم حکومت پهلوی با خشونت و خون ریزی هرچه کمتر محقق گردد.
جهانی شدن یکی از واقعیتها و مباحث مهم در جهان امروز است که در دو عرصه سخت افزاری و نرم افزاری جریان دارد. از زمانهای گذشته بسیاری از مکاتب و ادیان از ایجاد جامعه ای جهانی به عنوان یک آرمان سخن گفته اند و متفکران اسلامی هم به اظهار نظر در مورد آن پرداخته اند و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه اسلام را با دیدگاههای موجود غربی در این مورد مطرح کرده اند. امام خمینی نیز به عنوان یک فقیه و متفکر اسلامی به ارائه دیدگاههای خود در این موضوع مهم جهان معاصر پرداخته است.
در این مقاله کوشش شده تا با گردآوری و استنتاج از سخنان ایشان، دیدگاههای امام خمینی در این موضوع مطرح شود.
به اعتقاد نویسنده امام خمینی برخوردی گزینشی با جهانی شدن دارد. ایشان عرصه سخت افزاری جهانی شدن را مثبت ارزیابی می کند، اما چالش اصلی را در عرصه نرم افزاری جهانی شدن می داند و معتقد است روح و ارزشهای حاکم بر روند جهانی شدن در جهت منافع سلطه گران جهانی و مبتنی بر درک نادرستی از انسان است. ایشان معتقد است باید در عرصه نرم افزاری جهانی شدن روح و ارزشهای جدیدی را حاکم کرد که همان گسترش ارزشهای فطری و انسانی اسلام در عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهانی است که در دراز مدت می تواند ایجاد جامعه جهانی مطلوب را فراهم آورد.
معناشناختی واژة روحانیت با بررسی واژگان روح، روحانی و روحانیت آغاز می شود. در بیشتر کاربردهای لغوی، روح به معنای روان و نفس است که معنایی مقابل جسم دارد. هنگامی که این واژه با موجودی دیگر همراه می شود، معنای موجودی معنوی، طیب و طاهر می گیرد. روح در معنای اصطلاحی آن، چه اصطلاح فلسفی و چه اصطلاح جامعه شناختی، یا حتی علوم دیگر، معانی مختلف می یابد. در فلسفه بر جوهر مجرد و نفس ناطقه و در جامعه شناسی بر دانش آموختگان علوم حوزه، اطلاق می شود.
معناشناختی این واژه با بررسی کاربرد آن در تاریخ ادبیات و کتاب های ایران، ادامه یافته است. این بررسی در پاسخ این پرسش که کاربرد این واژه از چه زمانی و چرا در تاریخ ادبیات ایران، برای اشاره به دانش آموختگان علوم حوزوی، به کار رفته است؟ سه تحلیل را به دست داده است: 1ـ مشابهت سازی شرق شناسان؛ 2ـ استعداد و ظرفیت عالمان شیعه برای تسری دادن معنای لغوی به آنان؛ 3ـ گذار روحانیت از حیات علمی به حیات اجتماعی.
در این مقاله، تلاش شده تا با عنایت به اینکه انقلاب اسلامی اساساً بر اساس غالب نظریه ها، یک انقلاب فرهنگی و اندیشه ای و ماحصل مبارزات گفتمانی و هژمونیک شدن یک گفتمان در تقابل با گفتمانهای دیگر بوده است و با توجه به این مساله مهم که تلاش امام خمینی برای گفتمان سازی و کسب اعتبار برای این گفتمان و تبدیل آن از اسطوره به پنداره یکی از مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، با استفاده از نظریه و روش تحلیل گفتمان به این سؤال اصلی پاسخ دهد که: «چرا گفتمان سیاسی امام خمینی در میان گفتمانهای متعدد رایج در آستانه انقلاب توانست هژمونیک شود؟»
در پاسخ به این سؤال، نظریه تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه همراه با مفاهیمی از نورمن فرکلاف و روث وداک به عنوان چهارچوب نظری انتخاب گردیده است و با مبنا قرار دادن این نظریه، فرضیه این مقاله در پاسخ به سؤال فوق بدین شرح است: «گفتمان سیاسی امام خمینی به دلیل داشتن توان به کارگیری ""رویه های طرد و برجسته سازی""، ""ایفای نقش عاملان سیاسی""، ""اعتبار"" و ""در دسترس بودن""، در آستانه انقلاب اسلامی در ایران هژمونیک شد.»
سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد و این انقلاب همچنان استوار در برابر تهدیدات دشمنان ایستاده و در حوزه های مختلف علمی، صنعتی، اقتصادی و... به پیشرفت های بسیاری دست یافته است.به دلیل سرعت پیروزی در انقلاب و وحدت مردم ایران در برابر رژیم پهلوی، جهانیان، به ویژه سیاستمداران و نظریه پردازان انقلاب، نتوانستد وقوع این انقلاب را پیش بینی کنند و مدت ها پس از پیروزی آن همچنان مبهوت بودند و توانایی درک و تحلیل این رویداد را نداشتند، اما حال پس از گذشت سه دهه از این رویداد بزرگ و مهم، که نه تنها ایران، بلکه تاحدی جهان را نیز دگرگون ساخته است، نویسندگان بی شماری کوشیده اند در آثار خود این انقلاب و زمینه ها، علل و پیامدهای آن را بررسی کنند. با توجه به اهمیت این موضوع، یکی از محققان نشریه، با مطالعه و بررسی تعداد متنابعی از کتاب های لاتین درباره انقلاب اسلامی و انتخاب دوازده اثر از میان این کتاب ها، کوشیده است آنها را به طور مختصر معرفی و در اختیار شما خوانندگان محترم قرار دهد.