مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله، ابتدا به چگونگی شکل گیری و فعالیت های طرفداران پان ایرانیسم تا زمان انقلاب اسلامی ایران می پردازد، که اندکی بعد از حضور رسمی در فعالیت های سیاسی، به دوگروه تقسیم شد. حزب پان ایرانیست به رهبری محسن پزشکپور و حزب ملت ایران بر بنیاد پان ایرانیسم که داریوش فروهر در راس آن قرار داشت. در مرحله ی بعد رویکرد دو شاخه منتسب به پان ایرانیسم را در مورد انقلاب اسلامی تشریح می نماید. ویژگی مهم این مقاله این است که وضعیت حزب پان ایرانیست را در سال های نخست بعد از انقلاب و واکنش نسبت به اقدامات دولت و مواضع آن در قبال جنگ را در بر می گیرد که تاکنون کمتر به این مقوله پرداخته شده است.
نگرشی روانشناختی به شخصیت آقا محمدخان قاجار
حوزه های تخصصی:
رفتارهای آقا محمدخان قاجار، بنیانگذار سلسله یکپارچه قاجاریه، که در دوران فترت که پس از کشمکش های سریع و فرسایشی، قدرت زیادی برای خود کسب کرد با توجه به عوامل روانشناختی قابل ردیابی و بررسی است. از عواملی که بر شکل نگرش و رفتار وی موثر واقع شد، عامل وراثت بود. به این معنا که خاندان وی خود را جانشینان بر حق خاندان صفوی می دانستند. همچنین ایدئولوژی حاکم ـ بر جامعة سیاسی ـ نیز بر محور سیاست های آقا محمدخان تأثیر گذاشت و بر قساوت و جسارت او مهر تأیید زد. تجربه تلخ حوادثی مانند اختگی و اسارت در دوره نوجوانی، بعدها در مسیر کسب قدرت و سلطنت به وضوح نمایان گردید. با بررسی روانشناختی و تاریخی دخالت این عوامل در شخصیت آقا محمدخان، به وضوح قابل مشاهده است.
نسبت اندیشه و عملکرد تقی ارانی و جریان «چپ»
حوزه های تخصصی:
تقی ارانی به عنوان یکی از شخصیت های تأثیرگذار در جریان روشنفکری ایرانی بخشی از نیروهای اجتماعی ایران در دوره ی پهلوی را فعال کرد. گروه او متشکل از دانشجویان و افراد تحصیل کرده بود که بعدها به گروه 53 نفر مشهور شدند. اندیشه های او همواره بین طیف های مختلف جریان روشنفکری مورد مناقشه بوده است. مقاله ی حاضر با توصیفی اجمالی از زندگانی و اقدامات سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی ارانی، اجمالاً و به صورت کلی به بخشی از آرا و اندیشه های وی خواهد پرداخت. همچنین نسبتِ این اندیشه ها و شرایط داخلی و خارجی ایران در دوره ی پهلوی اول را بیان و از این باب به سمت نقادی پیش خواهد رفت. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به موضوع مورد نظر پرداخته است. از جمله نتایج حاصل شده از این پژوهش شناخت ریشه های اجتماعی و فکریِ طیف سوسیالیست جریان «چپ» در ایران است.
اخراج نسلی از روشنفکران
حوزه های تخصصی:
گنجینه فرهنگی ـ تمدنی هر ملتی در عصر حاضر علاوه بر نمایش شیوه زندگی و سطح رفاه آن جامعه در داخل، بیانگر میزان مشارکت و تأثیرگزاری تولیدات ذهنی و عینی فرزندان آن ملت در گنجینه جهانی است. اما حال چه می شود که در کشورهایی که تحت تسلط رژیم های توتالیتر و اقتدارطلب قرار می گیرند، همان نخبگان و زبدگان رشته های گوناگون، که الزامأ افکاری صد در صد سازگار با منویات گروه حکمران ندارند، در حالی که با بهره گیری از امکانات ملت و استعداد ملی مردم خود رشد و ترقی کرده اند، بدلایل گوناگون یا از بین رفته و یا در بهترین حالت تبعید می شوند و فرآورده های فکری یا تکنولوژیک خود را برای کشوری دیگر به ارمغان می برند؟ نیکلای بردیایف، مشهورترین فیلسوف روس در مغرب زمین که از سطح تفکری ـ تحلیلی بسیار والایی در زمینه های فلسفی و اجتماعی برخوردار بود، یکی از قربانیان رژیم اقتدارگرای لنینیستی است. رژیمی که تحمل افکار متآلهانه او را در دوران حکومت اندیشه های ضد دینی نداشت و با تبعید او و بسیاری دیگر از متفکران روس به اروپای غربی از غنای گنجینه فرهنگی ملت خود کاسته و فقط به یُمن امکان تفکر آزادتر در کشوری چون فرانسه، طرز تفکری نوین و مکتبی بدیع را به این کشور عرضه داشت. یادمان باشد که همیشه بهانه هایی برای انگ خیانت زدن به دگراندیشان وجود دارد.
بررسی زمینه های شکوفایی تمدن اسلامی در قرون نخستین
حوزه های تخصصی:
برآیند گسترش دین اسلام در سرزمین های وسیع و به تبع آن، ایجاد بستری نو و حضور متفکرانی که در این چهارچوب فرصت اندیشه و باز اندیشی یافتند، تمدنی درخشان بود که البته به ناحیه خاصی تعلق نداشت و تنها نام فرهنگ و تمدن اسلامی برازنده ی آن بود. همه ی تمدن های تحت حوزه ی نفوذ اسلام، بخش برجسته ی فرهنگی خود را به حوزه ی اسلام آوردند و کار ویژه ی دین اسلام این بود که امکان سازش و همکاری میان این فرهنگ های متفاوت و گاه متناقض را با آموزه های خود فراهم کرد و از تفاوت ها فرصت ساخت. با روی کار آمدن عباسیان و خصوصا از عصر هارون به بعد، عوامل متعددی موجب شکل گیری نهضت های علمی و فکری مهمی در تمدن اسلامی شدند که بغداد و دیگر شهرهای بزرگ اسلامی را به قلب تپنده ی علمی جهان آن روزگار تبدیل کرد. هدف از این پژوهش شناخت عناصر و ارائه الگویی از همبستگی آن ها در این پروژه طلایی کم نظیر است.
بررسی اوضاع زردشتیان اصفهان در دوره صفویه با تکیه بر سفرنامه ها
حوزه های تخصصی:
بحث و بررسی پیرامون اقلیت های دینی و مذهبی از اهمیت زیادی در پژوهش های تاریخی برخوردار است. اهمیت این موضوع را از آنجا می توان دریافت که از طریق آن می توان به سیاست های مذهبی یک حکومت پی برد. هدف این پژوهش بررسی اوضاع زردشتیان اصفهان در دوره حکومت شیعی صفوی با تکیه بر سفرنامه های این دوره است. زردشتیان اصفهان، از زمان شاه عباس اول (1038 ـ 996ق) در این شهر سکونت کردند، زیرا او در سال 1018 قمری شماری از آن ها را از یزد و کرمان به اصفهان کوچاند. شاه عباس، آن ها را در بیرون این شهر و در محلی دورافتاده موسوم به «گبرآباد» ساکن کرد. زردشتیان اصفهان که آداب و مناسک خاص خود را داشتند از زندگی بسیار ساده و فقیرانه ای برخوردار بودند و از طریق زراعت و کشاورزی روزگار می گذراندند. یافته های اساسی پژوهش حاکی از آن است که با توجه به سیاست مذهبی سخت گیرانه در دوره صفویه، زردشتیان به جز دوران پادشاهی شاه عباس اول از اوضاع مساعدی برخوردار نبودند و اغلب تحت اجحاف شاهان این سلسله قرار داشتند. به دلیل همین شرایط، آن ها هنگام هجوم افغان ها به یاری مهاجمان پرداختند و در براندازی صفویان با آن ها همدست شدند.
معیارهای تقسیمات کشوری در دوره ی پهلوی
حوزه های تخصصی:
در دوره ی پهلوی اول(تا سال 1316)، ایران دارای ده استان بود که این رقم در طی دوره ی دوم پهلوی با افزایش چشم گیری مواجه شد. از آن جا که در قوانین منتشره ی تقسیمات کشوری، هیچ گونه «معیار»ی اعلام نشده است و استان ها و شهرستان های مختلف در شرایط گوناگونی تأسیس شده اند، شناسایی یک یا چند قاعده و معیار خاص در تقسیمات کشوری امری دشوار و بعضاً ناممکن به نظر می رسد. به همین جهت لازم گردید تا سیر تغییرات در تقسیمات کشوری با روند تحولات سیاسیـ اجتماعی کشور مقایسه شود تا از این رهگذر بتوان احتمالاتی را درباره انگیزه ها و دلایل تغییر در تقسیمات کشوری مطرح نمود. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی ـ تحلیلی انجام شده، فرضیه های مختلفی را در خصوص تقسیمات کشوری بررسی کرده و پس از ارزیابی میزان تطابق هر کدام با روند تقسیمات کشوری به این نتیجه رسید که عامل اصلی تعیین کننده در ترسیم نقشه تقسیمات کشوری و تنظیم قوانین و مقررات اداری در دوره پهلوی، تثبیت حاکمیت دولت مرکزی و دربار بوده است.