فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۷۲۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
کشیده شدن دامنه جنگ جهانی دوم به ایران و ورود قوای متفقین در سحرگاه سوم شهریور1320به کشور، پیامدهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراوانی برای مردم ایران در برداشت. مشکلاتی مانند ناامنی، قحطی، شیوع بیماری های مختلف از نتایج بارز اشغال ایران بودند در این وضعیت، قحطی به عنوان مهم ترین عامل چنان گسترش یافت که مردم حتی قادر به تهیه قوت لایموت نیز نبودند و بسیاری از مردم در اثر گرسنگی جان خود را از دست می دادند. مهم ترین علل بروز قحطی در سال های جنگ جهانی دوم، به صورت مستقیم و غیرمستقیم، به حضور نیروهای بیگانه بازمی گشت. سوال اصلی پژوهش پیش رو این است که جنگ جهانی دوم در بروز قحطی ایران چه تأثیری داشت؟ به نظر می رسد جنگ جهانی دوم نه تنها زمینة ایجاد قحطی را فراهم کرده بود، بلکه در پاره ای از مواقع عوامل اصلی بروز قحطی را تشدید می کرد. حال این پژوهش می کوشد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به اسناد و روزنامه های آن زمان، عوامل مؤثر در بروز و تشدید را دسته بندی و بررسی و تبیین کند.
روحانیون دهه سی
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
به وجود آمدن انرژی سیاسی عظیمی که بتواند روحانیت ناراضی و پیوندگسیخته ایران عصر پهلوی را به یک نیروی موثر و یکپارچه تبدیل کند، راه کوتاه و آسانی نبود. با تبعید و به شهادت رسیدن مدرس در زمان حکومت رضاشاه، پرچم مبارزه عملا از دست روحانیت فروافتاد و هرچه می گذشت، کارها رو به بدی می نهاد. کشف حجاب، تعطیلی مجالس روضه، سرکوب و هتک حرمت حوزه های علمیه، همگی سایه ای از یاس و ترس بر جامعه حکمفرما کرده بودند. این وضع، بسیاری از بزرگان دیانت را وادار ساخت تا از طریق اقدام به اصلاحات درازمدت و نیز با مبادرت به فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی، به رویارویی با مدرنیسم سکولار برخیزند. تقریبا برای همه محرز شده بود که روحانیت شیعه از مدعیات سیاسی دست برداشته و با سرگرم شدن به درس و وعظ و خطابه و رساله، به قول معروف کار قیصر را به قیصر سپرده است! اما دقیقا در اوج این فضای بهت انگیز و ساکن، صدایی بلند طنین انداخت که برای بسیاری قابل پیش بینی و درک نبود. روحانیت و مرجعیت شیعه به شکلی غیرمنتظره و باورنکردنی به مبارزه تمام عیار قیام کرده بود و حبس و تبعید و شهادت، چیزی از این تصمیم نمی کاست. اما باید دید که این سیاسی شدن مرجعیت و فراگیرشدن آن در نهضت امام خمینی(ره)، با چه زمینه ها و چه روشهایی صورت گرفت. بدون شک راههای طولانی، گامهای بلند و استواری می طلبند و ما در تاریخ معاصر ایران شاهد آن هستیم که این گامها توسط شاگردان و علاقمندان به امام خمینی(ره) و نهضت او، به درستی برداشته شدند. راه اندازی تبلیغات جهت دار سیاسی در حوزه ها، تشکیل جامعه تعلیمات اسلامی، انجام سفرهای تبلیغی توسط طلاب و مبلغین، جهت دارکردن مجالس و مناسبتهای دینی و تشکیل انجمنها و مجامع دینی، اقدامات حساب شده ای بودند که نوگرایان حوزوی برای تقویت جایگاه مرجعیت حضرت امام(ره) و بازگرداندن اقتدار سیاسی حوزه ها از طریق حمایت از امام(ره) صورت دادند. هرچند رژیم شاه به انحاء مختلف در امور داخلی حوزه ها دخالت می کرد تا از مرجعیت حضرت امام(ره) پس از فوت آیت الله العظمی بروجردی جلوگیری کند، اما نتیجه تمامی این کارهای رژیم معکوس بود. مقاله زیر شرح جامعی از فرایند احیای روح سیاست در مرجعیت دینی معاصر ارائه می دهد.
گذری بر رفتارها و مراودات سیاسی محمدتقی فلسفی
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ مهر شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
دیکتاتوری و نوسازی در ایران
منبع:
زمانه ۱۳۸۱ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
نگارنده در این مقاله به تحلیل پدیده دیکتاتوری و روند مدرنیزاسیون [نوسازی] در ایران پرداخته است. تحلیل تاریخی و فرهنگی ارائه شده در این مقاله در خصوص چگونگی شکل گیری قدرت استبدادی و دیکتاتوری و تلاش غرب برای اجرای شکل خاصی از نوسازی اقماری در ایران خواندنی و درخور توجه است.
رابطهٔ حزب پان ایرانیست با احزاب سومکا و توده تا کودتای 28 مرداد 1332
حوزه های تخصصی:
حزب پان ایرانیست در دورهٔ فعالیت خود- اواخر سال 1330 تا کودتای 28 مرداد 1332- با سایر احزاب و سازمان های سیاسی ارتباط داشت. این ارتباط در راستای اهداف حزب و یا مواضع موافق و مخالف در قبال برخی تحولات و اتفاقات از رابطه مسالمت آمیز و دوستانه تا برخورد و درگیری در نوسان بوده است. حزب توده، حزب سومکا و.... از جمله احزاب و گروه هایی بودند که در ارتباط بیشتر با حزب پان ایرانیست قرار داشتند. رابطه حزب پان ایرانی است با این احزاب از همراهی آشکار و فراگیر تا مخالفت و جدایی و درگیری با آن ها در نوسان بوده است. زمینه ها و دلایل این رفتار سیاسی متفاوت است و تحت تأثیر دو آرمان حزبی حزب پان ایرانی است یعنی ناسیونالیسم و پادشاهی و موضع گیری دو حزب مذکور در قبال اتفاقات و جریانات سیاسی مانند حمایت از دولت مصدق و نیز ملی شدن صنعت نفت قرار داشت.
جایگاه اصناف در نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران از دوران صفویه تا انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی زندیه اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
این پژوهش بر آن است تا شناختی کلی و همه جانبه از اصناف و پیشه وران در طول تاریخ ایران از دوره ساسانی تا انقلاب اسلامی به دست دهد. در این پژوهش، پس از توضیحاتی درباره اصطلاح اصناف و بیان برخی از دیدگاه ها و بحث از وجود یا عدم وجود اصناف در دوره ساسانی و اوایل ایران اسلامی؛ با اشاره به اینکه از 1600م. به بعد اطلاعات بیش تر و کامل تری درباره اصناف در دسترس قرار دارد، به ارائه ی مطالبی درباره تشکیلات، کارکردهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اصناف، به عنوان یکی از نهادهای مدنی مهم و تأثیرگذار در دوره صفویه، قاجاریه، پهلوی و نقش آن ها در پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است.
از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی (نقش انقلاب سفید در پیدایش انقلاب اسلامی ایران با تأکید بر جایگاه امام خمینی (س))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
شاه بین دو فرار!
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
سرنوشت نظام سیاسی ایرانانقلاب سیاسیمشروطه با پریشانیهای بسیاری رقم خورد و در فاصله کوتاهی به تغییر خاندان سلطنت و برقراری حکومت استبداد پهلوی انجامید. مردم ایران هنوز طعم حکومت مشروطه را نچشیده بودند که ناخواسته درگیر مشکلات و عوارض جنگ جهانی شدند. فقر عمومی، ناامنی گسترده، مداخلات بیگانگان، تهدید استقلال و تمامیت ارضی کشور، اختلاف و دودستگی نخبگان سیاسی، تحولات جهانی و زمینه های نابسامانی داخلی، سرانجام قدرت را از احمدشاه قاجار گرفت و به دست رضاخان میرپنج سپرد. رضاخان نه تنها نظام مشروطه سلطنتی را استحکام و قوام نبخشید، بلکه بی سابقه ترین دیکتاتوری تاریخ ایران را عملی ساخت. پس از اشغال ایران در شهریور1320، حکومت رضاخانی نیز به پایان رسید و پسر ارشد او ــ البته پس از رضایت اشغالگران ــ بر تخت پادشاهی تکیه زد.حکومت محمدرضا، از سال1320 تا1357، که یک دوره طولانی سی وهفت ساله را شامل می شود، در نوسانات و التهابات بسیاری غوطه ور گشت. هرچند در ابتدای سلطنت او تاحدودی فضای باز سیاسی در کشور ایجاد شد و فراکسیونهای متعدد مجلس و احزاب گوناگون در سطح جامعه پدید آمدند اما هرچه پایه های قدرت او بیشتر تثبیت می یافت، فضای باز سیاسی نیز تنگ تر می شد. جز آیت الله کاشانی(ره) و دکتر مصدق، معارض عمده ای برای محمدرضا شاه وجود نداشت و او بیست سال اول حکومت خود را با ملایمت سپری کرد اما از سالهای1340 به بعد، هم شاه در رویه حکومتی خود گستاختر و مستبدتر شده بود و هم مخالفان او جدی تر در عرصه سیاست نمود و حضور یافتند. گروهها و جریانات سیاسی بسیاری هر روز بیش ازپیش در تشکلهای ساختارمند گوناگون ظهور می کردند، که طیفی از مذهبی تا مارکسیستی را شامل می شد؛ اما دشمن عمده و سرسخت و خستگی ناپذیر شاه کسی نبود جز امام خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، که سرانجام حکومت پادشاهی را در ایران منقرض و جمهوری اسلامی را برپا ساخت.در مقاله حاضر رویدادهای سیاسی عمده در دوران پهلوی دوم و بازیگران دوران حکومت سی وهفت ساله او مورد مطالعه و بازگویی تاریخی قرار گرفته است.
مصدق و ملیکردن نفت درگفتوگو با دکتر فخرالدین عظیمی
حوزه های تخصصی:
سیاست آبستراکسیون در دورة چهاردهم مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آبستراکسیون در اصطلاح سیاسی، به عمل یا کوشش اقلّیتی از نمایندگان مجلس برای جلوگیری از اخذ تصمیم و تصویب قانون، با استفاده از ابزار قانونی گفته می شود. این جلوگیری می تواند با استفاده از ارائة نطق های پیاپی، طرح موارد وقت گیر در زمان رأی گیری و خروج از صحن مجلس برای از اکثریت انداختن جلسه و لغو دستور یا لایحة مورد بحث صورت گیرد.
در دورة مجلس چهاردهم، این سیاست، یکی از مهم ترین سلاح های نمایندگان اقلّیت بود که به وسیلة آن، مجلس را از اکثریت می انداختند تا مانع تصویب قوانینی شوند که مورد نظر آن ها نبوده است. ولی آیا استفاده از این سلاح در این دوره، ناشی از اغراض شخصی بود یا منافع جامعه و ملّت را در نظر داشت؟ این سیاست، دوبار در مجلس چهاردهم مطرح گردید که هردو بار از طرف اقلّیت مجلس بود؛ بار اوّل، هدف، مخالفت با نخست وزیری محسن صدر بود که در پی آن چندین ماه مجلس در تنش به سر برد و بار دوم به کمک قوام السلطنه آمد. به نظر می رسد این روش در این دورة مجلس، یکی از راهکارهای خروج از بحران جناح گرایی و قوم گرایی بودهاست. آبستراکسیون را می توان سیاست اتّحاد و صف متشکّل اقلّیت در برابر اکثریت قلمداد کرد.
این مقاله بر آن است تا سیاست آبستراکسیون در دورة چهاردهم مجلس و کشمکش دو گروه اقلّیت و اکثریت را بر سر این موضوع، مورد ارزیابی قرار دهد.
ساختار و عملکرد سیاسی حزب ایران در دوره پهلوی دوم (1322-1357)
حوزه های تخصصی:
پس از برگزاری انتخابات دوره ی چهاردهم مجلس در پاییز 1322 در کانون مهندسین ایران تحولاتی رخ داد و کانون به دو طیف جدا از هم منفک شد. گروهی از اعضاء تندرو آن به سمت اتحادیه ی کارگری هوادار حزب توده گرایش یافتند و بیش تر اعضای میانه رو کانون حزب ایران را به وجود آوردند. در حقیقت حزب ایران پس از انتخابات مجلس چهاردهم در پاییز 1322 توسط فعالان ستاد انتخابات مهندس غلام علی فریور و محمد مصدق تشکیل شد. حزب ایران از نظر سیاست خارجی، متشکل از روشنفکران متمایل به استفاده از نیروی آمریکا در مقابل انگلیس و روسیه بود. از سوی دیگر اعضای حزب نماینده ی طبقه ی متوسط سکولار، بورژوازی ملی و معتقد به مشروطه سلطنتی بودند. حزب در صدد انجام اقدامات اصلاحی در سطوح اجرایی بالا بود، در نتیجه فعالان آن بیش تر به فکر دست یابی به مشاغل مهم افتادند و حزب به بنگاه کارگشایی تبدیل شد. به دلیل اختلافات و مشکلاتی که نیروهای ملی و حزب ایران بعد از کودتا با آن روبه رو شدند آن ها از توجه مهم به تغییرات عمیق سازمان اجتماعی-سیاسی و فعالیتی مهم، باز ماندند. افزون بر این، برخی از رهبران حزب، حتی بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 و سقوط دولت مصدق، علاوه بر نزدیکی به دربار، از سیاست های منطقه ای آمریکا حمایت کردند. با انحلال جبهه ملی دوم فعالیت حزب ایران دچار رکود گشت. حزب ایران بعد از انقلاب اسلامی به لحاظ ایدئولوژیکی با نیروهای انقلابی مشکل داشت و به همین دلیل بتدریج از صحنه ی سیاسی جامعه کنار زده شدند و در نهایت به همراه جبهه ملی فعالیت آن ممنوع شد. این پژوهش سعی دارد که با رویکرد توصیفی-تحلیلی مبتنی بر روش کتابخانه ای، اسناد و روزنامه ها سازوکاری مناسب از روند فعالیت سیاسی حزب ایران، پایگاه اجتماعی، ایدئولوژی و سیاست خارجی آن را بررسی کند و علت تضاد درونی حزب و ناکامی آن را در عرصه فعالیت سیاسی بیابد.
در نقد مصدق
حوزه های تخصصی:
بررسی تحولات صنعت و توسعه صنعتی در ایران به منظور آسیب شناسی توسعه صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اقتصادی
هدف از این مقاله مرور تحولات صنعت و توسعه صنعتی در ایران با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای است. در این راستا ابتدا تحولات تجربی و سپس تحولات نظری مرتبط با توسعه صنعتی مرور شد. نتایج به دست آمده نشان داد که اگرچه در ایران به لحاظ نظری، تحول خاصی در صنعت و توسعه صنعتی، رخ نداده است، ولیکن از شروع قرن سیزدهم به لحاظ تجربی تحولات گسترده ای در توسعه صنعتی ایران پدیدار شد که می توان آن ها را در سه مرحله اصلی : شروع قرن سیزدهم هجری شمسی تا پایان سلسله قاجار، شروع سلسله پهلوی تا انقلاب اسلامی در ایران و انقلاب اسلامی سال 1357 تا عصر کنونی، تقسیم بندی کرد. این سه مرحله نشان می دهد که اگرچه ایران جزء کشورهای پیشرو در تدوین برنامه های توسعه صنعتی بوده، ولیکن کمبود پیش نیازهای نهادی توسعه صنعتی در ابتدای شکل گیری چنین فرایندی از یک سو و سیطره بیش ازحد دولت بر صنایع در طول تاریخ از سوی دیگر سبب شده تا درمجموع فرهنگ صنعتی تکوین نیافته و محیط نهادی مرتبط با صنعت دچار هرج ومرج بسیار باشد که فقط به صاحب صنعت شدن ایران( ونه صنعتی شدن) منجرشد. لذا پیشنهاد می شود دولت با افزایش نقش نظارتی خود به جای مداخله گری، بهبود محیط نهادی توسعه صنعتی را در دستور کار قرار دهد.
جبن ذاتی پهلویها
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۴۰
حوزه های تخصصی:
یکی از دشوارترین و درعین حال ضروری ترین کارها در حوزه پژوهشهای تاریخی روشن ساختن واقعیت مشهورات تاریخی است. در افکار عمومی و حتی در محافل علمی و فرهنگی، گاه مطالبی خلاف واقع چنان جایگیر می شوند که به سختی می توان درباره آنها چون وچرا روا داشت؛ به عبارتی همگان بر اثر تکرار، آن را به مثابه یک واقعیت تاریخی مسلم فرض می کنند. بازنگری دقیق و علمی این مشهورات تاریخی گاه نتایج بسیار متفاوتی را پیش روی ما می گذارد. شگفت انگیزتر آن است که بسیاری از شخصیتهایی که در عصر و دوران خودمان نیز زیسته اند، گاهاً با هاله ای از افسانه ها درآمیخته می شوند. ازاین میان حکایت شجاع بودن رضاخان و آنچه از شخصیت وی در اذهان جای افتاده، بسیار جالب است. مقاله حاضر سعی دارد با بازبینی اسناد و منابع، حقیقت مطلب را در این زمینه روشن سازد.
نظام صنفی، جامعه مدنی و دموکراسی در ایران
منبع:
گفتگو ۱۳۷۵ شماره ۱۴
حوزه های تخصصی:
درآمدی تحلیلی بر سیاست های فرهنگی- مذهبی پهلوی اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی سیاست های فرهنگی- مذهبی دوران پهلوی اول و دوم است. در پاسخ به این سؤال که عملکرد هریک در مواجهه با موضوعات فرهنگی- مذهبی چه بوده است. فرضیة پژوهش هم این است که اساساً ماهیت سیاست های هر دو دوره یکی است و تنها به دلیل شرایط زمانی، نوع اِعمال سیاست ها شدت و ضعف داشته است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش پژوهش توصیفی -تبیینی با تکیه بر اسناد و منابع اصلی انجام شده است.
یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد سیاست های فرهنگی- مذهبی دورة پهلوی اول متأثّر از چند عامل، روشنفکران را متقاعد کرد که تنها راه نجات ایران استقرار دیکتاتوری منور است. نتیجة آن، حکومت رضاشاه با شالوده سیاست تجدد غربی و دین عرفی بود. با رشد خودکامگی حکومت، ابزار سرکوب چون سانسور استفاده شد که در دورة پهلوی دوم، برای دوری از نتایج آن، درحالی که عرفی گرایی و غرب گرایی همچنان ستون فقرات سیاست های حکومت بودند، شیوة اعمال سیاست ها تغییر کرد. اشغال ایران در جنگ دوم جهانی و قدرت یافتن حزب توده، حکومت را به نهاد روحانیت که از عرصه های سیاسی- فرهنگی دور بود نزدیک کرد؛ اما در دهة 40 و پس از فوت آیت الله بروجردی و اعلام رفراندوم انقلاب سفید، وضعیت تغییر نمود و در دهة 50، با چندبرابرشدن درآمدهای نفتی، شاه خود را بی نیاز از متحدان داخلی دید؛ بنابراین سیاست های فرهنگی– مذهبی خود را با جدّیت اجرا نمود که وقایع منتهی به انقلاب 1357، موفق نبودن این سیاست ها را نشان داد.
فعالیتهای سیاسی آیت الله سید محمد بهبهانی
حوزه های تخصصی:
در دوران شکلگیری حکومت پهلوی و تا قبل از قیام سال 1342 شاهد شکلگیری 2 دستهبندی عمده در حوزه روحانیت هستیم. اکثر روحانیون به زعامت بزرگانی همچون آیتالله شیخ عبدالکریم حائری و آیتالله بروجردی از سیاست کناره میگرفتند و تنها در پی حفظ کیان اسلام بودند، البته آنجا که احساس میکردند جهتگیریهای حکومت شاهنشاهی با احکام شریعت در تضاد است بنا بر وظیفه دینی به مجریان حکومتی تذکر و در صورت امکان از تحقق قوانین ضددینی ممانعت به عمل میآوردند. مواردی همچون کشف حجاب، مخالفت با لایحه اصلاحات ارضی، عدم جواز ازدواج شاه با زن اجنبی، حمایت از مسلمانان فلسطین در برابر صهیونیستها و ... از جمله اعتراضهایی است که با حکومت مرکزی در میان گذاشتند.