آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

متن

 

یکی از  کاستیهای مهم در پژوهشهای مربوط به تاریخ نهضتها و جنبشهای اسلامی معاصر، کم‏توجهی و یا عدم توجه به ابعاد و فعالیتهای مالی و اقتصادی این نهضتها و گرایشها، و هم و غم رهبران آنها در باب مسایل اقتصادی است. این بحث به ویژه امروز که مسایل اقتصادی و توسعه در کانون توجهات به مسایل اجتماعی قرار دارد، دارای اهمیت و اعتبار خاصی می‏باشد. پیوستن میرزاکوچک‏خان به هیات اتحاد اسلام و سپس نام‏گذاری تشکیل قیام جنگل به نام اتحاد اسلام از حیث تاریخ سیاسی شایان توجه هرچه بیشتر است. جنگلیها پس از اینکه تمام گیلان را تحت نفوذ خود درآوردند، کسما را به عنوان مرکز تاسیسات مالی و اداری قراردادند و چند تن از اعضای نهضت به عنوان مسوولین امور مالی و گمرکی به امر تامین مخارج نهضت پرداختند. مقاله‏ای که پیش روی شما عزیزان قراردارد، حاوی اسناد منتشرنشده‏ای است که به موضوع قیام جنگل و فعالیتهای مالی و اقتصادی آنها مربوط می‏شود. باشد که مورد استفاده شما قرارگیرد.

نهضت میرزا کوچکخان و هیات اتحاد اسلام یکی از موضوعات قابل بحث تاریخ معاصر ایران است که از جهات مختلف نگاه محققان را به سوی خود جلب کرده است. دراین نگاه اسناد جایگاه مهمی دارد تا کنون چند مجموعه سند در این موضوع انتشار یافته است1 اسنادی که تاکنون انتشار یافته بیشتر بر جنبه سیاسی موضوع اعم از داخلی و یا خارجی توجه دارند، کپی تعدادی سند توسط آقارحیم نیکبخت در اختیار اینجانب قرارگرفت که به زاویه‏ای نه چندان توجه شده‏ای مربوط می‏شد و آن دخالت هیات اتحاد اسلام در امور مالی و اقتصادی وعکس‏العمل حکومت محلی گیلان و دولت مرکزی دراین رابطه است هرچند این اسناد افتادگیهایی دارد با این حال در کنار اسناد2 و پژوهشهای چاپ شده می‏تواند در رفع ابهاماتی موثر واقع شود. قبل از توجه به اسناد، نخست درنگاهی کلی به تشکیل هیات اتحاد اسلام می‏پردازیم سپس گوشه‏ای از فعالیتهای هیات اتحاد اسلام به روایت اسناد این مجموعه و نحوه بازنویسی این اسناد مرور خواهد شد.

تشکیل هیات اتحاد اسلام

اتحاد اسلام سازمانی بود که مرکز فعالیتش دراسلامبول بود و به وسیله چند تن از پیشوایان دینی به وجود آمده بود از مهمترین مدافعان این فکر سید جمال‏الدین اسدآبادی معروف به «افغانی» بود که ایجاد اتحاد اسلامی را یکی از مهمترین راهها برای مقابله با کشورهای استعمارگر می‏دانست و تمام تلاش خود را به همین منظور انجام داد3. بعدها عبدالرحمن کواکبی، عبده، رشید رضا و دیگران این فکر را با هدف گردآوردن عموم مسلمانان زیر لوای واحد و ایجاد روزنه سیاسی جهانی برای دنیای اسلام دنبال کردند «این فکر توسط عده‏ای از علما و رجال سیاسی ایران مانند سید محمدرضا مساوات، سیدمحمد کمره‏ای، سلیمان محسن اسکندری، میرزا طاهر تنکابنی، سید حسن مدرس و عضویت این سازمان را قبل و در پیشرفت هدف سازمان، شرکت فعالانه داشتند اما نه به طور دسته‏جمعی بلکه تک‏تک و به شکل انفراد چه، پیوند معنوی و ارتباط اجتماعی بین محافل دینی برقرارنبود4

بعضی از نویسندگان نیز سیاست اتحاد اسلام را یک سیاست نامرئی از سوی دولت عثمانی برای جلب حمایت مسلمانان داخلی و خارج امپراطوری می‏دانند. نویسندگانی نظیر شاهزاده قاجار ابوالحسن میرزا معروف به شیخ‏الرئیس بودند که در رساله‏ای به نام اتحاد اسلام (1312 ق / 1894 م) بدون هیچ دغدغه‏ای بحث می‏کند که بهترین امید برای حفظ مسلمانان از انحطاط، گردن نهادن آنها به رهبری عبدالمجید، این سلطان فرزانه منورالفکر است که در صدد متحدساختن جهان اسلام برآمده است5

اسماعیل رائین درمورد سابقه تشکیلات اتحاد اسلام در تهران چنین می‏نویسد: «دو نفر از نمایندگان سلطان محمد پادشاه عثمانی، برای اتحاد مسلمین شرق میانه و الحاق ایران به تشکیلات اتحاد اسلام (که از اکثر ممالک سنی تشکیل شده و سلطان عثمانی سردمدار آن بود) فعالیت می‏کردند این دو نفر از جانب سلطان سنی عثمانی ماموریت داشتند تا به هر وسیله شده، دربار قاجاریه و نیز مردم ایران را که پیرو مذهب شیعه جعفری اثنی عشری بودند، وادارکنند تا وارد جرگه «اتحاد اسلام» و پایه‏های «خلافت اسلامی» را برای پادشاه عثمانی مستحکم کنند ولی دربار قاجاریه و هیچ یک از رجال و بزرگان مملکت و بخصوص علمای شیعه ایران و بین‏النهرین پیشنهاد آنها را نپذیرفتند. نمایندگان که دست خالی و بدون اخذ نتیجه به اسلامبول بازمی‏گشتند به دربار ایران اخطار کردند که پس از مراجعت به پایتخت عثمانی، به همه مسلمین جهان خواهیم گفت که ایرانیان به مذهب اسلام عقیده‏‏ای ندارند دربار قاجاریه برای اینکه نمایندگان اعزامی شاه عثمانی را خوشحال کرده باشند مخفیانه به حاج معین بوشهری، حاج محتشم ـــ السلطنه و مساوات دستور داد تا تشکیلات سری «اتحاد اسلام» را در تهران دایر و عده‏ای را وارد جمعیت سری «اتحاد اسلام» نمایند در بین این کسانی که وارد این تشکیلات شدند از جمله میرزا کوچک‏خان، حسن روشنی وبها بیک بودند این سه نفر با داشتن تعصب مذهبی کوشا بودند و بدان سبب وقتی میرزا در جنگل پیشرفت کرد، نام تشکیلات خود را «اتحاد اسلام» گذاشت.6

یحیی دیوسالار در مورد تاریخچه تشکیل اتحاد اسلام بعد از قرارداد 1907 چنین بیان می‏کند: «احرار و آزادیخواهان از دمکرات و اعتدال ـــ تندروها و کندروها گرد هم جمع شده جمعیتی به نام اتحاد اسلام تشکیل دادند و ایجاد قدرتی در مردم نمودند این جمعیت که با علما نجف و سایر مراکز دینی ارتباط به هم زده بود و مرحوم مستوفی‏الممالک آن را رهبری می‏نمود با دو دولت آلمان و عثمانی که با روس و انگلیس در جنگ بودند متحد گردیده و از آنها اسلحه دریافت می‏نمودند در همین ایام پس از جلسه شوری قرار بر این شد که عده‏ای از مردان فداکار و با سابقه داوطلب رفتن به شمال گردند تا با اقدامات مقتضی جلوی پیشروی قشون تزاری روس را بگیرند. در نتیجه 46 تن تحت نظر پنج تن از جمله میرزا کوچک‏خان و7 انتخاب شدند.

ملک‏الشعرای بهار در مورد پیوستن میرزا کوچک‏خان به اتحاد اسلام چنین می‏نویسد: «میرزا با اردوی احرار از گیلان به قزوین و از آنجا به تهران آمد و در واقع جز حزب اعتدالیون محسوب می‏گردید بعد از بسته‏شدن مجلس در سال 1329 هـ ق دو نفر از دعات ترک «بها بیک و روشنی بیگ» به عنوان دعوت به «اتحاد اسلام» وارد تهران شدند و با دمکراتها که از دولت وقت ناراضی بودند به هم ساخته و مردم  را  جلب نموده و به اتحاد اسلام و فداکاری دراین راه دعوت می‏کردند موسس دو نفر ترک و مرحوم سید محمدرضا مساوات بود و میرزا کوچکخان هم جز اعضا موسس این جمعیت داخل کارگردید میرزا  کوچک‏خان با عقیده «اتحاد اسلام» به گیلان رفت و در جنگ بین‏الملل تشکیلاتی در شهر و جنگل فومن به نام «اتحاد اسلام» راه انداخت.8

به هر حال در گیلان هیات اتحاد اسلام تشکیل شد که افرادش به استثنا چند نفر همه ازعلما و روحانیون بودند «این وضع که تعدادی از روحانیون زمام کار را به دست گرفته کارگردانی و رهبری امور انقلاب را عهده‏دار شدند، به مذاق عده‏ای گوارا نیامد و ترتیبی دادند که «هیات اتحاد اسلام» به کمیته تبدیل شود و در نتیجه این تغییر نام، افراد غیرروحانی نیز توانستند به عضویت رسمی اتحاد اسلام درآیند و اکثریت اعضا کمیته را به دست آورند افراد کمیته 27 نفر بودند.9

دایره فعالیت میرزا کوچک‏خان به تدریج وسعت یافت و سراسر بخشهای گیلان، مازنداران، طارم، آستارا، خلخال، طالش، زیر کنترل وی درآمد. و احتمالا همکاریهایی نیز با «دعات ترک و آلمان»10 داشت. فخرایی نیز به آن اشاره می‏کند «موسس فرقه ژون ترک وابسته به هیات اتحاد اسلام انورپاشا که آن زمان فرماندهی ارتش عثمانی را به عهده داشت شنیده بود در یک قسمت از نقاط شمالی ایران (گیلان) جمعیتی به نام اتحاد اسلام قدبرافراشته و با روسها نبرد می‏کنند به پای همدردی با برادران هم‏کیش اسلحه و مهمات کمک کند نائب مصطفی قزوینی اسلحه‏ها را تحویل گرفت اما سلطان علی‏اکبرخان کیائی (سیاه‏پوس) که مامور شد یک عراده توپ عثمانیها را در تبریز تحویل گرفت به جنگل بیاورد توفیق پیدانکرد و دستگیر گردید.»11

به تدریج دایره قدرت جنگلیها درگیلان توسعه یافت. جنگلیها بعد از اینکه تقریبا تمام خطه گیلان را زیر قلمرو خود درآورند به نیروهای تحت اختیار خود سازمان دادند و کسما را مرکز تاسیسات مالی و اداری خود قراردادند. امور مالی جنگل را محمداسماعیل کسمائی و سالار ناصر خلج (فاطمی) و آقاخان کیائی (گرگین) عهدهدار شد و از محل وصول عشریه و عوارض خروج کالا به خارج گیلان، هزینههای جاری را تامین می‏کردند. هدف این مقاله ذکر فعالیت جنگلیها نیست بلکه بر طبق اسناد موجود که ضمیمه است نشان دادن یک نمونه ازاقدامات جنگلیها و عکس‏العمل وزارت داخله و مالیه درمقابل اقدامات آنها و همچنین روابط حاکم بین حاکم بین دو وزارتخانه در مورد این مساله در این سازمان است.

نمونه‏ای از فعالیت هیات اتحاد اسلام

محمدحسین گیلانی درتاریخ اسفند ماه 1269 نامه‏ای به وزارت مالیه وقت نوشته و گزارشی را از فعالیتهای اعضا بلدیه رشت هیات اسلام داده که به موجب این گزارش اعضا بلدیه رشت در صدد برآمده بودند که در کلیه امور دایره نواقل [اداره راه] دخالت نموده واداره مالیه را از دخالت در ضبط و ربط عایدات و جمع و خرج محاسبه آن بازدارند.

اداره مالیه گیلان در مقابل فعالیتهای آنها ایستادگی نموده و بیان کرده که بدون حکم مرکز توانایی پذیرش این تقاضا را ندارد ولی اعضا بلدیه رشت این مساله را تعقیب کرده و به حکم قاطع هیات اتحاد اسلام اقدام به تحویل دایره مزبور به اداره بلدیه تحویل کرده‏اند و دایره نواقل اول اسفند ماه با تمام دفاتر و موجودی صندوق بر حسب حکم اتحاد اسلام به اداره بلدیه تحویل داده است.12

وزارت مالیه نیز از فعالیتهای انجام شده در گیلان وزارت داخله را بی‏اطلاع نگذاشته و در موضوع جلوگیری از دخالت دیگران درامور تحدید گیلان نتیجه اقدامات کفیل حکومت گیلان را خواستار شده است.13 وزارت داخله طی تلگراف شهری به وزارت مالیه جواب کفیل حکومت گیلان را در مورد بلدیه رشت ارسال داشته14 که متاسفانه از مندرجات آن اطلاعی به دست نیامد.

وزارت مالیه گزارش اداره گیلان را به وزارت داخله ارسال داشته و در تعقیب توقیف عایدات بلدیه انزلی به توسط اعضا بلدیه آنجا که کلیه عایدات بلدیه گیلان را نیز ضبط کردهاند وزارت مالیه خواستار اقدامات جدی در جلوگیری ازاین قبیل کارهای هیات اسلام از سوی وزارت داخله شده است.15

اداره مالیه گیلان در تاریخ 22 تیرماه 1297 نیز طی گزارشهای قبلی به وزارت مالیه معروض می‏دارد که کما‏فی‏السابق دایره مزبور ضمیمه بلدیه است و به تصویب حکومتی عایدات آن را صرف می‏کنند. مستدعی است هر نوع صلاح است اوامر لازمه به عهده اداره مالیه صادر فرمایید.16

نامهای به تاریخ 18 دی‏ماه 1297 اداره کل تحدید به وزارت مالیه در تعقیب نامه‏های قبلی ارسال داشته و استدعا کرده از تصمیم و اقداماتی که در جلوگیری از مداخلات اداره مالیه و هیات اتحاد اسلام نسبت به امور تحدید گیلان خاصه دراین اوقات که سرویس تحدید به اجاره رفته اتخاذ فرموده اداره مرکزی کل تحدید را مطلع فرمایند.17

در تاریخ 28 دی‏ماه پیرو نامه‏های وزارت داخله18 راجع به دخالت هیات اتحاد اسلام در امورگیلان رونوشت دیگری از اداره کل تحدید برای استحضار وزارت داخله ارسال شده و خواستار اطلاع از نتیجه اقدامات به عمل آورده شده می‏شوند.19

نامه‏ای به تاریخ 26 رجب 1336 هجری قمری از وزارت داخله به وزارت مالیه مبنی بر رسیدن تلگراف رمز از کفیل حکومت گیلان در جواب وزارت داخله راجع به امور آستارا موجود است که متاسفانه از مواد آن در تلگراف اطلاعی به دست نمی‏آید.20 در تاریخ 17 اسفند ماه اداره مالیه گیلان طی نامه‏ای به حکومت گیلان و طوالش اظهار داشته که سواد حکم تلگرافی وزارت داخله راجع به جلوگیری از دخالت دیگران در امور تحدید زیارت گردید. نظر به اینکه دراین موضوع هم حکمی21 از وزارت مالیه رسیده و مراتب را به طور کامل به عرض کارگزاران وزارت مالیه رسانیده لذا از حقیقت امر کارگزاران وزارت داخله هم مستحضر خواهند شد و از آنجا حکومت هم از تصمیم جمعیت اتحاد اسلام راجع به اخذ عایدات و تمرکز یافتن آن به اداره مالیه و مداخلاتی که در کلیه اموردارند بی‏اطلاع نیستند و بدیهی است که هرگونه جوابی که مقتضی باشد به عرض وزارت داخله خواهد رسانید.22 و به این ترتیب مسئولیت عدم اطلاع را از اداره مالیه گیلان ساقط می‏کند.

با وجود نامه‏های مکرر درتاریخ سوم اسفندماه 1337 هجری قمری وزارت داخله طی تلگرافی به کفیل حکومت گیلان اظهار داشته: «کرارا راجع به جلوگیری از مداخلات دیگران درامور تحدید تلگرافاتی صادر و ابدا جوابی از شما نرسیده [است] علت چیست؟ البته [از] نتیجه اقدامات اطلاع دهید.»23

در خصوص فعالیتهای هیات اتحاد اسلام در زمینه ضبط دایره نواقل توسط اداره بلدیه در تاریخ دهم آوریل 1918 میلادی برابر با 20 فروردین ماه 1297 اداره مرکزی گمرکات نامه‏ای به وزارت مالیه ارسال داشته است و دراین مراسله اظهار داشته: «نظر به اینکه مبلغی از وجوه گمرکی خصوصا وجه‏الضمانه و معادل چهارهزار تومان عایدی گمرک آستارا توسط رئیس گمرک انزلی در شعبه تجارت‏خانه طومانیانوس در محل اخیر امانت گذارده شده و به این دلیل طی نامه‏ای از رئیس اداره مرکزی آن تجارتخانه در طهران تقاضا شد از پرداخت حواله‏جاتی که اداره گمرکات که از جانب کمیته انقلابیون ریاست گمرکات گیلان اشغال کرده و به او می‏شود امتناع ورزد و در این زمان تجارت‏خانه فوق بیان کرده: که تمام ادارات دولتی درتحت ریاست نمایندگان هیات اتحاد اسلام قرارگرفته و رئیس کل گمرکات در پایان مراسله اظهار داشته از حیف و میل شدن منافع دولت جلوگیری کنند.24

وزارت مالیه نیز طی نامه‏ای به تاریخ 30 فروردین ماه 1297 این وقایع را به وزارت داخله ارسال نموده است. دراین نامه چنین بیان شده: «درخصوص عایدات گمرکی آستارا که در تجارتخانه طومانیانس در انزلی امانت گذارده شده و خواسته‏اند که شعبه تجارت‏خانه مزبور در طهران حواله‏جاتی که از طرف هیات اتحاد اسلام می‏شود تادیه نمایند. گزارشی از اداره مرکزی گمرکات به این وزارتخانه رسیده که ارسال می‏شود تا در حفظ عایدات دولتی اقدامی را که مقتضی بدانند به عمل آورده و از نتیجه این وزارتخانه را مطلع نمایند.25  درتاریخ 27 آبان ماه 1297 اداره تشخیص عایدات گزارش اداره تحدید گیلان را به وزارت داخله ارسال کرده است. در این گزارش چنین آمده است: «از قرار راپورتی که اداره تحدید گیلان به مرکز داده است معادل یک میلیون و پانصد هزار رشته باندرل تحدید اخیرا در بادکوبه به طبع رسیده و تحویل اداره مالیه رشت شده است اگرچه تا به حال از باندرلهای موضوع بحث در گیلان استعمال نشده ولی چون محتمل است بالاخره از استعمال آنها اختلال مهمی درامور تحدید رخ نماید متمنی است به وسیله اقدامات لازمه از وقوع استعمال باندرلهای مزبور قبلا جلوگیری به عمل آید.»26

درتاریخ 4 دی ماه 1297 هجری شمسی از وزارت مالیه خواهان اقدام فوری در مورد شکایت عموم تجار برای اضافه‏کردن مثقالی ده شاهی مالیات جدید به تریاکهایی که از بروجرد حمل شده و با وجود داشتن باندرل اتحاد اسلام توقیف کرده، هستند.

وزارت مالیه در تعقیب نامههای قبلی طی نامه‏ای به تاریخ سوم بهمن ماه 1297 به وزارت داخله راجع به مثقالی دهشاهی اضافه حقوقی که هیات اتحاد اسلام از تریاکهای باندرل شده مطالبه و اخذ می‏کند. نتیجه اقدامات انجام شده را خواستار بوده است.27

محمدحسین گیلانی درنامه‏ای به تاریخ 17 اسفند ماه 1297 به وزارت داخله اظهار داشته: که احکام تلگرافی راجع به دخالت دیگران درامور اداره و اضافه‏کردن دهشاهی به هر مثقال تریاک ملاحظه و از اداره مالیه گیلان تحقیق و جوابی که نوشته‏اند ارسال گردید.28

محمدحسین گیلانی طی دو تلگراف جداگانه در تاریخ 15 فروردین 1298 در مورد مشاهده باندرل جدید طبع شده در بادکوبه به وزارت داخله اطلاع داده و اضافه می‏کند حسب‏الامر اطاعت و قدغن اکید شد باندرل جدید را توقیف نمایند.29

وزارت داخله نیز طی نامه‏ای به کفیل حکومت گیلان درخصوص اقدام هیات اتحاد اسلام مبنی بر توقیف و مطالبه دهشاهی مالیات جدید در هر مثقال از تریاکهای باندرل شده وارده از بروجرد، خواستار اقدامات لازمه برای دفع این مشکل شده و متذکر شده که این مساله باعث نکث تجارت تریاک و منافی نظامنامه تحدید خواهد بود.30

وزارت داخله طی تلگرافی به کفیل حکومت گیلان خواستار نتیجه اقدامات انجام شده درمورد مطالبه مثقالی دهشاهی اضافه بر حقوق دولتی از تریاکهای باندرل شده می‏شود.31

وزارت داخله در تلگرافی به وزارت مالیه از مخابره جوابیه کفیل حکومت گیلان اطلاع داده است.32 و در تلگراف دیگری از وزارت داخله به کفیل حکومت گیلان چنین آمده است «مطابق گزارش رسیده به وزارت مالیه اخیرا معادل یک میلیون و پانصد هزار رشته باندرل تحدید در بادکوبه طبع و به اداره مالیه رشت تحویل شده است و برای اینکه از استعمال آنها اختلالی در امور تحدید حاصل نشود بهتر است به وسایل لازم از وقوع استعمال آنها جلوگیری و نتیجه لازمه اطلاع دهید.33  متاسفانه بسیاری از این نامه‏ها در این مجموعه وجود نداشت و دو سه سند دیگر که در مجموعه قرار داشت ناخوانا بود. به هر ترتیب اسناد فوق نشان دهنده فعالیتهای هیات اتحاد اسلام و اقدامات مالیه وزارت داخله همچنین قدرت این دو وزارتخانه و روابط حاکم بین دو وزارتخانه است.

نحوه بازنویسی اسناد

در ابتدای امر سعی شد تمامی اسناد موجود بازخوانی و بر اساس اولویتهای تاریخی و تاریخی موضوعی مرتب شود و ضمن ارائه توضیحاتی پیرامون بعضی موضوعها، تاریخهای موجود در اسناد با تاریخ هجری شمسی تطبیق داده شود و با تکیه بر اسناد از رخداد واقعه یک بازسازی صورت پذیرد. در جریان کار مشکلاتی وجود داشت:

 1 ـــ بسیاری از این اسناد دراین مجموعه ناقص بود. بدین معنی که راپورتها، تلگرافها، سواد حکم و نامه‏هایی که شماره آنها آمده ولی از خود این اسناد اطلاعی در دست نیست و ما مختصری از اطلاعات این اسناد را که در نامه‏های دیگر ذکر شده می‏توانیم به دست بیاوریم.

2 ـــ دراین اسناد از تاریخهای هجری شمسی با ماهها و روزهای هجری قمری و گاه‏شماریهای ایرانی قدیم و همین‏طور تاریخهای هجری قمری با ماه و روز هجری شمسی و استفاده شده است.

3 ـــ برای کسب اطلاعاتی درزمینه اوضاع داخلی، سازمانهایی که حکومت جنگل را ایجاد کرده و چگونگی روابط این سازمانها با دولت با کمبود منابع مواجه هستیم.

4 ـــ اسناد مورد استفاده به شکل کپی بود و اصل اسناد رویت نشد این امر و دست‏خطهای مختلف در اسناد که در بعضی مواقع همراه با قلم‏خوردگی بود و ناخوانا بودن اسناد، مشکل عمده محسوب می‏شد. که نگارنده سعی کرد تا جایی که به محتوای سند لطمه وارد نکند بازخوانی شود و کلماتی که ناخوانا بود با نقطه‏چین علامت گذاشته و در پایین صفحه توضیح داده شود ولی در بعضی مواقع که به مفهوم لطمه وارد می‏کرد استفاده نشد.

5 ـــ بعضی از مهرها و امضاهای اسناد ناخوانا بود که سعی شد در پایین صفحه توضیح داده شود.

6 ـــ نشانهای موجود در سربرگه اسناد در داخل کروشه [] و در محلی که در سند قرار داشت نوشته شد مانند [نشان شیر و خورشید].

7 ـــ برای درک سریع مطلب در بعضی قسمتها علائم نگارش مانند: «نقطه» و «ویرگول» و اضافه شده است و در بعضی جاها برای کامل شدن مطلب از حروف اضافه استفاده شده که در چنین مواردی داخل کروشه آمده است و هیچ مطلب و کلمه‏ای بدون توضیح، اضافه و یا کم نشده است.

سند شماره 1

گزارش اداره مالیه گیلان به وزارت مالیه و کسب تکلیف در خصوص ضمیمه‏شدن اداره نواقل به اداره بلدیه رشت

[نشان شیر و خورشید]

وزارت مالیه

اداره: کابینه

سواد: راپورت اداره مالیه 8 حوت34 نمره 5151

مورخه: 20 حوت 1296                  اداره: تشخیص عایدات

از چندی پیش به این طرف اعضا بلدیه35 رشت در صدد برآمده بودند که در کلیه امور دایره نواقل36 دخالت نموده و به موجب تصریحی که در قانون بلدیه شده است اداره مالیه را از دخالت در ضبط و ربط عایدات و جمع وخرج محاسبه آن بازدارند. در مقابل اقدامات مجدانه آنها فدوی ایستادگی نموده و به آنها جواب داده‏ام  که اصرار شما دراین کار بی‏مناسبت [است] اداره مالیه بدون حکم مرکز نمی‏تواند این تقاضای بلدیه را قبول نماید ولی بلدیه این مساله را تعقیب کرده و از طرف هیات مقدس اتحاد اسلام حکم قاطع به تحویل کردن دایره مزبور به اداره بلدیه صادرگردید و اینک محض استحضار خاطر مبارک عرض می‏نماید که دایره نواقل از اول برج حوت با تمام دفاتر و آنچه  موجودی صندوق تا آخر دلو37 بوده است بر حسب حکم هیات مقدس اتحاد اسلام اداره بلدیه تحویل گرفته‏اند (امین مالیه محمد حسین گیلانی)

[امضا]

[مهر]: وزار مالیه

سند مالیه 2

درخواست وزارت مالیه از وزارت داخله درخصوص نتیجه اقدامات کفیل گیلان از جلوگیری از دخالت دیگران در امور تحدید

[نشان شیر و خورشید]

وزارت مالیه                                                                     به تاریخ 8 برج حمل 1297 38

اداره: تشخیص عایدات                  وزارت جلیله داخله 

نمره: 38520

در تعقیب مرقومه نمره 5704 آن وزارت جلیله در موضوع جلوگیری از مداخلات دیگران در امور تحدید گیلان، خواهشمند است نتیجه اقدامات کفیل حکومت گیلان را به این وزارتخانه اطلاع دهند.

[امضا: ناخوانا] اداره شمال 18 جمادی‏الثانی

[مهر]: ناخوانا

سند شماره 3

ارسال گزارش اداره مالیه گیلان به وزارت داخله در خصوص تعقیب توقیف عایدات بلدیه انزلی

به تاریخ: 2 برج حمل 1336 39

[نشان شیر و خورشید]

وزارت مالیه

نمره 41506

اداره: تشخیص عایدات

نمره 41506

وزارت جلیله داخله

از اداره مالیه گیلان راپورتی رسیده است که مندرجاتش قابل توجه و سواد آن برای استحضار آن وزارت جلیله ارسال می‏دارد. در تعقیب توقیف عایدات بلدیه انزلی به توسط اعضا بلدیه آنجا اکنون معلوم می‏شود کلیه عایدات بلدیه گیلان را نیز ضبط کرده‏اند وزارت مالیه انتظار دارد هر چه زودتر از نتیجه اقدامات آن وزارت جلیله در جلوگیری این قبیل [یک کلمه ناخوانا] گردد [امضا: ناخوانا]

اداره شمال

15 جمادی‏الثانی

[مهر]: ناخوانا

سند شماره 4

تلگراف وزارت داخله به وزارت مالیه در مورد گزارش کفیل حکومت گیلان راجع به بلدیه رشته

دولت عیله ایران                                                                           18 حمل قوی نیل

[نشان شیر و خورشید]                             طهران                            به تاریخ 26 جمادی‏الاول 1336 40

وزارت داخله                                                                                صادره

وزارت جلیله مالیه

برطبق مرقومه نمره (41506) راجع به بلدیه رشت تلگرافی به کفیل حکومت گیلان مخابره شده بود و جوابی رسیده است که موادش رالفا ملاحظه می‏کنید [امضا: ناخوانا]

[مهر]: نمره کتاب ثبت 939250

کارتن 10 دوسیه سه

شعبه تحریرات: شمال ضمیمه دارد

سند شماره 5

ارسال گزارش اداره مالیه گیلان به وزارت داخله در خصوص تعقیب توقیف عایدات بلدیه انزلی

[نشان شیر و خورشید]

وزارت مالیه

سواد: راپورت اداره مالیه گیلان مورخه سرطان 1297 نمره 1482

مورخه: 16 برج اسدیونیت ئیل 1336 41

نمره 14028

مقام منبع وزارت جلیله مالیه

در تعقیب راپورت نمره 5225 [یک کلمه ناخوانا] مورخه 11 حوت ئیلان‏ئیل42 راجع به نواقل رشت با نهایت احترام معروض می‏دارد که کمافی‏السابق دایره مزبور ضمیمه بلدیه است و به تصویب حکومتی عایدات آن را صرفی می‏کنند. اینک مستدعی است هر نوع صلاح است تعلمیات لازمه به عهده اداره مالیه صادر فرمایند. به جای امین مالیه گیلان

[مهر]: وزارت مالیه، سواد مطابق اصل است

سند شماره 6

نامه‏ اداره مرکزی کل تحدید به وزارت مالیه در مورد در جریان گذاشتن این اداره از تصمیمات اتخاذ نموده

18 حمل قوی نیل

[نشان شیر و خورشید]

وزارت مالیه

اداره: کابینه 12666

سواد: مراسه اداره کل تحدید

مورخه: 18 جدی 1297 43

نمره: 33436                                                       مقام منیع وزارت جلیله مالیه دامت شوکته

در تعقیق معروضه (10864) اینک سواد مراسله 1627 اداره تحدید گیلان و ضمیمه آن را تلوا تقدیم می‏دارد مستدعی است پس از ملاحظه از تصمیم و اقداماتی که در جلوگیری از مداخلات اداره مالیه و هیات اتحاد اسلام نسبت به امور تحدید گیلان خاصه این اوقات که سرویس تحدید به اجاره رفته اتخاذ فرموده‏اید اداره مرکزی کل تحدید را مشخص فرمایند رئیس کل تحدید مستحضر فرمایید. رئیس کل تحدید مویس [امضا]

[مهر]: کابینه وزارت مالیه، سواد مطابق اصل است

سند شماره 7

شرح مجدد اداره کل تحدید از مداخلات هیات اتحاد اسلام به وزارت داخله

به تاریخ: 28 برج جدی 1297 44

[نشان شیر و خورشید]

وزارت مالیه

نمره 33436

اداره: [45] عایدات             وزارت جلیله داخله

نمره 33436

در تعقیب مراسله نمره 31180 ـــ 379 آن وزارتخانه راجع به مداخلات هیات اتحاد اسلام در امور حدید گیلان مجددا شرحی از اداره کل تحدید رسیده است که سواد آن برای استحضار آن وزارت جلیله تلوا46 ارسال و خواهشمند است از نتیجه اقداماتی که به عمل آوردهاند، این وزارتخانه را مستحضر فرمایند.

[حاشیه پایین سمت چپ]: اداره شمال 7 ربیع‏الثانی

[مهر]: وزارت مالیه

سند شماره 8

تلگراف وزارت داخلی به وزارت مالیه مبنی بر علام وصول تلگراف رمز از کفیل حکومت گیلان راجع به امور آستارا

[نشان شیر و خورشید]                             طهران: شهری                 به تاریخ 26 رجب 1336 47

وزارت داخله                                                                                صادره: حکومت

وزارت جلیله مالیه

تلگرافی رمزا از کفیل حکومت گیلان در جواب وزارت داخله به امور آستارا رسیده است و سواد آن را برای اطلاع آن وزارتخانه لفا ارسال شده [امضا: ناخوانا]

به محض اطلاع

[مهر]: نمره کتاب ثبت 1061 کارتن 10 دوسیه 2 شعبه تحریرات مهر ضمیمه ندارد.

سند شماره 9

جوابیه اداره مالیه گیلان به حکومت رشت

[نشان شیر و خورشید]

ایالات گیلان و طوالش

سواد مشروحه جوابیه اداره مالیه گیلان به حکومت رشت

مورخه: 17 برج حوت 1297                                     مقام رفیع حکومت جلیله گیلان و طوالش

نمره: 5188

سواد حکم تلگرافی وزارت جلیله داخله راجع به جلوگیری از دخالت دیگران در امور تحدید در ضمن مرقومه نمره 4991 ارسال فرموده بودید زیارت گردید. نظر به اینکه در این موضوع هم حکمی در تحت نمره 38358 از وزارت جلیله مالیه رسیده و مراتب را به‏طور کامل به عرض کارگذاران وزارت جلیله مالیه رسانیده است [یک کلمه ناخوانا] از حقیقت امر کارگذاران وزارت جلیله داخله هم مستحضر خواهند شد و از آنجا در حکومت جلیله هم از تصمیم جمعیت اتحاد اسلام راجع به اخذ عایدات و تمرکز یافتن آن به اداره مالیه و مداخلاتی که در کلیه امور دارند بی‏اطلاع نیستند بدیهی است هرگونه جوابی که مقتضی باشد به عرض وزارت داخله خواهند رسانید محل مهر اداره مالیه گیلان نمره 6064

[حاشیه پایین سمت راست]: سواد مطابق با اصل است [یک کلمه ناخوانا]

سند شماره 10

تلگراف وزارت داخله به کفیل حکومت گیلان راجع به جلوگیری از مداخلات دیگران در امور تحدید

دولت علیه ایران                                                                           20 [ناخوانا] یونت‏ئیل

[نشان شیر و خورشید]                             طهران: شهری                 به تاریخ 3 حوت 1337 48

وزارت داخله                                                                                صادره: تلگراف

کفیل حکومت گیلان

کرارا راجع به جلوگیری از مداخلات دیگران در امور تحدید تلگرافات صادره ابدا جوابی از شما نرسیده علت [یک کلمه ناخوانا] چیست البته نتیجه اقدامات اطلاع دهید [امضا، ناخوانا]

[مهر]: نمره کتاب ثبت: 6316/19154

کارتن 10 دوسیه 3

شعبه تحریرات: شهری

پی‏نوشتها

1 ـــ به مجموعههای زیر می‏توان اشاره کرد:

ـــ فتح‏الله کشاورز، نهضت جنگل و اتحاد اسلام، اسناد محرمانه و گزارشها، تهران، سازمان اسناد ملی، 1371

ـــ غلامحسین میرزا صالح، جنبش میرزا کوچک‏خان بنا بر گزارشهای سفارت انگلیس، تهران، نشر تاریخ ایران، 1369.

ـــ رقیه سادات عظیمی: نهضت جنگل به روایت اسناد وزارت خارجه، تهران، وزارت خارجه، 1377.

ـــ ایرج افشار: برگهای جنگل نامه‏های رشت و اسناد نهضت جنگل، تهران، نشر و پژوهش فرزان، 1380.

علاوه بر مجموعه اسناد موجود در ایران منتشر شده یا نشده در سال گذشته اسناد ذی‏قیمتی از آرشیو دولتی جمهوری آذربایجان به سازمان اسناد ملی منتقل شده است علاوه بر مجموعه‏های فوق اسناد پراکنده در مجموعه‏های دیگر می‏توان یافت از جمله:

ـــ محمد نادر نصیری مقدم، گزیده اسناد دریای خزر و مناطق شمالی ایران درجنگ جهانی اول، تهران، وزارت خارجه، 1374.

ـــ ایرج افشار، قباله تاریخ، تهران، انتشارات طلایه 1368.

و...

2 ـــ ر.ک: مسعود کوهستانی نژاد، خورشید بر فراز جنگل، فصلنامه تحقیقات تاریخی گنجینه اسناد (ویژه‏نامه نهضت جنگل) شماره 43 پائیز 1380، ص 20 به بعد.

3 ـــ محمدجواد صاحبی، سید جمال‏الدین اسدآبادی، تهران، فکر روز 1375، صص 144 ـــ 143.

4 ـــ ابراهیم فخرائی، سردار جنگل میرزا کوچک‏خان، تهران، جاویدان، چ یازدهم 1366، ص 22 و 23 و همچنین غلامرضا و رهرام، تاریخ سیاسی و سازمانهای اجتماعی ایران درعصر قاجار، تهران، معین، 1369، ص 385.

5 ـــ حمید عنایت، اندیشه سیاسی اسلام معاصر ترجمه بهاالدین خرمشاهی، تهران، خوارزمی، چ سوم 1372، 214.

6 ـــ اسماعیل رائین، قیام جنگل، تهران، جاویدان، 1357، ص 44.

7 ـــ فخرائی، پیشین، ص 464 به نقل از یحیی دیوسالار.

8 ـــ ملک‏الشعرای بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران تا انقراض قاجاریه، تهران، امیرکبیر، چ چهارم، 1371، جلد اول، ص 167.

9 ـــ ورهرام، پیشین، ص 352.

10 ـــ بهار، پیشین ص 167 همچنین علی‏اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران، مدیر، 1375، ص 621.

11 ـــ فخرایی، پیشین ص 91 و 90.

12 ـــ سند شماره 1 از مجموعه حاضر.

13 ـــ سند شماره 2 از مجموعه حاضر.

14 ـــ سند شماره 3 از مجموعه حاضر.

15 ـــ سند شماره 4 از مجموعه حاضر.

16 ـــ سند شماره 4 از مجموعه حاضر.

17 ـــ سند شماره 5 از مجموعه حاضر.

18 ـــ نامه‏های وزارت داخله با شماره‏های 31180 ـــ 379 یافت نشد.

19 ـــ سند شماره 7 از مجموعه حاضر.

20 ـــ هیچ‏یک از احکام موجود نمی‏باشد.

21 ـــ هیچیک از احکام موجود نمی‏باشد.

22 ـــ سند شماره 9 از مجموعه حاضر.

23 ـــ سند شماره 10 از مجموعه حاضر.

24 ـــ سند شماره 11 از مجموعه حاضر.

25 ـــ سند شماره 12 از مجموعه حاضر.

26 ـــ  سند شماره 13 از مجموعه حاضر.

27 ـــ  سند شماره 15 از مجموعه حاضر.

28 ـــ هیچیک از احکام موجود نبود.

29 ـــ سند شماره 1/17 و 2/17 از مجموعه حاضر.

30 ـــ سند شماره 18 از مجموعه حاضر.

31 ـــ سند شماره 19 از مجموعه حاضر.

32 ـــ سند شماره 20 از مجموعه حاضر.

33 ـــ سند شماره 21 از مجموعه حاضر.

34 ـــ برابر با 8 اسفند ماه جمادی‏الاول 1338.

35 ـــ اداره بلدیه فعالیتهای شهرداری فعلی را انجام می‏داد.

36 ـــ دایره نواقل در حال حاضر با نام اداره راه و ترابری است.

37 ـــ برابر با 20 بهمن ماه.

38 ـــ برج حمل برابر با فروردین ماه است 14 جمادی‏الثانی 1236.

39 ـــ 8 جمادی‏الثانی 1336 / 2 / حمل / 1297.

40 ـــ 19/12/1297.

41 ـــ 28 شوال 1336 هجری قمری.

42 ـــ برابر با اسفند ماه.

43 ـــ 5 ربیع‏الثانی.

44 ـــ برج جدی خوانده شد که برابر با دی‏ماه می‏شود مطابق با 15 ربیع‏الثانی 13376 هجری قمری.

45 ـــ یک کلمه ناخوانا.

46 ـــ در پی، پیرو.

47 ـــ 18/2/1297 شمسی.

48 ـــ 3/12/1297 برابر با 21 جمادی‏الاول 1337.

 

 سوتیترها

از مهمترین مدافعان این فکر سید جمال‏الدین اسدآبادی معروف به «افغانی» بود که ایجاد اتحاد اسلامی را یکی از مهمترین راهها برای مقابله با کشورهای استعمارگر می‏دانست و تمام تلاش خود را به همین منظور انجام داد.

 

در بین این کسانی که وارد شدند از جمله میرزا کوچک‏خان، حسن روشنی وبها بیک بودند این سه نفر با داشتن تعصب مذهبی کوشا بودند و بدان سبب وقتی میرزا در جنگل پیشرفت کرد، نام تشکیلات خود را «اتحاد اسلام» گذاشت.

 

ملک‏الشعرای بهار در مورد پیوستن میرزا کوچک‏خان به اتحاد اسلام می‏نویسد: موسس دو نفر ترک و مرحوم سید محمدرضا مساوات بود و میرزا کوچکخان هم جز اعضا موسس این جمعیت داخل کارگردید میرزا  کوچک‏خان با عقیده «اتحاد اسلام» به گیلان رفت و در جنگ بین‏الملل تشکیلاتی در شهر و جنگل فومن به نام «اتحاد اسلام» راه انداخت.8

 

دایره فعالیت میرزا کوچک‏خان به تدریج وسعت یافت و سراسر بخشهای گیلان، مازنداران، طارم، آستارا، خلخال، طالش، زیر کنترل وی درآمد. و احتمالا همکاریهایی نیز با «دعات ترک و آلمان» داشت.

 

محمدحسین گیلانی درتاریخ اسفند ماه 1269 نامه‏ای به وزارت مالیه وقت نوشته و گزارشی را از فعالیتهای اعضا بلدیه رشت هیات اسلام داده که به موجب این گزارش اعضا بلدیه رشت در صدد برآمده بودند که در کلیه امور دایره نواقل [اداره راه] دخالت نموده واداره مالیه را از دخالت در ضبط و ربط عایدات و جمع و خرج محاسبه آن بازدارند.

 

در تاریخ 17 اسفند ماه اداره مالیه گیلان طی نامه‏ای به حکومت گیلان و طوالش اظهار داشته که سواد حکم تلگرافی وزارت داخله راجع به جلوگیری از دخالت دیگران در امور تحدید زیارت گردید. نظر به اینکه حکومت هم از تصمیم جمعیت اتحاد اسلام راجع به اخذ عایدات و تمرکز یافتن آن به اداره مالیه و مداخلاتی که در کلیه اموردارند بی‏اطلاع نیستند و بدیهی است که هرگونه جوابی که مقتضی باشد به عرض وزارت داخله خواهد رسانید.

 

اسناد حاضر نشان دهنده فعالیتهای هیات اتحاد اسلام و اقدامات مالیه وزارت داخله همچنین قدرت این دو وزارتخانه و روابط حاکم بین دو وزارتخانه است.

 

تبلیغات