فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر تصدی پست های دانشگاهی و مشارکت زنان هیات علمی در مدیریت دانشگاهی است. جامعه آماری این پژوهش، زنان هیات علمی دانشگاههای دولتی شهر تهران است و نمونه آماری شامل 250 نفر از جامعه آماری فوق است. در این پژوهش، روش تحقیق همبستگی بر مبنای رگرسیون لجستیک استفاده شده است. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه محقق ساخته بود که در دو محور تدوین شده است. برای تدوین چارچوب نظری و استخراج عوامل موثر بر میزان مشارکت زنان از نظریه های رویکرد نابرابری جنسیتی، رویکرد نقش زنان در فرایند توسعه و نظریه های مدل جایگاه و انسداد اجتماعی کمک گرفته شده و بر این اساس، مدل ریاضی لجستیک از عوامل مذکور تدوین شده است. در این مدل «مدیر بودن» یا نبودن زنان عضو هیات علمی به عنوان متغیر وابسته به کار رفته است.
یافته های تحقیق نشاندهنده تاثیر منفی عواملی از قبیل موانع خانوادگی، موانع فرهنگی و موانع تخصصی و همچنین تاثیر مثبت میزان تمایل زنان عضو هیات علمی به احراز پست های مدیریتی بر میزان مشارکت آن ها در مدیریت دانشگاهی است.
شاخصهای ارزیابی میزان تشخیص مدل مذکور بر اساس عوامل پیش بین بسیار بالا بوده و معیار «قدرت تشخیص مدل» در حدود 84.7 درصد است، به گونه ای که اگر یک زن عضو هیات علمی، مدیر باشد، به احتمال 84.7 درصد این متغیرها (عوامل) موقعیت او را بدرستی پیش بینی می کنند.
بررسی نقش دینداری در مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی (نمونه مورد مطالعه: زنان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه زنان در مقایسه با مردان آمار کمتری از مشارکت در فعالیت های ورزشی را دارا هستند و به همین دلیل مشکلات زیادی را در ارتباط با سلامت شان پیدا می کنند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، به دنبال بررسی نقش دینداری اجتماعی در مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان 18 سال به بالای شهر تهران می باشد که تعداد 600 نفر از آنها با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل دینداری (26/0 =P)، و ابعاد آن یعنی بعد اعتقادی (24/0 =P)، بعد پیامدی (33/0=P)، بعد مناسکی (30/0=P) بعد تجربی (22/0=P) و بعد شناختی (28/0 =P) با مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل دینداری بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به میزان 35/0 می باشد.
بررسی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر نشاط اجتماعی زنان مورد مطالعه: زنان مناطق شهری و روستایی شهرستان دلیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشاط یکی از ضروریترین خواستههای فطری و نیازهای روانی انسان به شمار میرود که نقش عمدهای در تعالی روانی و اجتماعی افراد جامعه ایفا مینماید. پژوهش حاضر با هدف شناخت وضعیت نشاط اجتماعی زنان شهری و روستایی دلیجان به بررسی مهمترین عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از زنان (49-15 ساله) ساکن هشت منطقه شهرستان دلیجان و شش روستای دهستان جوشق بوده که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران نمونهای با حجم 700 نفر انتخاب شدند. اطلاعات لازم با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه همراه با مصاحبه گردآوری شده است. پژوهش حاضر در تابستان 1391 در جامعه آماری مورد نظر اجرا شد و اطلاعات به دست آمده توسط نرمافزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافتههای توصیفی پژوهش نشان میدهد افراد مورد مطالعه برحسب متغیرهای زمینهای و خانوادگی از نشاط متفاوتی برخوردار بوده اند. زنان متأهل بانشاطتر از زنان مجرد و بیهمسر بر اثر فوت و طلاق بودند. ارتقای پایگاه اقتصادی اجتماعی در افزایش میزان نشاط اجتماعی زنان مؤثر بوده است. بر حسب یافتههای تحلیلی حاصل از رگرسیون چندمتغیره، از میان عوامل اجتماعی، دو متغیر مقبولیت اجتماعی و احساس عدالت اجتماعی در مناطق روستایی و پنج مقوله رضایت از زندگی، کیفیت زندگی، اعتقادات دینی، احساس عدالت اجتماعی و پایگاه اجتماعی اقتصادی در مناطق شهری، بیشترین سطح تغییرات نشاط اجتماعی زنان را تبیین نمودهاند. براین اساس، به جرأت میتوان ادعا نمود که نشاط اجتماعی در جامعه نمونه قبل از هر چیزی تابعی از کیفیت زندگی و احساس عدالت در جامعه بوده است.
عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر شکاف نسلی جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناخت عوامل تاثیر گذار بر ایجاد شکاف نسلی و دستیابی به یک الگوی نظری تحلیلی می باشد که با استفاده از نظریه های مرتبط،عوامل مهم و اثرگذار مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق با طرح پرسش هایی، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. نمونه مورد مطالعه 586 نفر از جوانان بین 20 تا 25 سال ساکن در شهر تهران می باشند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که مبتنی بر طیف لیکرت طراحی شده است. در این مقاله به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و برای آزمون مدل نظری تحقیق از نرم افزار لیزرل[1] استفاده شده است. نتایج این پژوهش بر وجود یک الگوی رابطه آماری مستقیم و معکوس بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته حکایت دارد. به عبارت دیگر رابطه معنی داری بین شاخص های اجتماعی و فرهنگی شامل سبک زندگی، موقعیت محل سکونت، معاشرت با گروه همسالان، پایگاه اجتماعی والدین، دسترسی به وسایل ارتباط جمعی، نظام آموزشی با متغیر وابسته شکاف نسلی وجود دارد. هم چنین نتایج الگوسازی معادلات ساختاری حکایت از رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته است،که با توجه به شاخص های الگوسازی می توان استدلال کرد مدل های ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر درآمده و یا مدل ساختاری شده با داده های تجربی دارند.
بررسی نقش نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفیِ زنان و مردان متأهل شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفی زنان و مردان متأهل شهر قزوین انجام شد.روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. نمونه 200 نفر از زنان و مردان متأهلی بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از مناطق مختلف شهر قزوین از میان افرادی انتخاب شدند که تقریباً پنج سال از ازدواج آنهاگذشته بود. برای گردآوری اطلاعات از فرم کوتاه مقیاس نگرش به عشق(LAS) هندریک و هندریک با ضریب آلفای (82/0) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن با ضریب آلفای(93/0) استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین طلاق عاطفی و انواع نگرش به عشق(شهوانی، دوستانه و نوع دوستانه) رابطه معناداری وجود دارد. یافته دیگر اینکه نگرش های عشقی شهوانی، بازی گونه و دوستانه به ترتیب به میزان 30%، 32% و 33% در سطح معناداری (01/0 p≤) قابلیت پیش بینی طلاق عاطفی را دارند. کیفیّت نگرش همسران به مقوله عشق، به عنوان متغییر پیش بینی کننده رضایت یا عدم رضایت زناشویی، نقش مهمی در فرایند زندگی مشترک ایفا می کند. لذا توجه درمان گران خانواده به نگرش های عشقی همسران، می تواند شرایط تثبیت زناشویی موفق را در آینده زندگی مشترک آن ها فراهم کند.
نقش مادر در تربیت فرزند
حوزه های تخصصی:
دختران جوان و تجربه زنانگی (مطالعه موردی در میان دختران دبیرستانی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
جامعه شناسی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر تصورات و تعاریف مشابه زوجین در رضایت از زندگی زناشویی از دیدگاه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی علل تفاهم زناشوئی، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی مشترک، با شناخت عوامل بروز اختلافات خانوادگی، از جمله موضوعایی است که بسیار زیاد مورد پژوهش قرار گرفته است. در این پژوهش، با هدف شناخت عوامل تأثیر گذار بر کیفیت رضایت زناشوئی از دیدگاه زنان، سعی شده است موضوع از منظر روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی خود بررسی گردد.
یافته های پژوهش حاضر حاکی است که سرمایه های فرهنگی زوجین، تعیین کننده ی اصلی تصورات و تعاریف آن ها از زندگی مشترک شان می باشد. یعنی سرمایه های فرهنگی زوجین تعیین کننده ی شکل و محتوای افکار و رفتارهای آن ها است. این محتوا را می توان در زمان ها یا فضاهای فرهنگی روزمره ی زوجین و یا مشغولیات مشابهی را در زندگی برای زوجین فراهم می کند و باعث وجود گفت وگو بین زوجین می شود. به دنبال این تشابهات و وجود گفت وگو، غالباً کیفیت روابط زناشوئی و رضایت از زندگی، به ویژه از دیدگاه زنان، بهتر خواهدبود.
اطلاعات جمع آوری شده به روش مردم نگاری (به عنوان پیش آزمون) کمک کرد تا اطلاعاتی توسط مصاحبه های طولانی ضیط شده (به عنوان آزمون) با تعدادی خانواده از طبقات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت جمع آوری شود، تا بدین وسیله نتایج مطرح شده ی بالا را بیابیم.
بررسی تفاوت نقش مردان و زنان در تنظیم خانواده مطالعه موردی شهر نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تفاوت نقش مردان و زنان در تنظیم خانواده؛ روش آن از نوع پیمایشی؛ و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد متاهل شهر نجف آباد تشکیل دادند، که با توجه به پراکندگی متغیر اصلی پژوهش و سطح اطمینان 95 درصد، 360 نفر (180 نفر زن و 180 نفر مرد) از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند و پس از انجام مصاحبه، داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که 64.4 درصد، از روش های مردانه و 36.6 درصد از روش های زنانه برای پیش گیری از بارداری استفاده می کنند و در مجموع نقش مردان در تنظیم خانواده بیش تر از زنان است. متغیرهای میزان نوگرایی، تحصیلات، و استفاده از وسایل ارتباط جمعی، تاثیری مستقیم و معنادار بر نقش مردان در تنظیم خانواده دارد و باعث افزایش مشارکت آنان می شود؛ اما متغیرهای سن ازدواج و اختلاف سنی همسران تاثیری معکوس و معنادار بر نقش مردان در تنظیم خانواده دارد، یعنی باعث کاهش مشارکت آنان می شود. با استفاده از واریانس ترکیب خطی متغیرهای مستقل شامل نوگرایی، سن ازدواج، میزان تحصیلات، اختلاف سنی، و میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی می توان 28.5 درصد از واریانس نقش در تنظیم خانواده را توضیح داد، که از این میان میزان نوگرایی و سن ازدواج، به ترتیب با 19 و 5 درصد، بیش ترین سهم را برای تبیین نقش در تنظیم خانواده داشتند.
مدیریت هویت؛ شناسایی راه کارهای تقویت هویت اجتماعی زنان در نهادهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت ملت ها برای کسب سهمی بیشتر از جهان روزبه روز تشدید می شود و مدیریت منابع انسانی نقشی قابل توجه در این میان ایفا می کند. ورود گسترده زنان به عرصه های اجتماعی نویدبخش استفاده بهینه از همه پتانسیل های نیروی انسانی است. کشور ایران نیز در سال های اخیر شاهد حضور گسترده زنان در آموزش عالی بوده است. هرچه هویت اجتماعی این افراد قوی تر باشد، آرمان های کشور در سند چشم انداز بهتر تحقق می یابد. یکی از چالش های اساسی مدیران کشور؛ تقویت هویت اجتماعی در نهادهای آموزش عالی است که نیروی انسانی را تربیت می کنند. برای شناسایی راه کارهای تقویت هویت اجتماعی، دو دانشگاه تهران و آزاد اسلامی واحد قزوین به عنوان نمونه انتخاب شده و داده ها به دو روش مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است. تعداد نمونه برای مصاحبه از هر دانشگاه 20 نفر و برای پرسش نامه در حدود 419 نفر است. میانگین احساس هویت ملی در دانشگاه تهران 3.61 و در دانشگاه قزوین 3.87 است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که جداسازی فیزیکی، مکانی و نمادینِ هویت های دختران و پسران منجر به سرخوردگی دخترها شده و اعتمادبه نفس آن ها را از بین می برد. فقدان توانایی ایجاد پیوند میان هویت های مختلف، یکی از علل اصلی شکست در برقراری تعادل میان نقش های مختلف اجتماعی است که منجر به یک بعدی شدن دختران و خودباوری ضعیف آن ها می شود.
بررسی نگرش زنان به ارزش فرزندان (مورد مطالعه: زنان 49-15 ساله شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، ارزش فرزندان را از دیدگاه زنان شهر شیراز بررسی کرده است. شناخت ارزش های مثبت و منفی فرزندان از منظر والدین به دلیل تأثیری که در تصمیم گیری ها و انگیزه های والدین برای فرزندآوری دارد، نقش مهمی در تغییرات سطوح باروری یک جامعه ایفا می کند. روش تحقیق به صورت پیمایشی است و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه از نمونه ای 400 نفری از زنان 49-15 ساله متأهل ساکن شهر شیراز جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهند مقوله بندی ارزش فرزندان با توجه به بارهای عاملی منتج از آزمون های تحلیل عامل با مقوله بندی فاوست از ارزش فرزندان منطبق است. میانگین نمره کل ارزش های فرزندان در مقیاس صفر تا صد برابر با 8/9± 73 است. یافته های استنباطی مطالعه نشان می دهند حداقل یکی از مقوله های ارزش فرزندان شامل ارزش اقتصادی، هزینه های فرصت ازدست رفته، تقویت و توسعه خود، کسب هویت با فرزندان، تداوم خانواده با توجه به متغیر های تحصیلات، سن ازدواج، درآمد خانواده، محل تولد، وضعیت اشتغال و سن زنان متفاوت است. بین متغیر های تحصیلات و سن ازدواج با ارزش های منافع اقتصادی، منافع احساسی، تقویت و توسعه خود و تداوم خانواده، رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد (05/ 0P-value ≤). هرچه سن زن و شوهر افزایش می یابد، درک زنان از منافع اقتصادی داشتن فرزند بیشتر می شود. برای زنانی که درآمد خانوادگی بیشتری دارند، منافع اقتصادی، تداوم خانواده، توسعه و تقویت خود و کسب هویت با فرزندان، اهمیت کمتری دارد. حداقل یکی از مقوله های ارزش فرزندان با توجه به متغیر های تحصیلات، سن ازدواج، درآمد خانواده، محل تولد، وضعیت اشتغال و سن زنان متفاوت است. به طور کلی، در جامعه مدرن امروزی، تغییر مقوله های ارزش فرزندان از مفهوم سنتی آن وجود دارد و زنان، فرزند را کالایی اجتماعی، فرهنگی، روان شناختی می پندارند که داشتن آن احساس مطلوبیت برای فرد ایجاد می کند که ارضاکننده ارزش های غیرمادی است و والدین حاضرند با وجود کاهش منافع عینی و کارکردی، داشتن فرزند را تجربه کنند.
قشربندی اجتماعی و اصلاح بدن: جراحی زیبایی به مثابه نماد پایگاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف مدار بودن هویت و بدن مدار بودن مصرف در جامعه ی نوین باعث شده است رفتارهایی چون انجام جراحی زیبایی به یکی از کنش های شایع تبدیل شود.در این پژوهش، تلاش شده است با پیوند موضوعاتی چون بدن، زیبایی، مصرف، سبک زندگی، طبقه و پایگاه، انجام جراحی زیبایی به عنوان یک رفتار مصرفی و اندام های جراحی شده به عنوان یکی از نمادها و نشانه های پایگاه بررسی شود. حجم 140 نفری نمونه ی تحقیق شامل افرادی است که بدون داشتن نقص یا مشکل پزشکی، در مقطع دو ماهه ی این بررسی اقدام به عمل جراحی زیبایی کرده اند. ابزار گردآوری داده ها در این پیمایش پرسشنامه بوده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد اکثریت افرادی که به جراحی زیبایی اقدام کرده اند زن، غیر متاهل، و متعلق به طبقات و پایگاه های متوسط رو به پایین و پایین جامعه بوده ولی واجد سطح متوسط بالا و بالایی از مدیریت بدن هستند. بر اساس نظرات راهنما و نتایج این تحقیق می توان گفت: (1) انجام جراحی زیبایی به عنوان یک رفتار مصرفی منزلت بخش مختص به اقشار ممتاز جامعه نیست و در میان اقشار پایین تر جامعه نیز فراگیر شده است؛ (2) اکثریت یافتن اقشار پایین تر از متوسط در بین متقاضیان زیبایی کلینیکی می تواند بیانگر اهمیت اجتماعی زیبایی و تمایل این افراد جهت کسب موقعیت بالاتر و دستیابی به احترام بیشتر باشد؛ (3) رفتارهای معطوف به زیبایی و جذابیت بدنی به عنوان بخشی از یک سبک زندگی می تواند تمایزبخش اقشار مختلفی باشد که واجد تعلق طبقاتی و پایگاهی واحدی هستند.
سنت، نوسازی و خانواده (مطالعهی تداوم و تغییرات خانواده در اجتماعهای ایلّی با استفاده از رهیافت روش تحقیق ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشست تخصصی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان : جامعه، نظام اسلامی و مدیریت مطالبات زنان
منبع:
حوراء شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
اسلامی، مسئولان نهادهای علمی و تخصصی، معاونان و مسئولان دفاتر امور بانوان، نهادها و دستگاههای فرهنگی- اجرایی، مدیران پژوهش و پژوهشگران مراکز علمی در شهریور و مهر امسال، در فرهنگسرای بانو برگزار شد.حجتالاسلام زیبایی نژاد، مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، در نشست اول به طرح موضوع «جامعه، نظام اسلامی و مدیریت مطالبات زنان» پرداخت و سپس میزگردی، با حضور خانم دکتر الهیان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی؛ خانم آیت اللهی، عضو شورای فرهنگی- اجتماعی زنان، و خانم علاسوند، عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان برگزار گردید. گزارشی از این نشست را از نظر خوانندگان محترم می گذرانیم.
نقش مولفه های امر به معروف و نهی از منکر در بهبود سرمایه اجتماعی دانشجویان دختر (با تاکید بر شرایط آمران و ناهیان، شیوه ها و آثار آن)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده مشارکت زن در اجتماع
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق عملی (اخلاق دستوری)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان