فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
: بینش مذهبی انسان ابتدایی نمی توانست جز در «اصل مادینه هستی» قدرت های برتر آسمانی و زمینی را تجسم عینی بخشیده و بدان اقتدا کند. هر یک از جوامع کهن بر گرد نماد یا نمادهایی از اصل مادینه ی هستی که منشاء و مبنای بزرگ مادر اولیه است حلقه می زدند و آن را می پرستیدند. اندیشه ی مذهبی انسان باستانی در تحولات بعدی سرانجام به مرحله ای انجامید که در آن مرحله پرستش خدایان متعدد با صورت ها و اندام های انسانی پذیرفته شد. تاریخ ایران شاهد درخشش جایگاه زن در برهه های مختلف بوده است. زنان در ادوار مختلف نگهبان آتش، مخترع و سازنده ی ظروف سفالین، یابندگان نباتات، آزمایش کننده ی کشت و زرع، اداره کننده ی قبیله و در عین حال سلسله زنان زنجیر اتصال خانواده بوده است. آن ها با ساختن سفال به علم شیمی، هنگام رشتن و نخ تابی به علم فیزیک و از راه نساجی به علم مکانیک آشنا شدند. پژوهش در خصوص مقام و جایگاه زن در تمدن عیلام از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا ایرانی ها بخش عمده ای از فرهنگ و تمدن خود را از عیلام گرفته اند. مضافاً به این که «اصل مادینه هستی» در مرکز اندیشه ی مذهبی عیلامیان قرار داشته و خدایان مادینه در جرگه خدایان اصلی بوده اند. در تفکر حقوقی عیلامی، زن جایگاه انسانی و به حق خود را داشته و هرگز به نام «فرودست» در مقام خواهان یا خوانده دعاوی ظاهر نشده است. علاوه بر آن، کلیه آراء حقوقی نیز به نام خدایانی ظاهر شده که در غالب موارد جنسیت زن داشته اند. در جامعه ی عیلام شهادت زنان مانند مردان مورد قبول بوده و نام زنان در همه گزارش های قضایی به عنوان شهود به چشم می خورد. زن در زمان عیلامی ها اهمیت زیادی پیدا می کند تا جایی که شیروکدوه یکی از پادشاهان سلسله اپارتی (اپرتی) مادر خود را به عنوان سوکال شوش منصوب می کند.
بررسی تصویر زن در قالی های عشایری نقش «نُه زن» با تأکید بر مؤلفه اجتماعی پوشش زنان عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
251 - 266
حوزه های تخصصی:
تصویر زن به عنوان نقشی انسانی از نقش های رایج در قالی های عشایری است که در مناطق مختلف کشور در قالب ها و ساختارهای متفاوت بافته شده است و قطعاً مفهومی نمادین و خاص هم دارد. «نُه زن» از نقش هایی است که در آن تصویر زن بافته شده است و در این پژوهش در سه نمونه قالی از سه ایل متفاوت بررسی می شود. پژوهشگران در پی نوع تصویرگری زن در این دسته از فرش های دستباف ایرانی و ارتباط این نوع تصویرپردازی با شکل ظاهری و اجتماعی زنان عشایرند. در واقع، نوع پوشش و آرایش به منزله یکی از هنجارهای اجتماعی برای زنان در این تحقیق بررسی می شود. پرسش اصلی این تحقیق این چنین بیان می شود که: نوع تصویرپردازی زن در این قالی ها با ساختاری که جامعه عشایری برای زنان خود به عنوان هنجار، رسم و سنت در قالب پوشش و پوشاک می پسندد، تا چه میزان در رابطه است؟ این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی انجام شد. پوشش زنان در قالی بلوچ به پوشش اجتماعی زنان عشایر بلوچ نزدیک است، پوشش زنان در قالی کرد با پوشش اجتماعی زنان عشایر کرد خراسان شباهت لازم را ندارد و همچنین پوشش زنان در قالی افشار هیچ قرابت و شباهتی با پوشاک زنان در عشایر افشار کرمان ندارد.
مقایسۀ دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسۀ آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
327 - 351
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مقایسه دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسه آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی می پردازد. مقایسه نحوه فریب و وسوسه دو پیامبر یادشده توسط همسرانشان در منابع دست اول، یعنی عدم صبر بر حرمت تناول میوه ممنوعه توسط حوا و نیز عدم صبر بر ابتلائات الهی توسط رحمه و بازتاب آن در هنرهای تجسمی دو فرهنگ مسیحی و اسلامی از اهداف این پژوهش است. این مطالعه، تطبیقی است و گردآوری داده ها با کاوش در اسناد و آثار کتابخانه ای و گنجینه های هنری صورت گرفته است. گرچه در متن قرآن کریم، نه تنها تقصیر وسوسه آدم و ایوب به گردن همسرانشان نیست، بلکه تعابیر بسیار روشنی وجود دارد که به صراحت تمام این اتهام را رد می نماید اما از سویی دیگر، برخی از داستان های عهدینی در داستان حوا و همسر ایوب بعضا در منابع حدیثی و تفسیری اسلامی نیز دیده می شوند. اما مساله بازنمایی وسوسه آدم توسط حوا و شماتت ایوب توسط همسرش رحمه در هنر مسیحی به وضوح و با بسامد قابل توجهی مشهود است ولی در نقاشی های اسلامی مساله اینگونه نیست؛ در باب وسوسه آدم از سوی حوا و پیامدهای آن مانند اخراج شان از بهشت، نقاشی های اسلامی صراحت کمتری در مقصر دانستن حوا دارند و بعضا شانیت برابری با آدم به او بخشیده اند و در نگاره های مربوط به داستان ایوب نیز اثری حاکی از وسوسه این پیامبر از سوی زنش و یا شماتت شدن از سوی او یافت نشد.
از فرهنگ چندهمسری تا حقوق چند همسری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱
55-75
حوزه های تخصصی:
امروزه مسأله ی عدم سازگاری چندهمسری با حقوق بشر به قدری طبیعی فرض شده که شاید اندک تصوری در بازخوانی مبانی این تعارض هم غیرمنطقی جلوه کند. از منظر بسیاری از اندیشمندان این حوزه، تأمل در این خصوص دیگر فرضیه نیست تا محتاج اثبات باشد. لذا آن چه از نظر قوانین حقوق بشری و اسناد بین المللی به عنوان اصلی تماماً قابل احترام مدام مورد استناد قرار می گیرد در بخش عمده ای ناظر به برابری حقوق زن و مرد است. در نوشتار حاضر از منظر جمعیت شناسی ضمن مفروض قلمداد کردن اصل فوق الذکر، میزان انطباق آن با فرضیه ی عدم سازگاری تعدد زوجات با حقوق بشر مورد بررسی قرار گرفته شده است
بررسی و مطالعه جایگاه زنان و خاتونها در عصر مغول با استناد به شواهد تاریخی و داده های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
39 - 58
حوزه های تخصصی:
یکی از ملاکهای مهم ارزیابی یک جامعه، توجه و یا عدم توجه به زنان و حضور آنها در عرصه های مختلف اجتماعی است. تا جایی که توجه به زن از عوامل ترقی و عدم توجه به او در جامعه، دیدگاهی غیر مترقی و از علل عقب ماندگی محسوب می شود. در ادوار مختلف زندگی بشر به اهمیت نقش زنان در کنار مردان کمتر پرداخته شده است. در قرون میانی اسلام با ورود مغولان تا حدودی وضعیت زنان دگرگون شد و آنان توانستند تا اندازه ای آزادانه تر در کنار مردان در امور گوناگون جامعه به ایفای نقش بپردازند. با توجه به پژوهش حاضر، که با بهره گیری از منابع مکتوب تاریخی (رشیدالدین فضل الله همدانی، عطاملک جوینی، ابن بطوطه و...) و مدارک باستان شناسی (مینیاتور، سفال) صورت گرفته است، معلوم گردید؛ جایگاه برجسته زنان (به ویژه خاتون ها) در مناسبات سیاسی و اجتماعی و همچنین بازتاب بارز حضورشان در حکومت، ریشه در زندگی بی پیرایه و سلوک ساد? عشیره ای آنها، در دوران قبل از به قدرت رسیدن مغولان، داشته است. جامعه ای که در آن زنان همدوش مردان به فعالیت می پرداخته اند و جایگاهی همسان با آنان داشتند. تساهل و تسامح مذهبی مغولان نیز از دیگر عواملی هستند که به این روند حضور زنان در جامعه دامن زده است.
مطالعه نشانه شناسانه زیورآلات تومار زنان ایل تکه قوم ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
369 - 392
حوزه های تخصصی:
پوشش و زیورآلات سهمی بسزا در شکل گیری هویت جمعی اقوام دارند و چگونگی آراستگی بدن به نوعی بیانگر ساختار زندگی و فرهنگ یک قوم محسوب می شود. زینت همواره بخشی مهم از سنت زندگی افراد، به خصوص زنان، را شکل می دهد. در این زمینه، اقوام ترکمن، که از خرده فرهنگ های تمدن اسلامی به حساب می آیند و در بخشی از آسیای مرکزی و ایران زندگی می کنند، به طوایف مختلف تقسیم می شوند که یکی از آن طوایف ایل تکه است. زیورآلات طوایف ترکمن ویژگی های هویتیِ خاصی دارند که ضمن حفظ هویت جمعی قوم ترکمن، هویت ایل خود را نیز متمایز می کند. زنان قوم تکه، زیوری به نام تومار دارند که به عنوان قاب محافظ کاغذ دعا زینت زنان ایل است. این مقاله در نظر دارد به مطالعه نشانه های هویتی، باوری و آیینی «زیورِتومار» بپردازد. اینکه چه لایه های نشانه شناسانه ای در طراحی این زیور (تومار زنان ایل تکه) به کار رفته است؟ و تومار غیر از کاربردهای اولیه (قاب دعا و پوشش تزئینی)، چه دلالت های معنایی دیگری در گفتمان معناشناختی قوم ترکمن دارد؟ از پرسش های اساسی این نوشتار است. در مقاله حاضر، نشانه های بصری در هفت نمونه تومار به طور کیفی مورد خوانش نشانه شناسانه قرار گرفته است و داده ها از میان اسناد مکتوب، شفاهی و میدانی گردآوری شده اند. شیوه بررسی توصیفی تحلیلی با رویکرد نشانه شناسی لایه ای است. در تجزیه نشانه شناسانه زیور تومار به شش لایه ادارکی، این نتیجه حاصل آمد که توصیف، تحلیل و تفسیر نشانه ها کاربرد مشخص اولیه آن را معنادار می کند و دلالت های معنایی نشانه ها به مفاهیم عمیق در باورهای قومی، مذهبی شمنی و اسلامی اشاره دارد.
نگرش به هویت مادری و قصد فرزندآوری: مطالعه ای در میان زنان دارای حداقل یک فرزند مناطق شهری شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
245 - 270
حوزه های تخصصی:
مادر شدن جنبه مهمی از زندگی زنان است که با دو کارکرد مهم زایش و پرورش فرزند، نمود پیدا می کند. با ظهور مدرنیته، مادرشدن و مادری کردن به عنوان نقش اصلی زنان مورد پرسش و بازتعریف قرار گرفته است. بررسی نگرش به هویت مادری در ارتباط با تمایلات فرزندآوری زنان می تواند در شناخت تحولات باروری در ایران کمک کننده باشد. در این راستا 385 نفر از زنان 18-44 سال دارای حداقل یک فرزند ساکن در مناطق شهری کاشان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر میانگین 2/2 فرزند قصد شده در زنان مطالعه است. میانگین نمره نگرش به هویت مادری پاسخگویان، بالاتر از میانگین مورد انتظار است. این موضوع بیانگر آن است که هنوز هویت مادری برای بخش قابل توجهی از زنان در اولویت و اهمیت قرار دارد. نتایج تحلیل چند متغیره بیانگر آن است که با کنترل همه متغیرها، متغیر نگرش به هویت مادری به صورت مثبت و نگرش به برابر طلبی جنسیتی و تحصیلات به صورت منفی بر قصد فرزندآوری زنان تأثیرگذار هستند. از سوی دیگر نتایج تحلیل مسیر بیانگر نقش میانجی و واسطه ای نگرش به هویت مادری در ارتباط با تأثیرگذاری متغیرهای برابرطلبی جنسیتی و تحصیلات بر قصد فرزندآوری زنان است. با توجه به تغییراتی که در مولفه های گفته شده در حال وقوع است، پیشنهاد می شود سیاست گذاران گسترش تسهیلات و برنامه های حمایتی که منجر به کاهش تعارض بین مؤلفه های توانمندی و استقلال زنان با هویت مادری می گردند را در سیاست های جدید جمعیتی در نظر بگیرند.
واکاوی سوژه زن در فضای گفتمانیِ سینمای ایران (تحلیل گفتمان موردی فیلم های لیلا، دو زن و جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
17 - 36
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در کانون توجه رسانه ها قرار دارد، موضوع جنسیت و زنان است. هدف این مقاله واکاوی سوژه زن در فضای گفتمانی سینمای ایران است. در پژوهش ما، عرصه سینما و نشانه های تصویری انتخاب شده است تا با تأملی گفتمانی بر رابطه سینما و واقعیت، از خلال فیلم های سینمایی، نحوه مواجهه زنان با جهانی را که در آن زیست می کنند بشناسیم. در این مقاله، بر پایه نظریات لاکلا و موفه در مورد جامعه، سیاست، سوژگی و قدرت و بر اساس روش تحلیل گفتمان به تحلیل گفتمانِ نشانه شناختیِ سه فیلم مورد نظر، یعنی لیلا (1375)، دو زن (1377) و جدایی نادر از سیمین (1389)، پرداخته شده است. در این تحلیل، مشخص شد روابط زنان در بستر سلسله مراتب اجتماعی و همچنین گفتمان های مسلط بر جامعه و فضای خانوادگی، چند پاره و از هم گسیخته است؛ کما اینکه نمی توان یک رویه یا سویه مشخص را بر چگونگی کنش زنان در مناسباتشان در فضای جامعه ایران حاکم دانست و این را می توان منبعث از معلق بودن روابط در جامعه در حال گذار ایران به شمار آورد.
بررسی جهان شناختی حجاب در ساختار اسماء الله از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
5 - 17
حوزه های تخصصی:
بحث از مسائل بنیادی جنسیت و احکام مرتبط با آن می تواند عالمان دین پژوه را در یافتن درکی عمیق تر و تحلیلی صحیح تر از حقیقت آموزه های دینی یاری رساند. مسئله حجاب در آموزه های اسلامی از ابعاد و اضلاع مختلفی کاویده شده است. در این نوشتار، حقیقت ملکوتی حجاب در ساختار اسمای الهی تحلیل شده است. روی آورد مقاله درون دینی و به لحاظ گونه شناسی تبیینی است. پس از بررسی اجمالی ساختار اسمای الهی و رابطه آن با حقیقت انسان، این حقیقت مکشوف گردید که حجاب به مثابه یکی از آیات الهی در قرآن، تجلّی اسمی از اسماء الله در عالم امکان بوده و در قوس نزول، معنای ملکوتی آن به شکل پوشش مورد نظر شرع مقدس ظهور کرده است. از قِبَل همین معنا معلوم می شود، زن مشرف به کمالی خاص در ظهور بعدی از ابعاد بی کران اسم الله "الباطن" شده است. پیامد همین رهیافت، مباحثی چون غیرت و حکمتِ حفظ حریم خانواده توسط مرد و پاسداشت غیرتمندانه آن در احکام الهی نیز معنایی عمیق می یابد.
بازنمود سیمای زنان عیار در قصه های عامه عیاری؛ مطالعه موردی مجموعه «فرهنگ افسانه های مردم ایران» و «افسانه های ایرانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
291 - 313
حوزه های تخصصی:
در قصه های کوتاه عیاری فارسی، زنان نقش و حضوری برجسته، زنده، محوری و اثرگذار دارند که به انحاء و اشکال گوناگون در این متون انعکاس یافته است. گفتمان عیاری در تاریخ ایران، همواره در تقابل با نظم مسلط موجود شکل گرفته و درپی حق طلبی، برابری خواهی، رفع خودکامگی، تبعیض و ستم بوده است. زنان عیار در قصه های عیاری، نماینده همین گفتمان اند و به نوعی خرده فرهنگ عیاری را در تقابل با نظام مردسرور ظالمانه و بی اخلاق نمایندگی می کنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. در ابتدا قصه های عیاری زنانه گردآوری، سپس شیوه چاره اندیشی های زنان دربرابر انواع ظلم و استبداد مردان، به ویژه در موضوع تبعیض جنسیتی، احصاء، تحلیل و تبیین شده اند. براساس یافته های پژوهش، بیشترین بسامد این چاره اندیشی ها به تحقیر، فریب دادن، مبدل پوشی، استفاده از داروی بیهوشی و فرار مخفیانه اختصاص دارد. غالب مکرهایی که زنان به کار می گیرند از نوع واکنشی هستند؛ یعنی در حکم پاسخ هایی ازسوی زنان هستند که دربرابر تنوع طلبی جنسی مردان، بی عدالتی ، نابرابری، ستم، زورگویی، خودکامگی، و اعمال قدرت جامعه مردسالار به کار گرفته می شوند. در این بافت است که زنان مجال «مردانگی» می یابند.
مطالعه تطبیقی شرایط ازدواج در دین زردشتی و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
395 - 410
حوزه های تخصصی:
ازدواج پایه اصلی نهاد خانواده است و برای آن در هر دو دین زردشتی و اسلام شرایطی تعریف شده که تحقق ازدواج منوط به احراز آن هاست. مطالعه تطبیقی شرایط ازدواج از منظر دو دین زردشتی و اسلام نشان می دهد که وجوه اشتراک و افتراق گوناگونی درباره این موضوع بین دو دین وجود دارد و تحلیل و ارزیابی آن ها می تواند به روشن شدن بیشتر ابعاد میراث و سنن مشترک این ادیان بینجامد. روند پژوهش بدین گونه است که ابتدا شرایط ازدواج از منظر دین زردشتی بررسی و تحلیل شده، سپس به همان موضوع از دیدگاه اسلام پرداخته شده است. بررسی های انجام یافته نشان می دهد که اگرچه در برخی موارد اختلافاتی همچون اهداف متفاوت برای ازدواج و انواع آن وجود دارد، اشتراکات بین آن ها، که شامل شرایط ازدواج (سن ازدواج، رضایت سالار، رضایت دختر و پسر و هم کفوی) و عقد (ایجاب و قبول، شرایط عاقد، حضور شاهد و مهریه) است، به مراتب چشمگیرتر از اختلافات دو دیانت است.
نظریه های فرهنگی فمینیسم و دلالت های آن بر جامعه ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ بهار ۱۳۸۹ شماره ۳
109-132
حوزه های تخصصی:
فمینیست ها بر این باورند که تاکنون جهان را «مردان» تعریف کرده اند و «زنان»، در این تعریف مردانه نادیده انگاشته شده اند، از این رو، هسته های اصلی تمامی نظریه های فمینیستی، برابری زن و مرد در همه ی زمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. سال ها طول کشید تا نظریه های فمینیستی وارد عرصه ی جامعه شناسی شود و امروزه این نظریه ها در حوزه های علوم اجتماعی، مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی حضوری برجسته و پررنگ دارد، چنان که اکنون در دانشگاه های مختلف جهان، رشته های مختلف «مطالعات زنان» شکل گرفته و فعالان این جنبش سعی دارند زندگی و روابط اجتماعی مربوط به زنان را از منظر جامعه ی زنان ترسیم کنند. شکل هدایت جامعه از دوران گذار از سنت به مدرنیته و نوع مواجهه با امواج تجددخواهانه، نحوه ی تعامل هویت ایرانی با شریعت اسلامی و چالش های مرتبط با جامعه ی زنان ایران در تناظر با نظریه های فمینیستی که ریشه در تاریخ و فرهنگ این سرزمین داشته مورد دقت این نوشتار است. فرضیه ی تحقیق بر این پایه استوار است که میان جایگاه حقیقی زنان در فرهنگ ملی و دینی و مطالبات واقعی این جامعه تعارضی وجود نداشته و بروز زمینه های احساس تبعیض، متأثر از درک نادرست از مبانی و اصول دینی و تبیین جانب دارانه آن از نگاه مردسالارانه بوده است. روش تحقیق مقاله نیز مبتنی بر روش کتابخانه ای، تحلیل یافته ها و کشف دلالت های نظریه های فمینیستی درجامعه می باشد.
سینمای ایران درجستجوی «ابژه غایب»؛ نقد روانکاوانه فیلم سینمایی به همین سادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
163 - 182
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد صورت بندی تحلیل روانکاوانه ای از سینمای ایران در دهه هشتاد شمسی است. فیلم های شاخص این دوره در فضایی تولید شده اند که نظرگاه خویش را در بازنمایی زندگی روزمره و اخلاق زیستی طبقه متوسط شهری برساخته اند. ازهمین رو، با انتخاب فیلم سینمایی به همین سادگی (به کارگردانی رضا میرکریمی/ 1386)، به مثابه نمونه ای از این صورت بندی گفتمانی، به تحلیل گونه ای از بازنمایی زیست روزمره طبقه متوسط شهری پرداخته شده است که در این دهه به شکلی از پروبلماتیک فرهنگ ایرانی مبدل گشته اند. این فیلم، از درون روایت خویش، اشاراتی دال بر توجه به ابژه های غایبی دارد که در گوشه و کنارهای زندگی روزمره رسوخ کرده اند و از درونشان دلالت هایی شکل گرفته که مسیر امر روزمره را در جهت امر ناخودآگاه سوژه رهنمون کرده است. این مقاله، با تحلیلی روانکاوانه، قصد آن دارد که به تفسیر و تأویلی از ابژه های غایبی بپردازد که زیست روزمره این سوژه ها را (که اغلب نیز زن اند)، آن گونه که در این فیلم ها بازنمایی شده، برساخت می کند؛ ابژه های غایبی که در برساختن سوژه های خط خورده و ازهم پاشیده نقشی اساسی در زندگی روزمره امروزین بازی می کنند.
بازنمایی زنانگی در سریال های شبکه محلی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
209 - 229
حوزه های تخصصی:
زنانگی، به مانند مردانگی، پدیده ای فرهنگی و تاریخی است که در جوامع مختلف به طرق گوناگون برساخت و معنا می شود. در پژوهش حاضر، «زنانگی» در سه مجموعه از سریال های شبکه محلی مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی تحقیق این است که مشخص شود سریال های شبکه محلی استان چه تصویری از زنانگی را نشان می دهند. برای این منظور، تلفیقی از چارچوب مفهومی گافمن، بوردیو و رویکردهای فمنیستی در حوزه رسانه استفاده شده است. روش تحقیق حاضر تحلیل محتوای کیفی از نوع تلفیقی است. برای کشف مفاهیم و مقولات آشکار و پنهان متن از تکنیک کدگذاری استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه به صورت هدفمند، سه مجموعه از سریال های پرمخاطب سیمای ایلام انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این سریال ها با بازنماییِ شکل خاصی از زنانگی به منزله زنانگی هژمونیک، بر پذیرش و تقویت آن تأکید می کنند و در برابرِ بازنمایی زنانگی متکثرِ دیگری که در جامعه حضور دارند یا مقاومت کرده است یا از آن به مثابه زنانگی نابهنجار، نامتعارف و حاشیه ای یاد می کند.
تکالیف کارکردی زنان شیعه عصر صفوی در ساختار کنش اجتماعی بر اساس متغیرهای الگویی سایبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
599 - 626
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش اسنادی و به شیوه توصیفی-تحلیلی، و به استناد داده های تاریخی موجود درخصوص زنان در عصر صفویه، وضعیت آنان را براساس متغیرهای الگویی پیشنهادشده در نظریه کارکردگرایی ساختاری تالکوت پارسونز بازترسیم می کند تا مفروضاتی را آزمون کند. همچنین مقدماتی از تمرین تحلیلی یک امر تاریخی به استناد داده های تاریخی و براساس مبانی نظری مشخص را به سنتی میان رشته ای بدل سازد که علم تاریخ را به سایر دپارتمان های علوم اجتماعی متصل می کند. سؤال اصلی پژوهش آن است که زنان در عصر صفوی چگونه توانسته اند در سیستم اجتماعی عصر خود مؤثر باشند. فرضیه پژوهش آن است که زنان نقشی مؤثر در گذار جامعه وقت از وضعیت سنتی به پساسنتی داشته اند و این نقش را با عبور از نقش های انتسابی و عاطفی و عام گرا و کیفیتی، به نقش های اکتسابی و فراعاطفی و خاص گرا و عملکردی، تا حدودی فراهم ساختند و به تبدیل جامعه عصر صفوی به یک جامعه شبه انتقالی و پویا کمک کردند. نتایج نشان می دهد این گذار مقدماتی سبب شده است که انتقال انرژی و اطلاعات از نظام ها و خرده نظام ها با نقش آفرینی زنان، به جای آنکه صرفاً از طریق نقش های انتسابی و خاص گرا و... صورت بگیرد، از طریق نقش های اکتسابی و عام گرا و... نیز صورت بگیرد و مقدمات پیکره بندی جدیدی از سایبرنتیک سیستم عصر صفوی ایجاد شود.
تفکیک جنسیتی فضای شهری و روابط صمیمانه بین جنسیتی: مطالعه مقایسه ای تفکیک منعطف و غیرمنعطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
211 - 229
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحقیقی انسان شناختی است که تأثیر میزان تأکید بر تفکیک جنسیتی در فضاهای خصوصی و عمومی بر کیفیت روابط دوستانه بین جنسیتی نوجوانان را مطالعه می کند. برای ارزیابی اینکه اهداف سیاست گذاران در تفکیک جنسیتی فضا چگونه در کنش ها و نگرش های جنسیتی کاربران تأثیرگذار بوده است، از مشارکت دو گروه دختران با سبک زندگی متفاوت به لحاظ میزان التزام به تفکیک های جنسیتی (سبک زندگی منعطف و غیرمنعطف) بهره گرفته ایم. نظریه لوفور با تأکید بر فضا به عنوان تولید اجتماعی و تمایز بین کردار فضایی، بازنمایی فضایی و فضاهای بازنمایی مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق مردم نگاری و مقایسه ای با تأکید بر فنون مشاهده مشارکتی و مصاحبه مردم نگارانه بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که عدم انعطاف در تفکیک جنسیتی، کنجکاوی ها و جهت گیری های جنسی را با پنهان کاری و تصمیمات دارای خطرپذیری بیشتر همراه می کند.
تماشاگری زن و لذت زنانه در سینما: خوانشی زنانه از فیلم های تلما و لوئیس و واکنش پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
283 - 306
حوزه های تخصصی:
نظریه فیلم فمنیستی رویکرد تازه ای را درباره شکستن خط روایی فیلم با هدف افزایش آگاهی مخاطب زن از قرار گرفتن او به مثابه ابژه نگاه دوربین و لذت جنسی مردانه ارائه داد. اما کنار گذاشتن ابزار روایی در این دست فیلم ها و روی آوردن به تکنیک هایی چون رهایی نگاه دوربین باعث دور شدن مخاطب زن و بنابراین شکست اقتصادی این فیلم ها شد. در این مقاله، با کاربست مفهوم نسبتاً بدیع «لذت زنانه» در نظریه فیلم فمنیستی، سعی شده است خوانشی زنانه از فیلم های واکنش پنجم و تلما و لوئیس ارائه شود. هدفْ ارائه تحلیلی است از نقش مخاطب فعال زن و توضیح امکانات دیداری برای رهایی بخشی زن از ابژگی. این تحلیل بر محور نظریه روانکاوانه فیلم فمنیستی و با تأکید بر مفهوم نظری لذت زنانه انجام شده است. خوانش فعالانه فیلم از جانب زنان می تواند لذت دوستی و پیوند همدلانه در آن ها را، در جایگاه تماشاگر فعال، برانگیزد. بنابراین، برخلاف موفقیت محدود نظریه فیلم فمنیستی، اعمال چنین خوانش فعالی از مقابله شخصیت های زن داستان با نگاه و اقتدار مردانه در فیلم های جریان اصلی می تواند موجب تولید لذتی برای تماشاگران زن باشد که در برابر مفهوم لذت مردانه و ابژگی زن قرار می گیرد. این نوع خوانش می تواند جنبه رهایی بخشی بعضی از فیلم های جریان اصلی را برای زنان آشکار کند.
طراحی مانتوی مجلسی بانوان با الهام از طرح و رنگ قالی های قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
605 - 627
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر توجه به هویت و فرهنگ هر ملت از جایگاه خاصی برخوردار است و پوشاک یکی از مهم ترین شاخصه های هویتی هر جامعه ای محسوب می شود که به طور مداوم در حال تغییر است. این دگرگونی سبک بیش از همه در لباس بانوان رخ می دهد. بسیاری اوقات در ایران نیز طراحی لباس بانوان تحت تأثیر مد جهانی و به عبارتی، فرهنگ غرب قرار گرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف احیاء ارزش های هویتی، قومی و ایجاد خلاقیّت در بخشی از پوشاک اجتماع بانوان، یعنی مانتوی مجلسی، انجام شد.. بدین منظور قابلیت های نقوش قالی های لچک ترنج و شبه ناظم قشقایی که از طرح های اصیل این قوم است، در طراحی مانتوهای بانوان مورد بررسی قرار گرفت. پرسش های پژوهش چنین بود که با چه روش علمی می توان از طرح ها و نقشمایه های قالی های قشقایی در طراحی لباس بهره جست؟ و چه راهکارهایی برای کاربردی کردن نقوش و ساختار بخشی از قالی های قشقایی در پوشاک اجتماعی بانوان ایرانی وجود دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی با اتکا به منابع کتابخانه ای صورت پذیرفت و با روش الگوی خلاقیّت اسکمپر که بر هفت تکنیک اساسی جانشینی، ترکیب، اقتباس، تقویت، کاربرد دیگر، حذف و وارونه کردن استوار است، انجام شد. درنهایت نتایج نشان داد: نقوش قالی های قشقایی قابلیّت این را دارند تا هم در طراحی و هم در اجرا براساس الگوی اسکمپر با تکنیک های مختلف دوخته و یا تزیین شوند. در بخش طراحی مانتوها راهکارهای به دست آمده این بود که نقوش به صورت تک نقش و بخشی از ساختار قالی، چه در طراحی و چه در دوخت و اجرا، می توانند به کاربرده شوند.
چگونگی بازنمایی جایگاه زنان در موسیقی سنتی ایران در دهه 1360(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
325 - 344
حوزه های تخصصی:
آثار هنری در هر جامعه مجموعه اطلاعاتی از وضعیت اجتماعی به دست می دهد که می توان با رمزگشایی و درک آن به ویژگی های جامعه معاصر دست یافت. آثار موسیقی نیز به منزله نوعی هنر و رکن مهمی از نظام فرهنگی، از طریق ارائه و نمایش مفهوم زن، نقش درخور توجهی در بازتاب مناسبات جنسیتی جوامع دارد. موسیقی سنتی ایران به منزله هنری که در فضای فرهنگی اجتماعی ایران تولید شده است می تواند در شناخت شاخصه های فرهنگی جامعه ایران مؤثر باشد. پژوهش حاضر با موضوع بازنمایی زن در موسیقی سنتی دهه 1360 در ایران، به دنبال کشف چگونگی بازنمایی و تصویر زن در اشعار خوانده شده در این آثار است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است و با استفاده از نظام مقوله بندی استقرایی به تحلیل محتوای 53 شعر از 43 آلبوم منتشر شده در دهه 1360 پرداخته است. حاصل این تحلیل با دوازده مفهوم، ذیل سه عنوان زن به مثابه ابژه عشق سالم، زن به مثابه ابژه ای اجتماعی و زن به مثابه ابژه عشق رمانتیک و اروتیک و مقوله مرکزی زن به مثابه ابژه عشق کامل مقوله بندی شده است. تحلیل محتوای اشعار حاکی از حضور حداقلی زنان در عرصه عمومی و اجتماعی است و دیدی منفی در قالب کدهای فرهنگی به آنان وجود دارد. با این حال، زن در عرصه خصوصی در قالب رابطه ای عاشقانه و به عنوان ابژه عشق مرد جایگاه برجسته ای دارد و عشق سالم با ویژگی تقارن و پیش شرط برابری به وی ابراز شده است.
بازیابی کارناوالیته در نمایشگری عروسک های زنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
333 - 354
حوزه های تخصصی:
عروسک های زنده اصطلاحی برای دختران جوانی است که با عمل های جراحی و آرایش های سنگین خود را به شکل عروسک های بازی همچون باربی در می آورند و با گذاشتن عکس یا فیلم از ژست های حرکتی و رفتارهای خود در شبکه-های اجتماعی نمایشگری می کنند. در این نوشتار با بازخوانی کارناوال و کارناوالیته از منظر باختین، مرگ، نقاب، دیوانگی (نمود یافته در سه تیپ ابله، دلقک و ولگرد) و بازی به عنوان چهار مضمون اصلی آن معرفی و شناسایی می شوند. پیشینه ی تحقیق نشان می دهد، تجسم این مضامین در آثار ادبی یا پدیده های اجتماعی و سیاسی می تواند موجب تکوین امر کارناوالیته شود. در جستجوی عناصر کارناوالیته در عروسک های زنده به فصای مجازی به عنوان میدان کارناوال می رسیم. نمایشگری در فضای مجازی دو بخش دارد، یکی بازنمایی خود است که از نگاه گافمن وجه اجرایی دارد و دومی مکان اجرای آن در فضای مجازی و به طور مشخص شبکه های اجتماعی است؛ جایی که امکان ساخت هویت های متفاوت، ساختگی و ایده آل مورد نظر هر فرد را به او می دهد. عروسک زنده که پیشینه ای در منابع ادبی و نیز در تمایل دختران به شبیه انگاری با عروسک های بازی یا شخصیت های فیلم های انیمیشن دارد، انتخاب یک هویت غریب عروسک گون در فضای مجازی است. عروسک های زنده با بی جان انگاری و مرگ گونگی، نقاب چهره و بدن، ابله نمایی، سرکشی، فریبکاری و پرسه زنی و بازی در نقش عروسک بازی، چهار مضمون کارناوالیته را تجسم می بخشند و به این ترتیب نمایشگری خود در فضای مجازی را به کارناوالی از منظر باختین تبدیل می کنند.