فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعه درباره ی حضور پذیری زنان در محیط های شهری یکی از دغدغه های اصلی مدیران و برنامه ریزان شهری به حساب می آید. لذا هدف این پژوهش، مطلوبیت سنجی عوامل کلیدی تاثیر گذار بر مقوله احساس امنیت بانوان در فضاهای باز شهری ناحیه بلافصل شهری نایسر می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی - تحلیلی به شمار می رود. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه ای با چهار شاخص اصلی و ۲۳ گویه از طریق مرور اسناد معتبر پژوهشی استخراج شده است و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران برابر با ۳۷۵ نفر محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل یافته های حاصل از مطالعات میدانی از روش تحلیل عاملی در نرم افزار ssps استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که امنیت فضاهای عمومی منطقه نایسر در ابعاد کالبدی - فضایی، اجتماعی - رفتاری و دسترسی از منظر زنان پایین است؛ در حالی که در بعد نظارت میزان امنیت این فضاها در حد متوسط می باشد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد که در مجموع می توان از میان ۲۳ شاخص استخراج شده بر روی ۴ عامل مهم در ارتقاء حس امنیت زنان تاکید نمود که عبارتند از: بازسازی محیطی و افزایش نظارت پلیس (با مقدار ویژه ۹۴/۴)، ارتقاء کیفیت محیط های سواره و پیاده و نظارت های هوشمند (با مقدار ویژه ۳۷/۳)، استقلال افراد برای حضور در فضاهای عمومی (با مقدار ویژه ۴۱/۲) و عامل رنگ آمیزی و خوانایی المان های شهری (با مقدار ویژه ۳۴/۲).
زن، مرد و فلسفه سیاسی: آینده فلسفه سیاسی ای که مرد بود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
201 - 221
حوزه های تخصصی:
از نیمه دوم قرن بیستم، زن در فلسفه سیاسی به یکی از مناقشه برانگیزترین مباحث تبدیل شده است. برخی از متفکران مطالعات زنانه مانند سوزان مولر اوکین و کارول پتمن، در تحقیقات خود نشان دادند که فلسفه سیاسی از اساس مردانه بوده است و لذا به محض این که در برابر زن برابر قرار می گیرد، چنان فرو می ریزد که چیزی برای استفاده باقی نمی ماند. بنابراین همزمان دو سوال بنیادین طرح می شود: نخست، مطالعات زنان برای طرح مباحث فلسفی خود چه باید بکند؟ و دوم، با سنت بزرگ فلسفه سیاسی چه باید کرد؟ تاکنون سه جواب به این دو سوال داده شده است: گریز از فلسفه، تاسیس فلسفه سیاسی فمنیستی و جنسیت زدایی از فلسفه سیاسی. لیکن همچنانکه نشان خواهیم داد این پاسخ ها در نهایت قانع کننده نیستند. در مقابل، در این مقاله ایده فلسفه سیاسی خنثی/ناخنثی را مطرح کرده ایم که با روش تحلیلی استنتاجی حاکم بر مباحث فلسفی، تلاش می کند تا هم راهی بیابد برای حفظ سنت بزرگ فلسفه سیاسی و هم این که بحث زن به لحاظ هستی شناختی امکان حضور و به رسمیت شناخته شدن را بیابد.
مقایسه تطبیقی جایگاه زنان در اسلام و غرب با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
77 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی جایگاه زنان در اسلام و غرب ، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای است.
روش : تحقیق حاضر، از روش آمیخته کیفی- کمی استفاده کرده است به طوری که برای بخش کیفی (کدگذاری و استخراج مضامین) از روش تحلیل مضمون در محیط MAXQDA استفاده شد و برای بخش کمی از تکنیک مدیریت ریسک FMEA بهره برده شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داده است که 120 عبارت بیانی و متون گزینشی در 25 مضمون پایه و 6 مضمون سازماندهی شده، در رابطه با جایگاه زنان طبقه بندی شده اند؛ در این میان آسیب هایی که مبتنی بر الگوی غربی در جامعه شناسایی شده اند، 23 ریسک در 5 اثر بالقوه بوده که سطح ریسک همه آن ها بارز و جدی گزارش شده است، که با شناسایی و استخراج رهنمودهای مقام معظم رهبری و امام خمینی( ره) (چون الگوگیری از زنان برجسته اسلام، اهتمام به جهاد تبیین، توجه به حقوق و مسئولیت زنان متناسب با توانایی های جسمی-ذهنی) مقادیر ریسک ها به سطح قابل قبول کاهش داده شده اند.
تجربه زیسته زنان بی خانمان معتاد شهر تهران از هویت اجتماعی (مطالعه پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
7 - 32
حوزه های تخصصی:
فقر و طرد اجتماعی از عوامل ظهور پدیده بی خانمانی است، اما ادراک این گروه از هویت خود از عوامل بنیادی است که تداوم حضور آن ها را در خیابان تضمین می کند و یا در به چالش کشیدن وضعیت موجود و بازگشت آن ها به منزل نقش مهمی دارد. ازاین رو در این پژوهش تجربه زیسته زنان بی خانمان از هویت مطالعه شده است. در این مقاله توصیف می شود که در ادراک زنان بی خانمان، هویت چگونه صورت بندی شده است؟ با استفاده از نظریات پدیدارشناسی و با کاربرد روش پدیدارشناسی تجربی، با 10 نفر از زنان بی خانمانی که به طور موقت در مددسرای نیلوفر آبی چیتگر حضور دارند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده و یافته ها، با استفاده از روش تجزیه وتحلیل کرسول و نرم افزار maxqda 10 تحلیل شده است. از مجموع واحدهای معنایی استخراج شده، چهار مقوله ساختاری «ادراک هویت پیشینی/ پسینی»، «تجربه زیسته از چاره اندیشی برای هویت»، «تجربه زن بودن در تلاقی با اعتیاد» و «درک دیگری از نهادهای حمایت گر» انتزاع شد. نتایج، شکاف بین هویت پیشینی و پسینی را آشکار می سازد و نشان می دهد زنان، نه به شکل منفعل بلکه صورت نمونه هایی فعال و خلاق با هویت مواجه می شوند و در تجربه آنان، ساختارهای شکل دهنده هویت انگ خورده که فاصله اجتماعی را شکل می دهد، مخفی مانده و امکان مقاومت و تغییر هویت از آنان سلب می شود. این نظام معنایی شکل گرفته از هویت، تداوم حضور زنان بی خانمان را در خیابان تضمین کند و نه بازگشت آن ها را به خانه. این تحقیق پیشنهاد می کند، سیاست های دیگری ساز که توسط نهادهای گوناگون و افراد، برضد هویت زنان بی خانمان عمل کند، موردبازنگری قرار گیرد.
شناسایی مؤلفه های مدیریتی زنان (مورد مطالعه: زنان در پست های مدیریتی بخش دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
33 - 62
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر سهم مشارکت زنان در سطوح مختلف مدیریتی و تصمیم گیری بخش دولتی افزایش یافته است. از آنجا که عملکرد و شیوه مدیریتی آن ها بر روی سازمان تأثیر بسزایی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های مدیریتی زنان در سازمان های دولتی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد کیفی است. جامعه پژوهش شامل مدیران زن شاغل در سازمان های دولتی و کارکنان تحت مدیریت زنان بودند. به روش قضاوتی و با معیار اشباع نظری داده ها، 21 نفر (14 کارمند و 7 مدیر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده های روش تحلیل مضمون استفاده شد. براساس نتایج، 25 ویژگی مدیریت زنان در سازمان های دولتی شناسایی شد که در پنج مضمون فرعی و دو مضمون اصلی قرار گرفت، در مضمون اصلی با عنوان مربیگری حمایتی، دو مضمون فرعی پرورشگری و تعامل حمایتگرانه قرار گرفت. در مضمون اصلی اقتدار زنانه، سه مضمون فرعی تصمیم گیری مشارکتی، کامل گرایی و هویت زنانه به دست آمد. در نهایت، می توان گفت، ترکیب جنسیتی متنوع در سطوح عالی سازمان و وجود رهبران مرد و زن در کنار هم در سازمان باعث بهبود کلی سازمان ها و ارتقای کیفیت تصمیم ها می شود.
بررسی به زیستن اجتماعی زنان مراقب والدین سالمند شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
65 - 92
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضربه بررسی وضعیت به زیستن اجتماعی زنان شهر ایلام و اثر پذیری این وضعیت از فشارهای ناشی از مراقبت خانگی از والدین سالمند را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش به شیوه پیمایشی، بر اساس طرح مقطعی انجام و اطلاعات مورد نیاز به وسیله ی توزیع پرسشنامه به شیوه خوشه ای در بین 593 نفر از زنان 49-30 ساله شهر ایلام گردآوری شده است. نتایج حاکی از به زیستن اجتماعی متوسط و فشار مراقبتی پایین در بین افراد مورد بررسی است. همچنین میانگین نمره به زیستن اجتماعی پاسخگویان بر حسب متغیرهای سن، شغل، سطح تحصیلات و تعلق ذهنی طبقاتی از تفاوت معنی دار برخوردار است و فرضیه های مربوط به تفاوت میانگین به زیستن اجتماعی بر حسب این متغیرها تایید شد. بررسی رابطه متغیر فشار های مراقبتی با به زیستن اجتماعی بیانگر وجود همبستگی معکوس و تایید فرضیه ی مربوطه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد هرچه فشار مراقبتی ناشی از مراقبت خانگی از والدین سالمند بیشتر باشد، به زیستن اجتماعی زنان بزرگسال کمتر است که می تواند حساسیت و نگرانی مسئولان را در مورد به زیستن اجتماعی زنان و نیز مراقبت خانگی از سالمندان بیشتر کند. سازمان ها و ارگان های ذیربط می توانند در راستای حفظ و ارتقای سلامت فردی و به زیستن اجتماعی که در نهایت، منجر به عملکرد بهتر زنان در جامعه می شود گام های موثری بردارند و به مداخلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مناسب دست بزنند تا در سایه سلامت جامعه، مشکلات اجتماعی کاهش یافته و روابط در لوای تصحیح شیوه های رفتاری بهبود یابد.
فراتحلیل تاثیر مصرف رسانه ای بر گرایش به زندگی مجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
93 - 123
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نگرش به ازدواج و همسرگزینی در میان جوانان ایران متاثر از تغییرات در سبک زندگی دچار تحول شده است. در میان عوامل متعدد برای توضیح این تغییر نمی توان نقش رسانه های جمعی و جهت دهی به علائق و گرایش های جوانان را نادیده گرفت. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مصرف رسانه ای بر گرایش به زندگی مجردی جوانان است. به این منظور با استفاده از روش فراتحلیل، مقاله های علمی-پژوهشی که در دهه 1390 -1400 با موضوع رابطه بین مصرف رسانه ای بر نگرش جوانان نسبت به ازدواج و زندگی مجردی در نشریات معتبر کشور ایران منتشر شده بودند، گردآوری شدند. برای این کار، از کلیدواژه های مرتبط استفاده شد و جستجو در سایت ها و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها صورت پذیرفت و مطالعاتی که با معیارهای ورود به فراتحلیل همخوانی داشتند گزینش شدند و اطلاعات مورد نظر برای آزمون فرضیه ها استخراج شد. از 30 مطالعه مورد نظر به 11 مطالعه رسیدیم، آماره های مناسب برای محاسبه اندازه اثر و اطلاعات مورد نیاز دیگر ثبت شده و با نرم افزار CMA2 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در مجموع مقدار اندازه اثرمصرف رسانه ای بر گرایش به زندگی مجردی498/. بوده و تاثیر بسزایی در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد.
برساخت اجتماعی قتل خانوادگی: مطالعه موردی یک زن قربانی رابطه فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
113 - 124
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: قتل های خانوادگی یکی از آسیب های اجتماعی است که هر سال در سراسر دنیا قربانیان زیادی را به خود اختصاص می دهد. در سالهای اخیر قتل به خاطر مسایل ناموسی به عنوان یک مسایل اجتماعی مطرح شده که حوزه های علمی بسیار به آن پرداخته اند با توجه به ماهیت این کنش برساخت اجتماعی قتل های خانوادگی سعی دارد با دیدی انتقادی ماهیت این نوع قتل را به پرسش بگیرد برساخت اجتماعی ما را برآن می دارد که جدی تر بیندیشیم و برداشت های متفاوت روانی و اجتماعی از این پدیده را ارایه دهیم . در این مقاله قتل خانواده گی بعنوان یک کنش اجتماعی معنادار که با انگیزه های ذهنی خاص صورت می گیرد در نظر گرفته می شود براین اساس فهم عوامل موثر بر قتل خانواده گی در یک بستر معنای خاص، توسط کنشگران درگیر در این پدیده مورد واکاوی قرار می گیرد. هدف این پژوهش، واکاوی مجاری و بر ساخت قتل خانوادگی از منظر افراد درگیر در این مسئله است .
مواد و روش ها: پژوهش حاضر با روش کیفی و با تکنیک مطالعه موردی است، ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار بوده و برای تحلیل یافته ها از تکنیک نظریه پایه ور(گراندد تئوری) استفاده شده است. مورد مطالعه زن قربانی است که متاهل و دارای یک فرزند است. که توسط همسرش به قتل رسیده.
یافته ها: در این بخش مصاحبه های مورد واکاوی قرار گرفته است به طورکلی در خلال تحلیل کیفی با اجرای مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی به ترتیب 146 مفهوم و 11مقوله عمده: ازدواج زود هنگام و درون گروهی ، وابستگی زیاد به خانواده پدری، بیماری جسمی و روانی ، تحصیلات پایین، اعتقادات مذهبی ضعیف، روابط زناشویی ضعیف، فشار نقش قربانی زن، تغییر نیاز ها، ابراز ناخوشایندی از شیوه زندگی استخراج شدند، مهارت های زندگی، صمیمت زوجین و .. سپس، مقوله های مذکور در قالب یک مقوله هسته ای "بازاندیشی خشونت مجاز "ترسیم و مورد بحث قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیری: فرهنگ، هنجارهای خانواده و عوامل اجتماعی متعددی در برساخت کنش قتل خانوادگی پدیدار گشته است، بنابراین جهت بازاندیشی در قتل های خانوادگی که به لحاظ برخی هنجارهای فرهنگ سنتی مجاز شمرده می شود جامعه روستایی نیازمند حمایت و آموزش است اختصاص آموزش خانواده با پروتکل های مناسب در کاهش قتل های خانوادگی تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین اجرای برنامه های آموزش گروهی به زوج های جوان در روستاها و توسعه کسب و کارهای خانگی برای زنان و مردان روستایی در بیکارهای فصلی یا دوره های خشکسالی سلامت خانواده های روستایی را بهبود خواهد داد.
الگوهای تعامل زناشویی افراد تمایزنایافته: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود تفاوت در تعاملات زوجی به واسطه ویژگی های درون فردی و بین فردی زوج ها است . شناسایی الگوهای تعاملی زوج ها در بستر تمایز نایافتگی هدف اصلی پژوهش حاضر است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و طرح پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان شامل 11 زن و 7 مرد بودند که نمرات تمایزیافتگی آنها یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین و اضطراب آنان یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و روش ملاک محور انجام شد و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. همچنین، به منظور پوشش دادن ملاک های ورود از مقیاس تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر و پرسشنامه سلامت عمومی استفاده گردید. مصاحبه ها طبق رویکرد هفت مرحله ای دیکلمن مورد کدگذاری و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، منجر به شناسایی تعداد 118 کد اولیه شد که بر اساس شباهت معنایی، در 14 زیرطبقه قرار گرفت. سپس مفاهیم مرتبط با هم در 5 طبقه اصلی دسته بندی شدند که عبارتند از: 1- الگوهای تعاملی منفعل ساز 2- الگوهای تعاملی خصمانه 3- الگوهای تعاملی کنترل گرانه 4- الگوهای تعاملی مبتنی بر سلب مسئولیت 5- الگوهای مبتنی بر عدم درک دیدگاه مقابل. این پژوهش بر نقش تمایزیافتگی در الگوهای تعامل زناشویی تاکید می کند. به علاوه نتایج نشان دهنده وجود الگوهای مخرب تعامل زناشویی در افراد نامتمایز می باشد.
فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته زنان در مصرف نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
47 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف: رشد سریع عمل های زیبایی در ایران مسئله ای است که اکثر خانواده ها با این موضوع درگیر هستند و نکته ی قابل تامل این است که این عمل ها گاه غیر ضروری و بر اثر فشارهای محیطی و برای نمایش بهتر خود انجام می شود؛ از این رو هدف انجام پژوهش، فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته زنان در مصرف نمایشی است.
روش : پژوهش حاضر از نظر روش، جز تحقیقات کیفی، ازنظر رویکرد، اکتشافی، از نظرهدف، کاربردی، از نظر پارادایم، تفسیرگرایی و روش تجزیه وتحلیل آن، پدیدارشناسی کلایزی می باشد. جامعه آماری پژوهش، زنان اصفهانی25-35 ساله هستند که مصرف نمایشی در حوزه خدمات عمل های زیبایی را تجربه کرده اند. برای انتخاب مشارکت کنندگان از شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی استفاده شد و با پیروی از قاعده اشباع نظری با 20 نفر مصاحبه شد. ابزارگردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق است. روایی و پایایی یافته های پژوهش با استفاده از شیوه هایی همچون پرانتزگذاری، مراجعه مجدد به مشارکت کنندگان و چک کردن تم های پژوهش با پژوهشگران خبره دانشگاهی بررسی شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش، در26 تم کلی دسته بندی شدند که عبارتنداز فشارخانواده، جو متظاهرانه خویشاوندی، فشارگروهی دوستان، تاثیرگروه مرجع، انتظارات جنس مخالف، داشتن سبک زندگی شیک، بهبود تعاملات، بمباران تبلیغاتی در فضای مجازی، دغدغه زناشویی، جونمایشی در دانشگاه، جهت گیری جامعه به سمت خدمات زیبایی، پیروی از مد، الزام شغلی، تسریع در امور اداری شخصی، بازاریابی بهتر محصولات، کسب پرستیژ اجتماعی، نمایش توان اقتصادی بالا، گرفتن امتیازات مالی، آرزوها و آمال کودکی، تجویز رمال، کمال گرایی، شخصیت سلطه جو، فرار از طعنه و تمسخردیگران، درمان عزت نفس پایین، هیجان خواهی بالا و اختلال های شخصیتی- روانی.
نتایج: ایران در حوزه جراحی زیبایی به عنوان یکی از کشورهای پیشگام جهان شناخته می شود که بیانگر جهت گیری جامعه به سوی خدمات عمل های زیبایی می باشد؛ از اینرو نتایج این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی برای متولیان فرهنگ جامعه برای مدیریت بهتر فرهنگ مصرف نمایشی در حوزه خدمات جراحی زیبایی باشد.
تحلیل سبک نوشتار زنانه در نثر مطبوعاتی زنان روزنامه نویس عهد مشروطه بررسی موردی: دانش و شکوفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
61 - 91
حوزه های تخصصی:
نقد فمینیستی به بازتاب مسائل زنان یا عقایدی می پردازد که در متن درمورد زنان اظهار شده است. «زنانه نویسی» با تمرکز بر تفاوت های گفتار و نوشتار مردان و زنان، از نظریه های کاربردی در نقد ادبی فمینیستی است. در پژوهش حاضر، زبان و محتوای دو نشریه ویژه زنان در عهد مشروطه، دانش و شکوفه ، از منظر رویکرد فمینیستی زنانه نویسی، بر پایه دیدگاه زبان شناسانی همچون میلز و لیکاف و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد اگرچه قلم زنان روزنامه نویس در اولین نشریات ویژه زنان، چندان رنگ وبوی فمینیستی ندارد، مؤلفه های سبک نوشتار زنانه همچون فراوانی واژه های مبهم، بهره گیری از قسم، کاربرد تشدیدکننده ها، قیود تردیدنما و تعابیر عاطفی زنانه در سطح واژگانی و به کارگیری جملات کوتاه، معترضه یا دعایی، آوردن جملات ناتمام و جملات پرسشی در سطح نحوی قابل توجه است. زنان روزنامه نویس در حوزه محتوایی نیز به مضامینی متمایز با موضوعات بازتاب یافته در نشریات مردان پرداخته اند، همچون: لزوم سوادآموزی زنان، حفظ الصحه و بهداشت زنان، احترام به تمایلات آنان در انتخاب همسر و اصلاح رفتار مردان در تعامل با آنان در خانواده و اجتماع، مقایسه وضعیت زنان ایرانی با زنان کشورهای پیشرفته و مطالبات فردی و اجتماعی خود.
مدل سازی معادلات ساختاری گرایش به طلاق براساس باورهای بدکارکردی جنسی، باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی میل به طلاق بر اساس باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی در زنان و مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهراردبیل بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمره ی پژوهش های همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه مراجعان مراکز مشاوره شهر اردبیل بود که از این میان 290 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه پرسشنامه باورهای بد کارکردی جنسی نوبره، پنیتو وگویا (2007) ، پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسون و اپشتاین (1981)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه میل به طلاق روزبولت، زمبروت (1983) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS-24 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد با توجه به شاخص های برازش ارائه شده، مدل پژوهش پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین، اثر مستقیم باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی بر میل به طلاق معنادار بود و در رابطه بین باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی با میل به طلاق، دلزدگی زناشویی نقش میانجی داشت. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان داد که باورهای بدکارکردی جنسی و باورهای ارتباطی به صورت مستقیم تاثیر مثبت بر میل به طلاق دارد و باورهای بد کارکردی جنسی با میانجی گری دلزدگی زناشویی اثر غیرمستقیم و مثبت بر میل به طلاق دارد و باورهای ارتباطی با میانجی گری دلزدگی زناشویی اثرغیرمستقیم و مثبت بر میل به طلاق نشان می دهد. به تعبیری سرخوردگی و دلزدگی زناشویی، کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی به همسر است که با احساس بیگانگی، بی علاقگی و بی تفاوتی به یکدیگر و جایگزینی عواطف منفی به جای عواطف مثبت همراه است بنابراین، با در نظر گرفتن پیامدهای ناشی از دلزدگی زناشویی زوجین می توان تا حد زیادی تمایل زوجین به طلاق را پیش بینی کرد.
فراتحلیل کیفی مقالات پژوهشی زنان بد سرپرست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
895 - 921
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده در حوزه زنان بدسرپرست است. در این راستا تمامی مقاله های علمی-پژوهشی با کلیدواژه «زنان بدسرپرست» در بازه زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی-علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شد. در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و فراتحلیل مطالعه شدند. براساس یافته های تحقیق حاضر، مطالعات انجام شده در این حوزه، دو جهت گیری عمده روان شناسی و جامعه شناسی را دربرمی گیرد؛ به طوری که ابعاد دیگر زندگی این دسته از زنان از جمله اقتصادی و سیاسی ذیل این دو دسته بررسی می شوند. گروهی از این مطالعات به تحلیل نظری و ارائه مدل هایی برای شناسایی مسائل زنان بدسرپرست در جهت کاهش مشکلات آنان با استفاده از روش های مداخله ای پرداخته اند و گروهی دیگر به تقویت روحیه و ایجاد انگاره مثبت در زنان بدسرپرست از طریق افزایش دیدگاه های مثبت نگر به لحاظ تجربی پرداختند. یافته های این مطالعه در دو بعد روان شناسی و جامعه شناسی نشان می دهد این زنان نیازمند حمایت های روانی، اجتماعی و اقتصادی هستند و توانمندسازی آن ها در ابعاد ذکرشده کیفیت زندگی آن ها را بهبود می بخشد و سبب کاهش رنج اجتماعی آن ها می شود. مبتنی بر دستاوردهای نظری این پژوهش به نظر می رسد سیاست گذاران بایستی مبتنی بر تعریف جامعی از زنان بدسرپرست، اقدام به بازنگری در قوانین و احکام اجتماعی مرتبط با این زنان بپردازند.
روایت زنان عضو هیئت علمی دانشگاه از شرایط اثرگذار بر برقراری تعادل بین نقش شغلی و مادری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
225 - 191
حوزه های تخصصی:
کار و خانواده دو نهاد مهم برای فرد و جامعه اند و برقراری تعادل بین نقش های شغلی و خانوادگی اهمیت بسزایی در پیشبرد موفق اهداف دارد. اعضای هیئت علمی دانشگاه به دلیل برعهده داشتن حجم زیاد وظایف شغلی با دشواری های بیشتری برای برقراری تعادل بین نقش شغلی و خانوادگی و به طور خاص مادری مواجه اند. شناسایی شرایط اثرگذار بر ایفای متعادل نقش ها می تواند نقش مهمی در ایجاد زمینه های لازم برای رفع مشکلات و موانع موجود در مسیر برقراری تعادل میان نقش های شغلی و مادری و درنتیجه ایفای هر چه بهتر این نقش ها داشته باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، شناسایی شرایط اثرگذار بر برقراری تعادل بین نقش شغلی و مادری است. پژوهش به روش کیفی انجام شده و با مصاحبه با 20 نفر از زنان عضو هیئت علمی دانشگاه های شهر تهران، به تحلیل محتوای کیفی مصاحبه ها پرداخته است. شرایط اثرگذار بر برقراری تعادل شامل «نگرش به مادری و اشتغال»، «چگونگی حمایت و همراهی خانواده»، «چگونگی حمایت و همراهی دانشگاه»، «اقتضائات شغلی اعضای هیئت علمی»، «خصوصیات فردی»، «دشواری های دوران خردسالی فرزندان»، «حضور فرزندان در منزل» و «دسترسی به امکانات مادی» بوده است. برخی شرایط از جمله حمایت و همراهی همسر و دانشگاه، نقش برجسته تری در برقراری تعادل دارند و علاوه بر کمک به زنان برای ایفای موفق وظایف شغلی و مادری، با کاهش تنش های ناشی از دغدغه های ایفای هم زمان نقش ها و ایجاد اطمینان خاطر و آرامش نیز در ایفای متعادل نقش شغلی و مادری مؤثرند و لازم است به طور ویژه مورد توجه قرار گیرند.
بررسی تأثیر مشاورۀ شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده بر تسهیل تعارض شغل-خانواده و خود- ارزشیابی بنیادی در زنان کارمند دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
35 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده بر تسهیل تعارض شغل- خانواده، تعارض خانواده- شغل و تصحیح خود- ارزشیابی بنیادی زنان شاغل دانشگاه اصفهان بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی- به روش پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان کارمند دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1400 بودند. از این جامعه، تعداد 30 نفر از کارمندان داوطلب حاضر به همکاری انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. متغیر مستقل جلسات مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده (گرینهاوس و پاول، 2006( بود که در هشت جلسه در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک، پرسشنامه تعارض شغل- خانواده (مک ماریان و نت مایر، 1996) و مقیاس خود- ارزشیابی بنیادی (جاج و همکاران، 2003) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس (آنکوآ) نشان داد که بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در دو بعد تعارض شغل- خانواده، خانواده- شغل و خود-ارزشیابی بنیادی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). نتیجه گیری: مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده بر تسهیل تعارض شغل- خانواده در دو بعد و تصحیح خود- ارزشیابی بنیادی مؤثر است.
رابطه سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور (مورد مطالعه: زنان بالای 20 تا 48 سال شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
35 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نوشتار حاضر رابطه بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور با تأکید بر نظریه بوردیو و کاکرهام است.
روش: رویکرد کمی محور مبتنی بر شیوه پیمایش(توصیفی- همبستگی)،با تکیه بر ابزار پرسشنامه استانداردشده در بین زنان 20 تا 48 ساله شهر دامغان به تعداد 400 نفر در قالب نمونه گیری دو مرحله ای، در ابتدا خوشه ای و سپس تصادفی ساده یافته ها جمع آوری شد.میزان آلفای کرونباخ سبک زندگی سلامت محور برابر (0.933) و سرمایه فرهنگی (0.800) و میزان روایی همگرایی متغیر وابسته (0.459) و متغیر مستقل برابر با (0.474) به دست آمده است و از روش های آمار توصیفی و استنباطی با تکیه بر نرم افزار های SPSS و Smart PLS یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها: نتایج توصیفی حاکی از آن است که وضعیت میانگین متغیر ها به همراه مولفه های شان در حد متوسط به بالا بوده است.در بین ابعاد سبک زندگی سلامت محور(روابط بین فردی)و در بین ابعاد متغیر سرمایه فرهنگی (سرمایه ضابطه ای) اهمیت بیشتری داشته اند.بر اساس نتایج همبستگی پیرسون(0.571) رابطه بین متغیرهای اصلی متوسط، مثبت و معنادار بوده است و رابطه مفروض بین مولفه های سرمایه های عینیت یافته (0.452)و تجسم یافته(0.427) با متغیر وابسته معنی دار با شدت متوسط و رابطه مفروض مولفه سرمایه ضابطه مند (0.225) بامتغیر یادشده معنی دار با شدت ضعیف بوده است. بر اساس نتایج بتای رگرسیون بیشترین بتاها (سرمایه فرهنگی، سرمایه عینیت یافته، سرمایه تجسم یافته، سرمایه ضابطه مند و…) با مقدار ضریب همبستگی (0.527) توانسته اند در حدود 32 درصد از تغییرات متغیر سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند.
شیوه همسرداری حضرت خدیجه (س) در سه حوزه فرهنگی، روان شناختی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
55 - 67
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شیوه همسرداری حضرت خدیجه(س) در سه حوزه فرهنگی، روان شناختی و رفتاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متون و منابع مربوط به حضرت خدیجه(س) است. نمونه پژوهش متون مربوط به شیوه همسرداری حضرت خدیجه(س) بود. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بود. با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای اطلاعات جمع آوری شد و سپس داده های به دست آمده تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که حضرت خدیجه(س) بانوی بی نظیر حجاز در شیوه همسرداری خویش با پیامبر اکرم(ص) در سه بعد فرهنگی، روان شناختی و رفتاری بسیار تحسین برانگیز عمل کرده و می تواند الگویی کامل برای همه زنان مؤمن بلکه مطلق زنان باشد. آن حضرت که در زمان حیات و پس از آن مورد توجه دیگران بودند در حوزه فرهنگی تحولاتی در خصوص نگاه به شیوه همسرگزینی، تأثیر سن در ازدواج و عدم تأکید بر تجمل گرایی ایجاد نمودند. در حوزه روان شناختی دارای ویژگی های عشق و معرفت، اعتماد قلبی به همسرو درک مشکلات زندگی بود. هم چنین در حوزه رفتاری دارای ویژگی هایی مانند عفت، سخاوت، تکریم همسر، حمایت از همسر، و موجد فضای ایمن و آرامش بخش در خانه بود. بنابراین می توان گزارش کرد که به کارگیری مجموع این مؤلفه ها توسط زنان، موجب ارتقای جایگاه آنان نزد همسر و در نتیجه استحکام خانواده و نیل به اهداف مشترک می شود.
تجربه زیسته دختران تحصیل کرده مجرد ساکن تهران در فضاهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
163 - 200
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز تمام کنشگران اجتماعی از جمله زنان فضاهای مختلف اجتماعی را تجربه می کنند. فضاهایی از قبیل دانشگاه، محل کار، خیابان و غیره. در هر یک از این فضاها روابط اجتماعی خاصی جریان دارد. در اینجا روابط اجتماعی از منظر روابط قدرت نگریسته شده است. در این مقاله ابتدا شرحی مختصر از انواع قدرت، مفهوم مقاومت و مفاهیم بدیل آن را ارائه کرده ایم. سپس با رویکرد هرمنوتیک تفسیری و از طریق مصاحبه روایی با 20 دختر مجرد ساکن تهران، تجربه زیسته آن ها در مواجهه با انواع قدرت را تحلیل کرده ایم. میدان هایی که اعمال قدرت در آن ها را بررسی کردیم خانواده، دانشگاه، محل کار و فضای عمومی بود. یافته ها حاکی از سه نوع مواجهه با روابط نابرابر قدرت است: پذیرش قدرت، احساس بی قدرتی و مقاومت. بیشترین تجربه در بین این سه نوع مواجهه، تجربه بی قدرتی بود. نتایج نشان دادند مفهوم مقاومت به تنهایی برای تحلیل مواجهه با قدرت به شدت ناکافی است. همچنین، بر اساس یافته ها می توان گفت سوژه ها هویت های یکپارچه ندارند و بر اساس تفسیرشان از موقعیت می توانند سوژه پذیرا، بی قدرت یا مقاوم باشند.
مرور نظام مند مطالعات عدالت جنسیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت جنسیتی مفهومی نامتعین است که در مکاتب مختلف معنای خاصی به خود می گیرد و در رویکرد اسلامی معنایی تناسبی و در رویکرد فمینیستی معنایی تساوی گرایانه دارد. در عصر حاضر روز به روز بر تعداد پژوهش هایی که با رویکردهای مختلف به موضوع عدالت جنسیتی می پردازند افزوده می شود و همین مسئله اهمیت ارزیابی، تلخیص و جمع بندی این پژوهش ها را آشکار می کند. مطالعه حاضر با روش مرور نظام مند به ارزیابی 26 مقاله علمی- پژوهشی حول عدالت جنسیتی، در بازه زمانی 1395 تا 1400 پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که 09/59 درصد پرسش های پژوهش ها جنبه اجتماعی داشتند. هم چنین عوامل اجتماعی چون «کلیشه های جنسیتی»، «ایدئولوژی مردسالار»، «ساختار اجتماعی و سازمانی مردانه» و «شهرسازی مردانه» با 81/61 درصد، بیشترین نقش را در ایجاد نابرابری جنسیتی داشتند. به علاوه تبعیض جنسیتی سبب بروز پیامدهای اجتماعی و روانی چون «بازتولید ساختار اجتماعی نابرابر»، «احساس محرومیت» و «کاهش انگیزه شغلی و تحصیلی» گردیده است. 15/95 درصد پژوهش های تحت مطالعه معنای تساوی گرایانه از عدالت جنسیتی را مفروض گرفته -بودند.
روایت زنان کارآفرین دانشگاهی از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی سطح خرد و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل زنان دانشگاهی به استخدام در سازمان های دولتی و خصوصی مسئله ای قابل انکار نیست. اما، علاقه و اشتیاق برخی زنان به کارآفرینی و داشتن کسب و کار مختص به خود پدیده ای تأمل برانگیز است که می تواند زمینه ارتقاء مشارکت اجتماعی و کاهش بیکاری زنان دانشگاهی را فراهم کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف فهم علل گرایش زنان دانشگاهی به کارآفرینی در سطوح خرد و متوسط، با استفاده از روش کیفی و پدیدارشناسی تفسیری و انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 14 زن کارآفرین فارغ التحصیل دانشگاه به بررسی روایت آنان از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی در سطح خرد و متوسط پرداخته که نتایج نشان داد «شکوفایی خالقیت زنانه»، «کارآفرینی پیوندزننده هویت چندگانه زنان»، «بلعیده شدن اعتماد و خلاقیت زنان» و «کارآفرینی بازی دو سر سود»، چهار مقوله اصلی به دست آمده از دل مصاحبه های انجام شده هستند و تجربه زیسته زنان کارآفرین در مواجهه با کارآفرینی را ترسیم می نماید. در مجموع یافته ها نشان داد فقدان ساختارهای اجتماعی در همراهی زنان و نرخ پایین اشتغال رسمی آنها، موجب روی آوردن آنان به ساختارهای خودساخته اجتماعی جدیدی همچون کارآفرینی می گردد. کارآفرینی این قابلیت را دارد که به عنوان زمینه ای جهت ابراز توانمندی ها و مهارت های زنانه و عرصه فعالیت و ایفای نقش اجتماعی و اقتصادی آنها تعریف شود. بر این اساس می طلبد سیاست گذاران به طور جدی به مسئله کارآفرینی زنان توجه نمایند تا امکان تدوین سیاست گذاری کارآمد در حوزه زنان درجهت بازیابی نقش اجتماعی-اقتصادی آنها فراهم گردد.