فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال1357، نقطه عطف تاریخی و سرآغاز دوران جدیدی در تاریخ جهان است. این انقلاب، پایان دهنده دوران فرودستی و تحقیر شرق و دنیای اسلام در برابر استعمار و سلطه گری غرب و آغازگر عصر بیداری، خودباوری و بازگشت به خویشتن اسلامی مسلمانان بوده است. این نوشتار معتقد است که خیزش های انقلابی موسوم به «بیداری اسلامی» با الگو قرار دادن انقلاب اسلامی ایران و یک هم ذات پنداری، در راستای شکل گیری یک خاورمیانه جدید با محوریت ایران اسلامی قرار دارد که در جهت ایفای نقش طبیعی خود به عنوان «بهترین امت» تلاش میکند. مکتوب حاضر به دنبال اثبات این فرضیه است که بارزترین مشخصه مشترک در میان مجموعه خیزش های به هم پیوسته و دنباله وار جاری در خاورمیانه و شمال آفریقا، ظهور و نقش آفرینی انقلاب اسلامی بوده است.
ردپای جهانی شدن بر شاخص های تولید علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: برای بسیاری جهانی شدن بیانگر دگرگونی ها و پیشرفت های علم و فناوری است. مواردی از قبیل پیشرفت در تولید انواع فناوری های نوین اطلاعاتی، در تولید علم و همکاری های علمی دانشمندان و همچنین به وجود آمدن انواع نظام های استنادی جهانی، منطقه ای و ملی و شیوه های رتبه بندی دانشمندان، نشریات، دانشگاه ها و کشورها شاهدی بر این مدعا است. علاوه بر این انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب گردیده است که ارتباط میان مردم و جوامع مختلف به سادگی امکان پذیر گردد. از این منظر جهانی شدن با انقلاب علمی و دانسته های جدید مرتبط است. مقاله حاضر ردپای جهانی شدن را بر شاخص های سنجش علم و فناوری بررسی می کند.
روش : در نگارش این مقاله رویکرد مروری – تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است؛ روش مورد استفاده در این پژوهش، مطالعات کتابخانه ای است. از این رو، برای نگارش بخش های مختلف مقاله حاضر از منابع کتابخانه ای فارسی و انگلیسی در قالب های الکترونیکی و چاپی استفاده شده است.
یافته ها: تبیین جهانی شدن از بعد علمی و فناوری، چیستی و چرایی علم سنجی، تاثیرات جهانی شدن بر علم سنجی و نگاهی به پیامدهای جهانی شدن بر شاخص های سنجش علم و فناوری و همچنین آسیب شناسی آنها از مهم ترین یافته های این مقاله می باشند.
مردم سالاری دینی و ساختار اجتماعی جامعه ی اسلامی «امت»
حوزه های تخصصی:
اساس سیاست، بر رابطه ی میان حکومت و مردم استوار است که دو تفسیر دارد: یکی تفسیر این رابطه از ناحیه ی حکومت کنندگان است که جریان نفوذ از بالا به پایین است و دیگری از ناحیه ی مردم که این تفسیر نفوذ از پایین به بالا است.
در ناحق بودن تفسیر اول جای بحث نیست، همچنان که غیر واقعی بودنِ عملی شدن تفسیر دوم هم بدیهی است.
حساسیت اندیشه های سیاسی رابطه ی مردم و حکومت از نوع تفسیر دوم است. اهمیت این مساله در هر نظامی از یک نوع دغدغه های اشخاص در مورد جریان حاکم برخاسته است.
در نظام های اریستوکراسی و دیکتاتوری، این دغدغه خود را بیشتر نشان می داده و در نظام دموکراسی با وجود اینکه باید مردم در سهم خود از جهت دخالت در تصمیم گیری های حکومت مطمئن باشند، موضوع رابطه ی مردم با حکومت از بالاترین حساسیت ها برخوردار است. همه ی شعارها و سخن سرایی ها در خصوص زمان سرنوشت مردم به دست مردم، تا زمانی است که با قدرت اکثریت افراد جامعه، شخص یا گروه خاصی در راس قدرت قرار گرفته است، از هنگامی که این مطلب صورت گرفت در مردم تحت حکومت دو نوع اضطراب به وجود می آید.
1. دغدغه ی آن اقلیتی که با روی کار آمدن جریان مخالف، سرنوشت خود را در دست شخص یا گروهی می بینند که او را برای مدیریت سرنوشت اجتماعیش صالح نمی دانست.
2. دغدغه ی آن اکثریتی که این جریان به روی کار آورد، که تا چه اندازه این شخص یا گروه بر سر عهد و پیمان خود باقی است؟
اما اضطرابات مردمی در نظام های دینی و تجربیات عملی بیشتر در نظام های دینی مربوط به دوران های خیلی قدیم و باستانی درارتباط با حکومت انبیای الهی است که جزییات و خصوصیات آن در علوم سیاسی روز منعکس نیست. آنچه از گذشته برای اندیشه های سیاسی از تجربه ی عملی حاکمیت دینی مطرح است تجربه های عملی دوران حاکمیت کلیسا در غرب است که به نام خدا و دین، جریان کلیسا حدود ده قرن قدرت را در جوامع غربی در دست داشت و نظام خودکامه ای را به مردم تحمیل نمود و این تجربه این مردم غرب منشا پیدایش سکولاریسم و عقب گردی آنها از دین شد و با این سابقه تصویر مردم در جریان حکومت دینی نه تنها تصویرِ حاکمیت مردمی نیست بلکه تصویر حکومت مردمی است که مردم، یک مکلف و یک موظف بی اختیارند و متاسفانه این برداشت از غرب به جوامع اسلامی هم منتقل شد.
از عوامل موثر در رابطه ی مردم باحکومت، موقعیت مردم در دیدگاه حکومت است. در دنیای غرب، موقعیت مردم در حکومت، از نظر اندیشه های سیاسی گذشته تا سه قرن قبل، موقعیت یک برده بلکه پایین تر، در موقعیت یک چهارپا تنزل داشته است. مستنداتی در این مورد در مقاله ذکر شده و در برابر این بینش، دیدگاه اسلام در خصوص موقعیت مردم از نظر حکومت با تکیه بر کلام امیرالمومنین علیه السلام، با دیدگاه گذشته ی غربیان ارزیابی شده است. از سه قرن گذشته تاکنون در غرب دیدگاه اندیشه های سیاسی نسبت به موقعیت مردم در حکومت رو به تحول گذاشت و برای نقش مردم در حکومت، سه راه پیش بینی شده که در این مقاله به آن ها می پردازیم.
اعتدال گرایی و تعادل سیاسی بایسته های سیاست اعتدال در سپهر سیاسی کنونی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه اعتدال گرایی به عنوان یک رویکرد و خط مشی سیاسی، جایگاه چندانی در ایران معاصر نداشته است، ، اما در اثر غلبه رویکردهای تندروانه در سیاست داخلی و خارجی طی چند سال اخیر از یکسو و تحرک نیروهای میانه رو به منظور جلوگیری از تشدید مشکلات داخلی و خارجی کشور از سوی دیگر، شعار اعتدال گرایی در انتخابات اخیر با استقبال بخش قابل ملاحظه ای از اقشار و گروه های سیاسی و اجتماعی مواجه شد و پیروزی منادیان این شعار را رقم زد. باوجود این، قوام و دوام اعتدال گرایی در سپهر سیاسی کنونی ایران با موانع و چالش های فراوانی روبه روست. یکی از مهم ترین این موانع و چالش ها، عدم تعادل سیاسی است که امروزه بیش از همه در رابطه نامتقارن دولت و جامعه، برخی ناسازگی های نهادی، غلبه تخاصم (آنتاگونیسم) بر ذهنیت و گفتار سیاسی و تسلط روابط حامی- پیرو (کلاینتالیسم) بر روابط سیاسی خود را نشان می دهد. توفیق در پیشبرد برنامه ها و سیاست های اعتدا ل گرایانه در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روابط خارجی در گرو افزایش شاخص های تعادل در ساختار و روابط سیاسی است. نیروهای منادی اعتدال گرایی می توانند راهبرد متعادل سازی سیاسی را نخست از امور تحت اختیار خود، نظیر مدیریت قوه مجریه، اصلاح شیوه های تصمیم گیری و سیاستگذاری، تلطیف گفتار و تعدیل کردار سیاسی آغاز کنند. پس از آن، دولت اعتدال گرایان می تواند از راه پیشبرد سیاست تنش زدایی و حل منازعه در روابط خارجی، ایجاد رونق و شفافیت در فضای اقتصادی، حمایت از انبساط فضای سیاسی و فرهنگی، فراهم کردن شرایط برای حضور و فعال شدن بخش ها و نیروهای زیر فشار و توانمندسازی گروه های آسیب پذیر، پایگاه های اجتماعی و سیاسی خود را تقویت کند. سرانجام، این دولت می تواند با اتخاذ رویکرد تعاملی در ارتباط با دیگر نیروها و نهادهای سیاسی و تقویت همگرایی و اجماع بر سر برنامه ها و سیاست های کلان، زمینه را برای تقویت تعادل سیاسی در کشور فراهم سازد
جامعه مدنی در جوامع چند فرهنگی
حوزه های تخصصی:
دولت مدرن به طور کلی به شیوه ایی کاملاً متفاوت از سَلَف خویش یعنی دولت پیشا مدرن به وجود آمد. گستره ی دولت مدرن از لحاظ سیاسی به دو حوزه تقسیم می شود یکی دولت به معنای خاص آن که به قلمرو سیاسی ربط دارد و دیگری جامعه که معمولاً آن را جامعه ی مدنی می نامند در نتیجه این تقسیم بندی دو مدل متفاوت ظاهر می شود که اولی عمومی است و دولت به شمار می رود و دومی خصوصی که به جامعه مربوط می شود. انسان نیز به همین سان به دو موجودیت متفاوت تقسیم می شود: از سویی شهروند است که از این لحاظ عضو دولت شمرده می شود و از طرف دیگر نیز به جامعه ی مدنی تعلق دارد که خود از اجتماع فردها شکل گرفته است. این تقسیم بندی نتایجی به بار می آورد که دیگر انسان به مانند دوران پیشامدرن به جزئی از کل تقلیل داده نمی شود. در دوران مدرن فرد می تواند به عنوان شهروند در زندگی دولت شرکت جوید و وجود و کنش سیاسی داشته باشد و همچنین می تواند به عنوان فرد از آزادی شخصی بهره مند شود و به مثابه ی فردی خودمختار وجود یابد این ساختار برای نخستین بار در پایان سده ی 18 در دو کشور فرانسه و ایالات متحده آمریکا و بعد از طی کردن نسبی بحران هویت که به نظر می رسد از اولین ضروریات این پروسه باشد، تحقق پیدا می کند. اما بعد از دهه ی 1990 به نظر می رسد در عمل مدرنیته ی سیاسی در غرب و دیگر نقاط جهان، خصوصاً در جوامع چندفرهنگی با مشکلات فراوانی روبرو شده است که باعث وارد آمدن نقدهایی دامنه دار به لیبرالیسم به عنوان یکی از پایه های جامعه ی مدنی، شده است. بیشتر این نقدها از طرف اجتماع گرایان مطرح شده است که یکی از وجوه انتقاداتشان بحثهای فرهنگی است که در درون کل بزرگتری قرار دارند که محکوم به ادغام یا از بین رفتن هستند و همین انتقادات لیبرالهایی مانند جان رالز را به دو واکنش واداشته است و آلترنانیوهایی به عنوان حل مسئله از طرف آنها مطرح شده است.
مشروعیت تطبیقی در اندیشه سکولاریستی ایران معاصر (با تاکید بر دیدگاه های مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش، حائری یزدی)
حوزه های تخصصی:
مفهوم مشروعیت سیاسی یکی از مهم ترین و بنیادی ترین واژگان و مفاهیم علوم سیاسی و به خصوص اندیشه سیاسی است. تفاوت مفهوم مشروعیت سیاسی در نگاه اندیشمندان سکولار بیشتر به تفاوت نگاه آنها به منشا مشروعیت باز می گردد. سوال اصلی مقاله این است که مشروعیت در مبانی فکری سکولارهای معاصر ایران چیست؟ و نقاط اشتراک و یا افتراق اندیشه آنان با یکدیگر چگونه ارزیابی می شود؟ فرضیه اصلی این مقاله بر این اساس استوار است که متفکرین سکولار مورد بررسی، دین را دارای قلمرو محدودی می دانند و مدعای حداقلی آن است که نباید ترسیم نظام سیاسی اقتصادی و اجتماعی را از دین انتظار داشته باشیم و اساسا دین یک امر اخروی تلقی می شود.
در این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای دیدگاه های مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش و مهدی حائری یزدی بررسی در مورد مفهوم مشروعیت با یکدیگر مورد مقایسه قرار خواهد گرفت و با توجه به این که اندیشه سکولار بزرگ ترین رقیب فکری حکومت دینی است وجوه تازه ای از اندیشه آنان را درخصوص مشروعیت ارائه خواهیم کرد. به نظر می رسد متفکرین فوق اشاره به رغم رویکردهای مختلفی که دارند در نهایت منشا مشروعیت را مردم می دانند.
ایران، کانون چند زیرسیستم منطقه ای
پس از فروپاشی نظام دوقطبی، این سؤال مطرح شد که چه نظم یا نظامی در انتظار ساختار روابط بین الملل است. بدیهی بود که ایالات متحده آمریکا تلاش گسترده ای برای تثبیت یک جهان تک قطبی به عمل آورد. اما اقبال تحقق چنین رؤیایی بسیار کم بود، زیرا این سیاست با مخالفت آشکار و پنهان تمام قدرت های دیگر روبه رو می شد. الگوی همگرایی منطقه ای اروپا که از پیش مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته بود، به پیدایش شکل های منطقه ای چندی کمک کرده بود که در دنیای آشفته و خطرناک پسا دوقطبی بر قوت و استحکام خود افزودند و بدین ترتیب خطوط یک دنیای چند قطبی منطقه ای در افق نمایان شد. امروز بیش از هر زمان دیگر مزیت و مناسبت همکاری های منطقه ای آشکار شده و اغلب کشورها به دنبال آن هستند. حال این سؤال پیش می آید که ایران چه وضعیتی داشته و وضعیت مطلوب آن به عنوان یک قدرت منطقه ای چیست؟ قرارگرفتن در میان چند زیرسیستم منطقه ای مانند خاورمیانه، خلیج فارس، آسیای مرکزی، قفقاز و آسیای جنوب غربی، موقعیتی بی نظیر برای ایران به وجود آورده است که بهره مند شدن از مزایای آن در گروی یک سیاست و دیپلماسی قابل تامل و حساب شده است.
چهارچوپ نظری تحلیل در حوزه اندیشه سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تنظیم چهارچوپ نظری تحلیل یکی از الزامات هر پروژه تحقیق است. در این مرحله، با انجام فعالیت ذهنی، فرایند تحقیق به تجزیه و تحلیل داده ها و بازبینی آن ها با فرضیه پژوهش دست می یابد. یکی از نمونه های چهارچوپ های نظری تحلیل، چهرچوپ تحلیلی مبتنی بر «جامعه شناسی معرفت» است. این مقاله به ویژگی های نمونه چهارچوپی، که بردیدگاه کارل مانهایم مبتنی است می پردازد. دردگاه جامعه شناسی معرفت در تحقیق درباره انواع اندیشه ها و دستگاه های فکری، نسبت آنها را درارتباط با منظومه ای از عناصر و اجزا اجتماعی و فرهنگی، یعنی در بستر حیات عمومی جامعه و در ارتباط با موقعیت و جایگاه خاص اجتماعی گروه ها، می سنجد. پژوهنده، در این چارچوپ نظری تحلیل، ویژگی ها وسوگیری ها مضامین اندیشه های گوناگون را از طریق پیوند آنها با نیروهای اجتماعی و وضعیت های دربرگیرنده شان تعیین می کند و برداشت منظمی از نسبت میان هیات اجتماعی و اندیشه ها به دست می دهد.
چیستی گفتمان پسا ساختارگرا در سیاست
حوزه های تخصصی:
الگوی رفتاری قدرتهای بزرگ در بحرانهای بین المللی
حوزه های تخصصی:
هرات ؛ شهری در مسیر راه ابریشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره اهمیت راه ابریشم،در دو بخش به وضعیت این راه در دوران ایران باستان، دوران اسلامی تا معاصر ، مسیرهای مختلف راه ابریشم پرداخته شده است. در مجموع می توان گفت که هرات در یکی از مسیرهای مهم راه ابریشم واقع شده و نه تنها یک راه تجارتی ، بلکه یک راه زیارتی، به ویژه در راستای گسترش آیین بودا بود.
مالیات و وظایف توزیعی دولت
حوزه های تخصصی:
شکست بازار در برآورده ساختن بهینه آنچه جامعه نیاز دارد و تامین نشدن منافع جمعی ، یکی از مهم ترین ضرورت های وجود دولت است . طبق تعریف صندوق بین المللی پول در راهنمای نظام بین المللی طبقه بندی بودجه ای (GFS) ، مالیات ها عبارتند از : وجوه اجباری ، غیر جبرانی و غیرقابل برگشتی که دولت برای مقاصد عمومی مطالبه می کند . سیاست های مالیاتی ، به منزله ابزار کنترلی سیاست های توزیعی دولت ، به کار گرفته می شوند . زمانی به سیاست های مالیاتی عادلانه گفته می شود که درجه نابرابری موضوع توزیع پیش از مالیات ، بیش از وضعیت پس از اخذ مالیات باشد .
بازی قدرت در صحنه افغانستان: اهداف و الگوهای رفتاری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده تا با بررسی تغییرات اساسی داخلی، منطقه ای و بین المللی ایجاد شده پس از حمله آمریکا به افغانستان، و تاثیر آن به ویژه بر نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است....
حساسیتهای نظام فرماندهی در نیروهای مسلح
منبع:
حصون ۱۳۸۳ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
بررسی ریشه های بحران دارفور سودان و واکنش قدرتها ، سازمان ها و مجامع بین المللی
حوزه های تخصصی:
کشور سودان با داشتن جایگاهی مهم و استراتژیک در قاره آفریقا و جهان اسلام، همواره یکی از نقاط عمده منازعات قدرتهای بزرگ بین المللی بوده است.اخیرا نیز با شکل گیری و ادامه بحران در منطقه دارفور که بعد از بحران جنوب سودان، دومین بحران بین المللی به شمار می آید، واکنش افکار عمومی، مجامع بین المللی و منطقه ای را به خود معطوف داشته و این کشور را با شرایط سخت و دشواری روبرو ساخته است. نویسنده دراین مقاله به بررسی موقعیت سیاسی، جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و منطقه ای دارفور و نیز به ریشه یابی و تحلیل این بحران پرداخته.....