فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش، بررسی ارتباط بین باورهای معرفت شناختی (باور به ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش، توانایی ذاتی یادگیری، یادگیری سریع)، باورهای انگیزشی (باور به کارآمدی شخصی، جهت گیری هدفی تسلطی، عملکردی، بیرونی) و تعیین سهم هر یک از آنها در پیش بینی درگیری شناختی دانشجویان بود. روش: بدین منظور 316 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز (201 دختر و 115 پسر) با روش نمونه گیری تک مرحله ای، به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و راهبردهای انگیزشی در یادگیری در آنها اجرا شد. داده ها با روش های آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که درگیری شناختی با متغیرهای خودکارآمدی، جهت گیری هدفی تسلطی، عملکردی و قطعیت دانش همبستگی مثبت معنا دار؛ ولی با جهت گیری هدفی بیرونی، یادگیری سریع و توانایی ذاتی یادگیری همبستگی منفی معنا دار دارد. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بهترین عامل پیش بینی کننده درگیری شناختی دانشجویان، متغیر انگیزشی خودکارآمدی است و متغیرهای جهت گیری هدفی تسلطی، قطعیت دانش، جنسیت (مؤنث بودن) و توانایی ذاتی یادگیری دررده های بعدی قرار دارند. البته توانایی ذاتی یادگیری با درگیری شناختی همبستگی منفی داشت و نقش اش بازدارنده بود.
بررسی تحول نظریه گاردنر از هوش به ذهن: پنج ذهن برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تحول نظریه گاردنر از هوش به ذهن می باشد. در مقاله استدلال شده است که بیشتر دیدگاه هایی در این زمینه مطرح شده است بر توانایی های زبانی و ریاضی تأکید داشتند و به همین دلیل گاردنر آنها را مورد نقد قرار داد و نظریه هوش های چندگانه خود را مطرح نمود. او پس از بیست وسه سال در سال ۲۰۰۶، نظریه دیگری مطرح نمود و به معرفی پنج ذهن پرداخت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که گاردنر نه تنها به عنوان یک روان شناس بلکه بیشتر به عنوان یک سیاست گذار و نظریه پرداز به معرفی ذهن ها پرداخته است. او معتقد است سیاست های آموزشی امروز که هنوز برای یادگیری طوطی وار ارزش قائل است، دانش آموزان را برای جهان دیروز آماده می کند. به زعم او همه افراد در آینده به این پنج ذهن نیاز خواهند داشت و سعی او بر این است تا مخاطبان را به ضرورت پرورش این ذهن ها مجاب سازد نه اینکه به معرفی ویژگی های شناختی و مفهومی آنها بپردازد.
برآورد درستی آزمایی آزمون طلاق عاطفی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین انواع طلاق ، طلاق عاطفی است که در هیچ کجا به ثبت نمی رسد و نمود عینی ندارد در حالی که در خیلی از خانواده ها وجود دارد .با توجه به اینکه هیچ ابزاراندازه گیری برای سنجش میزان طلاق عاطفی درجمعیت ایرانی وجود ندارد، هدف این پژوهش طراحی و ساخت آزمون طلاق عاطفی و برآورد درستی آزمایی آن بوده است. برای انجام پژوهش تعداد 200 نفر اززنان و مردان متأهل به شکل تصادفی از میان زنان و مردان متأهل در دسترس شهر تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه ی محقق ساخته ی طلاق عاطفی پاسخ دادند. این پرسشنامه دارای 32 سوال و در مقیاس طیف لیکرت از "" خیلی زیاد "" تا "" خیلی کم "" طراحی شده است. اعتبار صوری این مقیاس توسط 5 نفر ازاساتید روان شناسی مجرب در حد بالا برآورد شد. نتایج تحلیل آماری بر روی داده ها نشان داد که آلفای کرونباخ این مقیاس 884/. می باشد که در حد قابل توجه و بیانگر همسانی درونی آزمون است. یافته ها همچنین نشان می دهد که توان این مقیاس در سنجش طلاق عاطفی بالاست و همبستگی درونی بین سوالات با یکدیگر نیزدر حد بالایی توصیف شده است .
انواع رویکردهای دانشجویان به یادگیری: رویکرد سطحی، استراتژیک و عمیق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رویکردهای یادگیری، مجموعه ای از فعالیت های ذهنی فراگیران در هنگام مطالعه هستند که برای دریافت، سازمان دهی و یادآوری موثرتر اطلاعات به کار می روند. هدف این پژوهش، بررسی رویکردهای سطحی، استراتژیک و عمیق یادگیری در میان دانشجویان بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش توصیفی- پیمایشی در سال تحصیلی 92-1391، 380 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان (152 پسر و 228 دختر) با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با جنسیت انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه برگرفته از پرسش نامه رویکردها و مهارت های مطالعه برای دانشجویان تیت و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون های Tتک متغیره، Tمستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار SPSS 20 صورت گرفت.
یافته ها: 179 نفر از دانشجویان (1/47%) از رویکرد استراتژیک، 133 نفر (0/35%) از رویکرد سطحی و فقط 68 نفر (9/17%) از رویکرد عمیق استفاده می کردند. در دو رویکرد عمیق (001/0p<) و استراتژیک (005/0p<) بین میانگین نمرات دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود داشت. بین گروه های سنی نیز در رویکرد سطحی (01/0p<) و رویکرد عمیق (005/0p<) تفاوت آماری معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری: بیش از 80% دانشجویان برای مطالعه و یادگیری از رویکردهای سطحی و استراتژیک استفاده می کنند که متکی بر حافظه و نتیجه محور است. در مقابل، دانشجویان گرایش کمتری به استفاده از رویکرد عمیق در یادگیری دارند.
مشکلات رفتاری دانش آموزان خانواده های تک والدی و دو والدی از دیدگاه معلمان آنها
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تک والد بودن می تواند زمینه برخی از اختلال ها شده و بر سیر و پیش آگهی آنها اثر بگذارد؛ بنابراین بررسی مشکلات رفتاری در فرزندان این خانواده ها دارای اهمیت است. این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای مشکلات رفتاری کودکان خانواده های تک والدی و دو والدی انجام شده است.
روش: روش پژوهش پس رویدادی بود. در راستای دستیابی به هدف بالا، 100 دانش آموز (50 دختر و 50) پسر تک والدی مقطع ابتدایی شهر تهران (تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی) به صورت نمونه گیری در دسترس و 100 دانش آموز دختر و پسر خانواده دووالدی مقطع ابتدایی شهر تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به وسیله پرسشنامه های رفتاری راتر (1964) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل واریانس دوعاملی نشان داد مشکلات رفتاری در دانش آموزان تک والدی بیشتر از دانش آموزان دو والدی است. در نوع مشکلات رفتاری نیز تفاوت معناداری در پرخاشگری- فزون کنشی، اضطراب – افسردگی، رفتارهای ضداجتماعی و اختلال نارسایی بین دو گروه مشاهده شد. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت معناداری بین مشکلات رفتاری دختران و پسران وجود داشت. دختران در اضطراب- افسردگی و اختلال نارسایی توجه از مشکلات بیشتری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: در خانواده های تک والدی یا پدر حضور ندارد یا به دلایلی مانند ناتوانی جسمانی و بیماری روانی قدرت کافی برای اداره خانواده ندارد، بنابراین نقش وی کم رنگ و شرایط خانواده به خانواده های تک والدی نزدیک می شود و در نهایت منجر به بروز مشکلات رفتاری در بین فرزندان این گروه شده است.
بررسی نقش تجربه خشونت در دوران کودکی و الگوهای رفتاری خشونت و صمیمیت در دانشجویان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف کلی تعیین نقش تجربه خشونت در دوران کودکی و ارتباط میان این تجربه با الگوهای رفتاری زناشویی در بزرگسالی ونیز بررسی تفاوت های جنسیتی در الگوهای رفتاری خشونت و صمیمیت در زندگی زناشویی دانشجویان متاهل صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش ازکلیه دانشجویان سه دانشگاه در تهران تشکیل شده است. از این جامعه 432 دانشجوی متأهَل (266 دانشجوی زن و 266 دانشجوی مرد)، با روش تصادفی ساده، انتخاب شدند. در این پژوهش، سه پرسشنامه به کارگرفته شد:
1- پرسشنامه صمیمیَت 2- پرسشنامه خشونت و 3-پرسشنامه اطلاعات فردی. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری t ، همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.نتایج نشان می دهد بین زنان و مردان مورد مطالعه از لحاظ ابعاد مختلف صمیمیت تفاوت معنادار وجود ندارد . به رغم وجود شباهت جنسیتی در الگوهای صمیمیت، گروه مردان و زنان مورد مطالعه از لحاظ نمره کل خشونت، خشونت جسمانی و جنسی تفاوت معنادار نشان داده اند و از لحاظ خشونت اقتصادی و تجربه خشونت در دوران کودکی تفاوت دو گروه معنادار نیست. بررسی های همبستگی نیز نشان می دهد که بین صمیمیت و خشونت، همبستگی منفی و معنادار وجود داردوخشونت به طورکلی و تجربه خشونت در دوران کودکی، قوی ترین عوامل پیش بینی کننده صمیمت زناشویی هستند. نتایج برحسب نظریه های مختلف روان شناسی مورد بحث قرار گرفته است.
نقش برنامه های درسی علوم اجتماعی در پرورش مهارت های شهروندی
حوزه های تخصصی:
اهداف: با توجه به تاثیر اساسی آموزش و پرورش در جامعه پذیر کردن دانش آموزان، آماده سازی نسل جدید برای ایفای نقش شهروندی در جامعه محلی، ملی و جهانی نیز امری است که از این نهاد آموزشی انتظار می رود. هدف این پژوهش، بررسی میزان تاثیرگذاری محتوای کتاب های درسی علوم اجتماعی در راستای اهداف تعیین شده و میزان ارایه مهارت های تربیت شهروندی در کتاب ها بود.
روش ها: این مطالعه تحلیل محتوی در کلیه کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه در سال تحصیلی 89-1388 انجام شد. براساس عملیات برش، محتوای کتاب های علوم اجتماعی دوره متوسطه طبقه بندی و به 4 بخش متن، تصویر، پرسش و فعالیت تقسیم شدند. برای پردازش داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. پس از بهنجارسازی داده ها، بار اطلاعاتی هر مقوله محاسبه و در نهایت، با استفاده از بار اطلاعاتی مقوله ها، ضریب اهمیت هر یک از مقوله ها محاسبه شد.
یافته ها: از مجموع 3194 واحد محاسبه شده در محتوای کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه، تنها 99 واحد به مهارت ویژه شهروندی اختصاص داشت. بیشترین میزان توجه با 31 واحد متعلق به شاخص ""خودآگاهی"" بود. به شاخص ""استفاده درست از امکانات شهری"" هیچ اشاره ای نشده بود.
نتیجه گیری: با وجود آنکه برنامه های درسی رسمی و به ویژه علوم اجتماعی در تحقق تربیت شهروندی نقش اساسی ایفا می کنند، بیشتر شاخص های مربوط به مهارت شهروندی از توجه بسیار کمی در محتوای برنامه درسی علوم اجتماعی برخوردار است.
سلامت روانی در خانواده خلبانان نظامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: یکی از بزرگترین منابع تنیدگی در زندگی مدرن، تنیدگی شغلی است. خانواده نیز به عنوان واحد بنیادی و اساسی جامعه از تاثیرات منفی تنش شغلی بینصیب نیست. از جمله مشاغلی که با تنیدگی زیاد در ارتباط است، حرفه خلبانی است. بر این اساس، این تحقیق به مقایسه سطح سلامت روانی خانواده خلبانان نظامی با افراد عادی پرداخته است.
روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی است. جامعه آماری شامل 30 خانواده خلبان نظامی (30 همسر، 47 دختر، 39 پسر؛ در مجموع 116 نفر) و 30 نفر از همسران افراد عادی بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه SCL-90-R و پرسشنامه مشخصات فردی و خانوادگی بوده است. دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: مقایسه نتایج سطح سلامت روانی در همسران خلبانان نظامی و افراد عادی نشاندهنده آن است که بین این دو گروه از نظر شکایتهای جسمانی، وسواسی- اجباری، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی و روانگسستگی تفاوت معنادار وجود دارد (بین 05/0> p تا 01/0> p ). مقایسه سطح سلامت روانی همسران با فرزندان خلبانان نظامی نیز بیانگر تفاوت معنیدار (از 05/0> p تا 01/0> p ) بین آنها از نظر شکایتهای جسمانی، وسواسی- اجباری، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی و روانگسستگی است.
نتیجهگیری: وجود تفاوت معنیدار از نظر سلامت روانی بین همسران خلبانان با همسران افراد عادی نشاندهنده تاثیر تنیدگیهای شغل خلبانی در خانواده است. این نتیجه، توجه بیشتر مسئولین نسبت به آثار و پیامدهای نامطلوب تنیدگیهای شغلی به ویژه تنیدگیهای شغل خلبانی روی خانواده را گوشزد مینماید. "
بررسی تأثیر فضای مجازی بر هویت دینی جوانان روستایی (مطالعه موردی: دهستان بالارخ تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر کنونی رسانهها به عنوان عاملان تغییر و تحول در ارزشها و هنجارها و نقشهای سازگار فرهنگی – محیطی مطرح هستند. همین امر میتواند منجر به بحران هویت جوانان و متعاقب آن سبب دگرگونی نقشهای سازگار فرهنگی و محیطی، به انفعال کشاندن جوانان و بسیاری از مسائل دیگر در جغرافیای زیست اجتماعی روستاشود. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل آثار و پیامدهای به کارگیری فناوریهای نوین ارتباطی بر هویت دینی جوانان روستایی در جغرافیای زیست اجتماعی دهستان بالارخ از توابع شهرستان تربت حیدریه می پردازد. جامعه آماری پژوهش را جوانان 29-18 سال تشکیل می دهد. حجم نمونه شامل 283 نفر در سطح 12روستا از روستاهای دهستان بالارخ شهرستان تربت حیدریه است که بر اساس روش نمونهگیری خوشهای - مکانی انتخاب شده اند. روش انجام پژوهش مبتنی بر شیوه توصیفی - تحلیلی بوده و داده های پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمون t تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفته است. یافتههای تحقیق نشان از تأثیرگذاری بالای فضاهای مجازی شبکههای ماهوارهای بر هویت دینی جوانان روستایی، تغییر نقشها، باورها و ارزش های سازگار فرهنگی و محیطی و به انفعال کشاندن جوانان در کارکردهای دینی و فرهنگی در جغرافیای زیست اجتماعی روستا دارد.
مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی: پایایی، روایی و تحلیلی عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: آماده سازی مقیاسی معتبر برای سنجش نیازهای بنیادین روان شناختی در جامعه ایرانی یکی از نیازهای پژوهشی محسوب می شود. هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی پایایی، روایی و تحلیل عاملی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در نمونه ای از دانشجویان ایرانی بود. روش: 574 دانشجو (273 پسر، 311 دختر) از دانشگاه های شهر تهران به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (BNSG-S؛ گنیه، 2003)، پرسشنامه تجدید نظر شده شخصیت آیسنک (EPQ-RS؛ آیسنک، آیسنک و بارت، 1985)، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS؛ واتسون، کلارک و تلگن، 1988) و مقیاس سلامت روانی (MHI-28؛ بشارت، 1388) را تکمیل کنند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، علاوه بر عامل کلی ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی، سه عامل خود پیروی، شایستگی و تعلق (پیوستگی) را برای مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی تأیید کرد. روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی از طریق محاسبه ضرایب همبستگی زیر مقیاس های آن با ابعاد برونگرایی و نوروزگرایی شخصیت، عواطف مثبت و منفی، و شاخص های سلامت روانی در مورد آزمودنی ها بررسی شد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره آزمودنی ها در زیر مقیاس های ارضای نیازهای بنیادین عمومی با شاخص های برونگرایی، عاطفه مثبت و بهزیستی روان شناختی همبستگی مثبت معنادار و با شاخص های نوروزگرایی، عاطفه منفی و درماندگی روان شناختی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. این نتایج، روایی همگرا و تشخیصی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را تأیید می کنند. همسانی درونی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی برحسب ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 83/0 تا 91/0 مورد تأیید قرار گرفت. پایایی بازآزمایی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی بر اساس نتایج دو بار اجرای آزمون محاسبه شد و با ضرایب همبستگی از 67/0 تا 77/0 برای زیرمقیاس های مختلف مورد تأیید قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، فرم فارسی مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
مقایسه خودپنداری در میان دختران و پسران دانش آموز مقطع راهنمایی مراکز تیزهوشان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر بررسی خودپنداری در میان دانشآموزان دختر و پسر مراکز تیزهوشان به طور کلی و به تفکیک در زمینههای تحصیلی، اجتماعی، ورزشی و ارزشی میباشد.همچنین در این مقاله سطوح مختلف خودپنداری درگروه دختران و پسران به تفکیک مورد پژوهش قرار گرفته است.جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 192 دختر و پسر کلاسهای دوم و سوم راهنمایی مراکز تیزهوشان شهرستان شیراز میباشد.جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه پی-ام-اس-پی-اس استفاده شد.این پرسشنامه چند بعدی و براساس چند نظریه ساخته شده است.ثبات پرسشنامه به روش دوباره سنجی 78/0 و در سطح 001/0 معنیدار بود.نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری میان خودپنداری دختران و پسران به طور کلی موجود نیست.همچنین در بررسی مقولههای مختلف خودپنداری نتایج نشان داد که گرچه میانگین نمرات دختران در خودپنداری تحصیلی، اجتماعی و ارزشی بالاتر از پسران بود، لیکن این تفاوتها معنیدار نبود.اما پسران دارای خودپنداری ورزشی بالاتری بودند که در سطح 005/0 معنیدار بود.نتایج آزمون مکرر نشان داد که تفاوت معنیداری میان خودپنداری تحصیلی در مقایسه با خودپنداری ورزشی و اجتماعی موجود است.این تفاوت در سطح 001/0 معنیدار بود.بررسیهای بیشتر پژوهش نشان داد که دانشآموزان دختر و پسر این مراکز برای نظر مادرشان نسبت به پدر، معلم و دوستشان اهمیت بیشتری قائلند و همچنین در چهار زمینه مورد بررسی، مادران بیشتر نقش تشویق کننده را دارند.این موضوع برای پسران به جز در
زمینه ورزشی در تمام زمینهها صدق میکند.به عبارت دیگر پدران در زمینه ورزشی برای پسران مشوق بهتری هستند.در راستای این پژوهش پیشنهادهایی ارائه شده است.
"
مهارت های مشاوره ای: تسهیل کننده های ارتباطی کلامی و غیر کلامی در مشاوره
حوزه های تخصصی:
رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با کمال گرایی: آزمون یک الگوی علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با کمال گرایی در دانشجویان اجرا شد. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد شهر نقده بودند که از بین آن ها 431 نفر از رشته های مختلف (226 دختر و 205 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (SF-YSQ) (یانگ، 2005) و پرسشنامه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) بود. داده ها از طریق و الگوی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که مولفه های کمال گرایی تمرکز بر اشتباهات، معیارهای بالا با دیگران، نیاز به تأیید، ادراک فشار و نشخوار فکری با طرحواره ناسازگار اولیه رابطه مثبت و نظم و سازماندهی و هدفمندی با طرح واره ناسازگار اولیه رابطه منفی دارد. از سویی، نتایج حاصل از الگوی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده و ابعاد کمال گرایی از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه پیش بینی و تبیین شده است (90/0=GEI، 066/0=RSMEA).
طراحی ابزار پایا و روا برای تعیین عوامل انگیزشی موثر بر یادگیری دانشجویان پزشکی؛ براساس مدل انگیزشی کلر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: شناخت انگیزه های یادگیری در دانشجویان پزشکی از عوامل مهم و موثر در ارتقای سطح آموزش پزشکی است. هدف این پژوهش، بررسی انگیزه های یادگیری دانشجویان پزشکی مقطع علوم پایه بر اساس مدل انگیزشی کلر بود.
روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در 308 دانشجوی مشغول به تحصیل در نیمسال دوم 91-1390 در مقطع علوم پایه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که براساس مدل انگیزشی جان کلر طراحی شده بود. پرسش نامه در 4 محور جلب توجه، تناسب، اطمینان و رضایت با 20 سئوال طراحی شد. روایی صوری و محتوایی و پایایی پرسش نامه (83/0) مورد تایید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و آزمون های T استیودنت و مجذور کای تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین نمره دانشجویان از پرسش نامه انگیزشی کلر در محدوده 20 تا 77 بود. میانگین نمره کل دانشجویان دختر به طور معنی داری پایین تر از دانشجویان پسر بود (01/0=p). عوامل انگیزشی مرتبط با تناسب در دختران دانشجو نقش مهم تری در افزایش انگیزه آنها برای یادگیری، نسبت به پسران داشتند (01/0=p). نمره دانشجویان از پرسش نامه انگیزشی ارتباطی با سن و تعداد ترم های گذشته از تحصیل آنها نداشت، اما ارتباط معکوس معنی داری با معدل دانشجویان مشاهده شد.
نتیجه گیری: طرح سئوال در شروع درس، استفاده از وسایل کمک آموزشی، صحبت از آینده و جنبه های معنوی و انسانی رشته پزشکی، واضح تربودن اهداف درس و دانستن اهداف آموزشی، خواندن مطالب مورد علاقه و چالش برانگیزبودن یک درس از مهم ترین عوامل انگیزشی مرتبط با یادگیری در دانشجویان پزشکی هستند.
طراحی و آزمودن الگویی از پیشایندها و پیامدهای مهم انگیزش شغلی در کارکنان شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منطقه اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگویی از پیشایندها و پیامدهای مهم انگیزش شغلی طراحی و روی یک نمونه 652 نفری از کارکنان شرکت ملی نفت مناطق نفتخیز جنوب منطقه اهواز آزموده شد. الگوی پیشنهادی انگیزش شغلی پنج لایه را در بر می گیرد که از لایه اول تا پنجم به ترتیب شامل پیشایندهای دور (متغیرهای صفات انگیزشی، محدودیت های رویه ای و دشواری هدف)، پیشایندهای نزدیک (متغیرهای اخلاق کار اسلامی، خشنودی از درآمد، نیازهای اساسی روانشناختی، خودکارآمدی، ویژگی های شغل و امنیت شغلی)، متغیر انگیزش شغلی، پیامدهای نزدیک (متغیرهای خشنودی شغلی، دلبستگی شغلی، تعهد سازمانی، تلاش و قصد ترک شغل) و پیامدهای دور (متغیرهای عملکرد شغلی و فشار روانی شغلی) می باشد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از رویکرد دو مرحله ای اندرسون و گربینگ (1988) در الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس نرم افزار AMOS ویراست 7 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی و تعیین معنی داری آنها نیز از روش بارون و کنی (1986) و آزمون سوبل (1982) استفاده گردید. گرچه تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازش الگو را با داده ها مورد حمایت قرار دادند، اما مقایر برخی از شاخص های برازندگی حاکی از آن بود که الگو نیاز به بهبود دارد. در نتیجه، با حذف مسیرهای غیرمعنی دار و اضافه نمودن چند مسیر جدید برازش بسیار خوب الگوی نهایی با داده ها حاصل گردید. استفاده از آزمون تفاوت مجذور کای نیز روند بهبود الگوی نهایی را مورد تایید قرار داد.