فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
" بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان ایلام"(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: اختلالات رفتاری طیف وسیعی از مشکلات دوران کودکی را تشکیل می دهد که شیوع آن در مناطق مختلف ایران و جهان دارای نوسانات بسیاری است. پژوهش حاضر به بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان ایلام می پردازد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی و مقطعی است که جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی استان ایلام در سال تحصیلی 84-1383 تشکیل می دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر 1546 دانش آموز بود که با استفاده از فرمول حجم نمونه و براساس شیوه نمونه گیری طبقه ای برحسب جنسیت، منطقه و محل زندگی و پایه تحصیلی و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. از پرسشنامه راتر فرم معلم به عنوان ابزار غربالگری و فرم مصاحبه تشخیصی روانپزشکی برای دانش آموزانی که در آزمون راتر نمره بالاتر از نقطه برش داشتند، جهت تأیید تشخیص استفاده گردید. برای تحلیل داده ها آزمون خی دو مورد استفاده قرار گرفت
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان ایلام 2/10 درصد می باشد. میزان شیوع در پسران بیشتر از دختران، در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی و در پایه تحصیلی سوم بیشتر از سایر پایه های تحصیلی است. همچنین نتایج میزان شیوع برحسب زیرگروه های طبقات تشخیصی اختلالات رفتاری آزمون راتر نشان داد که اختلال ناسازگاری اجتماعی بیشترین و اختلال رفتارهای ضداجتماعی کمترین میزان شیوع را داشتند و در بین عوامل جمعیت شناختی، تحصیلات والدین، طلاق والدین و سابقه بیماری روانی در خانواده با بروز اختلالات رفتاری در کودکان رابطه معناداری داشتند .
نتیجه گیری: میزان شیوع اختلالات رفتاری در استان ایلام در مقایسه با سایر پژوهشهای انجام گرفته در داخل و خارج از کشور در دامنه متوسط قرار دارد.
"
بررسی رابطه بین خودکارآمدی،حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روان در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است.روش: این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش 300 دانشجوی دختر و پسر (210 دختر و 90 پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 84-85 را تشکیل می دادند، که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند و به کمک پرسشنامه های خودکارآمدی شرر (1982)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (1986)، پرسشنامه اضطراب امتحان (1375)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و t مستقل تحلیل شده اند.یافته ها: این بررسی نشان داد که رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان و نیز رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان مثبت بوده و رابطه بین اضطراب امتحان و سلامت روان منفی است. همچنین دریافتیم که بین میانگین های خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان در دو جنس، تفاوتی وجود ندارد، با این وجود میانگین سلامت روان دانشجویان پسر بطور معنی داری پایین تر از میانگین سلامت روان دانشجویان دختر است.نتایج: به طور کلی نتایج پژوهش نشان دادند که خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در ارتقا سلامت روانی موثر بوده و اضطراب امتحان سلامت روانی را کاهش می دهد.
بررسی عوامل موثر بر خودباوری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی عوامل موثر بر خودباوری دانش آموزان، از 410 دانش آموز پسر مدارس متوسطه گوگان 200 دانش آموز به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های ویژگیهای فردی ـ خانوادگی، خودباوری (محقق ساخته)، شیوه های مقابله ای ایندلر و پارکر و ویژگیهای شخصیتی نئو (NEOFFI) جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای آماری واریانس یک راهه، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام نشان داد دانش آموزان دارای فعالیتهای ورزشی و هنری و برنامه ریزی منظم از خودباوری بالاتری در مقایسه با دانش آموزان فاقد فعالیتهای ورزشی و هنری و برنامه ریزی برخوردارند. همچنین نتایج نشان داد به غیر از اعضای خانواده، رابطه دیگر متغیرها (شیوه های تربیتی، شیوه های مقابله، دلپذیر بودن، برونگرایی، پیشرفت تحصیلی، میزان تحصیلات والدین و درآمد) با خودباوری معنی دار می باشد و در بین متغیرهای مورد بررسی متغیرهای تعداد اعضای خانواده و میزان مطالعه متغیرهای پیش بینی کننده در مدل رگرسیون نبودند.
تأثیر بازی های آموزشی رایانه ای بر پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر بازی های آموزشی رایانه ای بر پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان مقطع ابتدایی به اجرا در آمده است و از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، شبه تجربی است. جامعه آماری آن را 280 نفر از دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی مدرسه شاهد، در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می دهند. از میان آنها با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. گروه تجربی به مدت سه ماه در معرض بازی های آموزشی رایانه ای میشا و کوشا قرار داده شد و در مورد گروه کنترل روش تدریس معمولی به اجرا درآمد. آزمون خلاقیت تصویری تورنس و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان، ابزار اندازه گیری را تشکیل داده است. از آزمون تحلیل کوواریانس جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه تجربی از گروه کنترل به طور معنی داری از نمرات پیشرفت تحصیلی و خلاقیت بالاتری برخوردار است. از میان مؤلفه های خلاقیت (انعطاف پذیری، ابتکار، بسط و سیالی)، تنها در مورد مؤلفه های انعطاف پذیری و سیالی گروه آزمایش از گروه کنترل به طور معنی داری از نمرات بالاتری برخوردار بود.
خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد درمان شناختی _ رفتاری در مورد اختلال افسردگی نوجوانی (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی یکی از رایجترین اختلالات روانشناختی است که بـسیاری از رواندرمانگران به آن تـوجه ویـژه داشتهاند. در سالهای اخـیـر روشهای گونـاگونـی بـرای درمان اختلالات افـسردگی بهکار گرفته شده است. یافتههای پژوهشی، مبین نقش خانواده در بروز، نگهداری، و درمان نشانگان افسردگی است. همچنین در پژوهشهای مختلف، درمانهای شناختی _ رفتاری یکی از روشهای مناسب در درمـان اخـتلالات افـسردگـی تـشخیص داده شدهانـد. از ایـن رو، به کارگیری درمان شناختی _ رفتاری با تأکید بر خانواده به منزله روش درمانی مؤثری در درمان اختلالات افسردگی مطرح شده است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر مطالعة تأثیر درمان شناختی _ رفتاری با تأکید بر خانواده بر درمان اختلال افسردگی است. روش پژوهش حاضر مطالعة موردی است و دادهها از طریق مصاحبة بالینی و آزمونهای روانشناختی جمع آوری شده اند. در این پژوهش یـک آزمودنی 17 سالة افسرده شدید با روش ترکیبی فنون شناختی _ رفتاری با تـأکید بر خانواده درمانـی درمان شد. نـتایج مبین کارآیی این روشها در درمان افسردگی است. همسویی و عدم همسویی یـافته ها بـا نـتایج سایر پـژوهشها در پـایـان مـورد بـحث واقـع شده است.
تاثیر نشانگان پیش از قاعدگی بر عملکرد حافظه روزمره و رویدادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سندرم قبل از قاعدگی بر حافظه روزمره (حافظه در دنیای واقعی) و حافظه رویدادی (در دو مرحله یاد آوری آزاد و بازشناسی)، پرداخته است. این پژوهش به عنوان یک پژوهش آزمایشی و میدانی بر روی 60 خانم مبتلا به این سندرم بامیانگین سنی 33 سال اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس درون موردی (تحلیل کوواریانس) و آزمون (t) گروههای همبسته، مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. سندرم قبل از قاعدگی با تاثیر منفی بر روی عملکرد حافظه، به نوعی موجب کاهش در عملکرد حافظه روزمره و سپس افت در عملکرد حافظه رویدادی خصوصاً در مرحله یاد آوری آزاد همراه بود. نه تنها سندرم قبل از قاعدگی به عنوان نوعی اختلال، در نوسانات خلقی و زوال حافظه مؤثر است، بلکه بیشترین تاثیر آن در افت عملکرد حافظه روزمره و سپس حافظه رویدادی قابل طرح است. بنابراین کنترل و درمان عوارض جسمی و روانی این سندرم به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات زنان به منظور بهبود کارکردهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی پیشنهاد می گردد.
بررسی رابطه بین میزان فعالیت های پرورشی مدارس و ابعاد هویتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمک به رشد ابعاد گوناگون هویت دانش آموزان، از جمله هویت فردی، هویت اجتماعی و هویت دینی از رسالت های محوری امور تربیتی یا پرورشی است. در سندهای اخیر وزارت آموزش و پرورش که حاصل بازاندیشی ها و طرح های تحولی دهه اخیر است به کرات و در بندهای مهم روی واژه «هویت» تأکید شده است. بنابراین حوزه ای از پژوهش های کاربردی می تواند به توصیف و پایش وضعیت ابعاد هویت دانش آموزان و همچنین تبیین و توصیف رابطه بین فعالیت های گوناگون حوزه تعلیم و تربیت و ابعاد هویتی دانش آموزان مربوط باشد. در همین راستا پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین فعالیت های پرورشی مدارس استان خراسان شمالی و ابعاد هویت فردی دانش آموزان طراحی و اجرا شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 24 مدرسه بود که به شیوه تصادفی، مرحله ای انتخاب شدند. در بین این 24 مدرسه سهم متغیرهای جنسیت (دختر و پسر)، منطقه (روستایی و شهری) و مقطع (راهنمایی و دبیرستان) برابر بود. در هر مدرسه از بین کلاس های سوم، یک کلاس به عنوان خوشه انتخاب شد که در مجموع حدود 540 دانش آموز استان را شامل می شدند. به هر یک از این دانش آموزان چند پرسشنامه داده شد. پرسشنامه های مربوط به ابعاد هویت (فردی، اجتماعی و دینی). به مربیان پرورشی مدارس مذکور نیز پرسشنامه ای در جهت ارزیابی میزان فعالیت مدرسه در سال تحصیلی 89-90 ارائه شد. یافته های پژوهش در وهله اول نشان داد که دانش آموازن از بعد هویت فردی از وضعیت مطلوبی برخوردارند؛ اما در بعد هویت اجتماعی و دینی اگرچه میانگین نمره آنها بالاتر از متوسط بود اما با وضعیت مطلوب فاصله داشت. به گزارش مربیان پرورشی، سطح فعالیت پرورشی 34% مدارس بالاست و حدود همین مقدار در حد متوسط و پایین است؛ که نمی تواند خیلی مطلوب ارزیابی شود. در این میان، مدارس دخترانه از پسرانه، و مدارس شهری از روستایی عملکرد بهتری دارند. در رابطه با محور اصلی این پژوهش، تحلیل داده ها نشان داد که در حالت کلی، بین میزان فعالیت پرورشی مدرسه و سه بعد هویتی فردی، اجتماعی، و دینی، تنها بین فعالیت های پرورشی و هویت اجتماعی رابطه مثبت معنادار مشاهده شد و در دو مورد دیگر رابطه معناداری مشاهده نشد. بررسی همین رابطه به تفکیک متغیرها نشان داد که از مجموع24 رابطه، در 19 مورد رابطه معنادار مشاهده نشد، 3 مورد رابطه منفی را نشان داد و تنها در 2 مورد رابطه مثبت مشاهده شد. و این می تواند به معنای آن باشد که فعالیت های پرورشی سهم به سزایی در شکل گیری ابعاد هویتی دانش آموزان نداشته اند.توجه و نظارت بیشتر به مدارس پسرانه و روستایی از جمله پیشنهادهای پایانی این پژوهش است.
مقایسه کیفیت زندگی (و ابعاد آن) در زنان مطلقه و غیرمطلقه و رابطه آن با ویژگیهای جمعیت شناختی در شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه کیفیت زندگی زنان مطلقه و غیرمطلقه در شهر شیراز و بررسی رابطه بین ویژگیهای جمعیت شناختی زنان مطلقه با کیفیت زندگی آنها بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهر شیراز که تا 24 ماه قبل از اجرای تحقیق، حکم قطعی طلاق آنها صادر گردیده بود و نیز کلیه زنان غیرمطلقه ساکن شهر شیراز تشکیل دادند. بدین منظور 65 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان زنان مطلقه و 63 نفر از میان زنان غیرمطلقه که از نظر ملاک های سن، تحصیلات و مکان زندگی با زنان مطلقه همتا شده بودند، انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه 26 سوالی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (68/0=α) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته بود. داده های تحقیق با استفاده از تحلیل آماری t و F و برنامه کامپیوتری SPSS11.5 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات کلیه ابعاد کیفیت زندگی (سلامت فیزیکی، روان شناختی، روابط اجتماعی و محیط زندگی) زنان مطلقه به طور معناداری کمتر از زنان غیرمطلقه است (01/0P<).همچنین در تحلیل داده ها از بین متغیرهای جمعیت شناختی، متغیر سن (در 2 بعد روان شناختی (01/0P<) و روابط اجتماعی(05/0P<)) و تحصیلات رابطه معناداری با ابعاد کیفیت زندگی زنان مطلقه داشت، اما رابطه بین سایر متغیرهای جمعیت شناختی و کیفیت زندگی معنادار نبود (05/0P>).
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر آموزش روان درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی بر رضایت زناشویی زنان و مردان متأهل انجام گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه شاهد است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره الفبای زندگی در بهار و تابستان سال 1389 بودند. نمونه پژوهش شامل 32 زن و مرد متأهل بود که از بین داوطلبین شرکت در پژوهش، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. زنان و مردان متأهل گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه تحت آموزش به شیوه روان درمانی مبتنی برکیفیت زندگی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه رضایت زناشویی Enrich بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS و روش آماری تحلیل کواریانس و Mancova تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین نمرات رضایت زناشویی گروه آزمایش و شاهد در مرحله پس آزمون وجود داشت (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که کیفیت زندگی درمانی نمرات آزمودنی های گروه آزمایش و شاهد را در پس آزمون در ابعاد تحریف آرمانی، رضایت زناشویی، روابط، حل تعارض، اوقات فراغت و جهت گیری مذهبی افزایش داده است (05/0 < P) و تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات گروه شاهد و آزمایش در مرحله پس آزمون در ابعاد مدیریت مالی، رابطه جنسی، شیوه فرزندپروری، خانواده و دوستان و مساوات طلبی نقش ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر، شاهدی بر مفید و مؤثر بودن روان درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی، در مداخلات خانواده است.
تاثیر آموزش مهارت های هیجانی- اجتماعی در رشد این مهارت ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای هیجانی- اجتماعی به معلمین زن و مرد در رشد مهارتهای هیجانی- اجتماعی آنان پرداخت.
روش: مطالعه از نوع طرحهای آزمایشی است که در آن 68 معلم پایههای چهارم و پنجم ابتدایی با حداقل 10 سال سابقه تدریس و مدرک لیسـانس بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل (18 زن و 16 مرد) و آزمایش (20 زن و 14 مرد) قرار گرفتند. ابزار سنجش مهارتهای هیجـانی- اجتمـاعی، پرسشنامه هوش هیجانی- اجتماعی بار- ان بود که دارای 90 گویه و 5 عامل درونفردی، بینفردی، سازگاری، مدیریت استرس و خُلق عمومی است که توسط سموعی هنجاریابی شده است. مهارتهای هیجانی- اجتماعی در 10 جلسه 2ساعته در حوزه مهارتهای درونفردی و بینفردی آموزش داده شد.
یافتهها: عملکرد گروه آزمایش در مهارتهای هیجانی- اجتماعی کلی و خردهمولفههای آن نسبت به عملکرد گروه کنترل بیشتر و تفاوت بین دو گروه معنیدار است. این نتایج پس از 4 ماه در مهارتهای هیجانی- اجتماعی کلی و خردهمولفههای آن، کاهش معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: طراحی برنامههایی برای آموزش معلمان میتواند کمک بالقوه سودمندی برای رسیدن به ابعاد گوناگون هوش هیجانی- اجتماعی نماید. نخستین گام در اجرای برنامههای یادگیری هیجانی- اجتماعی، درگیر نمودن معلمان با این مهارتها و رشد توانمندیهای هیجانی- اجتماعی آنان است. "
مقایسه اثر رقابت فردی ، تلاش فردی و رقابت گروهی در پیشرفت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
یکی از ایرادهای نظام آموزشی ما این است که دانش آموزان یک کلاس را نسبت به یک دیگر ارزیابی می کنند. عیب این سنجش آن است که افراد پس از مدتی کوتاه در کلاس در دسته های قوی، ضعیف و متوسط طبقه بندی می شودند و گروه ضعیف به زودی احساس می کند که قدرت مطرح کردن خود را در کلاس ندارد؛ بنابراین، انگیزه ای برای کار و تلاش در اعضای آن گروه وجود نمی آید. بر این اساس، ارایه راهبردهای موثر جهت پیش گیری از افت تحصیلی دانش آموزان از طریق توجه به تفاوت های فردی و ایجاد انگیزش در کلاس درس، ضروری به نظر می رسد.
پژوهش حاضر به منظور مقایسه تاثیر روش های رقابت فردی، تلاش فردی و رقابت گروهی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان صورت گرفته است. 195 دانش آموز دختر پایه اول دبیرستان از منطقه 11 آموزش و پرورش شهر تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و از طریق آزمون های معلم ساخته مستمر و پایانی مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان می دهد که
1.اثر بخشی روش تلاش فردی بیشتر از روش رقابت فردی است؛ زیرا هر فرد نسبت به خودش سنجیده می شود پس، امیدواری او برای تلاش و کوشش و این امید و تشویق، او را به برداشتن گام های استوار و فعالیت مستمر وادار می کند.
2.اثر بخشی روش رقابت فردی کمتر از روش رقابت گروهی است؛ زیرا در روش رقابت فردی، نمره های درسی و پیشرفت های تحصیلی دانش آموزان نسبت به دیگران ارزش یابی می شود و به تفاوت های فردی که امری کاملا طبیعی است، توجه نمی شود. از سوی دیگر، در روش رقابت گروهی بین اعضای گروه همکاری و تعاون وجود دارد و در صورت شکست گروه، ناراحتی های ناشی از آن به جای تحمیل به یک فرد، در بین اعضای گروه تقسیم می شود.
3.بین میزان اثر بخشی روش رقابت گروهی و روش تلاش فردی اختلاف معناداری وجود ندارد ولی روش تلاش فردی به دلیل اهمیت دادن به علایق و رغبت های دانش آموز و تامین بهداشت روانی او، بر روش رقابت گروهی ارجحیت دارد. در عین حال، در صورت استفاده از رقابت، دست کم، باید روش رقابت گروهی جایگزین روش رقابت فردی شود.
تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی ـ اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی ـ اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود. آزمودنیها 60 دانشآموز بودند که بهصورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب و به دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار اندازهگیری این پژوهش عبارتاند از آزمون شخصیتی کالیفرنیا (CPI)، پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AGQ) و مقیاس خود ابرازی نوجوانان (ASA) که پیشآزمون برای هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش 20 جلسه یکساعته تحت آموزش مهارتهای اجتماعی قرار گرفت. پس از اعمال مداخله بار دیگر از هر دو گروه آزمون به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش سازگاری فردی ـ اجتماعی، کاهش پرخاشگری و افزایش ابراز وجود در دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود.
"
بررسی رابطه پنج عامل شخصیتی NEO-FFI با رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیت و رضایت زناشویی بود. جامعه آماری تحقیق، مردان و زنان متأهل شهر تبریز بودند که از بین آنها160 نفر(80 زن و 80 مرد) با روش نمونه گیری چندمرحله ای (تصادفی + خوشه ای) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (47 سؤالی) و پرسشنامه شخصیت (60سؤالی ) NEO-FFI جمع آوری شدند. تحلیل داده ها در ابتدا با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و سپس تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که رابطه معناداری بین ویژگی های شخصیت و رضایت زناشویی وجود دارد. از بین ابعاد شخصیت روان رنجورخویی و پذیرا بودن به ترتیب سهم بیشتری در پیش بینی متغیر رضایت زناشویی داشتند.
تاثیر آموزش الگوی یادگیری اجتماعی بر عزت نفس، اعتماد به نفس، رفتارهای خودابرازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاس سوم دوره راهنمایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عزت نفس، اعتماد به نفس و رفتارهای خود ابرازی نقش اساسی در سلامت روان ایفا می کنند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر آموزش الگوی یادگیری اجتماعی بر سازه های روان شناختی فوق در دانش آموزان مقطع راهنمایی استان چهارمحال و بختیاری بود. مواد و روش ها: این پژوهش به صورت نیمه تجربی طراحی شد و پس از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی بر روی دانش آموزان کلاس های دخترانه و پسرانه پایه سوم دوره راهنمایی استان چهارمحال و بختیاری (304 نفر) در سال تحصیلی 86-85 انجام شد. پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت، اعتماد به نفس برن رویتر (فرم کوتاه)، رفتارهای خود ابرازی وامونز و معدل نمرات به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله اجرا و الگوی یادگیری اجتماعی به روش مشارکتی و فعال طی 15 جلسه با استفاده از روش آموزش مهارت های اجتماعی به گروه آزمایش ارایه شد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چند متغیره و واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: میانگین نمرات عزت نفس، اعتماد به نفس، رفتارهای خود ابرازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معنی داری بهبود یافته بود (P<0.01)؛ ولی رابطه معنی داری بین اثربخشی آموزش الگوی یادگیری اجتماعی با مناطق مختلف آموزشی و جنسیت مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش موید تاثیر و پایداری اثر ارایه آموزش الگوی یادگیری اجتماعی صرف نظر از جنسیت و مناطق آموزشی مختلف بر برخی از سازه های روان شناختی خود و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود.
ابعاد کمال گرایی و الگوهای شخصیتی وسواسی – ناخوددار و خود دوستدار
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ابعاد سه گانه کمال گرایی شمال کمال گرایی خودمدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی جامعه مدار با دو الگوی شخصیت وسواسی – ناخوددار و خود دوستدار انجام گرفت.
دویست و یازده دانشجوی مقطع کارشناسی رشته های مختلف دانشگاه فردوسی مشهد (138 دختر و 73 پسر) در این پژوهش شرکت کردند از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس چند بعدی کمال گرایی (MPS) و پرسشنامه سنجش اختلالات شخصیت میلون (MCMI-II) را تکمیل کنند. از روشهای آماری ضرایب همبستگی، تحلیل رگرسیون و آزمون t جهت تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کمال گرایی دیگر مدار و دو الگوی شخصیت وسواسی – ناخوددار و خود دوستدار رابطه مستقیم معناداری وجود دارد.
بعلاوه، کمال گرایی دیگر مدار می تواند واریانس متغیرهای الگوی شخصیت خود دوستدار و وسواسی – ناخوددار را به صورت معنی داری تبیین کند. هم چنین بین نمرات دختران و پسران دانشجو از لحاظ ابعاد سه گانه کمال گرایی و دو الگوی شخصیتی ذکر شده تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج و پیامدهای پژوهش حاضر، در این مقاله، تبیین و تشریح خواهد شد.
بررسی رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت و افسردگی در دانشجویان دانشگاه های پیام نور شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شبکه جهانی اینترنت، به عنوان یکی از برجسته ترین فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی، نمایانگر پیشرفت فناورانه انسان امروزی است که نقش آن در ایجاد تغییرات اجتماعی غیر قابل چشم پوشی است. هدف پژوهش، بررسی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت و افسردگی در بین دانشجویان بود.
مواد و روش ها: نوع مطالعه، مقطعی از نوع همبستگی بود که به صورت پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان اصفهان تشکیل دادند. ابتدا رشته های موجود در دانشگاه پیام نور به سه گروه علوم انسانی، فنی مهندسی و پایه تقسیم بندی شد و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 345 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از پرسش نامه استاندارد افسردگی Beck، اعتیاد به اینترنت Young و پرسش نامه محقق ساخته استفاده از شبکه های اجتماعی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری همبستگی توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین استفاده از شبکه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت با ضریب 147/0 و سطح معنی داری 010/0 رابطه معنی داری وجود داشت، ولی بین استفاده از شبکه های اجتماعی و افسردگی با ضریب 55/0 و سطح معنی داری 332/0 رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین بین استفاده از شبکه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت بر اساس متغیرهای جنسیت، سن و گروه تحصیلی، تفاوت معنی داری وجود داشت که این تفاوت در بین گروه های سنی و دختران و پسران معنی دار نبود، ولی در بین گروه های تحصیلی، اعتیاد به اینترنت در رشته های گروه علوم پایه کمتر از سایر رشته ها در گروه های علوم انسانی و فنی مهندسی بوده است.
نتیجه گیری: استفاده از اینترنت به دلیل جذابیت های کاذبی که برای کاربران ایجاد می کند، به آرامی آن ها را به خود معتاد می سازد و می تواند نیازهای روانی و هیجانی آن ها را تأمین نماید. بنابراین جایگزین نمودن شبکه های اجتماعی روی اینترنت به جای حضور و تعامل با افراد در دنیای واقعی، باعث خواهد شد که ارتباطات اجتماعی و عاطفی کاربران مختل شود.
تحلیل محتوای کیفی در آیین پژوهش: ماهیت، مراحل و اعتبار نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در عمده روش های کیفی از تحلیل محتوای کیفی استفاده می شود، با این حال هنوز توضیحی روشن از این روش وجود ندارد. در این مقاله روش تحلیل محتوای کیفی در بستر روش های پژوهش کیفی مورد بررسی قرار می گیرد. این روش در برابر تحلیل محتوای کمی قرار می گیرد و بیشتر از شمارش کلمات و اصطلاحات آشکار متن، با الگوها و مضامین نهان متون سر و کار دارد. به طور کلی تحلیل محتوای کیفی با واکاوی مفاهیم، اصطلاحات، و ارتباطات بین این مفاهیم سعی در استنباط و آشکار کردن الگوهای نهان در مصاحبه ها، مشاهدات و اسناد مکتوب دارد. ابتدا تعریفی از محتوا و تحلیل محتوا ارائه شده و سپس کاربردها، مراحل، رویکردها، نمونه گیری، واحد تحلیل و در انتها نحوه بررسی اعتبار نتایج (باورپذیری، وابستگی، انتقال پذیری، تائید پذیری) به دست آمده از این روش آمده است. همچنین به این سؤال جواب داده خواهد شد که تحلیل محتوا روش یا تکنیک است. به طور کلی می توان تحلیل محتوا را به دو شیوه اصلی استقرایی و قیاسی در سه گام آمادگی، سازماندهی و گزارش انجام داد.
بررسی رابطه هوش هیجانی ، یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف کلاس با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی، یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف کلاس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه اول دبیرستان است. جامعه آماری مورد مطالعه دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان شهرستان قروه است که تعداد 120 نفر از آن ها به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات متغیرها و عوامل از آزمون های هوش هیجانی سیبر یا شرینگ (Sibrya shering) در سال 1995، راهبردهای خودتنظیمی پینتریج و دی گروت
(Pintrich، p. r & degroot) سال 1990 و ساختار هدف کلاس میگدلی (Migdley) سال 2000 به دست آمد. داده های حاصل از آزمون ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، نتایج تحقیق بیانگر آن است که:
اولاً: رابطه معناداری در سطح 05/0 بین هوش هیجانی، یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف کلاس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد، که بیش ترین و کم ترین میزان همبستگی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب مربوط به متغیر های یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف عملکرد گریز کلاس است. دوماً متغیر های هوش هیجانی، یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف کلاس قادر به تبیین 365/0 کل واریانس متغیر پیشرفت تحصیلی هستند و این مقدار در سطح 05/0 معنادار است و بیش ترین و کم ترین ضریب رگرسیونی β مربوط به متغیر های یادگیری خود تنظیمی و ساختار هدف عملکرد گریز کلاس هستند.