فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۰۱ تا ۶٬۸۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هوش منطقی- ریاضی از نیازهای فراگیر زندگی مدرن امروزی برای مقابله با انواع گوناگونی از موقعیت های محاسبه ای و حل مسئله به شمار می آید. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مناطق مغزی مرتبط با مهارت های اصلی هوش منطقی- ریاضی (محاسبات، استدلال منطقی و استراتژی های بازی) با استفاده از تصویر سازی تشدید مغناطیس کارکردی بود. روش: روش این پژوهش یک طرح میان- موردی بود. از میان ۲۸ داوطلب زن و مرد ۱۸ سال به بالا که در سال ۱۳۹۹ به آزمایشگاه نقشه برداری مغز مراجعه کردند، یک آزمودنی با هوش منطقی-ریاضی خیلی بالا به روش هدفمند و با استفاده از مقیاس ارزیابی رشدی هوش های چندگانه انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، تکالیف محاسبات، شطرنج و استدلال منطقی بود. همچنین از تصویر سازی تشدید مغناطیس کارکردی جهت بررسی مناطق مغزی استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPM نسخه ۱۲، پیش پردازش و آنالیز آماری شدند. یافته ها: یافته ها، فعال سازی عصبی مشابهی را بین مهارت های محاسبات، استدلال منطقی و بازی شطرنج در مناطق پیشانی و آهیانه ای نشان داد. همچنین فعالیت قابل توجهی را نیز در نواحی مخچه، اینسولا، شکنج کمربندی، پیش گوه، شکنج پیش و پس مرکزی، شکنج دوکی شکل و شکنج فوق حاشیه ای نشان می دهد که در هر سه مهارت چشمگیر بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که الگوهای فعال سازی عصبی در هر مهارت، دارای پایه های عصبی منحصربه فردی بوده، با این وجود با سایر مهارت های هوش منطقی- ریاضی، دارای الگو های مشترک نیز می باشند. این الگو های مشترک و منحصر به فرد، معماری عصبی بی همتایی را در حمایت از نظریه هوش های چندگانه، به عنوان یک مدل علمی از هوش انسان ارائه می دهند.
بررسی مدل ساختاری رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و سبک های دفاعی با کیفیت زندگی و با میانجی گری ناگویی هیجانی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۳۰۶-۲۲۸۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: با توجه به اینکه فشارخون بالا یکی از مهم ترین تهدیدکننده های سلامت روان و کیفیت زندگی به شمار می رود؛ ازاین رو، بررسی عوامل مهم روانشناختی همچون تنظیم شناختی هیجان و سبک های دفاعی مورد استفاده توسط افراد مبتلا به فشار خون بالا و تأثیر این متغیرها بر کیفیت زندگی آنها، می تواند در بهبود وضعیت روانشناختی این بیماران کمک کننده باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل ساختاری رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و سبک های دفاعی با کیفیت زندگی با میانجی گری ناگویی هیجانی در بیماران مبتلا به فشار خون بالا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل 700 بیمار مبتلا به فشارخون بالا که در فصل بهار و تابستان سال 1398 به بیمارستان قلب شهر شیراز مراجعه کردند، بود. از بین آنها 480 بیمار انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2007)، پرسشنامه سبک های دفاعی انروز و همکاران (1993)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو تایلر و همکاران (1994) بود. داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، رگرسیون خطی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS25 و لیزرل 8/8 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: متغیرهای تنظیم شناخت هیجان و سبک های دفاعی رابطه معناداری را با متغیر کیفیت زندگی با میانجی گری ناگویی هیجانی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا نشان دادند (0/001 >P). نتیجه گیری: استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نوع سبک های دفاعی برای غلبه بر ناگویی هیجانی توسط افراد مبتلا به فشارخون بالا، می تواند کیفیت زندگی این افراد را تحت تأثیر قرار دهد.
وارسی باورهای انگیزشی ناکارآمد براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۳۵۸-۲۳۴۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: از آنجا که باورهای انگیزشی ناکارآمد باعث بوجود آمدن مشکلاتی در زندگی تحصیلی دانش آموزان می شود. شناخت عوامل تشکیل دهنده آن اهمیت فراوانی دارد. مسئله این است که، ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺸ کیﻞدﻫﻨﺪه و اﺛﺮﮔﺬار ﺑﺮ باورهای انگیزشی ناکارآمد دانش آموزان شامل چه عواملی است؟ هدف: وارسی باورهای انگیزشی ناکارآمد بر اساس نظریه داده بنیاد ﺑﻮد. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اول شهرستان فردوس که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بوده اند و از نظر تحصیلی عملکرد ضعیفی داشتند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) انتخاب و ﺑﺎ اﺳ ﺘﻔﺎده از مصاحبه ﻧیﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎریﺎﻓﺘﻪ از نوع توصیفی / تفسیری (والش، ادواردز و فراسر، 2007) ﻣﻮرد ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺮ اﺳﺎس ﺳﻪ روش کﺪﮔﺬاری ﺑﺎز، ﻣﺤﻮری و اﻧﺘﺨﺎﺑﻰ (استراوس و کوربین، 2015) اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. یافته ها: یﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﺗﺤﻘیﻖ ﻧﺸﺎن داد کﻪ عوامل اثرگذار بر باورهای انگیزشی ناکارآمد عوامل رفتاری، انگیزشی، هیجانی، شناختی و فردی، آموزشگاهی و خانوادگی می باشد که برخی از این عوامل، متغیرهای زمینه ای، علی و برخی دیگر در نقش متغیرهای محیطی ظاهر شدند. دیدگاه مناسب والدین و کارکنان مدرسه به دانش آموز، ارزیابی مناسب از موقعیت های استرس زا مرتبط با امتحان، استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی جزء راهبردهایی برای مواجهه با باورهای انگیزشی ناکارآمد و مؤلفه های نامطلوب آموزشگاهی، خانوادگی و فردی جزء پیامدهای باورهای انگیزشی ناکارآمد دانش آموزان بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد نتایج این پژوهش می تواند در تدوین ابزارها در شناسایی باورهای انگیزشی ناکارآمد و تدوین برنامه های مداخله ای به منظور بهبود این باورها مفید باشد.
الگوی ساختاری درد ادراک شده بر اساس سیستم های مغزی/رفتاری و حمایت اجتماعی با میانجیگری تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
31 - 11
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی ساختاری درد ادراک شده براساس سیستم های مغزی/رفتاری و حمایت اجتماعی با میانجیگری تحمل پریشانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام بیماران مبتلا به میگرن مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی و دو کلینیک مغز و اعصاب در شهر تهران در سال 1399 بود که از میان آنها 374 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس سیستم های بازداری/فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994)؛ مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)؛ مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) و پرسشنامه دردهای مزمن محمدیان (1374) بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر یافته ها حاکی از برازش الگوی ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین سیستم فعال ساز رفتاری و درد ادراک شده منفی بود (001/0=P، 109/0-=β). درنهایت ضریب مسیر غیرمستقیم بین حمایت اجتماعی ادراک شده و درد ادراک شده منفی بود (001/0=P، 145/0-=β). نتیجه گیری: به نظر می رسد حمایت اجتماعی ادراک شده و نظام فعال ساز رفتاری انگیزه فرد را برای تحمل پریشانی ناشی از درد با هدف کاهش آن فراهم می آورند. براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر مداخلاتی که تظاهرات سیستم های مغزی/ رفتاری را تعدیل می کنند و فراهم آوردن گروه های حمایتی در جهت ارائه حمایت اجتماعی به بیماران مبتلا به درد میگرن پیشنهاد می شود.
نقش خوش بینی بر سلامت روان و رشد پس از آسیب پرستاران بخش کرونایی با میانجی گری تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
50 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت روان مثبت و رشد پس از آسیب در پرستاران بخش مراقبت بیماران کرونایی بر اساس خوش بینی و با در نظر داشتن نقش میانجی تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شهر اصفهان که در بیمارستان های مراقبت از بیماران کرونایی مشغول به کار بودند می باشد؛ که از بین آن ها 230 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده جهت گیری زندگی (شی یر و کارور، 2015)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2006)، تاب آوری (اسکوماچر و همکاران، 2005)، رشد و تکامل پس از آسیب (تدسچی، 1996) و سلامت روان مثبت (لوکات، مارگرف، لوتز، واندر ولد و بکر 2016) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 23 و ایموس نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خوش بینی هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق راهبرد تنظیم شناختی هیجان سازش یافته و تاب آوری بر رشد پس از آسیب (408/0=β، 01/0>P) و سلامت روان مثبت (381/0=β، 01/0>P) تأثیر مثبت دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش علاوه بر تلویحات کاربردی و نظری می تواند به عنوان الگویی مفید برای ارائه خدماتی مفید به پرستاران جهت فراهم سازی زمینه رشد و تکامل پس از آسیب و ارتقا سلامت روانی به کار گرفته شود.
بررسی اثربخشی تقویت اعتماد به نفس بر نگرش به ازدواج مجدد زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد یزد
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تقویت اعتماد به نفس بر نگرش به ازدواج مجدد زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد می باشد. مواد و روش کار: روش پژوهش شبه آزمایشی ازنوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. از جامعه آماری کلیه زنان مطلقه 20 تا 40سال تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهرستان یزد 24 نفر نمونه در قالب دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه نگرش به ازدواج بارتین و روزن استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل کواریانس چنین حاصل شد که باکنترل اثر پیش آزمون، آموزش اعتماد به نفس در زنان مطلقه بر نگرش آنها به ازدواج مجدد و مولفه های آن موثر بوده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش اعتماد به نفس سبب شده نگرش ایده آل گرایانه زنان مطلقه نسبت به ازدواج مجدد کمتر شود، سپس نگرش واقع گرایانه به ازدواج مجدد پیدا و در نتیجه نگرش بدبینانه آنها نسبت به ازدواج مجدد کمتر شود و در کل نگرش به ازدواج مجدد را بهبود بخشیده است. پیشنهاد می گردد سازمان هایی که با زنان مطلقه سر و کار دارند کارگاه هایی در زمینه افزایش اعتماد به نفس برای ایشان برگزار نمایند، که این امر سبب تغییر نگرش زنان مطلقه نسبت به ازدواج مجدد شده و علاوه بر افزایش تمایل به ازدواج، کیفیت زندگی مجدد را نیز بالاتر می برد.
رابطه بین کیفیت زندگی و سرسختی والدین با خودکارآمدی فرزندان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و سرسختی والدین با خودکارآمدی فرزندان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات بررسی پیمایشی، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره سوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹4 بود که با استفاده از فرمول کوکران ۳۵۰ نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی از بین مناطق تهران، منطقه ۱۳ از شرق، منطقه ۵ از غرب و منطقه ۱ از شمال، منطقه ۲۰ از جنوب تهران انتخاب شدند. بمنظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس خودکارآمدی شرر و مادوکس (۱۹۸۲)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه سرسختی والدین کیامرثی و همکاران (۱۳۷۷) تنظیم شده است، استفاده شد. به منظور تجزیه تحلیل داده ها از شاخصهای مرکزی و پراکندگی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۹ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای کیفیت زندگی والدین و سرسختی روان شناختی با خودکارآمدی فرزندان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 P<). همچنین بین دو متغیر سرسختی روان شناختی و کیفیت زندگی والدین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 P<). نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که کیفیت زندگی و سرسختی والدین به میزان ۹ درصد خودکارآمدی فرزندان را تبیین می کنند، که البته درصد کمی می باشد. به طور کلی، آموزش سرسختی روان شناختی و بهبود کیفیت زندگی والدین می تواند در خودکارآمدی و موفقیت فرزندان موثر بوده باشد.
معرفی مفهوم خردمندی در روانشناسی تربیتی و کاربردهای یادگیری آن با توجه به نظریه های آموزشی
حوزه های تخصصی:
مفهوم خردمندی در متون فلسفی و دینی دارای قدمتی دیرینه است، اما از حدود دو سه دهه اخیر این موضوع وارد مباحث و پژوهش های تجربی در عرصه های مختلف روان شناسی شده است. نظریه پردازان مختلف با توجه به جهت گیری فلسفی خود و حیطه ای که در روان شناسی بر آن متمرکزند، به تعریف این مفهوم پرداخته اند، ولی تاکنون تعریف مورد توافقی پدید نیامده است. روان شناسی تربیتی نیز با بهره گیری از این مفهوم، نظریه ها و شیوه هایی کاربردی برای آموزش این توانمندی یا فضیلت ارائه کرده است. این مقاله به طور خلاصه، به معرفی اجمالی نظریه های جامع و جدید در این زمینه، نظریه تعادلی خردمندی، پارادایم خردمندی برلین، و مدل سه بعدی خردمندی پرداخته و به برخی نظرها و یافته ها در زمینه آموزش خردمندی اشاره کرده است.
پیش بینی دلردگی زناشویی براساس انواع طرحواره های عشق و جهت گیری اهداف زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
90 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه پیش بینی فرسودگی زناشویی براساس انواع طرحواره های عشق و جهت گیری اهداف زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه افرادی که در سال 1398 برای حل مشکلات زناشویی به مراکز مشاوره شهر همدان مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل 210 نفر بود که به صورت نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز، پرسشنامه طرحواره عشق و پرسشنامه جهت گیری اهداف زناشویی کانزاس بود. تحلیل داده ها نشان داد بین فرسودگی زناشویی با جهت گیری اهداف زناشویی و طرحواره عشق ایمن رابطه منفی و بین فرسودگی زناشویی با طرحواره عشق کناره گیر، بی ثبات و غیرجدی رابطه مثبت وجود داشت. همچنین نتایج داده ها حاکی بود که بین جهت گیری اهداف زناشویی با طرحواره های عشق کناره گیر، بی ثبات و غیرجدی رابطه منفی و بین جهت گیری اهداف زناشویی با طرحواره عشق ایمن رابطه مثبت وجود داشت. بنابراین نتایج این پژوهش حاکی است که طرحواره های عشق و جهت گیری اهداف زناشویی بر زندگی زناشویی زوجین مؤثر است، پس استفاده از این نتایج می تواند برای پیشگیری و درمان فرسودگی زناشویی مفید باشد.
اثربخشی قصه گویی دیالکتیکی بر مهارت پرسشگری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
178 - 191
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی اجرای برنامه قصه گویی دیالکتیکی بر بهبود مهارت پرسشگری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر ارومیه پرداخته است. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون و همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 98-97 بوده است . از بین مدارس شهر ارومیه دو مدرسه (از یک مدرسه یک کلاس 30 نفری بعنوان گروه آزمایش و از مدرسه دیگر یک کلاس 30 نفری بعنوان گروه کنترل) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گروه کنترل، در ساعت مربوط به درس انشاء آموزش سنتی و برای گروه آزمایش، در ساعت مربوط به همین درس قصه گویی دیالتیک اجرا شد برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چند بعدی بک و جی ساپ استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که اجرای برنامه قصه گویی دیالکتیکی در بهبود پرسشگری دانش آموزان مؤثر است. آموزش قصه گویی با روش دیالکتیک در بهبود مهارت تفکر پرسشگری دانش آموزان نقش مهمی دارد. این روش آموزشی می تواند در مدارس کشور برای پرورش مهارت پرسشگری دانش آموزان مورد استفاده معلمان قرار گیرد.
بررسی رابطه ی بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی با هوش عاطفی مادران دارای کودکان اوتیسم شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی با هوش عاطفی مادران دارای کودکان اوتیسم شهر تبریز انجام گرفت . پژوهش حاضر براساس هدف از نوع کاربردی و براساس نحوه ی گردآوری داده های تحقیق از نوع همبستگی است . جامعه آماری پژوهش شامل مادران دارای کودکان اوتیسم شهر تبریز به تعداد 200 نفر بودند که از این تعداد 127 نفر با استفاده از جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند . ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی بهزیستی روانشناختی ریف (1989) ، پرسشنامه سازگاری اجتماعی پی کل و ویسمن (1999) و پرسشنامه هوش عاطفی بار - آن (1980) بود . برای تجزیه وتحلیل اطلاعات SPSS23 استفاده شد و برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندگانه استفاده شد . با توجه به نتایج پژوهش بین هوش عاطفی با سازگاری اجتماعی مادران دارای کودکان اوتیسم شهر تبریز رابطه وجود دارد ( P< 0/001 ,= 711 / 0 r ) ،بین هوش عاطفی با بهزیستی روانشناختی رابطه وجود دارد ( <0/001 P, = 850 / 0 r ). نتایج تحقیق حاضر نشانگر اهمیت هوش عاطفی به عنوان یکی از مولفه های مهم روانشناسی است . بنابراین ارائه آموزش های مبتنی بر تقویت هوش عاطفی و سازگاری اجتماعی و بهزیستی روانشناختی به عملکرد اجتماعی بهتر آنان منجر می گردد .
رابطه بین طبقه اجتماعی - اقتصادی و گرایش به رقابت طلبی برای دستیابی به منابع در مردان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه گرایش به رقابت طلبی مردان میانسال متعلق به دو طبقه اجتماعی_ اقتصادی بالا و پایین در یک موقعیت تصمیم گیری اقتصادی بود. همین طور نقش حس قدرت در رابطه میان ادراک ذهنی طبقه اجتماعی و رقابت طلبی افراد نیز مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه علی_مقایسه ای، 180 مرد در بازه سنی 30 تا 60 سال با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه نمونه افراد دارای طبقه اجتماعی_ اقتصادی بالا و پایین قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس طبقه اجتماعی ذهنی، پرسشنامه حس قدرت و یک سوال در مورد یک موقعیت تصمیم گیری استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج افراد گروه طبقه اجتماعی_ اقتصادی بالا حس قدرت و رقابت طلبی بیشتری را نسبت به افراد گروه طبقه اجتماعی_ اقتصادی پایین نشان دادند. در گروه نمونه افراد دارای طبقه اجتماعی_ اقتصادی پایین، در مدلی که ارائه شد ادراک ذهنی افراد از طبقه اجتماعی خود، نگرش آنها به رقابت طلبی را پیش بینی کرد. به علاوه، در طبقه اجتماعی_ اقتصادی پایین، حس قدرت، در رابطه بین ادراک ذهنی و نگرش به رقابت طلبی به عنوان متغیر میانجی میزان پیش بینی پذیری رقابت طلبی بر اساس ادراک ذهنی طبقه اجتماعی را افزایش داد. در حالی که چنین روابط معناداری در متغیرهای گروه نمونه با طبقه ی اجتماعی_ اقتصادی بالا مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته ها تقویت کننده این فرضیه اند که افراد با طبقه اجتماعی_ اقتصادی بالاتر حس قدرت و رقابت طلبی بیشتری دارند. همچنین رابطه بین متغیرهای ادراک ذهنی طبقه اجتماعی، حس قدرت و رقابت طلبی در دو گروه با طبقه اجتماعی_ اقتصادی بالا و پایین متفاوت می باشند.
مقایسه برنامه زمانی پارادوکسی و درمان شناختی رفتاری بر مکانیسم های دفاعی و علائم افراد دچار اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
143-154
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر برنامه زمانی پارادوکسی و درمان شناختی رفتاری بر مکانیسم های دفاعی و علائم افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. جامعه پژوهش حاضر را افراد با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی شهرهای تهران و گرگان تشکیل می دادندکه دارای پرونده فعال در فصل پاییز و زمستان سال 98 بودندکه از این تعداد 45 نفر از افراد به صورت در دسترس انتخاب شدند و در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش جایگزین شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دفاعی (آندرز و همکاران، 1993) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد بین درمان برنامه زمانی پارادوکسی و درمان شناختی رفتاری از لحاظ نمرات مکانیسم های دفاعی و علائم اضطراب اجتماعی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0 p > ). به طور کلی بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت درمان برنامه زمانی پارادوکسی و شناختی رفتاری باعث کاهش مکانیسم های دفاعی و علائم در افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی شده اند.
اخلاق درمانی در منظومه فکری امام علی (ع) با محوریت نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
137-149
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: همان طور که جسم انسان به سلامتی نیاز دارد و گرفتار بیماری می شود، روح او نیز به مراقبت نیازمند است و همچون جسم گرفتار امراض نفسانی و اخلاقی می شود. در نگاه امام علی (ع) پیشگیری از بیماری در سلامت جسم حائز اهمیت است؛ اما آنچه از بیماری جسمانی مهم تر است، امراض روحانی است که بی درد و بدون سر و صدا انسان را گرفتار می کند. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی اخلاق درمانی در بیانات امام علی (ع) با محوریت نهج البلاغه بود. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی-کتابخانه ای است که کلیدواژه های بیماری اخلاقی، بیماری جسمی و بیماری نفسانی و روحانی در سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه، شروح نهج البلاغه و کتب روایی مرتبط با فرمایش های امام همچون تحف العقول، غررالحکم و دررالکلم، عیون الحکم و المواعظ و... در منظومه فکری امام علی (ع) بررسی شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داده که در نگاه امام علی (ع) در کنار بیماری های جسمانی، امراض اخلاقی و روحانی نیز انسان را بیمار می کند و این نوع بیماری بدتر از بیماری جسمانی است و الگوهای اخلاقی، احساس حضور حضرت حق در زندگی و بهره گیری از آیات الهی، حس امیدواری و خوش بینی را در بیمار زنده می کند. نتیجه گیری: با بررسی سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه و دیگر کتب روایی مرتبط، مشخص شد انسان موجودی است که هم ساحت مادی و هم فرامادی دارد و کمالش در گرو تکامل روحانی و کسب فضایل اخلاقی است. همچنین مشخص شد در کنار بیماری های جسمانی، بیماری های اخلاقی نیز درمان شدنی است و حضرت به بُعد اخلاقی بیش از ابعاد جسمانی توجه داشته اند و بیشتر بیانات ایشان در جهت درمان بُعد اخلاقی انسان بوده است.
بررسی تأثیر هوش معنوی بر رفتار پرخاشگرانه با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای؛ مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان امام علی (ع) استان البرز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
35-50
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: هوش کارکنان متغیّری مهم در فضای سازمان به شمار می رود. مدیران سازمان ها خواهان کارکنانی هستند که هوش بالاتری داشته باشند. یکی از انواع هوش ها که اخیراً جامعه علمی جهان بر آن متمرکز شده هوش معنوی است. علاوه براین، با توجه به شرایط خاص محیط بیمارستان، اخلاق حرفه ای نقش بسزایی در بروز رفتارهای مثبت و نشان ندادن رفتارهای مخرب در فضای بیمارستان دارد. یکی از رفتارهای مخرب به ویژه درباره پرستارانی که به صورت مستقیم به ارائه خدمات مشغول هستند، رفتارهای پرخاشگرانه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هوش معنوی بر رفتارهای پرخاشگرانه با توجه به نقش میانجی اخلاق حرفه ای در بیمارستان امام علی (ع) استان البرز در سال 1398 بود. روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری 1100 نفر از پرستاران بیمارستان امام علی (ع) استان البرز بود که پس از توزیع 500 پرسش نامه در میان آنان به روش تصادفی ساده، 490 پرسش نامه مناسب تشخیص داده شد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های استاندارد هوش معنوی، اخلاق حرفه ای و رفتارهای پرخاشگرانه بود. داده های جمع آوری شده با آزمون های میانگین و الگویابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون میانگین حاکی از آن است که پرستاران بیمارستان امام علی (ع) از سطح قابل قبول هوش معنوی و رعایت اخلاق حرفه ای برخوردار بودند و رفتارهای پرخاشگرانه اندکی از خود بروز دادند. درضمن، نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان می دهد که هوش معنوی تأثیر مثبت و معناداری بر اخلاق حرفه ای پرستاران داشت و هوش معنوی و اخلاق حرفه ای هر دو تأثیر منفی ولی معناداری بر رفتارهای پرخاشگرانه پرستاران داشت؛ درنهایت اینکه نقش میانجی اخلاق حرفه ای در رابطه بین هوش معنوی و رفتارهای پرخاشگرانه تأیید شده است. نتیجه گیری: تقویت شاخص ها و متغیّر هوش معنوی در بهبود اخلاق حرفه ای در بیمارستان مؤثر است و موجب کاهش بروز رفتارهای پرخاشگرانه می شود. همچنین، رعایت اخلاق حرفه ای تأثیر هوش معنوی را بر کاهش بروز رفتارهای پرخاشگرانه پرستاران تسهیل می کند و به عنوان عاملی میانجی ایفای نقش می نماید.
تنظیم هیجان در بیماران سایکوسوماتیک: مطالعه کیفی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اصطلاح سایکوسوماتیک بیماری هایی را شامل می شود که هم ذهن و هم بدن را درگیر می کند. گاهی اوقات عوامل روانی و عاطفی ممکن است به عنوان یک عامل خطر در شروع و پیشرفت این بیماری ها تأثیر بگذارد. هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی تنظیم هیجانات در بیماران سایکوسوماتیک به صورت مطالعه کیفی بود. روش : این پژوهش از نوع کیفی بود. داده های این پژوهش با ابزار مصاحبه به صورت عمیق نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. نمونه پژوهش شامل ۲۲ فرد مبتلا به بیماری های سایکوسوماتیک (قلبی، گوارشی و تنفسی) از بیمارستان بقیه الله در سال ۱۳۹۹ بود. روش انتخاب نمونه به صورت در دسترس و داوطلبانه بود. داده های به دست آمده با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا و به روش گرانهایم و لاندمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و درون مایه های کشف شده کیفی مطالعه، برحسب اهمیت اولویت بندی شد. یافته ها : تحلیل کیفی تجربه زیسته مشارکت کنندگان به شناسایی دو مقوله اصلی راهبردهای سالم و ناسالم انجامید. همچنین نتایج این پژوهش ۷ درون مایه (تغییر توجه به چیز دیگر، تصمیم گیری و حل مسئله، توجه به افکار مثبت و خوشایند، پذیرش، عبادت کردن، خود-کنترلی و بهبود عزت نفس) برای راهبردهای سالم و در راهبردهای ناسالم به ۹ درون مایه (عصبانیت و پرخاشگری، نشخوار فکری، خطاهای شناختی، استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی، دمدمی مزاج بودن، پافشاری در عقاید، اهمال کاری، اعمال افراطی، مصرف مواد، حواس پرتی) انجامید. نتیجه گیری : علیرغم پیچیدگی تجربیات، پدیده عواطف در بیماران سایکوسوماتیک به روش های مختلف تنظیم می شود که یکی از عوامل اساسی در بیماری های سایکوسوماتیک است .
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی – هیجانی - رفتاری (REBT) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر میزان بخشودگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (فروردین) ۱۴۰۰ شماره ۹۷
139-148
حوزه های تخصصی:
زمینه: خیانت زناشویی در دهه های اخیر افزایش داشته است. با توجه به آسیب های روانشناختی که به دنبال عدم بخشش همسران توسط زنانی که با خیانت زناشویی روبرو شده اند، رخ می دهد، پرداختن به اثربخش ترین مداخلات درمانی برای افزایش بخشودگی در زنان آسیب دیده از خیانت اهمیت دارد. هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی – هیجانی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان بخشودگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی است. روش: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری شامل تمام زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مراجعه کننده به دو مرکز مشاوره و یک مطب روان پزشک در شهر شیراز در سال 98 بود که از بین آنان با استفاده از نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان قبل، بعد و دو ماه پس از اتمام درمان ها پرسشنامه بخشودگی ری (1998) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که دو درمان بر افزایش بخشودگی تأثیر دارد (0/01 p< ) و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد (0/05 p> ). نتیجه گیری: می توان گرفت علی رغم تفاوت محتوا و فرآیند دو رویکرد درمان عقلانی – هیجانی - رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، عناصری مانند تخلیه هیجانی، امیدوار کردن و همگانی بودن تجربه انسانی که در هر دو درمان مشترک است، عواملی هستند که بر افزایش بخشودگی تأثیر می گذارند و درمانگران، به منظور افزایش بخشش در زنان آسیب دیده از خیانت همسرانشان، می توانند از هر دو رویکرد درمانی به یک میزان استفاده کنند.
تحلیل عوامل زمینه ای بازاریابی آموزش عالی در مراکز علمی کاربردی با توجه به تاثیر شخصیت برند(مطالعه مورد: مراکز علمی کاربردی شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
89 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی عوامل زمینه ای موثر بر بازاریابی آموزش عالی مراکز علمی کاربردی و ارتباط و تاثیری که شخصیت برند می تواند بر این عوامل داشته باشد ، است تا بر مبنای آن ، مدلی برای بازاریابی آموزش عالی در این مراکز ارائه شود.روش پژوهش کیفی است که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. محقق با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران مراکز علمی- کاربردی، صاحبنظران بازاریابی و دانشجویان مراکز علمی – کاربردی به صورت هدفمند، به اشباع نظری جهت جمع آوری داده ها دست یافت. پس ازآن جهت تحلیل داده ها، گزاره های استخراج شده کدگذاری، ترکیب و مقوله بندی شدند.یافته های پژوهش نشان داد؛ از آن جا که انتخاب دانشگاه علمی- کاربردی و فرایند تصمیم گیری مقوله حائز اهمیتی است که بسیار تحت تاثیر شخصیت برند دانشگاه می باشد ، مصاحبه شوندگان 2 مقوله را به عنوان زمینه سازها معرفی کردند که شامل عوامل موثر بر انتخاب و منابع اطلاعاتی برای تصمیم گیری است.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی تربیتی والدین مبتنی بر سبک زندگی اسلامی به منظور کاهش شکاف بین نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
609-620
حوزه های تخصصی:
زمینه : مسئله سبک زندگی و لزوم آشنایی خانواده ها با مؤلفه های سبک زندگی از یک سو و مسئله شکاف بین نسلی میان والدین و فرزندان از سوی دیگر، یکی از مهمترین مسائلی است که امروزه در حوزه آسیب شناسی خانواده باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. علیرغم اهمیت تدوین الگوی تربیتی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی به منظور کاهش شکاف بین نسلی، این موضوع در مطالعات مرتبط مغفول واقع شده است. هدف: این پژوهش با هدف تدوین و اعتبارسنجی الگوی تربیتی والدین مبتنی بر سبک زندگی اسلامی به منظور کاهش شکاف بین نسلی انجام شد. روش: این مطالعه بر اساس طرح آمیخته اکتشافی (رویکرد کیفی و کمی) انجام شد. در بخش کیفی از روش توصیفی تحلیلی و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل تمامی مبانی نظری مربوط به الگوی سبک زندگی اسلامی و شکاف بین نسلی و سایر منابع معتبر مربوط به این زمینه بوده و برای اعتبار سنجی الگو از ۱۵ نفر از متخصصان تعلیم و تربیت و صاحب نظران در این حوزه استفاده شده است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. روش های جمع آوری داده ها بررسی اسناد، و برای اعتبارسنجی الگو میدانی بود. ابزارهای جمع آوری داده ها فیش برداری و پرسشنامه محقق ساخته بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیلی استنباطی و در بخش کمی از شاخص آمار توصیفی که شامل فراوانی درصد و میانگین استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش منجر به تدوین الگوی تربیتی والدین مبتنی بر سبک زندگی اسلامی شامل اهداف، اصول، محتوا، روش و شیوه های ارزشیابی گردید و سرانجام جهت اعتبارسنجی آن از نظر محتوایی و میزان تناسب با الگوی سبک زندگی اسلامی از متخصصان نظرخواهی شد که بر اساس نتایج به دست آمده اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: الگوی تربیتی والدین مبتنی بر سبک زندگی اسلامی مستخرج از پژوهش حاضر می تواند برای کاهش شکاف نسلی میان والدین و فرزندان نوجوان مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی: نقش میانجی شرم بیرونی و شفقت به خود در رابطه بین قربانی شدن توسط هم سالان و نشانه های افسردگی در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی شرم بیرونی و شفقت به خود در رابطه بین قربانی شدن توسط هم سالان و نشانه های افسردگی در نوجوانان دوره اول مقطع متوسطه (کلاس هفتم تا نهم) انجام شد. مواد و روش ها: در قالب یک طرح همبستگی به شیوه مقطعی، سیصد نفر (150 دختر و 150 پسر) از نوجوانان دوره اولِ مقطع متوسطه شهر شاهین شهر (اصفهان) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد به مقیاس قربانی چندبعدی، مقیاس شفقت به خود فرم کوتاه، مقیاس شرم بیرونی، پرسش نامه خلق و احساس پاسخ دهند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS نسخه 19 و AMOS نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان قربانی شدن توسط هم سالان، شرم بیرونی، شفقت به خود و نشانه های افسردگی به لحاظ آماری رابطه معناداری وجود دارد (0/669≥P ≤ 0/01،-0/328 ≤ r). ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی پژوهش برازش دارد (RMSEA=0/037،CFI=0/999). نتایج نشان داد که قربانی شدن توسط هم سالان به صورت غیرمستقیم از طریق شرم بیرونی و شفقت به خود بر نشانه های افسردگی تأثیر غیرمستقیم می گذارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که شرم بیرونی و شفقت به خود در رابطه بین قربانی شدن توسط هم سالان و نشانه های افسردگی نقش میانجی دارد. توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانیِ کارآمد برای نوجوان در مقابله با قربانی شدن توسط هم سالان و ابتلا به نشانه های افسردگی مفید باشد.