فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
81 - 94
حوزه های تخصصی:
خانواده یکی از ارکان اصلی جامعه با ساختار ویژه در تعریف نقش ها و وظایف فردی و اجتماعی است؛ تبیین نقش های زن و مرد در این ساختار با هدف پیش گیری از آسیب های موجود در خانواده اهمیت فراوانی دارد. نظر به اینکه قوامیت جایگاهی است که خداوند در آیه 34 سوره نساء برای مردان تعیین کرده است و این جایگاه، از جنبه های مختلف قابل بررسی است؛ هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه قرآن در مورد قوامیت و چگونگی برخورد آن با تعارض زناشویی است. روش پژوهش، روش تدبر در قرآن و به طور اختصاصی تدبر کلمه ای است که با طرح سؤال از آیه 34 سوره نساء و با بررسی گزاره ها و تدبر در کلمات انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که قوامیت مسئولیتی است که در اجتماع و به تبع آن در خانواده مردان را موظف به انجام وظایفی می کند؛ یکی از این وظایف مدیریت تعارضات در خانواده است که لازم است در راستای قوامیت باشد، انواع راه کارهای حل تعارض ازجمله وعظ، هجر و ضرب و نیز شیوه مناسب اعمال و تلفیق این راه کارها می تواند در تبیین نقش های زن و مرد، مدیریت تعارضات و درنهایت کاهش تعارضات زناشویی مؤثر باشد. درنتیجه قوامیت با اعمال راه کارهای مناسب، تعارضات زناشویی را در جهت کاهش آن ها و اصلاح روابط مدیریت می کند.
استعاره های جوانان ایرانی از ازدواج مبتنی بر نظریه استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۳۸-۵
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی استعاره های جوانان از "ازدواج" مبتنی بر نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون انجام شد. روش: رویکرد تحقیق حاضر کیفی است که با توجه به هدف مطالعه و دست یابی به تجارب زیسته ی افراد، از روش پدیدار شناسی استفاده کردیم. جامعه مورد مطالعه جوانان متأهل و مجردی بودند که در این زمینه تمایل به مصاحبه داشته و بر اساس اصل نمونه گیری نظری و اشباع داده ها با 13 نفر مصاحبه ها صورت گرفت. یافته ها: این بررسی چگونگی برداشت و درک جوانان ایرانی از مفهوم ازدواج را اینگونه نشان داد که ماهیت ازدواج، یک راه و مسیر هدفدار است که توسط همسران قابلیت ساخته و خلق شدن آن وجود دارد. وجود مبدأ، مقصد، هدفمندی، راهرو انسانی و حرکت و در نهایت ملزومات طی گذار سالم و موفق این راه به سمت مقصد، برای تبیین "راه" به مثابه مستعار منه "ازدواج" به خوبی دیده می شود. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر آنند در این زمینه باید به رویکرد مشاوره تربیتی- آموزشی متوسل شد که هم زمان علاوه بر هدفمندی و مقصد حرکت زوجین در ازدواج، اهداف آنها در زندگی را در زمینه تغییرات ارزشی و معنایی ایجاد شده در اجتماع و گفتمان های دربرگیرنده همسران حول مفهوم ازدواج و زندگی مشترک نیز بررسی کند.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیریشناختی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۲۵۵-۲۳۰
حوزه های تخصصی:
هدف: بروز اختلافات زناشویی، مولفه های روان شناختی و هیجانی را با آسیب جدی مواجه می سازد، پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش : شبه آزمایشی با طرح (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق ارجاع شده از دادگستری شهرستان بهشهر به مراکز مشاوره طرف قرارداد طرح کاهش طلاق در 6 ماهه دوم سال 1398 بود. در این کارآزمایی بالینی 32 نفر (16 زوج متقاضی طلاق) با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش پروتکل زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی (لیو و مک کی، 2012) را در 14 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متقاضی طلاق در مرحله پس آزمون موثر است (05/0< P). هم چنین زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی بر بهبود مولفه های اجتناب از تجارب هیجانی، کنترل بر روی زندگی، راهبرد سازش یافته و راهبرد سازش نایافته زوجین متقاضی طلاق موثر است05/0< P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان از طریق زوج درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی به شیوه گروهی به افزایش انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین متقاضی طلاق کمک نمود.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود بهزیستی روان شناختی و تقویت معناداری زندگی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال ذهنی -رشدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تعیین اثر بخشی درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود بهزیستی روان شناختی و تقویت معناداری زندگی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال ذهنی- رشدی بود. مواد و روش ها: روش این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را همه مادران کودکانِ مبتلا به اختلال ذهنی- رشدی اهواز در سال تحصیلی 1398-1397 تشکیل دادند که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده، 30 نفر از مادرانی که نمره های بهزیستی روان شناختی و معناداری زندگی شان یک انحراف معیار پایین تر از میانگین نمونه اولیه بود، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. سپس طرح آزمایش برای گروه آزمایش اجرا شد. برای جمع آوری داده از فرم 84 سؤالی مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و پرسش نامه معنا داری زندگی استیگر استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس تجریه و تحلیل شدند. یافته ها: آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری در گروه های آزمایش و کنترل نشان می دهد که این گروه ها حداقل در یکی از متغیرهای وابسته با یکدیگر تفاوت معنا داری دارند. نسبت F تحلیل کوواریانس تک متغیری برای متغیر بهزیستی روان شناختی (32/48 = F و 0/001≥P) و برای متغیر معناداری زندگی (51/32= F و 0/001≥P) به دست آمد. به علاوه، نسبت F تحلیل کوواریانس تک متغیری برای متغیر بهزیستی روان شناختی (61/45 = F و 001/0 ≥P ) و برای متغیر معناداری زندگی (33/60= F و 0/001≥P) به دست آمد. بنابراین در متغیرهای وابسته (بهزیستی روان شناختی و معناداری زندگی) بین گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنا داری مشاهده شد. نتیجه گیری: نتیجه مطالعه نشان داد درمان متمرکز بر شفقت به شکل معناداری منجر به بهبود بهزیستی روان شناختی و تقویت معناداری زندگی شد. یک دوره پیگیری چهار هفته ای نیز تغییرات درمانی را پایدار نشان داد. بنابراین درمان متمرکز بر شفقت بر بهبود بهزیستی روان شناختی و تقویت معناداری زندگی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال ذهنی- رشدی مؤثر است و این روش درمانی به عنوان یک درمان مفید برای ارتقای سطح بهزیستی روان شناختی و معناداری زندگی به درمان گران پیشنهاد می شود.
پیامدهای پاندمی کرونا بر بهداشت روان: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ویروس کرونا اولین بار در ووهان چین شناسایی شد؛ وقوع این پاندمی و اقداماتی که در جهت کنترل و قطع زنجیره انتقال این بیماری صورت گرفت گاها منجر به مشکلات روان شناختی متعدد می شود که اثرات طولانی مدتی برجای خواهد گذاشت و پیامدهای آن همچنان ادامه دارد. تأثیر شیوع یافتن بیماری های عفونی بر اختلالات روانی از چند جهت است. می تواند بر بیماری های روان که از قبل موجود است، تأثیر بگذارد. می تواند باعث ایجاد علائم روانی تازه در افراد به دنبال اثرات متقابل ایمنی و بیماری روانی شود. باعث ایجاد رنج در سرپرستان افراد آسیب دیده شود و باعث ایجاد انگ گردد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع مروری است که به بررسی مطالعات انجام شده در زمینه پیامدها و ارائه مداخلات روان شناختی در زمان پنومونی ویروس کرونا از اسفند 1398 تا شهریور 1399 با استفاده از کلیدواژگان ویروس کرونا، پنومونی، مداخلات روان شناختی در بحران ها، سلامت روان، کووید-19، پاندمیک و با جستجو در سایت های معتبر پابمد، ساینس دایرکت، اسکوپوس، گوگل اسکالر، پروکوئست و همچنین پایگاه های داخلی همچون پایگاه جهاد دانشگاهی، ایرانمدکس و مگیران پرداخت. علاوه بر این، مقالاتی که به طور آنلاین توسط کمیسیون بهداشت ملی چین، مرکز ملی پیشگیری و کنترل بیماری ها و سازمان جهانی بهداشت منتشر شده بود، نیز مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: در مجموع مرور 48 مقاله نهایی نشان داد که در زمان پاندمی کووید-19 اثرات روان شناختی منفی از جمله اختلال استرس پس از سانحه، افسردگی، اضطراب، استرس، اختلالات خواب و عصبانیت در کادر درمان و دیگر افراد درگیر با کووید-19 به طور معناداری افزایش یافته بود. همچنین با مرور منابع معتبر مشخص شد که پیامدهای روان شناختی بیماری کووید-19 در پرسنل درمانی و مراقبت های بهداشتی، مردم عادی، بیماران مبتلا، خانواده ی بیماران مبتلا و کودکان متفاوت است. نتیجه گیری: در چشم انداز روان شناسی سلامت، راهبردهای مراقبتی برای طیف مختلف افراد و در نهایت، کاهش اثرات قرنطینه ارائه شده است. بر طبق مرور مطالعات انجام شده، مشخص شد که به طور کلی در زمان پاندمی کووید-19 شاهد کاهش سلامت روان افراد به خصوص کارکنان درمانی درگیر با این بیماری هستیم و لازم است مداخلات روان شناختی سریع، مداوم و به موقع صورت گیرد.
اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق از استرس زاترین فقدان هاست و موجب آشفتگی های هیجانی و مشکلات رفتاری در افراد می شود. اگرچه پیامدهای منفی طلاق هر دو زوج را گرفتار می سازد اما طبق پژوهش ها، آسیب پذیری زنان بعد از طلاق بیش تر از مردان است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مطلقه ای بودند که به علت افسردگی به مرکز مشاوره مهرآور شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 مراجعه کردند که از بین کسانی که نمره بالایی در نگارش دوم پرسشنامه افسردگی Beck (1996) به دست آورده بودند، نمونه ای به تعداد 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 زوج) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش، 10 جلسه مداخله مبتنی بر توانمندی اسمیت (2006) را به صورت گروهی دریافت و اعضای گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش به ابزار اندازه گیری پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از واریانس اندازه مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره مبتنی بر توانمندی میزان افسردگی (78/13=F، 006/0=P) زنان مطلقه را به طور معنی داری کاهش داد. و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که مشاوره مبتنی بر توانمندی افسردگی زنان مطلقه را کاهش می دهد. از این رو پیشنهاد می گردد مشاورین از این رویکرد در جهت کاهش افسردگی زنان مطلقه استفاده نمایند.
پیش بینی آسیب پذیری روانی براساس صفات مرضی شخصیت و عدم تحمل بلاتکلیفی در پرستاران بخش کرونا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع ویروس کووید-۱۹ سیستم سلامت جهانی را با چالش مواجه کرده و فشار روانی زیادی را برای پرستاران که بار عمده ارائه خدمات بهداشتی را به عهده دارند، به دنبال داشته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی آسیب پذیری روانی براساس صفات مرضی شخصیت و عدم تحمل بلاتکلیفی پرستاران بخش کرونا انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را پرستارانی که در بازه زمانی زمستان ۱۳۹۹ تا بهار ۱۴۰۰ در بخش بستری بیماران مبتلا به کووید-۱۹ بیمارستان های توحید، کوثر و بعثت شهر سنندج مشغول به کار بودند تشکیل دادند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۵۳ پرستار وارد مطالعه شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه آسیب پذیری روانی، صفات مرضی شخصیت و عدم تحمل بلاتکلیفی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیر آسیب پذیری روانی با صفات مرضی شخصیت و عدم تحمل بلاتکلیفی پرستاران رابطه معناداری وجود دارد (۰/۰۱>P) همچنین براساس نتایج تحلیل رگرسیون ۵۹ درصد از واریانس متغیر آسیب پذیری روانی به کمک متغیرهای پیش بین (صفات مرضی شخصیت و عدم تحمل بلاتکلیفی) قابل پیش بینی بود (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: صفات مرضی شخصیت و عدم تحمل بلاتکلیفی نقش بسزایی در آسیب پذیری روانی پرستاران در دوران کرونا دارند. توصیه می شود آموزش های روانشناختی لازم جهت تقویت عواطف مثبت و ارتقاء توان تحمل بلاتکلیفی پرستاران صورت گیرد.
نقش پول در تصمیم گیری های روزمره زندگی: بررسی اثر راه انداز پول بر ابعاد تصمیم گیری با پیامدهای نامعین
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تصمیم گیری حوزه ای از زندگی انسانی بشمار می آید که علوم شناختی آرزوی دیرینه ای در ترسیم نیمرخ کامل از آن دارد. هدف: با توجه به اهمیت شناسایی نقش راه انداز پول در حوزه تصمیم گیری روزمره و عدم تمرکز مطالعات حوزه راه انداز بر پول، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر راه انداز پول در ابعاد ارزشیابی در موقعیت ریسک و انتخاب بهینه از میان گزینه های در اختیار صورت گرفت. روش: این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی است که در بازه زمانی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه دانشجویان در حال تحصیل در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس دانشگاه علامه طباطبائی تهران بودند که ۳۰ نفر از آنها به شیوه نمونه گیری هدفمند در قالب دو گروه آزمایش و مقایسه و بصورت تصادفی در این دو گروه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون قمار آیوا (۱۹۹۴) و پرسشنامه تکانشگری بارات (۱۹۹۴) بود. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و استفاده از تحلیل کوواریانس صورت گرفت. یافته ها: تفاوت معنادار در انتخاب کارت از دسته سودآور در آزمون قمار آیوا در شرکت کنندگان گروه آزمایش (میانگین: ۳۱/۲۶؛ انحراف استاندارد: ۱۲/۳۴) نسبت به گروه مقایسه (میانگین: ۲۲/۰۶؛ انحراف استاندارد: ۱۲/۱۴) مشاهده شد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش، راه انداز پول در موقعیت های آزمایشگاهی توانایی تاثیرگذاری بر ابعاد شناختی تصمیم گیری روزمره را داراست و بطورخاص کارکرد گزینش و افزایش تخمینی ارزش در گزینش های پیش رو از میان چند گزینه دیگر را بهبود بخشیده و سبب انتخاب کارت های سودآورتر در آزمون قمار آیوا می شود.
نقش میانجی اضطراب وجودی در ارتباط بین ضربات عاطفی دوران کودکی، حمایت اجتماعی و گرایش به تغییر در افراد معتاد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد یکی از دغدغه های اصلی بهداشت عمومی در سراسر جهان است که دارای پیامدهای منفی بی شماری برای فرد و جامعه است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی اضطراب وجودی در ارتباط بین ضربات عاطفی دوران کودکی، حمایت اجتماعی و گرایش به تغییر در افراد معتاد انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش زنان و مردان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در سال ۱۳۹۸ بود. برای این منظور ۲۰۰ نفر از معتادان به شیوه نمونه گیری در دسترس، از میان افراد ارجاع داده شده به مراکز ترک اعتیاد استان یزد انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های اضطراب وجودی ویمز و همکاران (۲۰۰۴)، آسیب دوره کودکی برنشتاین و همکاران (۲۰۰۳)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (۱۹۸۸)، پرسشنامه گرایش به تغییر میلر و تونیگان (۱۹۹۶) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری، رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسون و نرم افزار Spss نسخه ۲۴ و Amos نسخه ۲۴ مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که ضربات عاطفی و حمایت اجتماعی به طور مستقیم به ترتیب بر کاهش و افزایش گرایش به تغییر در افراد معتاد تأثیر دارد (۰/۰۵>p). همچنین نتایج نشان داد که ضربات عاطفی و حمایت اجتماعی به طور غیرمستقیم نیز به واسطه اضطراب وجودی بر گرایش به تغییر در افراد معتاد تأثیر دارد (۰/۰۵>p). نتیجه گیری: نقش میانجی اضطراب وجودی در ارتباط بین ضربات عاطفی دوران کودکی، حمایت اجتماعی و گرایش به تغییر در افراد معتاد معنی دار بود، بنابراین ایجاد حمایت اجتماعی بیشتر برای فرد، تخلیه هیجانی نسبت به آسیب های دوران کودکی به همراه برنامه ریزی برای کاهش اضطراب وجودی با استفاده از مداخلات روانشناختی می تواند گرایش به تغییر و ترک را در افراد معتاد افزایش دهد.
رابطه ابعاد حساسیت و هوش زیباشناسی در دانش آموزان: مقایسه بر پایه جنسیت و سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حساسیت و هوش زیباشناسی به تازگی مورد توجه دانشمندان حوزه های مختلف هنر، جامعه شناسی، و روان شناسی قرار گرفته و نظریه های گوناگونی در مورد آن ارائه شده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه ابعاد حساسیت و هوش زیباشناسی در دانش آموزان و مقایسه این متغیرها برپایه جنسیت و سن بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان شهر تویسرکان (دوره های دبستان، متوسطه نخست، و متوسطه دوم) در سال 1400 بود. تعداد 300 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های حساسیت و هوش زیباشناسی را به روش آنلاین یا حضوری پاسخ دادند. داده ها با روش همبستگی و مدل معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای SPSS-25 و Lisrel تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین همه ابعاد حساسیت و هوش زیباشناسی رابطه معنادار وجود دارد (05/0>P). بین دختران و پسران و نیز گروه های سنی از نظر هوش زیباشناسی و حساسیت زیباشناسی تفاوت آماری معنادار به دست آمد. همچنین، مدل برآورد شده در این پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود (92/0 =CFI؛ 91/0 =GFI؛ و 011/0 =RMSEA). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هوش زیباشناسی افراد با حساسیت زیباشناسی آنان رابطه نزدیکی دارد و این ارتباط نزدیک در سطح مؤلفه های این دو نیز وجود دارد. همچنین حساسیت، توجه، و پاسخ دهی دانش آموزان دختر و پسر در پایه های تحصیلی گوناگون نسبت به محرک های زیبا متفاوت است و باید در برنامه ریزی های آموزشی و پرورشی خود به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند.
بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت به خود بر تفکر قطعی نگر و مثبت اندیشی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش تعیین کننده نگرش ها و باورهای زوجین در کیفیت روابط زناشویی و اهمیت مداخلات به هنگام و کارآمد و ارتقای آن، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت به خود بر تفکر قطعی نگر و مثبت اندیشی زوجین بود. روش کار: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در نیمه اول سال 1400 تشکیل می دادند. حجم نمونه شامل 36 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخلات را به صورت 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای گروهی دریافت کرد. ابزار پژوهشی شامل مقیاس تفکر قطعی نگر یونسی و میرافضل و پرسش نامه مثبت اندیشی Ingram و Wisnicki بود. اطلاعات با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و با نرم افزار 25-SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد مداخله شناختی مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت به خود باعث کاهش معنا داری در متغیر تفکر قطعی نگر (002/0>P) و منجر به افزایش معنا دار در متغیر مثبت اندیشی (001/0>P) می گردد. نتایج پیگیری نشان داد اثربخشی مذکور پایدار است. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش حاضر می تواند به گسترش درمان های موثر در حوزه زوج درمانی کمک کند. همچنین در کارگاه های آموزش پیش از ازدواج و مداخلات زوج درمانی قابل استفاده است.
تعیین شاخص های روان سنجی و هنجاریابی آزمون هوش ماتریس های پیش رونده رنگی ریون کودکان در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
۱۷۵-۱۵۸
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آزمون هوشی ماتریس های پیش رونده ریون از آزمون های معتبر هوشی است که به منظور سنجش و اندازه گیری هوش کلی (عامل عمومی) استفاده می شود. فرم رنگی کودکان این آزمون برای سنجش هوش کودکان 6 تا 11 ساله، ابزار سودمندی محسوب می شود. هدف از این پژوهش، تعیین شاخص های روان سنجی و هنجاریابی این آزمون برای سنجش هوش دانش آموزان ابتدایی شهر رشت بود. روش: پژوهش حاضر از نوع هنجاریابی بود. در این مطالعه جهت تعیین روایی مقیاس از تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. جهت برآورد پارامترها از روش برآورد کم ترین مربعات وزنی تعدیل شده با نرم افزار ام پلاس 4/7 استفاده شد. بدین منظور از جامعه آماری دانش آموزان دوره ابتدایی رشت که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند (48500)، نمونه ای به حجم 1643 دانش آموز به روش تصادفی خوشه ای از مناطق برخوردار و نیمه برخوردار انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل ماتریس های پیش رونده رنگی ریون 36 گویه ای (1949) و بخش غیرکلامی ویراست پنجم مقیاس هوشی استنفورد بینه (1390) بود. یافته ها: در بررسی روایی آزمون، نتایج نشان داد همبستگی مثبت و معناداری بین مقیاس ماتریس های پیش رونده رنگی ریون و استنفورد بینه وجود دارد (0/001P<، 0/758r=) که حاکی از روایی همگرای مطلوب ماتریس های پیشرونده رنگی ریون است. همچنین در برسی اعتبار این آزمون، ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی در کل و به تفکیک جنسیت محاسبه شد که هم ضرایب همسانی درونی و هم ضرایب بازآزمایی مقیاس ماتریس های پیش رونده رنگی ریون در کل مقیاس و به تفکیک جنسیت، بیش از 7/0 به دست آمد. همچنین با استفاده از روش محاسبه نمرات استاندارد (نمرات z)، معادل های بهره هوشی دانش آموزان 6 پایه تحصیلی دختران و پسران (پایه های یکم تا ششم) در مقیاس هوش استنفورد- بینه، با میانگین 100 و انحراف معیار 15 به دست آمد. نتیجه گیری: ماتریس های پیش رونده رنگی ریون ابزار مناسبی برای اندازه گیری هوش عمومی است. تعیین هنجارهای محلی برای آزمون هوش ماتریس های پیش رونده رنگی و مناسب بودن آزمون های روان سنجی غیرکلامی با هدف شناسایی دانش آموزان با مشکلات یادگیری لازم است.
پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس انعطاف پذیری شناختی و خودشفقت ورزی در زوجین
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس انعطاف پذیرش شناختی و خودشفقت ورزی در زوجین صورت گرفت. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شرکت آب منطقه ای شهر کرمان در سال 1400 بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده 320 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه استاندارد سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و خودشفقت ورزی (نف، 2003) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که، بین مولفه های انعطاف پذیری شناختی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین مولفه های خودشفقت ورزی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود داردهمچنین نتایج نشان داد انعطاف پذیری شناختی و خودشفقت ورزی میزان سازگاری زناشویی در زوجین را پیش بینی می کنند.
نقش طرحواره های هیجانی در پیش بینی نشانگان ضربه عشق در افراد دارای شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
7 - 20
حوزه های تخصصی:
امروزه وقوع شکست عاطفی درافراد می تواند منجر به اختلال درعملکرد آن ها درحیطه های گوناگون شود ازاین رو دراین پژوهش نقش طرح واره های هیجانی درپیش بینی بروزنشانگان ضربه عشق درافراد باتجربه شکست عاطفی مدنظر قرار گرفت روش پژوهش ازنوع توصیفی- پس رویدادی که بااستفاده ازروش همبستگی(رگرسیون) انجام گرفت. ابتدا پرسشنامه های طرحواره های هیجانی لیهی و نشانگان ضربه عشق بااستفاده ازفرم نگار به صورت آنلاین تدوین گردیدو ازطریق لینک برای افرادباتجربه شکست عاطفی در بازه سنی 18تا38 سال به صورت هدفمند در سال 99-1400درشهر اصفهان ارسال شد سپس، 89 نفر از افراد درسه سطح گروه بندی شدند و نمرات آنان درنشانگان ضربه عشق به عنوان متغیر ملاک و نمراتشان درطرحواره های هیجانی به عنوان متغیر پیش بینی کننده با روش تحلیل تشخیصی مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها حاکی ازدستیابی به دوتابع تشخیصی بود که تنها تابع تشخیصی اول به طور معناداری بامیزان مقادیر ویژه مطلوبی توانست واریانس گروه های تشکیل شده راتبیین نماید. از بین سازه های طرحواره های هیجانی؛ احساس فقدان کنترل، ساده انگاری هیجان و احساس شرم/گناه، به ترتیب بیشترین میزان ضریب ساختاری رادرپیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق در افراد دارای تجربه شکست عاطفی داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که افراد باتجربه شکست عاطفی دارای طرحواره های هیجانی بیشتری هستند که این خود مانع حل وفصل تجربه شکست عاطفی می گردد.
اثربخشی درمان تحمل ابهام بر بلاتکلیفی، نگرانی و سرزندگی مادران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
21 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان تحمل ابهام بر بلاتکلیفی، نگرانی وسرزندگی مادران دارای اختلال اضطراب فراگیر دارای فرزند کم توان ذهنی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر که واجد معیارهای ورود به پژوهش بودند انتخاب و در دو گروه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه نگرانی پنسلوانیا و پرسشنامه سرزندگی ذهنی بود. پس از اجرای پیش آزمون،گروه آزمایش طی12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی تحت درمان تحمل ابهام قرار گرفتند. داده ها با تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها نشان داد درمان تحمل ابهام بر بلاتکلیفی، نگرانی و افزایش سرزندگی مادران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای فرزند کم توان ذهنی موثر بود. بنابراین می توان از این روش درمانی در جهت کاهش بلاتکلیفی، نگرانی و افزایش سرزندگی استفاده کرد.
تاثیر درمان پذیرش و تعهد بر اجتناب از تجربه، ناگویی خلقی و تنظیم هیجان مبتلایان به دیابت نوع یک، (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
35 - 49
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب از تجربه، ناگویی خلقی و تنظیم هیجان مبتلایان به دیابت نوع یک انجام شد. جامعه آماری، بیماران مبتلا به دیابت نوع یک در سال 1401 مراجعه کننده بیمارستان شریعتی بودند که شش نفر به شیوه داوطلبانه انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه اجتناب از تجربه گامز، ناگویی خلقی تورنتو، تنظیم هیجان گارنفسکی و دستگاه گلوکومتر گردآوری شدند. شرکت کنندگان پس از خط پایه، تحت هشت جلسه یکساعته درمان قرار گرفتند و یک ماه پس از اتمام درمان اولین پیگیری و سه ماه بعد پیگیری دوم انجام شد. داده ها با استفاده از فرمول درصد بهبودی، اندازه اثر، محفظه ثبات و تحلیل دیداری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد درمان در کاهش سطح اجتناب از تجربه، ناگویی خلقی و تنظیم هیجان ها مؤثر بوده است. بررسی پیگیری نشان داد این درمان بر روی کاهش قند خون نیز موثر بوده است. طبق یافته ها، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرایط لازم را برای سازگاری و پذیرش رنج ها فراهم می آورد ومیزان رفتارهای خود مراقبتی را در افراد افزایش می دهد. این درمان موجب تنظیم هیجان ها، کاهش ناگویی خلقی و گشودگی نسبت به تجارب می شود و می توان از این درمان به عنوان یک روش مداخله مؤثر سود جست.
مقایسه دشواری تنظیم هیجان، طرح واره های ناسازگار اولیه و نگرانی از تصویر بدنی در دختران با و بدون اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
51 - 62
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف مقایسه دشواری تنظیم هیجان، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرانی از تصویر بدنی در دختران با و بدون اضافه وزن انجام شد. روش پژوهش پس رویدادی-مقایسه ای بود. جامعه آماری دختران مجرد 18 تا 25 ساله عضو شبکه های اجتماعی ساکن شهر تهران در سال 1400 بودند. ابزار پژوهش بین 485 نفر توزیع شد. 202 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس شاخص توده بدنی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و سیاهه نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد میانگین دشواری در تنظیم هیجان، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرانی از تصویر بدنی در دختران با و بدون اضافه وزن متفاوت بود و وضعیت اضافه وزن توانایی تبیین واریانس تفاوت دشواری تنظیم هیجان، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرانی از تصویر بدنی در بین دو گروه را داشت. پیشنهاد شد؛ مشاوران و درمانگران در درمان مشکلات روان شناختی اضافه وزن به وضعیت دشواری تنظیم هیجان، طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرانی از تصویر بدنی افراد توجه نمایند.
الگوی مفهومی انگیزش قرآن بنیان (تحلیل محتوای کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهشِ حاضر ارائه «الگوی مفهومی انگیزش مبتنی بر قرآن» با بررسی مفاهیم استخراج شده از قرآن کریم بود. سؤال اصلی پژوهش عبارت بود از: «الگوی مفهومی انگیزش قرآن بنیان چیست؟». این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی−توسعه ای به شمار می رود و روش کیفی مورد استفاده در این پژوهش، «تحلیل محتوای کیفی» بود که در آن متن آیات کل قرآن (جامعه آماری) بررسی و مضمون های مربوط به «الگوی مفهومی انگیزش» به عنوان نمونه (بالغ بر 2700 آیه) شناسایی شد. سپس با مراجعه به تفاسیر، طبقه بندی مفهومی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و محقق در راستای ارائه الگویی جامع پس از کدگذاری به سه مضمون پایه اعم از «علّی»، «ساختاری» و «پیامدی» رسید. یافته ها در بخش مضمون علّی متشکل از مقوله وادارنده بیرونی و درونی 29 مؤلفه، بازدارنده بیرونی و درونی با 16 مؤلفه طراحی شد. در مضمون ساختاری دو مقوله شناختی با 4 مؤلفه اصلی و تمایلات رفتاری با 11 مؤلفه ارائه و در مضمون پیامدی در مقوله های فردی 9 مؤلفه، خانوادگی 5 و اجتماعی 10 مؤلفه طراحی شد. روایی و اعتبار این الگو در مرحله اولیه توسط هفده نفر از کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. مقدار cvr و cvi نشان دهنده روایی محتوایی این الگوی مفهومی است. نتایج نشان داد الگوی مفهومی انگیزش قرآن بنیان با مفهوم انگیزش در روان شناسی معاصر از حیث ماهیت، مبانی روان شناختی، ساختارهای شناختی−رفتاری، عوامل مؤثر و روش سنجش متفاوت است.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خودمراقبتی در کنترل بیماری دیابت نوع 2 بسیار حائز اهمیت است و پژوهش حاضر درصدد ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2 بود . روش: پژوهش حاضر از نوع ترکیبی اکتشافی متوالی هدایت شده با رویکرد آزمون سازی و طبقه بندی بود و در دو مرحله به صورت کیفی و کمّی انجام شد. جامعه آماری در مرحله اول عبارت بود از متخصصان، پزشکان و پژوهشگران حیطه بیماری دیابت نوع 2 در سال 1399-1400 که با روش نمونه گیری هدفمن د،10نفر انتخاب گردیدند. در مرحله دوم، بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال1400- 1399 با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک هایی423 تن انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مرحله اول از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و پرسشنامه اولیه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نشان داد از نتایج حاصل از مصاحبه ها، با کدگذاری باز تعداد 41 مفهوم در 4 بعد استخراج و بر اساس این مقاهیم تعداد 56 گویه اولیه طراحی شد. شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص محتوایی روایی محاسبه و در تحلیل عامل اکتشافی 4 عامل مشخص شد. درنهایت پرسشنامه 34 سوالی، 76/58 درصد واریانس خودمراقبتی دیابت نوع 2 در بیماران 30 تا60 سال را تبیین نمود: عوامل مربوط به سواد سلامت (64/ 39%)، عامل روان شناختی (82/11%)، عامل جسمانی (19/4%) و عوامل مربوط با دسترسی به امکانات (11/3%). همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول 4 عامل فوق را تایید و آلفا کل 95/0 بدست آمد . نتیجه گیری: این پرسشنامه دارای اعتبار و روایی مناسبی است و استفاده از آن جهت پایش خودمراقبتی این بیماران و استفاده در تحقیقات پیشنهاد می شود.
اثربخشی برنامه هوش افزایی بر مبنای مؤلفه های هوش موفق در سه حوزه تصویری، کلامی و عددی و تأثیر آن بر تقویت هوش های چندگانه دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
137 - 146
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی اثر برنامه هوش افزایی مبتنی بر نظریه هوش موفق در سه حوزه تصویری، کلامی و عددی بر ارتقای توانایی های هوش های چندگانه دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت. طرح تحقیق از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و با طرح پس آزمون بود. نمونه آماری شامل 44 دانش آموز دختر مقطع چهارم ابتدایی یک دبستان بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین دبستان های دخترانه شهر قم در سال تحصیلی 99-98 انتخاب شدند، و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. دانش آموزان گروه آزمایش طی 12 جلسه 75 دقیقه ای تحت برنامه آموزش هوش افزایی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی در این رابطه دریافت نکردند. دو گروه پس از اتمام دوره آموزشی به پرسشنامه هوش های چندگانه پاسخ دادند و داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد؛ فعالیت های هوش افزایی بر مبنای هوش موفق بر ارتقای هوش های چندگانه دانش آموزان درسطح (05/0P< ) اثربخش بوده، و در رابطه با مؤلفه های هوش های چندگانه بر توانایی های زبانی، ریاضی و فضایی اثر مثبت و معنادار داشته، اما بر توانایی های بین فردی، درون فردی، موسیقیایی و جنبشی حرکتأثیر معناداری نداشته است. در نتیجه برنامه هوش افزایی که بر مبنای نظریه هوش موفق استرنبرگ طراحی گردید، می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، جهت افزایش مهارت های هوش های چندگانه دانش آموزان نیز مورد استفاده قرار گیرد.