فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۲٬۷۶۴ مورد.
۲۶۱.

سهم میانجی باورهای وسواسی در ارتباط بین میل جنسی و رضایت زناشویی زنان با اختلال وسواس فکری-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال وسواس فکری-جبری باورهای وسواسی رضایت زناشویی میل جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم میانجی باورهای وسواسی در رابطه بین میل جنسی و رضایت زناشویی زنان وسواس فکری-جبری انجام شد. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل مبتلا به اختلال وسواس فکری-جبری مراجعه کننده به درمانگاه سرپایی بیمارستان حافظ و چند مطب خصوصی در شهر شیراز در سال 1400 بود که 200 نفر از آنها به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان شاخص میل جنسی هالبرت، پرسشنامه رضایت زناشویی، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه تجدیدنظرشده وسواس فکری-عملی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون و آزمون تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که میل جنسی به طور مستقیم با رضایت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. همینطور میل جنسی به طور غیرمستقیم و از طریق سهم میانجی باورهای وسواسی با رضایت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. به نظر می رسد که میل جنسی به طور مستقیم و غیرمستقیم با میانجیگری نقش باورهای وسواسی، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. این مطالعه ضرورت افزایش شناخت باورها، دانش جنسی و تسهیل مشاوره جنسی را برای زنان متاهل نشان داد.
۲۶۲.

میزان تأثیر استفاده از تکنیک استاپ موشن در بهبود کیفیت استدلال ورزی علمی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت استدلال علمی تکنیک استاپ موشن فرایند آبکاری روبریک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۴۳
هدف اصلی این مطالعه تعیین اثربخشی تکنیک استاپ موشن در بهبود استدلال علمی دانش آموزان سال سوم دوره تحصیلی متوسطه دوم، در درس شیمی با موضوع آبکاری است. اولین گام به واکاوی استدلال علمی و نقش مهم آن در آموزش شیمی، تعلق گرفت و تکنیک استاپ موشن به عنوان راهکار پیشنهادی برای بهبود استدلال علمی معرفی شد. نمونه مطالعه شامل150 نفر دانش آموز می باشد، که همگی در سال تحصیلی1402-1401 در دو رشته تحصیلی ریاضی و تجربی، مشغول به تحصیل بوده اند. رویکرد این پژوهش کمی بوده و روش بکار گرفته شده، شبه آزمایشی، از نوع طرح چهارگروهی سالومون است. همچنین از نظر هدف، در زمره تحقیق های کاربردی قرار دارد. روش نمونه گیری، خوشه ای است این پژوهش با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام گرفته است. در گروه آزمایش1؛ از آموزش با استفاده از تکنیک استاپ موشن بصورت غیرساختارمند استفاده شد. در گروه آزمایش2؛ از آموزش با استفاد از تکنیک استاپ موشن بصورت ساختارمند استفاده شد. در گروه کنترل از آموزش مرسوم فرایند آبکاری در مدارس(مدل ایستا) استفاده شد. منابع جمع آوری داده در این مطالعه برای تحصیل وسعت و ژرفای دید، عبارتنداز: ضبط صوت، یادداشت های مرحله ای پژوهشگر، مصاحبه های فردی با دانش آموزان. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی(آزمون تی و تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از تکنیک استاپ موشن به صورت غیرساختارمند نسبت به تکنیک استاپ موشن به صورت ساختارمند و مدل ایستا، نقش موثرتری در بهبود مهارت های استدلال علمی دانش آموزان دارند.
۲۶۳.

تاثیر تئاتر نمایشی بر سرزندگی تحصیلی، نشاط و رشد اجتماعی دانش آموزان ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئاتر نمایشی سرزندگی تحصیلی نشاط اجتماعی رشد اجتماعی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۳۸
پژوهش حاضر با هدف تاثیر تکنیک تئاتر نمایشی بر سرزندگی تحصیلی، نشاط و رشد اجتماعی دانش آموزان ابتدائی، با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهرستان ساری در سال تحصیلی 1402- 1401 به تعداد 5382 نفر بوده که تعداد 40 نفر از آنان با ویژگی های یکسان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مرحله نخست نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از کل مدارس ابتدائی، پایه دوم شهر ساری انجام شد و در مرحله دوم، به طور تصادفی ساده و بر اساس قرعه کشی، دانش آموزان در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) چیدمان شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۶)، نشاط اجتماعی تمیزی فر و عزیزی مهر (1396) و رشد اجتماعی وایلند در هر دو گروه توزیع و اجرا شد. بعد از نمره گذاری، درحالی که گروه کنترل به روش معمول آموزش دید دانش آموزان گروه آزمایش مطابق با تکنیک تئاتر نمایشی در درس علوم در 10 جلسه ی 45 دقیقه ای آموزش دیدند. پایایی ابزار اندازه گیری، با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب،84/0، 78/0 و 92/0 به دست آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی( آزمون t همبسته و تحلیل کواریانس)استفاده شد. نتایج نشان داد تکنیک تئاتر نمایشی بر سرزندگی تحصیلی، نشاط و رشد اجتماعی دانش آموزان پایه دوم ابتدائی شهرستان ساری تاثیر داشته و آن را افزایش داده است.
۲۶۴.

مفهوم شناسی مرگ آگاهی و استخراج مؤلفه های آن براساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: مرگ آگاهی مرگ آگاهی منابع اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۷
این پژوهش، با هدف تدوین مدل مفهومی مرگ آگاهی براساس متون دینی و بررسی میزان روایی آن انجام شده است. در ابتدا با رویکردی کیفی با راهبرد «جستجوی واژگانی» به وسیله 39 واژه مرتبط، گزاره های دینی با استفاده از نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع در منابع اسلامی، جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای حصول اطمینان از تطابق آنها با محتوای متون دینی از یک سو و کاربرد آن در حوزه روان شناسی از سوی دیگر، اعتبار یافته ها با استفاده از ارزیابی نظرات متخصصان به وسیله 10 کارشناس با محاسبه شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که مرگ آگاهی، سازه ای است روان شناختی، مبتنی بر توجه پیوسته به حقیقت مرگ در چارچوب اندیشه اسلامی که به عنوان یک پدیده فراگیر، قطعی، پر رمز و راز، به زندگی انسان، معنای الهی داده و موجبات آرامش و تلاش مؤثر را برای تأمین سعادت غایی فراهم می آورد. همچنین، با استنباط از آیات و روایات اسلامی، مؤلفه های مرگ آگاهی، به ده مؤلفه: فراگیر بودن، حتمی بودن، مبهم بودن، آرام بخش بودن، معنابخش بودن، برتر بودن آخرت، معادباوری، مرگ باوری، مرگ اندیشی و توجه مستمر، رسید و بستر مناسبی را برای تدوین پرسشنامه و بسته آموزشی این سازه فراهم نمود.
۲۶۵.

واکاوی عوامل شکل گیری اختلال علائم جسمانی شکل در افراد دارای اختلال استرس پس از سانحه پیچیده براساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال علائم جسمانی شکل اختلال استرس پس از سانحه پیچیده داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۴
هدف: پژوهش حاضر  با هدف بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری اختلال علائم جسمانی شکل در افراد دارای اختلال استرس پس از سانحه پیچیده انجام شد. روش: رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. تعداد 15 نفر دارای اختلال جسمانی شکل و اختلال استرس پس از سانحه پیچیده در دامنه سنی 18 -60 ساله شهر تهران که تمایل به مصاحبه و همکاری داشتند با روش نمونه گیری هدف مند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه اشتراس و کوربین (2014) و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. یافته ها: براساس یافته های حاصل از پژوهش، کدهای باز حول 90 مفهوم، کدهای محوری شامل 8 مفهوم و کدهای انتخابی در 4 مفهوم شامل عوامل علی (تعاملات مخرب خانواده)، عوامل زمینه ای (ویژگی هیجانی - شناختی کودک)، عوامل مداخله گر (والدگری منفعلانه - والدگری آرمان گرایانه) و راهبردها (راهبردهای رفتاری - شناختی کودک) استخراج شدند. نتیجه گیری: راهبردهای شناختی، هیجانی و رفتاری کودک در پاسخ به آسیب های دوران کودکی (تعاملات مخرب خانواده و والدگری مخرب) در شکل گیری و تداوم جسمانی سازی مؤثر است؛ بنابراین در پیشگیری از اختلال علائم جسمانی شکل در کودکان می توان از بهبود تعاملات مخرب خانواده و نیز در درمان افراد بزرگسال دارای اختلال جسمانی شکل می توان از راهبردهای مؤثر در تنظیم هیجانات، افکار و تغییر در تعاملات فرد بهره برد.
۲۶۶.

راهبردهای آموزش در دانشگاه با رویکرد دانشگاه حکمت بنیان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دانشگاه حکمت بنیان نظر عمل راهبرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
مقدمه: شناسایی راهبردهای آموزشی موثر در توسعه مهارتهای مورد نیاز دانشگاهیان با رویکرد اسلامی از نیازهای اساسی و مبرم جامعه دانشگاهی کشور است. در همین راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی ضمن مفهوم شناسی واژه حکمت و دانشگاه حکمت بنیان با هدف بررسی راهبردهای آموزش در دانشگاه با رویکرد دانشگاه حکمت بنیان انجام گردیده است. روش ها: پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی با رویکرد کیفی، انجام پذیرفته و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از اسناد و مدارک معتبر با شیوه اسنادی یا کتابخانه ای با ابزار فیش برداری گردآوری گردیده و با طبقه بندی و تحلیل اطلاعات نسبت به تجزیه و تحلیل مطالب اقدام شده است. نمونه گیری با روش هدفمند از نوع زنجیره ای انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد مواردی از قبیل: حاکمیت اصول اعتقادی، احکام و اخلاق اسلامی در تمامی ابعاد دانشگاه؛ خردورزی و عقلانیت؛ تقدم تزکیه بر تعلیم؛ قدسی بودن علم و محیط های علمی؛تعهد به آرمان های انقلاب اسلامی؛ جهاد علمی و ارتقای اعتماد به نفس ملی و تولید علم نافع و توسعه نهضت نرم افزاری؛تقدم منافع ملی و مصالح عمومی بر منافع فردی و گروهی؛ تمدن سازی دانشگاه ها؛عدالت محوری در تمامی شئون دانشگاه؛ اهتمام به ملازمات پیوستگی دو نظام آموزش عالی و آموزش عمومی؛اهتمام به ملازمات پیوستگی دو نظام آموزش عالی و آموزش عمومی از جمله اصول و مبانی دانشگاه حکمت بنیان هستند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد، دانشگاه حکمت بنیان نیاز محور و کارآمد و تعمیق بخشی دانش از طریق هم سویی میان نظام تعلقات و باورها با تکنیک ها است که ماموریت اصلی آن، تربیت انسان های حکیم، توسط مراکز حکمت بنیان و در جهت خلق، نشر و تعالی فرهنگ علم و فناوری و در نهایت، توسعه حکمت می باشد.
۲۶۷.

مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی زنان دارای روابط خانوادگی آشفته(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: روابط خانوادگی آشفته انسجام خانوادگی سازگاری زناشویی معنویت درمانی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۲۲۳
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی زنان دارای روابط خانوادگی آشفته بود. روش پژوهش «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر تهران در نیمه دوم سال 1398 بودند که به روش «نمونه گیری در دسترس» به تعداد 45 تن انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری «معنویت درمانی»، «شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی» و گواه جایگزین شدند. یک گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش «معنویت درمانی» و گروه دیگر 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش «ذهن آگاهی» دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه «انسجام خانوادگی» (سامانی، 1381) و مقیاس «سازگاری زن و شوهر» اسپنیر (1976) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون «تحلیل کوواریانس چندمتغیره» (MANCOVA) و آزمون «تعقیبی» بنفرونی با نرم افزار آماری SPSS22 صورت گرفت. یافته ها نشان داد: هر دو برنامه مداخله ای تأثیر معناداری بر بهبود انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی داشتند (01/0P<). نتایج آزمون «تعقیبی» بونفرونی نشان داد: معنویت درمانی تأثیر بیشتری بر بهبود سازگاری زناشویی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر بیشتری بر بهبود انسجام خانوادگی داشت (01/0P<). می توان بیان داشت: هر دو درمان از قابلیت های عملی خوبی برای مداخلات بالینی بر بهبود انسجام خانوادگی و سازگاری زناشویی زنان دارای روابط خانوادگی آشفته برخوردارند.
۲۶۸.

واکاوی کیفی بسترهای گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف مواد مخدر دانش آموزان زیست فقر بنیاد زیست اجتماعی زیست روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف: هدف پژوهش حاضر واکاوی و کشف نظام معنایی بسترهای گرایش به مواد مخدر در بین دانش آموزان مقطع متوسطه در استان خوزستان بود. روش: این پژوهش کیفی و از نوع نظریه گراندد تئوری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع متوسطه خوزستان بود که در سال 1401 به مراکز درمان اعتیاد ویژه دانش آموزان در خوزستان مراجعه نمودند و از بین آن ها 15 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. از روش تحلیل مضمون در سه سطح مضمون های پایه (کدها و نکات کلیدی موجود در متن)، سازمان دهنده (مقولات به دست آمده از ترکیب و تلخیص مضمون های پایه) و فراگیر (مضمون های عالی دربرگیرنده ی اصول حاکم بر متن به عنوان یک کل) جهت تجزیه و تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بسترهای تعیین کننده و مؤثر بر گرایش به مصرف مواد مخدر شامل تأثیرپذیری و یادگیری از اعضای خانواده، تنش و از هم گسیختگی خانوادگی، ناخوشی و انزوا، نارسایی و کاستی های آموزشگاه، نابسامانی تعاملی در بین دانش آموزان، فقر و تنگنای اقتصادی، یادگیری و تأثیرپذیری منفی از شبکه دوستی همسالان، خوش کامی موقتی و کلافگی روانی بودند. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت گرایش به مصرف مواد مخدر دانش آموزان ریشه در عوامل زیست اجتماعی فقر بنیاد، زیست اقتصادی فقر بنیاد و زیست روانی فقر بنیاد دارد که هر سه آنها در یک فرایند دیالکتیکی و چرخه گونه، باعث هم افزایی منفی در راستای سوق دادن افراد به سمت مصرف مواد مخدر می شوند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر، توجه به سیاست سازی های پیشگیرانه و مداخله محور اجتماعی، رفاهی و آموزشی ضروری است. برنامه ریزی ها و سیاست گذاری رفاهی، اجتماعی و آموزشی می تواند بستر قابلیتی و توانمندسازی را برای خانواده های آسیب پذیر فراهم نمایند. از طرف دیگر، با کمک نظام آموزشی مهارت محور تعاملی، تربیتی و اجتماع محور می توان از کانون مدرسه به عنوان نهادی اثرگذار و کارآمد در راستای سلامت بخشیدن به دانش آموزان آسیب پذیر و کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر استفاده کرد.
۲۶۹.

روابط ساختاری ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد در افراد مصرف کننده مت آمفتامین: نقش میانجی علائم پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترومای دوران کودکی مشکلات مصرف مواد علائم پانیک مت آمفتامین افراد وابسته به مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف: هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی علائم پانیک در رابطه بین ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد در افراد مصرف کننده مت آمفتامین بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. از میان افراد مصرف کننده مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان مازندران، 250 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات مصرف مواد، پرسشنامه ترومای دوران کودکی و مقیاس علائم پانیک بود. داده ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ترومای دوران کودکی و مشکلات مصرف مواد رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و علائم پانیک در این رابطه دارای نقش واسطه ای بود. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که هر دو متغیر ترومای دوران کودکی و علائم پانیک نقش مهمی در مشکلات مصرف مواد دارند. با توجه به دوره حساس کودکی و تاثیرات ماندگار تجاربِ آسیب زا و عواقب متعاقب با آن همچون افسردگی، اضطراب و غیره در بزرگسالی، نتایج این پژوهش می تواند رهنمودی در جهت آگاه سازی والدین در مورد نقش حساس خود از طریق برنامه های آموزشی در مدارس و یا رسانه ها باشد. بنابراین، توجه به این متغیرها در کاهش مشکلات مصرف مواد از اهمیت ویژه برخوردار است.
۲۷۰.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر درد مزمن در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان ذهن آگاهی درد مزمن مواد مخدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۰
مقدمه: تجربه درد علاوه بر اینکه می تواند انگیزه مصرف مواد مخدر باشد، همچنین در مرحله درمان و پس از درمان نیز می تواند عاملی جهت مصرف دوباره مواد مخدر باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر درد مزمن در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح پیش آزمون- پس آزمون و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر اراک در سال ۱۴۰۰ بود. با روش نمونه گیری در دسترس، ۶۰ نفر انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه ۲۰ نفر) به صورت تصادفی جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده درد مک گیل (۲۰۰۹) بود. درمان ذهن آگاهی در ۸ جلسه (هر جلسه ۹۰ دقیقه) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نیز در ۸ جلسه (هر جلسه ۹۰ دقیقه) اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس برای درد مزمن در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری را نشان داد (۰/۰۰۱=P). هر دو درمان بر بهبود درد مزمن اثربخشی چشمگیری داشت و این اثربخشی برای گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر بود (۰/۰۱=P). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با ذهن آگاهی اثربخشی بیشتری بر بهبود درد مزمن نشان داد؛ بنابراین استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود درد مزمن در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر توصیه می شود.
۲۷۱.

اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر اضطراب امتحان، خودکارآمدی و منبع کنترل دانش آموزان پسر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب امتحان خودکارآمدی منبع کنترل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۹۹
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش روش مهارت های حل مسئله بر اضطراب امتحان، خودکارآمدی و منبع کنترل دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این جامعه تعداد 60 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (30 نفر) و گروه گواه (30 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب امتحان (TAS، ساراسون، 1998)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (ASQ، مک ایلروری و بانتینگ، 2002) و پرسشنامه منبع کنترل (SCQ، راتر، 1996) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون اضطراب امتحان، خودکارآمدی و منبع کنترل در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادری در سطح (01/0>P) وجود دارد. در واقع آموزش مهارت حل مسئله باعث افزایش خودکارآمدی تحصیلی و منبع کنترل درونی می شود. همچنین آموزش مهارت حل مسئله باعث کاهش اضطراب امتحان و منبع کنترل بیرونی در دانش آموزان می شود.
۲۷۲.

نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت در رابطه بین روابط ابژه با خودزنی های غیرخودکشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان خودزنی غیرخودکشی روابط ابژه سازمان شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت در رابطه بین روابط ابژه با خودزنی های غیرخودکشی دانشجویان بود. پژوهش حاضر بنیادی و توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال 1400 بود که 451 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به آزمون روابط ابژه- نسخه کوتاه (TOR-SF؛ باربریس و همکاران، 2020)، سیاهه سازمان شخصیت (IPO؛ ایگارشی و همکاران، 2009)، فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS-SF؛ کافمن و همکاران، 2016) و سیاهه خود آسیب رسانی (SHI؛ سانسون و همکاران، 1998) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. اثر مستقیم روابط ابژه (05/0>P)، دشواری در تنظیم هیجان (01/0>P) و سازمان شخصیت (01/0>P) بر خودزنی غیرخودکشی معنادار بود. اثر غیرمستقیم روابط ابژه با میانجی گری دشواری در تنظیم هیجانی و سازمان شخصیت بر خودزنی غیرخودکشی معنادار بود (01/0>P). دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت می توانند نقش غیرمستقیمی در افزایش اثرات روابط ابژه بر خودزنی غیرخودکشی بگذارند. استفاده یا ایجاد مداخله های آموزشی و درمانی مناسب در این زمینه می تواند به کاهش خودزنی غیرخودکشی کمک کند.
۲۷۳.

تغییرات عو امل فردی، درون زوجی و برون زوجی مؤثر در ازدواج (1357 تا 1401) از نگاه متخصصین زوج درمانگر: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج زوج درمانگر عوامل فردی عوامل درون زوجی عوامل برون زوجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تغییرات ازدواج قانونی و شرعی و رسمی، از سال 1357 تا سال 1401 است. روش: برای دستیابی به اهداف تعیین شده از روش کیفی (گراندد تئوری اشتراوس و کوربین) استفاده شد. 10 متخصص روان شناس حوزه ازدواج با میانگین 6/30 سال تجربه و فعالیت تخصصی در زمینه رابطه زوجی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تا حد اشباع نظری مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده ها ثبت، کدگذاری و سپس در قالب مفاهیم، مقولات فرعی و مقولات اصلی طبقه بندی شدند. یافته ها: تحلیل تجربه حرفه ای متخصصین در مورد ازدواج منجر به شناسایی 138 کد ثانویه، 27 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شد. تغییرات در عوامل برون زوجی، بین زوجی و فردی مقولات اصلی این پژوهش محسوب می شوند. تغییرات در عواملی نظیر، نقش ها، پدیده طلاق، میزان اثرگذاری جامعه، آموزه های اجتماعی، رسانه ها، افزایش آگاهی جامعه، ویژگی جمعیت شناختی، تجارب اجتماعی، سیاست گذاری ها، مسائل اقتصادی، نوگرایی، درآمیختگی فرهنگی، نگرش ها، مسائل مذهبی، نقش خانواده، میزان نفوذ اطرافیان، طبیعت رابطه، روابط بین دو جنس، بی وفایی، تعهد نسبت به مسئولیت ها، سوءمصرف مواد/ دارو / الکل، نیازها، انتخاب همسر، انگیزش، دانش زندگی، گشودگی به تجربه جدید، هویت فرد، مورد اشاره قرار گرفته است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ازدواج در طول سال های (1357-1401) متأثر از تغییرات در عوامل درون فردی، بین زوجی و برون زوجی بوده است. ازنقطه نظر اصلاح وضع نامطلوب ازدواج در زمان انجام پژوهش، سیاست گذاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باثبات و سازنده، ضروری به نظر می رسد. همچنین درنظرگرفتن شرایط روز جامعه و جهان، پرداختن به آموزش های متناسب با تغییرات به وجود آمده، توجه به هویت فردی و نیازهای نسل جدید، نیز می تواند در سامان دادن به وضعیت ازدواج کمک کند.
۲۷۴.

Temperament, Emotion Regulation, and Affective Family Climate in Predicting Oppositional Behaviors in Male Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: oppositional defiant disorder Temperament affective family climate Emotion regulation

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۵
Aim: Background: Oppositional defiant disorder (ODD) is a condition in which children display a pattern of uncooperative, defiant, and angry behavior toward people in authority. Objectives: The present study aimed to determine the predictors of ODD among male teenagers in the city of Urmia, Iran. Methods: For this descriptive-analytical study, 384 male students between the ages of 13-16 were selected through cluster sampling. The instruments used comprised Hill Burns’ (1964) Affective Family Climate, Garnefski's Emotion Self-Regulation (2006), Cloninger’s (1994) Temperament and Character Inventory, and Achenbach’s (1991) Youth Self-Report questionnaires. Data were analyzed in SPSS v.19 using descriptive statistics, Pearson’s comparison, and regression at a significance level of p≤0.05 Results: The results showed a direct and significant correlation between emotion regulation and symptoms of ODD (0.19, p<0.01). A direct and significant relationship was also found between temperament and ODD symptoms (-0.20, p<0.01). Pearson’s correlation analyses revealed a meaningful relation between the family's emotional atmosphere and symptoms of ODD (-0.53, p<0.01). Furthermore, multiple linear regression models indicated that 39.9% of the variance of ODD is predicted by emotion regulation, family emotional atmosphere, and temperament. Conclusion: Based on the results of this study, it seems likely that ODD is influenced by emotion regulation, temperament, and affective family climate; to prevent the formation of this disorder, it is recommended that these three variables be addressed.
۲۷۵.

Designing an Experiential Avoidance Model with Misophonia Disorder Through the Mediating Role of Cognitive Fusion and Emotion Dysregulation in University Students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Misophonia Experiential Avoidance Cognitive fusion Emotion Dysregulation

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۶
Aim: People with Misophonia disorder are prone to suffering from other psychological problems, such as anxiety and mood disorders, due to avoidance of various situations. Therefore, the goal of this study is to assess an Experiential Avoidance model with Misophonia disorder through the mediating role of Cognitive Fusion and Emotion Dysregulation in university students.   Methods: The method of the present research is a descriptive-correlation study. The population included whole students of the Shahid Chamran University of Ahvaz in the academic year 2022-2023. 251 university students were selected using a random cluster sampling method. Data were collected with a demographic questionnaire, "Misophonia Questionnaire", "Brief Experiential Avoidance Questionnaire", "Cognitive Fusion Questionnaire" and "Difficulties in Emotion Regulation Scale".   Results: Experiential Avoidance is indirectly correlated with the symptoms of Misophonia disorder through Emotion Dysregulation.   Conclusion: Emotion Dysregulation plays a mediating role in the relationship between Experiential Avoidance and symptoms of Misophonia disorder, unlike Cognitive Fusion. It is suggested that approaches based on emotion regulation, such as transdiagnostic, be used in the development of preventive interventions and treatment for people with symptoms of Misophonia disorder
۲۷۶.

نقش هوش معنوی و تنظیم هیجان بر تاب آوری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش معنوی تنظیم هیجان تاب آوری دانش آموز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۰
یکی از عوامل مهم در میان راهبردهای روانی موردنیاز برای مقابله با طیف وسیعی از چالش های شخصی، اجتماعی و شناختی در دوره نوجوانی، تاب آوری می باشد. هدف پژوهش، بررسی نقش هوش معنوی و تنظیم هیجان بر تاب آوری نوجوانان دانش آموز در شهر زاهدان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی .بود. جامعه آماری را7953 پسر و 9463 دختر دانش آموز متوسطه دوم شهرزاهدان در سال تحصیلی 1394-1393 تشکیل داد. نمونه ای به حجم ۳۱۲ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، هوش معنوی کینگ (۲۰۰۸) و تنظیم هیجان (SRI) مارکوس ، ایبانز،روپریز، مویا و اورتت (2005) بود. برای تجزیه وتحلیل رابطه بین متغیرها و پیش بینی تغییرات تاب آوری، روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد بین هوش معنوی و تنظیم هیجان با تاب آوری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در گام اول متغیر هوش معنوی به تنهایی 12/0 تاب آوری را پیش بینی می کند (۰0۱/۰> P) و در گام دوم هوش معنوی و تنظیم هیجان روی هم 14/0 متغیر تاب آوری را پیش بینی می کنند (۰0۱/۰> P). بر اساس یافته های پژوهش، هوش معنوی و تنظیم هیجان در پیش بینی تاب آوری نقش مثبت و معناداری داشتند و هوش معنوی پیش بین قوی تری برای تاب آوری بود؛ بنابراین پیشنهاد می شود در برنامه های مدارس و مشاوره نوجوانان به تقویت هوش معنوی و تنظیم هیجانی پرداخته شود.
۲۷۷.

تأثیر آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مدیریت استرس استرس شغلی خودکارآمدی روان رنجورخویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۷۵
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر استرس شغلی و خودکارآمدی با کنترل روان رنجورخویی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل در سال 1402 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد در سال 1402 بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت استرس قرار گرفت و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982)، استرس شغلی (اورلی و گیردانو، 1980) و روان رنجورخویی (کاستا و مک کری، 1992) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و در نرم افزار SPSS-27 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش خودکارآمدی کارکنان مرکز تماس با کنترل روان رنجورخویی، اثربخش بود (05/0 >p). نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش مدیریت استرس منجر به افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس شغلی کارکنان مرکز تماس شرکت ایرانسل شهر مشهد می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد برگزاری دوره های آموزشی مدیریت استرس برای ایجاد سازگاری روان شناختی بیشتر در راستای مدیریت شرایط استرس زا در محیط های کاری و همچنین ارتقاء سلامت روان کارکنان و درنتیجه بهبود کیفیت و بهره وری سازمانی، به صورت منظم برای کارکنان پیشنهاد می شود.
۲۷۸.

Lived experience of the patient’s families with Covid-19 admitted to the hospital: A phenomenological study

کلید واژه ها: COVID-19 Family Patient Phenomenology Qualitative Research

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۷
Objective:  The present study was conducted to explain the lived experience of patient’s families with Covid-19 that admitted to the hospital.Methods: The present qualitative study was based on a hermeneutic phenomenological approach. The population included the patient’s families with Covid-19 admitted to the Imam Khomeini Hospital in Tehran during 2021-2022. After the initial investigation, 16 patient’s family’s members were selected through purposive sampling method. Data collection was done through in-depth and semi-structured interviews. The data were analyzed following the method proposed by Diekelman et al. (1989). As for data management, Software MAXQDA version 10 was used.Results: Thirteen participants were female and 3 were male with a mean age of 31 years. The five main themes along with their sub themes were identified: “in the turbulent of the disease”, “emotional fluctuation”, “living with perception of loneliness”, “a flash of hope” and “in search of compatibility”.Conclusion:  The families of patients with Covid-19 admitted to the hospital appear to be experiencing a number of challenges. Nurse and treatment team can provide support for patient’s family and also, they can play an effective role in preventing adverse complications.
۲۷۹.

مطالعه بسترهای درمان وابستگی به مواد مخدر در بین زنان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مواد مخدر درمان وابستگی به مواد زنان اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۹۵
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف نظام معنایی زنان مصرف کننده مواد مخدر درباره موانع درمان وابستگی به مواد و درمان کم دوام بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع نظریه گراندد تئوری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل زنان مصرف کننده مواد مخدر در شهر کرمانشاه بود که 15 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام پذیرفت. یافته ها: سه مقوله اصلی شامل نارسایی حمایت رسمی، فقدان بستر توسعه خدمات درمان، و ترس از رویدادهای سخت زندگی به دست آمد که مقوله های اصلی از 16 مقوله فرعی شامل فقدان برنامه مراقبت از کودک، عادی انگاری خدمات بارداری، محدودیت جابجایی، انعطاف ناپذیری برنامه های درمان، ظرفیت محدود مراکز، عدم تحمل وقفه، جدایی تعاملاتی، نارسایی آموزش، عدم قدرت تصمیم گیری، آگاهی محدود از اختلاف جنسیتی، تعمیم پذیری اعتیاد مردان به زنان، ترس از دست دادن حضانت فرزند، شرم و ننگ، ترس از تنهایی، ترس از عود، و بی ارادگی تشکیل شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، شرایط کنونی درمان برای زنان مناسب نیست. بنابراین، تغییر نگرش مردم نسبت به بیمار بودن زنان مصرف کننده مواد و اصلاح پذیری آنان، توجه به زنان به عنوان عنصری کارآمد در هنگام تدوین برنامه جامع درمانی، تلاش برای ایجاد محیط مساعد خانواده برای فرد مصرف کننده بعد از درمان، تلاش در جهت افزایش سطح آگاهی نسبت به درمان زنان، ایجاد مراکز درمانی دولتی برای افراد وابسته به مواد، و تلاش در جهت مشروعیت بخشی به درمان زنان مصرف کننده مواد باید مدنظر قرار گیرد.
۲۸۰.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همجوشی شناختی و فاجعه پنداری درد در زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سندرم روده تحریک پذیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی فاجعه پنداری درد همجوشی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۹
مقدمه: سندرم روده تحریک پذیر به دلیل اثرات فیزیولوژیکی مزمن، سبب ابجاد آسیب های شناختی و روان شناختی برای مبتلایان می شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همجوشی شناختی و فاجعه پنداری درد در زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به متخصص های گوارش شهر رامسر در فصل تابستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 30 زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 زن). پس از ریزش تعداد 26 نفر در پژوهش باقی ماندند (13 نفر در گروه آزمایش و 13 نفر در گروه گواه). گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (لواس و اسچامان- الیور، 2018) را طی دو و نیم ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران،2010) و پرسشنامه فاجعه پنداری درد (سالیوان و همکاران، 1995) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر همجوشی شناختی و فاجعه پنداری درد در زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر تأثیر معنادار داشته (p<0/001) و توانسته منجر به کاهش همجوشی شناختی و فاجعه پنداری درد در این زنان شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان