فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۲۷٬۴۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
خاندان سادات کیایی، که قریب یک قرن و نیم قبل از برآمدن صفویان موفق به تشکیل حکومتی محلی و ریشه دار در گیلان شده بودند، با پناه دادن به اسماعیل میرزا، شاه اسماعیل بعدی، نقش مهمی در ممانعت از نابودی قطعی صفویان و احیای آنها برای نیل به هدف سیاسی خود در آغازین سال های قرن دهم ه ..ق داشتند. با وجود این، سرنوشت حکومت کیایی، حذف و انقراض در ابتدای قرن یازدهم ق توسط صفویان بود. این پژوهش تلاش می کند تا فرایند و مبانی این پدیده، یعنی سرکوب سادات کیایی را به روش تحلیل تاریخی بررسی نماید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با وجود نشانه های متعدد، صفویان در تعامل با سادات کیایی هرگز موفق نشدند آنها را به طور کامل کنترل کنند. امرای کیایی با سابقه ای مبتنی بر سیادت طریقت و داعیة حکومت بر مبنای شاه آرمانی، در مقیاس محلی خویش، بنیان نظری صفویان را هدف قرار داده بودند، بدین روی، به سخت ترین شکل ممکن سرکوب شدند.
پیامبر و مشرکان: از چالش معرفت تا چالش هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
115-140
حوزه های تخصصی:
پیامبر اسلام از همان ابتدای رسالت خود مأموریت یافت تا خدایی را که به معرفت او دست یافته بود به ساکنان شرک زده ی مکه معرفی کند و آنها را به توحید و یکتاپرستی فراخواند. او می دانست که ساختار متصلب فکری و اجتماعی مکه انجام چنین مأموریتی را با دشواری هایی همراه خواهد کرد. به رغم موانع موجود، پیامبر چه شیوه ای را در مواجهه با مشرکان در پیش گرفت و چگونه توانست کارنامه ی کامیابی را برای خود رقم بزند؟ یافته های این پژوهش که مبتنی بر روش کیفی و رویکرد توصیفی تحلیلی است، نشان می دهد که نوع مواجهه ی پیامبر با مشرکان قریش در دوره مکی متفاوت از دوره مدنی بود. او در دوره ی مکی کوشید تا از موضع معرفتی، نظام فکری و اعتقادی آنها را به چالش کشد و با تکیه بر توحید اسلامی به نفی و طرد انگاره شرک روی آورد؛ اما در دوره ی مدنی، با عنایت به شکل گیری هویت نوین دینی سیاسی در دولت شهر مدینه، توانست هویت سیاسی و دینی مشرکان مکی را پس از نزول آیات جهاد به چالش بکشد و سرانجام با فتح مکه و غلبه ی گفتمان توحیدی، اندیشه ی یکتاپرستی را بر این شهر مستولی سازد و کارنامه درخشانی را برای خود رقم بزند.
نقش و جایگاه برخی از سیاست مداران عصر رضاشاه درباره مسائل فرهنگی: «محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)، تیمورتاش، مخبرالسلطنه (مهدی قلی خان هدایت) و عیسی صدیق اعلم»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
67 - 90
حوزه های تخصصی:
در مقاله تلاش شده است با مطالعه ی اندیشه ها و رفتارهای نخبگان سیاسی- فرهنگی عصر رضاشاه پاسخی برای این پرسش بیابیم که آیا رضاشاه خود طراح سیاست های فرهنگی حکومتش بود و یا طراحان دیگری سیاست های فرهنگی این عصر را تدوین می کردند. به همین منظور خلاصه ای از شرح احوال و اقدامات چهره های برجسته ای مانند: محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)، تیمورتاش، مخبرالسّلطنه (مهدی قلی خان هدایت) و عیسی صدیق اعلم بررسی می شود. این افراد که فقط گروهی از نخبگان عصرند هر کدام به نوعی با سیاست های رضاشاهی وابستگی و پیوستگی یا هماهنگی و تعامل فرهنگی داشته اند و می توان آنها را نخبگان سیاسی- فرهنگی یا فرهنگی- سیاسی خواند. در مقاله، عمل کرد فرهنگی آن ها به ویژه در برخورد با عرصهی فرهنگ دینی، ملی- باستانی و نیز فرهنگ غربی بررسی می شود. در این مقاله چند تن از نام آورترین سیاست مداران فرهنگی عصر رضاشاه که نقش مهم تر و بیشتری در سیاست های فرهنگی داشته اند و نماینده ی نخبگان هم سویشان پنداشته می شده اند برگزیده شدند.
تأملی بر تاریخ نگاری درباری عصر صفوی؛مطالعه موردی کتاب تکمله الاخبار
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری درباری هم پای شکل گیری حکومت ها در ایران رشد کرده و در برخی دوره ها مانند عصر صفوی تحت تأثیر عوامل مختلف به شکوفایی رسیده و آثار مهمی بر جای گذاشته است. یکی از این مورخان عبدی بیگ شیرازی است که کتاب تکمله الاخبار او یک اثر مهم در حوزه تاریخ نگاری درباری به شمار می رود. نویسنده این اثر تحت تأثیر شرایط سیاسی خاص آن دوره کتاب خود را به انجام رسانده البته باورهای دینی و مذهبی نیز در تشدید برخی شاخصه های تاریخنگاری درباری در این دوره و این اثر نقش داشته اند . این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که ویژگی تاریخ نگاری درباری چیست و چگونه بر کتاب مذکور تطبیق می کند بدین منظور ضمن برشمردن ویژگی هایی چون پیچیده نویسی، گزافه گویی، تملق و چابلوسی، تقدیس قدرت و عدم تحلیل ، این موارد را در کتاب تکمله الاخبار تبیین کرده است .
زمینه ها و پیامد های مهاجرت نخبگان ایالت فارس نمونه پژوهی: خاندان هاﺷﻤیﮥ شیراز ( 1207تا1245ق/1792تا 1829م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و واکاوی رویدادهای تاریخ ایران که بخش اعظمی از آن خاندان محور تلقی می شود، مستلزم شناخت نخبگان و خاندان های محلی و دیوانی، تبیین روابط آنان با حکومت ها و همچنین فهم جابه جایی و تحرک این کانون اثرگذار است. این جستار با رویکردی تاریخی و با تأکید بر پدیدﮤ سیاسی و اجتماعی مهاجرت، تلاش می کند زمینه ها و پیامدهای مهاجرت خاندان هاشمیه شیراز (1207تا1245ق/ 1792تا 1829م) را تبیین کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که فروپاشی ﺳﻠﺴﻠﮥ زندیه، جابه جایی کانون سیاسی و اداری قدرت از شیراز به تهران، بینش محدود و عشیره ای قاجارها و نیاز مبرم آنها به نخبگان، توانمندی تشکیلاتی و دیوانی خاندان هاشمیه، آسیب پذیرشدن حیات سیاسی و اجتماعی شهر شیراز و... باعث مهاجرت ادواری و دائمی بخش عمده ای از خاندان هاشمیه شیراز به تهران و دیگر مراکز شهری این دوره شد. به طور کلی کمک بخشی به استقرار و تثبیت پایه های قدرت قاجارها، مشروعیت آفرینی و ﻏﻠﺒﮥ حکومت بر بحران های پیش رو، قلع وقمع خاندان هاﺷﻤیﮥ شیراز در زمان فتحعلی شاه، استمراریافتن و درعین حال سهیم شدن این خاندان در شکل بخشی به پاره ای از تحولات سیاسی این دوره و پس ازآن، ازجمله پیامدهای غالب این مهاجرت ها بود.
بررسی جامعه شناختی گفتگوهای خیالی در مطبوعات عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتگوی خیالی با درون مایه های سیاسی و اجتماعی، بارزترین وجوه انتقادی رایج در مطبوعات عصر قاجار است که روشنفکران و روزنامه نگاران این دوره به کار می گرفتند. نفس رواج این شیوه نشان دهنده وضع ویژﮤ جامعه ایرانی در این برهه زمانی است که در کشاکش عبور از مرحله ای تاریخی بود. پرسشی که در کانون توجه این پژوهش قرار دارد این است که روزنامه نگاران عصر قاجار از چه زمانی به انتخاب این شیوه توجه کردند و ناظر به چه اهدافی بود. در دوره فتحعلی شاه، به استفاده از این شیوه توجه شد؛ اما در عصر ناصری، وجه انتقادی آن آشکارتر شد و سرانجام در دورﮤ استبدادی محمدعلی شاه، به علت وجود خفقان فزاینده، به مثاﺑﮥ گونه ای (ژانر) اثربخش در نشر آگاهی و بیان انتقادهای سیاسی و اجتماعی، از آن استفادﮤ وسیع شد. یافته های این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی و متکی بر رویکرد جامعه شناختی به نسخه های باقیمانده از 75 روزناﻣﮥ درون مرزی دورﮤ قاجاری است. این پژوهش نشان می دهد که هدف غایی روشنفکران و روزنامه نگاران این دوره از به کارگیری چنین شیوه ای، تفهیم نظام مشروطه و مباینت نداشتن آن با شرع مقدس و نیز معرفی این نظام در قالب الگویی مناسب برای ایجاد وضعیت سیاسی و اجتماعی مطلوب در جاﻣﻌﮥ ایران بود.
اصلاحات ارضی و مسئله سلب مالکیت از مالکان زن(1341-1351ش)؛ مطالعه موردی: غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف کلی مقاله حاضر تبیین تحول وضعیت اربابان و مالکان زن در جریان اصلاحات ارضی و نشان دادن چرایی و چگونگی سلب مالکیت از زنان و نیز، پیامدهای آن است. روش/ رویکرد پژوهش:رویکرد تحقیق حاضر کیفی است. داده ها بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای و براساس نمونه گیری هدفمند گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش گراندد تئوری استفاده شد. یافته های پژوهش:یافته ها نشان می دهد در جریان اصلاحات ارضی در ابعاد وسیعی از زنان سلب مالکیت شده است. مهم ترین عوامل سلب مالکیت از زنان عبارت اند از: قانون اصلاحات ارضی، غایب بودن مالکان زن، حق نسق و نسق بندی که در عرف جامعه روستایی و مردسالار ایران حقوقی مردانه تلقی می شد و درنهایت سقوط نظام ارباب رعیتی. سلب مالکیت از زنان پیامدهای متعددی داشت؛ سلطه پذیری و انقیاد زنان روستایی، نابرابری زنان روستایی با زنان شهری، خودسوزی زنان روستایی و گسترش مالکیت حقوقی ازجمله پیامدهای حذف زنان از نظام مالکیت زمین در مناطق روستایی بود.
چالش خوانش عقل گروانه از آثار تاریخ نگاری ایرانی اسلامی کاربست تفسیرِ خلاصه وار در بازخوانی البدء و التاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
البدء و التاریخدر بزنگاه عصر تدوین تمدن اسلامی به قلم مقدسی تألیف شده و کشمکش های گفتمانی اندیشمندان در آن بازتاب یافته است. در عین حال، محققان معاصر آن را نمونه ای از نگرش عقلانی- فلسفی به تاریخ در سنت تاریخ نگاری اسلامی دانسته اند. بنابراین بازیابی «ایده کلیدی» مقدسی در نگارش البدء و التاریخو «معنای بنیادین» آن، به عنوان مسئله مقاله حاضر، مهم و ضروری می نماید. در پاسخ بدین مهم، مقاله درصدد نقد تاریخی البدء و التاریخو بازاندیشی در آن با تکیه بر مبانی نظری تعیّنِ اجتماعی و فرهنگی معرفت و همچنین کاربست تفسیر خلاصه وار به مثابه روش خوانش و نقد متن است؛ امتزاجی که مقاله را عملاً به یک مطالعه موردی در حوزه «جامعه شناسی معرفتِ هرمنوتیکی» برای کاربست در نقد متون تاریخی مبدل کرده است. از خوانش البدء و التاریخبر مبنای این چارچوب چنین برمی آید که گسترش انسان گرایی اسلامی قرن چهارم، که همراه با جهان وطنی، دیانت گریزی و فردگرایی بوده است، به مثابه بخشی از مؤلفه های تأثیرگذار اما طردشده ذیل گفتار بدعت در بافتار تاریخی این عصر، بدان گونه که جوئل کرمر بدان می پردازد، زمینه ای را شکل داد که مقدسی به نگارش کتاب خود از منظر کنش گفتمانی معطوف به سلطه/طرد بپردازد. در فصول مختلف کتاب، وی واکنش منفی خود به این شرایط را نشان می دهد و راه برون رفت از این شرایطِ به زعم خویش بحرانی را بازگشت به سنت گرایی شریعت محورانه و تفسیر راست کیشانه مبتنی بر آن به مثابه تنها چارچوب ارزشمند در سامان دهی به زندگی مسلمانان می بیند. بنابراین بر خلاف خوانش عقل گروانه از این اثر، بازخوانی گذشته و روایت رویدادها در این اثر در چنین راستایی به شکل جدلی و هنجارین تدوین و بازنمایی شده است که ضروری است در نقد تاریخی گزارش های آن مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل چالش های اقتصادی و فرهنگی استقرار نظام مشروطه در کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی چالش اقتصادی و چالش دینی که در کاشان بر سر راه ایجاد ساختار مشروطه وجود داشت، می پردازد. بستر اقتصادی کاشان میراث دار وضعیت نابسامان اقتصادی ایران دورة قاجار بود که پذیرش نظام نوین را با مشکل مواجه می کرد. جامعة کاشان در دورة قاجار جامعه ای ایستاست با عقاید سخت مذهبی که در آن مشروطه و نظام نوین پذیرش نداشت. نوشتن دو رساله کلمات انجمنو رسالة انصافیهدر جهت تطبیق دادن مشروطه با اسلام جهت متقاعد کردن جامعه به پذیرش نظام نوین صورت گرفت. این پژوهش با استفاده از اسناد،نسخ خطی و منابع اصلی به دنبال آزمون این فرضیه است که «آیا وضعیت اقتصادی و فرهنگی کاشان در دورة قاجار بر پذیرش مشروطه در کاشان تأثیر داشته است؟». یافته های این پژوهش نشان می دهد که وضعیت اقتصادی نابسامان کاشان در دورة قاجار، چالش بزرگی بر سر راه پذیرش نظام جدید بود. وضعیت فرهنگی شهر و ساختار ایستای آن، چالش فرهنگی استقرار نظام نوین بود. نوشتن رساله انصافیه، برای اثبات انطباق مشروطه با اسلام، در جهت کمک به استقرار نظام نوین در کاشان ارزیابی می شود.
مراحل سه گانه تحول دولت در ایران دوره ناصرالدین شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ناصرالدین شاه از منظر اندیشه و کنش سیاسی دربردارندة وضعیت گذار از سلطنت مطلقه به سبک جدید است. این دگرگونی در قالب ظهور سوژه های جدید و طرح گزارة دولت مدرن و جدایی دولت از دربار هویدا شد. مسئله نوشتار حاضر در قالب پرسش های زیر صورت بندی و طراحی می شود که گفتمان دولت مدرن در دوره ناصری چه بود؟ گزاره های این گفتمان به کدام امر ارجاع می دهد و چه سوژه هایی به بیان گزاره های آن پرداختند؟ استراتژی های گفتمان چگونه شکل گرفت و چه کردارهایی زمینه تداوم گفتمان را شکل داد؟ مسلّم است که ناصرالدین شاه در 1276ه.ق در حکمی شش وزیر را به ریاست وزارتخانه ها منصوب کرد که در برابر شاه مسئول بودند. بیست و دو سال این وزارتخانه ها در حال ادغام و تغییر بودند و قوانین جدیدی نوشته می شد تا اینکه شاه قاجار متأثر از سفرهای فرنگ در فرمانی به وزراء اعلام کرد در هر قسم از امور دولت از جزئی و کلّی مختار و مجازند و هرچه را وزراء صلاح بدانند شاه قاجار فرامین آنان را مردود نخواهد کرد. این تغییر سخن در باب حاکمیت و الگوی اداره امور به دربار محدود نماند بلکه از وظایف پادشاه در برابر مردم هم سخن گفته شد. هم زمان نیروهای اجتماعی از جمله متفکران جدید از قانون و ملت سخن گفتند و نقد را به دربار کشاندند. این رخداد به معنای نوعی گسست از وضع پیشین قابل تفسیر است، گسستی که در پی شکل گیری گروهی از متفکران جدید و البته با تغییر شیوه سخن گفتن آنان دربارة دربار رخ داد و نشانه های آن به دربار هم کشیده شد.
بررسی و تحلیل علل و عوامل تمایل انصار به امام علی(ع)
حوزه های تخصصی:
انصار نام گروهی از مسلمانان است که پیش از اسلام با نام اوس و خزرج در یثرب زندگی می کردند و به دلیل یارى پیامبر و دفاع از آن حضرت در مقابل دشمنان اسلام، از جانب رسول خدا(ص) به این لقب نامیده شدند. آنان مهاجرین را که از شکنجه اشراف قریش به یثرب هجرت کرده بودند و در راه اعتلای اسلام این فداکاری را کرده بودند، با آغوش باز پذیرا شدند. اگر چه بعد از رحلت پیامبر(ص) و در جریان سقیفه نقش برجسته انصار در دفاع جدّى از حقانیت خاندان پیامبر اشاره نشده است، ولى نشانه هایی چون رابطه مناسب آنان با بنى هاشم، حمایت و محبت نسبت به خاندان پیامبر(ص) در میان آنان، فراوان بودن یاران ائمه اطهار(ع) در میان انصار، ستایش اهل بیت(ع) از آنها، حضور پر رنگ ایشان در عرصه سیاسی حکومت حضرت علی(ع) و شرکت در نبردهای سه گانه آن حضرت، مى توان تمایلات آن ها را به ائمه اطهار به خصوص امام علی(ع) را نتیجه گرفت. همچنین حضور انصار در سقیفه بنی ساعده در جهت مخالفت با خلافت حضرت علی (ع) نبود، بلکه ترس ایشان از حاکمیت سیاسی مهاجرین و به خصوص قریش بود. که با به خلافت رسیدن ابوبکر و جانشینان وی، عملا انصار در انزوای سیاسی قرار گرفتند. در این پژوهش با روش تحلیلی _ توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به دنبال بررسی دلایل گرایش و تمایل انصار به امام علی (ع) هستیم.
پارکِ غربیِ تاق بستان، محوطه ای نویافته در غرب زاگرس مرکزی، کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
زاگرس مرکزی به عنوان یکی از مهم ترین مناطق جغرافیایی در باستان شناسی ایران، سال هاست که مورد توجه باستان شناسان ایرانی و غیر ایرانی قرار گرفته است.یکی از آثار تاریخ زاگرس مرکزی که در آینده نزدیک در زمره میراث فرهنگی جهانی قرار خواهد گرفت، مجموعه تاق بستان کرمانشاه است. سال ها از بررسی ها و کاوش ها در محدوده آثار جهانی تاق بستان کرمانشاه می گذرد و در نگاه باستان شناسان و پژوهشگران، از این مجموعه به عنوان مجموعه ای تاریخی یاد می شود؛ مجموعه ای که در برگیرنده آثاری از ادوار اشکانی و ساسانی است و اهمیت آن، چنان است که در سال های اخیر برای قرارگیری در فهرست میراث جهانی یونسکو مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیّت این مجموعه، در سالیان گذشته، بررسی ها و کاوش های فراوانی در محدوده این آثار انجام شده است که به بهترشدن درک ما از جایگاه این محوطه تاریخی و باستانی، کمک شایانی کرده است. با وجود تمام پژوهش های صورت گرفته در محدوده این مجموعه که در سالیان متمادی، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت پذیرفته، وجود محوطه ای پیش ازتاریخی، متأسفانه نوعی سطحی نگری در پژوهش های پیشین را نمایان می کند. در این مجال به معرفی محوطه پارک غربیِ تاق بستان، به عنوان یکی از قدیم ترین بقایای فرهنگی همجوار مجموعه تاریخی تاق بستان خواهیم پرداخت و تلاش خواهیم کرد تا با استفاده از مطالعه یافته های سطحی این محوطه، گاه نگاری نسبی براساس یافته ها ارائه دهیم.
مروری بر فلزگری کُهن مس (آرکئومتالورژی مس) در منطقه هَلیل رود (براساس داده های حاصل از پتروگرافی و ژئوشیمی سرباره های ذوب فلز باستانی)
حوزه های تخصصی:
از روش های بررسی اولیه جهت برآورد پتانسیل های معدن کاری و متالورژی باستان در یک ناحیه، مطالعه بر روی بقایای تفاله های برجامانده از فعالیت های متالورژیکی باستانی است. بیش از 95% از معادن فلزی کشور براساس شواهد برجامانده از فعالیت های معدن کاری پیشین، کشف و مورد مطالعه قرار گرفته اند. اساس این مطالعات بر پایه شواهدِ باقی مانده از استخراج فلزات، ذوب و استحصال انجام می گیرد. تونل های استخراجی جهت دستیابی به ماده معدنی و سربا ره های ذوب، گواه بسیار دقیق این واقعیت است که علم معدن کاری از دیرباز با درایتِ خاصی انجام می پذیرفته است. کا نی های مسی و کربنات های مس با رِخ نمون های رگه ای، مالاکیتی و آزوریتی بر روی سطح زمین از ابتدا توجه انسان را به خود جلب کرده و با شناسایی و استحصال این ماده، بشر وارد عصر مفرغ شده است. از آن جایی که سرباره های ذوب، مواد طبیعی نبوده، بلکه نتیجه و ماحصل یک فرایند صنعتی در جهت به آوری مواد خام در زمان خود بوده اند: مطالعه بر روی آنان از پیچید گی خاصی برخوردار است. منطقه هَلیل رود نیز به دلیل قرارگرفتن در یکی از مهم ترین مناطق معدنی و کانی سازی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مطالعه سرباره های ذوب تلفیقی است از تحلیل نتایج مطالعات پتروگرافی، متالوگرافی و روش های آنالیز دستگاهی نظیر XRF, XRD, Pol-Microscopy. با مطالعه بر روی سرباره های منطقه هلیل رود در استان کرمان فلز مورد استخراج با خصوصیات خاص عناصر کمیاب موجود در ذخیره و با توجه به پترولوژی فازهای سیلیکاته، اکسیدی و سولفیدی مورد مطالعه قرار گرفت و همچنین فناوری های به کار رفته جهت استحصال مواد خام مورد بررسی قرار گرفتند.
مواضع مسلمانان شبه قاره هند در برابر تشکیل پادشاهی سعودی و فرقه وهابیت در نیمه نخست سده 20(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت سوم سعودی بر محور مذهب وهابیت در 1351 ه /1932 م در حجاز تشکیل شد. تشکیل این حکومت واکنش مختلف مسلمان جهان را در پی داشت. گروه های مختلف مسلمان هند نیز متناسب با نگرش و تفکرات خود، به مخالفت یا همراهی و حمایت از پادشاهی آل سعود و باور وهابی برآمدند. بررسی نگرش های متفاوت مسلمان شبه قاره از آن جهت دارای اهمیّت است که به نظر می رسد بخش مهمی از رویدادهای سیاسی و اجتماعی بعدی آنجا ریشه از همان نگرش و برداشت ها می گرفت. از میان شخصیت های برجسته مسلمانان هند، اقبال لاهوری، نگرشی متفاوت نسبت به دعوت وهابی و آل سعود داشت. مقاله حاضر ضمن بررسی نظر او، به طرح، بررسی و تحلیل برخی دیگر از مهم ترین نگرش های مسلمانان هند در برابر ظهور دولت جدید سعودی، می پردازد.
جغرافیای تاریخی شهر آمد و جایگاه آن در مناسبات ایران و روم در روزگار ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۱
89 - 116
حوزه های تخصصی:
در آثار نویسندگان عصر باستان و همچنین پژوهش های تاریخی جدید این دوره ، درباره جغرافیای تاریخی و بررسی ساختار شهری و عمرانی مناطق و شهرهای این دوره اطلاعات چندانی به دست نمی آید ؛ تا جایی که می توان گفت که این حوزه تاکنون مورد توجّه قرار نگرفته است و تحقیق در این حوزه می تواند روشنگر زوایای تاریک مناسبات ایران و قدرت های همجوار محسوب شود. شهر مرزی آمد با توجّه به برخورداری از موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیک مناسب که در بین النهرین واقع شده، از زمان های بسیار دور میان سلسله های متعدّد دست به دست می شده است. از اواسط دوره اشکانی که ایران و روم با یکدیگر ارتباط برقرار کردند تا اواخر دوره ساسانی، برای تصرّف این منطقه کلیدی، همواره تلاش هایی توسط دو قدرت عصر باستان صورت گرفته است. حال با توجّه به این مسائل، در این پژوهش جغرافیایِ تاریخی و ساختار عمرانی شهر آمد و نقش سیاسی، بازرگانی و دینی این شهر مهم در مناسبات ایران و روم در دوره ساسانی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد . این پژوهش می خواهد نشان دهد که تصرّف شهر مرزی آمد برای هر دو قدرت عصر باستان به منزله دسترسی به ارمنستان، تمرکز در بین النهرین و همچنین پایگاه مستحکمی برای قلمرو کشور خود، به شمار می رفته است ؛ چنانکه ساختار عمرانی آمد، تحت تأثیر همین مسأله بوده و بارها توسط قدرت حاکم بر استحکام آن افزوده می شد . علاوه بر آن دستیابی به این شهر که بر سر راه های تجاری واقع شده بود، هم از لحاظ بازرگانی هم از لحاظ تبلیغات دینی در مناسبات دو کشور اهمیت دو چندانی پیدا کرده بود.
علم و علم آموزی در آموزه های اسماعیلی در دوره خلافت فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اعلان خلافت فاطمی در سال 297 در افریقیه، اندیشه اسماعیلی برای تحول در عرصه های کلامی، فقهی، علمی، سیاسی و کشورداری، بستر مناسب و جدیدی یافت. بررسی مفاهیم بنیادی آموزه های اسماعیلی در دوره اقتدار سیاسی فاطمیان می تواند به شناخت عمیق تحولات فرهنگی این سلسله یاری رساند. مفهوم علم و مبانی علم آموزی از جمله مفاهیم بنیادین فاطمیان است. اسماعیلیان ضمن بزرگداشت مقام علم و جایگاه عالمان، فراگیری علوم مختلف را از ضروریات مذهبی می دانستند. این مقاله می کوشد تا با بررسی تاریخی و محتوایی، ارتباط میان عناصر مختلف مذهب، از امامان تا سازمان دعوت و داعیان اسماعیلی را با مبانی علم و علم آموزی نشان دهد. ضمن آن که تشریح مفهوم و ماهیت علم از منظر اسماعیلیه و پیوند میان علم و شریعت در این مذهب از دیگر دستاوردهای این پژوهش است.
جایگاه اقتصادی و اجتماعی اصفهان در عصر فرمانروایی مغول ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصفهان به عنوان منطقه برخوردار و دارای جایگاه راهبردی در حاشیه رودخانه زاینده رود، در تاریخ ایران موقعیت ویژه ای دارد. در دوران اسلامی، اصفهان از رونق شهری درخور توجهی برخوردار بود و این مهم در التفات اقوام و جهانگشایان مختلف به این شهر مؤثر بود و البته در جای خود، یکی از عوامل رونق مذکور قلمداد می شد. با این همه، اختلافات سیاسی و مذهبی و نفاق اجتماعی حاکم بر شهر در قرن ششم قمری/دوازدهم میلادی، موجب شد تا این شهر رونق مطلوب خود را از دست بدهد. رونق نسبی مذکور نیز با ایلغار مغول در محاق فرو رفت و تا دوران صفویه رونق لازم را حاصل نکرد. نوشتار حاضر در پرتو تبیین وضع حاکم بر اصفهان و با طرح این سؤال که ایلغار مغول بر حیات اقتصادی و اجتماعی این شهر چه تأثیری گذاشت؟ زمینه های اقتصادی اجتماعی غلبه مغول بر اصفهان را بررسی می کند، تا پیامدهای هجوم و حاکمیت مغول بر این شهر را تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد ایلغار مغول گسست حیات اجتماعی و رکود معیشت شهری و کشاورزی اصفهان را درپی داشت و در فضای کالبدی و ساختاری شهری اصفهان تغییراتی ایجاد کرد.
بررسی روند شکل گیری تشکیلات اداری مغول ها در ایران با تاکید بر دوره چینتمور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیرات غلبه و حکمرانی مغول ها در ایران، از جنبه های مختلف درخور بررسی است. از جمله این تاثیرات نحوه مدیریت و شیوه راهبرد بخش های اداری است. مغول ها در هنگام ورود به ایران، روش اداری خاص خود را داشتند و به طبع، در تشکیلات موجود در ایران دگرگونی هایی ایجاد کردند. در نتیجه با حکمرانی مغول ها، تشکیلات کهن اداری ایرانی اسلامی دگرگون شد. در برابر این تشکیلات و عناصر جدید، سنت های کهن اداری ایرانی اسلامی چه دگرگونی هایی پیدا کرد؟ چنین به نظر می رسد که با وجود به کارگیری کاربدستان ایرانی در نظام اداری مغول ها در ایران که امری ناگزیر بود، اصطکاک و تناقض و تباین میان این عناصر محتمل بود. این عامل موجب شد که در روزگار نخستین سلطه مغول، بر پیچیدگی رویدادهای دیوانی و نحوه تلفیق تشکیلات اداری مغول ها با تشکیلات ایرانی اسلامی افزوده شود. گزارش این تحول به قلم دیوانسالاران ایرانی که بی تردید، ذهنیت ایرانی را در متن وارد کرده اند نیز به ابهامات موجود افزون خواهد شد. ازاین رو، این مقاله درصدد است تا با بازخوانی ویژگی تشکیلات مغول ها و تشکیلات اداری ایرانی اسلامی از یک سو و بررسی گزارش مورخان ایرانی از رویدادهای اداری و سیاسی در روزگار نخستینِ ایجاد تشکیلات مغول ها در ایران از سوی دیگر، روند تحولات و دگرگونی هایی را که در تشکیلات اداری ایران در مواجه با مغول ها به وجود آمد، تبیین کند.
عباسیان و به کارگیری ذمیان: موانع نظری و نیاز عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عباسیان پس از استقرار نظام خود کوشیدند تا از تجربه و مهارت اقوام مختلف قلمرو خویش بهره گیرند و اوضاع را به سمت روالمندی مدیریت کنند. در آن میان، شماری از اهل کتاب که با دولت اسلامی وارد پیمان شده بودند و به اهل ذمه شهرت داشتند، به حیث کاردانی و مهارت می توانستند در نظام اداری و دیوانی خلافت ایفای نقش کنند. دولت عباسی برای جذب و استخدام این عناصر با چه مانعی روبه رو بود و چگونه به حل آن مبادرت ورزید؟ یافته های این پژوهش که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است، نشان می دهد که هر چند مخالفت فقیهان در به کارگیری ذمیان با نیاز عملی عباسیان در بهره برداری از تجارب این عناصر در تقابل بود، اما سرانجام خلفای عباسی با نادیده گرفتن آرای فقیهان، به جذب ذمیان در نظام اداری و دیوانی خود پرداختند تا هم از تجربه و کاردانی آنها بهره مند شوند و هم میدان را برای فقیهان در همه امور سیاسی باز نگذارند.
تحلیل و بررسی تکاپوهای سیاسی - اقتصادی ممالیک در دریای مدیترانه در تقابل با ایلخانان (648-923 ه . ق/1250-1517 م)
حوزه های تخصصی:
دوران سیصدساله ی فرمانروایی ممالیک بر مصر و شام، حدفاصل میان دو دولت ایوبی و عثمانی (648-923 ه . ق/1250-1517 م)، از مهم ترین ادوار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این منطقه به شمار می رود. از دیدگاه سیاسی سلاطین مملوک علاوه بر آنکه به مثابه سدی در برابر یورش مغولان قد برافراشتند؛ مهاجمان صلیبی را در هم شکستند و از سرزمین فلسطین بیرون راندند. ممالیک برای توسعه سیاسی – اقتصادی خود از تقابل و دشمنی با ایلخانان به عنوان یک محور اصلی بهره بردند و همه ی روابط خود با دولت های درگیر در منطقه ی مدیترانه را بر اساس این محور شکل دادند. از لشکرکشی به ارمنستان تا عهد و پیمان با اروپائیان همگی بر اساس این محور شکل گرفت و درنهایت نیز در موارد بسیاری به ممالیک نقش یک دولت واسطه گر در منطقه ی مدیترانه را داد. بر این اساس این بررسی به دنبال کنکاش در روابط سیاسی و اقتصادی ممالیک با محوریت توجه به دولت ایلخانی می باشد و همواره این سؤال مطرح می گردد که ممالیک در دریای مدیترانه چه نقش اقتصادی داشتند و جایگاه آن ها در ارتباط با حکومت های وقت چگونه بود؟ از این رو محور اصلی بحث بررسی نقش واسطه گری ممالیک با قدرت های منطقه است. نتایج نشان می دهد که سلاطین مصر در تقابل با ایلخانان با استفاده از این روش موفق بوده اند.