مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله مشخص کردن جایگاه علوم انسانی و چگونگی رشد و اعتلای آن در حکومت آل بویه می باشد. آل بویه دوره بارزی را در تاریخ ایران رقم زدند. طبقه بندی علوم و حاکمیت جریانات عقل گرا بر جامعه، شرایط مناسبی را برای شکوفایی علمی-فرهنگی پدید آورد و نوآوری ها و خلاقیت ها با بهره گیری از قابلیت ها و ظرفیت های موجود، گسترش یافت. آل بویه برای اعتلا و شکوفایی علوم انسانی نیازی به تقلید یا اقتباس نداشتند و کافی بود در کنار بهره گیری از عناصر و اجزاء متون فلسفی و ترجمه ای موجود، به گنجینه های اخلاقی-حکمتی ایران باستان و پشتوانه های خود مراجعه نمایند. دستیابی به این خودآگاهی، موجب مطالعه و بازبینی و نقد آثار موجود، تطبیق آن با دغدغه ها و نیازهای جامعه و بومی سازی آنها گردید. در نتیجه حمایت حکومت و آزاداندیشی حاکم بر جامعه، متونی ترکیبی و کاربردی پدید آمد که به کار بستن اصول آن در کنار توصیه های اسلام، زمینه ساز اعتلای بینش و بصیرت مردم و سلامت فکری اجتماع گردید. روش این پژوهش، گردآوری داده ها به صورت مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از منابع می باشد و شیوه ارائه مطالب به صورت توصیفی-تحلیلی است.
بهداشت سنندج در دوره پهلوی دوم (1320-1357)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی- به تبیین اقدامات نوگرایانه دولت پهلوی دوم در شهر سنندج با تکیه بر بهداشت این شهر پرداخته شد. سوأل اصلی پژوهش هم معطوف به نحوه اثرگذاری اقدامات نوگرایانه دولت پهلوی در شهر سنندج و پیامدهای این اقدامات بر حیات اجتماعی مردم این شهر بود. در این دوره گام هایی اساسی در راستای ارتقای سطح بهداشتی مردم سنندج برداشته شد. بویژه از سال 1340 به بعد روند تحولات در این زمینه شتاب بیشتری به خود گرفت. برای نخستین بار دولتی متمرکز متولی امر بهداشت و ارتقای سطح امکانات بهداشتی شد و در دو زمینه کلی آموزشی و درمانی درراستای بهبود سطح بهداشت این شهر گام برداشت. این مسئله دو نتیجه کلی را در پی داشت: یکی اینکه ناخواسته موجب ایجاد فاصله میان مردم شهر سنندج و مناطق پیرامون آن شد و دیگر اینکه به عنوان عاملی اساسی در افزایش جمعیت درونزاد شهر عمل کرد. ارتقای قابلیت های بهداشتی روند حرکتی جمعیت این شهر را از سیر صعودی بسیار کُند و گاهاً نزولی به یک روند صعودی دایمی و گاهاً سریع تبدیل کرد. البته در مورد اقدامات بهداشتی دولت پهلوی در شهر سنندج نباید اغراق کرد و هنوز با میانگین کشوری اختلاف زیادی داشت. روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای و آرشیوی بوده و پس از گردآوری اطلاعات لازم به سازماندهی اطلاعات و تجزیه و تحلیل و سرانجام استنتاج آن ها پرداخته شد.
تجزیه و تحلیل کارکرد سیاسی مساله حج در روابط ایران و عثمانی با تکیه بر سال های واپسین صفویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ دیپلماسی ایران با روی کار آمدن صفویان و شیعه شدن ایرانیان دوره ای پرتلاطم و توام با نبرد شدید با عثمانی آغاز گردید.یکی از مسائلی که همواره زمینه های دشمنی دو کشور را تشدید می نمود، مساله حج و نحوه برخورد ماموران عثمانی و سیاست های آنان در برابر حجاج ایرانی و شیعیان بود. زیرا هر دو دولت تلاش داشتند تا با تکیه بر مساله حج از این مراسم مذهبی جهت تسلط سیاسی خود در جهان اسلام استفاده نمایند. با وجود قرار گرفتن شهر مکه در قلمرو عثمانیان،آنها آگاهانه از این موضوع جهت برتری سیاسی خود در برابر ایران و همچنین اعمال فشار بر سیاست های هیات حاکمه بهره بردند. بهره برداری سیاسی از مساله حج درتاریخ روابط سیاسی ایران و عثمانی در طول دوره صفویه یکسان نبود،بلکه عثمانی ها از این این موضوع همچون ابزای جهت دیکته نمودن سیاست های خود بهره می بردند.با این حال به نظر می رسد شاهان صفویه با برگزاری باشکوه مراسم حج تلاش داشتند جایگاهی قابل قبول به عنوان سلطان حامی جهان تشیع برای خود ایجاد کنند. و از سوی دیگر عثمانی ها نیز با اختلال در این مراسم با هدف تضعیف قدرت معنوی و سیاسی حاکمان صفوی را دنبال می نمودند.روش پژوهش در مقاله حاضر با تکیه بر روش تاریخی و تحلیل منابع و مآخذ در این زمینه انجام می پذیرد.
نقش و جایگاه برخی از سیاست مداران عصر رضاشاه درباره مسائل فرهنگی: «محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)، تیمورتاش، مخبرالسلطنه (مهدی قلی خان هدایت) و عیسی صدیق اعلم»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در مقاله تلاش شده است با مطالعه ی اندیشه ها و رفتارهای نخبگان سیاسی- فرهنگی عصر رضاشاه پاسخی برای این پرسش بیابیم که آیا رضاشاه خود طراح سیاست های فرهنگی حکومتش بود و یا طراحان دیگری سیاست های فرهنگی این عصر را تدوین می کردند. به همین منظور خلاصه ای از شرح احوال و اقدامات چهره های برجسته ای مانند: محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)، تیمورتاش، مخبرالسّلطنه (مهدی قلی خان هدایت) و عیسی صدیق اعلم بررسی می شود. این افراد که فقط گروهی از نخبگان عصرند هر کدام به نوعی با سیاست های رضاشاهی وابستگی و پیوستگی یا هماهنگی و تعامل فرهنگی داشته اند و می توان آنها را نخبگان سیاسی- فرهنگی یا فرهنگی- سیاسی خواند. در مقاله، عمل کرد فرهنگی آن ها به ویژه در برخورد با عرصهی فرهنگ دینی، ملی- باستانی و نیز فرهنگ غربی بررسی می شود. در این مقاله چند تن از نام آورترین سیاست مداران فرهنگی عصر رضاشاه که نقش مهم تر و بیشتری در سیاست های فرهنگی داشته اند و نماینده ی نخبگان هم سویشان پنداشته می شده اند برگزیده شدند.
وضعیت اجتماعی معلولان در دوران قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر این قصد است تا پایگاه ، جایگاه و نقش اجتماعی معلولان در دوره قاجاریه را بر اساس اسناد و منابع دست اول و تحلیل اسنادی بکاود . علاوه بر این مشخص نماید که افراد دارای معلولیت در جامعه در چه وضعیتی بسر می بردند و این امر را هم در ساختارهای اجتماعی و هم در محتوای فرهنگی و ذهنیتی جامعه ایرانی نسبت به این گروه ردیابی کرده و بدون ابراز احساسات و ارزشداوری نسبت به این وضعیت ، واقعیت های موجود را ارائه کند . از سویی دیگر در خصوص پایگاه ، جایگاه و نقش اجتماعی آنها از نظریات جامعه شناسی همراه با تطبیق با واقعیت های عینی معلولان استفاده شد . نتیجه حاصل شده از دوره قاجار نشانگر جایگاه و نقش بسیار اندک و نازلی بوده است که جامعه ایرانی بواسطه ساختارهای سنتی خود در عرصه اجتماعی به معلولان تحمیل و تلقین می کرد . این جایگاه و نقش به تمام عرصه های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی تسری پیدا می کرد و معلول در برابر انجام این خواسته های اجتماعی نقش و جایگاهی برای خود تصور نمی کرد و رفتارهای ناشی از ترحم های خویشاوندی و قبیله ای و بنده نوازی و مهرورزی دینی در برون رفت از این وضعیت کارساز نبوده است . زمان امیر کبیر و دوره مشروطه تلاش های جدیدی برای تغییر و تحول این وضعیت برای معلولان رخ داد که استمرار آن شرایط جدیدی را ولو مقطعی (از لحاظ زمانی) و منطقه ای (از لحاظ گستره جغرافیایی) بوجود آورد .
تحلیلی بر تحول ذائقه ایرانی از قهوه به چای در عصر قاجار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
علیرغم این که در طول چند صد سال و تا آخرین دهه های قرن 13 ه.ق، نوشیدنی محبوب و عمومی همه مردم ایران قهوه بود، اما در آخرین دهه های این قرن و اوایل قرن 14 ه.ق، چای جزء جدایی ناپذیر آداب غذایی هر فرد ایرانی گردید. بدیهی است بررسی و تحلیل این تغییرات از اهمیت ویژه ای در تاریخ اجتماعی ایران برخوردار است.از این رو و در این نوشته به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چه عواملی در تغییر ذائقه ایرانی از قهوه به چای دخیل بوده و این تحول چگونه صورت گرفته است؟ به زعم ما هر چند نقطه صفری برای شروع تغییرات در کنش افراد در طول تاریخ وجود نداشته و ندارد، اما دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که نقطه عطف این جامعه پذیری در دو دهه آخر قرن 13 ه.ق، به وقوع پیوست. هر چند از اولین سال های شکل گیری سلسله قاجار، بذر این تغییر کاشته شد و در اواخر حکومت ناصری به بار نشست. در این پژوهش کوشیده می شود علل و عوامل داخلی و خارجی این تغییر اجتماعی واکاوی شود و روش تحقیق به صورت کتابخانه ای است.
ساختارهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ارمنستان در دوران اشکانیان ارمنستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی تاریخ ارمنستان در دوره حضور اشکانیان در ارمنستان و استقرار و استمرار دولت آنان، تحولاتی در حوزه های مختلف سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی در ارمنستان به وجود آورد که، اثرات آن در برخی از حوزه ها، سالها پس از سقوط آنان و حتی تا عصر کنونی تداوم یافت. از آن میان، نقش اشکانیان در ایجاد یک نظام اجتماعی ناخاراری، از طریق سازماندهی دودمان های اشرافی آن دیار و به کارگیری آنان در سلسله مراتب ساختار قدرت سیاسی حاکم در ارمنستان و تثبیت و دوام آن حتی پس از سقوط این خاندان، انکارناپذیر است. شدت و ضعف آنان در ساختار قدرت ارمنستان، در این دوران، بستگی تنگاتنگی با موقعیت پادشاه و شرایط مکانی و زمانی داشت که ارمنستان از آن بهره می برد. تأثیر اشکانیان در ساختار سیاسی و سلسله مراتب اداری و حتی طبقات اجتماعی ارمنستان در این دوران تا حدی متأثر از پیشینه تاریخی و فرهنگی ارمنستان، به دلیل حضور طولانی مدت خاندان های ایرانی حاکم بر این سرزمین، بود و اشکانیان ارمنستان با آگاهی از این حقیقت مهم، توانستند تحولات مهمی به خصوص در حوزه اجتماعی و فرهنگی در ارمنستان به وجود آورند.
ابن مقفع ِشهید. قربانی تفکر شعوبیه ادیب ودانشمند.(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که ابن مقفع ایرانی تبار بود ولی تحصیلاتش را درعلوّ بلاغت و فصاحت در زمینه نثر عربی به پایان رسانید. و کتاب های پهلوی را اززبان فارسی به زبان عربی برگردانید. ابن مقفع، نخستین کس و شاید تنها کسی است که توانست دست مایه ای گران بها را به فرهنگ عربی تقدیم کند و بی شک او را به عنوان شهسوار نثر عربی قلمداد می کنند علاقه بیش ازحد ابن مقفع به زبان ادبیات عرب و به ویژه کتابت نثرنویسی. ایشان را تا جایی پیش برد که در دوران خلفای عباسی واموی جزء کاتبان درجه اول وزراء و رهبران آن ها گردانید قابل توجه و عنایت اینجاست فردی که تا این اندازه علاقه به یادگیری زبان عربی داشت و این همه خدمات ارزنده و قابل توجه به ادب عربی خصوصاً در توسعه گسترش و ترویج کتابت و ترجمه نثر عربی نمود به خاطر کینه بیش از حد دشمنانش خودش اولین قربانی بسیار ادیبانه و ماهرانه نثر نویسی می گردد و جالب تر اینکه در تاریخ او را به عنوان یک فرد زندقه و کافر می شناسند غافل از اینکه کسانی مانند جاحظ ، عبدالملک اصمعی و ابن منظور و دیگران که در مورد ایشان قضاوت کرده اند خودشان از متعصبین و طرفداران خلفای عباسی و اموی بودند که بغض و کینه بیش از حدی را به ایرانیان و خصوصا طرفداران فرقه شعوبیه داشتند بطوری که هرکه را ایرانی می شناختند شعوبیه کافر و زندقه و ضد بلامنازع اعراب می دانستند. نهایتاً با پدید آمدن منازعه بین ایرانیان وخلفای عباسی و اموی مبنی بر نژاد برتر واصیل که مولود ان تفکر شعوبیه بود.