The adaptation of sociological theories to historical subjects, despite the problems it encounters, is something that new historiography should start to do for dynamism and to avoid pure quotation of historical events and it should enjoy the results of other fields studies, especially sociology. In this case, System Theory has an important position in appropriate analysis and explanation of historical events. This essay studies Iran’s traditional relations and British East India Company in Zand era based on System Theory in order to analyze the various results of these two system’s relation. For this purpose, written contracts between them, have been the basis of assessment.
Karim Khan expected to flourish commerce and return security to Iranian coast of Persian Gulf, via commercial relations with British East India Company. On the other hand British East India Company aimed to self allocate the benefits of trade with Persian Gulf and eliminate other rivals. In line with this review, objectives, political and economic outcomes this business relationship for both, be determined.
در پی نهضت مذهبی «دومین بیداری بزرگ» در کشور امریکا، میسیونرهای زیادی از این کشور به نقاط مختلف دنیا فرستاده شدند. دو نفر به نام های اسمیت و دوایت نیز از سوی «انجمن امریکایی اعزام مبلغ به خارج» به ایران فرستاده شدند و طبق بررسی آنان فعالیت در میان نسطورییان ایرانمناسب ارزیابی گردید. حضور میسیونرهای امریکایی در ایراندر زمره نخستین ارتباطات آنان با ایرانیانبه حساب می آید؛ بنابراین بررسی فعالیت های آنان در میان نسطوریان ایران ضرروی به نظر می رسد.این پژوهش در پی پاسخ گویی به این سؤال است که انواع فعالیت های میسیونرهای امریکایی در میان نسطوریان طی سال های 1834م تا 1843م/1250 تا 1259ق به چه صورت بوده است؟پژوهش حاضر بر آن است تا به شیوهتوصیفی-تحلیلیبه بررسی فعالیت های میسیونرهای امریکایی در میان نسطوریان بپردازد. طی دوره فوق شاهد تأسیس آموزشگاه، ابداع خط جدید، تأسیس چاپ خانه، برگزاری مراسم نیایش و ترجمه متون مذهبی از سوی میسیونرهای امریکایی هستیم.
با گسترش ارتباطات و تبادلات فکری و فرهنگی میان ایرانیان با جوامع غربی، نخبگان ایرانی با مشاهده پیشرفت شگرف علمی و صنعتی که در غرب رخ داده بود، درصدد بررسی علل و عوامل عقبماندگی شرق و رشد و توسعه غرب برآمدند.آنان که مرعوب اروپا شده بودند، بدون تامل و دقت کافی، اسلام را با مسیحیت تحریف شده یکسان انگاشتند و همچون منورالفکران غربی که یکسره به انکار دین ــ یعنی همان مسیحیت قرون وسطایی ــ پرداخته بودند، اینان نیز اعتقاد به دین ــ یعنی اسلام آزادیبخش و علم و عدلپرور را عامل همه بدبختیهای خویش شمردند! این جریان در عصر مشروطه در تقابل با مردم مسلمان و علمای ضد ظلم و عدالتطلب شیعی قرار گرفت و خسارتهای فراوانی را بر کشورمان تحمیل کرد.
مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی سیاسی معاصر ایران، حضوری پررنگ و با نقش های متفاوت و گاه متضاد داشته است. چنین حضوری، گاه درجهت کنشگری و مبدأ تغییر واقع شدن بوده است (حضور فعال شماری از علما و مراجع برجسته در جریان انقلاب مشروطه)، گاه درجهت تأثیرپذیری و واکنش در مواجهه با تحولات بوده است (مواجهه با مدرنیزاسیون اجباری رضا شاه در ایران) و گاه در قالب سکوت و انفعال ظاهر شده است (سکوت مرجع وقت شیعه در تعارض دولت مصدق با دربار و دولت انگلیس در جریان ملی کردن صنعت نفت). مرجعیت همواره پیش قراول یا دنباله روی تحولات اجتماعی نبود؛ بلکه مانند گروه های اجتماعی دیگر، به مثابه ی عاملی اجتماعی، در رویارویی با این تحولات، هم تأثیرگذار بود و هم تأثیرپذیر؛ هم دچار قبض و محدودیت و افول می شد و هم به گسترش نفوذ و عمل خود می پرداخت. با در نظر گرفتن چنین جایگاهی برای مرجعیت، نتیجه می گیریم که در بررسی سیر تاریخی مرجعیت شیعه در ایران، خود را به مناسبات، تحولات و تعاملات درونی مرجعیت و حوزه ی علمیه محدود نکنیم و مرجعیت را در زمینه ی بزرگ تر اجتماعی سیاسی مورد بررسی قرار دهیم.
در این مقاله، با در نظر گرفتن این مسئله، به بررسی سیر تاریخی مرجعیت و برهم کنش آن با جامعه و حکومت در دوره ی مرجعیت واحد آیت الله بروجردی می پردازیم. باتکیه بر داده های شفاهی حاصل از گفت وگو با ملازمان، نزدیکان و شاگردان آیت الله بروجردی و منابع تاریخی و مقالات پژوهشی مرتبط، برهم کنش مرجعیت با جامعه و حکومت را در چهار محور «بررسی زمینه ی اجتماعی سیاسی»، «بررسی وضعیت حوزه ی علمیه»، «مناسبات مرجعیت و جامعه» و «مناسبات مرجعیت و نظم سیاسی» بررسی می کنیم.