فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
104 - 135
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی معلمان فرایندی پیچیده و چندبعدی است که نیازمند سیاست گذاری پویا در ابعاد متعددی است. در پژوهش حاضر تلاش شد عوامل مؤثر بر پدیده توانمندسازی معلمان موردبحث و بررسی قرار گیرد. پژوهش با اعمال رویکرد ترکیبی و در دو گام مطالعه تطبیقی و تحلیل انتقادی انجام شد. در بخش نخست داده های مربوط به آموزش معلمان در کشورهای فنلاند، سنگاپور، ژاپن، اتریش، فرانسه و ایران در محورهای مشخص جمع آوری گردید و در گام دوم با (14) نفر از متخصصین تعلیم و تربیت، مدیران و اعضاء هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته های پژوهش مبین آن است که توانمندسازی معلمان از دو بعد کلان و خرد با موانع متعددی مواجه است. ضعف جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معلمان از منظر کلان و ضعف آموزش های بدو خدمت، ضمن خدمت، حمایت از توسعه مستمر حرفه ای و فقدان سیاست جذب فراگیر مناسب از منظر خرد مانع توانمندسازی معلمان شده است؛ بنابراین توصیه می شود به منظور ارتقاء جامعه و حرکت در مسیر توسعه پایدار، دیدگاه مسئولین به آموزش وپرورش و این حرفه در ابعاد مختلف و به صورت عملی تغییر کرده و سیاست هایی متناسب با نیازهای جامعه معلمان و سطح بین المللی اتخاذشده و از ورود افرادی که استعداد، علاقه و شایستگی لازم را ندارند، جلوگیری شود.
بررسی نقش رهبری تحولی و تبادلی در ارتقاء اعتماد سازمانی اعضای هیأت علمی به منظور ارایه مدل مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش رهبری تحولی و تبادلی در ارتقاء اعتماد سازمانی اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندارن جهت ارایه مدل انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندارن به تعداد آنها 850 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 265 نفر برآورد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد سبک های رهبری تحولی و تبادلی باس و آولیو (1996) و پرسشنامه استاندارد اعتماد سازمانی مارتینز (2002) با طیف پنج درجه ای لیکرت بوده است. پایایی ابزار پس از اجرای مقدماتی در نمونه ای 30 نفری ارزیابی شد که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه رهبری تحولی و تبادلی و اعتماد سازمانی به ترتیب 84/0 ، 78/0 به دست آمد. داده های گردآوری شده از طریق نرم افزار آماری SPSS و AMOS در دو بخش آمار توصیفی شامل (میانگین، انحراف معیار، جداول، نمودارها) و آمار استنباطی شامل (مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر تحلیل رگرسیونی،کای دو (χ²) ، تی(t)، آنتروپی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که در میان چهار مؤلفه رهبری تحولی که در تعامل با اعتماد سازمانی بودند، ملاحظات فردی بیشترین نقش و انگیزش الهام-بخش کمترین نقش را دارا بوده است و در میان چهار مؤلفه رهبری تبادلی که در تعامل با اعتماد سازمانی بودند، مدیریت بر مبنای استثناء غیرفعال بیشترین نقش و مدیریت بر مبنای استثناء فعال کمترین نقش را دارا بوده است. بر اساس مؤلفه های رهبری تحولی و تبادلی که جهت ارتقای اعتماد سازمانی شکل گرفته اند، پژوهشگر به ارایه یک مدل مناسب پرداخت.
ارزیابی اثربخشی دوره های ضمن خدمت در بهبود عملکرد نیروی انسانی: مطالعه موردی یک بانک دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
57 - 69
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی دوره های ضمن خدمت در یک بانک دولتی است. این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار می گیرد و ازنظر هدف کاربردی هست. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک هست که در دوره های آموزشی بانک شرکت داشته اند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، ۵۹۶ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و داده های گردآوری شده مطابق با مدل ROI و با استفاده از آزمون میانگین یک جامعه تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که شرکت کنندگان از دوره های آموزشی رضایت نسبی دارند و برخی از آن ها محتوای دوره ها و ارائه آن ها را جذاب و مرتبط با نقش های شغلی خود می دانند و برخی دیگر اظهار کرده اند که از این دوره ها رضایت کافی ندارند. بخش دیگری از نتایج نشان می دهد که میزان یادگیری شرکت کنندگان بعد از برگزاری دوره های آموزشی به صورت معناداری تغییر نکرده است و مشارکت در دوره های آموزشی باعث تغییر قابل توجهی در میزان یادگیری شرکت کنندگان نشده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که علیرغم انتقاد شرکت کنندگان از دوره ها و رضایت نسبی آن ها، آن ها فکر می کردند که این دوره ها به رفع برخی از مشکلات کاری آن ها کمک کرده و گردش کار در بانک تا حدودی تسهیل شده است. به عبارت دیگر، نتایج حاکی از آن است که این دوره ها تا حدی بر فرآیندهای کاری سازمان تأثیر گذاشته است.
ارائه مدل پارادایمی دو سوتوانی سازمانی در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمی دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزش وپرورش دولتی ایران به روش کیفی انجام شد . مشارکت کنندگان پژوهش متخصصان و کارشناسان نظام آموزشی ومدیریت آموزشی در کشور بوده است . بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند ونمونه گیری نظری (به منظور رسیدن به اشباع نظری ) و با تکنیک مصاحبه ی نیمه ساخت یافته با 17 نفر از متخصصان حوزه آموزش وپرورش و مدیریت آموزشی در کشور مصاحبه انجام شد . یافته های پژوهش بیانگر این بود که توسعه محیط رقابتی و تطور مفهوم بالندگی به عنوان عوامل علی مطرح هستند که بر دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزش وپرورش دولتی ایران تأثیر گذاشته و به عبارت دیگر ضرورت دوسوتوانی را توجیه می کنند . وجود رهبران به عنوان استراتژیست تغییر ، فقدان انگیزش در حوزه ی نوآوری ، فقدان دسترسی مستقل به منابع و ساختار غیرقابل انعطاف جزء عوامل زمینه ای شناخته شد . همچنین عواملی مانند جهانی شدن و بینش سازمانی بر راهبردهای تحقق دوسوتوانی که شامل افزایش پهنای باند فردی وسازمانی ، توسعه فراموشی سازمانی و توسعه بازاریابی وجذب مخاطب بوده ، تأثیرگذارند . در صورت تحقق دوسوتوانی سازمانی در نظام آموزشی می توان شاهد پیامدهایی چون بقای سازمانی ، ارتقای سطح رضایت و توسعه ی پایدار بود .
عوامل مؤثر در طراحی مدل آموزش مجازی مدیران مدارس فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش های الکترونیکی می تواند نقشی اساسی در آینده نزدیک برای رشد و توسعه کشور داشته باش د. هدف از تحقیق حاضر، نگاهی به عوامل موثر در طراحی مدل آموزش مجازی مدیران مدارس استان فارس است. جهت تحقق اهداف پژوهش از روش کیفی استفاده شده است از این رو با 23 نفر از اساتید دانشگاهی و نخبگان استان فارس در نیمه اول سال 1400 مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به همراه سوالات باز صورت پذیرفته است. تحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد پس از انجام کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، مبین 93 (کد گذاری باز) عامل مؤثر در طراحی مدل آموزش مجازی مدیران مدارس فارس بود. مفاهیم به دست آمده در مرحله کدگذاری محوری به 17 مفهوم و در مرحله کدگذاری انتخابی در 6 مفهوم: بینش، مدیریت، بافت و محیط، فضای مجازی، محتوا و اطلاعات و فناوری که در یافته ها به صورت الگوی توصیفی ارائه شده است، طبقه بندی شدند. برای سنجش پایایی در این پژوهش از روش «پایایی بازآزمون » استفاده شد که به میزان سازگاری طبقه بندی داده ها در طول زمان اشاره دارد. اهتمام به یافته های نهایی این پژوهش، راهبردهای اجرایی موفقیت آمیزی در آموزش مجازی مدیران مدارس ارائه می نماید که راه گشای وضعیت امروز مدیران است و تأثیر مثبت بر نقش علمی آنان دارد.
مدلسازی رابطه رفتار شهروندی سایبری و کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش با میانجیگری عدالت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رفتار شهروندی سایبری با کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی انجام شد. روش شناسی: روش تحقیق آمیخته اکتشافی، جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران عالی و میانی نظام آموزش و پرورش، اساتید رشته مدیریت آموزشی و دولتی در مراکز آموزش عالی و کارشناسان متخصص در حوزه رفتار سازمانی و فناوری و در بخش کمی معلمان مدارس دوره دوم متوسطه استان مازندران، در 400 مدرسه بتعداد 6420 نفر بودند. در بخش کیفی از روش نمونه گیری گلوله برفی، تعداد 20 نفر و در بخش کمی با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی بر اساس فرمول کوکران، تعداد 364 نفر انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق تکنیک دلفی با پرسشنامه نیمه ساختاریافته و ساختاریافته طی چهار راند و در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با پرسشنامه 92 گویه ای استخراج شد. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت و قابلیت، استفاده شده و در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید شد. پایایی به سه روش ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته های کیفی نشان داد، « رفتار شهروندی سایبری » دارای هشت مولفه، « عدالت آموزشی» دارای هفت مولفه و «کاربست ICT» دارای هشت مولفه بوده است. نتایج بخش کمی نشان داد که رفتار شهروندی سایبری با عدالت آموزشی و کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی با کاربست فناوری، رابطه معنادار و مثبتی داشته و عدالت آموزشی در رابطه رفتار شهروندی سایبری با عدالت آموزشی و کاربست فناوری، نقش میانجی را ایفا نمود.نتیجه گیری: تدوین مدل رفتار شهروندی سایبری، کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی، کمک می کند تا مدارس بسمت عدالت و استفاده از فناوری های جدید گام بردارند.
نشانگان ارزیابی عملکرد معلمان متوسطه دوم مدارس دولتی استان خراسان جنوبی : سنتزپژوهی براساس مدل روبرتس (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نشانگان ارزیابی عملکرد معلمان است. رویکرد پژوهش حاضر تحلیل محتوای اسنادی و روش آن سنتز پژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی هستند (137 سند و مطالعه)که در مورد نشانگان ارزیابی عملکرد معلمان در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 23 سند و مطالعه است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، نشانگان ارزیابی عملکرد معلمان در 4 بُعد، 15 محور طبقه بندی شدند. این ابعاد شامل بعد فردی (مشتمل بر محورهای؛ شخصیتی، مهارت های ادراکی و آراستگی ظاهری)، بُعد سازمانی (مشتمل بر عوامل؛ تعهد، توسعه حرفه ای، مشارکت سازمانی، انگیزش حرفه ای، ارتباطات و رضایت)، بُعد اجتماعی (مشتمل بر عوامل؛ ارزش های اجتماعی و مناسبات اجتماعی) و بعد فرآیند یاددهی و یادگیری (مشتمل بر عوامل؛ رعایت قوانین آموزشی، تدریس، ارزشیابی و پژوهش و تألیف) هست.
واکاوی و احصاء مبانی تربیتی حیات طیبه بر اساس آیات قرآن و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیات طیبه به معنای آنگونه از زندگی است که پاسخگوی نیازهای مادی و معنوى، علمى، عملى و روحی آدمی باشد. اصول مبانی تئوریک حیات طیبه، در قرآن کریم و آموزه های پیشوایان معصوم (ع) تبیین شده است. در قرآن کریم نیز مبانى اساسى حیات طیبه معرفی شده اند که شناخت آنها، زمینه تحقق چنین حیاتی را برای انسان فراهم می کند. هدف از این مقاله استخراج و فهم مبانی تربیتی حیات طیبه بر اساس قرآن کریم و روایات معصومین بوده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون مبانی تربیتی حیات طیبه در کلام وحی مبین یعنی قرآن کریم و همچنین سخنان معصومین علیهماالسلام، مورد واکاوی قرار گرفته و پس از طبقه بندی و کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل صورت گرفت. حوزه پژوهش شامل اسناد مکتوب در قرآن و روایات اسلامی پیرامون حیات طیبه بوده که به صورت نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، حیات طیبه به عنوان مفهومی اساسی و کلیدی و به مثابه هدف غایی هدف تعلیم و تربیت اسلامی تلقی شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، با اتکاء به مبانی تربیت مبتنی بر حیات طیبه، مدیران و برنامه ریزان نظام آموزشی قادر خواهند بود، اصول و اهداف آموزش و پرورش را متناسب با موقعیت آموزشی بازتعریف و اجرا نموده و بر آن اساس روش ها و برنامه های درسی متناسب را سازماندهی کنند.
راه حل های بهبود ارزشیابی تکوینی در محیط های یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: ارزشیابی و بخصوص ارزشیابی تکوینی در یادگیری الکترونیکی دارای نقاط ضعف و آسیب هایی است که نیازمند ارائه راه حل هایی جهت بهبود آن است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارائه راه حل هایی جهت بهبود ارزشیابی تکوینی در محیط های یادگیری الکترونیکی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع کیفی بود. شرکت کنندگان در پژوهش نیز شامل اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی دانشگاه های سطح شهر تهران بود که 13 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختارمند بود. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری تحلیل مضمون استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی جهت بهبود ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی 10 راه حل اصلی ارائه کردند که عبارتند از: «بکارگیری ابزارهای مختلف ارزشیابی تکوینی»، «بازخورددهی مناسب»، «احراز هویت دانشجویان»، «استفاده اثربخش از ارائه های کلاسی»، «مدیریت تکالیف و فعالیت ها»، «اجرای مؤثر آزمون های آنلاین»، «مدیریت بحث های کلاسی»، «تهیه برنامه ارزشیابی دانشجویان»، «مدیریت تمرین ها و پروژه ها»، و «گزارش گیری تحلیلی و مقایسه ای». بحث و نتیجه گیری: بهبود ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی مستلزم توجه و بررسی مستمر آن است و شناسایی چنین راه حل هایی ضمن شناسایی نقاط ضعف و قوت، فرصت اصلاح و بهبود یادگیری که هدف اصلی ارزشیابی تکوینی است را فراهم می آورد.
ارائه مدل مفهومی ارتقاء تعهد سازمانی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ارتقاء تعهد سازمانی کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی است که با رویکرد پیمایشی مقطعی انجام گرفت و از نظر نوع داده آمیخته اکتشافی (کیفی – کمی) بود. جامعه آماری بخش کمی کلیه کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی (1715 نفر) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری در بخش کمی روش تصادفی طبقه ای نسبی بود که برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 314 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آن 960/0 به دست آمد. با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عامل تاییدی، تحلیل مسیر، همبستگی پیرسون و t تک نمونه ای) و با استفاده از نرم افزارهای Spss-v21 و Lisrel-V8.8 استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد ارتقای تعهد سازمانی (فردی، سازمانی و محیطی) و مولفه های آن (احساس مثبت به شغل، تجربیات کاری، انعطاف پذیری، اعتماد، خودمختاری، جو سازمانی، فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی، انگیزه شغلی، امنیت شغلی، پشتیبانی مدیریت، ارتباطات کاری، مهارتهای رهبری، فرصت های شغلی جایگزین، محیط اجتماعی و محیط اقتصادی) بود که با توجه به ابعاد و مولفه ها مدلی ارایه شد که برازش مطلوبی داشت. همه مسیرهای احتمالی مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرهای پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم متغیرهای شناسایی شده بر ارتقاء تعهد سازمانی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی مورد تأئید قرار گرفته است.
طراحی و اعتباریابی پرسشنامۀ رهبری توزیع شده مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهبری توزیع شده یکی از نظریه های رایج و پرطرفدار امروزی در محیط های آموزشگاهی است. این نظریه تأثیر زیادی بر بهبود و عملکرد مدارس، اثربخشی معلمان و در نتیجه بازده های دانش آموزان دارد؛ بنابراین، هدف اصلی این پژوهش ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای مطالعه در زمینه رهبری توزیع شده در مدارس متوسطه بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گرداوری داده ها توصیفی – همبستگی از نوع تحلیل ماتریس واریانس- کوواریانس است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران متوسطه در استان کردستان بود که در مرحله اول تعداد 377 نفر و 6 ماه بعد تعداد 321 نفر به روش نمونه گیری تصادفی از مناطق متفاوت مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها در مرحله اول با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، با روش تحلیل مؤلفه های اصلی از نوع چرخش ابلیمین مستقیم با نرم افزار spss 23 انجام شد. در مرحله دوم داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و از طریق نرم افزار AMOS 23 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پرسشنامه مورد نظر برای مطالعه رهبری توزیع شده دارای یک ساختار چهار عاملی شامل: بهبود مدرسه و توسعه حرفه ای معلمان، تعامل مبتنی بر اعتماد، دموکراسی، حمایت همه جانبه است که با استفاده از 25 گزاره مورد سنجش قرار می گیرند. این پرسشنامه تحت عنوان «مقیاس رهبری توزیع شده مدارس متوسطه» نام گزاری شد.
توسعه و اعتباریابی الگوی مهارت های مدیریت زمان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش توسعه و اعتباریابی الگوی مدیریت زمان در دوره متوسطه اول بود. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای، از لحاظ نوع کیفی–کمی می باشد در بخش کیفی به شیوه تحلیل مضمون، گویه های سازنده مهارت های مدیریت زمان از طریق بررسی متون علمی شناسایی شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش متن کاوی بود.برای روایی و پایایی بخش کیفی از تکنیک های قابلیت اعتبار و قایلیت اعتماد و برای بخش کمی از روایی محتوایی و آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های پژوهش در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر یافته های بخش کیفی از تعداد 325 که به روش نمونه گیری تصادفی از بین معلمان و مدیران مدارس دارای سوابق تحصیلی و تجربی در رشته های روان شناسی ، مشاوره ، مدیریت و برنامه ریزی درسی انتخاب شده بودند گرد آوری و از طریق روش تحلیل عامل تاییدی تحلیل گردید. بر اساس نتایج در بخش کیفی،الگوی مهارت های مدیریت زمان دارای 54 مقوله و 14 مولفه ی آگاهی در مورد نظام شناختی خود، آگاهی در مورد مدیریت زمان،آگاهی در مورد راهبردهای مدیریت زمان،دانش زمینه ای نسبت به مدیریت زمان، نگرش مثبت نسبت به زمان، احساس مسئولیت پذیری، اعتماد به نفس، مقاومت و پشتکار، خودتنظیمی، تفکر سیستمی، تفکر خلاق، تفکر نقاد، انعطاف پذیری، برنامه ریزی، اجرا، ارزشیابی، نظارت و بازنگری و 3 مضمون سازمان دهنده مشتمل بر بعد شناختی، نگرشی و مهارتی مدیریت زمان می باشد که در اعتباریابی کمی نیز توسط معلمان و مدیران دوره متوسطه اول مورد تایید قرار گرفت.
تاثیر منتورینگ الکترونیکی بر بهبود عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
32 - 65
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال طراحی دوره ای بر پایه منتورینگ الکترونیکی به منظور بهبود عملکرد کارکنان شرکت پالایش نفت تهران بوده است. در این تحقیق از روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی استفاده شد.جامعه پژوهشی کلیه کارکنان بخش آتشنشانی پالایشگاه نفت تهران به تعداد ۸۰ نفر بودند ونمونه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و تعداد 64نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.برای سنجش عملکرد کارکنان، از پرسشنامه با مقیاس لیکرت و همچنین آزمون عملی استفاده شد. با مطالعه اسناد، مدارک و همچنین مصاحبه های تخصصی برگزار شده، یک پرسشنامه 31سوالی در خصوص تاثیر منتورینگ الکترونیکی بر روی عملکرد کارکنان تهیه شد.پروتکل اجرایی پژوهش به این صورت بودکه ابتدا دوره آموزشی بر مبنای مؤلفه های منتورینگ الکترونیکی طراحی شد.پیش آزمون در قالب پرسشنامه وهمچنین آزمون عملی برای هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. دوره آموزشی طراحی شده برای گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه کنترل نیز دوره آموزشی به شیوه حضوری و به سبک همیشگی اجرا گردید. سپس پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. در آخر از آمار توصیفی (فراوانی،درصدفراوانی،میانگین،انحراف معیار،حداقل،حداکثر،کجی وکشیدگی) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) برای اعتباریابی بیرونی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که گروه منتورینگ الکترونیکی در ابعاد توانایی، ابتکار، محیط و پیشرفت به طور معنی داری از نمرات منتورینگ حضوری بالاتر بود ولی در مولفه های مشوق و ارزشیابی و بازخورد، نمرات گروه منتورینگ حضوری به طور معنی داری بالاتر بود و در بعد کمک هم تفاوت چندانی بین دو گروه دیده نشد
تحلیل رابطه لذت تحصیلی و اشتیاق شغلی با استقلال شغلی و اعتماد سازمانی با میانجیگری ارزشیابی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
33 - 48
حوزه های تخصصی:
رشدوتوسعه هر کشوری در گرو سیستم آموزش و پرورش آن است و در این میان معلمان عامل بسیار تأثیر گداردر پییشرفت آن نظام می باشند این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی بوده و از نظرجمع آوری اطلاعات، از نوع همبستگی می باشد. در تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است.جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس متوسطه دوره دوم نظری شهر ارومیه بودکه از بین آنها 306 نفر به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی طبقه ای نسبی با بهره گیری از جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ارزشیابی عملکرد معلمان (پورحیدر و همکاران ، 1398)، پرسشنامه استقلال شغلی(فریدمن،1999)، پرسشنامه اشتیاق شغلی(شوفلی و بیکر،2003)، اعتماد سازمانی (اسکات و رادر،2003) و لذت تحصیلی( پکران،2005) بود. برای تعیین روایی ابزارها از تحلیل عاملی تأییدی، محتوایی و اکتشافی بهره گرفته شده که همگی ابزارها مورد تأیید واقع شدند. پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش برخوردار بوده و نقش ارزشیابی عملکرد معلم به عنوان میانجی در رابطه لذت تحصیلی و اشتیاق شغلی با استقلال شغلی و اعتماد سازمانی تأیید شد. برای ایجاد لذت تحصیلی در دانش آموزان و اشتیاق شغلی در معلمان می توان ضمن ارزشیابی صحیح و دقیق عملکرد معلمان استقلال شغلی آنان را توسعه بخشید و جوی حاکی از اعتماد را در مدرسه ایجاد کرد
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل تدریس اثربخش در مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدل تدریس اثربخش در مقطع ابتدایی است.این پژوهش به صورت کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده. مشارکت کنندگان در این پژوهش، معلمین شاغل در آموزش وپرورش استان فارس با سابقه حداقل 15 سال و دارای مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر می باشد. انتخاب افراد به روش نمونه گیری هدفمند با ملاک سابقه تدریس در دوره تحصیلی ابتدایی انجام گرفت. نمونه گیری با مشارکت 18 نفر از صاحب نظران و خبرگان صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو بخش، بررسی و کنکاش اسناد بالادستی در بخش کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش میدانی می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل مضمون انجام گردید . به منظور حصول اطمینان از روایی، سوالات مصاحبه مورد تائید 3 نفر از معلمین باتجربه آموزش و پروش قرار گرفت.و به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرون باخ استفاده گردید که ضریب کلی آن 84% بود.یافته ها نشان داد که مدل تدریس اثربخش شامل 3 مؤلفه اصلی (فردی، تدریس و ارزشیابی، علمی- آموزشی) و 10 شاخص (شخصیتی، ارتباطی، اخلاق حرفه ای، مدیریت کلاس درس، مهارتهای تدریس، ارزیابی و ارزشیابی، فنی و حرفه ای، آموزشی و پژوهشی، آماده سازی و گسترش، حمایت علمی) می باشد.بحث و نتیجه گیری: موضوع تدریس اثربخش در مقطع ابتدایی باید به طور ویژه ای موردتوجه قرار گیرد، همچنین معلمین به عنوان بخش مهمی از جامعه علمی هر کشور، نقش مهمی در تولید علم و دانش دارند، این نقش ایجاب می کند آموزش وپرورش در ابتدا با گزینش و جذب نیروی کارآمد و دادن آموزش ها و مهارت های موردنیاز به معلمین و همچنین درک واقعی نیازهای معلمین خود و با شناخت و آگاهی لازم، منابع موردنیاز آنان را تأمین و راه دسترسی به آن را فراهم سازند و زمینه رشد و تعالی معلمین را فراهم نماید، زیرا اگر معلمین از تدریس مطلوبی برخوردار باشند، آنگاه می توان به ارتقای کیفیت فعالیت ها و مأموریت های آموزش وپرورش امید داشت.
بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی با تعالی سازمانی مدارس بواسطه توانمندسازی ساختاری و روان-شناختی معلّمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند، با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه(برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه(39) و جنسیّت(مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. جمع آوری داده ها بر اساس پنج پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی، رهبری توزیعی المور، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر، توانمندسازی ساختاری کردنائیج، بخشی زاده و فتح الهی و تعالی سازمانی عمارلو صورت گرفت که ضریب آلفای کرانباخ آن ها به ترتیب: 96/0، 92/0، 94/0، 93/0 و 91/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری دو نرم افزار SPSS و LISREL صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که: رهبری سطح پنج رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی روان شناختی و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری سطح پنج بواسطه توانمندسازی روان شناختی رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار با توانمندسازی ساختاری و تعالی سازمانی مدارس دارد؛ رهبری توزیعی بواسطه توانمندسازی ساختاری رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار با تعالی سازمانی مدارس دارد. در واقع رهبران سطح پنج و رهبران توزیعی به همراه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی و توانمندسازی ساختاری معلّمان دارای نقش مؤثّری در سرآمدی و تعالی سازمانی مدارس می باشند. بنابراین چنانچه مدیران و رهبران مدارس از راهکارهای رهبری سطح پنج و رهبری توزیعی استفاده نموده و در این فرایند از راهبردهایی مانند توانمندسازی روان شناختی و ساختاری بهره گیرند، می توانند شرایط مساعدی جهت همکاری و مشارکت هر چه بیشتر معلّمان جهت رشد و ارتقاء سطح مدرسه در تمامی ابعاد و تعالی سازمانی مدرسه فراهم کنند.
واکاوی عوامل موثر بر مدیریت تعالی سازمانی به منظور ارزیابی عملکرد مدارس دولتی (مورد مطالعه: دوره دوم متوسطه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این واکاوی عوامل موثر بر مدیریت تعالی سازمانی به منظور ارزیابی عملکرد مدارس دولتی(موردمطالعه: دوره دوم متوسطه شهر تهران) انجام گرفته است. پژوهش از لحاظ هدف داده بنیاد اجرا شد. جامعه پژوهش را صاحبنظران حوزه علوم تربیتی متخصص در زمینه مدیریت آموزشی، منابع انسانی و مدیریت آموزش عالی( کتاب و یا مقاله داشتند) تشکیل دادند. بر اساس معیار اشباع نظری 11 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار maxqda12 گردآوری شد. در نتیجه 76 مفهوم اولیه( کدباز)، 19 مفهوم اصلی( کد محوری) به دست آمد، که در قالب مدل پارادایمی شامل عوامل علی( مدیریتی با 3 شاخص، سازمانی با 5 شاخص)، عوامل زمینه ای (برنامه ریزی استراتژیک با 4 شاخص، برنامه ریزی ساختاری با 2 شاخص، آموزش و توسعه فرهنگ تعالی با 6 شاخص و عوامل جبران خدمات و پاداش به صورت مادی و معنوی با 4 شاخص)، عوامل راهبردی(پدیده های اجتماعی(شرایط جامعه)با 5 شاخص، پدیده های اقتصادی با 2 شاخص، پدیده های سیاسی با 3 شاخص، ابعاد ساختاری با 5 شاخص و فرآیندی با 4)، عوامل مداخله گر(مدارک و مستندات با 3 شاخص سیستم ها و فناوری اطلاعات با 3 شاخص، مهارت و قابلیت ها با 4 شاخص و فرهنگ سازمانی با 7 شاخص) و پیامدها (افزایش رضایت جامعه و کارمندان 4 شاخص، آشنایی با مفاهیم نوین و افزایش قابلیت ها با 5 شاخص، کاهش هزینه با 3 شاخص و نظام مند شدن فرآیندها 4 شاخص) ارائه شد.
نقش عوامل فردی و زمینه ای در گرایش معلمان به اجرای ارزشیابی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
138 - 159
حوزه های تخصصی:
انتخاب و اجرای ارزشیابی تکوینی به عنوان یکی از شیوه های جایگزین ارزشیابی سنتی، علیرغم مزیت ها و جذابیت های فراوان، با دشواری و چالش های متعددی روبرو بوده است. پژوهش پیمایشی حاضر با رویکرد کمی به بررسی عوامل فردی و زمینه ای که بر عملکرد معلمان در این باره اثرگذارند، می پردازد. به این منظور، از میان معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطه غرب مازندران یک نمونه آماری شامل 592 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و به پرسشنامه های مربوط به عملکرد معلمان در ارزشیابی تکوینی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی و معادلات سختاری مورد بررسی قرار گرفتند. در نتیجه، ضمن تایید روایی و پایایی پرسشنامه ها، مشخص شد که خودکارآمدی معلمان، جمعیت معلمان شاغل در مدرسه، و حمایت مدرسه از معلمان بیشترین تاثیر را بر اجرای ارزشیابی تکوینی دارند. همچنین، معلمان مقطع متوسطه رغبت بیشتری به این شیوه ارزشیابی نشان دادند. بعلاوه، سابقه تدریس و گرایش به ارزشیابی تکوینی نیز رابطه معکوس داشتند. نتایج نشان دادند که عواملی همچون ویژگی های دانش آموزان و موضوع و عنوان درس تاثیر معناداری بر تمایل و عملکرد معلمان در ارزشیابی تکوینی ندارند. در پایان، پیشنهادهایی درباره آموزش تکنیکهای عملی و ایجاد فضای حمایتی برای تشویق معلمان به استفاده از ارزشیابی تکوینی ارائه شده است.
نقش رهبری آموزشی مدیران در پیش بینی یادگیری حرفه ای معلمان مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش رهبری آموزشی مدیران مدارس در یادگیری حرفه ای معلمان در مدارس ابتدایی شهر مشهد می باشد.
روش شناسی پژوهش: برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش آمیخته، طرح کمی-کیفی استفاده شد. ابتدا در مرحله کمی، 50 مدرسه ابتدایی (50 مدیر و 236 معلم) در نواحی چهار، پنج و شش شهر مشهد به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب، نمونه مورد مطالعه را تشکیل دادند. سپس انتخاب نمونه در مرحله کیفی براساس نتایج به دست آمده از مرحله کمی صورت گرفت و شش مدرسه(6 مدیر و 12 معلم) به عنوان نمونه های مورد مطالعه انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های کمی از روش تحلیل آماری معادلات ساختاری و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تفسیری (کدگذاری باز و محوری) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل داده های کمی نشان داد الگوی رهبری آموزشی با یادگیری حرفه ای معلمان رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی نیز حاکی از شناسایی ویژگی های نظر به تعریف مأموریت مدرسه، مدیریت برنامه آموزشی، ارتقای جو یادگیری در مدرسه، دغدغه ارتقا یادگیری دانش آموزان،دغدغه رشد و پرورش همه جانبه و تأمین رفاه و امنیت دانش آموزان، انگیزش معلمان، زمینه یادگیری حرفه ای معلمان، جو همکاری در مدرسه، تغییر در روش تدریس معلمان و الگو بودن مدیر در مدارس مورد مطالعه می باشد.
شناسایی راهبردهای به اشتراک گذاری تجارب مدیریتی در مدارس ابتدایی به شیوه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به اینکه الگویی بومی برای به اشتراک گذاری تجارب مدیریتی برای مدیران مدارس دوره ابتدایی در دسترس نیست و این در حالی است که این دسته از مدیران بطور جدی برای ارتقای سطح تجارب مدیریتی خود به چنین الگویی نیازمندند. از این رو، هدف تحقیق حاضر شناسایی راهبردهای به اشتراک گذاری تجارب مدیریت در مدارس ابتدایی بوده است.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق کیفی-پدیدارشناسی بوده است. محیط پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی بالای 25 سال سابقه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع نمونه گیری تا 29 نفر ادامه یافت. برای حمع آوری داده های مورد نیاز از مصاحبه عمیق استفاده شد. تحلیل داده ها به شیوه کُدگذاری، باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفته است.یافته ها: بطور کلی یافته های تحقیق نشان داد،253 کُد باز،10 کُد انتخابی(امنیت شغلی، اعتماد سازمانی، انگیزه شغلی، مدیریت دانش، بازنگری در ارزشیابی، تعهد سازمانی، درگیری شغلی، جوّ سازمانی باز، همکاری های گروهی، یادگیری سازمانی) و 29 کُد محوری(یادگیری مدلهای مدیریتی، یادگیری فرانیدها، یادگیری روشهای نوین، همکاری برای بهبود، همکاری برای جستجوی منابع، همکاری برای یکپارچه سازی، انگیزه رشد و پیشرفت مدرسه، انگیزه فردی، انگیزه اجتماعی، ارزشیابی مشارکت مدیران، ارزشیابی رهبری یادگیری، ارزشیابی فرایند مدرسه داری، ذخیره سازی دانش، سازماندهی دانش، تسهیم دانش، اعتماد به سازمان، اعتماد به همکاران، اعتماد به شغل، تعهد هنجاری، تعهد عاطفی، تعهد مستمر، ارتباط آزادانه با یکدیگر، غیر رسمی بودن، تفویض اختیار، کمال طلبی، الهام گرفتن از محیط، ایجاد ثبات شغلی، اعتبار سازی شغلی، آرامش شغلی) در رابطه با راهبردهای به اشتراک گذاری تجربیات مدیران مدارس استخراج گردید.بحث و نتیجه گیری: مدیریت مدارس ابتدایی مهمترین دوره آموزشی برای کودکان است و لذا نیازمند برطرف سازی نقاط ضعف آنها از سویی و و رشد، پیشرفت و ارتقای آنها از سویی دیگر است.اشتراک گذاری تجربیات مدیران مدارس ابتدایی از راهبردهای مهمی است که موجب بهبود کیفیت مدارس ابتدایی از جوانب محتلف می شود.