فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در هزاره سوم ، اخلاق حرفه ای به عنوان یکی از دغدغه های اصلی مدیران سازمانها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مفهومی اخلاق حرفه ای در مدیران مدارس دوره اول متوسطه استان فارس انجام گرفته است. روش شناسی پژوهش: رویکرد این پژوهش کیفی و ابزار پژوهش مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختمند بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مدیران مدارس دوره متوسطه اول استان فارس بودند که به صورت هدفمند و با روش صاحبنظران کلیدی و با استفاده از روش اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه باز با مشارکت کنندگان بود. تجزیه وتحلیل دادها بر اساس تحلیل مضمون انجام شد روش نمونه گیری تا جایی ادامه پیدا کرد که پژوهشگر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند، با 17 نفر از اعضای نمونه به اشباع نظری رسید.اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه ها تا 20 نفر ادامه پیدا کرد. یافته ها: با استفاده از نتایج حاصل از بررسی مبانی نظری و پیشیینه پژوهش، داده های بدست آمده از مصاحبه با مدیران مدارس(گروه کانونی) و به شیوه همسو سازی، داده ها گردآوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند؛ برای اعتبار یابی داده ها از روشهای بازخورد به مشارکت کنندگان، بازبینی و موضعگیری پژوهشگر و همسوسازی با منابع علمی و اسناد کلیدی آموزش وپرورش استفاده گردید. پس از حذف کدهای مشترک، تعداد 121 مورد از مضامین پایه (کدها و نکات کلیدی متن) استخراج گردید، سپس براساس شباهت موجود ( محتوایی، ترکیبی و تلخیصی) به تعداد 6 مضمون سازماندهنده تقلیل یافت. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد از نظر مدیران مدارس دوره اول متوسطه، مؤلفه های اخلاق حرفه ای، تأثیر بسزایی بر رفتار مدیران مدارس دارند. بنابراین لازم است این امر به طور جدی توسط دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت، مورد توجه قرار گیرد.
طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، طراحی و تدوین چارچوب آموزش کسب و کار به دانش آموزان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان در وضعیت موجود و مطلوب بود. پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (مطالعه موردی کیفی و کمّی) از نوع اکتشافی انجام شد. جامعه آماری شامل مشارکت کنندگان بالقوه اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان، دانشجویان دوره دکتری و معلمان مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش استان هرمزگان بودند؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از «رویکرد هدفمند» و با «روش انتخاب صاحبنظران کلیدی»، و معیار اشباع یافته ها « اشباع نظری » استفاده گردید؛ اشباع نظری نقطه ای در تحقیقات کیفی است که نشان دهنده کفایت داده های گردآوری شده جهت تحلیل و ارائه گزارش نهایی است.ابزار پژوهش، فرم مصاحبه باز پاسخ بود؛ داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت؛ تعیین اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری و اعتماد پذیری انجام شد.
بررسی نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی در رابطه با مدیریت دانش، کار تیمی و عملکرد شغلی در معلمان (مورد مطالعه: معلمان شهر گله دار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برای کسب موفقیت در هر سازمانی توجه به عملکرد شغلی امری بدیهی است. عوامل مختلفی در عملکرد شغلی معلمان موثر است که این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی در رابطه با مدیریت دانش، کار تیمی و عملکرد شغلی در معلمان شهر گله دار انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس شهر گله دار به تعداد 560 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 234 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردیده است. ابزار سنجش پژوهش حاضر چهار پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش شرون لاوسون (2003)، کار تیمی لنچیونی (2004)، عملکرد شغلی پاترسون (2008) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) بوده که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 94/0، 82/0، 80/0 و 92/0 به دست آمد و روایی محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل معادلات ساختاری) انجام گرفت که از طریق نرم افزارهایSPSS 24 و Lisrel 8.8 اجرا شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای مدیریت دانش و عملکرد شغلی (46/0=β)، کار تیمی و عملکرد شغلی (91/0=β)، مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی (41/0=β)، کار تیمی و سرمایه اجتماعی (36/0=β)، عملکرد شغلی و سرمایه اجتماعی (71/0=β) رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. سرمایه اجتماعی اثر غیر مستقیم بر رابطه مدیریت دانش با عملکرد شغلی (33/0=β) و کار تیمی با عملکرد شغلی (25/0=β) دارد. بنابراین اثر میانجی سرمایه اجتماعی در این پژوهش مورد تایید قرار می گیرد.نتیجه گیری: طبق یافته ها، سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش و کار تیمی بر عملکرد شغلی معلمان رابطه مثبت داشتند؛ بنابراین از طریق توجه به سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش و کار تیمی می توان زمینه های بهبود در عملکرد شغلی معلمان را فراهم آورد.
طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش طراحی الگوی شایستگی های مدیران آموزشی سازمان تأمین اجتماعی بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری در زمره پژوهش-های کیفی است و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران (مدیران ارشد آموزشی سازمان تأمین اجتماعی) در سال 1400 تشکیل می دادند. جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد، براین مبنا تعداد 15 مصاحبه انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت اعتباربخشی از معیارهای اعتبار، انتقال، قابلیت اعتماد و تأییدپذیری استفاده شد.یافته ها: با اقتباس از متن در مرحله کدگذاری باز تعداد 103 مفهوم در مرحله کدگذاری محوری با در نظر گرفتن قرابت معنایی مفاهیم شناسایی شده 12 مقوله فرعی و سرانجام 4 مقوله اصلی شامل شایستگی های محوری، شایستگی های مدیریتی، شایستگی های حرفه ای و شایستگی های استراتژیک حاصل شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به مدیران سازمان تأمین اجتماعی توصیه می شود در انتخاب و بکارگیری مدیران آموزشی به شاخص های شناسایی شده در این تحقیق که منعکس کننده نظرات خبرگان است توجه نمایند.
تأملی پدیدارنگارانه بر فهم پژوهش از دیدگاه اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف آگاهی از تجارب و برداشت اعضای هیأت علمی از مفهوم پژوهش صورت گرفت. روش شناسی: رویکرد پژوهش تفسیری و راهبرد آن پدیدارنگاری و میدان تحقیق دانشگاه های کردستان، همدان، کرمانشاه و ایلام بود. حجم نمونه با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و با رعایت حداکثر تنوع با توجه به ملاک رسیدن به اشباع نظری به 15 نفر رسید که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها جمع آوری شدند و به کمک روش همسوسازی اعتبار داده ها مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با رویکرد توصیفی- تحلیلی با استفاده از کدگذاری در دو سطح باز و محوری به کمک نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. یافته ها: نتایج شامل چهار مفهوم و مقوله اساسی پژوهش به مثابه یک عمل فنی و تکنیکال، پژوهش به مثابه یک کنش فردی، پژوهش به مثابه یک عمل اجتماعی و پژوهش به مثابه یک ارزش می باشد. که هر مقوله دارای زیرمؤلفه هایی می باشد. بحث و نتیجه گیری: دست یابی به توسعه و پیشرفت همه جانبه بدون بهره گیری مناسب از یافته های پژوهشی میسر نیست، بنابراین تصمیم سازی و تصمیم گیری در نظام های آموزشی ایجاب می کند، زمینه مناسب برای رشد و پرورش پژوهشگران از اولویت برخوردار باشد.
بررسی تأثیر همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در دهه های اخیر دلبستگی شغلی و اعتماد یکی از محرک های بهره گیری از سرمایه های انسانی است که سبب پیشی گرفتن از رقبا و بهبود عملکرد سازمان می گردد، بنابراین به منظور ایجاد دلبستگی شغلی و اعتماد کارکنان می بایست به دنبال ارائه ی طرح و سیاست هایی بود که بتواند به وسیله آن استعدادها و مهارت ها را جذب و توانایی های مورد نیاز برای رشد و ثبات را در سازمان نگه دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان شیراز بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1100 نفر از کارکنان آموزش و پرورش شهرستان شیراز بود که بر اساس جدول مورگان تعداد 280 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اعتماد سازمانی کاناواتاناچی و یو (2002)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000)، رضایت شغلی مینه سوتا (1997) و دلبستگی شغلی شافلی (2015) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی بر دلبستگی تأثیر مستقیم دارد، فرهنگ سازمانی بر اعتماد سازمانی تأثیری نداشته است، دلبستگی شغلی بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم داشته و اعتماد بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم داشته است همچنین فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم دارد، و در زمینه اثرات غیرمستقیم، فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی با نقش واسطه ای دلبستگی اثر غیرمستقیم و معنادار دارند، اما با نقش واسطه ای اعتماد رابطه معناداری مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد جهت بهبود فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان می توان ازوجود همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی در بین کارکنان استفاده نمود.
آسیب شناسی توسعه مدیریت دانش در دانشگاههای استان کرمان بر اساس مدل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر که عصر دانش است، سازمان هایی می توانند به حیات خود ادامه دهند که به دانش و مدیریت اثربخش آن، به عنوان یک منبع سازمانی، توجه نمایند. چرا که مدیریت صحیح دانش باعث کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها و در نهایت کسب موفقیت بیشتر و نهایتا تعالی سازمانی خواهد شد .ازاین رو، این پژوهش درصدد آسیب شناسی مدیریت دانش در مراکز آموزش عالی است تا مهم ترین آسیب های مدیریت دانش در این مراکز شناخته شده و از این طریق بتوان مدیریت دانش را در بهترین شکل ممکن مستقر نمود .جامعه آماری این پژوهش کلیه متخصصان حوزه ی مدیریت آموزش عالی، اساتید و کارشناسان ستادی در دانشگاههای استان کرمان می-باشند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 32 نفر نمونه پژوهش را تشکیل دادند. داده های پژوهش نیز از طریق مصاحبه های باز و نیمه ساخت یافته در بین گروه نمونه به دست آمدند. آسیب شناسی مدیریت دانش در این پژوهش با بهره مندی از مدل تاپسیس مورد بررسی قرار گرفت و رتبه بندی آسیب های مدیریت دانش در چهارچوب مدل سه شاخگی شامل ابعاد رفتاری، محیطی و ساختاری مشخص شد. بر این اساس در شاخه عوامل رفتاری به ترتیب "انگیزه و کار تیمی پایین و عدم رضایت شغلی کارکنان" و "کم توجهی به حفظ کرامت انسانی و نبود شایسته سالاری"، در شاخه عوامل محیطی "کم بها دادن به نظرات افراد در ایجاد تغییرات و منزوی کردن متخصصین و افراد علمی" و "عدم اطلاع و آشنایی عمومی با مدیریت دانش و عدم حرکت جامعه در مسیر دانشی" و در شاخه عوامل ساختاری "نامشخص بودن مأموریت و استراتژی ها در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی" و "عدم توجه به برنامه ریزی لازم در زمینه پیاده سازی، ضعف در زمینه نظم و انضباط سازمانی، سلسه مراتب اداری پیچیده و تصمیم گیری مشارکتی" مهم ترین آسیب های پیاده سازی مدیریت دانش هستند.
سطح سازمان یادگیرنده، موانع ایجاد و نقش آن در نوآوری شغلی و خلاقیت سازمانی: کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: سازمان یادگیرنده از موفق ترین سازمان ها برای هماهنگ شدن با تغییرات محیطی بوده و نوآوری و خلاقیت از ارکان اصلی توسعه و موفقیت هر سازمانی می باشد. بنابراین، شناسایی مولفه ها و موانع ایجاد سازمان یادگیرنده و رفع آنها نقش مهمی در پیشبرد اهداف سازمانی دارد. هدف این مطالعه بررسی سطح سازمان یادگیرنده، موانع ایجاد و نقش آن در نوآوری شغلی و خلاقیت سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بود.
روش شناسی پژوهش: روش انجام این تحقیق توصیفی و همبستگی می باشد. با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه 169 نفر بدست آمد و پرسشنامه ها توسط 200 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل شدند. برای جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه پنج قسمتی شامل مشخصات فردی، سازمان یادگیرنده سنگه، نوآوری شغلی جانسن، خلاقیت سازمانی دیک و متکالفه و موانع ایجاد سازمان یادگیرنده محقق ساخته در این مطالعه استفاده شد.
یافته ها: سطح یادگیرنده بودن دانشگاه زیاد و سطح نوآوری شغلی و خلاقیت سازمانی کارکنان متوسط می باشد و سازمان یادگیرنده بر خلاقیت و نوآوری کارکنان تاثیر مثبت داشت.
بحث و نتیجه گیری: دانشگاه باید برای گسترش یادگیری تیمی و تفکر سیستمی تلاش نموده تا خلاقیت و نوآوری کارکنان افزایش یابد.
مطالعه پدیدار شناسانه تجارب دشوار مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی کیفی به مطالعه پدیدار شناسانه تجارب دشوار مدیران مدارس ابتدایی در شهر ارومیه پرداخته است. روش مورد استفاده به شکل پدیدار شناسی توصیفی انجام شد. با نمونه گیری هدفمند بیست نفر داوطلب انتخاب شدند، که با انجام مصاحبه داده ها در نفر هفدهم به اشباع رسیدند. محقق برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون بهره برد، در نتیجه 88 مورد از تجارب دشوار مدیران مدارس ابتدایی شناسایی و در حوزه های دانش آموزی، اولیاء دانش آموزان، همکاران آموزشی، مدیریت مدرسه، ادارات و مناطق آموزشی، بالا دستی و تصمیم گیرندگان طبقه بندی شدند. در جهت پاسخگویی به اهداف پژوهش از تحلیل سلسله مراتبی، آزمون فریدمن، آزمون تی استفاده شد. نتایج حاصل شده نشان داد حوزه دانش آموزی با ضریب 318/0 بیشترین اولویت و حوزه بالا دستی با ضریب 078/0کمترین اولویت را دارند. همچنین شاخص "وابسته بودن بسیاری از طرح ها به افراد خاص و مسکوت ماندن آنها پس از تغییر سمت صاحب ایده "جزو تجاربی با بیشترین اولویت و شاخص" تعدد بخشنامه ها و طرح ها برای اجرا در سطح مدارس" جزو تجارب دارای کمترین اولویت بودند. در این تحقیق وضعیت تمامی شاخص ها به غیر از چند شاخص مانند عدم انگیزه و بی تفاوتی معلمان به فرآیند آموزش و پرورش از مطلوب بیشتری برخوردار بودند. در پایان نتایج و یافته های این پژوهش بر ضرورت توجه به تجارب دشوار مدیران مدارس و کوشش در جهت رفع چالش های مدیران مدارس، همچنین اهمیت مستند سازی و بهره گیری از تجارب مدیران مدارس را مورد تاکید قرار دادند.
مقایسه تحلیلی ساختار سازمانی و مدیریتی دانشگاه های ایرانی با سه دانشگاه برتر خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
6 - 42
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر ساختار سازمانی دانشگاه های تراز اول دنیا به سمت انعطاف پذیری و ساختارهای مسطح تر متحول شده است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تحلیلی ساختار سازمانی دانشگاه های ایرانی و غیر ایرانی ازنظر میزان متمرکز بودن چارت با بررسی سهم پست های مدیریتی، تعداد کارمندان اداری، تعداد دانشکده ها و گروه های تعریف شده است. مراحل پژوهش شامل گردآوری اطلاعات به روش مطالعه اسناد و مدارک و تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل محتوای کیفی و انباشت نگاشتی از طریق سند کاوی و تجزیه وتحلیل آماری داده های کمی بود. تعداد رشته و گروه، پست های مدیریتی و کارمندان اداری و اعضای هیئت علمی 23 دانشکده از 3 دانشگاه غیر ایرانی منتخب و 95 دانشکده ایرانی بررسی شد. بر اساس نتایج پژوهش در دانشگاه های ایرانی تعداد پست های مدیریتی بیشتر و تعداد کارمندان اداری کمتری در مقایسه با دانشگاه های غیر ایرانی تعریف شده است. فردوسی مشهد هم در تعداد کارمندان اداری و هم در تعداد پست های مدیریتی بهترین وضعیت را در مقایسه با دیگر دانشگاه های ایرانی دارد. دانشگاه تهران دارای کمترین تعداد کارمند اداری و بیشترین پست های مدیریتی و دارای ساختار سازمانی سلسله مراتبی و متمرکزتری در مقایسه با دیگر دانشگاه های موردمطالعه است. در ساختار سازمانی دانشگاه مازندران بعد از دانشگاه تهران بیشترین تعداد پست های مدیریتی تعریف شده است. تعداد اعضای هیئت علمی در گروه ها و همچنین دانشکده ها در دانشگاه های غیر ایرانی نیز بسیار بیشتر از دانشگاه های ایرانی است. تعداد رشته/مقطع تحصیلی در تمامی دانشگاه های غیر ایرانی کمتر از دانشگاه های ایرانی است. آکسفورد ازنظر تعداد کارمندان اداری و تعداد پست های مدیریتی بالاترین رتبه در بین دانشگاه های موردمطالعه را دارد.
شناسایی چالش ها و مسائل پیش روی مدیران مدارس ایران در مقایسه با تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل چالش های پیش روی مدیران مدارس در پیشبرد رهبری مدرسه با نظر به تجارب نظام مند محققان ملی و بین المللی و ارائه راهکارهای برون رفت از آن چالش ها برای مدیران مدارس ایران می باشد. روش شناسی پژوهش: برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش اسنادی از نوع مرور نظام مند استفاده شد. درنتیجه جستجو، شناسایی و پالایش داده های به دست آمده درمجموع، 188 مقاله علمی پژوهشی منتشرشده در پایگاه های معتبر علمی داخلی (ایرانداک، مگ ایران، نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، بانک نشریات فارسی، سیویلیکا، کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد) و خارجی (اسکوپس، وب ساینس، اریک) مورد تحلیل قرارگرفتند. براساس نتایج به دست آمده، 829 چالش و مسئله برای مدیران مدارس در سراسر جهان شناسایی و استخراج شد که در چهار حوزه اصلی زمینه و پیشایندهای شخصی (زمینه سازمانی، فرهنگی اجتماعی، ذینفعان و والدین)، نقش های مدیریت و رهبری مدرسه، ویژگی های سازمان مدرسه (کارکنان و معلمان) و یادگیری دانش آموزان به ترتیب طبقه بندی شدند. مهم ترین چالش های مدیران مدارس ایران و سایر کشورهای دارای نظام آموزشی متمرکز شامل بوروکراسی و اختیارات محدود، ابهام در خط مشی ها و رویه های آموزشی، حمایت های دولتی ضعیف، تنش ها و تضادهای فکری، بی انگیزگی و مشارکت پایین والدین و اجتماعات محلی، حجم کاری بالای مدیران و معلمان، و ضعف در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. همچنین مهم ترین چالش های مدیران مدارس ایران بعنوان کشوری در حال توسعه و کشورهای توسعه یافته مشترکا شامل تدوین مداوم برنامه ها و سیاست های جدید آموزشی، تفاوت های بین فرهنگ بومی و ملی، توسعه حرفه ای ضعیف مدیران، معلمان، وکارکنان آموزشی، عملکرد پایین و روابط کاری ضعیف آنان، و انتظارات عملکرد بالا از دانش آموزان شناسایی شد. به طورکلی، بیشترین چالش ها مربوط به ضعف در توسعه حرفه ای مدیران در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه بعلاوه کشورهای توسعه یافته در حوزه نقش های مدیریت و رهبری مدرسه بود که از مجموع راه حل های مقابله با مسائل شناسایی شده در این حوزه، به نظر می رسد هدف و محتوای برنامه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس می بایست در جهت توسعه ظرفیت های شناختی و مهارتی مدیران مانند هدفگذاری، حل مسئله و نظارت بر یادگیری دانش آموزان هدایت شود.
شناسایی مولفه های توسعه حرفه ای دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی مولفه های توسعه حرفه ای دبیران متوسطه به روش کیفی بوده است .روش شناسی: مشارکت کنندگان در این بخش شامل خبرگان ومتخصصان وافراد اگاه در زمینه توسعه وبالندگی حرفه ای دبیران استان فارس بوده وانتخاب افراد به روش نمونه گیری به صورت هدفمند وتکنیک ملاک محور ، با ملاک داشتن مدرک کارشناسی ارشد ودکتری وحداقل پانزده سال سابقه تدریس وپژوهش در اموزش وپرورش بوده که بعد از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 23 نفر اطلاعات حالت اشباع به خود گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها ، تحلیل مضمون گام به گام در شش گام انجام گرفته است گام اول اشنایی اولیه با متن مصاحبه گام دوم ایجاد کدهای اولیه گام سوم جستجو برای مضمون ها گام چهارم مرور مضمونها ،گام پنجم عنوان بندی مضامین وگام ششم تهیه گزارش مصاحبه ها وتهیه جدول مضامین پایه،سازمان دهنده و فراگیراست . یافته های: یافته های به دست آمده از مصاحبه های انجام شده در هشت مولفه بدین شرح است : مهارت های تغییر،مهارت های ارتباطی، بالندگی فردی، بالندگی پژوهشی، مهارت های ارزشیابی،بالندگی سازمانی،بالندگی آموزشی ،فناوری اطلاعات.نتیجه گیری : نتایج نشان داد، توسعه حرفه ای دبیران به بهبود بخشدن فعالیت ها و وظایف افراد، در ارتباط با شغل و حرفه تخصصی آنها که عمدتاً به منظور افزایش دانش، مهارت و تغییر نگرش های حرفه ای آنان است کمک می کند تا به وسیله آن افراد بتوانند به گونه ای موثر وظایفشان را به انجام برسانند و فرایند یاددهی و یادگیری را بهبود بخشند.
اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران (مورد مطالعه: سازمان سنجش آموزش کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
66 - 88
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی مدل شایستگی های دیجیتال مدیران به روش آمیخته انجام شد. روش پژوهش بخش کیفی، تحلیل مضمون بر مبنای مدل کلارک و براون(2006) بود و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود که به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. جامعه پژوهش بخش کیفی مدیران و خبرگان سازمان سنجش آموزش کشور بودند که از این میان با 15 نفر داده ها به سطح اشباع رسید. در بخش کمی از روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار Smart-Pls2 استفاده شد و جامعه آماری بخش کمّی شامل مدیران و سرپرستان شاغل در سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 250 نفر بودند. شایستگی های دیجیتال مدیران با هشت مضمون فراگیر مشتمل بر دانش و آگاهی، ویژگی های فردی، نگرش جدید به شیوه مدیریت، زیرساخت های دیجیتالی سازمان، توسعه فناورانه، محیط دیجیتال خلاق، تقویت منابع انسانی فناور و بروز رسانی سیستم سازمانی با 20 مضمون سازمان دهنده و 93 مولفه در قالب مضامین پایه شناسایی شد. تمامی ضرایب مدل فوق با سطح اطمینان 95 درصد در دامنه قابل قبول قرار گرفته است. مدل های متغیرهای پژوهش از دیدگاه هر سه دسته شاخص برازش در وضعیت مطلوبی قرار داشته است. درنتیجه با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت مدل مورد تایید است.
رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
62 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر رابطه صفات شخصیتی هگزاکو با عدم تعهد به اخلاق مدنی: بررسی نقش میانجیگرانه عاملیت انسانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود که در سال تحصیلی1400-1401 انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد بود. از طریق قاعده کلاین۲۰۰نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد صفات شخصیتی هگزاکو دی ورایز (2013)، پرسشنامه عدم تعهد به اخلاق مدنی کاپرارا و همکارن (2009) و پرسشنامه عاملیت انسانی کوته (1997) بود. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS نشان داد که عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی است اما عاملیت انسانی در رابطه بین صفات شخصیتی تهییج پذیری و وطیفه شناسی با عدم تعهد به اخلاق مدنی دارای نقش میانجی نبود. همچنین مشخص شد که بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی، وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد اخلاق مدنی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد اما تهییج پذیری با عدم تعهد به اخلاق مدنی رابطه ای نشان نداد ، از سویی دیگر بین صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عاملیت انسانی رابطه مثبتی وجود داشت ، در حالیکه رابطه بین صفات شخصیتی تهییج پذیری و وطیفه شناسی با عاملیت انسانی رابطه معنی داری یافت نشد. می توان نتیجه گرفت با افزایش عاملیت انسانی رابطه صفات شخصیتی صداقت-تواضع، برونگرایی، خوشایندی و گشودگی به تجربه با عدم تعهد به اخلاق مدنی در دانشجویان کاهش می یابد.
بررسی وضعیت نظام آموزش و توسعه کارکنان صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
145 - 167
حوزه های تخصصی:
آموزش صحیح منابع انسانی، ضمن این که در سطح شرکت های بیمه باعث ارتقاء عملکرد کارکنان و شرکت بیمه می گردد، زمینه های برخورد شایسته کارکنان با مشتریان را نیز فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود نظام آموزش صنعت بیمه انجام پذیرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی و از حیث زمانی گذشته نگر و از حیث هدف، کاربردی است. روش پژوهش از نظر نوع داده ها در زمره روش های کیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شاغلین بخش آموزش شرکت های بیمه می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای با 26 گویه باز است. یافته های این تحقیق شامل شناسایی ضعف های موجود در نظام آموزشی صنعت بیمه در ایران است. شیوه های اصلی آموزش در صنعت بیمه با تأکید بر تجربه و دانش افراد بازنشسته، نشان از بالا بودن سهم روش آموزش استاد-شاگردی است که تأثیر و نقش مسؤلین اصلی و مدیران ارشد یک شرکت در فرهنگ آموزش و شیوه های پاسخگویی آن را تبیین می کند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد به منظور یکپارچه نمودن فرایندهای آموزش و توسعه کیفیت نظام آموزشی در سطح صنعت بیمه کشور و همچنین طراحی نظام بهبود و شایستگی منابع انسانی، سازماندهی آموزش ضروری می باشد.
نقش رهبری دیجیتال در تصمیم گیری هوشمند با میانجی گری تیم پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
18 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری دیجیتال در تصمیم گیری هوشمند با میانجیگری تیم پذیری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری، مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه در سال 1401 به تعداد 1902 نفر بودند، از این جامعه بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 320 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به جامعه طبقات پژوهش مانند نوع منطقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، شهرستان/بخش(24 مورد) و جنسیت (مرد و زن) انتخاب شد. جمع آوری داده ها از پرسشنامه های؛ رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند محقق ساخته بعلاوه تیم پذیری(سلطانی، 1387) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبس تگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم و معنی دار بر تیم پذیری و تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود. همچنین تیم پذیری دارای اثر مستقیم و معنی داری بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود(p≤ 0/01). به علاوه، رهبری دیجیتال به واسطه تیم پذیری دارای اثر غیرمستقیم و معنی دار بر تصمیم گیری هوشمند در مدیران مدارس ابتدایی بود (p≤ 0/01). به نظر می رسد تیم پذیری در مدیران مدارس ابتدایی در رابطه ی رهبری دیجیتال و تصمیم گیری هوشمند نقش واسطه ای داشته باشد.
توانمندسازی تدریس معلمان در سایه ی سبک رهبری حمایتی مدیران با نقش میانجی تسهیل گری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
6 - 29
حوزه های تخصصی:
شناخت چگونگی حمایت مدیران مدارس از طریق تسهیلگری شغلی در راستای توانمند کردن معلمان در حیطه تدریس یکی از چالش های مهم نظام آموزش و پرورش کشور می باشد. بر این اساس محقق به بررسی سبک رهبری حمایتی در نقش تسهیلگر شغلی و چگونگی توانمند کردن معلمان مدارس استثنایی استان کردستان پرداخته است. در پژوهش از روش کمی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدارس استثنایی استان کردستان و نمونه آماری با روش تمام شماری شامل تمامی معلمان مدارس استثنایی سطح استان که تعداد آن ها 202 نفر است، می باشد. ابزار گردآوری شامل سه پرسشنامه (پرسشنامه رهبری حمایتی، پرسشنامه فاکتورهای توانمندی تدریس، پرسشنامه تسهیل گری ) که دربرگیرنده اهداف اصلی پژوهش است، می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در بخش آمار توصیفی از میانگین، مد و میانه استفاده شده و در بخش آمار استنباطی نیز آزمون های همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Spss و Amos بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که سبک رهبری حمایتی به واسطه نقش میانجی تسهیلگری رابطه ی مثبت و معنی داری با توانمندی معلمان مدارس استثنایی دارد. نتایج تحقیقات مشابه با یافته های این تحقیق همخوان است. در تبیین آن می توان گفت که رهبر حمایتی با استفاده از نقش تسهیلگر می تواند توانایی های معلمان در زمینه تدریس را بهبود بخشد و در تقویت توانمندی تدریس در مدرسه استثنایی نقش مستقیمی ایفا کند.
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و شاخص های نابرابری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
47 - 76
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده و از نوع پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه آموزش عمومی که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، چک لیست محقق ساخته است. نتایج نشان داد که نابرابری آموزشی در سطح مدارس ابتدایی شهر تهران شامل 7 مضمون فراگیر، 28 مضمون سازماندهنده می باشد که عبارتند از: مولفه درونداد شامل 4 شاخص، مولفه فرایند مدرسه شامل 6 شاخص، مولفه زمینه خانوادگی شامل 6 شاخص، مولفه برونداد شامل 8 شاخص، زمینه فردی نابرابری شامل 4 شاخص، تاثیرات اجتماعی و سیاسی نابرابری ها در آموزش و پرورش شامل 4 شاخص، شاخص های جفرافیایی. همچنین از نظر میزان تاثیرگذاری مولفه ها و شاخص ها بر افزایش نابرابری اولویت یکم شرایط اقتصادی خانواده ها، اولویت دوم امکانات و فضای آموزشی، اولویت سوم وضعیت اجتماعی خانواده ها، اولویت چهارم شاخص های جغرافیایی، اولویت پنجم میزان دسترسی و میزان بهره مندی از آموزش، و اولویت های بعدی به ترتیب منابع انسانی(معلمان خوب)، سرمایه فرهنگی خانواده، آرزوی تحصیلی دانش آموزان، جمعیت کم خانواده، مدیریت مدرسه، انتظارات و آرزوهای والدین، وضعیت تحصیلی والدین، پیشرفت تحصیلی، وضعیت قبولی دانش آموزان در مدارس نمونه، مقام های ورزشی، فرهنگی و علمی، رسیدگی متولیان آموزشی، آموزش تبارگرایی، میزان توجه معلم به دانش آموزان، توجه به کیفیت آموزشی می باشند.
اثر سیستم ارزیابی عملکرد بر رفتار خودشیرینی با نقش میانجی جوّ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: رفتار خودشیرینی جزء رفتارهای منافقانه و سیاسی در سازمان بوده و سبب می شود کارکنانی که از این رفتار استفاده می کنند منافع و امتیازات سازمانی بیشتری را دریافت می کنند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر سیستم ارزیابی عملکرد بر رفتار خودشیرینی با نقش میانجی جوّ سازمانی است.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی معلمان شهر بنحار (استان سیستان و بلوچستان) در سال تحصیلی 1401-1400 به حجم 575 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای تعداد 231 معلم به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های سیستم ارزیابی عملکرد و پاداش (شیلدز، 2007): جوّ سازمانی (بوک، زمود، کیم و لی، 2005) و رفتار خودشیرنی (بولینو و تورنلی، 1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. یافته ها: اثرمستقیم سیستم ارزیابی عملکرد بر رفتار خودشیرینی (188/5, t=298/0- β=) منفی و معنادار، اثر مستقیم سیستم ارزیابی عملکرد بر جوّ سازمانی (331/6, t=371/0β=) مثبت و معنادار بود. اثر مستقیم جوّ سازمانی بر رفتار خودشیرینی (638/9, t=510/0- β=) منفی و معنادار بود. اثر غیرمستقیم سیستم ارزیابی عملکرد بر رفتار خودشیرینی با میانجی گری جوّ سازمانی (248/5, t=189/0- β=) نیز منفی و معنادار بود.بحث و نتیجه گیری: ارزیابی عملکرد به صورت عینی و نه ذهنی، ارتباط مستقیم پاداش ها، ترفیع و ارتقا با عملکرد افراد و انتخاب ارزیابان متخصص و با انگیزه می تواند جوّ سازمانی را به سمت جوّ سالم و اخلاقی سوق دهد که در آن رفتار خودشیرینی به منظور اثرگذاری بر نتایج ارزیابی عملکرد تأثیر ناچیزی خواهد داشت.
طراحی الگوی رویکرد ارتباطی در آموزش زبان جهت ارتقای مهارت های زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی رویکرد ارتباطی در آموزش زبان جهت ارتقای مهارت های زبان انگلیسی انجام شد. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش از نوع سنتزپژوهی بود. این بخش طبق مراحل شش گانه سنتز پژوهشی انجام شد. حوزه پژوهش، متون و منابع مرتبط با رویکرد ارتباطی در آموزش زبان انگلیسی شامل 15 کتاب بین سال های 2002 تا 2016 و30 مقاله داخلی و خارجی بین سال های 2008 تا 2020 بود. ابزار گردآوری داده ها فیش برداری از کتب و منابع در دسترس بود که پس از تجزیه و تحلیل مبانی نظری، با کدگذاری باز، محوری و گزینشی، هفت مولفه کلیدی حول سه محور از ابعاد عناصر انسانی، عناصرابزاری و عناصرتعاملی مشخص شدند. عناصر انسانی شامل افراد مورد تحلیل، جامعه مرتبط با هدف؛ عناصرابزاری شامل روش تدریس، قراردادها و هنجارها، واسطه مصنوعی و عناصرتعاملی شامل تقسیم کار، هدف از فعالیت دسته بندی شدند و مولفه های استخراج شده پس از اعتبارسنجی مولفه ها به روش دلفی و با استفاده از نظرات متخصصین این حوزه در طراحی الگوی رویکرد ارتباطی لحاظ شدند. نتایج یافته ها منجر به طراحی الگوی رویکرد ارتباطی جهت استفاده در طرح درس های زبان انگلیسی برای ارتقای چهار مهارت گفتاری، شنیداری، خوانداری و نوشتاری زبان انگلیسی شد.