بررسی تأثیر همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در دهه های اخیر دلبستگی شغلی و اعتماد یکی از محرک های بهره گیری از سرمایه های انسانی است که سبب پیشی گرفتن از رقبا و بهبود عملکرد سازمان می گردد، بنابراین به منظور ایجاد دلبستگی شغلی و اعتماد کارکنان می بایست به دنبال ارائه ی طرح و سیاست هایی بود که بتواند به وسیله آن استعدادها و مهارت ها را جذب و توانایی های مورد نیاز برای رشد و ثبات را در سازمان نگه دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان شیراز بود.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1100 نفر از کارکنان آموزش و پرورش شهرستان شیراز بود که بر اساس جدول مورگان تعداد 280 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اعتماد سازمانی کاناواتاناچی و یو (2002)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000)، رضایت شغلی مینه سوتا (1997) و دلبستگی شغلی شافلی (2015) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی بر دلبستگی تأثیر مستقیم دارد، فرهنگ سازمانی بر اعتماد سازمانی تأثیری نداشته است، دلبستگی شغلی بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم داشته و اعتماد بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم داشته است همچنین فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم دارد، و در زمینه اثرات غیرمستقیم، فرهنگ سازمانی بر رضایت شغلی با نقش واسطه ای دلبستگی اثر غیرمستقیم و معنادار دارند، اما با نقش واسطه ای اعتماد رابطه معناداری مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد جهت بهبود فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی کارکنان می توان ازوجود همزمان دلبستگی و اعتماد به عنوان میانجی در بین کارکنان استفاده نمود.