فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
98 - 83
حوزه های تخصصی:
The method of the present study was descriptive-correlation with structural equations approach and applied in terms of purpose. The statistical population of the study includes all students of football schools in Tehran province. Cluster random sampling method was used to select the sample. The measurement tools of the present study include demographic characteristics of the participants in the study, Parasuraman, Zeithaml & Berry (1988) Perceived Service Quality Assessment Questionnaire, Groth (2005) Customer Behavior Questionnaire and Perceived Risk Questionnaire Carroll, Connaught, Spengler & Byon (2014). Kolmogorov-Smirnov test was used to show the normality of data distribution and bootstrap methods and structural equations using PLS and SPSS software were used to analyze the research data. The results showed that the quality of perceived services and citizenship behavior (β = 0.852); (T = 15.549) at the level of significance (P <0.01); Indirect effect of perceived service quality and citizenship behavior through perceived risk (β = -0.027); T-statistic (T = 1.774) is at the level of significance (P <0.076). Considering that perceived risk is one of the determining elements in the acceptance and intention of students to use football schools and their citizenship behavior is one of the factors reducing this risk, it is suggested. Football school principals to increase the quality of perceived services and student citizenship behavior among their staff, coaches and customers so that they can identify different dimensions of perceived risk among their school students for better productivity. And make the necessary plans to advance marketing goals.
The Relationship between Incompatible leadership of Managers with Job Plateau, Burnout and Stress of High School Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
112 - 99
حوزه های تخصصی:
Abstract Lack of effective leadership is not only seen in economic organizations but also in education departments and all other institutions. What sometimes results in issues for some organizations is people, such as incompatible leaders, who do not play their critical role of leadership effectively and efficiently. The present applied and descriptive-correlational study aims to investigate the relationship between incompatible leadership and job plateau, burnout, and stress in first- and second-grade high school teachers. The statistical population of the research included all first- and second-grade high school teachers (1972). Accordingly, 322 individuals were selected as the research sample using the simple random sampling method. Data collection tools were Schmidt Incompatible Leadership Questionnaire (2008), Milliman Occupational Plateau Questionnaire (1992), Maslach Occupational Burnout Questionnaire (1985), and Sargi Job Stress Questionnaire (2015). The reliability of the questionnaires was 0.81, 0.90, 0.84, and 0.76, respectively, using Cronbach's alpha; the content validity was also confirmed. Data were analyzed using univariate t, correlation coefficient, and stepwise regression. Findings showed incompatible leadership of managers and occupational burnout and stress in school teachers to be at a low level, while their plateau was at a high level. Moreover, a positive and significant relationship was observed between incompatible leadership and job plateau and burnout of teachers; however, there was no relationship between incompatible leadership and job stress. Among components of incompatible leadership, authoritarian leadership could predict job plateau, abusive supervision and authoritarian leadership could predict job burnout, and abusive supervision could predict job stress. Thus, it is recommended that school principals reduce the stress, plateau, and burnout of teachers, as well as identifying the components of incompatible leadership and avoiding them in schools.
ارائه یک مدل مفهومی دینامیکی برای تبیین الگوی سبک زندگی با رویکرد مصرف (با تاکید بر مصرف آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : انتخاب» مهم ترین ویژگی زندگی در دوره مدرن است و انسان ها با انتخاب های خود زندگی خود را می سازند و این انتخاب ها تفاوت های آن ها و شیوه های زندگی شان را ایجاد می کند. انسان ها با انتخاب های خود، سبک زندگی خود را می سازند و هر فرد با سبک زندگی خود، روایت منحصر به فردی را که از هویت برای خود برگزیده است، به دیگران نشان می دهد. یکی از عوامل مهمی که نمایان گر سبک زندگی هر فرد و یا هر خانواده است، «مصرف» است. امروزه مصرف به جز بقا، انگیزه های مختلف دیگری نیز دارد. از لذت و تفریح تا تمایز و تظاهر و... و نیز اهمیت مورد مصرف. امروزه با ظهور جوامع مصرفی و نیز بر اساس نظرات صاحب نظران برجسته سبک زندگی، مصرف مهم ترین بعد و مولفه سبک زندگی است. این مقاله می کوشد تا با مدل سازی مفهومی سبک زندگی مصرفی خانوار و جامعه به شناخت مکانیسم پویای آن دست یابد. روش شناسی پژوهش : بدین منظور با دسته بندی مصارف خانوارهای ایرانی به چهار نوع مصرف؛ مصرف آموزشی، مصرف زیستی، مصرف رسانه ای و مصرف فرهنگی، مکانیستم پویای عمل هر یک از این چهار نوع مصرف (با تاکید بر مصرف آموزشی) را به عنوان زیرسیستم های الگوی سبک زندگی مصرفی خانوار، بیان کرده و در نهایت مدل مفهومی دنیامیکی آن را ارائه می کند و با استفاده از رویکرد سیستم های پویا، مکانیسم عمل آن را تبیین می کند. یافته ها : مصرف خانوار از یک مکانیسم دینامیکی پیروی می کند و چهارنوع مصرف یاد شده در تعادل با یکدیگر در سطوح مختلف درآمدی، سطوح مختلف را به خود اختصاص می دهند. از آنجا که بودجه (درآمد) محدود است، افزایش یکی از انواع مصرف، موجب کاهش انواع دیگر می شود و ترکیب جدیدی را شکل می دهد. ترکیب و جایگاه انواع مصارف در آن، رویکرد غالب و اهمیت و گرایش خانوار به آن زمینه را نمایان می کند. بحث و نتیجه گیری: این مدل می تواند در امور سیاست گذاری فرهنگی در جهت ایجاد جامعه آموزش محور و فرهنگی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی مدل عِلّی عوامل موثر بر انتقال یادگیری الکترونیک ادراک شده در بین کارکنان شرکت های توزیع نیروی برق جنوب و جنوب غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : در سال های اخیر انتقال یادگیری به محیط کار به عنوان معیار مهم موفقیت در دوره های آموزشی مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل عِلّی عوامل موثر بر انتقال یادگیری الکترونیک ادراک شده در بین کارکنان شرکت های توزیع نیروی برق جنوب و جنوب غرب کشور بوده است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش از لحاظ هدف تحقیق کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان شرکت های توزیع نیروی برق جنوب و جنوب غرب کشور 1400 نفر بوده است که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 384 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های فرهنگ یادگیری سازمانی(مارسیک و واتکینز،2003)، سیستم انتقال یادگیری(هالتون و بیتس،2000)، سهولت انتقال ادراک شده(هسوولو،2004)، هنجارذهنی آژان و هارتشورن(2008)، قصد انتقال (سامی نتو،2009)، جذب شناختی(اگاروال و کاراهانا،2000)، لذت انتقال ادراک شده(ناسورا و وسلو، 2012) و سودمندی انتقال ادراک شده(کیم و دیگران،2007) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS ،LISREL صورت پذیرفت. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد: که مدل ارائه شده برازش مناسبی برخودار بوده و قابلیت تعمیم به جامعه پژوهش را دارد و همه مولفه های مدل ارائه شده از نظر آماری معنادار هستند. هم چنین همه ی فرضیات تحقیق مورد تائید قرار گرفتند و در مدل ارائه شده، ۴۹/0 درصد از واریانس انتقال یادگیری ادراک شده توسط متغیرهای پژوهش تبیین می شود. بیشترین میزان واریانس تبیین شده در این مدل مربوط به انتقال یادگیری ادراک شده (۵۰ درصد) و کمترین میزان واریانس تبیین شده در مدل کلی مربوط به انگیزه انتقال( 13 درصد) است. بحث و نتیجه گیری: ارائه مدلی از انتقال یادگیری الکترونیک می تواند فراگیران را با فضای مشارکت و تعامل در محل کار آشتی دهد و راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات ناشی از آموزش الکترونیک کارکنان صنعت برق باشد.
ارائه مدل ارزیابی آمادگی الکترونیکی جهت استقرار آموزش مجازی در ادارات ورزش و جوانان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : این پژوهش با هدف ارائه مدل ارزیابی آمادگی الکترونیکی جهت استقرار آموزش مجازی در ادارات ورزش و جوانان فارس انجام شد. روش شناسی پژوهش : جامعه آماری در بخش کیفی شامل افراد خبره در حوزه آموزش مجازی و در بخش کمی شامل مدیران و کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان فارس به تعداد 320 نفر بود. حجم نمونه در بخش کیفی با توجه به اصل اشباع (30 نفر) و در بخش کمی با استفاده از فرمول کوکران ، 175 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و دربخش کمی از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار گرد آوری داده ها دربخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختمند و در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته برمبنای مقیاس پنج گزینه ای لیکرت بود. روایی صوری پرسش نامه از طریق اجرای آزمایشی و روایی محتوایی از طریق قضاوت خبرگان به تایید رسید. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. یافته ها : برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از کد گذاری باز ، کد گذاری محوری و کدگذاری انتخابی و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی ، تحلیل عاملی تاییدی و t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بعد و13 مولفه و57 شاخص منجر شد. مدلی شش بعدی درجهت ارزیابی آمادگی الکترونیکی جهت استقرار آموزش مجازی ارائه شد و درجه تناسب آن با اطمینان 95 درصد از نظر متخصصان مورد تایید قرار گرفت.
پیامدهای راهبرد هم آفرینی ارزش در خدمات آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف :. هدف اساسی این پژوهش، بررسی پیامدهای راهبرد هم آفرینی ارزش در صنعت خدمات آموزشی (به طور خاص برای دانشجویان و مؤسسات آموزشی) است. بنابراین، اولین سهم علمی این پژوهش، ارائه مطالعه دقیقی است برای بررسی هم آفرینی ارزش در زمینه مؤسسات آموزشی. سهم دوم این پژوهش، شناسایی پیامدهای دوجانبه استفاده از این راهبرد برای مشتریان (دانشجویان) و مؤسسات آموزشی است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی و در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. با تعیین معیارهایی همچون تخصص و سابقه اجرایی یا مشاوره حوزه خدمات آموزشی، تعداد 10 خبره اجرایی و دانشگاهی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با روش نیم ساختمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبه ها به روش تحلیل مضمون، بررسی شدند و به منظور اعتباربخشی نتایج از رویکرد بازبینی توسط اعضا، خودبازبینی محقق و پایایی بین دو کدگذار (79/0) استفاده شد. یافته ها : در این پژوهش از 25 مضمون اولیه، 6 مضمون نهایی به دست آمدکه در دو دسته مزایا برای مؤسسات آموزشی و مزایا برای دانشجویان دسته بندی شدند. بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که 1) توسعه روابط (درک متقابل، احترام به یکدیگر، توسعه روابط غیررسمی و دوستانه و شبکه سازی)، 2) توانمندی شغلی (مهارت حل مسئله، شهود و خلاقیت، داشتن تفکر استراتژیک و تفکر سیستمی و توسعه نگاه ترکیبی) و 3) تکیه بر هویت دانشگاهی (استفاده همه جانبه از برند آموزشگاهی در موقعیت های شغلی، معرفی به بازار کار توسط استادان و موسسه و فعالیت در موسسه به عنوان مدرس یا کارمند) از پیامدهای مورد انتظار برای دانشجویان در راهبرد هم آفرینی ارزش است. همچنین 1) بازاریابی و تبلیغات (کاهش هزینه های تبلیغاتی، شناسایی و برآورده سازی نیازهای پنهان و فصلی، تحقیقات بازاریابی، بازاریابی رابطه ای و توسعه بازار)، 2) ارتقاء تصویر برند موسسه (افزایش جذابیت و شهرت موسسه، بهبود جایگاه برند، نقش آفرینی برند کارفرما، بازاریابی داخلی کارآمد) و 3) تضمین آینده مالی (جذب دانشجویان فعلی و آتی برای تمامی دروس ارائه شده فعلی و آتی، مزیت مالی رهبری در برگزاری رشته های جنبی و جدید، معرفی دانشجویان آتی توسط فارغ التحصیلان و اطمینان خاطر از حفظ سود و بازگشت سرمایه) از مزایا و پیامدها مورد انتظار برای مؤسسات آموزشی در راهبرد هم آفرینی ارزش است.
طراحی الگوی بلوغ قابلیت منابع انسانی در میان اعضای هیأت علمی بر مبنای نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : الگوی بلوغ قابلیت منابع انسانی، چارچوبی برای کمک به توسعه سطح بلوغ و ارتقای حوزه منابع انسانی سازمان ها می باشد. پژوهش حاضر به صورت کیفی با هدف طراحی الگوی بومی بلوغ قابلیت منابع انسانی[1] در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس مبتنی بر نظریه داده بنیاد اجرا شده است. روش شناسی پژوهش : ابتدا شاخص های اولیه با مرور ادبیات پژوهش استخراج گردیده، سوالات مصاحبه طراحی وتوسط 3 نفر از خبرگان تاییدگردید. سپس مصاحبه نیمه ساختار یافته با 17 نفر از خبرگان اعضای هیأت علمی که علاوه بر داشتن سوابق اجرایی مدیریتی بالای5 سال دارای رتبه علمی استادیاری و بالاتر نیز بودند، صورت گرفته و داده ها گردآوری شدند. روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس مدل داده بنیاد استراوس و کوربین[1]، در 6 پارادایم شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای و راهبردها ، پیامدها نیز پدیده اصلی انجام گرفته است. اعتبار مدل بومی به دست آمده از طریق دوروش؛ تحلیل عاملی با استفاده از نرم افزار پی.ال.اس.[1] و روایی محتوایی یعنی ارزیابی توسط 4 نفر از خبرگان سنجیده شده است. یافته ها : نتایج تحلیل داده ها طی 3 فرایند کد گذاری باز، محوری و انتخابی، منجر به استخراج 26 شاخصه و92 مؤلفه گردیدکه درنهایت به طراحی الگوی بومی قابلیت منابع انسانی خاتمه یافت. عوامل محیطی، سازمانی، شغلی و فردی به شرایط علی بلوغ قابلیت اعضای هیات علمی؛ و سبک مدیریتی، عوامل مخل ارتباطات، رهبری اخلاقی، و مشارکت گروه های کاری اشاره به شرایط مداخله گردارند. تخصیص منابع و امکانات، مدیریت اطلاعات، زمان و نظم، شرایط زمینه ای بلوغ اعضا؛ و هم چنین برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و ارتباطات، ارزیابی، مدیریت عملکرد، ومدیریت منابع انسانی، راهبردها راشامل می شوند. پیامد های این تحقیق حاکی از ایجاد انگیزه و بهبود نوآوری در جهت توسعه، ارتقا و بهبود مستمر توانایی اعضای هیأت علمی دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه نتایج حاصل از اعتبار سنجی نشان داده است که مؤلفه ها و شاخصه های مدل از اعتبار بالایی برخوردارند می توان گفت استفاده از این مدل بومی در میان مدیران دانشگاه آزاد جهت اعضای هیأت علمی مفید می باشد.
نقش میانجی پیوند با مدرسه در رابطه میان سرسختی روان شناختی با پرخاشگری دانش آموزان دختر متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی پیوند با مدرسه در رابطه میان سرسختی روان شناختی با پرخاشگری انجام شد. روش این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر رامسر بودند. تعداد 217 نفر به عنوان حجم نمونه آماری و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های پیوند با مدرسه رضایی شریف و حاجیلو (2016)، سرسختی روان شناختی لانگ و گولت (2003) و پرخاشگری آیزنگ و گلین ویلسون (1975) بود که روایی آن ها توسط صاحب نظران دانشگاهی و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های کمّی حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که میان سرسختی روان شناختی با پیوند با مدرسه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان پیوند با مدرسه با پرخاشگری دانش آموزان رابطه منفی و معناداری وجود دارد. میان سرسختی روان شناختی با پرخاشگری دانش آموزان رابطه منفی و معناداری وجود دارد و نهایتاً پیوند با مدرسه در رابطه میان سرسختی روان شناختی با پرخاشگری دانش آموزان نقش میانجی داشته است.
اثربخشی حافظه کاری بر کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مسئولیت پذیری دانش آموزان شهرستان باخزر
حوزه های تخصصی:
روش تحقیق حاضر، یک مطالعه نیمه تجربی از نوع مداخله ای همراه با گروه کنترل فعال با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود که با هدف بررسی تاثیر حافظه کاری بر کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مسئولیت پذیری دانش آموزان شهرستان باخزر در سال تحصیلی 1400-1399 انجام شد. لذا دو کلاس پایه ششم ابتدایی انتخاب گردید و یک کلاس به عنوان گروه آزمایشی در معرض متغیر مستقل قرار گرفت یعنی حافظه کاری اجرا گردید و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل تعیین گردید به این منظور 50 نفر از دانش آموزان پایه ششم ابتدایی از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند(25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه کنترل). داده های بدست امده به وسیله آزمون کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که حافظه کاری باعث کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مسئولیت پذیری دانش آموزان شهرستان باخزر می شود می توان گفت که حافظه کاری بر کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مسئولیت پذیری دانش آموزان شهرستان باخزر تاثیر دارد.
رابطه سبک های تفکر و احساس کارآمدی با پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه 2 کرمان
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه سبک های تفکر و احساس کارآمدی با پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه 2 کرمان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهر کرمان به تعداد 192 نفر بود، با روش نمونه گیری تصادفی 124 نفر آن ها انتخاب شدند.ابزار گردآوری داده، سه پرسشنامه ی سبک های تفکر استرنبرگ- واگنر( 1991)، تعیین میزان کارآیی مدیران بنی هاشمی( 1377) و پذیرش تغییر سازمانی ساعتچی، کامکاری و عسکریان( 1389) بود. سنجش میزان پایایی با ضریب آلفای کرونباخ به تربیت 78/0، 92/0 و 87/0 برآورد گردید. داده های تحقیق پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضرایب چولگی و کشیدگی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. بر اساس یافته های تحقیق ضریب همبستگی پیرسون بین سبک های تفکر و پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی برابر با مقدار 132/0 حاصل شد که با توجه به سطح معناداری 144/0 میتوان نتیجه گرفت که همبستگی معنی دار وجود ندارد همچنین ضریب همبستگی پیرسون بین احساس کارآمدی و پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی برابر با مقدار 157/0 شد که با توجه به سطح معناداری 082/0 می توان نتیجه گرفت که همبستگی معنی دار وجود ندارد.
تحلیل ارتباط بین فرهنگ سازمانی با خودکارآمدی و تنیدگی شغلی کارکنان دانشگاه فرهنگیان شهر تهران
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهمی که موفقیت سازمانها، افزایش خودکارآمدی و کاهش استرس های شغلی را تضمین می کند، فرهنگ سازمانی و خرده فرهنگ های ارزشی در سازمانهاست. وجود فرهنگ قوی عامل مثبتی در جهت عملکرد بهتر و بهره وری بیشتر می باشد و در نتیجه استرسهای کاری کاهش می یابد. هر چه فرهنگ قوی تر باشد، تعداد بیشتری از کارکنان با اهداف سازمانی آشنا شده، ارزش های فرهنگی آن را پذیرفته و نسبت به آن احساس مسوولیت و تعهد می کنند. این تحقیق که هدف آن بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با خودکارآمدی و تنیدگی کارکنان دانشگاه فرهنگیان شهر تهران بود، به روش کتابخانه ای- پیمایشی (توصیفی- تحلیلی) انجام شده است. جامعه آماری شامل مسئولین، مدیران و کارکنان دانشگاه فرهنگیان شهر تهران و پردیس های مرتبط با آن شامل پردیس نسیبه تهران، پردیس شهید چمران تهران، پردیس زینبیه شهرستان های تهران (پیشوا) و پردیس شهید مفتح شهرستان های تهران (شهر ری) بود که تعداد آنها 432 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران و احتساب درصدی پرسشنامه های پرتی 210 نفر آنها به عنوان نمونه انتخاب و به پرسشنامه های استاندارد فرهنگ سازمانی رابینز (1998)، پرسشنامه استرس شغلی کاهن 1964 و پرسشنامه خودکارآمدی البرت بندورا (1992) پاسخ داده اند. در تعیین پایایی پرسشنامه ها، ضریب آلفای کرونباخ گویه ها بالاتر از 71% بوده که نشان داد پرسشنامه ها از پایایی مورد قبول برخوردارند. یافته های تحقیق نشان داده است که بین فرهنگ سازمانی با خودکارآمدی و تنیدگی (استرس) شغلی به ترتیب ارتباط معنی داری از نوع مثبت و منفی وجود دارد. همچنین بین فرهنگ سازمانی و هر یک از ابعاد سه گانه باور به توانایی فرد، مقاومت در رویارویی با موانع و عمل به تکلیف کارکنان آن دانشگاه رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. بین فرهنگ سازمانی و هر یک از ابعاد عملکرد کاری و تصمیم گیری کاری رابطه منفی و نیز با هر یک از ابعاد تراکم کاری، زمینه سازمانی ارتباط منفی دارد. بین خودکارآمدی کارکنان و هر یک از ابعاد هشت گانه خلاقیت و نوآوری، توجه به جزئیات، توجه به ره آورد، تعامل با اعضا و تیم، جاه طلبی و تهورطلبی، خطرپذیری و ریسک، نتایج تصمیمات بر کارکنان و پایداری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و در نهایت بین استرس شغلی کارکنان و ابعاد هشت گانه خلاقیت و نوآوری، توجه به جزئیات، توجه به ره آورد، تعامل با اعضا و تیم، جاه طلبی و تهورطلبی، خطرپذیری و ریسک، نتایج تصمیمات بر کارکنان و پایداری رابطه منفی وجود دارد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که ایجاد فرهنگ سازمانی قوی و خرده ارزش های مناسب سازمانی در دانشگاه فرهنگیان منجر به افزایش خودکارآمدی کارکنان و کاهش استرس شغلی آنها خواهد شد.
شناسایی و بررسی شایستگی های موردنیاز یادگیرندگان در بستر الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های مورد نیاز یادگیرندگان در بستر الکترونیکی در دانشگاه تهران انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی از نظر گردآوری داده ها آمیخته ی اکتشافی که در بخش اول با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحقیق مطالعه ی اسنادی،تعداد 41 مولفه شناسایی شد مواد و روش ها : جامعه آماری پژوهش کلیه ی دانشجویان دانشگاه تهران است که در سال تحصیلی 99-98 به شیوه ی الکترونیکی پذیرفته شده بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای 308 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مرحله کمی از بین 41 مؤلفه شناسایی شده 18 مولفه که دارای بیشترین فراوانی بود انتخاب شدند و با استفاده از رویکرد کمی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی ابزار محقق ساخته شامل 78 گویه بر اساس آنهاساخته شد. مؤلفه های شناسایی شده در4دسته ی کلی تر (دانش،مهارت،توانایی، نگرش و ویژگی)طبقه بندی شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید دانشگاهی و روایی سازه بررسی و مورد تایید قرار گرفت و همسانی درونی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (94%)محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک دو نرم افزار spss و lisrel انجام گرفت. یافته ها : نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد:1-مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است.2-ازبین 18 مولفه ی شناسایی شده تمامی مولفه ها به جز مولفه ی تجارب قبلی مرتبط با IT در سطح بالاتر از متوسط قرار دارد.3- از نظر دانشجویان ازبین 18 مولفه مولفه ی مهارت استفاده از کامپیوتر(سخت افزار و نرم افزار) در اولویت اول قرار گرفت و مولفه ی خودارزیابی پایین ترین اولویت را دارد.4-از نظر دانشجویان به ترتیب عامل مهارت،دانش،توانایی،ویژگی نگرش در رتبه ی اول تا چهارم قرار دارد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد داشتن محیط مناسب جهت یادگیری الکترونیکی مستلزم توجه دانشگاه و اعضای هیئت علمی به نیازها و اولویت های دانشجویان است.
بررسی تأثیر مدیریت کوانتومی بر بهره وری منابع انسانی با میانجی گری همدلی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مدیریت کوانتومی بر بهره وری منابع انسانی با میانجی گری همدلی سازمانی صورت گرفته است. روش شناسی: این تحقیق از نوع تحقیقات کمی و ازنظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا و جمع آوری اطلاعات توصیفی- همبستگی اجرا گردید. برای گردآوری اطلاعاتی از قبیل مبانی نظری و پیشینه پژوهش از مطالعات کتابخانه ای؛ و برای گردآوری اطلاعات لازم جهت بررسی فرضیه ها و سؤالات تحقیق از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده شد. داده های این تحقیق با استفاده از پرسشنامه های استاندارد مدیریت کوانتومی عظیمی (۱۳۹۰) و همدلی سازمانی پیغمبردوست (۱۳۹۳) و بهره وری منابع انسانی گلداسمیت (۱۹۸۰) از نمونه ای با حجم 320 نفر که از کارکنان اداری دانشگاه های شهرستان خرم آباد در سال 1399 به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای نسبی با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب گردید، جمع آوری شد. برای محاسبه روایی از روایی محتوایی استفاده شد که نتایج بیانگر روا بودن ابزار تحقیق بوده است و به منظور تعیین اعتبار از نوع همسانی درونی، نمونه اولیه پیش آزمون گردید و با توجه به ضرایب اعتماد به دست آمده با روش آلفای کرونباخ برای پرسش نامه بهره وری منابع انسانی ۹۳/۰، برای سؤالات مدیریت کوانتومی عدد ۸/۰ و پرسشنامه همدلی سازمانی برابر 82/۰ پایایی مطلوب برخوردار است. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش الگو یابی معادلات ساختاری استفاده شد، نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تأثیر مدیریت کوانتومی بر بهره وری منابع انسانی توسط متغیر میانجی همدلی سازمانی تبیین می شود و هم چنین مدیریت کوانتومی بر بهره وری منابع انسانی و همدلی سازمانی تأثیر دارد اما تاثیر همدلی سازمانی بر بهره وری منابع انسانی توسط داده های پژوهش پشتیبانی نگردید. نتیجه گیری: بر اساس تجزیه و تحلیل ارائه شده، می توان نتیجه گرفت مدیریت کوانتومی با نقش میانجی همدلی سازمانی بر بهره وری منابع انسانی موثر می باشد.
ارزیابی راهبردهای توسعه منابع انسانی در فضای معماری تغییرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی بسترها و فضای راهبردهای توسعه منابع انسانی برای تغییرات احتمالی در آموزش وپرورش اجرا شد. رویکرد پژوهش کمّی و راهبرد بکار رفته توصیفی– ارزیابی بود. جامعه آماری کارکنان آموزش وپرورش خرم آباد بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 215 نفر از کارکنان انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده دو پرسشنامه «ارزیابی فضای توسعه منابع انسانی» و «ارزیابی راهبردهای توسعه منابع انسانی» بود. روایی سازه ابزار با روش تحلیل عاملی تأییدی مورد آزمون قرار گرفت. پایایی نیز با ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید واقع شد. نتایج نشان داد که کارکنان آموزش وپرورش فضای توسعه منابع انسانی را در محیط کار خود ازلحاظ مطلوبیت در سطح متوسط ارزیابی کرده اند. یافته ها حاکی از آن بود که کارکنان میزان رضایت خود را از مطلوبیت راهبردهای توسعه منابع انسانی در سطح پایین تر از سطح متوسط ارزیابی نموده اند. تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد که بین دیدگاه کارکنان آموزش و پروش در متغیرهای فضای توسعه منابع انسانی و راهبردهای توسعه منابع انسانی برحسب مدرک تحصیلی و سابقه خدمت تفاوت معناداری وجود نداشت. به نظر می رسد فضا برای ایجاد تغییرات راهبردی در حوزه منابع انسانی در سازمان آموزش و پرورش چندان مطللوب نیست. برای ایجاد یک تغییر کلی در سازمان لازم است تا فرایند آن از طریق راهبردهای منابع انسانی به کار گرفته شود. سازمان دهی فرایند تغییرات نیازمند ایجاد توازن ظریف میان ذی نفعان سازمان است. تحول در راهبرد منابع انسانی منجر به ایجاد تغییر در تمامی جنبه های مربوط به منابع انسانی، نظام ها، باورها، ساختارها و هم چنین انتظارات تجاری سازی می شود این تحول مشابه معماری ایجاد تغییرات است.
طراحی الگوی برون سپاری در وزارت آموزش وپرورش (رهیافتی نو در آموزش و پرورش استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : برون سپاری رهیافتی نو و خلاقانه در مدیریت سازمان هاست. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی برون سپاری در آموزش و پرورش استان لرستان بود. روش شناسی: روش پژوهش، تحلیل مضامین کیفی دو مرحله ای (دستی و نرم افزار MAXQDA)، به همراه همسو سازی داده های پژوهش با پیشینه و مستندات بومی بود. روش نمونه گیری طبقه ای، حجم نمونه آماری 152 نفر، که به منظور جلوگیری از تشدد آراء تا اشباع داده های نظری، مصاحبه نیمه ساختارمند با 14 نفر از خبرگان و آگاهی دهندگان کلیدی (اساتید دانشگاهی، کارشناسان ستادی، مدیران هنرستان ها و مدیران مدارس غیردولتی) ادامه یافت. پیش از مصاحبه، روایی (دقت و صحت داده ها) و پایایی (اعتبار، قابلیت اطمینان، تأییدپذیری و انتقال پذیری) سوالات تعیین شد. به منظور افزایش اعتبار داده ها، از فرایند نظام مند ثبت، ضبط و نوشتن، استفاده گردید. یافته ها: پس از بازبینی و تحلیل داده ها، مضمون فراگیر، 5 مضمون سازمان دهنده (آموزش، منابع انسانی، اماکن وتجهیزات، فرایندهای داخلی و امورمالی) و 48 مضمون پایه شناسایی شدند. نتیجه گیری: برون سپاری علاوه بر کاهش هزینه ها و مشکلات نقدینگی در تجهیز مدارس، تامین نیازهای پشتیبانی، خدماتی و فناورانه می تواند در جذب نیروی متخصص و ایجاد زمینه های کارآفرینی، موثر واقع گردد. البته طی مصاحبه با متخصصان معایبی مانند کاهش نظارت و کنترل، تضعیف روحیه کارکنان، از دست رفتن مزایای رقابتی و عدم اعتماد جامعه به برون سپاری مطرح گردید. که در نهایت فوائد به دست آمده در مقایسه با معایب، اجرای برون سپاری را برای آموزش و پرورش ارزشمند می سازد.
A Study and Comparison of the Personal Constructs of Management Among Novice and Veteran School Principals(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
163 - 150
حوزه های تخصصی:
Achieving the goals of educational systems and responding correctly to the expectations of students, parents and teachers depend on the existence of efficient and effective educational administrators and their beliefs. Therefore, the attention of education researchers is focused on the understanding of management in educational settings. Since individuals' beliefs cause the creation of personality structures, so the study of managers' personality structures can be helpful in selecting, transferring and relocating educational managers on a scientific basis, recognizing the necessary components of management to establish training courses, predicting future actions of managers and reducing skepticism and uncertainty and identifying the stylistic complexity of managers. On the other hand, structures enable educational administrators to better fulfill their professional mission. Based on the importance of this issue, the main purpose of the study was to identify and compare the personal structures of management among school principals. In the present study, in order to achieve the personal construct of managers, an interpretive approach and a qualitative method of case study were used. Participants included all public school principals in Sanandaj who were employed in 2021 and had more than one year of managerial experience. Therefore, sampling was done in a target based using the criterion method. Also, the number of samples was appropriate for the Repertory Grid Technique which is usually used for the sample with small number, 43 novice and experienced Principal were chosen. Data were collected using semi-structured interviews and a Repertory Grid Matrix. Finally, 575 personal construct were extracted during 43 interviews. Content analysis with the unit of subject was applied for the data analysis. The collected data of the personal construct of administrator were classified in 4 main categories and 13 sub-categories, which included issues as morality, relationship, personal features and intellectual-functional. The results of this study indicates that the highest percentage of personal constructs of novice and experienced managers is in the category of communication and the lowest percentage of personal structures for novice managers is in the category of intellectual-operational and also for experienced managers is in the category of ethics.
رابطه سواد اطلاعاتی و کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی با نقش تعدیلگر راهبردهای مطالعه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سنجش رابطه سواد اطلاعاتی و کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی با نقش تعدیلگر راهبردهای مطالعه دانش آموزان مدارس دخترانه مقطع متوسطه اول تنکابن است. روش پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان تنکابن به تعداد 2571 نفر و معلمان مدارس دخترانه مقطع متوسطه اول شهرستان تنکابن به تعداد 322 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش برای دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 193 نفر و برای معلمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده 175 نفر بدست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد کیفیت تدریس کریاکدز و همکاران (2000)، بهزسیتی تحصیلی پیترنین و همکاران (2014)، سواد اطلاعاتی یزدانی (1391) و راهبردهای مطالعه و هاراکویچ و همکاران (2000) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین سواد اطلاعاتی معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین سواد اطلاعاتی معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با نقش تعدیلگر راهبردهای مطالعه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان با نقش تعدیلگر راهبردهای مطالعه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که راهبردهای مطالعه در رابطه بین سواد اطلاعاتی و کیفیت تدریس معلمان با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان نقش تعدیلگر داشته است.
مقایسه یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در تدریس زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در تدریس زبان دوم (مطالعه موردی: دانشجویان واحدهای تهران شمال و علوم و تحقیقات تهران) انجام شد.جامعه آماری شامل دانشجویان واحدهای تهران شمال و علوم و تحقیقات مشعول به تحصیل در سال 1399-1398 بوده است. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان (1970)، 285 دانشجو تعیین شد. الگوی مدیریت آموزش بر اساس تدریس در درس زبان دوم برای گروه آزمایش و روش تدریس متداول و سنتی برای گروه کنترل به کار گرفته شد. قبل از اجرای سناریوی آموزشی، آزمون پیشرفت تحصیلی درس زبان دوم اجرا شد و پس از اجرای الگوی مذکور برای گروه آزمایش، پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد. داده های جمع آوری شده از آزمون t زوجی نشان دادند میانگین در پس آزمون گروه آزمایش بالاتر از پس آزمون گروه کنترل بوده است (05/0> P)؛ در نتیجه سطح یادگیری دانشجویان آموزش دیده به روش الگوی مدیریت با دانشجویان آموزش دیده به شیوه موجود در درس زبان دوم تفاوت دارد. همچنین پیشنهاد می شود الگوی مدیریت آموزش در برنامه درسی زبان دوم به مهارت های گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن برای آشنایی هرچه بیشتر دانشجو گنجانده شود.
نقش معلم و برنامه درسی در رشد و تعالی فرهنگ اسلامی
حوزه های تخصصی:
معلمان یکی از رکن های اصلی نظام آموزشی هستند که بدون خواست آن ها هیچ تحول آموزشی به موفقیت واقعی نخواهد رسید. حرفه معلمی یک خدمت معنوی است که با رشد یک فرهنگ انسانی قرین گشته و در مسیر بیداری آگاهی انسان ها گام برمی دارد. با توجه به اثر تعیین کننده ی آموزش و پرورش بر اعتلای فرهنگ ، نقش آن در توسعه ی فرهنگ و ایجاد جامعه ی توسعه یافته ، روشن است. رشد و تعالی فرهنگ اسلامی یکی از مهم ترین مسائل آموزشی و تربیتی می باشد. دستیابی به این هدف بزرگ در نهاد آموزش و پرورش، نیازمند نقشه ای است که در ادبیات علوم تربیتی، به آن برنامه درسی می گویند. این طرح و نقشه، زمانی می تواند آن نهاد را به اهداف مطلوب خود برساند که بر مبانی، اصول و شیوه های دینی و ارزشی فرهنگ حاکم بر آن کشور استوار باشد. هدف این مقاله ی مروری که به کمک مطالعه ی کتابخانه ای و بررسی کتب و مقالات مرتبط تدوین شده است، تبیین نقش معلم و برنامه درسی در رشد و تعالی فرهنگ اسلامی بوده و در آن دو نقش معلم و برنامه درسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج اصلى پژوهش نشان داد فرایند تعلیم و تربیت و محتوای برنامه های درسی بر اساس تقویت فرهنگ اسلامی ، موجب برقراری رابطه انسانی معلمان با دانش آموزان و حفظ و تامین عزت نفس و احساس خود ارزشمندی آنان می شود . این امر استمرار فرهنگ اسلامی را در وجود دانش آموزان درونی می سازد و رفتارهای آن ها مطابق با هنجارهای جامعه بروز و ظهور می یابد.
شناسایی مولفه های شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی بوده است. روش پژوهش کیفی اکتشافی و مشارکت کنندگان شامل صاحبنظران دانشگاهی بوده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و براساس اشباع نظری بوده است که با صاحب نظران دانشگاهی مصاحبه انجام گرفت و تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت.بعد از مصاحبه با 17 نفر اطلاعات حالت اشباع به خود گرفت؛ اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه تا 21نفر ادامه یافت. روش تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون(مضامین پایه،سازمان دهنده و فراگیر) انجام شده است. براین اساس ابتدا متن مصاحبه از جلسات مختلف مصاحبه به طور کامل پیاده سازی شده و تکمیل گردیده ، سپس با مطالعه ای دقیق این متون برای هر یک از مصاحبه های انجام شده تمامی مولفه های کلیدی بیرون کشیده شده است.نتایج به دست آمده از مصاحبه ها ، هفت شایستگی رهبری: شایستگی های بینشی،شایستگی های ارزشی-اخلاقی،شایستگی های عاطفی-اجتماعی، شایستگی های سیاسی، شایستگی های فنی-تخصصی و شایستگی های مدیریتی- عملیاتی را برای مدیران دانشگاه آزاد را نشان داد.