هدف از این پژوهش، بررسی اثر بخشی پنج وسیله آموزشی ساخته شده در زمینه بازتاب منظم و نامنظم نور، بازتاب نور، بازتابش رنگ ها، تصویر در آینه ها و نور بر عملکرد تحصیلی دانش-آموزان پایه چهارم ابتدایی بود. جامعه آماری مورد مطالعه، دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهر تهران بودند که از راه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با استفاده از طرح دو گروهی شبه تجربی مورد مطالعه قرار گرفتند. در این روش تاثیر هر یک از وسایل به گونه جداگانه بر روی پنج گروه آزمایش و پنج گروه گواه از دانش آموزان با استفاده از آزمون تی، مورد بررسی قرار گرفت . نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که؛ از پنج وسیله ی ساخته شده، وسایل بازتاب منظم و نامنظم نور، بازتاب نور و بازتابش رنگ ها تاثیری بر مقدار یادگیری دانش آموزان نداشته اند، و تنها دو وسیله تصویر در آینه ها و نور تفاوت معنی داری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه نشان دادند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و نوآوری سازمانی در مدارس در میان دبیران انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دبیران شاغل در مدارس متوسطه دولتی شهر گیلان غرب در سال تحصیلی 92-1391 که تعداد آنها 165 نفر (93 دبیر مرد و 72 بیر زن) بوده است که از میان این تعداد نمونه ای به حجم 116 آزمودنی (65 دبیر مرد و 51 دبیر زن) ب ه روش نمونه گ یری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد اعتماد سازمانی الونن و نوآوری سازمانی ونگ و آمد استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاکی از همبستگی مثبت و بالا بین تمام ابعاد اعتماد سازمانی و ابعاد نوآوری سازمانی (به استثنای نوآوری رفتاری) بود، براین اساس می توان عنوان نمود که از طریق اعتماد نهادی می توان نوآوری سازمانی دبیران را پیش بینی کرد.
در پژوهش حاضر میزان پیش بینی ابعاد خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و هیجانی) توسط جهت گیری های ارتباطات خانواده (گفت و شنود و همنوایی) و ابعاد ساختار کلاس (تکلیف، سخت گیری در ارزشیابی، تأکید در ارزشیابی و مرجعیت) مورد بررسی قرا گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 657 دانش آموز پسر (331) و دختر (326) بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از مدارس متوسطه ی شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از مقیاس ابعاد خودکارآمدی موریس، مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطات خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک، زیر مقیاس های ساختار کلاس الیوت و چرچ و همچنین زیر مقیاس مرجعیت از پرسشنامه ی آیمز استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روش تحلیل عامل و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ احراز گردید. جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش از روش آماری رگرسیون به شیوه ی همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد: جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت ابعاد خودکارآمدی را پیش بینی می کند. بعد تکلیف پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی تحصیلی، بعد سخت گیری در ارزشیابی پیش بینی کننده ی منفی خودکارآمدی تحصیلی و هیجانی و بعد مرجعیت پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی اجتماعی بودند. یافته در مجموع بیانگر آن بود که جهت گیری های ارتباطی خانواده نقش مهمتری در خودکارآمدی در مقایسه با ابعاد ساختارکلاس دارند.