فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر مقایسه نظریه ذهن، مفهوم خدا، مفهوم میهن در بین کودکان برخوردار از سبک های فرزندپروری متفاوت در کودکان مهدکودک و پیش دبستانی بود. روش: طرح این پژوهش از نوع پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کودکان مهدکودک و پیش دبستانی شهر تهران است. از این جامعه 51 کودک 5/3-6 ساله به عنوان نمونه مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کودکان بر اساس شیوه فرزندپروری در سه گروه مستبدانه، مقتدرانه و سهل گیرانه - قرار گرفتند. از هرکدام از شرکت کننده ها آزمون نظریه ذهن از طریق آزمون بازی و آزمون تصور از خدا از طریق نقاشی و توصیف از خدا و مفهوم شناختی میهن از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مفهوم میهن سنجیده شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده از اجرای آزمون ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعداد کودکان دست یافته به نظریه ذهن در خانواده های با سبک فرزندپروری مقتدرانه بیشتر از همتایان خود در سایر خانواده ها است. در مقایسه سه گروه مشخص شد که تصور مهربانانه از خدا در گروه فرزندپروری مستبدانه از دو گروه دیگر پایین تر است. نتیجه گیری: در نهایت، ارتباطی بین مفهوم میهن و شیوه های فرزندپروری وجود نداشت. نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت سبک فرزندی مقتدرانه در شکل گیری نظریه ذهن و تصور مهربانانه از خدا تأثیر دارد.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی و بخشودگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده مهم ترین رکن جامعه است که ثبات آن مستلزم تعهد زوجین به یکدیگر است. همچنین تعهد به دلیل آنکه با ارتباط بهتر، شادتر بودن و رفتار سازنده تر در طی مشکلات در ارتباط است، یک مفهوم بسیار مهم در روابط زناشویی محسوب می شود، به همین دلیل بررسی عواملی که در تعهد زناشویی نقش دارند نیز اهمیت اساسی پیدا می کند. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی و بخشودگی است. بدین منظور از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه زنان متأهل شاغل در آموزش و پرورش شهر شاهرود در سال تحصیلی 94-93 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز، پرسشنامه صمیمیت زناشویی اولیاء و پرسشنامه بخشودگی پولارد و اندرسون استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که مقدار همبستگی بین صمیمیت زناشویی و تعهد زناشویی 46/0 می باشد و صمیمیت زناشویی 31/0 از تغییرات تعهد زناشویی را پیش بینی می کند. مقدار همبستگی بین بخشودگی کلی با تعهد زناشویی 46/0 می باشد و این متغیر 29/0 از تغییرات تعهد زناشویی را پیش بینی می کند. همچنین مقدار همبستگی چندگانه آنها با متغیر تعهد زناشویی 52/0 می باشد و این دو متغیر با همدیگر 27 درصد از تغییرات تعهد زناشویی را تبیین می کنند.
تاثیر آموزش برنامه حل مسئله محور بر مشکلات رفتاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حل مسئله محور بر مشکلات رفتاری دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 120 دانش آموز با میانگین سن و پایه تحصیلی به ترتیب 11 و 5 ، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (60 نفر) و گواه (60 نفر) تقسیم شدند. پس از 10 جلسه آموزش یک ساعته به والدین و معلمان، گروه آزمایشی به مدت سه ماه تحت آموزش برنامه حل مسئله خانواده/ مدرسه محور قرار گرفتند، برای جمع آوری داده ها در سه فرم دانش آموزان، والدین و معلمان از مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری (گرشام و الیوت،1990) استفاده شد. طبق گزارش دانش آموزان، والدین و معلمان در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون (فاصله سه ماهه) و پیگیری (فاصله یک ماهه) نشان داد در گروه آزمایشی بین نمرات پیش آزمون- پس آزمون در زیر مقیاس های مشکلات رفتاری تفاوت معناداری وجود داشت، اما بین نمرات پس آزمون - پیگیری در زیر مقیاس های مشکلات رفتاری تفاوت معنادار نبود. بنابراین آموزش حل مسئله خانواده/ مدرسه محور بر مشکلات رفتاری دانش آموزان اثربخش است و آموزش حل مسئله به عنوان یک برنامه پیشگیرانه از اهمیت فراوانی برخوردار است.
تعیین نیمرخ های دانش آموزان بر اساس مؤلفه های کمک خواهی، ادراکات محیط کلاسی و اهداف پیشرفت اجتماعی ازلحاظ فرسودگی تحصیلی: تحلیل مبتنی بر شخص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نیمرخ های انگیزشی دانش آموزان و تفاوت نیمرخ های گروه های مختلف ازنظر کمک خواهی، ادراکات محیطی کلاس، اهداف پیشرفت اجتماعی بر اساس فرسودگی تحصیلی بود. با توجه به ماهیت موضوع، از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دوره متوسطه شهر مریوان می باشد که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند که تعداد آن ها 1295 نفر بوده است که از این تعداد 653 نفر دختر و 642 نفر پسر بودند. نمونه پژوهش را 274(دانش آموز پسر و دختر) تشکیل می دهند که به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای تصادفی، از دبیرستان های دوره ی متوسطه شهر مریوان انتخاب گردیدند و سپس به چهار پرسشنامه ادراکات محیط کلاسی، کمک خواهی تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و اهداف پیشرفت اجتماعی پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل خوشه ای (کلاستر) به روش چند میانگینی (k-means cluster)، تابع تشخیص و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد که در میان دانش آموزان اولین خوشه با مقدار بالای پذیرش دارای نمره ی میانگین بالا و مقدار پایین عملکردگرایی دارای نمره میانگین پایین است که این خوشه جهت گیری انگیزشی پایین و خوشه ی دوم با مقدار بالای لذت دارای نمره ی میانگین بالا و مقدار پایین عملکردگرایی دارای نمره ی میانگین پایین است که این خوشه جهت گیری انگیزشی بالا نامیده می شود. آزمون t نمونه های مستقل نشان داد که تفاوت معناداری بین دو خوشه پایین و بالا وجود دارد. در افراد خوشه یک (7148/7 SD= 59/40 M=) میزان فرسودگی تحصیلی نسبت به افراد خوشه دو (28/6 SD= و 25/32 M=) بیش تر است. همچنین یافته ها نشان داد که فرسودگی تحصیلی در خوشه جهت گیری انگیزشی بالا کمتر بود. این پژوهش تلویحاتی برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت دارد که از نتایج آن می توانند برای کاهش فرسودگی تحصیلی و بهبود پیشرفت دانش آموزان استفاده نمایند.
هم سنجی مدیریت حل تعارض، رضایت زناشویی و تاب آوری در مادران شاغل و غیر شاغل
حوزه های تخصصی:
دگرگونی نقش های سنتی زنان و درخواست روزافزون آن ها برای همکاری در عرصه های گوناگون اجتماعی در جامعه ایران بسیار چشمگیر شده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف هم سنجی مدیریت حل تعارض، رضایت زناشویی و تاب آوری در مادران شاغل و غیر شاغل شهر کرمانشاه به انجام رسیده است. پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است و جامعه آماری دربرگیرنده همه مادران شاغل و غیر شاغل دختران مقطع متوسطه شهر کرمانشاه بود. اندازه نمونه با بکار بستن جدول مورگان برآورد شد و 377 نفر به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه گزینش شدند. ابزار پژوهش دربرگیرنده پرسشنامه های حل تعارض شیفر، تاب آوری کانر و دیویدسون و رضایت زناشویی انریچ بود. داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 تحلیل شدند. مقایسه داده ها با T مستقل نشان داد حل تعارض در مادران شاغل بهتر از مادران خانه دار است و همچنین رضایت زناشویی (16/147) و تاب آوری (52/88) در زنان شاغل بیشتر از زنان خانه دار بود (05/0< p). می توان نتیجه گرفت اشتغال بر تاب آوری، رضایت زناشویی و حل تعارض تأثیر مثبت دارد و این مادران تاب آوری بیشتری را تجربه خواهند کرد.
رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و تمایزیافتگی خود با کیفیت زندگی زنان متقاضی طلاق در کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
مطالعه عواملی مانند نقش خانواده و نحوه ارتباطات اعضا، در بررسی کیفیت زندگی امری اساسی است. افزایش آمار طلاق، نشانه ضعف نهاد خانواده در ایجاد احساس رضایتمندی در زوجین خصوصاً زنان که بیش از مردان متقاضی طلاق هستند، می باشد. طلاق معضلی است که موجب پیچیدگی عاطفی خانواده و کاهش سطح کیفیت زندگی افراد می گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و تمایزیافتگی خود با کیفیت زندگی زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره دادگستری کرمانشاه در سال 1394 بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. برای انجام آن از بین مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره به روش نمونه گیری در دسترس نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب شد جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (FCP)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DOS) و پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد میان الگوی ارتباطی گفت و شنود و تمایزیافتگی با کیفیت زندگی رابطه مستقیم در سطح 001/0 وجود دارد و هر دو متغیر الگوهای ارتباطی خانواده و تمایزیافتگی خود توان پیش بینی کیفیت زندگی را دارند. بنابراین باید به اهمیت کیفیت روابط اعضای خانواده، به عنوان اساسی ترین نهاد اجتماعی و تعیین کننده کیفیت زندگی فرزندان، بیش از پیش تأکید شود.
پیش بینی تنش والدینی وآشفتگی روان شناختی مادران براساس مشکلات رفتاری وکارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تولد کودک با تأخیرتحولی می تواند به همراه خود، مشکلات جدید و مضاعفی را برای والدین این کودکان به دنبال داشته باشد، اغلب برای چنین والدینی مخصوصاً مادران تنش، تجربیات و پاسخ های هیجانی از قبیل افسردگی، اضطراب و آشفتگی های روانی دیگر رخ می دهد، که اینها ارتباط مستقیمی با مسائل کود ک دارند. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی تنش والدینی و آشفتگی روان شناختی مادران بر اساس مشکلات رفتاری و کارکردهای انطباقی کودکان دبستانی با تأخیرهای تحولی انجام شد.
روش : طرح پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شده است..جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 11-6 ساله با تأخیرهای تحولی شامل کودکان مبتلا به اوتیسم مراجعه کننده به مراکزآموزشی و توان بخشی و دانش آموزان مدارس با نیازهای ویژه شهر تبریز در سال تحصیلی 94-1393 را شامل می شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. پس از توضیح اهداف پژوهش برای مادران و جلب رضایت آگاهانه از آنها، مقیاس های رفتار غیرعادی کودکان (1986)، فرم کوتاه شده آزمون علایم روانی (1973) ، مقیاس کارکرد انطباقی واینلند(1984)، شاخص تنیدگی والدینی(1967) توسط مادران تکمیل شد.
یافته ها: داده های پژوهش به وسیله روش آماری مدل یابی ساختاری از طریق نرم افزار لیزرل مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین مؤلفه های مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی (با اوتیسم و بدون اوتیسم) با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران آنها رابطه مثبت وجود دارد ولی بین مؤلفه های کارکردهای انطباقی این کودکان با آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران رابطه منفی وجود دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مدل یابی ساختاری می توان استنباط کرد که کارکردهای انطباقی و مشکلات رفتاری کودکان با تأخیرهای تحولی در قالب روابط ساختاری تغییرات آشفتگی روان شناختی و تنش والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند. به عنوان مثال متغیر خودتحریکی با ضریب بتای (24/0) و t محاسبه شده(72/3) قادر است 24% از تغییرات آشفتگی روان شناختی مادران را به طور معنی دار تبیین کنند و این متغیر با ضریب بتای(42/ 0و t محاسبه شده (46/5) قادر است 42% از تغییرات استرس والدینی مادران را به طور معنی دار تبیین کند.
اثربخشی برنامه های ضد قلدری مدرسه بر توان مندی معلمان زن در مدیریت رفتار قلدری دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قلدری یکی از پدیده های پیچیده در مدارس است. توانمندی معلمان در مدیریت رفتار قلدری، با وقوع و تداوم آن، رابطه ی نزدیکی دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش شناخت و مقابله با قلدری به معلمان بر راهبردهای مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدی ادراک شده ی معلمان می باشد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی شامل تمام معلمان زن دوره ی ابتدایی شهرستان اهر در سال تحصیلی 92-1391 بود. تعداد 40 نفر از معلمان به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های راهبردهای مدیریت رفتار کلاس و خودکارآمدی معلمان استفاده شد. برنامه ی طراحی شده برای گروه آزمون با محتوای شناخت و مقابله با قلدری دانش آموزان، در 6 جلسه ی 90 دقیقه ای انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSSنسخه ی 15 تحلیل شدند.
یافته ها:
بنا بر نتایج، آموزش توانسته است تغییرات معنی داری در انتخاب بین راهبردهای جرأت مندی دفاع (005/0=P)، اجتناب از دفاع (00/0=P) و جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر (01/0=P) و کارآمدی ادراک شده ی معلمان در مدیریت رفتار کلاس (001/0=P) در مقایسه با گروه شاهد به وجود آورد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش برنامه ی ضد قلدری توانسته است بر راهبردهای مدیریت رفتار قلدری و کارآمدی ادراک شده ی معلمان در کلاس موثر واقع شود لذا اجرای دوره های آماده سازی و ارتقای مهارت های حرفه ای معلمان و مشاوران مدارس برای مواجهه ی صحیح با مشکلات رفتاری دانش آموزان ضرورت دارد.
بررسی تجربیات معتادین در خصوص حمایت های اجتماعی و خانوادگی به عنوان عوامل تسهیل کننده ترک اعتیاد: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: وابستگی و سوءمصرف مواد از مهم ترین مشکلات عصر حاضر است که گسترش جهانی پیداکرده و عوارض آن شامل اختلالات روانی، جسمانی، خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی، و اجتماعی همه مرزهای فرهنگی و اجتماعی را درمی نوردد و سلامت بشر را مورد تهدید قرار می دهد. با توجه به تأثیرگذاری عوامل اجتماعی در فرایند ترک اعتیاد، هدف پژوهش حاضر بررسی تجربیات معتادین در خصوص حمایت های اجتماعی و خانوادگی به عنوان عوامل تسهیل کننده ترک اعتیاد می باشد. روش: این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از مصاحبه های نیمه عمیق بر روی 17 نفر از معتادین در حال ترک شهر تبریز انجام گرفت و نتایج این مصاحبه ها با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی و روش کولیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل حاکی از به دست آمدن سه مضمون اصلی انتظارات از جامعه، انتظارات از خانواده و علل اجتماعی عود در اعتیاد و نه مضمون فرعی شامل؛ نیاز به اشتغال، نگرش نسبت به افراد معتاد، حمایت عاطفی، بی اعتمادی به جامعه، آگاهی بخشی به جامعه، حمایت عاطفی خانواده، نگرش منفی خانواده نسبت به اعتیاد، دوستان ناباب و مشکلات خانوادگی بود. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده این نکته می باشد که در عرصه اجتماعی افراد معتاد نیازمند حمایت های مادی، عاطفی و اجتماعی اعضای جامعه و خانواده می باشند و بایستی نگرش افراد جامعه را نسبت به اعتیاد و افراد معتاد تغییر داد.
تحلیل عاملی تائیدی و همسانی درونی مقیاس های هیجان مرتبط با کلاس درس (CRES)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظریه کنترل- ارزش، هیجان های پیشرفت به عنوان هیجان هایی که با فعالیت ها و پیامدهای پیشرفت پیوند خورده اند تعریف می شوند. تأثیر هیجان های پیشرفت بر جوانب مختلف زندگی و پیشرفت تحصیلی در پژوهش های متعددی به اثبات رسیده است. بااین حال تمرکز صرف بر هیجان اضطراب و عدم توجه به این دسته از هیجان ها در نظام آموزشی و فقدان ابزار مناسب جهت سنجش آن ها در ایران از مهم ترین مسائل این حوزه است. جامعه آماری شامل همه دانشجویان مقطع لیسانس دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 9421 و نمونه آماری 221 نفر دانشجوی رشته های مختلف تحصیلی است که با استفاده از روش «نمونه گیری تصادفی» گزینش و با روش «توسعه ای پیمایشی» مورد مطالعه قرارگرفتند. پژوهش حاضر به بررسی شاخص های روان سنجی ازجمله روایی، اعتبار و همسانی درونی «مقیاس های هیجان مرتبط با کلاس» پرداخته است. در این پژوهش سؤالات پرسش نامه «مقیاس های هیجان مرتبط با کلاس درس» (CRES) باهدف رواسازی آن برای مطالعه هیجان های پیشرفت جامعه دانشجویان ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحلیل عاملی تائیدی بیشتر شاخص های مقیاس های مذکور ازجمله CFI، GFI، AGFI از مقدار مطلوبی برخوردارند و ضرایب مسیر تمامی مقیاس های آن ها معنی دار می باشند. همبستگی بین هیجان های مختلف کلاسی و همسانی درونی مقیاس ها معنی دار برآورد گردید. با توجه به برازش مدل، از مقیاس های مذکور می توان جهت بررسی هیجان های کلاسی دانشجویان ایرانی استفاده کرد.
مدل تاب آوری تحصیلی بر اساس شایستگی تحصیلی و رابطه معلم-شاگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین و بررسی مدلی درباره تاب آوری تحصیلی بر اساس شایستگی تحصیلی و با میانجی گری رابطه معلم-شاگرد انجام گرفت. روشپژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر 11 تا 13 ساله منطقه 6 شهر تهران بود که در مقاطع تحصیلی ششم، هفتم و هشتم مشغول به تحصیل بوده و تعداد 300 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تاب آوری تحصیلی، پرسش نامه رابطه معلم - شاگرد و پرسش نامه شایستگی تحصیلی بود. یافته ها تأثیر کل شایستگی تحصیلی بر تاب آوری تحصیلی و رابطه معلم - شاگرد در سطح 01/0 و تأثیر کل رابطه معلم - شاگرد بر تاب آوری تحصیلی در سطح 01/0 معنادار شد. از این مدل ساختاری می توان برای پیش بینی و مداخله در مورد تاب آوری تحصیلی دانش آموزان نوجوان بهره جست تا از مصائب احتمالی ناشی از ضعف تاب آوری تحصیلی جلوگیری شود.
نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین آسیب پرهیزی و بهزیستی روانشناختی در والدین کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرطان کودکی، تهدیدکننده زندگی و چالشی بزرگ برای خانواده است و سازگاری و سلامت روانی اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد. عوامل بسیاری در بهزیستی افراد در شرایط استرس زا نقش دارند. آسیب پرهیزی و راهبردهای تنظیم هیجان ازجمله عوامل تأثیرگذار محسوب می شوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین آسیب پرهیزی و بهزیستی روان شناختی در والدین کودکان مبتلا به سرطان بود. روش: این پژوهش، یک مطالعه اکتشافی از نوع همبستگی است. از میان والدین کودکان سرطانی مراجعه کننده به سه بیمارستان،140 نفر (70 مرد، 70 زن) به روش در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد که پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، زیرمقیاس آسیب پرهیزی از مقیاس مزاج و منش TCI)) و زیرمقیاس بهزیستی روان شناختی از مقیاس سلامت روانی (MHI) را تکمیل کنند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آسیب پرهیزی و بهزیستی روان شناختی با راهبردهای تنظیم شناختی هیجان رابطه دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه بین آسیب پرهیزی و بهزیستی روان شناختی تحت تأثیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار می گیرد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه آسیب پرهیزی و بهزیستی روان شناختی یک رابطه خطی ساده نیست و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در این رابطه نقش واسطه ای دارند. بررسی تأثیر راهبردهای تنظیم هیجان و ویژگی ها شخصیتی بر یکدیگر تبیین دقیق تری از نقش هر یک در رفتار و نهایتاً سلامت روانی در اختیار پژوهشگران قرار خواهد داد.
پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به سه شیوه فرزند پروری دایانا بامرید و فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پزوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به چهار شیوه فرزند پروری می باشد. از بین دانش آموزان مقطع اول دبیرستان شهر ری تهران (90-91)، تعداد 100 دانش آموز دختر به همراه مادرانشان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پزوهش سه پرسش نامه بود که به ترتیب ، به دختران پرسش نامه (GHQ) سلامت عمومی گلدنبرگ (1972) و به مادران آن ها پرسش نامه شیوه فرزندپروری دیانا بامریند (1972) و پرسش نامه محقق ساخته سبک فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی داده شد. نتایج همبستگی، نشان داد که سبک فرزندپروری «اقتدار منطقی» و «سلامت عمومی» رابطه معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که این سبک و سبک متناسب با آموزه های دینی می توانند سلامت عمومی را پیش بینی کتتد. در صورت استفاده از این دو سبک، سلامت عمومی فرزند افزایش می یابد. البته سبک فرزند پروری مبتنی بر آموزه های دینی به نحو معنادارتری سلامت عمومی را پیش بینی می کند.
پیش بینی خیانت زناشویی براساس کیفیت زندگی زناشویی و پنج عامل بزرگ شخصیتی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل پیش بینی کننده خیانت بر اساس کیفیت زندگی زناشویی و پنج عامل بزرگ شخصیتی در میان افراد با تجربه خیانت زناشویی انجام شده است. در پژوهش همبستگی حاضر، 110 نفر (70 زن و 40 مرد) با استفاده از روش نمونه گیری انتخاب شدند و به نسخه کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیتی (BFI-SV، رامستد و جان،2007) مقیاس چند بعدی کیفیت زندگی زناشویی (W.H.O) و به پرسشنامه محقق ساخته خیانت زناشویی پاسخ داده اند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام مورد تحلیل قرارگرفتند. شواهد حاصل از بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی با خیانت زناشویی در دوگروه زنان و مردان با تجربه خیانت تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که ابعاد شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی توان پیش بینی خیانت زناشویی را دارند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد بین پنج عامل بزرگ شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی با خیانت زناشویی رابطه وجود دارد و پنج عامل بزرگ شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی پیش بینی کننده خیانت زناشویی هستند. بنابراین پیشنهاد می شود در شاخص های بهزیستی روانی افراد با تجربه خیانت عوامل شخصیتی، کیفیت زندگی زناشویی به عنوان عوامل مهم تعدیل گر مورد توجه قرار گیرند.
تحول شخصیت اجتنابی از کودکی تا بزرگسالی: آسیب شناسی تعاملات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های شخصیتی نقشی اساسی در کیفیت روابط بین فردی و زندگی خانوادگی دارند. این پژوهش به بررسی تحول اختلال شخصیت اجتنابی از کودکی تا بزرگسالی و آسیب شناسی تعاملات زناشویی افراد دارای اختلال شخصیت اجتنابی از نگاه همسران آنها پرداخت. بدین منظور با مطالعه منابع مرتبط با موضوع نحوه شکل گیری این اختلال بررسی شد و سپس با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 9 نفر از همسران افراد اجتنابی که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، ویژگی های شخصیتی این افراد در تعاملات زناشویی بررسی شد. در تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، 14 ویژگی مردان اجتنابی به دست آمد که عبارت بودند از کناره گیری، بینش بدون تعمق، خودحقیرپنداری، جمع هراسی، کم تحرکی بیانی، خانه های سرد احساسی، انفعال رفتاری، انفعال جنسی، تغییرگریزی، خودمحوری، فرسودگی زناشویی، کمال گرایی جبری، منفعل پرخاشگر و ظاهر اجتماع پسند. ویژگی های شخصیتی افراد اجتنابی از یک سو منجر به آسیب رسیدن به خود آنها و از سوی دیگر موجب شکل گیری تعاملاتی سرد در روابط بین فردی و خانوادگی شان می شود. می توان نتیجه گیری کرد که شناسایی مراحل تحول این اختلال و پیشگیری از شکل گیری آن در کودکان موجب ارتقاء کیفیت روابط بین فردی و خانوادگی افراد خواهد شد.
مهاجرت فرزندان و احساس تنهایی والدین سالمند روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تنهایی از جمله مسایل اساسی سالمندان میباشد که عوامل بسیاری در بروز یا تشدید آن دخیل هستند. هر عاملی که در کاهش شبکه خویشاوندی و یا دسترسی به آن تاثیرگذار باشد همچون مهاجرت فرزندان، میتواند جزء عوامل موثر مد نظر قرار گیرد. در مورد مهاجرت به عنوان پدیدهی رایج در بیشتر روستاهای ایران بسیار تحقیق شده اما به این سوال اساسی که این مهاجرتها چه پیامدهایی بر افراد باقیمانده در روستا بر جای میگذارد، کمتر پاسخ داده شده است.. روش: جهت پاسخ به سوال تحقیق، روستاهای شهرستان بردسکن که در آن اغلب خانوادهها با تعدادی یا تمام فرزندان مهاجر مواجه هستند به عنوان منطقه هدف انتخاب گردید. روش کلی کار به صورت کمی و با استفاده از پرسشنامه طراحی شده بر مبنای پرسشنامههای استاندارد احساس تنهایی دانشگاه کالیفرنیا و مقیاس دییونگ جیروالد صورت پذیرفت. تعداد 357 سالمند ساکن در روستا که حداقل دارای یک فرزند در حال حاضر زنده بودند، مورد مصاحبه ساختمند یا منظم قرار گرفتند. پاسخگویان به شیوه نمونهگیری چند مرحلهای و ترکیبی از روشهای خوشهای و تصادفی ساده از 9 روستا انتخاب شدند . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مهاجرت فرزندان اثر قابل توجهی بر احساس تنهایی والدین سالمند دارد و این اثر حتی با کنترل دیگر متغیرها همچنان باقی میماند. متغیرهای دیگر شامل وضعیت سلامت عمومی، وضعیت تاهل، وضعیت مالی و جنس سالمند نیز اثر معناداری بر بروز احساس تنهایی سالمندان ساکن در مناطق روستایی تحت مطالعه وارد میآورند. این متغیرها در مجموع حدود نیمی از تغییرات احساس تنهایی پاسخگویان را تبیین مینمایند
مداخله های پیشگیرانه خانواده محور: تأثیر بر روابط والد کودک و روش های تربیتی والدین
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال لکنت زبان ازجمله اختلال هایی است که علت آن هنوز به طور کامل مشخص نشده است و پژوهش های روان شناختی برای شناخت بهتر این اختلال ضروری است، ازاین رو هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، باورهای فراشناختی، و روان بنه های سازش نایافته اولیه در نوجوانان مبتلابه لکنت زبان و بهنجار بود.
روش: طرح پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه مدارس شهر همدان دچار لکنت زبان ارجاع داده شده به گفتاردرمانگر در سه ماهه سوم سال ۱۳۹۳ بودند، با روش نمونه گیری در دسترس 21 نفر مبتلابه اختلال لکنت زبان و 21 نفر بهنجار انتخاب شدند و توسط پرسشنامه روان بنه های یانگ (۱۹۹۸)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (۲۰۰۱) و پرسشنامه ی فراشناخت ولز (۲۰۰۲) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان مبتلابه لکنت زبان در مقایسه با نوجوانان بهنجار از راهبردهای سازش نایافته بیشتر و از راهبرد سازش یافته کمتری بهره می گیرند. همچنین میانگین نمرات نوجوانان مبتلابه اختلال لکنت زبان در مؤلفه های فراشناختی و روان بنه ها از گروه بهنجار تفاوت معناداری داشت (001/0 >P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد که نوجوانان مبتلابه لکنت زبان در مقایسه با نوجوانان بهنجار به میزان بیشتری از راهبردهای سازش نایافته تنظیم هیجان، روان بنه های سازش نایافته اولیه و باورهای فراشناختی برخوردارند.
مقایسه اثربخشی سه روش یادگیری مشارکتی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی سه روش یادگیری مشارکتی (گروه های پیشرفت تیمی دانش آموزان- جیگ ساو- باهم آموختن) بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی منطقه سه تبریز انجام پذیرفته است.گروه نمونه شامل 97 نفر دانش آموز از چهار کلاس است که از راه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. از این چهار کلاس به صورت تصادفی سه کلاس به عنوان گروه های آزمایشی و یک کلاس به عنوان گروه گواه در نظر گرفته شده اند و سپس در طی هشت جلسه در هر یک از گروه های آزمایشی یکی از روش های یادگیری مشارکتی مذکور اجرا شده و گروه گواه روند متداول تدریس را دنبال کرده است. برای گرد آوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون در دو مرحله ی قبل و بعد از جلسات و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش ، در مقایسه اثربخشی این سه روش بر مهارت های اجتماعی، تفاوت میانگین های به دست آمده بین گروه های آزمایشی معنادار نیستند؛ ولی در مقایسه میانگین نمره های گروه های آزمایشی با گروه گواه، تفاوت میانگین های گروه های آزمایشی الف (گروه های پیشرفت تیمی دانش آموزان) و ب (جیگ ساو) با گروه گواه، به ترتیب در سطوح (01/0P<) و(05/0P<) معنادارند. این در حالی است که تفاوت میانگین های\nگروه های آزمایشی ج (باهم آموختن) و گواه در هیچ یک از این سطوح معنادار نیست. به عبارت دیگر، نتایج گویای تفاوت این سه روش در تأثیرگذاری بر مهارت های اجتماعی هستند.
نقش واسطه ای بهداشت روانی همسر در بهداشت روانی و رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی، یکی از مهم ترین زمینه های مهم سازگاری در زندگی یک فرد بزرگسال محسوب شده و تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطه ای بهداشت روانی همسر در بهداشت روانی و رضایت زناشویی هر کدام از زوجین انجام یافته است.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی، 228 زن و مرد (57 زوج روستانشین و 57 زوج شهرنشین) به روش نمونه گیری تصادفی از میان والدین دانشجویان دانشگاه پیام نور بناب در سال تحصیلی 90-1389 انتخاب و پرسش نامه ی رضایت زناشویی انریچ و چک لیست بهداشت روانی بر روی آنان اجرا شد. داده ها با آزمون های آماری تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین رضایت زناشویی زنان و مردان تفاوت معنی داری وجود نداشت اما زنان در این تحقیق از بهداشت روان ضعیف تری برخوردار بودند (05/0P<). بهداشت روانی همسر در رابطه ی بین بهداشت روانی و رضایت زناشویی فرد (در زنان و مردان) تا اندازه ای واسطه شده بود. هم چنین، بهداشت روانی فرد به طور مستقل نیز با رضایت زناشویی رابطه داشت (001/0P<).
نتیجه گیری: به نظر می رسد با ارتقای بهداشت روانی همسران می توان بر بهداشت روانی و رضایت زناشویی آنان تاثیر مثبت گذاشت.
تأثیر آموزش حل مسئله به مادران بر فرایندهای خانوادگی و شیوه های فرزند پروری آنها
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سبک های ارتباطی خانواده و نحوه ارتباط والد- کودک، از آموزش های حل مسئله تأثیر می پذیرد. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش حل مسئله به مادران بر شیوه های فرزندپروری و فرایندهای خانوادگی است.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی است. جامعه آماری مشتمل بر مادران دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی شهر تهران در سال 1392 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 55 نفر از مادران این دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1967) و مقیاس فرایندهای خانوادگی سامانی (1386) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند شرکت در دوره آموزش مهارت های حل مسئله اثر مثبتی بر عملکرد شرکت کنندگان در سبک های فرزندپروری و فرایندهای خانوادگی آنها داشته است؛ به طوری که این برنامه منجر به بهبود مهارت ارتباطی، انسجام و احترام متقابل، و مهارت مقابله والدین شده و سبب کاهش استفاده والدین از شیوه های فرزندپروری سهل گیرانه و مستبدانه شده است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر آموزش مهارت های حل مسئله به منظور بهبود سبک های فرزندپروری و کیفیت ارتباط های بین فردی درون خانواده و فرایندهای خانوادگی پیشنهاد می شود. شرکت در این برنامه با بهبود روابط و تغییر شیوه های فرزندپروری سهل گیرانه و مستبدانه می تواند موجب افزایش تجربه پیامدهای مطلوب توسط فرزندان، بهبود کیفیت روابط والد- فرزند و تبعات مطلوب روانی و اجتماعی گردد. به این ترتیب، مداخله حاضر را می توان به عنوان مداخله ای مفید به درمانگران پیشنهاد کرد.