در این پژوهش شباهت زوجهای عادی از لحاظ ارزشها (نظری، هنری، مذهبی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی) و نگرشهای فرزند پروری (وابستگی شدید، بیاعتنایی و سلطهگری)، نگرش به آموزش و پرورش و نگرش خانواده گرایی با زوجهای متقاضی طلاق شهر اهواز مورد مقایسه قرار گرفت. در این تحقیق متغیرهای شباهت ارزشها و نگرشها به عنوان متغیرهای وابسته و متغیر خانوادهای عادی و متقاضی طلاق به عنوان متغیر مستقل در نر گرفته شد. فرضیههای پژوهش عبارتند از: 1. شباهت زوجهای عادی در ارزشهای ششگانه بیش از شباهت زوجهای متقاضی طلاق است. 2. شباهت زوجهای عادی در نگرش به آموزش و پرورش نگرش خانواده گرایی و نگرشهای فرزند پروری شامل سه نگرش بی اعتنایی سلطه گری و وابستگی شدید بیش از شباهت زوجهای متقاضی طلاق است. نمونه تحقیق شامل 100 زوج بود. 50 زوج شامل زوجهایی بودند که به صورت تصادفی از یمان زوجهای متقاضی طلاق که به مرکز مشاوره مراجعه نمده بودند انتخاب شدند و 50 زوج مربوط به زوجهای عادی بود که از خانوادههای وابسته به زوجهای متقاضی طلاق انتخاب گردیدند. بررسی فرضیههای تحقیق، از مقیاس ارزشهای آلپورت، و رونون و لیندزی، مقیاس نگرشهای فرزند پروری،مقیاس نگرش خانواده گرایی و مقایس نگرش به آموزش و پرورش استفاده به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان دادند که شباهت زوجهای عادی در ارزشهای هنری و اقتصادی و مقیاس بی اعتنایی نگرش فرزند پروری، همچنین در نگرش خانوادهگرایی و نگرش به آموزش و پرورش بیش از شباهت روجهای متقاضی طلاق است. در سایر موارد تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد. سطح معنیداری در این تحقیق 05/0 در نظر گرفته شده است.
هدف: تحقیق حاضر، تاثیر آموزش برنامه ارتباط همسران را برمیزان تعارض زناشویی زوجهای متعارض مطالعه می کند
روش و مواد: این تحقیق از نوع پیش- پس آزمون با گروه کنترل و به صورت تصادفی بود. جامعه آماری کلیه زوج ارجاعی به مرکز مشاوره خانواده و مداخله در بحران در شهر اصفهان در سال 1387. تعداد30 زوج به طورتصادفی در دو گروه گواه و مداخله جایگزین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه های تعارضات زناشویی (براتی و ثنایی،1375 ) بود که پایایی آن برابر با 80/. بدست آمد.
نتایج: تحلیل و مقایسه داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون زوجهای گروه مداخله و زوجهای گروه گواه تفاوت معنادار( P< ) رجود دارد. همین طور، مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون زوجهای گروه مداخله حاکی از تفاوت معنادار در میزان تعارضات کلی و حیطه های واکنشهای هیجانی، جلب حمایت فرزندان، رابطه با اقوام و دوستان خود (P
از آن جا که طلاق روز به روز در حال افزایش است و مشکلات روان شناختی از جمله بازگشت نداشتن به زندگی عادی و سازگاری را برای این افراد، بویژه زنان، بوجود می آورد. با توجه به ابعاد گوناگون سازگاری پس از طلاق، هدف پژوهش مقایسه تاثیر دو درمان بخشش درمانی و استعاره درمانی بر سازگاری زنان مطلقه است. جامعه مورد بررسی، تمامی زنان مطلقه سال 94-95 شیراز بود. از بین آن ها 60 نفر به وسیله نمونه گیری هدفمند از بین زنان مراجعه کننده به بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی انتخاب و با استفاده از انتصاب تصادفی در گروههای آزمایش و لیست انتظار قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه سازگاری پس از طلاق فیشر بود و یافته ها با روش کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از اثر بخشی هر دو درمان، نسبت به گروه لیست انتظار، بر سازگاری گروههای آزمایش بود. استعاره درمانی در بهبود ابعاد خودارزشی، رهاشدگی، سوگ و خودارزشی اجتماعی مراجعان موثرتر از بخشش درمانی عمل کرده است. بخشش درمانی نیز در بهبود ابعاد خودارزشی، رهاشدگی، خشم و سوگ مراجعان موثرتر از استعاره درمانی بوده است. با توجه به نتایج می توان بیان کرد که هر دو این روش درمانی، نسبت به درمان نشدن، جهت افزایش سازگاری پس از طلاق در زنان موثرند.
هدف: به دلیل افزایش روز افزون طلاق در اکثر کشورها، ازجمله ایران و تاثیرات مخربی که این پدیده می تواند بر روی زوج ها، فرزندان و جامعه بگذارد، برای کاهش این پدیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی الگوی مشاوره پیشگیری از طلاق بر کیفیت زندگی و انصراف از طلاق زوج های در آستانه طلاق صورت گرفت. روش: طرح پژوهش از نوع تحقیق نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نامعادل است. جامعه آماری پژوهش را تمامی زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده دادگستری شهرستان سنندج در سال 1390، تشکیل داده است. نمونه مورد نظر 16 زوج در آستانه طلاق بودند که به روش نمونه گیری داوطلبانه از بین زوج های متقاضی طلاق انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، شامل پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه محقق ساخته در خصوص اطلاعات جمعیت شناختی و نقش یابی جنسیتی بود به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری خی دو و ANCOVA استفاده شد. یافته ها:.نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که الگوی مشاوره پیشگیری از طلاق توانسته است کیفیت زندگی زوج های گروه آزمایش را به طور معنی داری افزایش دهد (001/0≥ P). همچنین نتایج نشان داد که میزان انصراف از طلاق زوج های شرکت کننده در این برنامه بیشتر از گروه کنترل بوده است ((01/0 ≥ P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نقش و تاثیر الگوهای یکپارچه مشاوره را در کاهش طلاق و افزایش کیفیت زندگی زوج ها مورد تایید قرار داده است، بنابراین می تواند در برنامه های مشاوره پیشگیری از طلاق و رفع تعارضات زناشویی موثر واقع شود.
یکی از روش های اثربخش کنترل اختلالات مزمن خُلقی طرح واره درمانی است، ولی به نظر جفری یانگ این درمان مفاهیم پیچیده ای برای مراجعان دارد که با کاربست ابزارهای زبانی تسهیل گر، مانند تمثیل، برای تجسم مناسب تر از مفاهیم گزاره ای انتزاعی می توان این درمان را مفهوم پذیر کرد. درمان ترکیبی حاضر از الحاق این دو روش کارامد با یک دیگر برای اثربخش ترکردن دستاوردهای این اختلال مزمن اجرا شد.
پژوهش حاضر با هدف مطالعه میزان اثربخشی طرح واره درمانیِ مبتنی بر تمثیل در زنان مطلقه مبتلا به اختلال افسرده خویی انجام شد. در این پژوهش از روش طرح تجربی پیش پس آزمون و پی گیری درمان استفاده شد و شش نفر از زنان مطلقه مبتلا به افسرده خویی به روش نمونه گیری هدفمند تحت درمان قرار گرفتند. نتایج نشان داد که طرح واره درمانیِ تمثیلی موجب کاهش معنادار علائم مزمن افسردگی و نیز طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران شد و همچنین این نتایج در یک نوبت پی گیری دوماهه دوام داشت. طرح واره درمانیِ تمثیلی در تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه کاهش علائم مزمن افسردگی و کنترل میزان عود در بیماران افسرده خو در طی زمان مؤثر بوده است