فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۰۱۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی تطابق در محیط کار (تطابق فرد- سازمان، فرد- گروه و فرد- شغل) با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید با میانجی گری انگیزش شغلی در کارکنان شرکت گاز شیراز است. جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه کارکنان شرکت گاز شیراز می باشد که از بین آن ها تعداد 170 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تطابق فرد، سازمان پیاسنتین و چپمن، پرسشنامه تطابق فرد، گروه واگل و فلدمن، پرسشنامه تطابق فرد، شغل کیبل و درو، پرسشنامه انگیزش شغلی رابینسون، پرسشنامه رفتار مدنی فردی پودساکف، مکنزی، مورمن و فتر، پرسشنامه رفتار مدنی سازمانی وان داین، گراهام و دینش و پرسشنامه رفتار ضدتولید بنت و رابینسون می باشند. از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و براساس نرم افزار AMOS ویرایش 16 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. براساس نتایج مدل معادلات ساختاری، تطابق فرد- سازمان و فرد- گروه هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق انگیزش شغلی باعث افزایش رفتارهای مدنی سازمانی و کاهش رفتارهای ضد تولید می شوند. از سوی دیگر تطابق فرد، شغل تنها به صورت غیرمستقیم و از طریق انگیزش شغلی با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید رابطه داشت. نتایج به دست آمده از پژوهش، نقش میانجی انگیزش شغلی را در خصوص رابطه بین انواع تطابق با رفتارهای مدنی سازمانی و رفتارهای ضدتولید تأیید کردند. روی هم رفته از میان 12 فرضیه مطرح شده، 10 فرضیه مورد تایید قرار گرفتند.
مقایسه کمال گرایی و اختلالات مرتبط در فرزندان اول، وسط و آخر:(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: Sulloway پیشنهاد کرده است که ترتیب تولد بر صفات شخصیت تأثیر می گذارد و فرزندان اول کمال گراتر و روان رنجورتر از فرزندان بعدی می شوند. کمال گرایی در حالت های مرضی ارتباط نزدیکی با اختلالات خوردن، وسواسی جبری و شخصیت وسواسی جبری دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ترتیب تولد در کمال گرایی، نگرش های خوردن مرضی، اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات پس رویدادی بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهید مدنی آذربایجان، آزاد اسلامی و پیام نور تبریز و سراب که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ای به حجم 790 نفر (259 فرزند اول، 380 فرزند دوم و 181 فرزند آخر) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با پرسش نامه های کمال گرایی هیل، نگرش های اختلال خوردن، پرسش نامه بازنگری شده وسواسی جبری و مقیاس شخصیت وسواسی جبری پرسش نامه شخصیت چندمحوری بالینی میلون-2 مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و روش تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که فرزندان اول، وسط و آخر در کمال گرایی، نگرش های خوردن مرضی، اختلال وسواسی جبری و اختلال شخصیت وسواسی جبری تفاوت معنی داری با هم ندارند (10/0 < P).
نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر نظریهSulloway مبنی بر اثر ترتیب تولد بر صفات شخصیت را تأیید نمی کند.
بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی در سال تحصیلی 1391-1390 است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده و به شیوه همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز است. که تعداد آن¬ها 350 نفر می¬باشد. از این تعداد 178 نفر با استفاده از جدول مورگان به¬عنوان حجم نمونه انتخاب شده¬اند. در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد، درصد تراکمی، نمودارها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی رابطه معنی¬داری وجود دارد. هم¬چنین نتایج نشان داد که ارتباط معنی¬داری بین هوش فرهنگی با اعتماد سازمانی و بین سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی وجود دارد اما رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و اعتماد سازمانی معنی¬دار نبود. هم¬چنین رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معنی¬دار نبود. براساس یافته¬های پژوهش تا حدود 26 درصد از روی متغیرهای مستقل هوش فرهنگی و اعتماد می¬توان سازگاری شغلی اعضای هیئت علمی را پیش بینی کرد.
رابطه سطح تحول روانی _ معنوی و احساس تنهایی با اضطراب وجودی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سطح تحول روانی _ معنوی، احساس تنهایی و اضطراب وجودی دانشجویان است. بدین منظور 341 نفر از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه های قم به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و تمامی شرکت کنندگان با سه آزمون «تحول روانی _ معنوی»، «اضطراب وجودی» و «مقیاس احساس تنهایی» مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین «تحول روانی _ معنوی» و «اضطراب وجودی» رابطه معکوس وجود دارد (487/0_=r) (01/0P<)؛ همچنین، میان «اضطراب وجودی» با «احساس تنهایی» و تمام زیرمقیاس های آن نیز در سطح (01/0P<) همبستگی مثبت معناداری درحد متوسط وجود دارد و علاوه بر این، نتایج بیانگر آن است که سطح «تحول روانی _ معنوی» و «احساس تنهایی» می توانند «اضطراب وجودی» را به طور معناداری پیش بینی کنند (5/32=2R). بنابراین، به نظر می رسد افزایش سطح «تحول روانی _ معنوی» یک عامل کلیدی در کاهش «اضطراب وجودی»، «احساس تنهایی» و درنتیجه ارتقای سلامت روان است.
بررسی ارتباط معنوی - عاطفی بین فردی و توسعه آن در کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی و راهنمایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف میزان توجه به مؤلفه های ارتباط معنوی- عاطفی بین فردی در محتوای کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی و راهنمایی ایران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتواست. جامعه پژوهش شامل سه عنوان کتاب درسی تعلیمات اجتماعی، هدیه آسمانی و فارسی دوره ابتدایی و راهنمایی تحصیلی(30جلد) بوده است که همه آنها بررسی شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آنتروپی شانون برای به دست آوردن ضریب اهمیت هریک از مؤلفه های ارتباط معنوی- عاطفی بین فردی و مقایسه ضرایب آنها استفاده شده است. براساس یافته های پژوهشی، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه اصول، ویژگی ها و شیوه ها با ضریب اهمیت 346/0و کم ترین ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه زمینه و مبانی با ضریب اهمیت 318/0 است. همچنین، بر اساس ضرایب اهمیت به دست آمده از فراوانی در بخش شاخص ها، بیشترین ضریب اهمیت در کلیه کتاب های مورد بررسی مربوط به شاخص عاطفی (مؤلفه کارکرد و پیامدها) با ضریب اهمیت 099/0 و کمترین ضریب اهمیت مربوط به شاخص امر به معروف و نهی از منکر (مؤلفه اصول، ویژگی ها و شیوه ها) با ضریب اهمیت 071/0 است.
مقایسه عزت نفس و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا در مقطع راهنمایی تحصیلی شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ، مقایسه عزت نفس و مهارت اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا در مقطع راهنمایی تحصیلی شهرستان کرج در سال تحصیلی 89-88 است. به همین منظور تعداد 36 دانش آموز ناشنوا و36 دانش آموز نابینا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از طریق پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و آزمون مهارت های اجتماعی مثبت و منفی یا سیاهه مهارت اجتماعی ایندر بیتزن و فوستر و با کمک رابط ناشنوایان و نابینایان، اطلاعات جمع آوری گردید. سپس یافته های به دست آمده از طریق فنون آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان دادند که عزت نفس در دو گروه دانش آموزان ناشنوا و نابینا متفاوت نیست. فرضیه پژوهشی دوم مبنی بر وجود تفاوت در مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناشنوا و نابینا مورد تایید قرار نگرفت. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش رفتارهای مثبت مهارت اجتماعی، عزت نفس افزایش می یابد و بالعکس که نشان دهنده وجود رابطه مثبت معنادار بین رفتارهای مثبت مهارت اجتماعی و عزت نفس است.
مقایسة برنامة حرکتی اسپارک با برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد بر رشد مهارت های بنیادی در کودکان 6 تا 8 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارتهای حرکتی بنیادی، پایه و اساس مهارتهای تخصصی هستند. علاوهبر بالیدگی غنیسازی محیط نیز میتواند بر توسعة این مهارتها اثرگذار باشد. هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسة تأثیر برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و برنامة حرکتی اسپارک بهعنوان تجربههای حرکتی بر رشد مهارتهای حرکتی بنیادی کودکان 6 تا 8 ساله بود. به این منظور 120 کودک 6 تا 8 ساله از بین مدارس ابتدایی شهر تهران بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. آنها در سه گروه برنامة اجرای حرکتی اسپارک، برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و گروه کنترل بعد از اجرای پیشآزمون (آزمون مهارتهای حرکتی درشت – ویرایش دوم اولریخ) و به شیوة همتاسازی قرار گرفتند. برنامهها بهصورت یکساله در گروهها (36 هفته و هر هفته یک جلسه و هر جلسه 30 دقیقه) انجام گرفت. در هفتة سیوهفتم پسآزمون اجرا شد. در این آزمون برای آزمون فرضیه از روش استیودنت وابسته و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که دو گروه برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و برنامة حرکتی اسپارک در مهارتهای بنیادی و جابهجایی نسبت به گروه کنترل با (05/0 P<) عملکرد بهتری داشتند و تفاوت بین دو گروه آزمایشی با یکدیگر معنادار نبود. در مهارتهای دستکاری برنامة حرکتی اسپارک نسبت به دو گروه برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد و کنترل تأثیر بیشتری بر رشد این مهارتها داشت. برنامة آموزشی ژیمناستیک متناسب با رشد نسبت به گروه کنترل تأثیر بیشتری بر رشد مهارتهای دستکاری داشت (05/0 P<). باتوجه به نتایج بهدستآمده، برنامههای آموزشی مورد استفاده میتوانند تجربة حرکتی مناسبی برای کودکان باشند. این برنامهها با ایجاد فرصت مناسب برای تمرین و ارائة تکالیف متناسب با رشد حرکتی میتوانند در مدرسه برای رشد مهارتهای حرکتی استفاده شوند.
رابطه بین ارزیابی دانشجویان از مهارت های فن آوری اطلاعات و ابعاد قابلیت اشتغال آنها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه بحران بیکاری یک بحران جدی در بسیاری از کشورهای دنیا است. از این رو هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین ارزیابی دانشجویان از مهارت های فن آوری اطلاعات خود و ابعاد قابلیت اشتغال آنها در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های کشاورزی دانشگاه تهران بود که به روش توصیفی همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران است که در مجموع شامل 1491 نفر می باشد. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 310 نفر به شکل تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه ای با قسمت های مختلف برای اندازه گیری سازه های مورد مطالعه بود. روایی صوری پرسش نامه با استفاده از روش پانل متخصصان تأیید گردید. جهت تعیین پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر بین 79/0 تا 81/0 برای متغیرهای تحقیق نشان داد پایایی مناسبی برای ابزار وجود دارد. روش آماری مورد استفاده، مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزیی (PLS) بود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که هر سه مهارت مرتبط با توانمندی قابلیت اشتغال شامل کار گروهی، مدیریت فردی و مهارت های بنیادی، اثر معنی داری را از مهارت های مرتبط با فن آوری اطلاعات دریافت می کنند. مهارت کار گروهی در این بین بیشترین تأثیر را از مهارت های فن آوری اطلاعات می پذیرد که تا 55 درصد واریانس آن قابل تبیین است.
سبک زندگی مطلوب بر اساس دیدگاه ارتباطی (ارتباط انسان با خود، خداوند، دیگران و طبیعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاریف متعددی از سبک زندگی ارائه شده است. براساس تعریفی که سازمان بهداشت جهانی، از سبک زندگی ارائهکرده است گفته شده است: سبک زندگی به معنای شیوه ای از زندگی است که مبتنی بر الگوهای قابل شناسایی از رفتاری است که از طریق فعل و انفعال بین ویژگیهای شخصی فرد، تعاملات اجتماعی و شرایط اقتصادی اجتماعی و محیطی زندگی فرد تعیین میشود (WHO، 1998). سبک زندگی می تواند براساس شاخص هایی مانند انتخاب های تغذیه ای فرد، سطح فعالیت بدنی و رفتارهای وی حالت سالم یا ناسالم داشته باشد (لانگمن، 2008). مفهوم «سبک زندگی» را آلفرد آدلر در سال 1900 بیان کرد.به اعتقاد آدلر با مشاهده برخورد افراد با سه تکلیف مهم زندگی خود که عبارتند از: کار، جامعه و روابط صمیمانه، می توان به شیوه زندگی آنها پی برد. زیرا شیوه زندگی در انتخاب کار، نحوه ارتباط با دیگران و عشق منعکس می شود (شارف، 1996. به نقل از بشیری، علیزاده و کرمی، 1385. تازه ها و پژوهش های مشاوره،ج 6 ، شماره 21)
عوامل انگیزشی شرکت در رشتة کشتی در میان کشتی گیران رده های سنی مختلف شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی اولویتهای انگیزشی شرکت در رشتة ورزشی کشتی در میان کشتیگیران شهر کرمانشاه بود. جامعة آماری تحقیق حاضر شامل 4612 کشتیگیر بیمه شدة شهر کرمانشاه ( در دو رشتة آزاد و فرنگی)بود و نمونة آماری در سه ردة سنی نوجوانان (99 نفر)، جوانان ( 56 نفر) و بزرگسالان (87نفر) بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامة مشخصات فردی و پرسشنامة انگیزة مشارکت گیل استفاده شد. در پایان جلسة تمرینی، پرسشنامه توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش آماری فریدمن و تحلیل واریانس یکطرفه و نسخة 13 نرمافزار SPSS در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. کسب موفقیت و پیروزی با رتبهبندی44/7، تخلیة انرژی با رتبه بندی 15/6 و بودن با دوستان با رتبهبندی 57/4 اولویتهای انگیزشی برتر در شرکتکنندگان بودند. مقایسة انگیزة شرکتکنندگان براساس ردة سنی تفاوت معناداری را بین گروههای سنی مختلف نشان نداد(05/0p>). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عامل اصلی گرایش شرکتکنندگان در تمرینات کشتی در شهر کرمانشاه، کسب موفقیت و پیروزی است و تفاوت معناداری بین گروههای سنی مختلف در زمینة عوامل انگیزشی مشاهده نشد، و نیز گروههای با سوابق مشارکت مختلف در رشتة کشتی در زمینه عوامل انگیزشی تفاوت معناداری را نشان ندادند.
رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطة هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در گروهی از زنان و مردان بود. نمونة پژوهش 320 نفر از کارکنان بیمارستان های شهرستان مراغه بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خود سنجی هوش معنوی کینگ، پرسش نامه بهزیستی معنوی پالوتزیان والیسون، پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. داده های به دست آمده با روش های آماری، ضریب همبستگی و رگرسیون و آزمون مقایسه میانگین های مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین هوش معنوی و بهزیستی معنوی، با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی رابطة مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین، می توان گفت: هوش معنوی دربرگیرندة مجموعه ای از توانایی ها و ظرفیت ها می باشد که از منابع معنوی در جهت افزایش بهزیستی و انطباق پذیری فرد استفاده می کند.
بررسی مقایسه ای رابطه بین سبک زندگی و سبک های مقابله با استرس با فرسودگی شغلی آموزگاران آموزش و پرورش استثنایی و عادی شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای رابطه بین سبک زندگی وسبک های مقابله با استرس با فرسودگی شغلی آموزگاران آموزش وپرورش استثنایی و عادی شهر بیرجند می باشد. پژوهش حاضر به دلیل این که به دنبال یافتن رابطه ی بین متغیرهاست از نوع همبستگی می-باشد. جامعه آماری، تمامی آموزگاران مقطع ابتدایی مدارس عادی و استثنائی مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 90-89 می باشند که شامل 507 نفر زن و 126 مرد در آموزش و پرورش عادی و 39 زن و 4 مرد در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش استثنایی می باشند. به علت کم بودن تعداد آموزگاران استثنایی، کل آنها انتخاب شدند. در گروه معلمان مدارس عادی براساس جدول مورگان تعداد 170 زن و 39 مرد انتخاب شدند. در گروه معلمان عادی، نمونه به صورت خوشه ای انتخاب شد. داده ها از طریق سه پرسشنامه سبک زندگی کرن (Kern)، شاخص مقابله با شرایط پر استرس فرم کوتاه (CISS-21) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش به دست آمد. نتایج پژوهش نشان دادکه بین مؤلفه کنترل با متغیر مسخ شخصیت و بین کمال گرایی با احساس کفایت شخصی در آموزگاران استثنائی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین مؤلفه انتظار و کمال گرایی باخستگی هیجانی، بین مؤلفه های کمال گرایی وکنترل با احساس کفایت شخصی در آموزگاران عادی رابطه معنی داری به دست آمد. بین میانگین سبک های مقابله با استرس، فرسودگی شغلی و سبک زندگی در آموزگاران مذکر ومونث تفاوت معنی داری مشاهده نشد. میانگین احساس کفایت شخصی، سبک زندگی ومؤلفه های انتظار وعزت نفس در آموزگاران عادی نسبت به استثنایی به طور معنی داری بیشتر بود ولی تفاوت میانگین سبک های مقابله با استرس در آموزگاران استثنایی و عادی معنی دار نبود. پیشنهاد گردید مدیریت استرس به عنوان یک برنامه ی ثابت و دائمی برای معلمان جهت پیشگیری از فرسودگی شغلی در نظر گرفته شود.
بررسی رابطه بین حجم کار، کنترل بر کار و تعادل کارـ زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه حجم کار و کنترل بر کار با تعادل کار ـ زندگی است. روش: جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران، روسا، سرپرستان، کارشناسان، کارمندان و کارگران گروه صنعتی میباشد، که نمونهای به حجم 333 نفر از آنها بهصورت تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار بهکار برده شده برای سنجش حجم کار، مقیاس 11 آیتمی کوک و روسو، برای کنترل بر کار، دو مقیاس گانستر و دوایر و جکسون و همکاران، و ابزار سنجش تعادل کار ـ زندگی مقیاس محقق ساخته، 18 آیتمی میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام استفاده شد. یافتهها: نتایج این پژوهش نشان میدهد، تعادل کار ـ زندگی همبستگی منفی معناداری با حجم کار و همبستگی مثبت معناداری با کنترل برکار دارد و نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد، حجم کار(با 43/0- =β) و کنترل بر کار (با36/0=β) پیشبینی کننده معتبری برای تعادل کارـ زندگی میباشد. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج بدست آمده در این پژوهش، میتواند بیانگر این باشد که در جامعه رو به تحول با حجم کار و تقاضای بالا، با بالا بردن کنترل بر کار میتوان تأثیر حجم کار بر تعادل کار ـ زندگی و پیامدهای آن را تعدیل نمود.
اثربخشی خانواده درمانی با الگوی شناختی ـ رفتاری مذهب محور بر عملکرد خانواده بر سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر متوسطه شهر اهواز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی خانواده درمانی مبتنی بر الگوی شناختی- رفتاری مذهب محور، بر ناسازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر سال اول الی چهارم دبیرستان بوده است. از میان زوجین مراجعه کننده به کلینیک تخصصی محقق، برای مشاوره خانواده و حل تعارضات خانوادگی از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 40 نفر انتخاب شدند. آنان به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه ارزیابی عملکرد خانواده، پرسش نامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بودند. گروه آزمایش 10 جلسه ٤٥ دقیقه ای خانواده درمانی شناختی- رفتاری مذهب محور دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل آشکار ساخت که تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان وجود دارد (001/ 0>p). در گروه آزمایش، در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل عملکرد خانواده به طور معنی داری افزایش یافته بود. همچنین میزان سازگاری رفتاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش، به طور معنی داری در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل افزایش یافت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که خانواده درمانی مبتنی بر الگوی شناختی - رفتاری مذهب محور، بر بهبود عملکرد خانواده، سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آ موزان پسر دبیرستانی شهر اهواز مؤثر بوده است.
بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 1389-1388 است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده و به شیوه همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه است که تعداد آن ها 350 نفر می باشد. از این تعداد 178 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد، درصد تراکمی، نمودارها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین هوش فرهنگی با اعتماد سازمانی و بین سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی وجود دارد اما رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و اعتماد سازمانی معنی دار نبود. هم چنین رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معنی دار نبود. براساس یافته های پژوهش تا حدود 26 درصد از روی متغیرهای مستقل هوش فرهنگی و اعتماد می توان سازگاری شغلی اعضای هیئت علمی را پیش بینی کرد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر قصه زندگی بر افزایش سازگاری زناشویی زوجین ایثارگر
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شرایط خاص خانواده های شاهد و ایثارگر از جهت جایگاه و اهمیت خاص ایشان در ارتقای فرهنگ و شهادت و همچنین به لحاظ وضعیت این خانواده ها از نظر میزان آسیب پذیری؛ لازم و ضروری است که تحقیقات کاربردی در این زمینه صورت گرفته، راهکارهای کاربردی و علمی ارائه و به کار گرفته شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر قصه زندگی بر افزایش سازگاری زناشویی زوجین شاهد و ایثارگر بود.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین شاهد، جانباز و ایثارگر مراجعه کننده در سال 91 به مرکز مشاوره و واحد مددکاری بنیاد شهید شهرستان بجنورد بودند،که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 20 زوج انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه گواه (10n=)و آزمایش(10n=) بصورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش؛ مقیاس سازگاری زناشویی(DAS) بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود که به تناسب از روش پژوهشی تحلیل کوواریانس استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر قصه زندگی بر افزایش سازگاری زناشویی زوجین در سطح (001/0P≤) تاثیر معناداری داشت.
بحث: به نظرمی رسدآموزش مبتنی بر قصه زندگی بر افزایش سازگاری زناشویی زوجین سودمندباشد. لذا پیشنهاد می شوددر کار درمانی و مشاوره باایثارگران این نوع درمان مدنظر قرار گیرد.
رابطه میزان استفاده از رسانه های جمعی (با تأکید بر تلویزیون) با ارتقای سطح سواد زیست محیطی معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه میزان استفاده از رسانه های جمعی (با تأکید بر تلویزیون) با ارتقای سطح سواد زیست محیطی معلمان مقطع راهنمایی درشهر تهران انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف از نوع کاربردی، و از لحاظ روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معلمان مقطع راهنمایی شهر تهران بوده که با توجه به حجم 9899 نفری جامعه پژوهش و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 370 نفر از آنان به عنوان نمونه، از مناطق 19 گانه شهر تهران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسش نامه با بهره گیری از نظرات کارشناسان محیط زیست و آموزش و پرورش مورد تأیید قرارگرفت و پایایی پرسش نامه براساس ضریب آلفای کرونباخ 79/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه) و از طریق نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش به لحاظ آماری بیان گر آن بود که بین میزان تماشای رسانه های جمعی (با ﺗﺄکید بر تلویزیون) و سطح دانش، نگرش، رفتار و به طورکلی سطح سواد زیست محیطی معلمان رابطه وجود دارد. هم چنین، نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد، با توجه به ضریب همبستگی چندگانه (809/0 =R)، شدت رابطه بین متغیرهای ملاک و متغیر پیش بین بسیار قوی و اثر گذار بوده است.
اثربخشی آموزش های الکترونیکی بر میزان مهارت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در مکان یابی و دستیابی به اطلاعات و ارزیابی اطلاعات و منابع آن
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش های الکترونیکی بر میزان مهارت دانشجویان در مکان یابی و دستیابی به اطلاعات و ارزیابی اطلاعات و منابع آن انجام شده است. روش پژوهش شبه آزمایشی، و جامعه آماری تمام دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در شش رشته برنامه ریزی آموزشی، برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی، روانشناسی عمومی، روانشناسی تربیتی و آموزش زبان انگلیسی در سال تحصیلی 91-90 به تعداد 766 نفر می باشد. نمونه آماری 46 نفر داوطلب همکاری بودند که با روش نمونه گیری غیرتصادفی گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش از «پرسشنامه خوداظهاری سواد اطلاعاتی دانشجویان» استفاده شد که اعتبار و پایایی آن به ترتیب از طریق اعتبار محتوایی و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج پیش آزمون، افراد به دو گروه آزمایش و کنترل همسان تقسیم شدند و تعداد 20 خودآموز به مدت 9 هفته از طریق ایمیل برای گروه آزمایش ارسال شد و سپس پس آزمون اجرا شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش های الکترونیکی بر مهارت دانشجویان در مکان یابی اطلاعات مورد نیاز و ارزیابی اطلاعات و منابع آن تاثیر دارد.
تأثیر گروه درمانی شناختی وجودگرا بر افسردگی و امیدواری والدین فرزندان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی وجودگرا بر افسردگی و امیدواری والدین فرزندان مبتلا به سرطان با استفاده از شیوه نیمه آزمایشی با پیش – پس آزمون و گروه گواه انجام گردید.
روش: 30 والد (24 تا 54 ساله) که فرزندشان به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در بیمارستان محک تحت درمان پزشکی قرار داشته و داوطلب شرکت در برنامه مشاوره بودند در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. قبل از مداخله درمانی، هر دو گروه با آزمون افسردگی بک- II (1996) و پرسشنامه امید میلر (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در دوازده جلسه 90 دقیقهای گروه درمانیشناختی وجودگرا که به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید شرکت نمودند، در حالیکه گروه گواه در این مدت از هیچگونه مداخله رسمی روانشناختی استفاده نکردند. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمونهای مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 برای اجرای آزمون آماری تحلیل کوواریانس پردازش شدند.
یافتهها: نتایج حاکی از وجود تفاوت معنیدار در میزان افسردگی و امیدواری دو گروه به نفع گروه آزمایش (01/0>p) بود.
نتیجهگیری: گروه درمانیشناختی وجودگرا میتواند در کاهش افسردگی والدین فرزندان مبتلا به سرطان و همچنین در افزایش امیدواری آنان مؤثر باشد.