فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۸۵۶ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
71 - 80
حوزه های تخصصی:
هدف: بیومتری شاخه وسیع از تکنولوژی هایی است که هویت یک فرد را بر اساس ویژگی های فیزیکی، فیزیولوژیکی یا و رفتاری فرد تعیین می کند. درماتوگلیفیک علمی است که به مطالعه صحیح و اصولی خطوط - پوستی موجود در کف دست و پا و انگشتان می پردازد. روش: این پژوهش به منظور بررسی ارتباط نوع الگوی درماتوگلیفیک و انواع مینوتیا با بهره هوشی در ۱۰۰ نفر از دانش آموزان دختر ۱۷-۱۶ سال اقوام فارس ساکن در استان خراسان رضوی انجام شد. میزان ضریب هوشی با استفاده از تست هوش ریون ارزیابی و تعیین گردید سپس اثر انگشت از افراد مورد مطالعه گرفته شد. در نهایت ارتباط بین الگوهای پوستی و میزان ضریب هوشی با استفاده از تحلیل های آماری توسط نرم افزار SPSS ارزیابی شد. یافته ها: نشان می دهد که الگوی پیچی در هر دو دست از بیشترین فراوانی و الگوی کمانی از کمترین فراوانی برخوردار است . فراوانی الگوی کمانی در دست چپ نسبت به دست راست بیشتر است. در گروه باهوش الگوی کیسه ای و در گروه عادی الگوی پیچی بیشترین فراوانی را دارا است. در بررسی تقارن سنجی، فراوانی الگوهای مینوتیا در بند اول انگشت اشاره دست در دو گروه باهوش و عادی تفاوت معناداری را نشان داد. همچنین بیشترین تعداد خط شماری به تفکیک دست راست و چپ مربوط به افراد باهوش می باشد. بحث: این اطلاعات در پیش آگهی تشخیص های روان پزشکی، پزشکی، برنامه های درمانی، تعیین سطح استعداد تحصیلی دانش آموزان ، مسائل مربوط به انسان شناسی و علوم اجتماعی می تواند کاربرد داشته باشد.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز بر هماهنگی ادراکی دیداری کودکان با نارسایی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم مغز بر هماهنگی ادراکی دیداری کودکان با نارسایی یادگیری انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان با نارسایی یادگیری شهر دزفول در سال 1398 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر کودک با نارسایی یادگیری بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را 10 جلسه 10 دقیقه ای دریافت نمودند. مقیاس مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس ادراکی دیداری بندرگشتالت بود. داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیره، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از هماهنگی ادراکی دیداری تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). به عبارت دیگر تحریک الکتریکی مستقیم مغز باعث افزایش هماهنگی ادراکی دیداری کودکان با نارسایی یادگیری شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله تحریک الکتریکی مستقیم مغز را به عنوان یک روش کارا جهت هماهنگی ادراکی دیداری کودکان با نارسایی یادگیری پیشنهاد داد.
اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر انعطاف پذیری شناختی و اجتناب شناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش ایما گوتراپی بر انعطاف پذیری شناختی و اجتناب شناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمام مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی شهر بیرجند در سال ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از میان جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۲۸ مادر داری فرزند کم توان ذهنی انتخاب، و به صورت تصادفی در قالب 2 گروه آزمایشی ) ۱۴ ( و گواه ) ۱۴ ( جایگزین شدند. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال ) ۲۰۱۰ ( و اجتناب شناختی سکستون و دا گاس ) ۲۰۰۸ ( استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسه ی ۹ دقیقه ای تحت آموزش ایما گوتراپی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که آموزش ایما گوتراپی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و کاهش اجتناب شناختی آزمودنی ها اثربخش بوده است ) ۰۱ / .)P>۰ نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حا کی از کاربرد مفید رویکرد آموزش ایما گوتراپی در بهبود انعطاف پذیری شناختی و کاهش اجتناب شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود.
نگاهی به الگوهای عصب-روا ن شناختی تبیین اختلال طیف اُتیسم از منظر باز ی درمانی و طراحی مداخلات باز ی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نظریه های عصب روان شناختی مختلفی برای تبیین اختلال طیف اُتیسم ارایه شده است، لذا هدف مقاله
حاضر مرور و مقایسه سه نظریه : فقدان نظریه ی ذهن، نقص در کارکردهای اجرایی و انسجام مرکزی ضعیف و راهبردهای
درمانی آموزشی پیشنهادی مرتبط با هر الگو بود که مورد بررسی قرار گرفت.
روش: مقاله حاضر با استفاده از روش مروری تحلیلی-مقایسه ای نظریه های عصب روان شناختی و دلالت های آنها در
طراحی بازی درمانی و مداخلات بازی محور برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم تدوین شد.
یافته ها: بررسی و وا کاوی رایج ترین نظریه های عصب روان شناختی تبیینک ننده ویژگی ها و مشکلات کودکان با اختلال طیف
اُتیسم نشان می دهد، الگوی انسجام مرکزی ضعیف برای برخی عملکردهای نشانگان ساوانت و کودکان اُتیستیک با عملکرد
بالا مانند خواندن زودهنگام و سردرگمی در انتزاع و فهم اصل موضوع و وا کنش های حسی به ازدحام، توضیح مناسبی ارایه
می کند و الگوی فقدان نظریه ذهن کاستی های کودکان اُتیستیک در تبیین نقص در ارتباط و شناخت اجتماعی، کاستی های
درک استعاره و مشکل در شوخ طبعی را تبیین می کند و الگوی نقص در کارکردهای اجرایی نیز توضیح مناسبی برای مشکل
رفتارهای کلیشه ای، انعطاف ناپذیری، همسان خواهی و مشکلات برنامه ریزی کودکان اُتیستیک فراهم می کند.
نتیجه گیری: الگوهای سه گانه ی ذکرشده دلالت هایی را برای بازی درمانی و مداخلات بازی محور در قالب هایی نظیر:
ترسیم نقاشی گام به گام، داستان سازی با تصاویر، استفاده از انیمیشن یا فیلم کوتاه، تحریک توجه مشترک با عروسک های
دستی، بازی های تقلیدی، پانتومیم و شکلک بازی، داستان های اجتماعی، آموزش ذهن خوانی، نمایش و ایفای نقش،
استفاده از کارت های هدایت توجه و کارت های فرایندی اجرای فعالیت های روزمره و بازی های راهبردی را ارایه می کند.
بررسی رابطه ابرازگری هیجانی و اجتناب تجربی با میانجی گری کفایت اجتماعی در دانش آموزان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب فرا گیر کاهش سلامت روان و کیفیت زندگی را برای افراد در پی دارد. لذا هدف پژوهش
حاضر بررسی رابطه ابرازگری هیجانی با اجتناب تجربی با نقش میانجی گری کفایت اجتماعی در دانش آموزان با اختلال
اضطراب فرا گیر در شهر مشهد بود.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و نحوه گردآوری داد هها همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش
عبارت بود از کلیه دان شآموزان دوره اول و دوم مقطع متوسطه شهر مشهد که در سال 1401 - 1402 مشغول به تحصیل بودند.
دویست و ده نفر از دان شآموزان دارای نشان ههای اضطراب فرا گیر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری
داد هها از پرسشنامه اضطراب فرا گیر اسپیتزر و همکاران ) 2006 (، پرسشنامه ابرارزگری هیجانی کینگ و امونز ) 1993 (، پذیرش و
عمل نسخه دوم بوند و همکاران ) 2011 ( و کفایت اجتماعی فلنر و همکاران ) 1990 ( استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل سازی
معادلات ساختاری ) SEM ( به وسیله نرم افزار 24 SPSS و 8.8 Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، اثر مستقیم متغیرهای هیجان مثبت، صمیمیت و کفایت اجتماعی بر اجتناب
تجربی منفی و معنا دار و اثر مستقیم متغیر ابراز هیجان منفی بر اجتناب تجربی مثبت معنادار می باشد ) 01 / P>0 (. هیجان
مثبت، صمیمیت و ابراز هیجان منفی علاوه بر اثر مستقیم، به طور غیرمستقیم و از طریق کفایت اجتماعی نیز بر اجتناب تجربی
تأثیر می گذارند. ) 01 / .)P>0
نتیجه گیری: بنابراین می توان بیان داشت مدل مدنظر دارای برازش بود به عبارتی کفایت اجتماعی نقش میانجی در رابطه
ابرازگری هیجانی با اجتناب تجربی در افراد با اضطراب فرا گیر دارد.
اصول تشخیص و مداخله زودهنگݡام شنوایی و مشاوره با کودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی و والدین آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رشد و تحول انسان شامل ابعاد جسمی، شناختی، روانی و اجتماعی می شود. تفاوت عمده ای بین ابعاد مختلف رشد و تحول کودکان با آسیب شنوایی با کودکان با شنوایی طبیعی وجود ندارد و همان آموزش ها و خدماتی که به کودکان شنوا و والدین آنها داده می شود با اندکی تغییر برای کودکان با آسیب شنوایی و والدین آنها نیز مناسب است. این پژوهش با هدف بررسی اصول تشخیص و مداخله زودهنگام شنوایی و مشاوره با کودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی و والدین آنها انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر در فاصله زمانی 1989 تا 2023 استفاده شد. نتیجه گیری: کودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی و والدین آنها به حمایت و مشاوره تخصصی تری نیاز دارند و باید از گروه حمایتی یا گروه توان بخشی کمک بگیرند. مشاوره با کودکان با آسیب شنوایی و والدین آنها به دو نوع مشاوره اطلاعاتی و مشاوره حمایتی تقسیم می شود. به طورکلی، تمام تصمیم هایی که برای هر کودک با آسیب شنوایی گرفته می شود باید براساس تصمیم والدین درباره آنچه برای فرزند خود می خواهند، استوار باشد. یک روان شناس یا مشاور می تواند در حوزه های به اشتراک گذاری اطلاعات، شناسایی وا کنش های هیجانی، تسهیل شکل گیری دلبستگی ایمن و تأثیر مثبت بر نظام خانوادگی به والدین کودکان با آسیب شنوایی کمک کند. بنابراین، مشاوره با کودکان با آسیب شنوایی و والدین آنها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
مقایسه روش های تأکید دیداری در آموزش به کمک رایانه بر خواندن و آ گاهی واج شناختی کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کاربرد اصل تأ کید در پیام های آموزشی کمک زیادی به غلبه بر اخت الل خواندن می کند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه روش های تأ کید دیداری در آموزش به کمک رایانه بر عملکرد خواندن و آ گاهی واج شناختی کودکان نارساخوان در شهر ملایر انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش از نوع شبه تجربی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 7 تا 11 ساله نارساخوان شهر ملایر بود. 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در 4 گروه ) 3 گروه آزمایشی و 1 گروه گواه( جای داده شدند. ابزارهای اندازه گیری آزمون خواندن و آ گاهی واج شناختی بودند. مداخله صورت گرفته ارائه ای محقق ساخته در برنامه پاورپوینت بود که در آن کلمات به 3 حالت: حرف به حرف و متوالی، با تأ کید درونی، و با تأ کید بیرونی نمایش داده می شدند. پس از اجرای پیش آزمون در تمامی گروه ها، نمونه ها در 3 گروه آزمایشی به مدت 5 هفته و مجموعاً 10 جلسه مداخله ها را در کنار دیگر آموزش های رایج مرا کز اختاللات یادگیری دریافت کردند و در پایان 10 جلسه از تمامی گروه ها پس آزمون به عمل آمد و میانگین ها با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش آشکار ساخت که بین روش ارائه متوالی، تأ کید درونی، و تأ کید بیرونی در آموزش به کمک رایانه بر دقت خواندن کودکان نارساخوان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما، بر سرعت و درک مطلب خواندن و آ گاهی واج شناختی تفاوت معناداری به دست آمد. نتیجه گیری: کاربرد این شیوه ی ارائه در کنار سایر آموزش های مرا کز اخت اللات یادگیری و بررسی اثربخشی این روش در ارائه جم الت توصیه می شود.
طراحی و اعتباریابی برنامه آموزش پذیرش و تعهد و ارزیابی کارایی آن بر استرس، فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف طراحی و اعتباریابی برنامه آموزش پذیرش و تعهد برای دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه و تعیین اعتبار و کارایی آن بر میزان استرس، فرسودگی و تاب آوری تحصیلی آنان انجام گرفته است. روش: این پژوهش به روش آمیخته انجام گرفت. ابتدا بسته آموزش پذیرش و تعهد با اتکا بر شش فرایند هسته ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و نتایج بخش پدیدارشناسی پژوهش طراحی شد. پس از اعتباریابی با استفاده از روایی صوری و ضریب روایی محتوایی، طی طرح A-B با آزمودنی های مختلف، 3 نفر دانش آموز با اختلال یادگیری ویژه، با اسپسیفایر خواندن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کارایی بسته آموزش پذیرش و تعهد در سه مرحله (خط پایه، 8 جلسه درمان و پیگیری)، با استفاده از پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی ساموئلز، فرسودگی مربوط به مدرسه و استرس تحصیلی گادزلا مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل دیداری داده ها نشان داد که برنامه «آموزش پذیرش و تعهد» از اعتبار کافی برخوردار است. زیرا روایی صوری آن توسط متخصصان تأیید شد و روایی محتوایی 83/0 محاسبه شد. همچنین نتایج نشان داد که برنامه طراحی شده بر کاهش استرس و فرسودگی تحصیلی و بر افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. و این اثربخشی در مرحله پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اعتبار برنامه فوق و اثربخشی آن بر متغیرهای تحصیلی مختلف در گروه دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه، این پژوهش زمینه را برای بررسی اثربخشی این برنامه بر سایر متغیرهای روان شناختی در گروه های مختلف دانش آموزان با نیازهای خاص فراهم می کند.
شناسایی مؤلفه های ارزیابی پویا و اثربخشی آن بر آموزش زبان انگلیسی در دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: برای ارزیابی عملکرد تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف، ارزیابی پویا نسبت به ارزیابی های ثابت
از اهمیت بیشتری برخوردار است. این روش برای دانش آموزان کم توان ذهنی که با اختلال خواندن هستند و مشکلات
فرهنگی-اجتماعی برای یادگیری زبان دوم دارند، اثربخش تر می باشد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های
ارزیابی پویا و اثربخشی آن بر آموزش زبان انگلیسی در دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی از 2 بخش کمی و کیفی است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش را خبرگان و
صاحب نظران آموزشی و بخش کمی را دانش آموزان کم توان ذهنی منطقه یک شهر کرمانشاه در سال 1400 تشکیل دادند.
حجم نمونه در بخش کیفی تعداد 10 صاحب نظر و در بخش کمی براساس روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر بود که به روش
گمارش تصادفی در 2 گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. برای شناسایی مؤلفه های عوامل رشددهنده و توانمندسازی از
روش کیفی و طی مراحل کدگذاری )باز، محوری، انتخابی( استفاده و در آخر برای تحلیل عاملی شاخص ها از روش معادلات
ساختاری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از نرم افزار SPSS
استفاده شد.
یافته ها: متغیر مستقل ) گروه( تأثیر معناداری بر متغیرهای وابسته راهبردهای شناختی، حافظه، جبران، فراشناختی، بُعد
اجتماعی، بُعد عاطفی و منفی نگری داشته است.
بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل از نظر مصاحبه کنندگان 2 مؤلفه توانمندساز و رشددهنده را شناسایی کرد. نتایج نشان
داد برنامه ارزیابی پویا بر راهبردهای شناختی، حافظه، جبران، فراشناختی، اجتماعی، عاطفی و منفی گرایی مؤثر بوده است.
تجربه زیسته مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی از آموزش الکترونیکی در دوران بیماری کووید 19: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: درپی تغییرات آموزش پس از همه گیری بیماری کووید ۱۹ ، مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی تجارب متفاوتی را دریافت کردند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی از آموزش الکترونیکی در دوران بیماری کووید 19 بود. روش ها: این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی بود. داده ها از طریق مصاحبه های بدون ساختار جمع آوری و با روش اسمیت تجزیه وتحلیل شدند. جامعه این پژوهش کلیه مربیان مدارس استثنایی شهرستان کرج بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و با تعداد 20 نفر انجام شد. یافته ها: تحلیل عمیق دیدگاه های مربیان، موجب شناسایی و دسته بندی 11 مضمون اصلی، 27 مضمون فرعی و 55 کد اولیه شد که برخی از آنها به عنوان نقاط قوت )درجریان قرار گرفتن والدین از روند آموزشی، دسترسی دائم به دانش آموزان، ارتباط راحت دانش آموزان با یکدیگر و ارتقاء مربیان( و برخی دیگر به عنوان نقاط ضعف ) کاهش تمرکز دانش آموز و مربی، ناتوانی دانش آموز در استفاده از ابزارهای آموزش، فقدان ملزومات آموزشی ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی، انرژی بر بودن آموزش مجازی، دشوار بودن سنجش یادگیری، مشکلات ارتباطی با والدین و مشکلات شخصی و خانوادگی برای مربی( معرفی شدند. نتیجه گیری: با تلفیق نقاط قوت آموزش حضوری و برخط می توان در ارتقاء کیفیت یادگیری دانش آموزان کم توان ذهنی گام مؤثری برداشت. ضمن اینکه در مواقع ضروری لازم است سامانه الکترونیکی ویژه این دسته از دانش آموزان طراحی شود.
مطالعه تحلیلی انتقادی رویکردهای مختلف در درمان اضطراب کودکان و نوجوانان با دامنه سنی 3 تا 19 سال: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی مطالعه تحلیلی انتقادی رویکردهای مختلف در درمان اضطراب کودکان و نوجوانان انجام شد. روش: در پژوهش حاضر، با استفاده از جستجوی کلیدواژه های تخصصی A nxiety, Disorders, Treatment Randomized Controlled Trial, children and adolescents 3 to 19 years old در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی Google Scholar، PubMed، Scopus دربازه زمانی 2020 )از ماه ژانویه( تا 2021 )تا ماه دسامبر ( مورد جستجو قرار گرفتند. یافته ها: بررسی های انجام شده، حا کی از تأثیر درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر هدف و درمان های چهره به چهره و حضوری بر کاهش اضطراب کودکان و نوجوانان با اخت اللات اضطرابی بود. همچنین درمان آموزش کنترل توجه و تعدیل سوگیری توجه در کاهش اضطراب کودکان و نوجوانان مقاوم به درمان شناختی رفتاری، مؤثر بود. داروی ضدافسردگی سرترالین نیز موجب کاهش اخت الل اضطرابی نشد. روش های حواس پرتی مختلف مانند کارت های حواس پرتی، واقعیت مجازی، بازی های ویدیویی، حواس پرتی سمعی و بصری با هِد سِت، آمادگی روان شناختی قبل از عمل جراحی از طریق کتابچه و تصویر، و بازی های آموزشی و هنردرمانی مانند نقاشی و موسیقی درمانی نیز در کاهش اضطراب موقعیتی مؤثر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، درمان های متنوعی را با توجه به سن و شرایط مراجع، برای کاهش اضطراب کودکان می توان به کاربست.
تدوین برنامه توان بخشی مبتنی بر حافظه کاری و اثربخشی آن بر بازشناسی واژه در کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با آسیب شنوایی، در خواندن مشکل دارند. فرایند خواندن در این افراد از این جهت ضعیف است که نه تنها فاقد گفتار درونی هستند، بلکه نمی توانند به طور خودکار از قواعد تطابق واج با نویسه استفاده کنند. در این میان، یکی از عوامل تحولی دخیل در فرایند خواندن عملکرد حافظه است. هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی مبتنی بر حافظه کاری بر بازشناسی واژه در کودکان با آسیب شنوایی است. روش: روش این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه به همراه پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 8 تا 13 سال با آسیب شنوایی )دختر و پسر ( دارای سمعک شهر شیراز در سال 1041 بود. نمونه پژوهش بعد از غربالگری با توجه به ملاک های ورود و خروج با روش نمونه گیری در دسترس از مدرسه ابتدایی خاقانی شهر شیراز انتخاب و در دو گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( به شیوه تصادفی گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی )نما( بود. جهت تحلیل داده ها، ازشاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیل واریانس آمیخته دو راهه ی چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که برنامه توان بخشی مبتنی بر حافظه کاری موجب بهبود بازشناسی واژه در کودکان با آسیب شنوایی شده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، برنامه توان بخشی مبتنی بر حافظه کاری برنامه مفیدی برای بهبود بازشناسی واژه در کودکان با آسیب شنوایی است.
بررسی انتقال، مسیر شغلی، کارآفرینی و کار شایسته برای توانمندسازی افراد با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: انتقال یعنی تغییرات، تعدیل ها و تجربیات ترا کمی که در زندگی هر فرد با رفتن از یک محیط به محیط دیگر ایجاد می شود. بررسی مسیر شغلی، کارآفرینی و کار شایسته برای توانمندسازی افراد با آسیب بینایی از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی انتقال با تأ کید بر تقویت شایستگی ها و مهارت ها، تغییرات لازم برای گذر از مراحل انتقال و توسعه شغلی، تحول مسیر شغلی، آموزش انتقال و خودمختاری، آماده سازی افراد برای جستجوی شغل، کارآفرینی در راستای حمایت از توانمندسازی و کار شایسته برای افراد با آسیب بینایی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر از سال 2000 تا 2023 استفاده شد. نتیجه گیری: انتقال برای دانش آموزان با آسیب بینایی باید به عنوان یک سیستم حمایتی اساسی در کلاس درس برای شناسایی و پُر کردن شکاف های گذر از دوران تحصیل به سوی بازار کار عمل کند. تغییرات مورد نیاز برای گذر از مراحل انتقال و توسعه شغلی شامل نیاز به تسهیل یادگیری تجربی و کاربردی، توسعه مهارت های جایگزین، و یادگیری نحوه دسترسی به اطلاعات می شود. استخدام سفارشی یک راهبرد مهم برای حمایت از افراد با آسیب بینایی به منظور جستجوی شغل مناسب است. همه انسان ها سزاوار داشتن کار شایسته هستند. بنابراین، باید برای افراد با آسیب بینایی نوعی راهنمایی و مشاوره شغلی نظام دار، هدفمند، برنامه ریزی شده و مناسب طراحی شود.
تبیین مفهوم تنهایی در نوجوانان کم توان ذهنی براساس رویکرد پدیدارشناسی وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
86 - 117
حوزه های تخصصی:
کم توانی ذهنی شاخه ای از اختلالات عصبی- تحولی است که نقایص شناختی و ارتباطی موجود در این افراد موجب شبکه اجتماعی محدودتر در مقایسه با جمعیت عمومی می شود، از سوی دیگر تغییرات رشدی که در طول سال های نوجوانی اتفاق می افتد آسیب پذیری در برابر تنهایی را در نوجوانان کم توان ذهنی افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر تبیین تجارب زیستهتنهایی در نوجوانان کم توان ذهنی بر اساس رویکرد پدیدارشناسی وجودی بود. طرح این پژوهش از نوع کیفی و به روش هرمنوتیک بوده و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 23 نفر از نوجوانان کم توان ذهنی خفیف (هوشبر 50 تا 70) و مرزی (هوشبهر 70 تا 85) مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی شهرستان بندرانزلی به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری داده ها، به صورت دستی و با استفاده از روش دیکلمن انجام شد. در تحلیل داده ها چهار مضمون اصلی «تنهایی به عنوان تجربهجدایی»، «پیامدهای تنهایی»، «چیستی تنهایی» و «تنهایی به عنوان تجربهاساسی زندگی» استخراج شد که هر یک از این مضامین اصلی، از طریق تحلیل چندین زیر مضمون پدیدار گشت. نتایج پژوهش حاضر همسو با مبنای نظری و پژوهش های پدیدارشناسی وجودی، دلالت بر درک تنهایی به عنوان یک سازهوجودی در نوجوانان کم توان ذهنی دارد. این یافته ها در کنار سایر شواهد پژوهشی مربوط به موضوع تنهایی وجودی، بینشی عمیق برای متخصصان آموزشی و درمانی فراهم می کند که در طرح ریزی برنامه های آموزشی، خدماتی و درمانی برای نوجوانان کم توان ذهنی، درک این افراد نسبت تنهایی وجودی را لحاظ نمایند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد-فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی با کودک با کم توانی ذهنی برای والدین به خصوص مادران در مقام مراقبان اصلی بسیار چالش برانگیز است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد- فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی مراجعهک ننده به مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی 99 - 1398 بود. از این بین نمونه ای به صورت دردسترس به حجم 30 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شد. سپس به تصادف به دو گروه آزمایشی ) n=15 ( و گواه ) n=15 ( اختصاص یافتند و پرسشنامه های تعامل والد-فرزند پیانتا ) 1994 ( و نشخوار فکری نولن و هوکسما ) 1991 ( را تکمیل کردند. برنامه مداخله ای بر 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان براساس الگوی تنظیم هیجان گراس ) 2002 ( استوار بود که توسط پژوهشگر برای مادران کودکان با کم توانی ذهنی اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری پردازش شد. یافته ها: آموزش تنظیم هیجان بر افزایش تعامل والد-فرزند و مؤلفه ی نزدیکی و کاهش مؤلفه های تعارض و وابستگی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی به طورمعنا داری مؤثر بود ) 05 / P>0 (. همچنین این آموزش بر کاهش نشخوار فکری مادران این کودکان مؤثر بود ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهمی در زمینه افزایش تعامل والد-فرزند و کاهش نشخوار فکری در مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی از طریق آموزش تنظیم هیجان دارد.
تأثیر آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی و نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
31 - 60
حوزه های تخصصی:
اختلال های یادگیری باعث بروز چالش های متعددی در حوزه تحصیلی دانش آموزان شده و بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودکان اثر منفی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدائی دارای اختلال یادگیری شهرستان اسلام آباد غرب (استان کرمانشاه) بود. از بین دانش آموزان پایه سوم نمونه ای هدفمند به تعداد 34 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) جایگذاری شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی (1384) و آزمون نوشتن محقق ساخته (1397) بود. برای گروه آزمایش 11 جلسه تدریس و تمرین به صورت تکلیف محور، اجرا شد و گروه گواه در صف انتظار باقی ماند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری تأثیر معناداری داشت. بر اساس نتایج می توان گفت که آموزش تکلیف محور باعث بهبود و پیشرفت مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری شد. ازاین رو پیشنهاد می شود معلمان دوره ابتدایی از روش آموزش تکلیف محور برای دانش آموزانی که دارای اختلال خواندن و نوشتن هستند، استفاده کنند.
پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران بود. روش: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود که در سال 1400- 1399 در مدارس ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل بود که از بین آنها تعداد 108 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس صبر (خرمایی و همکاران، 1393)، سیاهه رفتار سازگار کودک (کوان و همکاران، 1995)، پرسشنامه سبک های والدگری (بامریند، 1991) و پرسشنامه رفتاری کودکان فرم والدین (اخنباخ و رسکورلا، 2001) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر و صبر مادران با پرخاشگری کودکان رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با پرخاشگری کودکان رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام سبک والدگری مقتدر، شکیبایی مادران و سبک والدگری مستبد در کل 48 درصد از واریانس پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به نقش سبک های والدگری و صبر مادران در پیش بینی پرخاشگری کودکان، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری و صبر مادران ضروری به نظر می رسد.
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت رفتاری مادران و آموزش شناختی-رفتاری بر کاهش اضطراب اجتماعی دختران 13 - 15 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلالات اضطرابی از شایعترین اختلالات روانی در سنین مدرسه است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت رفتاری مادران همراه با گروه درمانی شناختی-رفتاری با حضور دختران و بدون حضور دختران با اضطراب اجتماعی بود. روش: این پژوهش به شیوه ی آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری شامل همه ی دختران 15 تا 13 ساله ی مدرسه زینبیه واقع در شهرستان شهریار بود. با اجرای آزمون بر روی 600 دانش آموز مدرسه، 120 نفر با اضطراب اجتماعی یافت شد که از بین آنها 45 نفر انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول، مدیریت رفتاری مادران و آموزش گروهی شناختی-رفتاری دختران را دریافت کردند و گروه آزمایشی دوم فقط مدیریت رفتاری مادران را دریافت کردند. گروه گواه نیز هیج آموزشی را دریافت نکرد و در فهرست انتظار قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، مقیاس اضطراب اجتماعی جرابک ) 1996 ( بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مدیریت رفتاری مادران و آموزش گروهی شناختی-رفتاری توأم با هم موجب کاهش اضطراب اجتماعی دختران می شود) 05 / P>0 (، اما آموزش مدیریت رفتاری مادران به تنهایی نتوانست اضطراب اجتماعی را کاهش دهد. این نتایج در پیگیری ها نیز به اثبات رسید. نتیجه گیری: براساس نتایج آزمون تعقیبی روش آموزش ترکیبی به طور معناداری نسبت به روش آموزشی مدیریت رفتاری مادران بر اضطراب اجتماعی، تأثیر بیشتری داشت. مطابق با یافته های پژوهش اثربخشی مداخله آموزش مدیریت رفتاری مادران و آموزش شناختی-رفتاری دختران بر کاهش اضطراب اجتماعی دختران به تأیید رسید. بنابراین، این روش را می توان به عنوان یکی از درمان های مفید و کاربردی برای این گروه از دختران درنظرگرفت.
اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر ارتقا کارکردهای اجرایی توجهی دانش آموزان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش یکپارچگی حسی به افزایش تمرکز و توجه منتهی می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر ارتقا کارکردهای اجرایی توجهی دانش آموزان با اختالل یادگیری انجام شد. روش : پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر رفسنجان در سال 99 - 98 تشکیل دادند؛ نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه درنظر گرفته شد عبارت بودند از: مقیاس هوشی وکسلر ) 1973 ( و پرسشنامه کارکردهای اجرایی فرم والدین ) 2000 (. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون، میانگین نمرات کارکردهای اجرایی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه به صورت معناداری افزایش یافت ) 01 / .)p> 0 نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی بر افزایش کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اخت الل یادگیری مؤثر است.
تأثیر یادگیری از طریق ایستگاه چرخشی بر مهارت حل مسئله و یادسپاری درس ریاضی و مقایسه آن با روش سنتی در دانش آموزان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یادگیری از طریق ایستگاه چرخشی بر مهارت حل مسئله و یادسپاری درس ریاضی و مقایسه آن با روش سنتی در دانش آموزان پایه هفتم با اختلال طیف اتیسم بود. روش: پژوهش با شبه آزمایشی انجام شد که در آن از طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه هفتم با اختلال طیف اتیسم در دو منطقه شهر تهران در سال تحصیلی 99 - 1398 و به تعداد 30 نفر بود. از روش نمونه گیری در دسترس، دانش آموزان پایه هفتم انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه؛ آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، آزمون سنجش میزان یادگیری درس ریاضی بود که روایی آن با استفاده از روش دلفی تأمین شد و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر 0.83 به دست آمد و سپس داده های حاصل از اجرای آن با نرم افزار spss21 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد یادگیری از طریق ایستگاه چرخشی بر مهارت حل مسئله ) t=2.69, P<0.05 ( و یادسپاری ) t=5.80, P<0.001 ( دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد و موجب بهبود آن می شود. همچنین؛ یافته های پژوهش دلالت بر این داشت که تفاوت معنا داری میان استفاده از روش ایستگاه چرخشی با روش سنتی تدریس در یادگیری مهارت حل مسئله وجود ندارد ) t=0.82, P>0.05 ( اما این تفاوت درخصوص مؤلفه یادسپاری معنادار بود .)t=3.26, P<0.05( نتیجه گیری: براین اساس می توان نتیجه گرفت که استفاده از روش های نوین همچون روش ایستگاه چرخشی برای دانش آموزانی با اختلال طیف اتیسم که در یادگیری با مشکلاتی مواجه هستند، می تواند باعث بهبود عملکرد درسی و یادگیری بیشتر آنان شود.