فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
121 - 147
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای لکنت زبان انجام شد. روش از لحاظ هدف، کاربردی و از جنبه گردآوری اطلاعات، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای لکنت زبان شهر شیراز بودند که از این تعداد، 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه اضطراب اجتماعی (LSAS-SR) و پرسشنامه خودپنداره تحصیلی بر روی هر دو گروه اجرا شد و گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره در SPSS-24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه تفاوت معناداری در اضطراب اجتماعی در پس آزمون وجود دارد که بیانگر این است که میانگین نمرات اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش (93/53) نسبت به گروه گواه (06/57) به طور معناداری کاهش یافته است دارد. همچنین بین میانگین نمرات گروه های مورد مقایسه تفاوت معناداری در خودپنداره تحصیلی در پس آزمون وجود دارد که بیانگر این است که میانگین نمرات خودپنداره تحصیلی در پس آزمون در گروه آزمایش (66/47) نسبت به گروه گواه (36/43) به طور معناداری افزایش یافته است. لذا فرض تحقیق مبنی بر اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای لکنت زبان تأیید می گردد.
مقایسه اثر بخشی بسته توا ن بخشی شناختی پارس و پریسا بر انعطا ف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی بسته توان بخشی شناختی پارس و پریسا بر انعطاف پذیری
شناختی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه پژوهش
حاضر دانش آموزان 9 تا 12 ساله پسر سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در سال تحصیلی 1400 - 1399
منطقه شبستر بود. تعداد 33 دانش آموز پسر 9 تا 12 ساله سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی به
روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در 3 گروه 11 نفره همتا جایگزین شدند. در 2 گروه آزمایشی با استفاده از بسته های
توان بخشی شناختی پارس یا پریسا مداخلات توان بخشی در 14 جلسه 45 دقیقه ای انجام شد. در گروه گواه هیچ مداخله ای
انجام نشد. در هر 3 گروه پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پی گیری پس از 45 روز انجام شد. برای اندازه گیری انعطاف پذیری
شناختی از آزمون ردیابی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک کروسکال_ والیس انجام گرفت.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که کاربرد بسته توان بخشی شناختی پارس بر انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان
با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی اثربخش بود اما بسته توان بخشی شناختی پریسا بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش
نبود اما بر بهبود زمان وا کنش اثربخش بود. نتایج آزمون پی گیری نشان داد در بیشتر مؤلفه ها اثربخشی بسته های توان بخشی
شناختی ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان داد، بسته توان بخشی شناختی پریسا در بهبود مؤلفه زمان وا کنش
اثربخشی بهتری نسبت به بسته توان بخشی شناختی پارس داشت.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه همدلی برای کودکان شنوا و ناشنوای پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه همدلی برای کودکان شنوا و ناشنوای پیش دبستانی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع روان سنجی بود. جامعه آماری پژوهش را مربیان کودکان شنوا و ناشنوای پیش دبستانی در استان تهران در سال تحصیلی 1400- 1401 تشکیل دادند. نمونه شامل دو گروه 270 نفری از مربیان کودکان پیش دبستانی (به ترتیب 160 و 110 نفر از مربیان کودکان شنوا و ناشنوا در هر گروه) می شد که با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. فرایند ترجمه و ترجمه معکوس برای تهیه نسخه فارسی پرسشنامه همدلی انجام شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی از نظر 8 متخصص استفاده شد. شاخص روایی محتوایی به روش لاواشه و روش والتز و باسل به دست آمد و شاخص روایی سازه به روش تحلیل عاملی محاسبه شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی به دست آمد. یافته ها: پرسشنامه همدلی در 19 گویه و سه خرده مقیاس سه گزینه ای ترجمه شد. بر اساس نتایج تحلیل عامل اکتشافی، سه عامل استخراج شد. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که مدل سه عاملی از برازش خوبی برخوردار است و تأیید کننده روایی سازه ابزار بود. شاخص روایی محتوایی برای پرسشنامه همدلی و هر یک از خرده مقیاس های سرایت هیجانی، توجه به احساسات دیگران و واکنش های اجتماع پسند به ترتیب 94/0، 96/0، 93/0 و 94/0 بود. پایایی پرسشنامه همدلی و هر یک از خرده مقیاس های آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 93/0، 94/0، 90/0 و 92/0 و همچنین با روش بازآزمایی 92/0، 91/0، 88/0 و 89/0 به دست آمد. نتایج روایی همگرا و واگرای پرسشنامه همدلی به ترتیب از راه اجرای همزمان آن با مقیاس ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری و پرسشنامه توانایی ها و مشکلات بررسی شد که همبستگی آن متوسط تا بالا و در دامنه 47/0 تا 74/0 بود. نتیجه گیری: پرسشنامه همدلی، ابزاری روا و پایا است و می توان از آن برای ارزیابی همدلی کودکان شنوا و ناشنوای پیش دبستانی در کشور ایران استفاده کرد.
تدوین مدل علّی احساس تنهایی با خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان دختر تیزهوش دوره دوم دبیرستان: نقش واسطه ای خودبیگانگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در دوره کرونا تنهایی به عنوان یک مشکل اساسی گریبان گیر بسیاری از خانوده ها و نوجوانان آنها شد که همین عامل، زمینه ای برای بروز مشکلات تحصیلی را پدید آورد. پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای از خودبیگانگی تحصیلی در رابطه بین احساس تنهایی با خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش در زمان آموزش الکترونیکی انجام شد. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دبیرستان فرزانگان مقطع متوسطه دوم (340 نفر) شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 170 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام گرفت. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش احساس تنهایی (راسل و همکاران، 1978)، پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی (جونز ورودوالت، 1982) و پرسشنامه خود بیگانگی تحصیلی (دیلون و گراوت، 1976) بود. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود (08/0=RMSEA، 97/0=GFI، 98/0=CFI). به طورکلی نتایج نشان داد که تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند (01/0>P)؛ همچنین نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که احساس تنهایی از راه میانجی گری خودبیگانگی تحصیلی اثر غیرمستقیم بر خودناتوان سازی تحصیلی دارد (01/0>P). نتیجه گیری: براساس یافته ها با تأکید بر روش های کاهش خودبیگانگی تحصیلی دانش آموزان و افزایش علاقه مندی به تحصیل از راه برگزاری کلاس های آموزشی، کارگاه ها و با انجام مشاوره های فردی و گروهی در سطح مدرسه می توان زمینه های کاهش احساس تنهایی و خودناتوان سازی را فراهم کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازی های رایانه ای و یکپارچگی حسی بر علائم نارساخوانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
146 - 172
حوزه های تخصصی:
نارساخوانی شایع ترین نوع اختلال یادگیری است، حدود 80 درصد مشکلات یادگیری را در برمی گیرد. هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی تقویت کارکردهای اجرایی مبتنی بر بازی های رایانه ای در مقایسه با تقویت یکپارچگی حسی بود. مطالعه حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری، تمام دانش آموزان با اختلال یادگیری دوره ابتدایی منطقه 2 و 5 تهران در سال 1400-1399 بودند. تعداد 30 دانش آموز 8 تا 11 ساله نارساخوان که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب، از لحاظ سن، جنسیت، هوشبر همگن شدند، به صورت تصادفی ساده در سه گروه 10 نفره قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس هوش وکسلر کودکان نسخه چهارم، آزمون نارساخوانی، ان بک و نیمرخ حسی ارزیابی شدند. بعد از 4 ماه مرحله پیگیری اجرا شد. به طور تصادفی، گروه آزمایش اول، مداخله آموزش کارکردهای اجرایی مبتنی بررایانه و گروه آزمایش دوم مداخله یکپارچگی حسی حرکتی را به مدت 20 جلسه 30 دقیقه ای دریافت کردند. پس از اتمام پژوهش مداخله ها بر روی کنترل اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس دوعاملی آمیخته بررسی شد. نتایج نشان دادند علائم نارساخوانی در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه های (بازی رایانه ای، یکپارچگی حسی، کنترل) تفاوت معنادار داشتند (p<.001). هر دو مداخله بر علائم نارساخوانی دانش آموزان مؤثر بودند، مداخله تمرین های یکپارچگی حسی تأثیر پایدارتری بر علائم نارساخوانی داشت. درنهایت، توجه به الگوهای پردازش حسی و راهبردهای درمانی در تشخیص و آموزش دانش آموزان نارساخوان نتایج مؤثری دارد.
الگوی ساختاری رابطه ساختار انگیزشی با رفتار خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش: نقش میانجی راهبردهای حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
29 - 57
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه مدارس تیزهوشان شهر تهران در سال 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای 674 نفر برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رفتارهای خودشکن، پرسشنامه ساختار انگیزشی و پرسشنامه حل مسئله بود. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری و در سطح معناداری 05/0 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که رفتارهای خودشکن با ساختار انگیزشی انطباقی و سبک حل مسئله اعتماد به حل مسائل دارای رابطه منفی و با سبک گرایش/اجتناب و کنترل شخصی حل مسئله دارای رابطه مثبت معنادار در سطح 01/0 هستند. همچنین راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی دارای نقش میانجی بود (01/0> p ). بر این اساس، رفتارهای خودشکن در دانش آموزان از طریق ساختار انگیزشی و راهبردهای حل مسئله قابل پیش بینی است و راهبردهای حل مسئله دراین بین دارای نقش میانجی است. نتایج مطالعه حاضر را می توان در اختیار فعالان حوزه تعلیم و تربیت قرارداد تا در برنامه ریزی و طراحی مداخلات آموزشی درزمینهکاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش مورداستفاده قرار دهند.
مدل تأثیر سلامت روانی بر سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی دانش آموزان استثنائی در دوران بیماری کووید- 19 با تأ کید بر فعالیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل تأثیر سلامت روانی بر سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی دانش آموزان استثنائی کشور بود. روش: پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی و همبستگی با استفاده از معادلات عملیاتی، و از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر با نیازهای ویژه کشور در 6 گروه آسیب دیده شنوایی، آسیب دیده بینایی، معلول جسمی-حرکتی، چندمعلولیتی، کم توان ذهنی و اختلال طیف اُتیسم تشکیل می داد که در سال تحصیلی 1399 در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند. سهم آماری آنها 8500 نفر بود که 3300 نفرشان دختر و 5200 نفرشان پسر بودند. حجم نمونه آماری 367 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان محاسبه و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه سلامت روانی 1 گلدبرگ ) 1972 (، سازگاری اجتماعی بل 2 ) 1961 ( و تصویر بدنی 3 کش و پروزینسکی ) 1990 ( بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس، ضریب رگرسیون چندگانه و جهت آزمون مدل از معادلات عملیاتی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس، رابطه خطی بین سلامت روانی با سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی را تأیید کرد و نتایج آزمون مدل عملیاتی نشان داد که در دانش آموزان استثنائی با نوع معلولیت جسمی-حرکتی، اثر سلامت روانی بر سازگاری اجتماعی و تصویر بدنی معنادار بود. نتیجه گیری: براین اساس، طراحی و برنامه ریزی مناسب در جهت بهبود سلامت روانی دانش آموزان استثنائی )علی الخصوص دانش آموزان با مشکل جسمی-حرکتی( از طریق فعالیت بدنی جهت بهبود سازگاری اجتماعی آنها و تصویر بدنی مثبت توصیه می شود.
طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
۱۰۸-۹۳
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر کودکان دارای اختلال اتیسم 6 تا 12 ساله شهر ارومیه (274 نفر) در سال تحصیلی 98-98 از مدرسه ویژه اختلال اتیسم بودند، از بین کل جامعه هدف به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از مقیاس تشخیص اتیسم گیلیام (گیلیام،1995) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20) و کنترل (20) قرار گرفتند، پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش تحت آموزش برنامه کارکردهای اجرایی قرار گرفت، این برنامه به وسیله پژوهشگران طراحی شد که شامل 24 جلسه بود که در آن 4 مهارت (حافظه کاری، بازداری، انعطاف پذیری و توجه) آموزش داده می شد، در این مرحله کودکان گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند و دوباره پس آزمون اجرا شد و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین تعامل اجتماعی دو گروه آزمایش و کنترل در سطح (P<01) تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این معنا که برنامه مداخله ای باعث افزایش نمرات تعامل اجتماعی کودکان اتیسم نسبت به مرحله پیش آزمون شده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی علاوه بر داشتن روایی محتوایی مناسب، بر تعامل اجتماعی کودکان طیف اتیسم با عملکرد بالا اثربخش بوده است. با توجه به اثربخشی برنامه مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی پیشنهاد می شود که این برنامه جهت ارتقای مهارت های اجتماعی کودکان اتیسم در مراکز آموزشی و توانبخشی استفاده شود.
اثربخشی قصه درمانی بر اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه درمانی بر اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان نابینا است. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل دانش آموزان مجتمع آموزشی نابینایان نرجس شهر تهران است. سی نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (پانزده نفر) و گروه آزمایش (پانزده نفر) قرار گرفتند. از مقیاس اضطراب اجتماعی لابیوتز و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج استفاده شده است. گروه آزمایش ده جلسه قصه درمانی (هر جلسه به مدت نود دقیقه) را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام دوره، برای هر دو گروه آزمایش و کنترل، پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که قصه درمانی اثر معناداری در اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان (کل) و مؤلفه های آن از قبیل توجه مثبت مجدد، متمرکز بر برنامه ریزی، بازنگری و ارزیابی مجدد به صورت مثبت، خود را مقصر دانستن، نشخوار فکری، تحت نظر قرار دادن، فاجعه آمیز تلقی کردن و مقصر دانستن دیگران در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که قصه درمانی می تواند به بهبود اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان نابینا کمک کند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
157 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. 45 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به تفکیک تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند، درحالی که اعضای گروه کنترل در این برنامه ها شرکت نکردند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (1987) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ویژگی برونگرایی و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی مسئولیت پذیری این گروه از افراد مؤثر بود ه است (01/0P<). همچنین، بررسی تفاوت میان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری نشان داد میان تأثیرگذاری این دو روش درمانی بر ویژگی های شخصیتی برونگرائی و مسئولیت پذیری تفاوت معناداری وجود داشت (05/0P<). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری می توانند نقش مهمی در تعدیل ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ایفا کنند.
عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی خانواده کودکان با نشانگان داون: مطالعه پدیدارشناسی از تجربه زیسته خانواده ها و متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
1 - 28
حوزه های تخصصی:
نشانگان داون از رایج ترین اختلال های کروموزومی می باشد . تولد کودکی با این نشانگان وضعیت ذهنی و روانی والدین و سایر اعضای خانواده را به طور چشمگیری تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی خانواده کودکان با نشانگان داون با توجه به تجربه زیسته خانواده ها و متخصصان این حیطه بود. پژوهش به شیوه کیفی و به صورت پدیدارشناسی انجام گرفت. شرکت کنندگان در پژوهش 14 خانواده و 15 متخصص بودند که از طریق مصاحبهنیمه ساختاریافته تجارب زیسته خود را بیان کردند. داده ها طی سه مرحله کدگذاری شد و این سه مرحله شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. کدهای باز شامل 24 مفهوم و کدهای محوری متشکل از: حمایت های دریافتی، پذیرش، مهارت های مقابله ای، عملکرد فرزند با نشانگان داون، نگرانی و امنیت آینده بود. تجارب زیسته خانواده ها و متخصصان نشان داد حمایت های دریافتی خانواده ها، پذیرش کودک با نشانگان داون توسط خانواده و اجتماع، مهارت های مقابله ای خانواده، عملکرد فرزند با نشانگان داون و اطمینان از آینده فرزند عواملی مهم برای کیفیت زندگی خانواده به شمار می روند.
اثرات آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود سازگاری اجتماعی و مدیریت کنترل کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده 8 تا 10 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود سازگاری اجتماعی و مدیریت کنترل کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده 8 تا 10 ساله شهر تهران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با پیش آزمون_پس آزمون و گروه گواه است. بر این اساس از میان کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده بیمارستان لقمان شهر تهران در سال 1398، تعداد 30 کودک به صورت هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در 2 گروه 15 نفره (گروه آزمایش و گروه گواه) جایدهی شدند. از پرسشنامه رفتار سازشی (وایلند، 1968) و پرسشنامه ادراک کنترل (ویز، 1999) برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. بسته آموزش کارکردهای اجرایی برای شرکت کنندگان گروه آزمایش در طی 8 جلسه آموزش داده شد، اما شرکت کنندگان گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را در این زمینه دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر کارکرهای اجرایی بر سازگاری اجتماعی و مدیریت ادراک کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده به طور کلی تاثیر معناداری دارند (05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به اثربخش بودن مداخله مبتنی بر کارکردهای اجرایی در کودکان کم شنوای کاشت حلزون شنوایی شده می توان این گونه تبیین کرد که مولفه های کارکردهای اجرایی از قبیل حافظه فعال، برنامه ریزی و سازماندهی ذهنی می توانند سازگاری اجتماعی و در نتیجه مدیریت ادراک را نیز افزایش دهند.
اثربخشی آموزش برنامه بخشایش گری بر کاهش تنیدگی مادران دارای فرزند با لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: لکنت زبان یکی از رایج ترین اختلالات گویایی است. والدین دارای فرزند با لکنت زبان اغلب نگران وا کنش های جامعه، بستگان و نزدیکان هستند. درنتیجه، با تنیدگی و اضطراب بیشتری روبه رو هستند. این وضعیت منبع افزایش تنیدگی بوده و بر سلامت روانی آنها تأثیر می گذارد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش برنامه بخشایش گری بر کاهش تنیدگی مادران دارای فرزند با لکنت زبان بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایشی و گواه انجام گرفت. جامعه ی آماری مطالعه ی حاضر، شامل مادران دارای فرزند با لکنت زبان شهر کرج در سال 1401 - 1400 بود. 30 نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گواه ) 15 نفر ( و آزمایشی ) 15 نفر ( جایگزین شدند. گروه آزمایشی 13 جلسه برنامه بخشایش گری را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه تنیدگی والدینی آبیدین ) 1983 ( استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج داده های پژوهش نشان داد که برنامه بخشایش گری در کاهش آشفتگی والدینی، تعامل نا کارآمد والد-کودک، ویژگی های فرزند مشکل آفرین و نمره کلی تنیدگی مؤثر است ) ۰۰۱/ .)p>0 نتیجه گیری: نتایج تحلیل نشان داد که تنیدگی، آشفتگی والدینی، تعامل نا کارآمد بین والد-کودک و ویژگی های فرزند مشکل آفرین مادران دارای فرزند با لکنت زبان در گروهی که برنامه بخشایش گری را دریافت کرده بودند، به صورت معناداری پایین تر از گروهی بودند که برنامه بخشایش گری را دریافت نکرده بودند.
اثربخشی مهار ت های تحمل پریشانی بر سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه مهارت های تحمل پریشانی بر سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای دانش آموزان ۷ تا 11 ساله با اختلال نقص توجه/بیش فعالی )بیش فعالی غالب( در سال تحصیلی 1400 - 1401 شهر تهران بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گواه جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه مهارت های تحمل پریشانی اجرا شد در حالیکه گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل مقیاس سلامت عمومی ) گلدبرگ و هیلر، 1972 ( و مقیاس سازگاری زناشویی )اسپانیر، 1976 ( بود. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مهارت های تحمل پریشانی بر بهبود سلامت عمومی و سازگاری زناشویی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنا دار داشته است. ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: شواهد به دست آمده نشان می دهد که مهارت های تحمل پریشانی در افزایش سلامت عمومی و سازگاری زناشویی مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثر است.
اثربخشی برنامه خودتنظیمی کودک بر خود ادراکی و کیفیت دوستی کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
58 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه خودتنظیمی کودک بر خود ادراکی و کیفیت دوستی کودکان با نارسایی توجه / بیش فعالی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دختران 9-12 ساله با نارسایی توجه / بیش فعالی شهر تهران در سال 1400-1401 بود. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه تدوین شده خودتنظیمی کودک اجرا شد درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خود ادراکی هارتر (2012) و کیفیت دوستی زهره وند و حجازی (1380) بود. نتایج نشان داد که مداخله خودتنظیمی کودک بر بهبود خود ادراکی و کیفیت دوستی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه خودتنظیمی کودک فراهم می کند و مشاوران و روان شناسان می توانند برای بهبود بر بهبود خود ادراکی و کیفیت دوستی در کودکان با نارسایی توجه / بیش فعالی از این مداخله استفاده نمایند.
ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی فرایندهای روان شناختی پایه بر فهم کلامی، استدلال ادراکی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حافظه و فرایندهای روان شناختی در هر جنبه ای از یادگیری نقش حیاتی دارد و نارسایی در کارکرد آن بسیاری از حیطه های فراگیری را کند می کند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی فرایندهای روان شناختی پایه بر فهم کلامی، استدلال ادراکی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری انجام شد. روش: طرح پژوهشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. در تدوین بسته آموزشی، کاربرگ هایی در 25 حیطه متفاوت فرایندهای روان شناختی تهیه شد. به منظورتعیین اثربخشی بسته،20 دانش آموز دختر پایه دوم که به مرکز اختلالات شهر قائن مراجعه کردند و در یکی از زمینه های خواندن، نوشتن و ریاضی اختلال داشتند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به گروه آزمایش برای مدت سی جلسه 45 دقیقه ای (10جلسه حضوری و 20جلسه غیرحضوری) آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس های فهم کلامی و استدلال ادراکی ویراست چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (وکسلر، 2003) و آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی (قربانپور،1399) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون نشان داد؛ به این معنا که آموزش توانسته بود در بهبود فهم کلامی، استدلال ادراکی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مؤثر واقع شود. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده توجه به راهبردهای آموزشی فرایندهای روان شناختی پایه می تواند در آموزش و توانبخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری نتایج امید بخشی در پی داشته باشد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان با اختلال طیف اُتیسم، کودکانی هستند که با کودکان عادی در زمینه تعاملات اجتماعی، ارتباطات، بازی و علایق تفاوت دارند. هدف: هدف این پژوهش، مطالعه نظام مند برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم است. در این پژوهش، یک برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی از تمام جوانب مورد بررسی قرار گرفت. روش: رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فرا ترکیب بود. برای یافتن ویژگی ها و مؤلفه های برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی، پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب شدند. جامعه مورد مطالعه پژوهش های انجام شده در 15 سال اخیر است که طی وا کاوی محتوایی، دسته بندی و غربالگری شدند و 32 پژوهش واجد شرایط با معیارهای مدنظر به صورت هدفمند انتخاب شدند، کدگذاری و طبقه بندی صورت گرفت و الگوها، پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج شدند. یافته ها: با استفاده از تحلیل محتوا 4 بُعد شناسایی شد که شامل 12 زیرطبقه به شکل بُعد اهداف برنامه درسی در 3 زیرطبقه، بُعد محتوای برنامه درسی در 3 زیرطبقه، بُعد فرایند یاددهی-یادگیری در 3 زیرطبقه، بُعد ارزشیابی در برنامه درسی در 3 زیرطبقه می باشد. نتیجه گیری: براساس یافته های مطالعه حاضر، می توان چنین نتیجه گرفت که برنامه درسی مبتنی بر هوش هیجانی اجتماعی دانش آموزان در دانش آموزان با اختلال طیف اُتیسم مؤثر است.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر ساز ش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از بارز ترین شیوه های تغییر رفتار در کودکان، بازی درمانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی انجام شد. روش: در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی دوره ابتدایی در شهر اصفهان در سال 1400 بود که از بین آنها 3 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مادران دانش آموزان پس از 3 جلسه خط پایه، طی 10 جلسه 120 دقیقه ای برنامه بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را دریافت کردند و 1 ماه پس از پایان مداخله، طی 3 جلسه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه سازش یافتگی اجتماعی کالیفرنیا و پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، از تحلیل دیداری، شاخص روند و شاخص ثبات، اندازه اثر، درصد داده های همپوش و غیر همپوش استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی-آسیب دیده بینایی اثربخش بوده است. درصد غیر همپوشی داده های سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی در 2 موقعیت خط پایه و مداخله برای 3 آزمودنی به ترتیب 88 % و 100 % و شاخص درصد بهبودیداری به ترتیب 04 / 14 و 41 / 22 بود. این اثربخشی در مرحله پیگیری 30 روزه همچنان مشهود بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک می تواند نقش مهمی در افزایش سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی ایفا کند.
نقش میانجی گری ابعاد ظرفیت تأملی والدین در رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و استرس والدگری در والدین دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی گری ابعاد ظرفیت تأملی در رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و استرس والدگری در والدین دارای فرزند با اختلال نقص توجه-بیش فعالی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری و جامعه پژوهش والدین کودک با اختلال نقص توجه-بیش فعالی شهر یزد در سال 1401 بودند. ازاین بین نمونه ای به تعداد 295 پدر و مادر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های تجربه ی روابط نزدیک برنان و همکاران (1998)، ظرفیت تأملی والدین لویتن و همکاران (a2017) و استرس والدگری آبدین (1995) را تکمیل نمودند. در گام بعد داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر و تجزیه وتحلیل چند گروهی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تحلیل داده نشان داد در هر دو گروه مادران و پدران، پیش ذهنی سازی نقش میانجی گری را در رابطه ی بین سبک دلبستگی اضطرابی و استرس والدگری در پدران و مادران کودکان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی ایفا کرد. همچنین تجزیه وتحلیل چندگروهی نقش جنسیت والدین را تأیید کرد. چنانکه در تفاوت این دو گروه، مسیر دلبستگی اجتنابی به استرس والدگری گروه مادران برخلاف گروه پدران معنادار شد. درنتیجه می توان بیان کرد، در هر دو گروه مادران و پدران دلبستگی اضطرابی نقش مهمی در افزایش پیش ذهنی سازی در مورد کودکان دارای اختلال دارد و از این طریق استرس والدگری را افزایش می دهد.
مطالعه مروری: تکانشگری در کودکان؛ تعاریف، علل و نظریه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تکانشگری، یک عامل تعیین کننده مهم در تفاوت های شخصیتی، ویژگی تشخیصی در اختلال های روانشناختی و عامل اساسی و تأثیرگذار در بروز رفتارهای خطرناک است. دوران کودکی مهم ترین دوره ای است که در آن بیشتر ریشه های اساسی رفتار شکل می گیرد و تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند. دستیابی به یک تعریف دقیق و یکپارچه از تکانشگری بر اساس علت های بالقوه از جنبه های مختلف، اولین قدم در یافتن راه حل محسوب می شود. این مطالعه بررسی مهم ترین مباحث مربوط به تکانشگری در کودکان است. این مباحث شامل علت ها، تعاریف مختلف و تئوری های مطرح در تکانشگری است. روش: تمام مقاله های در دسترس مربوط به تکانشگری در کودکان به زبان انگلیسی یا فارسی که تا مارس 2020 در پایگاه های الکترونیکی مانند Web of Science،Scopus ، PubMed و OT seeker منتشر شده بودند، بررسی شده است. یافته ها: از 65 مقاله استخراج شده، 21 مقاله با معیارهای ورود و معیارهای خروج منطبق شدند. براساس CEBM (مرکز پزشکی مبتنی بر شواهد)، کیفیت مقاله های مطالعه شده، متوسط روبه خوب بود. بعلاوه، مقاله ها براساس با معیارهای PEDro متوسط بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد نقص در برنامه ریزی، نقص در توجه به عواقب آینده و سرعت عمل بالا در پاسخ به محرک های بیرونی و داخلی از دلایل مهم تکانشگری است.