فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
منبع:
کودکان استثنایی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
132-119
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی راهنمای تدوین متون خواندن کاربردی برای دانش آموزان آهسته گام در دوره ابتدایی می باشد. روش: این پژوهش به روش اکتشافی طی دو بخش اسنادی و میدانی صورت گرفت. جامعه آماری تمام والدین و معلمان دانش آموزان دبستانی آهسته گام و همچنین کارشناسان حوزه کودکان استثنایی استان همدان در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه شامل100نفر از والدین و100 نفر از معلمان دانش آموزان آهسته گام که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و 20 نفر از متخصصان کودکان استثنایی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند . به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ، از پرسشنامه نیازسنجی محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده گردید. برای پردازش اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و درصد) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد متون خواندن کاربردی مورد نیاز برای دانش آموزان آهسته گام شامل شش مؤلفه ، مهارت های اجتماعی، مهارت های مراقبت از خود، مهارت های بهداشت شخصی، مهارت های غذا خوردن، مهارت های لباس پوشیدن و مهارت های زندگی مستقل است . مهارت های شناسایی شده به ترتیب اهمیت قرار گرفتن شان در متون خواندن کاربردی به سه دسته مهارت های الزامی، مهارت های انتخابی و مهارت های اختیاری تقسیم شدند. نتیجه گیری: از نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر استنباط می شود هرچه متون خواندنی که به دانش آموزان آهسته گام آموزش داده می شود کاربردی تر باشد، یعنی دانش آموزان توانایی خواندن، فهمیدن و کاربست آن متون را در زندگی روزانه و موقعیت های اجتماعی داشته باشند، عملکردشان در خواندن بهبود می یابد.
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر شادکامی و مسئولیت پذیری مادران کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داشتن یک کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی می تواند منجر به تجربه هیجانات و احساسات ناخوشایند در والدین آنان گردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر افزایش شادکامی و مسئولیت پذیری مادران کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 31 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف درخودمانده انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و 16 نفری کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش واقعیت درمانی را به مدت 7 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفتگی دریافت کردند، در حالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی آرگیل و پرسشنامه مسئولیت پذیری گاف استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه در نمرات شادکامی و مسئولیت پذیری بود؛ بدین ترتیب، آموزش واقعیت درمانی موجب افزایش شادکامی و مسئولیت پذیری در مادران گروه آزمایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده می-توان از آموزش واقعیت درمانی گروهی به عنوان روشی موثر و مفید در افزایش شادکامی و مسئولیت پذیری مادران کودکان درخودمانده در مداخلات درمانی و بالینی استفاده کرد.
بررسی مقایسه ای درک روابط واژگانی در گفتمان روایی بین دانش آموزان عادی و سندرم داون آموزش پذیر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سندرم داون اختلال ژنتیکی است که به علت ظهور یک نسخه اضافی از کروموزوم شماره 21 در سلول های فرد مبتلا به وجودمی آید. این افراد در طول زندگی اجتماعی خود با محدودیت های بسیاری همچون اختلال در تولید و درک گفتمان روبرو می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای ابزار روابط واژگانی، به عنوان یکی از ابزارهای انسجام، شامل شمول معنایی، مجاز جز و کل و باهم-آیی در درک گفتمان روایی دانش آموزان عادی و دانش آموزان سندرم داون آموزش پذیر فارسی زبان براساس دیدگاه دولی و لوینسون (2000) بود. بدین منظور، 20 دانش آموز عادی (10دختر و 10 پسر) و 20 دانش آموز سندرم داون آموزش پذیر (10 دختر و 10 پسر) به صورت هدفمند و با روش نمونه گیری آسان یا در دسترس از مدارس عادی و مدارس کودکان استثنایی شهر کرمان در مهر ماه سال 1395 انتخاب شدند. از آنها خواسته شد تا در رابطه با موضوع "رفتن به پارک" صحبت کنند. سپس گفتمان آن ها توسط یکی از پژوهشگران ضبط و ثبت شد و داده های حاصل از آن با استفاده از نرم افزار SPSS مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تنها در درک باهم آیی میان آزمودنی ها تفاوت معناداری وجود داشت اما این تفاوت در درک کلی انواع روابط واژگانی معنادار نبود.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی کارکردی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های شهر سنندج بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه تشخیصی، فرزند آنها تشخیص با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی گرفته بود. نمونه آماری شامل 30 خانواده بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، گروه خانواده درمانی کارکردی و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانمندسازی خانواده و پرسشنامه کیفیت زندگی بود و داده ها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P) و همچنین خانواده درمانی کارکردی در افزایش توانمندی خانواده ها و ارتقاء کیفیت زندگی آنها نسبت به درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج به دست آمده درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و خانواده درمانی کارکردی می توانند باعث افزایش توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بهبودکیفیت زندگی آنها شوند.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر مدل دوگانه ای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی های ذهنی و تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کم توانی ذهنی و تحولی، اختلالی است که بر کارکرد انطباقی و هوشی فرد در حوزه های عملی، اجتماعی و مفهومی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس و فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها بر اساس ملاک های ورود غربال شدند، سپس 45 مادر کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جای گرفتند (15 نفر در هر گروه). مادران در گروه مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس، 10 جلسه و در گروه مبتنی بر مهرورزی 8 جلسه تحت مداخله قرار گرفتند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نقاط قوت و ضعف و پرسشنامه رابطه مادر-کودک در هر سه مرحله برای آزمودنی ها اجرا شدند.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با تکرار سنجش نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس در مقایسه با فرزندپروری مبتنی بر مهرورزی و گروه گواه بر رابطه مادر –کودک و مشکلات رفتاری کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی تأثیرگذاری معناداری داشته است. بر اساس یافته ها، فرزندپروری مبتنی بر برنامه مدل دوگانه ای بی سی ایکس برنامه ای مؤثر برای فرزندپروری مادران کودکان با کم توانی ذهنی و تحولی می باشد.
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر تاب آوری و به زیستی روان شناختی مادران کودکان با کم توانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: واقعیت درمانی نوعی روان درمانی است که در آن سعی می شود با توجّه به مفاهیم واقعیّت، مسئولیت و امور درست و نادرست در زندگی فرد، به رفع مشکلات او کمک شود. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر تاب آوری و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان با کم توانی هوشی شهر سوسنگرد بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام مادران کودکان با کم توانی هوشی شهر سوسنگرد بود که از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار داده شد. گروه آزمایشی، آموزش واقعیت درمانی را هفتگی (10 جلسه 90 دقیقه ای) دریافت کردند؛ در حالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین دو گروه در نمرات تاب آوری و بهزیستی روان شناختی بود. نتایج نشان داد آموزش واقعیت درمانی موجب افزایش تاب آوری و بهزیستی روان شناختی در مادران گروه آزمایش شده است (001/0 < p ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان از آموزش واقعیت درمانی در حکم روشی مؤثر در افزایش تاب آوری و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان با کم توانی هوشی در مداخله های درمانی و بالینی استفاده کرد.
تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالاست. روش: 9 کودک 7 تا 10 ساله مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا با روش هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر با روش آزمایشی از طریق طرح تک آزمودنی با مدل ABAB انجام شد. جمعاً هر شرکت کننده 12 جلسه آموزش راهبرد نظارت و برنامه ریزی را در هر هفته سه جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرده است. از ابزارهای تکلیف حافظه آینده نگرکرنز، پروتکل آموزش حافظه آینده نگر، ویراست چهارم آزمون هوشی وکسلر، پرسش نامه استاندارد سنجش دامنه اتیسم و مقیاس درجه بندی درخودماندگی گیلیام برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر کوهن استفاده شده است. یافته ها: مطابق با یافته ها، شرکت کنندگان در گروهی که راهبردهای هر دو تکلیف را دریافت کرده بودند عملکرد بهتری داشتند و هر 9 شرکت کننده در تکلیف رویدادمحور اندازه اثر بالایی را نشان داده اند، ولی در تکلیف زمان محور فقط دو شرکت کننده گروه مختلط و دو شرکت کننده گروه زمان محور، اندازه اثر متوسطی را به دست آورده اند. نتیجه گیری: آموزش این راهبردها می تواند نقش مؤثری در بهبود حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا داشته باشد و نظارت و برنامه ریزی آنها را برای تکالیف روزمره بهبود بخشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود فرزند مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در خانواده ها می تواند منجر به افسردگی و اضطراب مادران، احساس ناتوانی در ایفای نقش والدینی و احساس عدم کفایت در امر تربیت فرزند در خانواده های این کودکان شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. در پژوهش حاضر که با روش نیمه آزمایشی و طرح یش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود، گروه نمونه با روش نمونه گیری در دسترس و از مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی و روان پزشکی شهر سنندج انتخاب شدند. از بین این گروه تعداد30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون از پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک و پرسشنامه کانرز والدین استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجددأً اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون نمرات افسردگی و اضطراب کاهش معناداری داشته است. بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بردرمان افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثربوده است. نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخله بر علائم افسردگی و اضطراب در مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این مادران و فرزندان این بیماران تأکید دارد.
رابطه راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : وجود آهسته گام در کودکان، اثرات عمیقی بر کیفیت زندگی مادران می گذارد. شناسایی عوامل تأثیرگذار بر کنترل این استرس گامی مهم در ارتقای سلامت روانی خانواده های دارای این کودکان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی با کیفیت زندگی در مادران دارای فرزند آهسته گام در اهواز بود. روش : این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 350 نفر از مادران دارای کودک آهسته گام است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. روش برای جمع آوری داده راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران و پرسشنامه کیفیت زندگی ویر و شربورن استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره صورت گرفت. یافته ها : نتایج رگرسیون نشان داد که پیش بینی کیفیت زندگی مادران از روی متغیرهای راهبردهای مقابله ای (راهبرد مقابله مساله مدار، اجتناب مدار و هیجان مدار)، تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، سرزنش دیگران، فاجعه آمیز کردن، پذیرش، نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت) و ذهن آگاهی (مشاهده، توصیف، عمل توام با هوشیاری، غیر قضاوتی بودن و غیرواکنشی بودن )معنی دار می باشد و متغیرهای راهبرد مقابله مسئله مدار، راهبرد مقابله هیجان مدار، ارزیابی مجدد مثبت، عمل توأم با هوشیاری و غیر واکنشی بودن به ترتیب پیش بینی کننده کیفیت زندگی مادران می باشند . نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که آموزش هایی را در زمینه کاربرد راهبردهای مقابله ای، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی برای ارتفای سطح کیفیت زندگی مادران دارای کودک آهسته گام فراهم آورد.
مقایسه میزان اثربخشی آموزش مدیریت استرس و ادراک حمایت های اجتماعی به شیوه شناختی رفتاری بر ابعاد کیفیت زندگی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال طیف اُتیسم نوعی اختلال عصبی رشدی است که با نقص پایدار در تعاملات اجتماعی و ارتباط و همچنین رفتار های تکراری و ویژه مشخص می شود. هدف پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه های مداخله ای مبتنی بر مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایت های اجتماعی به شیوه شناختی-رفتاری برکیفیت زندگی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها بر اساس ملاک های ورود غربال شدند، سپس۳۰ مادر دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم انتخاب شده و پس از همتا شدن، به طور تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه جای گرفتند (۱۰ نفر در هر گروه). مادران در دو گروه مدیریت استرس و مدیریت ادراک حمایت های اجتماعی، ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت مداخله آموزشی قرار گرفتند و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۶)، در هر سه مرحله برای آزمودنی ها اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، نشان داد که آموزش مدیریت ادراک حمایت های اجتماعی، مؤلفه روابط اجتماعی (۰۰۱/۰>P)، و آموزش مدیریت استرس، مؤلفه سلامت جسمانیِ کیفیت زندگی (۰۰۱/۰>P)، را در مادران، بیش از سایر مولفه ها، بهبود بخشید. بر اساس یافته ها، پیشنهاد می شود در برنامه های حمایتی سازمان های متولی بهداشت روان در جامعه، در راستای تدوین بسته های آموزشی و اجرای دستورالعمل های مرتبط با توانمندسازی والدین دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم، تدابیری اتخاذ گردد.
اثربخشی برنامه بازسازی مهارت های ادراکی بر حافظه کاری، استدلال ادراکی و عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، اثربخشی برنامه بازسازی مهارت های ادراکی برحافظه کاری،استدلال ادراکی وعملکرد ریاضی دانش آموزان باا اختلال یادگیری ویژه ریاضی بود. روش : این پژوهش آزمایشی، با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان اختلال یادگیری ویژه ریاضی پایه سوم شهر جغتای بودندکه توسط معلمان پایه سوم با اجرای آزمون تشخیصی اختلال ریاضی وبه صورت تصادفی 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش در 16جلسه تحت برنامه آموزش قرارگرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های کی- مت، ریون، مقیاس استدلال ادراکی وکسلر چهار، آزمون تشخیصی اختلال ریاضی و مقیاس حافظه کاری استانفورد-بینه استفاده شد. یافته ها: تحلیل داد ه ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مختلط به همراه اندازه گیری مکرر نشان داد که اجرای برنامه مداخله ای بر میزان حافظه کاری غیرکلامی، استدلال ادراکی و عملکرد ریاضی آن در دانش آموزان گروه آزمایشی در مرحله پس آزمون به طور معنا داری موثر بوده و اثرات مشاهده شده در مرحله پیگیری پایدار مانده بود.اما در متغیر حافظه کاری کلامی تفاوتی بین گروه آزمایشی و کنترل وجود نداشت نتیجه گیری: براین اساس می توان نتیجه گرفت که آموزش این برنامه بر عملکرد ریاضی، حافظه غیر کلامی و استدلال ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه ریاضی موثر بوده ومی تواند به عنوان یک رویکرد موثر در درمان اختلال یادگیری ویژه ریاضی باشد.
رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه شامل تمامی دختران 14 تا 17 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1395 بود که از میان جامعه آماری این پژوهش، 115 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.اطلاعات از طریق فرم خودگزارش دهی سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (YSR) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ)جمع آوری شد و داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که اختلالات برون نمود با ابعاد اعتماد و نیاز به تایید به ترتیب ارتباط منفی و مثبت معناداری دارد و بعد نیاز به تایید ارتباط مثبت و معناداری با اختلالات درون نمود دارد و نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که بعد نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات درون نمود و ابعاد اعتماد و نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات برون نمود هستند. پژوهش حاضر، اهمیت نیاز به تایید را به عنوان پیش بینی معنادار اختلالات درون نمود و برون نمود در دختران نوجوان برجسته می سازد و الگوی اعتماد پایین و نیاز به تایید بالا را برای پیش بینی اختلالات برون نمود ارائه می دهد که آموزش های لازم به والدین در خصوص نیازهای هر یک از دوره-های تحولی که می تواند در دلبستگی و درنتیجه سلامت روان فرد تاثیر بگذارد ضروری می نماید.
اثربخشی فعالیت های موسیقیایی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فعالیت های موسیقیایی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان با کم توانی ذهنی آموزش پذیر 14-11 ساله در دو مدرسه استثنایی شهر کرج در سال تحصیلی 96-1395بود. از میان جامعه آماری، 30 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص داده شدند. در طی مدت تحقیق 4 نفر از گروه آزمایش و 4 نفر از گروه گواه از ادامه مداخله انصراف دادند (11=N ). گروه آزمایش طی هشت هفته در 24 جلسه ی گروهی 1 ساعته فعالیت های موسیقیایی که هفته ای سه بار برگزار می شد، شرکت کردند. گروه گواه طی این مدت مداخله ای دریافت نکردند. همه شرکت کننده ها آزمون رایانه ای دسته بندی کارت ویسکانسین، برای ارزیابی انعطاف پذیری شناختی؛ آزمون برو/نرو برای ارزیابی کنترل مهاری؛ و خرده آزمون فراخنای ارقام از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان برای ارزیابی حافظه فعال را قبل و پس از اجرای مداخله انجام دادند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس، نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون در سطح 05/0= α تفاوت معنا داری وجود نداشت. بدین معنا که برنامه فعالیت های موسیقیایی مورد نظر بر بهبود عملکرد گروه آزمایش در آزمون های کارکردهای اجراییِ به کار رفته تأثیر معنا داری نداشته است.
طراحی و اعتبار یابی مدل یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوری های دیجیتال برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه طراحی و اعتباریابی یک مدل یادگیری مبتنی بر رویکرد یادگیری تلفیقی با تاکید بر فنّاوری های دیجیتال برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه بود. در این پژوهش از روش ترکیبی از نوع اکتشافی استفاده شد. برای به دست آوردن اجزای مدل، تحلیل محتوای استقرایی انجام شد و برای اعتباریابی درونی مدل، از روش توصیفی نظرسنجی استفاده شد. جامعه آماری برای طراحی مدل یادگیری شامل تمام مقالات، کتاب ها، گزارش ها و پایان نامه های مرتبط در زمینه رویکرد یادگیری تلفیقی برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ بود. نمونه آماری برای تعیین اجزاء مدل، ۲۳ مقاله ، ۷ پایان نامه و ۸کتاب و گزارش بود که به طور هدفمند انتخاب و تحلیل شدند . جامعه آماری برای اعتبارسنجی مدل شامل استادان دانشگاه در رشته های فنّاوری آموزشی، روانشناسی و آموزش ویژه بود. ۲۶ استاد دانشگاه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته ۲۵ سوالی بود که ۲۳ گویه آن طبق مقیاس لیکرت ۷ امتیازی طراحی و تدوین شد و ۲ گویه آن بر اساس سوال باز پاسخ بود. روایی محتوایی پرسش نامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و اعتبار آن با آلفای کرونباخ ۹۴/۰بود. با توجه به تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی، شش مولفه اصلی بدست آمد. همچنین ۴۹ زیر مولفه برای اجزای اصلی استخراج شد. پس از تجزیه و تحلیل محتوا و استخراج کدها، اجزاء و زیرمولفه ها در قالب مدل یادگیری طراحی شد. ابتدا یک مدل مفهومی طراحی شد و سپس مدل روندی طراحی و توسعه داده شد. یافته های اعتبار درونی از نظر متخصصان نشان داد که مدل های مفهومی و روندی اعتبار درونی بالایی دارند. بنابراین پیشنهاد می شود از این مدل ها به عنوان استراتژی های نوآورانه برای دانش آموزان با نیازهای آموزشی ویژه استفاده شود.
اثربخشی هنردرمانی (هنرهای بصری) در بهبود علایم منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مرکز روزانه اعصاب و روان احبا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنردرمانی به عنوان یکی از شیوه های روان درمانگری می تواند در تشخیص و درمان بسیاری از اختلالات راهگشا باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشیِ هنردرمانی (هنرهای بصری)، بر روی علایم منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مرکز اعصاب و روان احبا انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مرکز روزانه اعصاب و روان احبا بود که از این جامعه، 14 بیمار مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. درمانجویان به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای، در جلسات هنردرمانی شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از آزمون ترسیمیِ شخصی در حال کندن سیب از درخت PPAT) ) و مقیاس عناصر صوری در هنردرمانی (FEATS) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هنردرمانی در کاهش علایم منفی (مانند اضطراب، بی توجهی، کمبود اعتماد به نفس و افسردگی) در این بیماران مؤثر است (05/0>p). این تحقیق نشان می دهد که از هنردرمانی می توان به عنوان راهکار درمانی موثر برای علایم منفی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی سود جست.
مقایسه اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی- هیجانی بر بهبود عملکرد توجه مداومِ دختران دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثرات آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی- هیجانی بر بهبود عملکرد توجه مداوم (پاسخ صحیح به اعداد و تصاویر و زمان واکنش اعداد و تصاویر) در دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی در پایه های 5-3 ابتدایی در منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای شناسایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضیات، از ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی- 5، آزمون ریون و آزمون ریاضی ایران کی مت استفاده شد. دانش آموزان شناسایی شده به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند (7 نفر در هر گروه) و آزمون عملکرد توجه مداوم را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب تحت آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی-هیجانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی- هیجانی منجر به بهبود میانگین عملکرد توجه مداوم (در پاسخ صحیح به تصویر، پاسخ صحیح به اعداد و زمان واکنش در مورد اعداد) می شود. تأثیر آموزش کارکرد اجرایی بر عملکرد توجه مداوم معنادار نبود و تفاوت معناداری بین اثرات آموزش کارکرد اجرایی و آموزش مهارت اجتماعی - هیجانی بر عملکرد توجه مداوم وجود نداشت. در کل می توان نتیجه گرفت که یادگیری اجتماعی- هیجانی روش مناسبی برای افزایش عملکرد توجه مداوم در دانش آموزان دارای اختلال در یادگیری ریاضی است.
فراتحلیل تأثیر مداخله های فناوری محور بر کاهش اختلال خواندن دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مرور سیستماتیک و فراتحلیل مداخله های فناوری محوری است که با هدف بهبود اختلال خواندن در میان دانش آموزان انجام شده است. روش: این مطالعه از نظر هدف یک مطالعه بنیادی و از لحاظ اجرا یک پژوهش مروری از نوع فراتحلیل است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مقالات داوری شده مجله های معتبر علمی در سه پایگاه داده اریک، ساینس دایرکت و مگیران که در اردیبهشت ماه 1398 جستجو شدند، تشکیل داد. تعداد نمونه ها پس از اعمال ملاک های ورود و خروج به شش مقاله فارسی و هفت مقاله انگلیسی رسید. مطالعه در مراحل تهیه نقشه از مطالعه ها، ارزیابی انتقادی و فراتحلیل انجام شد. یافته ها: در نهایت 8 مطالعه با بالاترین امتیاز ارزیابی انتقادی به دست آمد. همچنین، سن بهینه مشارکت کنندگان، هفت سال به بالا، تعداد بهینه نمونه ها 15 نفر به بالا، نوع بهینه نرم افزار مداخله به شکل تکلیف محور و تمرینی، مجموع زمان بهینه مداخله 28 تا 56 ساعت و طول زمان اجرای بهینه حدود دو تا چهار ماه به دست آمد. نتیجه گیری: در زمینه انتخاب و تقسیم نمونه ها در گروه های مقایسه، تمرکز و ماهیت مداخله ها، مداخله گران و رعایت اخلاق پژوهشی نیز پیشنهادهایی ارائه شد.
بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان در بستر تکالیف شناختی رایانه یار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : ناتوانایی های یﺎدﮔیﺮی، ازجمله اﺧﺘﻼل های ﺷایع و ﺷﺎیﺪ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺮاﻧﮕیﺰﺗﺮیﻦ حیطه های آموزش وپرورش هر کشوری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکالیف شناختی رایانه یار بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان نارساخوان انجام شد. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، کودکان 7 تا 9 ساله مبتلابه نارساخوانی شهر مشهد بودند که با استفاده از ابزارهای تشخیصی (ملاک های DSM - V و آزمون خواندن) انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت آموزش تکالیف شناختی رایانه یار قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. همه آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش به وسیله آزمون های مداد کاغذی (آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) و عملکردی (آزمون برج هانوی، تکلیف برو/ نرو، خرده آزمون تشابهات و خرده آزمون فراخنای ارقام) ارزیابی شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که گروه آزمایش (10 n= ) در مقایسه با گروه گواه (10 n= ) در مرحله پس آزمون نمرات بالاتری در خواندن (001/ 0 p< )؛ فراخنای ارقام مستقیم (01/ 0 P= )، فراخنای ارقام معکوس (03/ 0 P= ) ، تشابهات (01/ 0 p< ) و نمرات پایین تری در حرکت (01/ 0 P= )، زمان (001/ 0 P= )، خطای ارائه (001/ 0 P= )، خطای حذف (001/ 0 P= ) و زمان واکنش (001/ 0 P= ) داشتند. نتیجه گیری : تکالیف شناختی رایانه یار تأثیر مثبتی بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن کودکان دارای اختلال خواندن دارند.
ذهن آ گاهی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی نوعی اختلال عصبی تحولی است که بر جنبه های مختلف زندگی تأثیر می گذارد. کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در حافظه کاری، بازداری پاسخ، توجه و مهارت های اجتماعی دچار مشکل هستند. این کنش ها به کودک اجازه می دهد تا رفتار خود را بازبینی کند و مطابق آن تغییر دهد. هدف پژوهش حاضر، مروری بر پژوهش های انجام گرفته درمورد تأثیر ذهن آ گاهی درکودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. مواد و روش ها: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن نیز مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی پژوهشی مرتبط با ذهن آ گاهی، اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در بین سال های 2020 - 2010 میلادی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی Eric ، Ebsco ، Google Scholar، Scopus Science Direct ، PubMed ، با کلید واژه های ذهن آ گاهی، کودکان، اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. در جست و جوی اولیه 98 مقاله انتخاب شدند و در ادامه 12 مقاله که عنوان آنها ذهن آ گاهی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود، انتخاب شدند. از بین آنها 80 مقاله به دلیل عدم تناسب با موضوع، 5 مقاله به علت قدیمی بودن و 1 مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف گردید و نهایتاً 12 مقاله انتخاب شد. یافته ها: نتایج نشان داد که این درمان در کاهش علائم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مناسب است. همچنین ذهن آ گاهی باعث بهبود کارکردهای اجرایی، توجه، هیجانات، فراشناخت و خودتنظیمی کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی می شود. نتیجه گیری: با بررسی مطالعات انجام گرفته می توان نتیجه گرفت که ذهن آ گاهی یکی از درمان های مکمل برای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی است و قادر خواهد بود حیطه هایی که کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در آنها نقص دارند، از جمله کارکردهای اجرایی، تمرکز، توجه و کنترل تکانه را بهبود ببخشد.
اتیسم، حکایتی که همچنان باقیست: مروری بر سیر تاریخی اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اتیسم موضوع جدیدی نیست، هر چند در سال های گذشته به دلایل مختلف میزان شیوع آن بسیار پایین به نظر می رسید اما اکنون متخصصان آن را امری نادر نمی دانند. اتیسم شرایطی عصب شناختی است که در مغز ایجاد می شود و شایع ترین نوع، از دسته ای اختلال است که تحت عنوان اختلالات طیف اتیسم شناخته شده اند. این اختلال پیش از 3 سالگی قابل تشخیص است و در تمامی کشورها، گروه های قومی، فرهنگ ها و طبقات اجتماعی و اقتصادی یافت می شود. حکایت اتیسم، با مرور منابع موجود، به بررسی سیر تاریخی این اختلال از آغاز تا کنون می پردازد. در این مقاله، اصطلاحات اولیه، نظریه های منسوخ شده، شخصیت های علمی تلاشگر در حوزه ی اتیسم، وضعیت کنونی و چشم انداز آینده ی آن به اختصار بیان شده است.