فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه ی تاب آوری، سخت رویی، پیشرفت تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری انجام گرفت. روش: جامعه آماری دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری شهرستان ارومیه می باشند. 60 دانش آموز با و بدون ناتوانی یادگیری به عنوان نمونه پژوهش، به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای (چندمرحله ای) انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی، پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه سخت رویی و ملاک پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه دانش آموزان دارای با و بدون ناتوانی یادگیری تفاوت وجود دارد و میانگین نمرات تاب آوری ( F=16/38 )، سخت رویی ( F=63/78 ) و پیشرفت تحصیلی ( F=77/04 ) در دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری بیشتر از دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری است و اهمال کاری تحصیلی ( F=59/23 ) به طور معنی داری در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری بیشتر از دانش آموزان عادی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیرات منفی ناتوانی یادگیری بر متغیر اهمال کاری تحصیلی، تاب آوری و سخت رویی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری است.
بررسی نقش خوش بینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی خودناتوان سازی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
135 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی خود ناتوان سازی بر اساس خوش بینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان در دانش-آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 540 دانش آموز دچار انواع اختلال یادگیری پایه سوم تا پنجم ابتدایی ارجاع داده شده به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر در سال تحصیلی 1398-1397 بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده ۲۲۵ نفر که ویژگی های لازم را داشتند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه تنطیم شناختی-هیجانی گارنفسکی و همکاران (2001)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کاترایت (2004)، پرسشنامه خوش-بینی تحصیلی شیرر و کارور (1985) و مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی میدگلی (2000) بود. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خوش بینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان توان پیش بینی خود ناتوان سازی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارند(156/0=R2؛001/0˂ P). این نتایج نشان می دهد که وجود خوش بینی تحصیلی، باورهای فراشناختی و همچنین تنظیم شناختی پایین در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با ایجاد تعلل در تکالیف تحصیلی و عدم ایجاد انگیزه مثبت، نقش مؤثری در خود ناتوان سازی، افت تحصیلی و بالطبع تداوم این اختلال در این دانش آموزان می شود. لذا می توان از طریق آموزش و اعمال روش های مناسب تربیتی، موجبات عملکرد تحصیلی بهتر و سلامت روانی این دانش آموزان را فراهم آورد و همچنین زمینه پیشرفت همه جانبه ای را برای دانش آموزانی که از لحاظ خود ناتوان سازی پایین هستند را مهیا کرد.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارامدی و تحمل ناکامی والدین کودکان معلول جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارامدی و تحمل ناکامی والدین کودکان معلول جسمی حرکتی بود. این پژوهش با روش نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل والدین معلولین جسمی حرکتی دارای پرونده در بهزیستی شهرستان پلدختر در سال 1396 بود که نمونه تحقیق به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه دو ساعتی به صورت هفتگی به گروه آزمایش ارائه گردید. اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه یک هفته پیش از جلسه اول و یک هفته پس از جلسه آخر و 30 روز بعد، با پرسشنامه های خودکارامدی والدگری دومکا (PSAM) و تحمل ناکامی هارینگتون سنجش شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر (RM- MANOVA) نشان داد که برنامه آموزشی بر بهبود خودکارآمدی والدگری و تحمل ناکامی اثر داشته و میانگین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش یافته است (0001/0>P). یافته های پژوهش حاضر ضمن ارائه چشم اندازی روشن در حیطه استفاده از درمان نوظهور ذهن آگاهی در کاهش مشکلات روانشناختی افراد، زمینه مطلوبی جهت اتخاذ این برنامه آموزشی در حوزه پیشگیری و گسترش این شیوه در مشکلات بین فردی فراهم می آورد.
تأثیرآموزش نظریه ذهن بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش نظریه ذهن بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از توع طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری شهر شیراز بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در دامنه سنی10تا 11 سال شهر شیراز بودند که از بین آنان نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دوگروه آزمایش (15نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش آموزش نظریه ذهن را در 24 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشتامه عصب شناختی کولیج (2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که میانگین نمرات کارکردهای اجرایی و خرده مقیاس-های (تصمیم گیری -برنامه ریزی، سازمان دهی و بازداری) در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (001/0>P). براساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت از آنجا که بخش عمده ای از دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری در کارکردهای اجرایی دچار نارسایی هستند، بنابراین آموزش نظریه ذهن می تواند به عنوان یکی از شیوه های مکمل شیوه های دیگر در این دانش آموزان به کار رود.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روانشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل به همراه پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان استعداد درخشان پسر مقطع متوسطه دوم شهرکرد بوده است. جهت اجرای پژوهش، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی ساده انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، دانش آموزان پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ( IBT ) و مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا (1990) را تکمیل نمودند و معدل های آنان نیز یادداشت شد. در مرحله بعد برای گروه آزمایش 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی به اجرا درآمد. پس از انجام مداخله نیز پرسشنامه مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط دانش آموزان تکمیل گردید. داده ها از طریق تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی، افزایش سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان پسر دوره دوم متوسطه مؤثر بوده است(5 % < p ). این اثر در طول پیگیری شش ماهه همچنان ماندگار بوده است. نتیجه گیری: واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان روشی مناسب به منظور بهبود وضعیت روان شناختی و تحصیلی دانش آموزان استعداد درخشان استفاده گردد.
انگیزش اجتماعی، دیدگاهی جدید برای تبیین ابعاد پیچیده اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این عقیده که نقایص انگیزش اجتماعی یک نقش محوری در اختلال طیف اتیسم بازی می کند، به تازگی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این امر باعث تغییر مسیر پژوهشی اختلال طیف اتیسم شده است. هدف از این مقاله بررسی نظریه انگیزش اجتماعی و تبیین آن از ابعاد اختلال طیف اتیسم بود. با درک انگیزش اجتماعی و راه های ارتقای آن می توان روش هایی برای بهترشدن تعاملات اجتماعی، ارتباطات و کاهش مشکلات کودکان طیف اتیسم ارایه کرد.
کاربرد آموزش بسط طرحواره برای ترمیم آسیب های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
113-128
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه ارزیابی کارایی آموزش بسط طرحواره برای بهبود مهارت های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی بود. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی 8 دانش آموز دارای اختلال ریاضی (نمره برش زیر 85 در آزمون ریاضی کی مت و بالای چارک اول در 5 خرده آزمون آزمون خواندن نما و نمره بهره هوشی در دامنه نرمال (بالاتر از 85)) به صورت انفرادی در آموزش بسط طرحواره (به کمک برنامه ریاضی دزدان دریایی شرکت کردند. دانش آموزان گروه کنترل (8 دانش آموز) نیز هیچ آموزشی دریافت نکردند. برنامه ریاضی «دزدان دریایی» با هدف بهبود مهارت های حل مسئله داستانی بر مهارت های بنیادین ترکیب های عددی، محاسبات روندی و جبر تمرکز دارد. این آموزش به مدت 5 هفته و در هر هفته به صورت سه جلسه 20 تا 30 دقیقه ای به صورت انفرادی برای دانش آموزان گروه مداخله ارائه شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر کارایی آموزش بسط طرحواره را نشان داد. عملکرد دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در حل مسئله داستانی( 66/0= 2 ŋ در برابر 02/0= 2 ŋ )، محاسبات روندی (در جمع 87/0= 2 ŋ و در تفریق 97/0= 2 ŋ ) در برابر گروه کنترل ( جمع 25/0= 2 ŋ و تفریق 16/0= 2 ŋ ) و جبر (78/0= 2 ŋ در برابر 28/0= 2 ŋ ) تفاوت معناداری با عملکرد دانش آموزان گروه کنترل دارد. نتیجه گیری: آموزش بسط طرحواره اصول مداخله مؤثر برای دانش آموزان دارای اختلال ریاضی را مورد توجه قرار داده است و نتایج مطالعه کارایی آن را در بهبود آسیب های اصلی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی نشان داده است. بنابراین می تواند در آموزش ریاضی برای این گروه از دانش آموزان مورد توجه قرار بگیرد.
رویکرد آدلر-گلاسر به اختلال نافرمانی مقابله ای: مطالعه مروری نظامند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اختلال های دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابله ای است که از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیک های روان شناسی و مشاوره است. رویکردهای درمانی مختلفی برای بهبود نشانه های این اختلال به کار گرفته شده است. یکی از مداخلاتی که در این زمینه مطرح شده، تکنیک های درمانی آدلر و گلاسر است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، و شواهد پژوهشی، پیرامون موثر بودن رویکرد آدلر-گلاسر برای اختلال نافرمانی مقابله ای است. در پژوهش حاضر از طریق پژوهش مروری نظامند و جستجوی کلیدواژه-های تخصصی مرتبط با اختلال نافرمانی مقابله ای و رویکرد آدلر و گلاسر در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی ایران و جهان بین سال های 2017-1985 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. بدین منظور از پایگاه های اطلاعاتیِ Google Scholar, ERIC, Science Direct و Pub Med استخراج و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین، از برخی منابع فارسی موجود در این زمینه استفاده شد.<br />مرور ادبیات پژوهش حکایت از اثربخشی رویکرد آدلر - گلاسر بر نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای دارند. براساس رویکرد آدلر- گلاسر افرد با اختلال نافرمانی مقابله ای بیمار نیستند، بلکه آنها دلسرد شده اند و نیازهای پنجگانه شان پاسخ داده نشده است. بنابراین با درک هدف رفتار و ارتقا علاقه اجتماعی در افراد با اختلال نافرمانی مقابله ای، نشانه های این اختلال را کاهش داد.
نقش طرح واره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی- بازداری رفتاری و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی-بازداری رفتاری و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام گرفت. روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهر بوشهر تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 232 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های طرحواره یانگ (1999)، سیستم های فعال سازی-بازداری رفتاری کارور و وایت (1994)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایچ و اسپینهاون (2002) و اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2000) انجام گرفت. داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها با استفاده از روش آماری رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی-بازداری رفتاری و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نقش دارند. نتیجه گیری: با توجه به نقش طرحواره های ناسازگار اولیه، سیستم فعال سازی-بازداری و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در بروز و نگه داری اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، می توان با شناسایی آنها در جهت پیشگیری از اختلال اضطراب اجتماعی این دانش آموزان اقدام نمود.
مقایسه سلامت روان، سرمایه روان شناختی و صمیمیت زناشویی در مادران کودکان کم شنوا، ناتوانی های هوشی و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف مقایسه سلامت روان، سرمایه روان شناختی و صمیمیت زناشویی در مادران کودکان کم شنوا، ناتوان هوشی و عادی انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی – مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادران کودکان کم شنوا (50 نفر)، ناتوان هوشی (50 نفر) و عادی مراکز نگهداری و مدارس ابتدایی شهر خوی در آذرماه سال 1395 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 120 نفر (40 نفر برای هر گروه) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت عمومی ( GHQ )، سرمایه روان شناختی لوتانز ( PCQ ) و مقیاس صمیمیت زناشویی ( MIS ) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS (نسخه 21) با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری ( Manova ) و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه به همراه آزمون تعقیبی شفه انجام شد. یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد که بین مادران کودکان ناتوان هوشی و کم شنوا با مادران کودکان عادی از نظر سلامت روانی کل (20/12 F= ، 0001/0 P= ) و سرمایه روان شناختی (362/14 F= ، 0001/0 P= )، تفاوت معنی داری از نظر آماری وجود دارد. ولی بین صمیمیت زناشویی (603/0 F= ، 010/0 P= ) مادران کودکان کم شنوا، ناتوان هوشی و عادی تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری : مادران کودکان ناتوان هوشی و کم شنوا، سلامت روانی و سرمایه روان شناختی پایین تری نسبت به مادران کودکان عادی دارند، ولی مادران هر سه گروه از صمیمیت زناشویی یکسانی برخوردارند.
مروری بر کاربرد چندرسانه ای ها در ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : فن آوری به سرعت در حال پیشرفت است و هر روز ابزارهای جدیدی را برای کمک به مربیان ارایه می دهد، به همین دلیل مربیان هم باید به طور پیوسته دنبال روش های آموزشی مؤثرتر باشند. امروزه چندرسانه ای ها در سراسر جهان به ابزاری قدرتمند، برای کسب اطلاعات و ارتقای کیفیت آموزش و یادگیری تبدیل شده اند و با توجه به این که دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مدارس فراگیر مشغول به تحصیل هستند، ضرورت استفاده از چندرسانه ای ها در آموزش بیشتر می شود. نتیجه گیری : مرور پژوهش های موجود پیرامون کاربرد چندرسانه ای ها در آموزش دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نشان داد که چندرسانه ای ها تأثیر معنی داری بر یادگیری دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارد.
الگوی برنامه درسی مکمل ویژه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی با تأکید بر مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مکمل سازگار با مغز کودکان و دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. روش: پژوهش آمیخته، از نوع ا کتشافی است. بخش کیفی از تحلیل اسنادی و محتوای کیفی و بخش کمی از روش پژوهش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری کیفی، اسناد، پایگاه های اطلاعاتی، خبرگان برنامه ریزی درسی، روان شناسی، علوم مغز و کمی، کارشناسان آموزش، مشاوره و معلمان مقطع ابتدایی مشهد بودند که با نمونه گیری هدفمند و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای اعتباربخشی الگو از پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته که با 17 مصاحبه به اشباع رسید، استفاده شد. روایی و پایایی داده ها با بررسی اعضا، روایی محتوایی و آلفای کرانباخ تأیید شد. اعتبارپذیری داده های مصاحبه ها با راهبرد کنترل با داده های اسناد علمی معتبر انجام گرفت و ویژگی های عناصر و مؤلفه های برنامه درسی موردنظر شناسایی شد. یافته ها: در اعتبارسنجی الگو، توافق متخصصان، 93 / 79 درصد برآورد شد. سطح معناداری بیشتر از 05 / 0 در نظر گرفته شد. بنابراین، ویژگی ها و نیازهای مغزی این دانش آموزان در اولویت برنامه درسی مکمل قرار می گیرد، محدودیت های زمانی حذف، حجم واحدهای درسی، تکالیف و ارزیابی ها کاسته و روش های آموزشی که فعالیت و تعامل بیشتری می خواهند، در قالب هایی متنوع و جذاب ارائه شوند. نتیجه گیری: برای کاهش مشکلات دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، توجه به نقش عناصر برنامه درسی مکمل مبتنی بر مغز الزامی است. بر اساس نتایج سازمان دهی اهداف و محتوا برای دانش آموزان مورد نظر دستخوش تغییراتی خواهد شد، تأ کید بیشتری بر برخی از اهداف صورت گیرد و بر محتوای مهارت آموزی، تکالیف و ارزیابی ها در قالب هایی جذاب و متنوع مانند نرم افزارها تأ کید شود.
مقایسه رضایتمندی زناشویی و سلامت روان والدین خویشاوند و غیر خویشاوند کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه رضایتمندی زناشویی و سلامت روان والدین خویشاوند و غیر خویشاوندکودکان کم توان ذهنی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری کلیه والدین کودکان کم توان ذهنی شهرهای شیراز، مرودشت و فسا در استان فارس بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری گروه های در دسترس شامل150 نفر از والدین (50نفرخویشاوند،100نفرغیرخویشاوند) انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس تجدید نظر شده رضامندی زوجیت افروز – 1389 و فرم 28 سئوالی پرسشنامه سلامت عمومی(G.H.Q.28) استفاده گردید. تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و ضریب همبستگی پیرسون توسط نرم افزار آماریSPSS ویرایش23 انجام گرفت. نتایج نشانگر عدم وجود تفاوت معنادار رضایتمندی زناشویی (0/05 < 0/87 =sig) و سلامت روان (0/05 < 0/58 =sig) در بین والدین خویشاوند و والدین غیر خویشاوند کودکان کم توان ذهنی بود. همچنین رابطه معناداری در سطح 0/05 بین رضایتمندی زناشویی و سلامت روان، در هیچیک از دو گروه والدین خویشاوند و غیر خویشاوند کودکان کم توان ذهنی دیده نشد.
مقایسه اثربخشی درمان واقعیت مجازی با نوروفیدبک بر تکانشگری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
115-128
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی واقعیت مجازی با نوروفیدبک بر تکانشگری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون،کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری عبارت بود از دانش آموزان 7 تا 12 سال دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر اصفهان که از بین آنها 48 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی به 3 گروه واقعیت مجازی، نوروفیدبک و کنترل (هر گروه 16 نفر) گمارده شدند. آزمون اسنپ–4 برای سنجش میزان و نوع اختلال بیش فعالی کودکان توسط مادران آنها تکمیل شد. گروه آزمایش واقعیت مجازی تعداد 10 جلسه مداخله نرم افزار واقعیت مجازی و گروه آزمایش نوروفیدبک تعداد 30 جلسه درمان نوروفیدبک دریافت کردند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. سپس پس آزمون و بعد از آن پیگیری اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که واقعیت مجازی و نوروفیدبک در کاهش تکانشگری مؤثر می باشند، اثرات آنها در مرحله پیگیری نیز ماندگار است و تفاوت بین میانگین های دو گروه آزمایش با گروه کنترل معنی دار می باشد (001/0> p ). نتیجه گیری: شواهد بدست آمده نشان می دهند که واقعیت مجازی همانند نوروفیدبک در کاهش تکانشگری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی از نوع تکانشگری مؤثر می باشد.
تأثیر آموزش حافظه فعال رایانه محور بر بهبود مهارت های حل مسئله ریاضی دانش آموزان با مشکلات یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر ، تعیین اثربخشی تمرین برنامه های رایانه ای شناختیِ حافظه فعال بر بهبود عملکرد حل مسئله ریاضی دانش آموزان با مشکلات یادگیری ریاضی می باشد . روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. به این منظور، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 180 دانش آموز پسرپایه چهارم ابتدایی انتخاب شدند، سپس از میان آنها 30 دانش آموز با مشکلات یادگیری ریاضی ، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون تشخیصی ریاضیات ایران کی مت و آزمون ریاضی پژوهش گرساخته استفاده شد. . آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 20 جلسه 60 دقیقه ای ، برنامه آموزش راهبردهای حافظه فعال را به وسیله برنامه های مداخله ای رایانه ای "حافظه کاری" و "بهسازی و تقویت ذهن"، به صورت کاملاً انفرادی دریافت کردند و آزمودنی های گروه کنترل، برنامه آموزشی معمولی خود را توسط آموزگاران شان ادامه دادند. تحلیل آماری با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که بین نمرات پیشرفت ریاضی دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد . یافته ها : بنابراین آموزش رایانه محور حافظه فعال می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در پیشرفت عملکرد مهارت های حل مسئله ریاضی و عملکرد تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان با مشکلات یادگیری ریاضی ، مورد استفاده قرار گیرد..
اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن در دانش آموزان ابتدایی با اختلال خواندن بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تما می دانش آموزان سال سوم ابتدایی مدارس اختلالات یادگیری شهر مشهد، که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش 32 نفر (دو گروه 16 نفره) را تشکیل می داد که با توجه به وجود 10 مرکز ناتوانی یادگیری در سطح مشهد به روش نمونه گیری تصادفی منظم از روی لیست دانش آموزان مراکز اختلال یادگیری پایه های سوم ابتدایی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق آزمون عملکرد خواندن نما (کر می ومرادی، 1384) به دست آمد. مداخله آموزشی شامل 10 جلسه بود که در خانواده های دانش آموزان با ناتوانی یادگیری در آغاز هر هفته تمرینات متناسب نرم افزار را از مربی دریافت می کردند و در طول هفته با فرزند خود کار می کردند. نتایج به دست آمده نشان داد آموزش مبتنی بر نرم افزار آموزشی خانواده محور بر مهارت های خواندن دانش آموزان با اختلال خواندن تاثیر معنادار دارد (05/0>P). بنابراین می توان گفت محتوای نرم افزار در کنار آموزش هایی که به خانواده ها برای استفاده آن در خانه داده شده بود توانسته روند بهبود مشکلات و ناتوانی های خواندن دانش آموزان با ناتوانی خواندن را تسریع بخشد.
کاردرمانگران، عضو کلیدی در تیم آموزشی مدارس استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاردرمانگران در تیم آموزشی مدارس از نقش کلیدی برخوردارند. طیف وسیع خدمات آنها برای کودکان با مشکلات خاص، محدود به مداخلات در بدو تولد و ورود به مدرسه و تحصیل نمی گردد و تا حضور فعال در جامعه، احراز شغل و داشتن نقش خانوادگی ادامه می یابد(1). لذا مداخله ها در مدرسه به عنوان حلقه اتصال توان بخشی اولیه کودک به حضور موفق در جامعه بسیار حائز اهمیت است.
مقایسه اکتساب بازنمایی درونی حرکتی توسط مشاهده یک نمایش نقاط روشن کودکان کم توان ذهنی خفیف و کودکان بهنجار با توجه به سطح دشواری تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : یادگیری مهارت های حرکتی توسط مشاهده مدل به ندرت در کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی بررسی شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرین مشاهده ای با استفاده از نمایش نقاط روشن بر اکتساب بازنمایی درونی مهارت های حرکتی با دشواری های مختلف در کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی انجام شده است. روش : بیست کودک مبتلا به عقب ماندگی ذهنی متوسط و 20 کودک سالم آزمون مرتب سازی تصاویر مهارتهای حرکتی پرتاب آزاد بسکتبال و پرتاب بیسبال را قبل و بعد از مشاهده مدل نقاط روشن انجام دادند. تعداد تصاویری که به درستی مرتب شده بودند و زمان مرتب سازی این تصاویر به عنوان متغیرهای وابسته اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی عملکرد خود را در پرتاب آزاد بسکتبال از پیش آزمون تا پس آزمون به طور معنی داری بهبود دادند، اما در مهارت پرتاب بیسبال این بهبود مشاهده نشد. همچنین یافته ها نشان داد که کودکان سالم نسبت به کودکان مبتلا به عقب ماندگی ذهنی در مرتب سازی تصاویر مربوط به مهارت پرتاب بسکتبال عملکرد بهتری نشان دادند، اما در مهارت پرتاب بیسبال تفاوت معنی داری در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری : با توجه به توانایی کودکان عقب مانده ذهنی برای یادگیری مهارت های حرکتی توسط مشاهده مدلهای نقاط روشن و همچنین نقش دشواری مهارت حرکتی مورد بحث قرار می گیرد.
بررسی مقدماتی اثربخشی مدل تحولی تفاوتهای فردی مبتنی بر ارتباط بر بهبود زبان دریافتی در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک زبان پایه زبان بیانی به شمار می رود. ازآنجاکه مهارت های زبان دریافتی کودکان اختلالات طیف اتیسم نسبت به همسالان عادی خود پایین تر است، ارائه مداخلاتی که منجر به بهبود عملکرد زبان دریافتی آن ها شود، ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی مدل تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط بر بهبود زبان دریافتی در کودکان اختلالات طیف اتیسم انجام شد. جامعه موردمطالعه تمامی کودکان 3-8 سال مبتلابه اختلالات طیف اتیسم بود که در زمان اجرای آزمون به کلینیک رهگشا اصفهان مراجعه کردند. از این جامعه 6 نفر به روش نمونه گیری در دسترس با توجه به ملاک های ورود و ملاک های خروج انتخاب شدند. مداخله طی حداقل 26 جلسه 45 دقیقه ای، هفته ای دو بار برگزار شد. در این پژوهش از مقیاس درجه بندی اتیسم کودکی، آزمون سنجش رشد نیوشا استفاده شد. پژوهش حاضر کاربردی و شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون یک گروهی اجرا شد. پس از اتمام جلسات درمانی، طی جلسه ای جداگانه پس آزمون ها انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون tهمبسته استفاده شد. نتایج نشان داد که در نمرات زبان دریافتی تفاوت معنادار وجود داشت درنتیجه این پژوهش می توان گفت که مدل تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط می تواند اثراتی مثبت بر زبان دریافتی در میان کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم داشته باشد.
رابطه امیدواری، خودکارآمدی و تاب آوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی–حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین امیدواری، خودکارآمدی و تاب آوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی می باشد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است جامعه آماری آن شامل دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی–حرکتی با هوشبهر عادی شهرستان تبریز در سال 1397-1398 بودند. تعداد 90 نفر از این گروه از دانش آموزان به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امید اسنایدر، پرسشنامه خودکارآمدی جینکز و مورگان، پرسشنامه تاب آوری تحصیلی کانر و دیویدسون و انگیزش تحصیلی هارتر استفاده شده است.. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین امیدواری و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی رابطه معنی داری وجود ندارد. اما بین خودکارآمدی و تاب آوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری: براساس نتایج این تحقیق دانش آموزان نا امید به دلیل اینکه عوامل و گذرگاه های کمی دارند در برخورد با موانع به راحتی انگیزه خود را از دست می دهند و دچار هیجان های منفی می شوند که این امر به نوبه خود منجر به افسردگی می شود. و موفقیت مهم ترین منبع برای انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی است. هیجان های مثبت به تاب آوری دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی کمک می کند و در نتیجه انگیزش تحصیلی آنان نیز افزایش می یابد.