فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های رفتاری برون نمود از شایع ترین اختلال های روان پزشکی دوره ی کودکی است. از جمله مؤلفه های روان شناختی که در این کودکان تحت تأثیر قرار می گیرد، کارکردهای اجرایی و همدلی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی بازداری پاسخ، توجه پایدار و ابعاد همدلی در کودکان با اختلال های رفتاری برون نمود بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دوره ی ابتدایی )سنین 8 تا 12 سال( شهر تبریز در سال تحصیلی 97 - 98 بود که تعداد 100 کودک با اختلال های رفتاری برون نمود ) 50 دختر و 50 پسر( و 100 کودک فاقد اختالل ) 50 دختر و 50 پسر( به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه علائم مرضی کودکان فرم معلم، آزمون های استروپ و عملکرد پیوسته، و مقیاس همدلی دادس استفاده شد. نتایج با روش تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزار SPSS20 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بازداری پاسخ، توجه پایدار، همدلی سرد و گرم در کودکان با اختلال های رفتاری برون نمود ضعیف تر از کودکان فاقد اختلال است ) 57 / .) p > 0/05 ،F =40 نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کارکرد های اجرایی و همدلی در کودکان با اختلال های رفتاری برون نمود آسیب می بینند. شناسایی و فهم این عوامل می تواند به درک بهتر این اختلال و ارائه ی راهکارهای مختلف درمانی کمک کند.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: این پژوهش، در چهارچوب طرح تجربی مورد منفرد چند خط پایه اجرا شد. بر اساس تمایل به شرکت در مطالعه و ملاک های ورود، 3 نفر از مادران به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های اضطراب بِک ) BAI ( و افسردگی بِک ) BDI-II ( بود که در مراحل خط پایه، طول درمان )جلسات چهارم، ششم و هشتم درمان( و پیگیری یک ماهه، توسط مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم تکمیل شد. سپس مادران طی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از درصد بهبودی و اندازه اثر و همچنین نمودار و ارزیابی دیداری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان پذیرش و تعهد موجب کاهش اضطراب و افسردگی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم می شود. به طوری که نمرات آزمودنی ها طی جلسات مداخله و مرحله پیگیری یک ماهه، نسبت به نمرات خط پایه در میزان اضطراب و افسردگی آنها کاهش معناداری داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش اثربخشی درمان پذیرش و تعهد را در کاهش اضطراب و افسردگی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم تأیید می کند.
اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر آشفتگی روان شناختی و امید به زندگی مادران دارای کودکان اتیسم شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر آشفتگی روان شناختی و امید به زندگی مادران دارای فرزند اختلال طیف اوتیسم انجام شده است؛ روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دارای فرزند اوتیسم ساکن شهر اصفهان در سال 1399 بودند که از بین آن ها به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند؛ ابتدا پرسشنامه های آشفتگی روان شناختی کسلر (2002) و امیدواری اشنایدر (1991) بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد سپس گروه آزمایش تحت 10جلسه درمان گروهی مبتنی بر تحلیل روابط متقابل به مدت هر جلسه 60 دقیقه قرار گرفتند. مجدداً پس ازمون بر روی دو گروه ازمایش و کنترل اجرا شد. به علت شیوع ویروس کرونا آموزش بصورت مجازی انجام شد. ﺑﻌﺪ از اﻋﻤﺎل ﻣﺘﻐﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ در 10 جلسه 60 دقیقه ای بر گروه آزمایش، ﻫﺮ دو ﮔﺮوه به طور مجدد ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻫﻤﺎن آزﻣﻮنﻫﺎ ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار گرفتند؛ تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار spss و روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. نتایج نشان داد تحلیل رفتار متقابل بر امید به زندگی مادران دارای فرزند اوتیسم موثر بوده است (p<0/05)؛ اما بر آشفتگی روان شناختی تاثیری نداشته است (P>0/05). با توجه به نتیجه پژوهش حاضر پیشنهاد می شود روش تحلیل روابط متقابل را به عنوان ابزاری حمایتی و موثر جهت افزایش امید به زندگی مادران دارای فرزندان اوتیسم استفاده شود.
اثربخشی آموزش برنامه تعامل مثبت والد-کودک به والدین کودک دارای اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بر کاهش پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش برنامه تعامل مثبت والد-کودک بر پرخاشگری کودکان دارای اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی انجام شد. در پژوهش حاضر، از روش نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) استفاده شد. جامعه پژوهش، والدین کودکان دارای اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی بودند که در سال 1398، به مراکز مشاوره مناطق ۱ و ۳ شهر تهران مراجعه کرده بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود و آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. در گروه آزمایشی، والدین تحت آموزش برنامه تعامل مثبت والد-کودک قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه علائم مرضی کودکان-CSI-4 (گادو و اسپرافکین، 1994) پرسشنامه پرخاشگری کودکان (واحدی و همکاران، 1387) و پرسشنامه والد- کودک (پیانتا، 1994) بود. داده های حاصل از آزمون تجزیه وتحلیل کوواریانس با استفاده از برنامه spss نسخه 22 نشان داد که برنامه آموزش تعامل مثبت والد-کودک اثر معنی داری بر کاهش پرخاشگری کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی دارد (05/0>P) . با توجه به نتایج می توان جهت کنترل و پیش گیری از پرخاشگری به عنوان یکی از پیامدهای اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی کودکان و توانمندسازی والدینشان در تعامل مؤثر با فرزندان، برنامه آموزشی تعامل مثبت والد-کودک را به والدین این کودکان آموزش داد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح واره های ناسازگار اولیه می تواند سلامت روانی، شناختی و هیجانی افراد را با آسیب مواجه سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی بر تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای طرح واره های ناسازگار اولیه شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نوجوان). گروه آزمایش آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی (صیادی و همکاران، 1396) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند.. دراین بین در گروه آزمایش 2 نفر و در گروه گواه نیز 3 نفر ریزش داشتند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری SPSS<sub> </sub>نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی بر تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی با بهره گیری از تکنیک آموزش شناختی، مبارزه با طرح واره ها در سطح هیجانی و آموزش شیوه های بهنجار سبک های مقابله ای می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه مورد استفاده گیرد..
تدوین مدل رضایتمندی تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش بر اساس عوامل مؤثر بر آن: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه هر جامعه متأثر از نیروی آموزش دیده آن جامعه بوده و شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی تحصیلی و فراهم کردن آن ها، گامی به سوی توسعه پایدار است. این پژوهش باهدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر رضایتمندی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی به روش داده بنیاد بوده و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول مدارس استعداد درخشان شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که نمونه پژوهش به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و پس از مصاحبه با 20 دانش آموز، عوامل مؤثر بر رضایتمندی تحصیلی شناسایی گردید. لازم به ذکر است که تحلیل داده ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گردید. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، کد های باز حول 168 مفهوم، کد های محوری شامل 21 مفهوم و کد های انتخابی در 5 مفهوم تحت عناوین عوامل مدرسه ای، عوامل فردی، عوامل خانوادگی، نگرش نسبت به تیزهوشی و مشکلات جامعه در برخورد با تیزهوشان و نبود برنامه نگه داشت تیزهوشان (برنامه های جامع از تحصیل تا اشتغال) شناسایی و استخراج گردید. رضایتمندی تحصیلی ابزار مطلوبی برای ارزیابی مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تیزهوش محسوب می شود و عوامل متعددی دانش آموز را در ادامه مسیر زندگی تحصیلی و ارتقاء رضایت تحصیلی تقویت می نماید.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان در نوجوانان و بزرگسالان برای اولین بار در ایران انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را متخصصان و نوجوانان و بزرگسالان در سال 1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 9 متخصص و 461 شرکت کننده می شد که با روش نمونه گیری تصادفی از شهر تهران و اصفهان انتخاب شدند. فرآیند ترجمه و ترجمه معکوس برای تهیه نسخه فارسی پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان انجام شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی از نظر 9 متخصص استفاده شد. شاخص روایی محتوایی به روش لاواشه و روش والتز و باسل به دست آمد و شاخص روایی سازه به روش تحلیل عاملی محاسبه شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی به دست آمد. پرسشنامه در پنج خرده مقیاس شامل 20 سوال پنج گزینه ای طراحی شد. روایی صوری و محتوایی (شاخص روایی محتوایی کل= 84/0) تائید شد. شاخص روایی محتوایی برای هر یک از خرده مقیاس های اقدام به کارهای دیگر، کناره گیری، رویارویی فعال، جستجوی حمایت اجتماعی و نادیده گرفتن به ترتیب 82/0، 87/0، 86/0، 87/0 و 83/0 بود. پایایی هر یک از خرده مقیاس های پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 90/0، 91/0، 89/0 و 87/0 و همچنین با روش بازآزمایی در دامنه 59/0 تا 66/0 به دست آمد. پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان برای نوجوانان و بزرگسالان، ابزاری روا و پایا است.
تدوین برنامه آموزش توجه برای دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی : یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزش توجه برای دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی مقطع ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون روش استرلینگ (2001) می باشد. روش نمونه گیری مورد استفاده در پژوهش روش نمونه گیری هدفمند در حد اشباع می باشد. به منظور بررسی روایی محتوایی از دو ضریب نسبی روایی محتوا ( CVR ) و شاخص روایی محتوا ( CVI ) استفاده شد است. در پایان از نتایج تحلیل مضمون برای مضمون فراگیر توجه، 4 مضمون سازمان دهنده (توجه پایدار، توجه انتخابی، توجه متناوب و توجه تقسیم شده) و 22 مضمون پایه شناسایی گردید. و بر اساس مضامین به دست آمده بسته آموزش توجه تدوین و سپس مورد اعتباریایی قرار گرفت، که از اعتبار مناسب برخوردار بود. بنابراین علاوه بر روش های قبلی درمانگران می توانند از این بسته آموزشی برای دانش آزموان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی استفاده کنند.
طراحی راهنمای تدوین متون خواندن کاربردی برای دانش آموزان آهسته گام در دوره ابتدایی: مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
132-119
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی راهنمای تدوین متون خواندن کاربردی برای دانش آموزان آهسته گام در دوره ابتدایی می باشد. روش: این پژوهش به روش اکتشافی طی دو بخش اسنادی و میدانی صورت گرفت. جامعه آماری تمام والدین و معلمان دانش آموزان دبستانی آهسته گام و همچنین کارشناسان حوزه کودکان استثنایی استان همدان در سال تحصیلی 96-1395 بودند. نمونه شامل100نفر از والدین و100 نفر از معلمان دانش آموزان آهسته گام که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و 20 نفر از متخصصان کودکان استثنایی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند . به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ، از پرسشنامه نیازسنجی محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده گردید. برای پردازش اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و درصد) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد متون خواندن کاربردی مورد نیاز برای دانش آموزان آهسته گام شامل شش مؤلفه ، مهارت های اجتماعی، مهارت های مراقبت از خود، مهارت های بهداشت شخصی، مهارت های غذا خوردن، مهارت های لباس پوشیدن و مهارت های زندگی مستقل است . مهارت های شناسایی شده به ترتیب اهمیت قرار گرفتن شان در متون خواندن کاربردی به سه دسته مهارت های الزامی، مهارت های انتخابی و مهارت های اختیاری تقسیم شدند. نتیجه گیری: از نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر استنباط می شود هرچه متون خواندنی که به دانش آموزان آهسته گام آموزش داده می شود کاربردی تر باشد، یعنی دانش آموزان توانایی خواندن، فهمیدن و کاربست آن متون را در زندگی روزانه و موقعیت های اجتماعی داشته باشند، عملکردشان در خواندن بهبود می یابد.
تصویرسازی حرکتی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرسازی حرکتی، زمینه ویژه ای برای تکرار حرکات فراهم می کند. این قابلیت در کودکان با رشد بهنجار در تحقیقات متعددی بررسی شده است؛ اما در زمینه تصویرسازی حرکتی کودکان با اختلال طیف اتیسم، اطلاعات کمی وجود دارد.، لذا هدف تحقیق حاضر بررسی این مولفه در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم 8 تا 12 سال با عملکرد بالا در مقایسه با همتایان دارای رشد بهنجار بود. بدین منظور 40 کودک با اختلال طیف اتیسم و 40 کودک با رشد بهنجار که از نظر سن، سطح هوش با یکدیگر منطبق بودند، به صورت هدفمند و دردسترس انتخاب شدند. جهت بررسی تصویرسازی حرکتی، از پارادایم چرخش دست در قالب نرم افزار سه بعدی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از دو آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمون یومان ویتنی استفاده گردید. یافته های تحقیق حاضر تایید کرد کودکان گروه اتیسم همانند گروه با رشد بهنجار قادر به استفاده از این قابلیت بودند ؛ هرچند این بهره برداری با دقت کمتر و صرف زمان بیشتری نسبت به همتایان عادی صورت پذیرفت . به گونه ای که در متغیر زمان واکنش و تعداد خطای مربوط به محرک های ارائه شده، گروه اتیسم عملکرد ضعیف تری نسبت به همتایان با رشد بهنجار خود داشتند. نتایج پیشنهاد می نماید هر چند بروز اختلال می تواند بر عملکرد شناختی زیربنای رفتارهای حرکتی در این کودکان تاثیر داشته باشد، اما ظرفیت های مورد نیاز به منظور یادگیری و رشد مهارت های حرکتی در این کودکان به نحو مطلوب وجود داشته و در راستای اهداف توانبخشی و ارتقاء عملکرد آن ها، قابل استفاده می باشد.
اختلال های عصب- تحولی همبود با ناشنوایی در کودکان: مروری نظام دار بر مطالعات گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همبودی اختلالات عصب-تحولی ناشنوایی در پژوهش های متعددی تایید شده که این موضوع لزوم توجه بیشتر به رویکردهای تشخیصی و توانبخشی در این حوزه را برجسته می سازد. هدف مطالعه حاضر مروری نظامدار بر اختلالات عصب-تحولی همبود با ناشنوایی در کودکان می باشد. مطالعه مروری حاضر با جستجوی جامع و با استفاده از کلیدواژه های Deafness ، Comorbid Disorder ، Neurodevelopmental Disorder و Hearing Impairment در پایگاه های اطلاعاتی Web of Science ، Google scholar ، Sciencedirect صورت گرفت و کلیه مقالات چاپ شده در بازه زمانی 20009 تا 2019 جمع آوری شدند. در نهایت 23 مقاله منطبق با هدف پژوهش و ملاک های ورود انتخاب و یافته های پژوهش استخراج شدند. از 23 مقاله منتخب ، به ترتیب 13 مقاله (52/56 درصد) به سبب شناسی و میزان شیوع اختلالات ، 7 مقاله (43/30 درصد) به ارزیابی و 3 مقاله (04/13 درصد) به توانبخشی و مداخله اختصاص داده شدند. از این تعداد مقالات 6 مقاله به صورت کلی به سبب شناسی ، ارزیابی و توانبخشی اختلالات عصب-تحولی همبود با ناشنوایی پرداخته بودند. با توجه به این که اختلالات همبود اثربخشی برنامه های مداخله ای اعم از سمعک ، کاشت حلزون شنوایی و توانبخشی را تحت شعاع قرار می دهد لزوم توجه به ارزیابی های تخصص و نیز آگاهی متخصصان در شناسایی هر چه زودتر اختلالات همبود با ناشنوایی ضروری است
مقایسه اثربخشی درمان واقعیت مجازی با نوروفیدبک بر تکانشگری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
115-128
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی واقعیت مجازی با نوروفیدبک بر تکانشگری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون،کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری عبارت بود از دانش آموزان 7 تا 12 سال دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر اصفهان که از بین آنها 48 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی به 3 گروه واقعیت مجازی، نوروفیدبک و کنترل (هر گروه 16 نفر) گمارده شدند. آزمون اسنپ–4 برای سنجش میزان و نوع اختلال بیش فعالی کودکان توسط مادران آنها تکمیل شد. گروه آزمایش واقعیت مجازی تعداد 10 جلسه مداخله نرم افزار واقعیت مجازی و گروه آزمایش نوروفیدبک تعداد 30 جلسه درمان نوروفیدبک دریافت کردند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. سپس پس آزمون و بعد از آن پیگیری اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که واقعیت مجازی و نوروفیدبک در کاهش تکانشگری مؤثر می باشند، اثرات آنها در مرحله پیگیری نیز ماندگار است و تفاوت بین میانگین های دو گروه آزمایش با گروه کنترل معنی دار می باشد (001/0> p ). نتیجه گیری: شواهد بدست آمده نشان می دهند که واقعیت مجازی همانند نوروفیدبک در کاهش تکانشگری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی از نوع تکانشگری مؤثر می باشد.
اثربخشی آموزش حل مسئله خلاقانه بر رضایت از زندگی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقویت مهارت حل مسئله خلاقانه در دانش آموزان تیزهوش می تواند به آن ها در سازگاری های اجتماعی و رضایت از زندگی کمک کند. با توجه به اهمیت مهارت حل مسئله برای دانش آموزان به ارزیابی اثربخشی آموزش حل مسئله خلاقانه بر بهبود سازگاری اجتماعی و رضایت از زندگی در پسران تیزهوش پرداخته شد. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. ابتدا دبیرستان های تیزهوشان پسرانه شهر اردبیل به عنوان جامعه آماری برگزیده شد از میان دو مدرسه موجود یکی به روش تصادفی انتخاب شد و سه کلاس میانی (گروه های ایستای پایه های هشتم) به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گواه و پایلوت انتخاب گردید با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد–بینه–تهران (افروز و کامکاری،1390) افراد دارای هوشبهر کمتر از 115 از هر دو گروه آزمایش و گواه حذف شدند و دو گروه 46 نفری (هر گروه 23 نفر) نهایی شدند. پس از اجرای پیش آزمون ها (رضایت از زندگی هوبنر(2001) و سازگاری اجتماعی بل(1962)، شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 13 جلسه (هر جلسه 75 دقیقه) در برنامه آموزش حل مسئله خلاقانه شرکت کردند. و گروه گواه هیچ گونه آموزش دریافت نکردند. به منظور ارزیابی اثر آموزش پس آزمون ها مورد استفاده قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری مانکوا نشان داد که در خرده مقیاس های رضایت عمومی از زندگی، رضایت از دوستان، رضایت از محیط، رضایت از خود، سازگاری اجتماعی و سازگاری عاطفی بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). در پایان استفاده از برنامه آموزش حل مسئله خلاقانه به منظور بهبود رضایت از زندگی و سازگاری اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی (توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن مقطع ابتدایی شهر اردبیل در نیمه اول سال تحصیلی 1397-1398 بودند که تعداد 45 نفر از جامعه آماری بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. یک گروه آزمایش 8 جلسه یک ساعته آموزش داوسون-گویئر و یک گروه 10 جلسه 60 تا 75 دقیقه ای برنامه آموزش راهبردهای شناختی دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی (BRIEF) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزارآماری SPSS20 صورت گرفت. یافته ها نشان داد هر دو برنامه مداخله ای تأثیر معناداری بر بهبود توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن دارد (p <0.01). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشلان داد که تفاوت بین گروه مداخله در هر سه متغیر توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری، معنادار نمی باشد(P>0.05). نتایج حاصله تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای به عنوان بخشی از درمان برای دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن ارائه می دهد.
مهدکودک تلفیقی بستری برای تعامل کودکان با اختلال های جسمی- حرکتی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران خردسالی و اوایل کودکی است. در این دوران کودکان مفاهیم پایه و برخی از هنجارها و باورهای اجتماعی را می آموزند. به همین جهت بهره مندی از آموزش و پرورش مناسب مطابق با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی برای تمامی کودکان در سطوح مختلف توانایی ضروری است و حق طبیعی تمامی کودکان بهره مندی از موقعیت های ایمن با کمترین محدودیت می باشد؛ محیط های که صرفا به دلیل عدم توانایی کودکان در زمینه ای خاص سبب محرومیت آنها از حضور در کنار سایر همسالان نگردد و از به حاشیه رانده شدن این کودکان جلوگیری نماید. در این راستا مقاله حاضر با هدف ایجاد محیط تلفیقی – پرورشی برای کودکان در دوران پیش از دبستان با مطالعه موردی تلفیق کودکان مبتلا به اختلالات جسمی- حرکتی و عادی شکل گرفت و به شناخت و بررسی ویژگی-های کالبدی محیط تلفیقی - پرورشی به منظور استفاده فعال کودکان مورد بحث، پرداخته است. در این راستا روش توصیفی- تبیینی (از نوع پیمایشی) از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخت مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش در سطح نظری و میدانی مشخص ساخت، مهدکودک تلفیقی مناسب ترین محیط برای شکل گیری محیط تلفیقی - پرورشی بوده و نتایج پژوهش مبین آن است که سه کارکرد اصلی محیط مذبور ارتقای سطح سلامت، ا سطح تعاملات و سطح دانش و مهارت های کودکان می باشد. به طور کلی مهمترین ویژگی محیط کالبدی مهدتلفیقی، تناسب محیط کالبدی با نیازها، خواسته ها و توانایی کلیه کودکان استفاده کننده می باشد.
تأثیر برنامه آموزش فرزندپروری مثبت بر نیمرخ ارتباط مادران و کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش فرزندپروری مثبت بر نیمرخ ارتباط مادر با کودک ناشنوا انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. 40 نفر از مادران دانش آموزان ناشنوا که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از مدارس استثنایی شهرستان های تهران انتخاب شده بودند در این پژوهش شرکت داشتند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش گواه 20 نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه آموزش فرزندپروری را در 16 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که به گروه های کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزار این پژوهش مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه آزمایش و گواه حداقل در یکی از خرده مقیاس های رابطه مادر-کودک تفاوت معناداری دارند. نتایج نهایی تحلیل کوواریانس چندمتغیری حاکی از آن بود که برنامه آموزش فرزندپروری بر نیمرخ ارتباط مادر با کودک ناشنوا اثر مثبت و معناداری داشت (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به این که آموزش مهارت های فرزندپروری منجر به بهبود نیمرخ ارتباط والدین با کودک می شود، برنامه ریزی جهت آموزش فرزندپروری مثبت اهمیت ویژه ای دارد.
بررسی جامعه شناختی وضعیت طرد اجتماعی کم توانان جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر طرد اجتماعی افراد کم توان تبدیل به مبحثی به روز برای تحلیل مسائل و مشکلات در سطوح و ابعاد مختلف شده است. در واقع، بارزترین مشخصه وضعیت اجتماعی افراد کم توان مسئله طرد اجتماعی آنان می باشد. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان طرد اجتماعی افراد کم توان و میزان تفاوت آن بر مبنای نوع کم توانی ، شدت و علت کم توانی در بین آنان می باشد. این تحقیق بر اساس روش پیمایش اجتماعی انجام شده است. حجم نمونه متشکل از 528 نفر از افراد کم توان می باشد که با توجه به مشکلات دسترسی به آنان به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که میزان طرد اجتماعی در اکثریت افراد مورد بررسی در حد متوسط به بالا می باشد. یافته های آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بیانگر عدم تفاوت معنادار میانگین طرد اجتماعی افراد کم توان بر مبنای نوع و علت کم توانی آنان می باشد. اما نتایج آزمون فیشر در ارتباط با تفاوت میانگین طرد اجتماعی در بین کم توانان بر مبنای شدت کم توانی با مقدار (0.05=sig و 2.942=F) در سطح خطای کوچک تر از 0.05 و با اطمینان 95 درصد معنی دار می باشد. بر این اساس، شدت کم توانی افراد کم توان باعث کاهش مشارکت در زندگی اجتماعی، حاشیه ای شدن و طرد اجتماعی آنان گردیده است. در این خصوص لازم است جامعه با اتخاذ رویکردهای زمینه حضور و مشارکت کم توانان را در جامعه فراهم کند تا آنان به واسطه کم توانی از عرصه های اجتماعی طرد نشوند.
طراحی برنامه آموزش انعطاف پذیری شناختی و بررسی تأثیر آن بر کاهش مشکلات رفتاری نوجوانان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف طراحی برنامه آموزش انعطاف پذیری شناختی و بررسی تأثیر آن برکاهش مشکلات رفتاری نوجوانان آهسته گام انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه شاهد بود. از بین 60 دانش آموز آهسته گام 14 تا 18 ساله در شهرستان سرپل ذهاب 24 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش، آموزش انعطاف پذیری شناختی را در 15 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند درحالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. برای جمع آوری داده ها از نرم افزار آزمون ویسکانسین و پرسشنامه آخنباخ، فرم والدین و معلم استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری در نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج این مطالعه بیانگر تأثیر معنادار برنامه آموزش انعطاف پذیری شناختی بر کاهش مشکلات رفتاری در نوجوانان آهسته گام بود. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان می دهد که بین گروه آزمایش و گواه حداقل دریکی از متغیرهای وابسته در سطح کمتر از 001/0 تفاوت معنادار و بالاتر از حد شانس و تصادف وجود دارد که نشان از اثربخشی برنامه آموزش انعطاف پذیری شناختی حداقل دریکی از متغیرهای وابسته از دیدگاه والدین و معلم دارد. نتیجه گیری: با استفاده از آموزش انعطاف پذیری شناختی می توان مشکلات رفتاری را کاهش داد، بنابراین درمانگران با یافتن فنونی برای افزایش انعطاف پذیری شناختی و آموزش آن به نوجوانان آهسته گام می توانند افق تازه ای در برابر حل مشکلات رفتاری این گروه ایجاد کنند.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی و مهارتهای اجتماعی دانشجویان با نقص توجه /بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف :پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی برنامه شناختی رفتاری مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی ومهارت های اجتماعی، بر روی دانشجویان داری نقص توجه/ بیش فعالی دانشگاه شهر دامغان انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان (دختر و پسر) دانشگاه دامغان در سال 1397 بودکه در طرح پایش سلامت روانی دانشجویی شرکت کردند. تعداد 30 دانشجو که در پرسشنامه غربالگری نقص توجه و بیش فعالی کانرز بالاترین نمره را کسب کردند در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی انتخاب شدند. پس ازآن هر دو گروه، پرسشنامه های کارکردهای اجرایی بارکلی و مهارت های اجتماعی ریگو و کاناری را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش برنامه شناختی رفتاری مثبت نگر قرار گرفتند. بعد از اتمام آموزش هر دو گروه مجدداً پرسشنامه های فوق را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد و سطح معناداری برابر با 05/0 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تأثیر آموزش برنامه شناختی رفتاری مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی ومهارت های اجتماعی و زیرمقیاسهای آن ها معناداربود (001/0P<). نتایج : یافته ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در ارتباط با کارکردهای اجرایی، مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن ها تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با به کارگیری برنامه شناختی رفتاری مثبت نگر، تغییر باورها، مثبت اندیشی، آموزش رفتارها و راهکارهای موثر می توان کارکردهای اجرایی و مهارت های اجتماعی دانشجویان دارای نقص توجه/بیش فعالی را بهبود بخشید.
تأثیر دستورالعمل های کانون توجه بیرونی با فواصل مختلف بر تعادل و فعالیت الکتریکی عضلات کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
146-133
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دستورالعمل های کانون توجه بیرونی دور و نزدیک بر نوسان های قامتی و فعالیت الکتریکی عضلات کودکان دارای اختلال کم توان ذهنی بود. روش : به این منظور، تعداد 30 نفر از کودکان 10 تا 12 ساله (میانگین 2/11 سال) از بین مدارس استثنایی تهران انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 10 نفره کانون توجه بیرونی دور، نزدیک و گروه کنترل قرار گرفتند. برای سنجش نوسان های قامتی از دستگاه پایداری سنج بایودکس و برای سنجش فعالیت الکتریکی عضلات از دستگاه الکترومیوگرام استفاده شد. شرکت کنندگان نخست در پیش آزمون، 10 کوشش 20 ثانیه ای بدون دستورالعمل را اجرا کردند و سپس هر گروه براساس با برنامه گروه خود در سه جلسه تمرینی 10 کوششی شرکت کرده و در انتها، در جلسه پس آزمون که شامل 10 کوشش بدون دستورالعمل بود، شرکت کردند. در طی مراحل پیش آزمون و پس آزمون، فعالیت الکتریکی عضلات درشت نی قدامی و نعلی ثبت شد. برای مقایسه های درون گروهی از آزمون های t همبسته و تحلیل کواریانس و برای مقایسه های بین گروهی از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که عملکرد تعادلی گروه توجه بیرونی دور به طور معناداری بهتر از دو گروه دیگر بود. عملکرد گروه توجه بیرونی نزدیک نیز بهتر از گروه کنترل بود (05/0 P< ). نتایج فعالیت های الکتریکی عضلات نیز نشان داد که فعالیت عضله نعلی در گروه توجه بیرونی دور کمتر از گروه توجه بیرونی نزدیک بود. اما در مورد عضله درشت نی قدامی، فعالیت این عضله در دو گروه توجه بیرونی دور و نزدیک به طور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (05/0 P< ). نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد دور کردن کانون توجه نسبت به متمرکز کردن آن روی فوصل نزدیک تر، نتایج به نسبت مطلوب تری روی تعادل و نوسان های قامتی کودکان با کم توانی ذهنی در پژوهش حاضر دارد و از فرضیه عمل محدود شده حمایت می کند.