فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی الگوی چند بعدی در مورد درد مزمن با استفاده از ارزیابی رابطه یکمتغیر روانشناختی (خودکارآمدی مربوط به درد) با شدت درد در بیماران مالتیپل اسکلروزیس بود.
روش: در یکمطالعه توصیفی و از نوع همبستگی، 249 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس با روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران مراجعه کننده به انجمن ام. اس شهر اصفهان، انتخاب شدند و به پرسشنامه چند وجهی درد و پرسشنامه خودکارآمدی مربوط به درد پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مانوا استفاده شد.
یافته ها: بین خودکارآمدی مربوط به درد و شدت درد ادراکشده در بیماران مالتیپل اسکلروزیس رابطه منفی معناداری مشاهده شد. تحلیل مانوا نیز نشان داد که در نوع پیشرونده ثانویه، بیشترین میزان شدت درد و کمترین میزان خودکارآمدی مربوط به درد گزارش شده است.
نتیجه گیری: این پژوهش شواهد تجربی در حمایت از الگوی زیستی- روانی- اجتماعی فراهم آورده و نشان می دهد که عوامل روانشناختی نیز در تجربه شدت درد مؤثرند.
اثربخشی « درمان شناختی حضورذهن » بر شدت درد ادراک شده و محدودیت عملکرد زنان مبتلا به درد مزمن در روند سالمندی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقایسه میزان استرس و تصور از بدن خود در بین افراد 20 تا 30 ساله دارای سابقه عمل جراحی زیبایی و افراد عادی در شهر اهواز -(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور مقایسه ی میزان استرس و تصور از بدن در بین افراد 20 تا 30 ساله ی دارای سابقه عمل جراحی زیبایی در شهر اهواز انجام شده است. روش: این مطالعه بر روی 50 آزمودنی با سابقه عمل جراحی زیبایی (38 زن و 12 مرد) و 50 آزمودنی فاقد سابقه جراحی زیبایی که از نظر سن، جنس، میزان درآمد ماهیانه، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل همتاسازی شده اند، انجام گرفت. دامنه سنی داوطلبین 20 تا 30 سال بود و از طریق پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل و همکاران (1983) و پرسشنامه چندبعدی خود- بدن کش و همکاران (1997) مورد ارزیابی قرار گرفتند و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تی مستقل و روش ضریب همبستگی پیرسون توسط نرم افزار آماری SPSS18 مورد تجزیه و تحلیل آماری، واقع شد. نتایج: نتایج به دست آمده بیانگر عدم وجود تفاوت معنادار بین میزان استرس و تصور از بدن در بین افراد با سابقه جراحی زیبایی و افراد عادی بود. همچنین نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که بین میزان استرس و تصور از بدن خود رابطه ی معناداری وجود دارد. افراد با سابقه جراحی زیبایی از نظر میزان استرس و تصور از بدن خود با افراد فاقد سابقه جراحی زیبایی تفاوت معناداری ندارند ولی با توجه به رابطه منفی بین استرس و تصور از بدن خود می توان نتیجه -گرفت که استرس بالا می تواند در تصور فرد از بدن خود تأثیر منفی گذارد.
بررسی رابطه خوردن های آشفته با رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان
حوزه های تخصصی:
اختلال های خوردن، از اختلال های شایع در روانپزشکی، هستند که بر روی یک پیوستار قرار دارند و در ابتدای آن خوردن های سالم ، در اواسط آن خوردن های آشفته و در انتهای آن بی اشتهایی و پراشتهایی است. اهداف پژوهش: الف) بررسی رابطه خوردن های آشفته ورفتارهای وارسی بدن ب) بررسی تفاوت مردان و زنان در رفتارهای وارسی بدن و خوردن های آشفته.از آن جا که عوامل موثر براختلال های خوردن، نقش مهمی در اجرای برنامه های پیشگیری بر عهده دارد ، انجام پژوهش حاضر ضروری به نظر می رسد. روش:140 نفر از دانشجویان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان ، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزارها شامل پرسشنامه وارسی بدن BCQو پرسشنامه نگرش های خوردن EAT-26 بودند.برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات ازضریب همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون t مستقل در گروهها استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده درکل نمونه(0001/0 ≤ P ) و نیز در زنان(001/0 ≤ P ) خوردن های آشفته با رفتارهای وارسی بدن بیشترهمراه بود. هم چنین در کل نمونه(0001/0 ≤ P ) و در زنان (001/0 ≤ P ) و در مردان(02/0 ≤ P ) ، افزایش در نشانه های رژیم لاغری با رفتارهای وارسی بدن بیشتر مشاهده شد.و به طور کلی در زنان نسبت به مردان رفتارهای وارسی بدن بیشتر(002/0 ≤ P ) و در مردان نسبت به زنان رفتارهای پرخوری بیشتری(03/0 ≤ P ) مشاهده شد.
"تمارض یا خود را به مریضی زدن "
حوزه های تخصصی:
نقش ترس از حرکت در مزمن شدن درد افراد مبتلا به دردهای عضلانی – اسکلتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ترس از حرکت در مدل های معاصر روان شناختی ایجاد درد مزمن، نقش محوری پیدا کرده است و ادعا می شود که می تواند زمینه ساز مزمن شدن درد باشد. این درد بر شرایط زندگی بیمار اثرات منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ترس از حرکت در مزمن شدن درد در مبتلایان دردهای مزمن عضلانی اسکلتی بود. مواد و روش ها: در این مطالعه پس رویدادی (علمی - مقایسه ای) تعداد 170 نفر بیمار مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به کلینیک ارتوپدی بیمارستان آتیه تهران، به روش تصادفی انتخاب و به سه طبقه با ترس پایین، متوسط و بالا از حرکت طبقه بندی شدند و شاخص های مرتبط با درد در آنها با استفاده از آنالیز واریانس یک راهه و با استفاده از نرم افزار SPSS16 در این سه گروه مقایسه گردید. یافته ها: افراد مبتلا به دردهای مزمن که ترس بالایی از حرکت نشان می دادند، نمرات بالاتری در همه مقیاس ها، به غیر از برآورد فرد از شدت درد در هفته جاری و هفته آینده، کسب کردند. به علاوه، تحلیل رگرسیونی نشان داد که نمرات آزمودنی ها در مقیاس نشانه های اضطراب در نتیجه درد و پرسش نامه آگاهی و گوش به زنگی در برابر نشانه های درد، بهترین پیش بینی کننده نمرات آزمودنی ها در مقیاس ترس از حرکت می باشد. نتیجه گیری: ترس از حرکت در افراد مبتلا به دردهای مزمن بیشتر تابع متغیرهای روان شناختی مرتبط با اضطراب اختصاصی درد است تا شدت درد و این متغیر می تواند پیش بینی کننده ناتوانی حرکتی در آینده باشد که از لحاظ بالینی نکته ارزشمندی در کنترل دردهای مزمن است.
خودبیمار انگاری
حوزه های تخصصی:
مقایسه میزان تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی سالمندان و افراد مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی سالمندان مبتلا به درد مزمن بود.روش بررسی: 585 نفر از افراد مبتلا به درد مزمن در ناحیه پاها، کمر، دستها، گردن و شانه در این پژوهش شرکت داشتند. این افراد شامل دو گروه بودند: 1) افراد سالمند در سن 60 سالگی و یا بالاتر (77= n ) 2) افراد در سنین کمتر از 60 سالگی (508= n ). ابزاری که به منظوربررسی ابعاد چند گانه درد مزمن تهیه شده پرسشنامه چند بعدی درد وستهاون –ییل WHYMPI است.یافته ها: دو گروه در سه مقیاس از ابعاد مهم تجربه درد تفاوت معنی داری با هم دارند. این سه مقیاس عبارتند از: تداخل درد در زندگی روزانه، حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی و شدت درد. افراد سالمند بطور معنی داری درد شدیدتری را تجربه می کنند و این موضوع باعث تداخل بیشتر درد در زندگی روزانه و حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی آنان می شود. و در نهایت نتایج نشان داد دو گروه در سه مقیاس از مقایسهای ارزیابی و گزارش بیمار از فعالیتهای متداول و معمولی زندگی تفاوت معنی داری با هم داشتند. این سه مقیاس عبارتند از: فعالیتهای دور از خانه، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتهای عمومی.نتیجه گیری: شدت درد بیشتر در گروه سالمندان موجب تداخل بیشتر درد در زندگی روزانه و میزان حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی آنان می شود. از طرف دیگر به نظر می رسد درد مزمن فعالیتهای دور از خانه، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتهای عمومی سالمندان مبتلا به درد مزمن را بیشتر از بیماران عادی مبتلا به درد مزمن تحت تأثیر قرار می دهد. لذا در مراقبت از سالمندان مبتلا به درد مزمن باید بیشتر از افراد و بیماران عادی مبتلا به درد مزمن به فکر فعالیتهای عمومی، اجتماعی و بیرون خانه آنها بود.
تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
مقدمه: هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی بیماران درد مزمن اعتباریابی پرسشنامه چند بعدی درد، وستهاون- ییل در بین بیماران درد مزمن در ایران بود. روش: 585 نفر از افراد مبتلا به درد مزمن در ناحیه پاها، کمر، دستها، گردن و شانه در این پژوهش شرکت داشتند. ابزاری که به منظوربررسی ابعاد چند گانه درد مزمن تهیه شده پرسشنامه چند بعدی درد وستهاون –ییل WHYMPI است. نتایج: درد در بسیاری از ابعاد زندگی و رفتار افراد مؤثر است. بسیاری از این رفتارها با شدت درد همبستگی داشته اند. به نظر آزمودنیها درد در بسیاری از جنبه های زندگی آنان اثر گذاشته و رفتارهای آنها را تحت تأثیر قرار داده است و مشکلاتی را برای آنها فراهم نموده است. نتیجهگیری: درد بسیاری از ابعاد زندگی بیماران مبتلا به درد مزمن را تحت تأثیر قرار می دهد که این موضوع در درمان و مراقبت از این بیماران باید در نظر گرفته شود.
"
رابطه بین ترس از بد ریختی بدنی و اختلالات روان شناختی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ترس از بد ریختی بدنی و اختلالات روان شناختی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: 263 دانشجوی دختر و پسر به روش تصادفی ساده از میان دانشکده های مختلف انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار تحقیق در این پژوهش عبارتند از مقیاس ترس از بد ریختی بدنی و مقیاس فهرست 90 نشانه ای. ضریب اعتبار پرسشنامه ترس از بد ریختی بدنی 95/0 و پرسشنامه فهرست 90 نشانه ای 88/0 بود. نتایج: نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که همبستگی مثبت معنی داری بین ترس از بد ریختی بدنی و اختلالات روانشناختی وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج حاصله از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان میدهد که در کل دانشجویان حساسیت بین فردی و رفتار وسواسی- جبری بهترین پیش بینی کننده های ترس از بد ریختی بدنی محسوب میشوند.
"
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی 8 مرحله ای کش بر تصویر بدنی منفی دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی حاضر، با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی – رفتاری، مبتنی بر الگوی 8 مرحله ای کش، بر تصویر بدنی منفی دختران انجام گردیده است. بدین خاطر در مرحله نخست 226 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شاهد به وسیله پرسشنامه روابط چند بعدی خود – بدن (MBSRQ) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از مرحله اول پژوهش نشان داد که 38 آزمودنی دارای ویژگی های تصویر بدنی منفی هستند. سپس به تصادف از 38 نفر یاد شده، 16 نفر برای شروع مرحله دوم پژوهش، یعنی مداخلات درمانی انتخاب شدند. 16 آزمودنی مورد نظر به تصادف در دو گروه 8 نفری برای تشکیل گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آن گاه درمان شناختی – رفتاری مبتنی برالگوی 8 مرحله ای کش در مورد گروه آزمایشی اجرا شد و گروه کنترل در انتظار ماند. در پایان، پرسشنامه ی MBSRQ مجدد در مورد 16 نفر اجرا شد. تحلیل داده ها نشان داد که الگوی 8 مرحله ای کش، به طور کلی، تصویر بدنی منفی آزمودنی های گروه آزمایشی را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشیده است. از سوی دیگر، تحلیل داده های مربوط به خرده آزمون ها نشانگر تفاوت معنادار دو گروه آزمایش و کنترل در مورد ارزیابی وضع ظاهر و گرایش به تناسب بوده، در حالی که در مورد خرده آزمون های گرایش به ظاهر، ارزیابی تناسب، وزن ذهنی و رضایت از نواحی بدنی این تفاوت دیده نشده است. در مجموع می توان گفت که شیوه ی درمان شناختی – رفتاری، مبتنی بر الگوی 8 مرحله ای کش، توانسته است تصویر بدنی منفی نمونه ای از دختران ایرانی را بهبود بخشد.
گزارش یک مورد اختلال ساختگی و کالتی با علایم وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تا کنون موارد معدودی از اختلال ساختگی، با علایم روانپزشکی در کودکان گزارش شده است. آشنایی با چنین بیمارانی می تواند به درمانگران لزوم مدنظر قرار دادن این تشخیص را یادآوری کند.
روش: در این نوشتار یک کودک هشت ساله، توسط مادربزرگ خود برای درمان علایم وسواسی ارجاع داده شده است. این کودک در سه سال گذشته برای درمان این علایم به پزشکان مختلف مراجعه کرده و تحت درمان با فلوکستین تا 60 میلی گرم در روز بوده است.
یافته ها: در طی دوره درمان هیچگاه بهبودی مشاهده نشد. در بررسی های به عمل آمده، هیچ علامت وسواسی در کودک ملاحظه نشد. عملکرد کودک در حوزه های تحصیلی و بین فردی کاملا طبیعی بود. مادر بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی پارانویید بود و کودک از این مساله رنج می برد. کودک با مادربزرگ خود زندگی می کرد و ارتباط عاطفی مناسبی با مادر و مادربزرگ خود نداشت. کودک از قول مادربزرگ خود، اظهار می کرد که رعایت شدید بهداشت می تواند مانع ابتلای او به بیماری مشابه مادرش شود. مادربزرگ بیمار از احساس گناه ناشی از عدم درمان مناسب دخترش رنج می برد. او دارو را با دو برابر مقدار تجویز شده به کودک می داد و اصرار بر تغییر یا افزایش دارو با توجه به عدم پاسخ کودک به درمان داشت.
نتیجه گیری: با توجه به بررسی های به عمل آمده، تشخیص اختلال ساختگی وکالتی برای کودک گذاشته شد. جدا کردن کودک از مادربزرگش، و جلسات روان درمانی حمایتی موجب بهبود علایم وسواس کودک شد.
اختلال کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به فنیل کتونوری درمان شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجا که مطالعات انجام شده روی بیماران مبتلا به فنیل کتونوری (PKU) که دارای هوش طبیعی هستند و به موقع و مداوم تحت درمان بوده اند، اختلالاتی در کارکردهای اجرایی مغز نشان داده است، این مطالعه با هدف بررسی بیشتر تفاوت کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به فنیل کتونوری درمان شده با کودکان طبیعی انجام شده است.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی، 10 کودک مبتلا به PKU (تحت درمان) با بهره هوشی طبیعی با 15 کودک سالم که همگی از نظر سن و جنس و بهره هوشی با آنها همسان شده بودند، به وسیله سه آزمون نوروسایکولوژیک برج لندن (نگاشت کامپیوتری)، آزمون عملکرد مداوم و آزمون استروپ مقایسه شدند.
یافته ها: در آزمون برج لندن، عملکرد افراد مبتلا به PKU ضعیف تر از گروه کنترل بود. این اختلاف در سه مرحله اول آزمون معنی دار بود. در آزمون عملکرد مداوم، تعداد خطاهای حذف در گروه مورد به طور معنی دار بیشتر از گروه کنترل بود. تفاوت تعداد خطاهای ارتکاب در دو گروه معنی دار نبود. در آزمون استروپ، از نظر آماری بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتایج این مطالعه، بین سطح فنیل آلانین همزمان با آزمون و نتیجه آزمون ها ارتباطی نشان نداد.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که کارکردهای اجرایی افراد مبتلا به PKU که تحت درمان قرار گرفته اند، علیرغم بهره هوشی طبیعی، در مقایسه با کودکان طبیعی دارای درجاتی از اختلال، به ویژه در زمینه برنامه ریزی و توجه است.
نقش موسیقی درمانی در کاهش علایم جسمانی بیماران مبتلا به التهاب روده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" نقش راهبردهای مقابله با درد در سازگاری با درد مزمن "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه پژوهش ها روابط مستحکمی را بین راهبردهای مقابله و شدت درد، ناتوانی جسمی و افسردگی مستند ساخته و برای سنجش این راهبردها پرسشنامه های متعددی ساخته شده است اما تاکنون در میان جمعیت ایرانی مبتلا به درد مزمن روابط بین این راهبردها و سازگاری با درد مورد مطالعه قرار نگرفته و برای سنجش این راهبردها در جمعیت ایرانی مبتلا به درد مزمن ابزار مناسبی نیز وجود ندارد. مطالعه حاضر دارای دو هدف مشخص است: 1- بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه راهبردهای مقابله در میان جمعیت ایرانی و 2- بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله با درد و تاثیر این راهبردها بر سطح سازگاری افراد دارای درد مزمن. در این مطالعه 231 کارمند مرد با میانگین سنی 41.43 سال (SD=10.39) شرکت داشتند و با تکمیل پرسشنامه های اطلاعات عمومی، راهبردهای مقابله با درد، افسردگی و ناتوانی جسمی اطلاعات لازم برای مطالعه را فراهم آوردند. یافته های این مطالعه حاکی از اعتبار ملاک و ضرایب همسانی درونی قابل قبولی خرده مقیاس های پرسشنامه راهبردهای مقابله است؛ بنابراین می توان پرسشنامه مذکور را در میان جمعیت ایرانی دارای درد مزمن به کار گرفت. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که برخی از راهبردهای مقابله با ناتوانی جسمی، افسردگی و درد رابطه دارد؛ در حالی که فاجعه آفرینی بیش تر در مواجهه با درد، با ناتوانی جسمی، افسردگی و شدت درد بیش تری همراه بود؛ استفاده بیش تر از راهبردهای مقابله نادیده گرفتن درد و گفتگو با خود با ناتوانی جسمی و افسردگی خفیف تری همراه بود. نتایج این تحلیل همبستگی همچنین حاکی از آن بود که ادراک کارامدی مقابله بالاتر از افسردگی، ناتوانی جسمی و درد خفیف تر همراه است. نتایج تحلیل رگرسیون که با هدف پیش بینی سه متغیر ملاک شدت درد، افسردگی و ناتوانی جسمی با استفاده از راهبردها و کارامدی مقابله صورت گرفت نقش غیر انطباقی راهبرد مقابله فاجعه آفرینی را در سازگاری با درد مزمن آشکار ساخت. راهبرد مقابله فاجعه آفرینی نه تنها پیش بینی کننده مستقل و معنادار شدت درد بود بلکه استفاده بیش تر از این راهبرد در مواجهه با درد توانست افسردگی و ناتوانی جسمی را حتی پس از کنترل شدت درد پیش بینی کند. نتایج تحلیل رگرسیون همچنین نقش انطباقی دو راهبرد مقابله نادیده انگاشتن درد و گفتگو با خود را در سازگاری با درد مزمن نشان داد؛ استفاده بیش تر از این دو راهبرد با افسردگی خفیف تر در میان افراد دارای درد مزمن همراه بود. برخی از کاربردهای بالینی این یافته ها در مقاله حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
" تنگی نفس ( آستم ) بیماری جسم ، بیماری روان "
حوزه های تخصصی: