فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تاکنون پژوهش های متعددی به بررسی وضعیت حافظه در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ام.اس.) پرداخته اند. با این حال حافظه سرگذشتی کمتر از سایر جنبه های حافظه مورد توجه قرار گرفته است. از این رو با توجه به تاثیر پذیری حافظه سرگذشتی از افسردگی و نیز با توجه به شیوع بالای افسردگی در بیماران مبتلا به ام.اس، هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد حافظه سرگذشتی در بیماران مبتلا به ام.اس. افسرده و غیر افسرده و مقایسه آن ها با افراد سالم می باشد.
مواد و روش ها: به این منظور 52 بیمار مبتلا به ام. اس. (26 بیمار افسرده و 26 بیمار غیر افسرده ) و 26 فرد سالم که از نظر سن با بیماران همتا بودند به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) و آزمون حافظه سرگذشتی (AMT) ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده با کنترل متغیر میزان تحصیلات از طریق آماره کوواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج، بیانگر تفاوت معنادار بین سه گروه مورد مطالعه در عملکرد حافظه سرگذشتی بود. به گونه ای که بیماران مبتلا به ام.اس. افسرده کمترین بازیابی خاطرات خاص، بیشترین بازیابی خاطرات عام و بیشترین تأخیر زمانی برای بازیابی خاطرات را داشتند و گروه سالم بیشترین بازیابی خاطرات خاص، کمترین بازیابی خاطرات عام و کمترین تأخیر زمانی را داشتند.
نتیجه گیری: با اینکه عملکرد حافظه سرگذشتی بیماران مبتلا به ام. اس. افسرده نسبت به دو گروه دیگر آسیب شدیدتری را نشان می دهد، اما تفاوت بین عملکرد حافظه سرگذشتی بیماران غیر افسرده با افراد سالم نیز معنادار است که می تواند بیانگر اثر متغیر/متغیرهایی به جز افسردگی باشد.
اثربخشی درمان گروهی شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی در افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی افراد معتاد به مواد مخدر شهرستان قروه انجام شد. روش: جامعه مورد مطالعه شامل افراد معتاد مراجعه کننده به یکی از مراکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 بود. تعداد 60 نفر از افراد معتاد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تعداد 24 نفر از آن ها که در پرسشنامه افسردگی بالاترین نمرات را داشتند انتخاب شده و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درمان گروهی شناختی - رفتاری به تعداد 12 جلسه یک و نیم ساعته در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل تحت هیچگونه درمانی قرار نگرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی 21 سوالی افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از نمرات پایین تر گروه آزمایش در نمرات افسردگی داشت. نتیجه گیری: درمان گروهی شناختی-رفتاری در کاهش افسردگی افراد معتاد مؤثر است.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان بر علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی با رشد روزافزون است. با توجه به نقش تنظیم هیجان در مشکلات روان شناختی و از جمله افسردگی، مطالعه ی حاضر، اثر رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان را بر علایم افسردگی مراجعه کنندگان به یکی از کلینیک های روان شناسی بررسی نموده است.
روش کار: این کارآزمایی بالینی با جامعه ی آماری شامل تمام مراجعان به یکی از کلینیک های روان شناسی شهر مشهد از بهمن 1391 تا فروردین 1392 با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفته است. معیار ورود دریافت نمره ی 20 و بالاتر در پرسش نامه ی افسردگی بک و معیار خروج شامل دریافت مداخله ی دیگر، اعم از دارودرمانی و روان درمانی در زمینه ی افسردگی در زمان اجرای پژوهش بود. تعداد 30 نفر، به طور تصادفی و تعداد برابر در گروه آزمون (آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در 8 جلسه به صورت دو بار در هفته) و گروه شاهد، قرار گرفتند که با پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری یک ماهه بررسی شدند. ابزار بررسی، پرسش نامه ی افسردگی بک و مقیاس دشواری های هیجانی بود.
برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تی تحت نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
یافته ها: گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی داری در نشانه های افسردگی (01/0=P، 9/62=(28و1)F) و دشواری های تنظیم هیجان (01/0=P، 9/15=(28و1)F) نشان دادند که در پی گیری یک ماهه نیز حفظ شده بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی منجر به کاهش موثر و ماندگار نشانه های افسردگی و دشواری های تنظیم هیجان می گردد.
اثر بخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش خود- دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان مبتلا به افسردگی انجام شده است. روش: طرح پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. نمونه آماری شامل تعداد 48 نفر از دانش آموزان افسرده مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش شهر نوشهر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در گروههای آزمایش (خود-دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان) و کنترل گمارده شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش حاضر، شامل پرسشنامه افسردگی و کیفیت زندگی بود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش خود-دلسوزی شناختی و درمان متمرکز بر هیجان در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل در بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان افسرده مؤثر بود. همچنین آموزش خود -دلسوزی شناختی درمقایسه با درمان متمرکز بر هیجان، بر بهبود افسردگی دانش آموزان افسرده مؤثرتر بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان گفت که آموزش خود-دلسوزی عامل تأثیرگذار مهمی بر کیفیت زندگی و افسردگی می باشد.
اثربخشی درمان هیجان محور بر شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان محور بر شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی انجام گرفت. درمان هیجان محور به عنوان درمانی نو-انسان گرایانه، با تلفیق و روز آمدکردن درمان های فرد- محور، گشتالت درمانی، و درمان وجودی، و تمرکز بر فرایندهای پردازش هیجانی، از حمایت تجربی قابل توجهی برخوردار است. در این پژوهش اثربخشی درمان مذکور بر روی سه آزمودنی (دو زن و یک مرد) مبتلا به افسردگی اساسی مورد بررسی قرار گرفت. برای ارزیابی ثبات اثرات درمانی در طول زمان، آزمودنی های حاضر در این پژوهش به مدت دوماه مورد پیگیری قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پژوهش حاضر مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID) و سیاهه افسردگی بک-II (BDI-II)، به ترتیب برای تشخیص اختلال افسردگی اساسی و ارزیابی شدت افسردگی در طول درمان، بودند. بیماران در شاخص درصد بهبودی 77% بهبودی کلی نشان دادند. یافته های پژوهش نشان می دهند که درمان هیجان محور از اثربخشی بالایی در کاهش شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی برخوردار است. نتایج پیگیری دوماهه نیز نشان از پایداری بهبود بیماران در این فاصله داشته است.
بررسی میزان اثر بخشی زوج درمانی یکپارچه نگر بر کاهش افسردگی، علایم استرس پس از سانحه و افزایش گذشت و روابط صمیمانه پس از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر بر کاهش آسیب های ناشی از خیانت همسر صورت گرفت.
روش تحقیق نیمه تجربی بود و از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل زوجینی بود که به دلیل مشکل خیانت همسر (مرد) به یکی از مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 29 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 زوج) و کنترل (14 زوج) جایگزین شدند. ابزارهای اندازه-گیری، پرسشنامه های افسردگی بک، استرس پس از سانحه، صمیمیت زوجین و انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب بود. گروه آزمایش 8 جلسه زوج درمانی یکپارچه نگر دریافت کردند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تجزیه وتحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که زوج درمانی یکپارچه نگر افسردگی و علایم استرس پس از سانحه را کاهش داده است و باعث افزایش بخشودگی و صمیمیت شده است. بر اساس نتایج این مطالعه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر بر کاهش افسردگی و علایم استرس پس از سانحه و افزایش گذشت و صمیمیت در زوجین مواجه با خیانت زناشویی تایید شد.
اثربخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات تجربی با طرح گمارش تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد شیراز که همسر آنها به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده است، می باشد که از بین آنها با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه افسردگی بک (1978) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی، تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات افسردگی گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون وجود دارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که آموزش امید درمانی در کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد مؤثر است و این نتایج پایدار می باشد.
همه گیر شناسی افسردگی در دانش آموزان مدارس راهنمایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:افسردگی بیماری بسیار شایع عصر حاضر است و در تمامی جهان روندی فزاینده دارد. افسردگی در تمام سنین و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر می شود. بر اساس متون روان شناسی مرضی حدود 20 درصد کل کودکان و نوجوانان دچار حالات افسردگی بوده و نیازمند به دریافت خدمات تخصصی روان پزشکی و روان درمانی هستند. بعضی از پژوهشگران بر این باور هستند که اختلالات افسردگی در نوجوانان بسیار کمتر از حد واقعی آن مورد تشخیص و درمان قرار می گیرند.
با توجه به تأثیرافسردگی بر نحوه عملکرد نوجوانان و نیاز به تحقیقات بیشتر به منظور اطلاع از میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان این مطالعه طراحی و اجرا گردید.
مواد و روشها: مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی بر روی تعداد 1606 دانش آموز 11 تا 16 ساله مدارس راهنمایی پسرانه و دخترانه (دولتی و غیرانتفاعی) نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال 87-1386 و به روش نمونه گیری خوشه ای بود. از کلیه دانش آموزان پرسش نامه افسردگی (ماریاکواکس) تکمیل و اطلاعات توسط SPSS مورد تحلیل کای اسکویر قرار گرفت.
نتایج:از کل1606دانش آموز نوجوان،353نفر 22 درصد افسرده شناخته شدند.در این مطالعه میانگین نمره به دست آمده برابر 46/13 و انحراف معیار 32/7بود. شیوع افسردگی در بین دانش آموزان دختر2/24 درصد که به طور معنی داری بیشتر از دانش آموزان پسر (8/19 درصد) بود (035/0=p).
بین میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معنی داری وجود ندارد (016/0=p). کمترین میزان شیوع افسردگی در ناحیه 1 و بیشترین میزان شیوع افسردگی در ناحیه 4 می باشد (001/0 >p) .
نمره افسردگی هر دانش آموز نیز وجود داشته ولی آنچه در این پژوهش مهم و مورد نظر بود شیوع افسردگی بود و نه شدت افسردگی و در نتیجه بود و نبود افسردگی ملاک بوده که بدین ترتیب یک متغیر اسمی محسوب می شود.
کای اسکویر در مواردی بکار برده می شود که متغییرها دارای مقیاس اسمی باشند. به عبارت دیگر با توجه به این که درجداول داشتن یا نداشتن افسردگی مطرح است وتفاوت بین افراد از نظر این ویژگی بررسی شده است نیاز به یک امار غیر پارامتریک یعنی کای اسکویر دارد.
از آزمون تی هم با وارد کردن نمره های افسردگی استفاده شد ولی نتایج گیج کننده به دست آمد و به دلیل ذکر شده در بالا از آزمون تی صرف نظر شد .
بحث: این مطالعه نشان می دهد در نوجوانان ایرانی میزان شیوع اختلال افسردگی اساسی از بعضی کشورها بیشتر با یعضی ازکشورها برابر بوده است.
اثر بخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام-اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درمان پذیرش و تعهد، یکی از درمان های رفتاری نسل سوم در زمینه درمان اختلالات خلقی و اضطرابی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام اس بود. روش: در این مطالعه که یک کار شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود، نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از زنان مراجعه کننده به انجمن ام اس اصفهان انتخاب شد که از میان آنها تعداد 20 نفر به طور تصادفی، به دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، به منظور سنجش میزان اضطراب و افسردگی، از پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک و برای سنجش اجتناب تجربه ای، از پرسشنامه پذیرش و عمل استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان گروهی پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه کنترل، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجدداً اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش به خوبی نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات اضطراب و افسردگی و اجتناب تجربه ای گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است و این کاهش در مدت پیگیری یک ماه تغییر چشمگیری نیافته است. بنابراین درمان گروهی پذیرش و تعهد بر درمان اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به ام اس مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به بیماری ام اس و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر افسردگی زنان نابارور قبل از(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناباروری، یک بحران پیچیده در زندگی زوج های نابارور محسوب می شود. واکنش نسبت به ناباروری با عکس العمل های روان شناختی منفی از جمله افسردگی، بی کفایتی شخصی، اختلال های زناشویی و مشکلات ارتباطی و... مشاهده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر افسردگی زنان نابارور تحت درمان با روش کمک باروری IUI شهر مشهد انجام گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) است. بدین منظور، از بین زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک ناباروری نوین شهر مشهد جهت درمان با روش کمک باروری IUI (Intra Uterine Insemination )، 60 نفر از افراد داوطلب توسط پرسش نامه افسردگی بک (Beck Depression Inventory ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، 40 نفر از آن ها به صورت تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. در گروه آزمایش، مداخله های واقعیت درمانی طی 8 جلسه نود دقیقه ای اجرا شد. اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه در پایان دوره درمان و قبل از انجام عمل IUI، مجدداً مورد پس آزمون قرار گرفتند. نتایج با شاخص های آماری (مانند آزمون tدر گروه های مستقل و تحلیل کوواریانس) تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخله های واقعیت درمانی در کاهش افسردگی آزمودنی های گروه آزمایش به طور معنی داری (05/0p<) مؤثر بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت واقعیت درمانی بر کاهش افسردگی زنان نابارور تحت درمان با روش کمک باروری IUI، این رویکرد جهت کاهش اختلال های روان شناختی این گروه از زنان و هم چنین بهبود کیفیت زندگی آن ها توصیه می شود.
اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری برکاهش علائم افسردگی و افزایش امید در بین نوجوانان مواجه شده با آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر افشاسازی هیجانی نوشتاری روی علائم افسردگی، سطح امید در نوجوانان مواجه شده با آسیب بود. بدین منظور نمونه ای 30 نفری از نوجوانان مواجه شده با آسیب تحت پوشش سازمان بهزیستی ارومیه انتخاب شده و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، آزمون های افسردگی بک و مقیاس امید اسنایدر را تکمیل نمودند. روش افشای نوشتاری از نوع نوشتن باز به اعضای گروه آزمایشی آموزش داده شد اما گروه گواه تحت چنین آموزشی قرار نگرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس نشان داد که افشای نوشتاری در کاهش شدت علائم افسردگی و افزایش سطح امید نوجوانان مواجه شده با آسیب تأثیر مثبت دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان روش افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان شیوه ای آسان، کم هزینه، موثر و کار آمد با قابلیت کاربرد وسیع در بهبود علائم افسردگی و افزایش سطح امید دانست. این روش می تواند در رویارویی و مقابله با وقایع منفی زندگی مورد توجه روان درمانگران قرار گیرد.
اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش امید در سالمندان با سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر تعیین اث ر بخ شی معنا درمانیبه شیوه گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی د در سالمندان با سندرم آشیانه خالی شه رستان قروه بود. این پ ژوه شنیمه آزمای شی، از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اس ت. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک کرده و از آنها جدا شده اند است، تشکیل دادند. با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 24 ن ف ر انتخ اب ش دند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه 21سوالی افس ردگی بک BDI-IIو پرسشن امه امیدواری اسن ایدر و همکاران استف اده ش د. جهت تحلیل داده ها، از آمار توصی فی و آمار استنب اطی (آزمون تحلیل کوواریانس) استف اده ش د. یافته های به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات افسردگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایین تر است، و میانگین نمرات امید به زندگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است. بر اساس یافته های این تحقیق می توان گفت که معنا درمانی به شیوه گروهی در کاهش افس ردگی و افزایش امید در سالمندان با سندرم آشیانه خالی مؤثر است.
اثربخشی نقاشی درمانی در کاهش نشانه های اختلال افسردگی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی نقاشی درمانی در کاهش نشانه های اختلال افسردگی کودکان دبستانی پرداخته است. این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون به همراه گروه کنترل می باشد. در این مطالعه تجربی60 کودک پسر دبستانی با نشانه های افسردگی بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (جمعاً 4 گروه) جای داده شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه 4 -ICSو مصاحبه تشخیصی استفاده شد. پس از انجام پیش آزمون برنامة نقاشی درمانی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای (دوبار در هفته) اجرا شد و در پایان پس آزمون انجام شد. داده ها با تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در نشانه های افسردگی کودکان دبستانی پسر، نقاشی درمانی تفاوت معنی داری با گروه کنترل دارد (03/0p
اثربخشی درمان میان فردی گروهی بر افسردگی و احساس تنهایی دانشجویان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی درمان میان فردی گروهی(ویسمن و همکاران،2000)بر افسردگی و احساس تنهایی دانشجویان دختر افسرده انجام شد. بدین منظور دانشجویان دختری که با توجه به مقیاس های افسردگی و احساس تنهایی واجد شرایط ورود بودند ، دعوت به مصاحبه شدند و بعد از مصاحبه تشخیصی 26 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 13 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های دو گروه به کلیه گویه های پرسشنامه های افسردگی( بک و همکاران ، 1961)و احساس تنهایی(دهشیری و همکاران، 1386) در ابتدای درمان و پس از پایان درمان پاسخ دادند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با نمونه گیری در دسترس و با طرح دو گروهی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. پس از اجرای 12 جلسه درمان میان فردی گروهی و جمع آوری اطلاعات، تحلیل داده ها با استفاده از نسخه شانزدهم نرم افزار آماری SPSS و آزمون t مقایسه میانگین های مستقل با نمرات افتراقی نشان داد که نمرات افسردگی و احساس تنهایی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشته است. بنابراین، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که درمان میان فردی به واسطه آموزش مهارت های اجتماعی- رفتاری و ادراک اجتماعی، آموزش استفاده از خودآموزی به منظور هدایت رفتار و آموزش مهارت های حل مسأله اجتماعی و جایگزینی افکار مؤثر و مثبت به جای افکار ناکارآمد و منفی ، الگویی را برای فرد ترسیم می کند و به کاهش افسردگی، احساس تنهایی منجر می شود. بنابراین، به نظر می رسد درمان بین فردی برای مدیریت مؤلّفه های احساس تنهایی و افسردگی دارای اثربخشی است.
اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر علایم اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی کیفیت زندگی درمانی (QOLT) بر اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه های آزمایش و گواه و پیگیری (45 روزه) بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. از بین 150 نفر که به پرسشنامه های اضطراب و افسردگی پاسخ دادند، 48 نفر نمره بالا دریافت کردند؛ یعنی 24 نفر افسردگی بالا و 24 نفر اضطراب بالا داشتند. سپس هر کدام از گروه های 24 نفره به دو گروه 12 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند و مداخله درمانی؛ یعنی 8 جلسه کیفیت زندگی درمانی روی دو گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که کیفیت زندگی درمانی، میزان اضطراب و افسردگی گروه های آزمایش را نسبت به گروه های کنترل در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به طور معناداری (0005/0p<) کاهش داده است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوار فکری و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی از درمان های موج سومی هستند که اثربخشی آن ها در دامنه ای از اختلال های روانی مختلف آزمون شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوارفکری و اجتناب تجربه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. به این منظور با استفاده از فراخوان، از دانشجویان برای شرکت در جلسات گروه درمانی دعوت شد. 28 نفر از افراد با نشانه های افسردگی طبق نمره برش پرسشنامه افسردگی بک (28-10) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن 15 نفر و درمان فراشناختی 13 نفر قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی بک(بک و همکاران)، مقیاس باورهای فراشناختی مثبت درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو و ولز) ، مقیاس باورهای فراشناختی منفی درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو ، ولز و منیا) و پرسشنامه پذیرش و عمل- نسخه دوم(بوند و همکاران) قبل و بعد از درمان اجرا شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه تک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان فراشناختی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن تأثیر بیشتری در کاهش باورهای مثبت (05/0 >P) و منفی (05/0 >P) فراشناختی درباره نشخوار فکری دارد. همچنین شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن اثربخشی بیشتری در کاهش اجتناب و افزایش پذیرش داشت (01/0P<). به این ترتیب یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده اثربخشی بیشتر درمان فراشناختی برای باورهای مثبت و منفی فراشناختی درباره نشخوار فکری و اثربخشی بیشترشناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن برای افزایش انعطاف پذیری روان شناختی هستند. امید است پژوهش های آینده مکانیزم های اثربخشی دو درمان مذکور را روشن تر کنند. کلید واژه ها
رابطه نگرانی و نشخوار فکری با باورهای فراشناختی و نشانگان افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نگرانی و نشخوار فکری و نیز پیش بینی و تبیین نشانگان نباتی و غیر نباتی افسردگی اساسی بر مبنای این سازه ها انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که 45 (18 مرد و 27 زن) فرد مبتلا به افسردگی اساسی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا، مقیاس پاسخ های نشخواری ، فراشناخت30، مقیاس باورهای مثبت و منفی درباره نشخوار فکری و افسردگی بِک را تکمیل کردند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوار فکری با شدت نشخوارفکری همبستگی معنادار وجود دارد و همچنین بین شدت نشخوار فکری با نشانگان نباتی و غیرنباتی همبستگی مثبت معناداری وجود داشت (01/0P<). به علاوه، نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان دادکه، ترکیب متغیرهای شدت نشخواری و شدت نگرانی 26 درصد از واریانس نشانه های نباتی و غیرنباتی را تبیین می کنند (01/0P<). یافته ها حاکی از اثرگذاری سطح سوم شناخت (فراشناخت) بر سطح دوم شناخت (سبک تفکر) در مورد نشخوار فکری است.
مقایسه ی نشخوار فکری و مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال وسواسی-جبری با افراد غیر مبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، مقایسه ی نشخوار فکری و مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال وسواسی- جبری با افراد غیرمبتلا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع پس رویدادی بود. نمونه شامل 30 نفر مبتلا به اختلال افسردگی (زن)، 30 نفر مبتلا به اختلال وسواسی- جبری (16 زن و14 مرد) و 60 نفر افراد غیرمبتلا (45 زن و 15 مرد) بود. نمونه ی بالینی با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه ی غیرمبتلا به صورت هدفمند و با روش غربالگری با استفاده از پرسشنامه MMPI، انتخاب شدند. ابزارهای به کارگرفته شده شامل پرسشنامه-ی نشخوار فکری ، پرسشنامه ی مکانیسم های دفاعی و پرسشنامه ی 71 سؤالی MMPI بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان استفاده از نشخوارفکری در گروه افسرده و وسواسی، بیشتر از گروه غیرمبتلا بود. میزان استفاده از سبک دفاعی رشدنایافته در گروه های مبتلا بیشتر از گروه غیرمبتلا و میزان استفاده از سبک روان آزرده نیز در مبتلایان به افسردگی بیشتر از گروه وسواسی و غیرمبتلا بود. علاوه بر آن نتایج نشان داد که بین سه گروه در مکانیسم های دفاعی فرافکنی، ناارزنده سازی، گذاربه عمل، بدنی-سازی، خیال پردازی اوتیستیک، لایه سازی، پرخاشگری منفعلانه، جابه جایی، مجزاسازی، فرونشانی، والایش، شوخ طبعی، پیشاپیش نگری، دیگردوستی کاذب و ابطال، تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، نشخوارفکری و مکانیسم های دفاعی نقش مهمی در اختلال های افسردگی اساسی و وسواسی - جبری دارند. تلاش در راستای کاهش به کارگیری نشخوار فکری و سبک های دفاعی رشدنایافته و روان آزرده می تواند گامی مهم جهت ارتقای سلامت روانی بیماران باشد.