فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۵۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه کاهش میزان افسردگی بیماران مالتیپل اسکلروزیس[1] (ام. اس) به دو شیوه ی معنادرمانی و درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری انجام شد.
روش: برای آزمون اثربخشی این دو شیوه در کاهش میزان افسردگی، سه گروه دوازده نفری از بیماران ام. اس. در مرکز جامع سینا برگزیده شدند و به شیوه ی تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه های آزمایش در نشست های گروهی عقلانی- عاطفی- رفتاری و معنادرمانی شرکت کردند و گروه گواه از فرایند درمان دور نگه داشته شد. سنجش میزان افسردگی به وسیله پرسشنامه افسردگی بک، سه بار(پیش آزمون، پس آزمون، و آزمون پیگیری) انجام شد. برای تحلیل داده های گردآوری شده از تحلیل واریانس یک راهه برای نمره های افتراقی و آزمون شفه بهره گرفته شد.
نتایج: برایند این پژوهش گویای سودمندی هر دو شیوه در کاهش افسردگی بیماران و ماندگاری این نتیجه پس از سه ماه بود. افزون بر آن که معنادرمانی در کاهش افسردگی سودمندتر از درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری بوده است. بر این اساس پیشنهاد می شود برای درمان افسردگی بیماران ام. اس. از هر دو روش به ویژه روش معنادرمانی گروهی بهره گرفته شود.
کلید واژه ها:"" افسردگی، بیماری مالتیپل اسکلروزیس (ام. اس)، درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه ی گروهی، معنا درمانی گروهی ""
آزمون مدل علّی میزان افسردگی براساس مولفه های سبک زندگی با میانجی گری سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون مدل علّی افسردگی براساس مؤلفه های سبک زندگی با میانجی گری سلامت اجتماعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد بالای 18 سال شهر اهواز بودند که به روش نمونه گیری تصادفیِ چند مرحله ایِ خوشه ای و براساس برآورد حجم نمونه کوکران، از بین آنان 383 نفر انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکر و پلیرکی (1996)، سلامت اجتماعی کییز (2004) و نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (1996) جمع آوری شدند. شیوع افسردگی بالینی در جمعیت مورد مطالعه ۱۵٪ بود. نتایج تحلیل مسیر بیانگر تأیید برازش مدل فرضی پژوهش بود. سبک زندگی با سلامت اجتماعی و افسردگی ارتباط دارد و سلامت اجتماعی نقش واسطه ای در رابطه بین سبک زندگی و افسردگی دارد. همچنین ضرایب تحلیل مسیر در این مدل نشان داد تغذیه، مسئولیت پذیری در قبال سلامت، فعالیت جسمی و رشد معنوی اثر مستقیم و غیر مستقیم معناداری بر افسردگی دارند
اثربخشی درمان بین تشخیصی بر نشانه های افسردگی، اضطراب و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی و اضطراب دو طبقه از اختلال های بسیار شایع و همبود هستند. میزان بالای افسردگی و اضطرابِ همبود، مداخلات درمانی را اغلب پیچیده می سازد. مدل درمان بین تشخیصی، مبتنی بر مهارت های تنظیم هیجان برای دامنه گسترده ای از اختلال های هیجانی قابلیت کاربرد دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی بین تشخیصی بر نشانه های افسردگی، اضطراب و تنظیم هیجان انجام شد. تعداد 34 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی و اضطراب همبود، پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و در دو گروه درمان بین تشخیصی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایشی، 8 جلسه درمان هفتگی بین تشخیصی را دریافت کرد. شرکت کنندگان مقیاس افسردگی بک (BDI-II)، مقیاس اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. یافته های پژوهش نشان داد که درمان بین تشخیصی در کاهش نشانه های افسردگی، اضطراب و نیز تعدیل راهبردهای تنظیم هیجان اثربخش است. دست اوردهای درمانی، در پیگیری 2 ماهه نیز حفظ شده است. با توجه به تاثیر درمان بین تشخیصی در بهبود نشانه های افسردگی و اضطراب و تنظیم هیجان در دانشجویان، این نتایج برای متخصصان بالینی و مشاوران دست اندرکار در مراکز مشاوره دانشگاهی تلویحات کاربردی دارد.
افسردگی پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن در مناطق روستایی شهرستان نجف آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود اقدامات چشمگیر سال های اخیر نسبت به بهبود وضعیت سلامت طبی زنان در سنین باروری، سلامت روان این گروه به نحو بارزی مغفول مانده است. با توجه به شیوع روزافزون افسردگی به ویژه در زنان سنین باروری، تأثیرات منفی آن بر سلامت، کیفیت زندگی آنان و سایر اعضای خانواده و تأثیرپذیری بالای افسردگی زنان از عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی جوامع مختلف، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع افسردگی پس از زایمان و ارتباط آن با بعضی عوامل خطر اجتماعی و جمعیت شناختی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهرستان نجف آباد انجام شد. بدین طریق می توان پیشنهادات را برای برنامه ریزی بهداشتی، بر عوامل خطر بومی مبتنی نمود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی- مقطعی در تابستان 1383 صورت گرفت. در این مطالعه، یک گروه 640 نفره شامل کلیه مادران مناطق روستایی شبکه بهداشتی- درمانی نجف آباد اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند که از زمان زایمان آن ها 2 ماه تا 1 سال گذشته بود. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه استاندارد افسردگی Edinburgh (ویژه دوره پس از زایمان) و یک پرسش نامه محقق ساخته مشتمل بر خصوصیات دموگرافیک و سایر متغیرهای مورد نظر در مطالعه جمع آوری شد.
یافته ها: شیوع کلی افسردگی در جمعیت مورد مطالعه، 2/37 درصد به دست آمد. خانه دار بودن، حاملگی ناخواسته، عدم شیردهی، بیماری مادرزادی آشکار نوزاد، نخست زا بودن و داشتن بیش از 3 مورد زایمان از عوامل اصلی مرتبط با افسردگی پس از زایمان در مطالعه حاضر بودند. سن مادر، نوع زایمان، وضعیت اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات مادران و عدم رضایت از جنسیت کودک رابطه ای با افسردگی مادران نداشت.
نتیجه گیری: مطالعات متنوع گذشته، مدرک معتبری را در حمایت از وجود عوامل خطر مشترک دموگرافیک و اجتماعی برای افسردگی پس از زایمان در جوامع مختلف ارایه نکردند. بنابراین، جهت پیشگیری از افسردگی پس از زایمان، هر نوع مداخله بهداشتی لازم است مبتنی بر عوامل خطر منطقه ای صورت گیرد.
تدوین مدل احساس تنهایی بر اساس راهبردهای مقابله ای، بهزیستی معنوی، افسردگی و رضایت از زندگی دختران جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تدوین مدل احساس تنهایی بر اساس راهبردهای مقابله ای، بهزیستی معنوی و افسردگی رضایت از زندگی دختران جانبازان جنگ تحمیلی بود. از بین فرزندان جانباز شهر شیراز350 فرزند دختر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به مقیاس احساس تنهایی، رضایت از زندگی، بهزیستی معنوی، راهبردهای مقابله ای و افسردگی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش معادله های ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که بهزیستی معنوی بر احساس تنهایی اثر مستقیم منفی معنادار و از راه تاثیر بر رضایت از زندگی اثر غیر مستقیم منفی معنادار دارد. راهبردهای مقابله ای بر احساس تنهایی اثر منفی مستقیم معنادار و با واسطه رضایت از زندگی اثر علی غیر مستقیم و معناداری دارد و افسردگی هم به گونه مستقیم و هم به گونه غیر مستقیم با تاثیر بر رضایت از زندگی بر احساس تنهایی تاثیر معنا داری دارد. اثر مستقیم رضایت از زندگی بر احساس تنهایی منفی و معنادار است. هم چنین، نتیجه بدست آمده از این پژوهش بیانگر برازش مطلوب داده های مدل احساس تنهایی می باشد.
بررسی اثربخشی روان درمانی شناختی - رفتاری مذهب محور برافسردگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: طلاق از استرس زاترین فقدان ها می باشد و موجب آشفتگی های هیجانی و مشکلات رفتاری در افراد می شود،دراین میان آسیب پذیری زنان از پیامد های طلاق بیشتر از مردان است. هدف از پزوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مذهب محور برافسردگی زنان مطلقه بوده است. روش: پژوهش حاضراز نوع آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و دوره ی پیگیری بوده است.جامعه ی آماری این پژوهش شامل 30 زن مطلقه است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به طور همتاسازی انتخاب شدند. این افراد از نظر سن ، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، عدم ابتلا به بیماریهای جسمانی ، دارا بودن یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در پرسشنامه افسردگی بک وسایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش کاملاً همگون بودند. سپس آزمودنی ها به طورتصادفی به دو گروه آزمایش وکنترل تقسیم شدند. در مورد گروه آزمایش 12 جلسه 45 دقیقه ای روان درمانی شناختی- رفتاری مذهب محور اجرا گردید اما در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه ی افسردگی بک ویراست دوم بود. یافته ها: نتایج حاصل آشکار ساخت که بین گروه آزمایش و کنترل پس ازاجرای روان درمانی شناختی- رفتاری مذهب محور تفاوت معنی داری وجود داشت) 001/0(p#,
مدیریت افسردگی از دیدگاه طب تلفیقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال افسردگی، از جمله شایع ترین مشکلات روان پزشکی محسوب می شود که در صورت عدم درمان، نتایج زیانباری را در عملکرد فرد به وجود می آورد. درمان رایج این اختلال شامل مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین (Serotonergic Substance Reuptake Inhibitors یا SSRIs)، ضد افسردگي های سه حلقه ای (Tricyclic Antidepressants یا TCAs)، چهار حلقه ای و مهار کننده های مونوآمین اکسیداز (Monoamin Oxidase Inhibitors یا MAOIs) می باشد. در بعضی منابع، درمان های گیاهی نیز برای درمان این اختلال توصیه شده است.
مواد و روش ها: مطالعه مروری حاضر با هدف بررسی درمان های رایج و گیاهی درمان اختلال افسردگی انجام شد. مطالب مربوط به موضوع افسردگی از منابع مختلف پزشکی ایرانی جمع آوری و سپس با مشورت با استادان صاحب نظر، جمع بندی و تدوین گردید. روش های درمانی استاندارد مطرح در کتاب ها و مقالات پزشکی رایج نیز مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت، درمان های افسردگی از هر دو دیدگاه جمع بندی و ارایه شد.
یافته ها: در مطالعات مختلف، داروهای گیاهی اثرات قابل توجهی در درمان افسردگی نشان داده اند و می توانند انتخاب مناسبی برای درمان این اختلال در همراهی با داروهای رایج باشند.
نتيجه گيري: از میان درمان های مؤثر جهت درمان افسردگی بر حسب شدت آن، شغل، مدت افسردگی، عود افسردگی و سایر بیماری های همراه، پزشک معالج اقدام به استفاده از مناسب ترین و ارزان ترین روش موجود خواهد کرد. در این راستا، انجام مطالعات وسیع تر ضروری به نظر می رسد تا جنبه های بیشتری از اثربخشی و بی عارضه بودن درمان های مکمل را آشکار نماید.
بررسی رابطه الگوی غذایی و افسردگی در بزرگسالان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی، نوعی اختلال شایع روانی است که تغذیه در بروز، پیشگیری و درمان آن نقش دارد. در مطالعات گذشته بین افسردگی و دریافت برخی مواد مغذی و غذاها رابطه پیدا شد ولی نتایج متناقض بودندکه علت این تناقضات، نادیده گرفتن الگوی رژیم غذایی افراد می باشد. هدف از انجام این مطالعه مروری تعیین رابطه الگوی غذایی و افسردگی می باشد. روش کار: با به کار بردن کلید واژه های(depression OR anxiety) AND (diet OR nutrition OR food) AND (pattern OR habit OR behavior) در بانک های اطلاعاتی(SID, Science Direct, PubMed , Scopus Elsevier) تعداد 352 مقاله به دست آمد. پس از حذف مقالات تکراری و غیرمرتبط، تعداد 19 مقاله با متن کامل که در بازه زمانی بین سال های 2009-2015 منتشر شده بودند، به مطالعه ورود پیداکردند. یافته ها: از کل مطالعات یافت شده 4 مطالعه مقطعی، 11 مطالعه کوهورت، 3 مطالعه مورد-شاهدی بودند. در تمام این مطالعات الگوی غذایی با پرسشنامه بسامد خوراک، یاد آمد 24 ساعته، ثبت غذایی و افسردگی توسط پرسشنامه معتبرCES-D و یا تشخیص پزشک مورد سنجش قرار گرفته شده بود. در کل دو نوع الگوی غذایی شناسایی شد: الگوی غذایی سالم و الگوی غذایی ناسالم. الگوی رژیم سالم به طور معنی داری با کاهش خطر افسردگی همراه است در حالی که بین الگوی غذای ناسالم و افسردگی ارتباطی دیده نشد. نتیجه گیری: بنا بر نتایج، دریافت بالای میوه، سبزی، ماهی و غلات کامل ممکن است با کاهش خطر افسردگی همراه باشد. اگر چه به نظر می رسد انجام مطالعات دقیق تر و بیشتری برای تایید این یافته ها نیاز است.
پیش بینی میزان موفقیت جراحی پیوند دورزننده عروق تاج مانند قلب بر اساس اضطراب، افسردگی، عوامل طبی و جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از بین بیماریهای قلبی، بیماری عروق کرونر قلب (CAD) علت اصلی مرگ و میر جوامع انسانی می باشد و جراحی پیوند دورزننده عروق تاج مانند قلب (CABG) متداولترین مداخله درمانی است. دوره بستری بیمارستانی پس از جراحی، تخمینی از میزان موفقیت جراحی به حساب می آید که کاملا توسط عوامل طبی و جمعیت شناختی قابل توضیح نمی باشد. بلکه عوامل روانشناختی نیز در این میان مهم می باشند. بنابراین هدف پژوهش حاضر این بود تا علاوه بر این عوامل، به بررسی تاثیر عوامل روان شناختی بر طول دوره بستری بیمارستانی پس از این جراحی بپردازد. از بین بیماران مراجعه کننده به مرکز قلب بیمارستان شهید رجایی تهران که کاندیدای این جراحی بودند، 150 بیمار (30 نفر زن و 120 نفر مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از بیماران خواسته شد پرسشنامه 21 سوالی DASS-21 را تکمیل کنند. تحلیل رگرسیون گام به گام متغیرهای روانشناختی، طبی و جمعیت شناختی نشان داد مهمترین متغیرها برای پیش بینی طول مدت بستری بیمارستانی پس از جراحی، اضطراب و افسردگی، دیابت و فشار خون بالا و سن و جنسیت هستند. نتایج نشان دادند که می توان با ارزیابی پیش از جراحی این متغیرها، به شناسایی بیمارانی نایل شد که ممکن است این نوع جراحی برای آنها موفقیت آمیز نباشد.
اثر بخشی خاطره پردازی انسجامی و روایتی بر کاهش نشانه های افسردگی زنان سالمند مقیم سرای سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر استفاده از روش های روان شناختی در درمان افسردگی که شایع ترین اختلال دوره سالمندی است مورد توجه قرار گرفته است. هدف: خاطره پردازی، مداخله ای روان شناختی برای کاهش علایم افسردگی در سالمندان است و براساس چارچوب نظری انواع مختلفی از خاطره پردازی مورد اشاره قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی خاطره پردازی انسجامی و روایتی در کاهش نشانه های افسردگی زنان سالمند است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی(طرح پیش- پس آزمون) همراه با گروه کنترل بود. آزمودنی های این پژوهش 30 زن سالمند با حداقل 60 سال سن مقیم آسایشگاه های زنان سالمند بودند که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه، دو گروه آزمایشی (خاطره پردازی انسجامی و روایتی) و یک گروه کنترل تقسیم شدند. مداخلات به شکلی کوتاه مدت و برای هر گروه شامل شش جلسه ی 90 دقیقه ای بود که به صورت هفتگی برگزار شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون معاینه مختصر وضعیت روانی(MMSE) وپرسشنامه افسردگی سالمندان(GDS) بود. داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس (ANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل ها نشان داد، روش خاطره پردازی انسجامی اثر معنا داری در کاهش نشانه های افسردگی زنان سالمند داشته است. ولی روش خاطره پردازی روایتی در کاهش علائم افسردگی تاثیر نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها در جهت کاهش علائم افسردگی در زنان سالمند از روش خاطره پردازی انسجامی استفاده شود و در#,
رابطه مشکلات تنظیم هیجانی و عاطفه منفی با ولع مصرف با توجه به میانجی گری افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مشکلات تنظیم هیجانی و عواطف منفی با ولع مصرف با توجه به میانجی گری افسردگی بود. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر همبستگی از نوع مطالعات ساختاری بود. جامعه آماری شامل معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد استان آذربایجان غربی بود که در 6ماهه دوم 1394در مراکز بستری شده بودند (N=526). نمونه مورد مطالعه 216 نفر از افراد مذکور با استفاده از نمونه گیری دردسترس از جامعه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سیستم های مغزی رفتاری، عاطفه منفی پاناس، مشکلات تنظیم هیجان، افسردگی بک و ولع مصرف پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل روابط ساختاری نشان داد که ضرایب استاندارد مسیر مشکلات تنظیم هیجان به ولع مصرف (0/62 =β)؛ مسیر مشکلات تنظیم هیجان به افسردگی (0/35 =β)؛ مسیر عواطف منفی با ولع مصرف(0/59 =β)؛ مسیر عواطف منفی به افسردگی (0/41=β) و مسیر افسردگی به ولع مصرف (0/43 =β) در سطح آماری معنا دار بود؛ و همچنین حدپایین و حد بالای مسیرهای غیرمستقیم مشکلات تنظیم هیجان و عاطفه منفی به ولع مصرف از طریق افسردگی صفر را در بر نگرفت و این حاکی از معنا دار بودن این مسیرهای غیر مستقیم است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه یکی از مشکلات اساسی جامعه اعتیاد است واین معضل بیشتر افراد فعال جامعه را درگیر خود کرده، و افسردگی و کنترل هیجانات نقش اساسی در این مشکل دارد؛ پیشنهاد می شود خانواده ها و دستگاه های دولتی در پیشگیری از اختلالات رفتاری فعال تر عمل کنند و از مراکز مشاوره جهت درمان و آموزش مهارت های زندگی بهره مند شوند.
زعفران برای افسردگی
افسردگی (ارسالی از هسته مشاوره تربیتی)
منبع:
تربیت ۱۳۶۷شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع علایم افسردگی به طور روزافزونی در حال افزایش است و اثرات مخرب آن بر روی فرد و جامعه بسیار گسترده می باشد. شناسايي عوامل خطر و محافظت کننده و درک فرایند ابتلا به علایم افسردگی به منظور پیشگیری به موقع و تلاش های مداخله ای اولیه، ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین رویدادهای استرس زا و علایم افسردگی بود.
مواد و روش ها: جامعه آماري این مطالعه، دانشجويان مقطع كارشناسي بودند كه 357 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسش نامه بررسی تجارب زندگی (Life Experiences Survey یا LES)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire یا CERQ) و پرسش نامه افسردگي Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) استفاده گردید. فرضیه پژوهش از طریق روش تحليل رگرسيون مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: راهبردهاي انطباقي تنظيم شناختي هيجان، رابطه بين رويدادهاي استرس زا و علایم افسردگي را تعديل نمود.
نتيجه گيري: افرادی که به دنبال تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان بیشتری از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، علایم افسردگی کمتری را تجربه می نمایند و بر عکس افرادی که پس از تجربه رویدادهای استرس زا، به میزان کمتری از این راهبردها استفاده می کنند، تجربه علایم افسردگی بیشتری دارند. بر این اساس، مداخلات و برنامه های پیشگیرانه در زمینه علایم افسردگی، باید اهتمام ویژه ای به آموزش و ترویج راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان داشته باشند.
اثربخشی روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روان درمانی تکمیلی یکی از درمان های مشتق شده از درمان شناختی-رفتاری است که از طریق کاهش آشفتگی های روانی و ایجاد روحیه مبارزه جویی، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را افزایش می دهد. در این مطالعه هدف این بود که تأثیر روان درمانی تکمیلی بر اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مورد بررسی قرار گیرد.روش: جامعه مورد مطالعه، بیماران مبتلا به بدخیمی خونی مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی در سال 1394 بودند. در این پژوهش 5 آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر آزمودنی پرسشنامه اضطراب و افسردگی بیمارستان را تکمیل کرد.یافته ها: نتایج نشان داد روان درمانی تکمیلی موجب کاهش معنادار اضطراب و افسردگی بیماران مبتلا به بدخیمی های خونی شد. نتیجه گیری: روان درمانی تکمیلی می تواند به کاهش آشفتگی های روانی بیماران کمک کند.
تاثیر درمان فراشناختی درکاهش علایم افسردگی و اضطراب در بیماران زن مبتلا به یبوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان فراشناختی در کاهش علایم افسردگی و اضطراب در بیماران مبتلا به یبوست شهر تهران بود که به مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کردند و تشخیص افسردگی و اضطراب شدید در مورد آنان داده شد. روش: در این پژوهش روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل به کار گرفته شد. 30 نفر از افرادی که تشخیص افسردگی و اضطراب شدید در مورد آنان داده شد، به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه درمان دارویی دریافت کردند و توسط آزمون افسردگی بک ویرایش دوم و آزمون اسپیلبرگ مورد پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند. همچنین پس از 3 ماه مورد پیگیری قرار گرفتند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری MANCOVA استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی در کاهش علایم افسردگی و اضطراب به طور معناداری موثر بوده است.نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان فراشناختی با تمرکز بر سندرم شناختی توجهی و چالش با باورهای فراشناختی می تواند علایم افسردگی و اضطراب را کاهش دهد.
اثر بخشی روش خود آموزی کلامی بر کاهش شدت علایم ناپایداری عاطفی، زودرنجی، افسرده خلقی و اضطراب در مبتلایان به اختلال پیش از قاعدگی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین پژوهش، اثربخشی روان درمانی شناختی- رفتاری با تاکید بر اثر روش خودآموزی کلامی در کاهش شدت علایم ناپایداری عاطفی، زودرنجی، افسرده خلقی و اضطراب مبتلایان به اختلال ملال پیش از قاعدگی بود. از جامعه 345 نفری زنان دانشجوی دانشکده روانشناسی واحد تهران جنوب 322 دانشجوی مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی مشخص گردیدند و از بین آنها 32 نفربا اختلال ملال پیش از قاعدگی شناسایی شدند و به گونه ای تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.برای این پژوهش نیمه آزمایشی، پرسشنامه ای بر طبق ملاک های انجمن روانشناسان آمریکا با اعتبار و روایی بالا تهیه شد و بین افراد توزیع گردید. بعد از آموزش روش خودآموزی کلامی در 12 جلسه هفتگی و هر جلسه حداقل یک ساعت ، پرسشنامه به گروه آزمایش وگواه داده شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون های تی و کوواریانس ، انجام گرفت. یافته ها با کنترل پیش آزمون نشان داد که روش خود آموزی کلامی، شدت نشانه های اختلال را در افراد گروه آزمایش به طور معنی داری کم کرد. چهار فرضیه پژوهش تایید گردید. بنابراین روش خودآموزی کلامی، یک روش موثر در کاهش شدت نشانه های بیماری در دانشجویان دارای اختلال ملال پیش از قاعدگی می باشد.
بررسی تاثیر القای تجارب هیجانی در کارکردهای اجرایی توجه و حافظه ی فعّال با نگاه به طیف افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری با نگاه به طیف افسردگی بود. روش: در مرحله ی اول 449 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران به صورت تصادفی از طریق نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) مورد غربال قرار گرفتند و سپس 34 نفر از افرادی که نمرات z استاندارد برابر یا بالاتر از 5/1+ و یا برابر یا پایین تر از 5/1- کسب کرده بودند به عنوان گروه نمونه انتخاب و به مرحله بعدی پژوهش دعوت شدند. سپس آن ها به طور انفرادی در سه مرحله مورد آزمایش قرار گرفتند. مرحله ی اول مربوط به فعالیت پایه کارکرد های اجرایی توجه و حافظه کاری قبل از مشاهده قطعه فیلم های هیجانی بود و دو مرحله ی بعدی آزمایش نیز بعد از مشاهده ی قطعه فیلم های هیجانی انتخاب شده شامل قطعه فیلم هیجانی مثبت و منفی صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که القای تجارب هیجانی می تواند بدون در نظر گرفتن اثر اصلی گروه عملکرد توجه فرد را تحت تأثیر قرار دهد. هم چنین نتایج مربوط به حافظه کاری نشان داد که عملکرد دو گروه در شرایط هیجانی مختلف، تفاوت معناداری باهم دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، عملکرد توجه ممکن است در شرایط شدیدتر افسردگی تحت تأثیر قرار گیرد و عملکرد حافظه کاری به عنوان یک کارکرد اجرایی تحت تأثیر افسردگی ممکن است دچار نقص شود که این امر انتخاب و پردازش سریع اطلاعات جهت انجام تکلیف را با مشکل مواجه می سازد.