فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
115-130
حوزه های تخصصی:
هدف : مصرف مواد یک عامل خطرناک در میان نوجوان است. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس هیجان خواهی با میانجیگری بدتنظیمی هیجان (تحلیل مسیر) انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل داد. از بین این جامعه، نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و آن ها به پرسش نامه گرایش به مصرف مواد وید و بوچر (1992)، هیجان خواهی زاکرمن و همکاران (1980) و دشواری در تنظیم هیجان گراتز و همکاران (۲۰۰۴) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-25 و لیزرل 8/8 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گرایش به مصرف مواد با نمره کل بدتنظیمی هیجان و نمره کل هیجان خواهی و مؤلفه های آن شامل تجربه طلبی، ماجراجویی، و گریز از بازداری ارتباط مثبت معناداری داشت. همچنین، بدتنظیمی هیجان با نمره کل هیجان خواهی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت معناداری داشت. شاخص های برازش مدل نیز تأثیر هیجان خواهی بر گرایش به مصرف مواد را با میانجیگری بدتنظیمی هیجان تأیید کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش برگزاری کارگاه های آموزشی جهت آگاه سازی از عوارض اعتیاد و مدیریت و کنترل هیجانات برای نوجوانان توسط مشاوران مدارس و برنامه ریزان سلامت روان پیشنهاد می شود.
مواد روانگردان نوظهور: مرور سیستماتیک کانابینوییدهای سنتزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
187-210
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، ظهور کانابینوییدهای سنتزی، تبلیغات فریبنده، و فروش در فضای مجازی موجب گرایش جوانان به مصرف آن ها شده است. دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل شیوع مصرف این ترکیبات را چالش مهم جهان در خصوص سلامت عمومی اعلام نموده است. هدف تحقیق حاضر مرور سیستماتیکِ کانابینوییدهای سنتزی بود. روش : این مطالعه توصیفی-کتابخانه ای از نوع مروری سیستماتیک بود که در بازه زمانی 1980 تا 2019 با استفاده از همه مقالات چاپ شده در پایگاه داده های الکترونیک شامل Cochrane Database Systematic ، Google Scholar ، Embase ، Medline ، Scopus ، Reviews ، و Proquest و همچنین منابع داخلی نظیر Iranmedex ، Irandoc ، و SID صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که کانابینویید های سنتزی تاثیرات مشابه و قوی تری نسبت به تی اچ سی موجود در محصولات شاهدانه دارند و تعداد معدودی از آن ها کاربرد پزشکی یافته اند. کانابینوییدهای سنتزی اعتیادآورتر و مضرتر از محصولات شاهدانه هستند وگزارش های متعددی از مرگ ناشی از مصرف بیش از حد کانابینوییدهای سنتزی در افراد مصرف کننده منتشر شده است. کشورهای پیشرفته ای نظیر ایالات متحده آمریکا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ژاپن، چین، روسیه، ترکیه و غیره کانابینوییدهای سنتزی و محصولات حاوی آن ها را در قوانین داخلی خود غیرقانونی یا تحت کنترل قرار داده اند. نتیجه گیری : کانابینوییدهای سنتزی و محصولات حاوی آن ها اعتیادآور و تهدیدی برای سلامت و امنیت عمومی هستند. خلاء قانونی در کشور و ممنوع شدن آن ها در کشورهای مختلف، تولید صنعتی و فروش ارزان آن ها در فضای مجازی، می تواند احتمال جایگزینی کانابینوییدهای سنتزی با محصولات شاهدانه را افزایش دهد. بنابراین، نیاز مبرم به بررسی و وضع قوانین مقابله ای با کانابینوییدهای سنتزی در کشور وجود دارد.
اثر بخشی مداخله شناختی-رفتاری به عنوان مکمل درمان های نگهدارنده بر پیشگیری از عود و بهبود نشانه های اختلالات روانی بیماران وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
273-292
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد نوعی آسیب اجتماعی است که اختلالات روانی و جسمانی گسترده ای دارد و هزینه های زیادی را به جوامع تحمیل می کند. این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی مداخله ی غیر دارویی شناختی-رفتاری به عنوان مکمل درمان های نگهدارنده بر پیشگیری از عود و بهبود نشانه های اختلالات روانی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر افیونی در شهر تبریز انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. به همین منظور، تعداد 60 نفر از مردان مبتلا به سوءمصرف مواد مخدر افیونی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به مقیاس پیش بینی پذیری بازگشت به مصرف مواد و پرسش نامه ی چک لیست نشانه های اختلالات روانی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری بر پیشگیری از عود موثر بود. همچنین، مداخله شناختی-رفتاری بر بهبود نشانه های اختلالات روانی بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد مخدر افیونی موثر بود . نتیجه گیری : با توجه به اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود افراد مبتلا به سوءمصرف مواد، این مداخله می تواند مورد استفاده درمان گران و مشاوران برای درمان این گروه از بیماران قرار گیرد.
اثربخشی درمان ریتم اجتماعی و میان فردی بر بدتنظیمی هیجان در سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
217-236
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ریتم اجتماعی و میان فردی بر کاهش بدتنظیمی هیجان در افراد دارای سوءمصرف مت آمفتامین انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل همه افراد دارای سوءمصرف مت آمفتامین مراجعه کننده به کلینیک های شهر تهران بود. از میان آن ها، تعداد 33 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 12 جلسه درمان ریتم اجتماعی و میان فردی که توسط فرانک (2007) طراحی شده است، را دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ریتم اجتماعی و میان فردی باعث کاهش معنادار دشواری در تنظیم هیجان شد. نتیجه گیری: درمان ریتم اجتماعی و میان فردی می تواند به عنوان یک مداخله جدید برای کاهش احتمال لغزش و عود از طریق بهبود تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد در نظر گرفته شود .
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودپنداره، پذیرش خویشتن و خودانتقادگری در زنان دارای اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
73-88
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودپنداره، پذیرش خویشتن و خودانتقادگری در زنان وابسته به مواد بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. 28 زن وابسته به مواد در شهرستان نجف آباد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) گمارده شدند. در این پژوهش، پرسش نامه خودپنداره، پرسش نامه خویشتن پذیری غیرمشروط و پرسش نامه خودانتقادگری مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب افزایش معنی دار سطوح خودپنداره و پذیرش خویشتن و کاهش معنی دار سطوح خودانتقادی در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد و این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار ماندند. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی، می توان خودپنداره و پذیرش خویشتن را در زنان وابسته به مواد بهبود داد و خود انتقادی را کاهش داد.
عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران: یک مطالعه ی گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
47-82
حوزه های تخصصی:
هدف : وسوسه مهم ترین عامل مرتبط با عود مصرف مواد است. زنان نسبت به مردان، وسوسه ی بیش تری را تجربه می کنند و با وسوسه ی بیش تری نسبت به مردان در طول دوران درمانی خود مواجه می شوند. از این رو، هدف این پژوهش، کشف عوامل فردی آشکارساز وسوسه در زنان معتاد در شهر تهران بوده است. روش: روش این پژوهش، روش کیفی نظریه ی زمینه ای بود. جامعه ی پژوهش، زنان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران و نمونه ی پژوهش ، 40 نفر از زنان معتاد مراجعه کننده ی مقیم مرکز ترک اعتیاد زنان بهبودگستران همگام (کمپ) در سال های 97 بود که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: پنج مقوله ی عوامل شناختی آشکارساز وسوسه، عوامل عاطفی- هیجانی آشکارساز وسوسه، عوامل جسمانی- فیزیولوژیک آشکارساز وسوسه، عوامل رفتاری آشکارساز وسوسه و صفات و ویژگی های شخصیتی آشکارساز وسوسه کشف شد. نتیجه گیری: با آموزش این عوامل به زنان معتاد و خانواده های آنان، از بروز وسوسه و متعاقب آن عود، پیشگیری می شود و سطح کارآمدی و توانمندی افراد در حال بهبودی، ارتقا پیدا می کند.
بررسی اثر بخشی آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد مخدر بر میزان سیستم های بازداری-فعال سازی رفتاری و نگرش به مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
99-113
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد بر میزان سیستم های بازداری-فعال سازی رفتاری و نگرش به مصرف مواد در بین نوجوانان پسر در معرض خطر بود. روش: روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهرستان مشکین شهر به تعداد 3062 نفر تشکیل می دادند. از بین 25 کلاس به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 42 نفر انتخاب شدند و در گروه های گواه و آزمایش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس های سیستم های بازداری- فعال سازی رفتاری کارور و وایت، آمادگی به اعتیاد و نگرش به مصرف مواد استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد آموزش عوارض سوءمصرف مواد بر افزایش سیستم بازداری رفتاری و کاهش نگرش مثبت به اعتیاد تاثیر داشت. نتیجه گیری : آموزش عوارض سوءمصرف مواد، می تواند بر سیستم بازداری رفتاری و نگرش به مصرف مواد تاثیر گذاشته و گرایش افراد را به مواد مخدر کاهش دهد. بنابراین می تواند به عنوان روش پیشگیری مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی نقش حمایت اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در پیشگیری از عود اعتیاد افراد مبتلا به اختلالات مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
245-262
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در پیشگیری از عود اعتیاد افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل بودند. به روش نمونه گیری تصادفی ساده و براساس جدول مورگان تعداد 150 نفر انتخاب و مقیاس های استاندارد حمایت اجتماعی، سنجش ولع مصرف لحظه ای، پیش بینی بازگشت و تنظیم شناختی هیجان در میان آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد حمایت اجتماعی قادر به پیش بینی 27 درصد از واریانس شدت نیرومندی (میزان وسوسه) و 21 درصد از واریانس احتمال مصرف بودند. همچنین ابعاد تنظیم شناختی هیجان قادر به پیش بینی 25 درصد از واریانس شدت نیرومندی و 30 درصد از واریانس احتمال مصرف بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، لزوم بهره گیری از آن ها در جهت شناخت بهتر، درمان و مداخله، می تواند کمک موثری در پیشگیری و درمان سوءمصرف کنندگان نماید و راه گشای برنامه ریزان و روان درمانگران عرصه اعتیاد باشد.
رابطه افسردگی و انعطاف پذیری شناختی با رفتارهای اعتیادی با واسطه گری شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
279-297
حوزه های تخصصی:
هدف: : هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی شرم و گناه در رابطه افسردگی و انعطاف پذیری شناختی با رفتارهای اعتیادی بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودندکه با روش نمونه گیری تصادفی منظم به تعداد 211 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه های مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی لویبند و لویبند(1995)، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010)، پرسش نامه گرایش به اعتیاد وید و بوچر (1992)، مقیاس آمادگی شرم و گناه کوهن و همکاران(2011) و شاخص شدت قمار مشکل سازهالگراوس (2009) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شرم و گناه در ارتباط با افسردگی و انعطاف پذیری شناختی، رابطه ی منفی با رفتارهای اعتیادی دارد (0/001 p< ). ضرایب مسیر مستقیم بین افسردگی و شرمساری (0/001 p< )، بین انعطاف پذیری شناختی و شرمساری (0/001 p< ) و بین شرمساری و اعتیاد (001/0 p< ) معنادار بودند. همچنین ضرایب مسیر غیرمستقیم بین افسردگی و شرمساری (0/001 p< )، بین انعطاف پذیری شناختی و شرمساری (0/001 p< ) و بین شرمساری و اعتیاد (0/001 p< ) معنادار به دست آمد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که شرم و گناه تأثیر منفی بر رفتارهای اعتیادی دارد و افراد دارای این هیجانات به احتمال کم تری دارای رفتارهای اعتیادی می شوند.
نقش واسطه ای آشفتگی روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
143-170
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای آشفتگی روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی با گرایش به رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد مخدر و الکل) در دانش آموزان انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 4779 نفر بود. نمونه ای به حجم 399 نفر از دانش آموزان با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان، پرسش نامه خطر پذیری جوانان ایرانی و مقیاس آشفتگی روان شناختی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی تاثیرات مستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد مخدر و الکل) داشتند. همچنین، طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی از طریق آشفتگی روان شناختی تاثیرات غیر مستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر داشتند. نتیجه گیری : به طور کلی، یافته های پژوهش نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی می توانند با افزایش آشفتگی روان شناختی موجب بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان، به ویژه مصرف مواد مخدر و الکل که در این گروه شایعتر است، گردند.
رابطه علی تعارض والد-فرزند، اضطراب، احساس تنهایی و کنترل شخصی به عنوان پیشایندهای گرایش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
115-132
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه علی تعارض والد-فرزند، اضطراب، احساس تنهایی و کنترل شخصی به عنوان پیشایندهای گرایش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان بود . روش : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه آماری را نوجوانان دختر معتاد شهر آبادان تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری داوطلبانه 200 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس های گرایش به مواد مخدر (موسوی، دوست قرین و روشن فکر دزفولی، 1378)، تعارض نوجوان با والدین نسخه کوتاه (پرینتز، 1979)، مقیاس خودگزارشی اضطراب (زانگ، 1971)، مقیاس تجدید نظر شده ی احساس تنهایی (راسل، پپلائو، و فرگوسن، 1978) و مقیاس کنترل شخصی (برنبرگ، 1987) بودند . یافته ها : نتایج تحلیل مسیر نشان داد تعارض والد فرزند، اضطراب و احساس تنهایی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر مثبت دارند (0/05> p ). مسیر کنترل شخصی به گرایش به مصرف مواد مخدر معنادار نبود (0/05< p ). نتیجه گیری: با توجه به نقش تعارض والد- فرزند، اضطراب و احساس تنهایی بر گرایش به مواد مخدر می توان با کاهش تعارض والد فرزند، اضطراب و احساس تنهایی راه حل هایی جهت کنترل گرایش به مواد ارائه نمود .
اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود بازداری پاسخ در مردان مبتلابه سوءمصرف هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
267-286
حوزه های تخصصی:
هدف : افراد مبتلابه سوءمصرف هروئین مشکلات زیادی در عملکردهای اجرایی همچون بازداری پاسخ، سازمان دهی، خودتنظیمی هیجانی، توجه و حافظه دارند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر توانبخشی شناختی رایانه ای بر بهبود بازداری پاسخ در افراد مبتلا به سوءمصرف هروئین بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به سوءمصرف هروئین شهر تهران بود. از میان آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون رایانه ای برو-نرو بود. برنامه توانبخشی شناختی Captain’s Log به مدت 20 جلسه 50-60 دقیقه ای و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد . یافته ها : نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی Captain’s Log موجب بهبود بازداری پاسخ در مردان با سوء مصرف هروئین شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی رایانه ای می تواند به عنوان روشی مناسب در بهبود بازداری پاسخ مردان با سوءمصرف هروئین به کار رود و در نتیجه منجر به ترک و عدم بازگشت مصرف هروئین شود.
پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
265-290
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش پیش بینی تحمل پریشانی بر اساس سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بود. بر اساس دیدگاه کلاین (2015)، 400 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس تحمل پریشانی، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری، سیاهه شخصیتی هگزاکو و مقیاس انزوای اجتماعی پاسخ دادند. پس از در نظر گرفتن داده های پرت، 63 پرسش نامه کنار گذاشته شد و نهایتا 337 نفر وارد تحقیق شدند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سیستم بازداری رفتاری، هیجان پذیری و انزوای اجتماعی با تحمل پریشانی روابط منفی و معناداری داشتند. سیستم فعال ساز رفتاری، صداقت-فروتنی، برون گرایی، توافق و وظیفه شناسی با تحمل پریشانی روابط مثبت و معناداری داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 33 درصد واریانس تحمل پریشانی به وسیله سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی تبیین شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی نقش مهمی در پیش بینی تحمل پریشانی در افراد وابسته به مواد مخدر دارند.
اثربخشی آموزش خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی و سردرد همسران معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
193-212
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی، و سردرد همسران معتادان بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دو گروهی (آزمایش و گواه) سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) می باشد. جامعه آماری عبارت بود از: زنان دارای همسر معتاد به مواد افیونی و صنعتی عضو انجمن خانواده های معتادان شهرستان اصفهان در نیمه اول سال 1398. تعداد 30 نفر داوطلب به صورت دردسترس مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه نمونه به آزمون های سرمایه های روان شناختی لوتانز (2007)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و سنجش علائم سردرد نجاریان (1374) پاسخ دادند. بسته آموزشی خودشفابخشی لطیفی، مروی و لوید (1397) طی 12 جلسه (به صورت هفته ای یک جلسه 90 دقیقه ای) به گروه آزمایش آموزش داده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش خودشفابخشی بر سرمایه های روان شناختی، تحمل پریشانی و سردرد همسران معتادان اثربخشی داشته است (0/05> p ) و این نتایج طی گذر زمان نیز ثبات داشته اند. نتیجه گیری: می توان روش خودشفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید جهت افزایش سلامت جسمانی و روان شناختی خانواده های معتادین در مراکز درمانی به کار برد.
نقش سبک های فرزندپروری ادراک شده و شفقت به خود در پیش بینی آمادگی اعتیاد در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
89-112
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سبک های فرزندپروری ادراک شده و شفقت به خود در پیش بینی آمادگی اعتیاد در جوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه بجنورد در سال تحصیلی 1398-1397 بود. حجم نمونه شامل 340 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس آمادگی اعتیاد، پرسش نامه اقتدار والدین و مقیاس شفقت به خود پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدر و شفقت به خود به شکل منفی و معنادار، و سبک های فرزندپروری مستبد و سهل گیر به شکل مثبت و معنادار آمادگی اعتیاد را پیش بینی کردند. از بین ابعاد شش گانه شفقت به خود، دو بعد مهربانی با خود و قضاوت خود آمادگی اعتیاد را به شکل منفی و معناداری پیش بینی کردند. در میان سبک های فرزندپروری، سبک مقتدر قوی ترین پیش بینی کننده بود. همچنین، شفقت به خود مستقل از سبک های فرزندپروری، آمادگی اعتیاد را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سبک های فرزندپروری و شفقت به خود پیش بینی کننده های مهم برای آمادگی اعتیاد در جوانان هستند و این دو مولفه باید در برنامه های پیشگیرانه و درمانی مرتبط با اعتیاد مورد توجه قرار گیرند. تبیین ها و تلویحات مرتبط با یافته های پژوهش مورد بحث قرار گرفته اند.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
11-30
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر تاب آوری در دانش آموزان با به آمادگی به اعتیاد بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان مدارس دوره ی متوسطه ی دوم شهر ملایر در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل دادند. از میان آن ها، یک مدرسه به صورت در دسترس انتخاب و تعداد 300 نفر از دانش آموزان این مدرسه توسط پرسش نامه ی آمادگی اعتیاد غربال شدند. سپس، 34 دانش آموز که نمره ی بالاتر از نقطه ی برش کسب کردند و دارای آمادگی به اعتیاد بالا بودند، انتخاب و در گروه آزمایش (17 نفر) و گروه کنترل (17 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه برنامه ی مهارت های زندگی را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی تاب آوری استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد اثربخش بود و این برنامه آموزشی باعث افزایش معنادار تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد در گروه کنترل شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های زندگی نقش مهمی در افزایش تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد دارد و آموزش این مهارت ها می تواند باعث افزایش تاب آوری در دانش آموزان با آمادگی به اعتیاد شود.
شناسایی چیستی وچگونگی رفتارهای پرخطر در نوجوانان درگیر رفتارهای پرخطر: یک مطالعه ی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
199-224
حوزه های تخصصی:
هدف: به علت وجود برخی از ویژگی ها و تحولات گسترده ی این دوره، احتمال وقوع رفتارهای پرخطر از سوی نوجوانان وجود دارد. بر این اساس شناخت رفتارهای پرخطر و چگونگی ابراز آن ها حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر شناسایی چیستی و چگونگی رفتارهای پرخطر در نوجوانان درگیر در رفتارهای پرخطر بود. روش: روش این پژوهش کیفی و پدیدارشناسی بود که به توصیف چیستی و چگونگی تجارب زیسته ی نوجوانان پرداخت. جامعه ی مورد مطالعه، نوجوانان 15 تا 18 ساله ی شهر سنندج با سابقه ی فعلی و گذشته انجام رفتارهای پرخطر بودند. داده ها از طریق نمونه گیری در دسترس و مصاحبه ی عمیق با 14 نفر (هشت پسر و شش دختر) گرد آوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسی توصیفی تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان در بخش چیستی رفتارهای پرخطر منجر به شناسایی دو مضمون اصلی (آسیب رسانی و هنجارشکنی) و پنج مضمون فرعی (آسیب فردی، آسیب خانوادگی، آسیب اجتماعی، هنجارهای قانونی و ارزش های دینی) و در بخش زمینه های رفتارهای پرخطر منجر به شناسایی سه مضمون اصلی (عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی) و دوازده مضمون فرعی (هیجان خواهی، کنجکاوی، لذت جویی، شجاعت، آشفتگی خانوادگی، نبود یکی از والدین، سابقه ی رفتار پرخطر در خانواده، غفلت والدین، نقش دوستان، نقص انگیزه، محدودیت شادی محیط و نفوذ رسانه ها)گردید. نتیجه گیری: بر اساس تجربه ی زیسته ی نوجوانان درگیر رفتارهای پرخطر، مجموعه ای از چند عامل با هم سبب بروز رفتار پرخطر از سوی نوجوانان می گردد. این مطالعه دربرگیرنده ی مضمون های مهمی برای مشاوران، معلمان و مسؤولین نهادهای مرتبط با امر آموزش و پرورش و خانواده ها است.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
213-228
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر معتاد انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، دربرگیرنده زنان دارای همسر معتاد شهر تهران در سال 1397 بود. با عنایت به نیمه آزمایشی بودن طرح، نمونه ای به حجم 30 نفر با توجه به معیارهای شمول از بین افراد جامعه آماری به صورت در دسترس انتخاب شدند. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای معنادرمانی گروهی (فرانکل، 2001) شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسش نامه افسردگی بک (1994) بود. یافته ها: نتایج نشان داد معنادرمانی گروهی سبب بهبود افسردگی و کیفیت زندگی زنان دارای همسر معتاد می شود. نتیجه گیری: می توان از معنادرمانی به عنوان روش مداخله ای مؤثر سود جست. به نظر می رسد این مداخله برای زنان دارای همسر معتاد نیز کاربردی است.
پیش بینی گرایش به سوءمصرف مواد مخدر براساس خودبیگانگی تحصیلی، هیجان های تحصیلی منفی و خودکارآمدی عمومی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
79-100
حوزه های تخصصی:
هدف: مصرف مواد مخدر یکی از قابل بحث ترین مسائلی است که قشر نوجوانان و جوانان را درگیر کرده است. به همین جهت هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد مخدر براساس خودبیگانگی تحصیلی، هیجان های تحصیلی منفی و خودکارآمدی عمومی در دانش آموزان پسر بود. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی 99-1398بود. از میان آن ها، 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش، پرسشنامه گرایش به اعتیاد (وید و همکاران، 1992)، پرسشنامه از خودبیگانگی تحصیلی (دیلون و گروات، 1976)، مقیاس خودکارآمدی عمومی (شوآرتزر و جروسلم، 1979) و پرسشنامه هیجان تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) استفاده شدند. یافته ها: گرایش به سوءمصرف مواد مخدر با خود بیگانگی تحصیلی و هیجان های تحصیلی منفی رابطه مثبت و معنادار و با خودکارآمدی عمومی رابطه ی منفی و معناداری در دانش آموزان داشت. خودبیگانگی تحصیلی، هیجان های تحصیلی منفی و خودکارآمدی عمومی 62 درصد از واریانس گرایش به سوءمصرف موادمخدر در دانش آموزان را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: می توان بیان کرد که مدیران مدارس می توانند با سنجش سه متغیر ذکر شده در این پژوهش از تمایلات دانش آموزان به مصرف مواد مخدر آگاه گردیده و برنامه های مدیریتی و پیشگیری لازم را اجرا نمایند.
اثربخشی درمان خانواده محور بر نگرش به مصرف مواد در دانش آموزان دختر با اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
171-186
حوزه های تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد و اعتیاد از مشکلات جدی دنیای امروز هستند و گرایش زیاد به مصرف مواد در نوجوانان توجه پژوهشگران و درمانگران را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان خانواده محور بر نگرش به مصرف مواد دانش آموزان دختر با اختلال مصرف مواد بود. روش : در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. بر این اساس، چهار خانواده و دختران نوجوان آن ها که اختلال مصرف مواد داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درمان خانواده محور در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و نوجوانان به پرسش نامه نگرش سنج مواد مخدر پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان خانواده محور باعث کاهش معنی دار نگرش مثبت به مواد مخدر 30/93 بهبودی) شد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که درمان خانواده محور می تواند برای تغییر چرخه ناکارآمد سیستم خانواده و کاهش نگرش مثبت به مصرف مواد در نوجوانان مؤثر باشد و درمانگران می توانند از این روش درمانی برای بهبود اختلال مصرف مواد استفاده کنند.