فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از برنامه های پیشگیری در مقابل اعتیاد، استفاده از رویکرد نشر اطلاعات در برنامه پیشگیری از اعتیاد است. در این گونه برنامه ها تصور می شود که افراد، اطلاعاتی را در مورد نتایج اعتیاد کسب می کنند. نوجوانانی که با تجارب منفی معتادان خود معرف و خانواده هایشان مواجه گردیده اند می توانند مقدار زیادی در مورد نتایج منفی اعتیاد بیاموزند و رفتارها و نظر خود را در آینده براساس آن تنظیم کنند. در این پژوهش معتادان خود معرف و خانواده ایشان با هدف توضیح نتایج منفی اعتیاد و تاثیر مخرب آن بر زندگی روانی اجتماعی شان در دبیرستان ها حضور یافتند. بیش از هزارنفر از دانش آموزان دبیرستان به عنوان گروه تجربی بعد از پاسخ گویی به آزمون سنجش نگرش نسبت به اعتیاد در این برنامه در قالب 7 جلسه حضور یافتند. آنان همچنین به این آزمون بعد از حضور در این جلسات، مجددا پاسخ دادند. نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری در نگرش دانش آموزان نسبت به اعتیاد ایجاد گردید، به طوری که در مقایسه با گروه کنترل که حضوری در برنامه های مواجهه نداشت، نظر آزمودنی ها در گروه آزمایشی در نتیجه مواجهه با معتادان و خانواده هایشان، در مورد اعتیاد منفی تر گردید.
بررسی مقایسه ای سنخ های شخصیتی افراد وابسته به هروئین، تریاک، سیگار و عادی بر اساس مدل پنج عاملی نئو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای سنخ های شخصیتی افراد وابسته به مواد و عادی شهرستان مرودشت در سال 1387 انجام گرفته است. در این راستا دو گروه از افراد وابسته به مواد افیونی (50 نفر تریاکی و 50 نفر هروئینی) به روش نمونه گیری در دسترس هدفمند و یک گروه افراد سیگاری (50 نفر) و یک گروه افراد عادی (50 نفر) به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامة پنج عاملی شخصیتی نئو فرم 60 ماده ای (حق شناس، 1383) پاسخ دادند. در این مطالعه پنج فرضیه با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین گروه های چهارگانه از جمله افراد عادی، سیگاری و وابسته به تریاک و هروئین در سنخ های شخصیتی عصبیت، برون گرایی، انعطاف پذیری و وجدانی بودن تفاوت معنادار وجود دارد اما در سنخ توافق پذیری تفاوتی مشاهده نمی شود. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که آن دسته از ویژگی های شخصیتی که از قبل در فرد معتاد وجود داشته یا در طول دوره وابستگی به مواد شکل گرفته است، اساساً در شکل گیری و یا تداوم و نهایتآً بازگشت به مصرف مواد تأثیر دارد و این افراد از نظر میزان کنترل تجارب و هیجان های نامطلوب و بروز رفتارها و حالات عاطفی مثبت دچار مشکل هستند.
مقایسه گرایش به اعتیاد و سازگاری در دانش آموزان دختر و پسر
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه گرایش به اعتیاد با سازگاری دانش آموزان دختر و پسر 17-12 ساله شهرستان رباط کریم انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع علی ـ مقایسه ای بود. آزمودنی های این پژوهش را 21 پسر و 29 دختر دانش آموز تشکیل می دادند که تحت پوشش موسسه خیریه ی حضرت فاطمه الزهرا در واحد رباط کریم مشغول به تحصیل بودند و به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. گروه نمونه پرسشنامه افراد در معرض اعتیاد دهکردیان و سنجش سازگاری بل را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه دختران و پسران از نظر متغیرهای ناسازگاری و خطر ابتلا به اعتیاد تفاوت معناداری به دست آمد. به طوری که میانگین ناسازگاری در پسران بالاتر از دختران و خطر ابتلا به اعتیاد در گروه پسران بیشتر از دختران بود. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق دارای تلویحات کاربردی در سیاست گذاری های پیشگیری از اعتیاد است.
نگرش وابستگان به مواد افیونی و خانواده های آنان در مورد تأثیر اعتیاد بر صدمات ناشی از زلزله بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: درشهرستان بم مصرف تریاک که تا قبل از وقوع زلزله (دیماه 1382 ) بسیار شایع بوده است، پس از زلزله مشکلاتی برای بازماندگان این حادثه ایجاد کرد. هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت اعتیاد و نگرش وابستگان به مواد افیونی و خانواده آنان به تاثیر اعتیاد بر تحمل صدمات ناشی از زلزله در این شهرستان میباشد.
روش: این مطالعه کیفی در شهر بم، یکی از روستاهای اطراف آن و هشت بیمارستان شهرهای کرمان و تهران، که زلزله زدگان را پذیرفته بودند، اجرا گردید. با 159 نفر مصاحبه شد که از این میان، 61 نفر وابستگان به مواد افیونی و بقیه از خانواده وابستگان به مواد افیونی، مردم بم، پزشکان، پرستاران و امدادگران ستادی و استانی درمان بودند. روش پرسشگری مصاحبه انفرادی بود. کار میدانی 15 روز پس از وقوع زلزله شروع شد و دو هفته طول کشید.
یافته ها: الگوی غالب مصرف مواد در اکثر آنان تریاک و به صورت تدخینی بوده است. به نظر بیش از نیمی از مصاحبه شوندگان وابسته به مواد افیونی، اعتیادشان باعث کاهش صدمات ناشی از زلزله شده بود و حدود یک سوم آنان اعتیاد را عامل افزایش دهنده صدمات میدانستند. در حالی که به نظر نیمی از اعضای خانواده، اعتیاد نقشی در میزان آسیبها و صدمات نداشته و از نظر نیمی دیگر، اعتیاد باعث افزایش آسیبها و صدمات شده است.
نتیجه گیری: از آنجا که در حال حاضر در بم به دلایل گوناگون، خطر تشدید وضعیت اعتیاد وجود دارد و نگرش مثبت و یا حتی خنثی به استفاده از مواد افیونی، پیش بینی کننده شروع و ادامه مصرف مواد میباشد، لذا به منظور پیشگیری و کنترل آن، پیش بینی مداخلاتی که بتواند بر نگرش افراد تاثیر بگذارد، الزامی به نظر میرسد.
تحلیل نظام تصمیم گیری معتادان، پیش و پس از درمان نگهدارنده با متادون (در آزمون خطرپذیری بادکنکی، با استفاده از مد لسازی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی خطرپذیری معتادان به مواد افیونی و تحلیل تاثیر درمان نگهدارنده با متادون بر بهبود زیرساختهای شناختی اختلالات احتمالی، با بهرهگیری از روشهای مد ل سازی محاسباتی است.
روش: در این پژوهش، نظام تصمیم گیری پنج گروه آزمودنی (شاهد مرد، شاهد زن ، معتادان پیش از درمان، معتادان پس از سه ماه درمان نگهدارنده با متادون و معتادان پس از شش ماه درمان)، با استفاده از نسخه فارسی رایانهای آزمون خطرپذیری بادکنکی بررسی شد.
یافتهها: یافته های به دستآمده از نمرات آزمون نشان می دهد که عملکرد دو گروه زنان شاهد و مردان شاهد تفاوت چندانی ندارد، اما خطرپذیری معتادان در تصمیم گیری، پیش از درمان، بیشتر از گروه مردان شاهد است. همچنین، میزان خطرپذیری گروه معتادان پس از شش ماه درمان، کمتر از گروههای دیگر وابسته به مواد است. بنابراین، درمان نگهدارنده، بر رفع عدم تعادل در خطرپذیری تاثیر داشته است. در این مطالعه، برای توصیف نظام تصمیم گیری گروه های مختلف، به منظور کشف علل عملکرد متفاوت گروه ها، از مدل-سازی شناختی استفاده شد.
نتیجهگیری: تحلیل پارامترهای تخمین زده شده نشان می دهد که عدم تعادل در پاداش جویی معتادان، باعث بروز رفتار خطرپذیر در این گروه می شود. همچنین، این گروه به ارزیابی خود از میزان سود و ضرر در هر انتخاب اهمیت کمتری می دهد. بنابراین، رفتارشان تصادفی-تر است. به عکس، گروه شاهد در هر انتخاب گزینه ای را انتخاب می-کند که، بر اساس ارزیابی از مقدار سود و ضرر، ارزش بیشتری داشته باشد.
رفتار درمانی دیالکتیکی و اختلال مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزه های تخصصی:
اعتیاد یک بیماری روان پزشکی مزمن می باشد که در بسیاری از جوامع از جمله جامعه ی ایران در حال گسترش است. اعتیاد به موادمخدر پدیده ی پیچیده ای است که ابعاد مختلف زندگی فرد ازجمله ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جسمی و روانی را تحت تأثیر قرار می دهد. ازجمله پیامدهای روانی حاصل از اعتیاد می توان به اختلالات خلقی مثل افسردگی و اضطراب، پرخاشگری و اختلال در کنترل تکانه، فراموشی، توهم و هذیان ناشی از مواد صنعتی و... اشاره کرد. ازآنجایی که پیامدهای ناشی از اعتیاد بخصوص پیامدهای روانی در زندگی فرد اختلال ایجاد می کند و با توجه به نقش عوامل روانی در وابستگی به مواد و تداوم اعتیاد، لازم است در کنار درمان های دارویی و زیستی از مداخلات روان شناختی نیز استفاده شود. یکی از درمان های روان شناختی به کاررفته در حوزه ی اعتیاد رفتاردرمانی دیالکتیک می باشد. کاربرد رفتاردرمانی دیالکتیکی باگذشت زمان توسعه یافته است و در حال حاضر برای درمان بسیاری از مشکلات مانند افسردگی، اضطراب، خشم، سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن کاربرد دارد. این مقاله مروری بر کاربرد فنون رفتاردرمانی دیالکتیکی است که به عنوان درمان مکمل در کنار سایر درمان ها تلقی می شود. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت رفتاردرمانی دیالکتیکی مداخله ای برای اختلالات مصرف مواد اثربخش است.
سم زدایی سریع در افراد وابسته به مواد افیونی به کمک آنتاگونیست های افیونی
حوزه های تخصصی:
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح های توصیفی-همبستگی می باشد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 153 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد قروه بود که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه ی استعداد اعتیاد، پرسشنامه ی هوش هیجانی برادبری و پرسشنامه ی عزت نفس روزنبرگ بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین گرایش به اعتیاد و عزت نفس رابطه معنی دار منفی وجود دارد، همچنین بین گرایش به اعتیاد و خرده مقیاس های خودمدیریتی و مدیریت رابطه همبستگی معنی دار منفی دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده ی نقش پیش بینی کننده ی عزت نفس و خرده مقیاس های خود مدیریتی و مدیریت روابط در گرایش به اعتیاد است.
سوءمصرف مواد و بیماری های روانی
حوزه های تخصصی:
سوءمصرف مواد در میان افراد دارای بیماری روانی یک مشکل شایع است. از طرف دیگر بسیاری از مصرف کنندگان مزمن مواد مخدر به طورهم زمان از یک بیماری روانی جدی رنج می برند. در مورد رابطه این دو اختلال، فرضیه های گوناگونی (از جمله تقدم، وقوع هم زمان، رابطه علی یا دوگانه) مطرح شده است. پژوهش های انجام شده بیشتر این نتیجه گیری را تأیید می کنند که این دو، اختلال های جداگانه ای هستند که هرکدام می تواند خطر ابتلا به دیگری را افزایش دهد و این، به این معنی نیست که یکی علت دیگری است.
بررسی تاثیر آموزش شناختی - رفتاری زوجین در کاهش گرایش به مواد بیماران وابسته به مواد مخدر تریاکی در شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، تاثیر آموزش شناختی ـ رفتاری زوجین در کاهش گرایش به مواد مخدر در بیماران وابسته به مواد مخدر تریاکی را مورد بررسی قرار می دهد. برای انجام این پژوهش از بین معتادانی که به بخش ترک اعتیاد بیمارستان نور اصفهان مراجعه کردند، تعداد 30 زوج (زن و شوهر) به طور تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 زوج) تقسیم شدند. آن گاه آموزش شناختی ـ رفتاری زوجین در طی هشت جلسه (دو ساعته) هفته ای یک جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد ولی گروه کنترل آموزش خاصی در این زمینه دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه گرایش به مصرف مواد بود که بر روی دو گروه به عنوان پیش آزمون اجرا و در نهایت از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که میانگین نمرات دو گروه دارای تفاوت معنی دار در سطح 05/0P< می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش شناختی ـ رفتاری زوجین توانسته در کاهش گرایش به مواد مخدر تریاکی در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر واقع شود.
پیش بینی نگرش به مواد مخدر بر اساس مؤلفه های تحول مثبت نوجوانی و رضایت از زندگی درنوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه تحول مثبت نوجوانی و رضایت از زندگی با نگرش به مواد مخدر در دانش آموزان انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر قم بودند که نمونه ای به حجم 385 نفر (198 نفر دختر و 187 نفر پسر) به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. از پرسش نامه های تحول مثبت نوجوانی گلدوف و همکاران، نگرش سنج مواد مخدر رضایی و همکاران و رضایت از زندگی داینر و همکاران استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های تحول مثبت نوجوانی و نگرش به مواد مخدر و بین مؤلفه های نگرش به مواد مخدر و رضایت از زندگی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که مؤلفه های ارتباط، منش، مراقبت و رضایت از زندگی به ترتیب بیشترین سهم را در پیش بینی نگرش به مواد مخدر در دانش آموزان دارند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این یافته ها، ضرورت توجه به منابع و سرمایه های تحول مثبت نوجوانی و رضایت از زندگی را در کاهش اعتیاد و گرایش به مواد مخدر دانش آموزان مورد تأکید قرار داد.