فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
وابستگی به مواد به عنوان یک عامل به وجود آورنده اختلال در سلامت فردی و اجتماعی، خسارت های بی شماری را در ابعاد مختلف اعم از فردی، خانوادگی، بهداشتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به جوامع تحمیل می کند. در برابر مصرف موادمخدر و روان گردان ها لازم است اقدامات متقابلی برای مبارزه با این امر انجام شود. جامعه به عنوان سیستم پویا، زنده، با نشاط و در حال حرکت، دارای ظرفیت ها و پتانسیل های بی شماری است که می توان از آن در جهت پیشگیری از وابستگی به مواد استفاده کرد. بنابراین، اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر امری ضروری است. هدف از مقاله حاضر، مروری بر رویکرد اجتماعی برای مبارزه با مصرف مواد مخدر با تاکید بر نقش مشارکت اجتماعی بود. بنابراین، ابتدا به رویکرد اجتماعی شدن مقابله با مواد مخدر و سپس به نقش مشارکت اجتماعی و مروری بر پیشینه پژوهش و در انتها به بحث و نتیجه گیری و پیشنهادها پرداخته شد. پیشگیری یکی از مهم ترین ارکان مقابله با مصرف مواد مخدر و وابستگی به آن است. به عبارت دیگر، توجه به رویکرد پیشگیری همواره بهتر از درمان است. پیشگیری را می توان در کانون های مختلف جامعه انجام داد. ترویج رویکرد پیشگیری در سطح جامعه و مشارکت بیشتر از سوی اقشار مختلف جامعه نقش موثری برای مقابله با مواد مخدر دارد. رویکرد اجتماعی در پیشگیری از وابستگی به مواد، در واقع «توسعه محلی» و بر اساس «مشارکت» است. شواهد نظری و پژوهشی در خصوص نقش مشارکت اجتماعی در پیشگیری از وابستگی به مواد بسیار اندک است و لزوم دانش افزایی و پژوهش در این خصوص بسیار ضروری است. شواهد پژوهشی موجود نیز حاکی از اهمیت مشارکت اجتماعی در پیشگیری از انواع آسیب های اجتماعی به خصوص وابستگی به مواد است. در مجموع می توان گفت که «مشارکت اجتماعی» نقش بسیار مهمی در «اجتماعی شدن مقابله با مصرف مواد » دارد و می توان با استفاده از رویکرد اجتماعی مقابله با مصرف مواد با تاکید بر مشارکت اجتماعی از وابستگی به مواد و آسیب های آن جلوگیری کرد.
"ادبیات عرفانی ایران و الکلیسم "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۵ شماره ۸۰
حوزه های تخصصی:
مقایسه سیستم های فعال سازی- بازداری رفتاری در مصرف کنندگان مواد مختلف، ترک کنندگان هروئین و افراد هنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بر اساس نظریه حساسیت به تقویت، شخصیت بهنجار و نابهنجار در امتداد یک پیوستار قرار دارند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سیستم های فعال سازی-بازداری رفتاری در مصرف کنندگان مواد مختلف، ترک کنندگان هروئین و افراد هنجار می باشد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی مقطعی و جامعه آماری آن شامل کلیه مصرف کنندگان مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون، مصرف کنندگان شیشه، هروئین و تریاک و ترک کنندگان هروئین در شهر اصفهان در سال 1392 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای، 150 مصرف کننده مواد مختلف و 30 نفر غیر مصرف کننده انتخاب شدند و پرسش نامه شخصیتی گری ویلسون (GWPQ) مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین گروه ها از لحاظ میزان فعال سازی رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0p<). اما از لحاظ سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ/ گریز بین گروه ها تفاوت معنی داری به دست نیامد (05/0p>). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد میانگین فعال سازی رفتاری در گروه مصرف کننده هروئین به میزان معنی داری بیشتر از گروه های هنجار، ترک کنندگان هروئین و تریاک و مصرف کنندگان متادون است (05/0p<). هم چنین میانگین فعال سازی رفتاری در مصرف کنندگان شیشه به میزان معنی داری بیشتر از ترک کنندگان تریاک و مصرف کنندگان متادون است (05/0p<). بین سایر گروه ها تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: این تحقیق از نتایج حاضر از این فرضیه که افراد مصرف کننده مواد از بیش فعالی سیستم فعال ساز رفتار برخوردار هستند، حمایت کرد.
ارتباط مهارتهای ذهن آگاهی و باورهای فراشناختی با واکنش پذیری بین فردی سوء مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرایندهای زیستی و روانشناختی زیادی می تواند در سوء مصرف مواد می تواند اثر گذار باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط مهارتهای ذهن آگاهی و باورهای فر اشناختی با واکنش پذیری بین فردی سوء مصرف کنندگان مواد بود. روش: آزمودنی های پژوهش شامل 100 نفر بودند که از میان سوء مصرف کنندگان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان اردبیل، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارتهای ذهن آگاهی، فراشناخت و شاخص واکنش پذیری بین فردی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مهارتهای ذهن آگاهی و باورهای فراشناختی با واکنش پذیری بین فردی رابطه معنی داری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که باورهای مثبت در مورد نگرانی ، خودآگاهی شناختی و باورهای منفی در مورد مورد کنترل ناپذیری افکار و خطر پیش بینی کننده های واکنش پذیری بین فردی سوءمصرف کنندگان مواد هستند. از میان مؤلفه های ذهن آگاهی، مشاهده کردن و پذیرش بدون قضاوت، از قوی ترین پیش بینی کننده های واکنش پذیری بین فردی سوءمصرف کنندگان مواد می باشند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که باورهای فراشناختی و مهارتهای ذهن آگاهی، نقش متوسطی در پیش بینی واکنش پذیری بین فردی سوء مصرف کنندگان مواد دارند؛ این نتایج تلویحات مهمی در آسیب شناسی روانی سوء مصرف مواد دارد؛ بر این اساس، متخصصان بالینی بایستی از راهبردهای فراشناختی و مهارتهای ذهن آگاهی برای مقابله با سوء مصرف مواد استفاده نمایند.
اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد بر عملکردهای شناختی مختلفی از جمله توجه تاثیر دارد. بررسی اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین و همتایان سالم هدف تحقیق حاضر است. روش: این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری آن تمامی افراد وابسته به مواد افیونی شهر ابهر بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر افراد مصرف کننده هروئین انتخاب و60 نفر از افراد سالم که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بود، به عنوان گروه مقایسه انتخاب شد. آزمون های عصب شناختی دات پروب و استروپ اجرا شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که در آزمون دات پروب بین دو گروه تفاوت وجود داشت و گروه بهنجار عملکرد بهتری داشتند. در آزمون استروپ نیز محرک های مواد چه به صورت هشیار و چه ناهشیار ارائه شوند، شناسایی شده و نسبت به آن ها در افراد مصرف کننده سوگیری دیده می شود. نتیجه گیری: با توجه به اثرات مخرب اعتیاد بر توانایی شناختی می بایستی در درمان مبتلایان به مشکلات شناختی آن ها توجه شود.
مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه در مردان وابسته و غیر وابسته به مواد اپیوئیدی شهر زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عوامل مختلفی با شروع و تداوم مصرف مواد ارتباط دارند که یکی از عوامل مهم در این زمینه، طرحوارههای ناسازگار اولیه میباشند. پژوهش حاضر با هدف مقایسهی طرحوارههای ناسازگار اولیه در افراد وابسته و غیر وابسته به مواد اپیوئیدی انجام شده است.
روشکار: در این پژوهش پسرویدادی در سال 1388، 240 نفر شامل120 نفر مرد مراجعهکننده (65-15 ساله) به مراکز ترک در شهر زاهدان که واجد ملاکهای تشخیصی بر اساس چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی برای وابستگی به مواد بودند، انتخاب و برای گروه غیر وابسته (شاهد) نیز120 نفر به روش نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی از جمعیت عمومی شهر زاهدان انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از فرم کوتاه پرسشنامهی طرحوارههای ناسازگار اولیه استفاده شد و در تحلیل دادهها، روشهای توصیفی و جهت مقایسهی میانگینها نیز آزمون تی مستقل به کار رفت.
یافتهها: افراد وابسته به مواد در حوزههای طرحوارهای بریدگی، خودگردانی و عملکرد مختل و گوش به زنگی، نمرهی بالاتری داشته وتفاوت آنها با افراد غیر وابسته در سطح 01/0P< معنیدار است.
نتیجهگیری: با توجه به این که افکار ناسازگارانه، افکار اولیهای هستند که در دورههای تحولی رشد شکل گرفته و میتوانند طرحوارههای ناسازگارانهای را که در سببشناسی مصرف مواد نقش عمدهای دارند ایجاد نمایند، لذا پیشنهاد میشود که در طرحهای پیشگیری و درمان وابستگی به مواد، طرحوارههای ناسازگار مورد توجه قرار گیرند.
اثربخشی برنامه آموزشی رفتارهای سالم در نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر و کاهش آسیب پذیری نسبت به اعتیاد
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی رفتارهای سالم در نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر وکاهش آسیب پذیری نسبت به اعتیاد انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از میان جامعه آماری که دانشجویان ساکن در خوابگاههاى دانشگاه شهیدبهشتی در سال تحصیلی 1389-1388 بودند، تعداد 60 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. مقیاس های نگرش نسبت به سو ء مصرف مواد و آسیب پذیری نسبت به اعتیاد برای ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه در نمره کلی نگرش و حیطه هاى شناختی، عاطفی، رفتاری و عمومی نسبت به مواد مخدر و خرده مقیاس های آزمون اعتیادپذیری وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش رفتارهای سالم موجب تقویت نگرش منفی نسبت به سوء مصرف مواد و کاهش سطح اعتیادپذیری می شود.
"اثرات بیولوژی مستقیم و غیر مستقیم الکل "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۶ شماره ۸۹
حوزه های تخصصی:
اثر بخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی ( MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی انجام شده است.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی 24 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دو گروه آزمایشی و گواه ( هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت هشت هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های پژوهش توسط پرسشنامه مهارت های مقابله ای با سوء مصرف الکل (که برای سوء مصرف مواد نیز کارایی بالایی دارد) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA)، تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری (ANCOVA) و خی دو استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در افزایش مهارت های مقابله ای در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی بازگشت در دو گروه وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت به اعتیاد و افزایش مهارت های مقابله ای مؤثر است
بررسی عوامل مؤثر در وابستگی به مواد مخدر در مراجعه کنندگان به مرکز خود معرف تبریز
حوزه های تخصصی:
میزان انطباق جرم انگاری مواد مخدر در ایران با اسناد بین المللی
حوزه های تخصصی:
ابتلای جامعه بشری به معضل مواد مخدر، کشورها را بر آن داشت تا برای جلوگیری از گسترش آثار مخرب این بلای ویرانگر، در قالب معاهده های بین المللی به مبارزه با آن بپردازند. از جمله این معاهده ها، معاهده واحد مواد مخدر سازمان ملل متحد، مصوب سال 1961 و معاهده مبارزه با قاچاق مواد مخدر و داروهای روان گردان، مصوب سال 1988 سازمان ملل متحد است که کشور ایران هر دو معاهده را پذیرفته و به عضویت آنها درآمده است. بررسی و مقایسه معاهده های یادشده و قانون مبارزه با مواد مخدر، مصوب 1376مجمع تشخیص مصلحت نظام، بیانگر آن است که همه آنها درصدد مبارزه با مواد مخدر و پیشگیری و اصلاح معتادان و برگرداندن آنها به زندگی عادی هستند. بررسی متن معاهده ها نشان می دهد، میزان ضمانت اجرا و مجازات پیشنهادی برای مرتکبان جرائم مواد مخدر نسبت به قانون مبارزه با مواد مخدر ایران از شدت کمتری برخوردار است. از آنجایی که موضوع تحقیق، میزان انطباق جرم انگاری مواد مخدر در ایران با معاهده های بین المللی است، در تنظیم این نوشتار، روش توصیفی- تحلیلی به کارگرفته شده و برای جمع آوری منابع، از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
اثربخشی مداخله مبتنی بر درمان مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت در افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش ابتدا از میان بیماران دارای اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهرستان زاهدان، 31 نفر دارای تشخیص اختلال مصرف مواد به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و گروه کنترل (17 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه سبک های مقابله ای بیلینگز و موس ارزیابی شدند. روان درمانی مثبت نگر در گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیره و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر، سبک های مقابله ای بیماران گروه آزمایش را در مرحله ی پس آزمون و پیگیری ارتقا داده بود. همچنین نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر در پیشگیری از بازگشت موثر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان روشی کارآمد برای ارتقای سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت بیماران دارای اختلال مصرف مواد استفاده شود.
بررسی علل گرایش به مصرف مواد مخدر (اعتیاد) در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
169-198
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فردی، جمعیت شناختی، روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی موثر بر گرایش به مصرف مواد در افراد وابسته به مواد شهر اردبیل انجام شد. روش : این پژوهش از نوع توصیفی –مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سوءمصرف کنندگان مواد زن و مرد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد دولتی یا خصوصی استان اردبیل در نیمه اول سال97 بود. به همین منظور، 250 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش نیز از روش آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که عوامل فردی (سطح تحصیلات ابتدایی افراد وابسته به مواد و دوستان آن ها، بیکاری و داشتن مشاغل کارگری، پیشنهاد مصرف مواد توسط همکاران محیط کار، شروع مصرف با تریاک)، عوامل خانوادگی (طرد فرد در مشاجرات خانوادگی، مصرف مواد برای فرار از مشکلات خانوادگی، مصرف مواد بعد از شکست عشقی، سابقه اعتیاد در بین اعضای خانواده و عملکرد خانوادگی نامناسب)، عوامل روان شناختی(مصرف مواد برای لذت جویی و خوشگذرانی، مصرف مواد برای حس کنجکاوی، گرایش به رفتارهای پرخاشگرانه بالا، ناتوانی و ضعف در ابراز وجود و استرس های زیاد در سبک زندگی)، عوامل فرهنگی (عدم عضویت و فعالیت در گروه های مذهبی، پایبندی کمتر به سبک زندگی مذهبی، ناآگاهی از اثرات و عوارض مواد مخدر، معاشرت با دوستان ناباب، قبح شکنی مصرف مواد در جامعه، تبلیغات و کارکرد منفی رسانه ها و استفاده بالا از ماهواره)، عوامل اجتماعی(عدم عضویت و فعالیت در گروه های اجتماعی و احساس محرومیت اجتماعی)، عوامل اقتصادی (بیکاری و وضعیت اقتصادی ضعیف،احساس محرومیت اقتصادی و فقر) و عوامل جغرافیایی (حاشیه نشینی و بالا بودن میزان بروز جرم و اعتیاد در محل سکونت فرد) در گرایش به اعتیاد افراد وابسته به مواد نقش داشتند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج فوق، لازم است مسئولین و متخصصان امور نسبت به این علل بومی توجه جدی و برنامه ریزی بیشتری در حوزه پیشگیری داشته باشند.
اثر بخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر کاهش هیجان خواهی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هیجان خواهی به عنوان یک نیاز با منشاء عصبی _ زیستی، به داشتن احساسات و تجربه های متنوع، جدید، پیچیده و خطرناک تعریف شده است. پژوهش های اخیر نیز در این ارتباط نشان می دهند که یکی از عوامل مهم در آسیب پذیری در سوء مصرف و وابستگی به مواد و الکل، سطح هیجان خواهی بالاست. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر کاهش هیجان خواهی در افراد وابسته به مواد مخدر انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان مریوان تشکیل می دهند. نمونه گیری در طی دو مرحله انجام شد در مرحله اول از نمونه گیری در دسترس و در مرحله دوم از گمارش تصادفی استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هیجان خواهی زاکرمن استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان به جز مولفه هیجان جویی و ماجراجویی، موجب کاهش مولفه های تجربه جویی، بازداری زدایی و حساسیت به یکنواختی و همچنین متغیر هیجان خواهی کل، می شود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه صفت هیجان خواهی یکی از عوامل خطر برای گرایش و عود مجدد به سوی مصرف مواد است، لذا براساس یافته های پژوهش پیشنهاد می گردد از راهبردهای تنظیم هیجان برای کنترل این صفت در افراد وابسته به مواد استفاده شود.
مقایسه سلامت عمومی و حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه میزان سلامت عمومی و حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد و جمعیت سالم بود . روش: روش این پژوهش علی مقایسه ای بود و جامعه آماری عبارت بود از: افراد معتاد به مواد مخدر که در سال 1391 به یکی از مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر خوی مراجعه کرده بودند. از این جامعه 60 نفر معتاد به مواد مخدر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با 60 نفر فرد بهنجار برحسب سن، جنس و تحصیلات همتا شدند. ابزار های سنجش شامل پرسشنامه سلامت عمومی کلبرگ و حمایت اجتماعی (فلمینگ) بودند. یافته ها: این تحقیق نشان داد که معتادان از سلامت روان و حمایت اجتماعی کمتری نسبت به افراد سالم برخوردارند. نتیجه گیری: یکی از عناصر مهم در ترک اعتیاد ایجاد حمایت اجتماعی برای معتادان در حال ترک است.
بررسی رابطه بین الکسی تایمیا با صفات شخصیتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سازه الکسی تایمیا و صفات شخصیتی در دانشجویان دانشگاه بود. روش: نمونه ای به حجم 112 نفر (56 دختر و 56 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به هریک پرسشنامه های 20 ماده ای الکسی تایمیای تورنتو (20TAS-) و پرسشنامه شخصیتی نئو- فرم 60 سوالی (NEO-FFI) ارائه گردید. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل همبستگی متعارف استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فقط یکی از دو تابع متعارف به دست آمده، معنی دار است. این تابع متعارف نشان می دهد که روان رنجورخویی بالا و توافق و فراخ ذهنی پایین با الکسی تایمیا رابطه دارد (01/0≥ p)، اما برون گرایی و وجدانی بودن در پیش بینی الکسی تایمیا نقش به سزایی ندارند. نتیجه گیری: صفات شخصیتی می توانند پیش بینی کننده ویژگی های الکسی تایمیک در افراد باشند.