فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارتباط نشانگان وسواس، بی اختیاری با مولفه های اضطراب، افسردگی و گسیخته ریختی در بیماران روانی سرپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در یک نمونه 47 نفری از بیماران سرپایی مبتلا به وسواس بی اختیاری، ارتباط نشانگان وسواس - بی اختیاری با مولفه های اضطراب، افسردگی و گسیخته ریختی مورد بررسی قرار گرفت. ارتباط نشانگان وسواس - بی اختیاری و گسیخته ریختی معنی دارتر از ارتباط نشانگان وسواس - بی اختیاری با اضطراب و افسردگی بود و در پیش بینی نشانه های این اختلال گسیخته ریختی (مولفه شناختی) سهم تعیین کننده تری نسبت به دو مولفه دیگر داشت.
اثربخشی درمان گروهی تحلیل تبادلی بر رضایت زناشویی و پرخاشگری سوءمصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی به شیوه تحلیل تبادلی بر افزایش رضایت زناشویی و کاهش پرخاشگری بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون بود. در یک پژوهش نیمه تجربی از مردان متأهل تحت درمان در سه کلینیک شهر اصفهان (براساس نمونه گیری خوشه ای)، تعداد 39نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19نفر) و گروه کنترل (20نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش 16 جلسه گروه درمانی دریافت کرده و در گروه کنترل، مداخله ای انجام نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ(السون و فاورز،1989) و فهرست تجدید نظرشده علائم روانی- فرم90 سؤالی(دروگاتیس،1980) بود (به نقل ازمارنات،1384)؛ که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از آن بود که میانگین نمرات پرخاشگری گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است، ولی افزایش معناداری در نمرات رضایت زناشویی گروه آزمایش مشاهده نداشت. به طور کلی، گروه درمانی به شیوه تحلیل تبادلی همراه با درمان نگهدارنده متادون می تواند در افزایش کنترل پرخاشگری سوء مصرف کنندگان مواد مؤثر باشد، اما تأثیرمعناداری بر رضایت زناشویی آن ها ندارد.
اجتماعی: یوگا راهی به سوی کمال (مهار عصبانیت و خشم با یوگا)
منبع:
گزارش دی ۱۳۸۷ شماره ۲۰۴
حوزه های تخصصی:
اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر یوگا در بهبود نشانه های بی خوابی ثانویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یوگا در درمان بیخوابی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مراجعان با تشخیص بی خوابی به مراکز درمان روانپزشکی شهر تبریز در سال 1392 بودند که 60 نفر از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 5 ماه تحت تمرین با یوگا قرار گرفتند. یکبار قبل از اجرای تمرین یوگا و یک بار بعد از اتمام دوره از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. ابزار گردآوری داده ها از پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه شاخص کیفیت خواب، پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک بود. نتایج نشان داد یوگا در بهبود کیفیت خواب، کاهش افسردگی و اضطراب موثر است. بنابراین می توان از یوگا به عنوان درمانی کم هزینه، قابل یادگیری و آسان برای درمان استفاده کرد.
پدیدارشناسی حافظه سرگذشتی واقعی و خیالی در افراد سالم و افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی جنبه های پدیدارشناختی حافظه و ارتباط آن با عاطفه مثبت و منفی در دو گروه از دانشجویان رشته های هنر و علوم انسانی و یک گروه افسرده است.
روش: در شروع، خلق غالب هر یک از شرکت کنند گان به وسیله پر کردن پرسش نامه های مربوط به خلق مثبت و منفی تعیین شد. سپس از آنها خواسته شد تا چهار خاطره (دو خاطره واقعی، دو خاطره خیالی و برای هر کدام یک خاطره خوشایند و یک واقعه ناخوشایند) را توصیف کنند. شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه پدیدارشناسی(MCQ) اجزای پدیدار شناختی هر خاطره را امتیازبندی می کردند. علاوه بر جمعیت بهنجار، آزمون فوق روی گروه دارای خلق افسرده هم تکرار شد تا مبنایی برای مقایسه پدید آید. آزمودنی ها مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و نیز پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که عاطفه مثبت و منفی در دو گروه سالم یکسان است، ولی افسرده ها عاطفه مثبت پایین تر و عاطفه منفی بالاتر از دو گروه دیگر را گزارش می کنند. در مجموع، به لحاظ حافظه، گروه افسرده نسبت به دو گروه دیگر در رخدادهای واقعی و تخیلی (در دو حالت خوشایند و ناخوشایند)، ویژگی های پدیدارشناختی کمتری نشان داد و عملکرد گروه هنر بهتر از گروه علوم انسانی بود. نتایج همبستگی بین مولفه های مورد مطالعه و خلق در کنار این یافته ها معنی پیدا می کند.
نتیجه گیری: این یافته ها با نظریه شناختی درباره افسردگی هماهنگ است. نگرش منفی افسرده ها به خود، جهان و آینده در این چهارچوب قابل فهم است.
اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری در کاهش شدت علائم افسردگی و افزایش سلامت عمومی و کیفیت زندگی مددجویان مرکز اجتماع درمان مدار
حوزه های تخصصی:
طرح مساله: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی همایند با اختلالات سوء مصرف مواد است. افسردگی علاوه بر اینکه یکی از علل گرایش افراد به سوء مصرف مواد است یکی از عواملی است که باعث عود مجدد پس از درمان می شود. با توجه به ضرورت انجام درمان های روانشناختی در درمان و پیشگیری از عود بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری در کاهش شدت علایم افسردگی، و افزایش سلامت روانی و کیفیت زندگی مددجویان مرکز اجتماع درمان مدار بود.
روش: 21 مددجو که دچار علایم افسردگی بودند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) وکنترل (11 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه درمان گروهی فعال سازی رفتاری شرکت کردند. علایم افسردگی، سلامت روانی و کیفیت زندگی مددجویان قبل و پس از درمان اندازه گیری شدند.
یافته ها: میزان بهبود علایم افسردگی و سلامت روانی در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. اما دو گروه از نظر تغییر در کیفیت زندگی تفاوت معنی داری با هم نداشتند.
نتیجه گیری: اثربخشی یک درمان گروهی، مختصر و محض رفتاری در کاهش شدت علایم افسردگی و افزایش سلامت روانی بیماران مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد، تلویحات نظری و عملی زیادی در پی دارد. کاربرد روش های رفتاری محض در کمک به درمان و توانبخشی بیماران مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد حائز اهمیت فراوان است.
ترس کودکان واقعیتی انکار ناپذیر
منبع:
گزارش آذر ۱۳۸۷ شماره ۲۰۳
حوزه های تخصصی:
بی خوابی، ماهیت و درمان
حوزه های تخصصی:
مقدمه ای بر روان نژندی (نوروز) اطلاعات
حوزه های تخصصی:
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی براصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل ودرمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی در بیماران مبتلا به اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل و مقایسه آن با درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه های آزمایشی شامل دو گروه درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل (12 نفر) و درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی (15 نفر) بود. هر دو گروه ده جلسه دو ساعته درمان را به صورت گروهی، یک بار در هفته دریافت کردند. 13 بیمار نیز در گروه کنترل (لیست انتظار) بودند. مقیاس وسواس فکری و عملی ییل براون،پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه افسردگی بک برای سنجش شدت وسواس، باورهای وسواسی و افسردگی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندگانه در نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که طبق نمره مقیاس وسواس فکری- عملی ییل براون، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه افسردگی بک، همدرمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل و همدرمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی نسبت به حالت لیست انتظار به طور معناداری مؤثرتر بودند و درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل به طور معنادار مؤثرتر از درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی بود. این برتری در پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشت. نتیجه گیری: برحسب یافته های حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر اصلاح ارزیابی های ثانویه کنترل، نسبت به درمان مبتنی بر اصلاح مسئولیت پذیری افراطی، در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی مؤثرتر می باشد.
یوگا راهی به سوی کمال (قسمت چهارم: یوگا و درمان اختلالات خواب)
منبع:
گزارش آذر ۱۳۸۷ شماره ۲۰۳
حوزه های تخصصی:
نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه ی عزت نفس و اضطراب اجتماعی با توجه به نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در دانش آموزان دختر شهر یزد انجام شد. طرح پژوهش حاضر همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم و هشتم دبیرستان های دوره اول یزد بود که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 261 دانش آموز دختر بود که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان استفاده گردید. نتایج تحلیل مسیر نقش واسطه ای بلوغ عاطفی در رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی را تأیید کرد. همین طور، عزت نفس به طور مستقیم هم قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی بود. نتایج نشان می دهد که عزت نفس بالاتر منجر به بلوغ عاطفی بالاتر و اضطراب اجتماعی پایین تر می شود.