فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
۱۵۸۳.

روش های انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک درکودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انطباق اصلاح اختلال پردازش حسی حس نزدیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلال مهارتهای حرکتی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان نابینا و ناشنوا
تعداد بازدید : ۱۶۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۸۳
زمینه: توانایی های پردازش حسی، پیش نیاز پاسخ دهی اثر بخش به موقعیت ها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص هستند، بنابر این اختلال در پردازش حسی می تواند زندگی روزانه فرد را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر ارایه برخی شیوه های انطباق محیطی با ویژگی های کودکان دارای اختلال پردازش حسی و نیز روش های اصلاح این اختلال بود. روش: این پژوهش از نوع مروری بود. یافته ها: درمان اختلال های پردازش حسی در سه بخش عمده؛ اختلال تعدیل حسی، اختلال تمیز و افتراق حسی و اختلال حرکتی مبتنی بر حواس انجام می گیرد اما با توجه به نظریه یکپارچگی حسی، برخی برنامه های درمانی برمبنای هفت حس، در دو دسته حس های نزدیک (تعادل، عمقی و لامسه) و حس های دور ( بینایی، شنوایی، بویایی و چشایی) پی ریزی می شوند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه حس های نزدیک به شکل ناآگاهانه اطلاعات حسی مهمی را برای ایجاد، حفظ و بازیابی وضعیت و هماهنگی بدن به دست می دهند، پژوهش ها، اثربخشی راهبردهای انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک را توضیح داده اند.
۱۵۸۴.

مقایسه همجوشی فکر - عمل در اختلالات وسواس فکری - عملی ، افسردگی ، همبودی این دو اخلال و گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی عمل عملی وسواس فکری همجوشی فکر همبودی وسواس و افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۷ تعداد دانلود : ۷۲۲
این تحقیق به منظور مقایسه وضعیت همجوشی فکر- عمل(TAF) در اختلالات وسواس فکری- عملی، افسردگی و همبودی این دو اختلال و گروه بهنجار انجام شد. روش (چهار گروه 20 نفره از اختلالات ذکر شده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نمره های TAF آنها به وسیله تحلیل واریانس بررسی شد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه های وسواس خالص و همبودی وسواس و افسردگی نسبت به گروه افسرده و بهنجار در تمام خرده مقیاس های TAF به طور معناداری نمره بیشتری کسب کردند. در ضمن گروه همبود در TAF اخلاقی به طور معناداری نمره بیشتری نسبت به سایر گروه ها کسب کردند. این نتیجه بیانگر اهمیت نقش TAF در شکل گیری وسواس و به خصوص TAF اخلاقی در شکل گیری اختلال همبودی وسواس و افسردگی است.
۱۵۸۵.

اثربخشی آموزش تکنیک های ذهن آگاهی بر جهت گیری زندگی، رضایت از زندگی و پذیرش و عمل در زنان معتاد تحت توان بخشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رضایت از زندگی زنان معتاد جهت گیری زندگی تکنیک های ذهن آگاهی پذیرش و عمل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان رضایت از زندگی
تعداد بازدید : ۱۶۵۴ تعداد دانلود : ۹۶۴
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های ذهن آگاهی بر جهت گیری زندگی، رضایت از زندگی و پذیرش و عمل در زنان معتاد تحت توان بخشی بود. مواد و روش ها: این پژوهش به روش شبه تجربی و بر اساس طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری شامل تمام زنان معتاد سم زدایی شده بود که دوره سم زدایی را پشت سر گذاشته بودند و در زمان اجرای پژوهش، در مرکز توان بخشی پرستو در شهر نجف آباد، تحت توان بخشی قرار داشتند. حجم نمونه را 24 نفر از زنان معتاد تحت توان بخشی تشکیل داد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه 12 نفره آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش از 8 جلسه آموزش گروهی تکنیک های ذهن آگاهی طی دو ماه بهره بردند؛ در حالی که گروه شاهد تنها تحت آموزش های معمول برای بازتوانی قرار گرفتند. افراد هر دو گروه آزمایش و شاهد در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه های جهت گیری زندگی (Life orientation test یا LOT)، مقیاس رضایت از زندگی (Satisfaction with life scale یا SWLS) و پذیرش و عمل- نسخه دوم (Acceptance and action questionnaire-II یا AAQ-II) پاسخ دادند که قبل و بعد از مداخله تکمیل گردید. داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات جهت گیری زندگی، رضایت از زندگی و پذیرش و عمل در دو گروه آزمایش و شاهد در مرحله پس آزمون وجود داشت (001/0 > P). نتیجه گیری: آموزش تکنیک های ذهن آگاهی در بهبود متغیرهای روان شناختی جهت گیری زندگی، رضایت از زندگی و پذیرش و عمل مؤثر می باشد و می تواند به عنوان روش درمانی مناسبی در درمان زنان معتاد تحت توان بخشی مورد استفاده قرار گیرد.
۱۵۹۰.

اثربخشی افزایش علاقه اجتماعی در کاهش علائم کودکان 8 تا 11 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۵۹۱.

کشف آسیب های زوجی زنان دارای علایم اختلال شخصیت وسواسی- جبری: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: زنان آسیب های زوجی اختلال شخصیت وسواسی - جبری علایم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۴۷
زمینه و هدف :زنان دارای اختلال شخصیت وسواسی- جبری (Obsessive compulsive personality disorder یا OCPD) با آسیب هایی در روابط مختلف زندگی خود مواجه هستند که شناسایی این آسیب ها می تواند مشاوران را در کمک به برطرف سازی آن ها یاری نماید. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی آسیب ها در روابط زوجی این زنان بود. مواد و روش ها:رویکرد این پژوهش، مبتنی بر روش شناسی کیفی بود و اطلاعات از طریق 14 مصاحبه نیمه ساختار یافته با متخصصان خانواده و روان شناسان بالینی و روان پزشکان جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز بر اساس تحلیل مضمون صورت گرفت. نمونه گیری به صورت هدفمند آغاز شد و تا اشباع داده ها ادامه یافت و تحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری آن ها انجام گرفت. یافته ها:تحلیل داده ها منجر به استخراج پنج مضمون متعامل شد که بیانگر آسیب های بین زوجی زنان دارای OCPD بود. مضمون ها (موضوعات) شامل «آسیب های رشدی، درون فردی، زوجی، خانوادگی و اجتماعی» بود که بر رابطه زوجی این زنان تأثیرگذار می باشد. نتیجه گیری:نتایج به دست آمده نشان داد که آسیب های خانوادگی و محیطی، موجب رشد ویژگی های شخصیتی OCPD در این زنان می گردد و این ویژگی ها بر روابط مختلف آنان در زندگی مانند روابط والد- فرزندی و اجتماعی تأثیر می گذارد که هر یک از آن ها روابط زوجی آنان را متأثر می سازد و آن را در معرض آسیب قرار می دهد. در نتیجه، برای کاهش تأثیر این آسیب ها در زندگی زنان مبتلا به OCPD، نیاز به مداخلات مشاوره ای و روان شناختی احساس می گردد.
۱۵۹۴.

تاثیردرمان ترکیبی گاباپنتین بالیتیوم درنوجوانان مبتلابه اختلال دوقطبی دریک کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی کنترل شده با دارونما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی نوجوان گاباپنتین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۸ تعداد دانلود : ۹۸۷
مقدمه:مطالعات درمان تک­دارویی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی با شروع زودرس، رضایت­بخش نبوده و مطالعات درمان ترکیبی، اندک است. گزارشاتی در مورد نقش گاباپنتین در درمان اختلال دوقطبی بزرگسالان وجود دارد. مطالعه­ی حاضر اثربخشی درمان ترکیبی گاباپانتین و لیتیوم را در نوجوانان مبتلا در مقایسه با دارونما بررسی کرده است. روش­کار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده با دارونما در سال 1387-1388 تعداد 31 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی 17-10 ساله به صورت متوالی و تصادفی در دو گروه مداخله­ی درمانی لیتیوم و گاباپانتین (16 نفر) و لیتیوم و دارونما (15 نفر) قرارگرفتند. مطالعه در طول 8 هفته انجام گرفت. دوز لیتیوم به تدریج تا سطح درمانی سرمی 1/1-8/0 میلی­اکی­والان بر لیتر وگاباپانتین تا 400 میلی­گرم افزایش یافت. پرسش­نامه­های مقیاس درجه­بندی مانیای یانگ (YMRS)، افسردگی بک (BDI) واضطراب هامیلتون (HARS) هر 2 هفته یک بار تکمیل شده است. عوارض دارویی هر 2 هفته یک بار، سطح سرمی لیتیوم هفتگی و وزن بیماران در ابتدا وانتهای پژوهش بررسی گردید. در تحلیل آماری از آزمون­های تی و ANOVA استفاده شد. یافته­ها:دو گروه از نظر نمره­ی YMRS، BDI و HARS، در سطح پایه تفاوتی نداشتند. تفاوت نمره تا هفته­ی هشتم در هر دو گروه معنی­دار بود (05/0P<) ولی میزان کاهش نمره­ی پرسش­نامه ها بین دو گروه معنی­دار نبود. نتیجه­گیری: افزودن گاباپنتین به لیتیوم، تفاوت معنی­داری بین دو گروه از نظر تاثیر بر کاهش علایم مانیا، افسردگی و اضطراب نسبت به دارونما ایجاد نکرد.
۱۵۹۵.

اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر روی نشانه های افسردگی و اندیشناکی در افراد با سابقه یک دوره افسردگی اساسی: طرح تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن اندیشناکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۳۲
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن بر روی نشانه های افسردگی و اندیشناکی در افراد با سابقه دورة پیشین افسردگی اساسی بود. روش: MBCT برای چهار بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در قالب یک طرح مطالعه تک موردی با خطوط پایه چندگانه به مدت هشت جلسه یک ساعتی با دوره پی گیری یک ماهه اجرا شد. برای ارزیابی تغییرات از پرسشنامه افسردگی، سیاهه افسردگی بک و مقیاس پاسخ به شیوه اندیشناکی استفاده شد. یافته ها: نتایج بررسی که درصد بهبودی بالینی برای نشانه های افسردگی و اندیشناکی برای کل شرکت کننده ها 78% و47% است. این نتایج برای سه بیمار از لحاظ بالینی معنادار به دست آمد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که MBCT در قالب جلسات انفرادی درمان مؤثری در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی است.
۱۵۹۶.

الگوی مصرف مواد در معتادان گمنام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اعتیاد سوء مصرف مواد معتاد اپیوم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۶۴۶ تعداد دانلود : ۶۳۶
هدف: شناسائی الگوی مصرف مواد در جامعه و همه گیر شناسی آن از مهمترین اقدامات لازم جهت ارزیابی، پیگیری و کنترل مصرف این مواد محسوب می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی سوء مصرف داروها و روشهای مصرف آنها در گروه معتادان گمنام می باشد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی– تحلیلی، به روش تمام شمار، 300 نفر از معتادان مراجعه کننده به یک مرکز درمانی معتادان گمنام شهر تهران (که به صورت در دسترس انتخاب شده بود) شرکت کرده و اطلاعات لازم شامل مشخصات دموگرافیک افراد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنان و نوع و نحوه مصرف مواد، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از آنان اخذ و داده‌های حاصل با استفاده از آزمون مجذور خی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: ۸۰ درصد از جمعیت معتادان گمنام را مردان و حدود 2/65% از این جمعیت را افراد دارای سنین کمتر از 40 سال تشکیل می‌دادند. بیش از دو سوم افراد مورد مطالعه دارای مشاغل آزاد بوده و 2/21 درصد از آنان بیکار بودند. 32% از بیماران واجد تحصیلات دانشگاهی و شایعترین مواد مصرفی در افراد مورد مطالعه به ترتیب شامل تریاک (88%)، سیگار (7/76%) و الکل (63%) بوده و 34% افراد مواد را از طریق تزریق مصرف می نمودند. مصرف الکل ، حشیش ، کوکائین و اکستازی به طور معناداری در گروه کمتر از 40 سال بیشتر از افراد مسن تر بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که روند مصرف مواد در قشر جوان و تحصیل کرده در حال افزایش است. الگوی مصرف در جوانان بیشتر به سمت مواد روانگردان از قبیل کوکائین، حشیش و اکستازی می باشد.
۱۵۹۸.

نقش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در نشانه های شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشخوار فکری شخصیت مرزی سرزنش خود سرزنش دیگران دیدگاه گیری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان ماهیت هیجان
تعداد بازدید : ۱۶۴۶ تعداد دانلود : ۷۹۳
هدف این پژوهش تعیین نقش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در نشانه های شخصیت مرزی بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود که در راستای آن،300 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به شیوه تصادفی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس شخصیت مرزی و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که راهبرد سرزنش دیگران به طور مثبت و راهبردهای دیدگاه گیری، برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، سرزنش خود و تمرکز مجدد مثبت به صورت منفی، تغییرات نشانه های شخصیت مرزی را پیش بینی می کنند. این یافته ها تلویحات عملی در پیشگیری از تشدید علایم این اختلال و نیز مداخلات بالینی داشته که به طور تفصیلی مورد بحث قرار گرفته است.
۱۵۹۹.

آیا مدل پردازش واج شناختی برای تبیین نارساخوانی در دانش آموزان دو زبانه عادی و نارساخوان دبستانی مناسب است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۴
هدف: در این مطالعه تلاش شد مدل پردازش واج شناختی در نمونه ای از دو زبانه های عادی و نارساخوان ترکی - فارسی زبان آموزش شود. روش: به این منظور از بین دانش آموزان 10-8 ساله دو زبانه شهر تبریز از طریق نمونه گیری هدفمند 138 دانش آموز پسر نارساخوان و 138 دانش آموز پسر عادی انتخاب و با توجه به متغیرهای سن، جنس و هوش همتا شدند. آزمون های آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و خواندن درهر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان دادند مدل پردازش واج شناختی در گروه عادی دو زبانه مدل تبیینی مناسب تری به شمار می رود. بر این اساس، مولفه های آگاهی واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و حافظه فعال واج شناختی دارای روابط علی معنی دار با سرعت و صحت خواندن می باشند. به عبارتی مدل بدست آمده از داده ها در این گروه با مدل تئوریکی آزمون شده مطابقت دارد و این مدل قادر به تبیین و پیش بینی عملکرد خواندن فرد است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت مدل آزمون شده در گروه دو زبانه عادی مدل مناسبی است؛ زیرا همه مسیرهای مهم و معنادار ممکن بین متغیرها را در خود داشته است. در گروه نارساخوان، داده های به دست آمده کاملا با مدل تئوریکی هماهنگی و تطابق ندارند و روابط علی حافظه فعال واج شناختی به سرعت و صحت خواندن و مسیر آگاهی واج شناختی به سرعت خواندن معنی دار نیست و در نتیجه آنها به خوبی در مدل قرار نمی گیرند. مجموع نتایج مربوط به دو زبانه های نارساخوان نشان می دهند که با وجود برازش داده ها با مدل تئوریکی، مدل کاملا مناسب داده ها نیست و مولفه حافظه فعال واج شناختی، نمی تواند نقش موثری در کاهش و افزایش زمان و خطاهای خواندن داشته باشد و آگاهی واج شناختی نیز نتوانسته بر متغیر سرعت خواندن موثر واقع شود. نتیجه گیری: در کل یافته ها نشان دادند مدل پردازش واج شناختی خواندن برای گروه عادی دو زبانه مدل مناسب تری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان