فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
دف از پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب ریاضی در دانش آموزان پایه سوم رشته تجربی بر اساس جهت گیری هدف دانش آموزان و تاکید های جهت گیری هدف معلمان، والدین بود . بدین منظور تعداد 228 نفر دانش آموز ( 145 دختر و 83 پسر ) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جامعه آماری شامل همه دانش آموزاان پایه سوم تجربی ناحیه یک شهر تبریز بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب ریاضی کازلسکیس، پرسشنامه هدف پیشرفت تصوری معلمان و والدین فرایدل و پرسشنامه جهت گیری هدف پیشرفت الیوت و مک گریگور بود. روش پژوهش همبستگی بود و داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون در نرم افزارSPSS و تحلیل مسیر در نرم افزارAMOS تحلیل شدند. نتایج، نشان داد که جهت گیری هدف تبحرگرایی دانش آموزان، می تواند میزان اضطراب ریاضی آنها را به صورت منفی پیش بینی کند.به علاوه نتایج دیگر پژوهش نشان داد بین تأکیدهای جهت گیری هدف تبحرگرایی والدین و جهت گیری هدف تبحرگرایی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد.
اثربخشی آموزش رفتارهای سالم جنسی بر بدکارکردی جنسی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش رفتارهای سالم جنسی بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان معتاد در حال بهبودی در مراکز ترک اعتیاد عطار، سپاهان، پاک مهر و کنگره 60 در سال 1394 در شهر اصفهان بودند. برای انتخاب نمونه، از روش داوطلبانه استفاده شد که درنتیجه بعد از اجرای پرسش نامه، از بین 100 داوطلب، 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات آموزشی شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش رفتارهای سالم جنسی بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد و مؤلفه های آن تأثیر دارد. نتیجه گیری: آموزش رفتارهای سالم جنسی می تواند بر کاهش بدکارکردی جنسی زنان معتاد تأثیر داشته باشد؛ بنابراین می توان از این روش در مراکز ویژه ترک اعتیاد زنان مورداستفاده قرارداد.
اثربخشی مداخلات روان شناختی بر پیشگیری از عود اعتیاد: فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
121-136
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش های مختلفی در خصوص اثربخشی درمان های روان شناختی بر درمان اعتیاد و کاهش عوارض طولانی مدت آن انجام شده است. این مطالعه با هدف تجمیع و ترکیب نتایج مطالعات قبلی و برآورد میزان اثربخشی این درمان ها در پیشگیری از عود اعتیاد به روش فراتحلیل انجام شد. روش : این مطالعه به روش فراتحلیل بر روی مقالات منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی SID ، Magiran و Irandoc بدون محدودیت زمانی انجام گرفت. پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی کیفیت مقالات و اعمال معیارهای ورود و خروج پژوهش انجام گرفت. در جستجوی اولیه، تعداد ۴۲۹۲ مقاله استخراج شد که پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی عنوان و چکیده، ۳۱ مقاله برگزیده شد. پس از بررسی متن کامل مقالات در نهایت تعداد ۱۹ مقاله شرایط لازم برای شرکت در فراتحلیل را دارا بودند. تحلیل آماری بر روی داده های حاصله با استفاده از نرم افزار STATA (نسخه 11) انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از Pooled RD نتایج استخراج شده و از فرمان metan در نرم افزار استفاده شد. یافته ها : در جستجوی اولیه، تعداد ۴۲۹۲ مقاله استخراج شد که پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی عنوان و چکیده، ۳۱ مقاله برگزیده شد. پس از بررسی متن کامل مقالات در نهایت تعداد ۱۹ مقاله شرایط لازم برای شرکت در فراتحلیل را دارا بودند. فراتحلیل انجام شده بر روی مطالعات نشانگر اثربخشی معنادار درمان های روان شناختی بر پیشگیری از عود اعتیاد می باشد. نتیجه گیری : با توجه به اثربخشی درمان های روان شناختی در پیشگیری از عود اعتیاد لازم است سیاست گذاران توجه بیشتری به این موضوع مبذول نموده و با ارائه آموزش های لازم به روان شناسان مراکز درمان اعتیاد، زمینه کاربست این تمرین ها را فراهم آورند.
بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
279-302
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق بررسی نقش میانجی گر طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای در مراجعین به مراکز ترک اعتیاد شهرستان ابهر بود. روش: بدین منظور به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی تعداد 234 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان ابهر انتخاب شدند. پرسش نامه های سبک های دلبستگی (هازن و شیور، 1987)، سبک های مقابله ای فولکمن و لازاروس (1985)، طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) در بین آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان یک متغیر میانجی بین سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای عمل نمی نماید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل ضرایب نشان داد، با شناخت سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه و استفاده از سبک های مقابله ای می توان از ابتلا به اعتیاد جلوگیری نمود.
شناخت درمانی هیپنوتیزمی
حوزه های تخصصی:
نقش سرمایه های روان شناختی در پیشگیری از گرایش افراد به اعتیاد
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به موادمخدر یکی از پدیده های خطرناکی که نس ل بش ر را در معرض انحطاط روانی، اخلاقی و جسمانی قرار می دهد. اعتیاد هزینه های اقتصادی، عاطفی و اجتماعی گزافی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. اعتیاد اختلالی چند عاملی است که اغلب سیری مزمن و عودکننده دارد. آنچه در این زمینه مهم است، این است که اعتیاد امری قابل پیشگیری و قابل درمان است، اما درمان آن ساده نیست چرا که اعتیاد ابعاد گوناگون دارد. پیشگیری، موثرتر و کم هزینه تر از درمان است و با شناخت عوامل، ویژگی ها و خصیصه هایی که افراد را در مقابل اعتیاد آسیب پذیر می کند، شروع می شود. در سال های اخیر توجه روان شناسان به مفهوم روان شناسی مثبت جلب شده است. نتایج پژوهش ها نشان داده اند که ظرفیت های روان شناختی از قبیل امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی در کنار هم عاملی را با عنوان سرمایه روان شناختی تشکیل می دهند. به عبارت دیگر، متغیرهای روان شناختی امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی نقش مهمی در پیشگیری و درمان اعتیاد دارند. با شناخت سرمایه های روان شناختی مثبت (خوش بینی، تاب آوری، خودکارآمدی و امید) می توان از گرایش افراد به اعتیاد پیشگیری کرد و حتی می توان درمان موثر و متناسب با شرایط افراد وابسته به مواد انتخاب نمود.
مقایسه ناگویی خلقی در افراد با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افراد دارای ADHD در تنظیم پاسخ های هیجانی نارسایی دارند که در واقع منبع اختلال در تعاملات بین فردی آن ها می باشد، از آن جهت که توانایی ادراک و تفسیر مناسب احساسات و هیجانات خود و دیگران به منظور سازگاری با روابط بین فردی بسیار حیاتی است. مقدمه:هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های ناگویی خلقی در بزرگسالان با و بدون اختلال نقص توجه/ بیش فعالیبود. روش:روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه تهران بود. برای غربالگری دانشجویان از لحاظ اختلال نقص توجه/ بیش فعالی از پرسشنامه کانرز بزرگسالان، برای 580 دانشجو مورد استفاده قرار گرفت. در مرحله دوم 40 نفر از افرادی که در کرانه بالا قرار داشتند(یعنی افرادی که بالاترین نمره را در پرسشنامه کانرز کسب کرده بودند) به مصاحبه بالینی دعوت شدند، برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیش فعالی؛ مصاحبه تشخیصی توسط روانپزشک انجام شد. از بین افراد دعوت شده به مصاحبه، 10 نفر بر اساس تشخیص روانپزشک کنار گذاشته شدند. در پایان، دو گروه 30 نفره(30 نفر = بیمار، 30 نفر= عادی) با استفاده از مقیاس ناگویی خلقی تورنتو مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها:نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که نمرات افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالیدر مؤلفه های ناگویی خلقی شامل؛ ناتوانی در شناسایی احساسات و ناتوانی در توصیف احساسات به صورت معنی داری بیشتر از افراد عادی بود، اما از لحاظ تفکر برون مدار تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. نتیجه گیری:بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که افراد با اختلال نقص توجه/ بیش فعالیدارای برخی از ویژگی های ناگویی خلقی هستند و در پاسخ های هیجانی دچار نارسایی هستند. بنابراین توجه به مسائل هیجانی افراد با اختلال نقص توجه/ بیش فعالیبیش از پیش حائز اهمیت است.
مروری برمطالعه اثربخشی تحریک فراجمجه ای مغز با جریان مستقیم (tDCS) در اختلالات مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
137-156
حوزه های تخصصی:
هدف: تحریک فراجمجمه ای با جریان الکتریکی مستقیم ( tDCS )، اخیرا به عنوان یک تکنیک در حوزه اختلالات مصرف مواد، کاربرد پیدا کرده است. در این مقاله به مرور مقالات و پژوهش های انجام شده در این زمینه پرداخته شد تا مسائل مرتبط با روش شناسی، کاربرد و اثربخشی آن را در حیطه اختلالات مصرف مواد مورد بررسی قرار دهیم. روش: تعداد 24 مقاله از بین60 مقاله موجود انتخاب از میان آن ها 2۲ مطالعه بر اثر tDCS برکرتکس پیش پیشانی و ۳ مطالعه بر اثربخشی tDCS بر کاهش ولع مصرف مواد اشاره داشتند. یافته ها: هنوز به طور قطع نمی توان در مورد اثربخشی tDCS به عنوان یک درمان بسیار مؤثر در کاهش ولع مصرف مواد اظهارنظر نمود. نتیجه گیری: نمونه های کوچک، پروتکل های متفاوت و طول دوره مطالعه و عدم وجود پیگیری های بعدی از محدودیت های اصلی مطالعات انجام شده بودند. اما می توان از آن به عنوان یک درمان مکمل استفاده نمود.
واکاوی علل عود در سوء مصرف کنندگان مواد بر اساس مؤلفه های معنایی – ارزشی زبان (تحلیل گفتمان موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
55-74
حوزه های تخصصی:
هدف : عوامل زیادی، سوءمصرف مواد را به یک موضوع پیچیده و چندبعدی تبدیل نموده است. یکی از این عوامل، عود و بازگشت به سوءمصرف مواد می باشد. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل گفتمان است. هدف از این تحقیق واکاوی علل عود در سوء مصرف کنندگان مواد بر اساس مؤلفه های معنایی – ارزشی زبان می باشد. در این مطالعه، با استفاده از روش تحلیل لاکلا و موفه مفصل بندی های خاص موجود در گفتمان مشخص شد. بر اساس این الگو توصیفات و قرائت های مشارکت کنندگان پیرامون علل عود با استفاده از مصاحبه ساختار نایافته جمع آوری شد. مشارکت کنندگان افراد خود معرف به مراکز درمانی شهر اصفهان بودند و حداقل دو بارسابقه ترک داشتند و به شکل هدفمند انتخاب شدند. بعد از 11 مصاحبه نمونه به حالت اشباع رسید. داده های موجود به روش تحلیل محتوا کدبندی شد. یافته ها: در این پژوهش مشخص شد: سوءمصرف کنندگان با هویت منفعل و تسلیم پذیر تحت تاثیر گفتمان حاکم در جامعه مصرف کنندگان به ساختار شکنی و از بین بردن هژمونی گفتمان حاکم در جامعه می پردازند و در جنگ (ضدیت و غیرت) با مراجع حاکم مثل خانواده، مشاور و راهنما به دال مرکزی خود که همان سرلوحه قرار دادن مصرف مواد پناه برده و با شکل گرفتن دال تهی که همان دور شدن از صمیمیت، محبت و اعتماد است با ناکارآمدی، و بی کفایت شدن در جامعه به مصرف مجدد مواد و تثبیت معنای مصرف روی می آورند. نتیجه گیری: عود یک فرایند منفی شامل بازگشت مجدد به مواد می باشدکه توسط 20 تا 90 درصد معتادان تجربه می شود. برای پیشگیری از عود مصرف مواد بهتر است در گفتمان های کلان جامعه و در نظام آموزشی، تربیتی و درمانی تغییراتی به وجود آورد.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد در دانشجویان براساس تجارب معنوی و میزان هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف پیش بینی گرایش به مصرف مواد در دانشجویان براساس تجارب معنوی و میزان هیجان خواهی در دانشجویان، صورت پذیرفت. روش: بدین منظور از بین کلیه دانشجویان دانشجویان دانشگاه تهران 398 نفر (238 دختر و 160 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از ابزارهای پژوهش شامل گرایش به مواد (دهکردیان، 1380)، تجارب معنوی روزانه (اندروود و ترسی، 2002)، و مقیاس هیجان خواهی (زاکرمن، 1968)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام نشان داد که تجارب معنوی به طور معنی داری (p<0/05) با اعتیاد رابطه منفی دارد؛ مولفه های هیجان خواهی نیز (بازداری زدایی و تجربه جویی) رابطه منفی با اعتیاد داشتند. همچنین رگرسیون گام به گام، نشان می دهد، احساس مسئولیت با مقدار 11/0 ؛ و حضور خداوند و ماجراجویی در کل 16/0 درصد از واریانس اعتیاد را تبیین کردند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش داد که بالا بودن تجارب معنوی می تواند در کاهش گرایش به مواد دانشجویان موثر باشد.
اثربخشی آموزش خودتعلیمی کلامی بر بهبود کارکردهای شناختی کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش خودتعلیمی کلامی بر کارکردهای شناختی کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی بود. بدین منظور 40 کودک مبتلا به این اختلال، از بین مراجعین مراکز روانشناختی شهر سنندج به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه آموزش خودتعلیمی دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. قبل و بعد از مداخله، پرسشنامه علایم مرضی کودک (CSI-4)، آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین(WCST)، آزمون رنگ-واژه استروپ نسخه ویکتوریا، آزمون فراخنای حرف–رقم روی هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که خودتعلیمی کلامی بر بهبود بازداری (زمان واکنش و خطا)، حافظه فعال کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی تأثیر معناداری(001/0#,
مقایسه ارزنده سازی، ناارزنده سازی و نحوه روابط خانوادگی کودکان دارای والد وابسته به مواد و عادی: آزمون ترسیم خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
153-168
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد یکی از مسائلی است که به روابط بین خانواده آسیب می زند و همین مسئله موجب مشکلات روانی بسیاری در آینده برای کودکان می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ارزنده سازی، ناارزنده سازی و نحوه روابط خانوادگی کودکان دارای والد وابسته به مواد و عادی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی واز نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری دانش آموزان ابتدایی دختر شهر معمولان بود. 25 دانش آموز دارای والد وابسته به مواد و 25 دانش آموز دارای والد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور بررسی ارزنده سازی، ناارزنده سازی و نحوه روابط خانوادگی از آزمون ترسیم خانواده، استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون مجذورکای تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه کودکان دارای والد وابسته به مواد و کودکان دارای والد عادی در اولین شخص ترسیم شده، ناارزنده سازی و فاصله بین والدین تفاوت معناداری وجود داشت، اما بین ترسیم با فاصله کودک از والدین تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با استناد به تفاوت بین کودکان عادی و کودکان با والدین وابسته به مواد باید از تاثیرات منفی اعتیاد بر رفتار و شخصیت کودک جلوگیری کرد و این کودکان را تحت برنامه های مداخلاتی زودهنگام قرار داد.
تأثیرموسیقی درمانی بر کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیرموسیقی درمانی بر کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر در شهر همدان بود. روش: در این طرح شبه آزمایشی تعداد 60 نفر از معتادین به مواد مخدر مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی همدان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی تعداد 30 نفر به گروه گواه و 30 نفر به گروه آزمایش تخصیص یافتند. گروه آزمایش به مدت 8 ماه بطور سه روز در هفته به مدت 5 ساعت در معرض موسیقی قرار گرفتند. هر دو گروه با مقیاس اضطراب، افسردگی، استرس و آزمایش متادون پیش و پس از موسیقی درمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: داده ها نشان داد موسیقی درمانی موجب کاهش میزان افسردگی و استرس می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت موسیقی درمانی روش مفیدی در کاهش عود افسردگی و استرس معتادین به مواد مخدر می باشد. بنابراین به عنوان یکی از شیوه های کارآمد درمان پیامدهای اعتیاد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی گروه درمانی مدیریت استرس شناختی- رفتاری براضطراب و مؤلفه های تأثیر حوادث (افکار مزاحم، اجتناب و بیش برانگیختگی) در زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان پستان مهم ترین عامل نگران کننده سلامتی در زنان است، زیرا شایع ترین نوع سرطان در میان زنان و بعد از سرطان ریه دومین علت مرگ و میر ناشی از سرطان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی-رفتاری درزنان مبتلا به سرطان پستان صورت گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش در قالب یک طرح گروه درمانی اجرا شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهدا در اصفهان بودند، که از میان آن ها 20 زن مبتلا به سرطان پستان که ملاک های ورود را داشتند انتخاب و به شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و لیست انتظار(گروه کنترل) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت مداخلات درمانی قرار گرفتند، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های مقیاس تجدید نظر شده ی تأثیر حوادث (Impect of event scale rivised)، پرسش نامه اضطراب بک (Beck anxiety inventory) و پیگیری 1 ماهه استفاده شد. همه شرکت کنندگان درپیش آزمون، پس آزمون وپیگیری پرسش نامه ها را تکمیل کردند.
یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج کاهش معنی داری را در نمرات اضطراب ، افکار مزاحم ، اجتناب و بیش بر انگیختگی شرکت کنندگان نشان داد.
نتیجه گیری: :نتایج حاکی از اثربخشی درمان مدیریت شناختی-رفتاری استرس در کاهش نشانه های اضطراب، افکار مزاحم، اجتناب، بیش برانگیختگی بیماران مبتلا به سرطان پستان در مراحل اولیه است.
مقایسه اثربخشی درمان ماتریکس و واقعیت درمانی نوین گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی در مردان وابسته به مت آمفتامین تحت درمان با داروی بوپرنورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
47-66
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ماتریکس و واقعیت درمانی نوین گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی در مردان وابسته به مت آمفتامین تحت درمان با داروی بوپرنورفین انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه گواه بود . جامعه آماری پژوهش را مردان وابسته به مت آمفتامین، تحت درمان نگهدارنده با داروی بوپرنورفین مراجعه کننده خود معرف به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در زمستان 1397 تشکیل می دادند. تعداد 45 نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. در هر سه گروه، پرسش نامه های تاب آوری کانر و دیویدسون و سازگاری اجتماعی بل به عنون پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. گروه نخست، در 14 جلسه درمان ماتریکس و گروه دوم، 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب دریافت کردند. اما گروه سوم مداخله ای نداشتند و فقط تحت درمان نگهدارنده با داروی بوپرنورفین بودند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان های ماتریکس و واقعیت درمانی بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی بیماران اثربخش بود. همچنین تفاوت اثربخشی دو درمان معنادار بوده و درمان ماتریکس نسبت به واقعیت درمانی در هر دو متغیر اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری: با توجه به این که الگوی ماتریکس تلفیقی از برنامه های شناختی-رفتاری، مهارت های مقابله ای، آموزش خانواده و گروه های همیار می باشد، توصیه می شود به صورت گسترده در درمان بیماران وابسته به مت آمفتامین استفاده شود.
نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
127-146
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان انجام شد. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان نوجوان شهر خوی در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 2472 نفر بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه های شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین، مزاج تجدیدنظرشده و استعداد اعتیاد نوجوانان بود که در اردیبهشت سال 1398 توسط دانش آموزان و اولیای آن ها تکمیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که شیوه تربیتی مقتدر پدر و مادر و نمره مزاج فرزند با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه منفی و شیوه های تربیتی مستبد و بی اعتنا پدر و مادر و استعداد اعتیاد پدر و مادر با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه مثبت داشت. اما شیوه تربیتی سهل گیر پدر و مادر با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه معناداری نداشت. همچنین شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند با هم به طور معناداری توانستند 6/38 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان، 40/5 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان دختر و 46/6 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان پسر را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان بود. ضروری است که متخصصان و مسئولان بر اساس نقش و سهم متغیرهای مذکور برنامه هایی برای کاهش استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان طراحی و اجرا کنند.
پیش بینی آمادگی برای اعتیاد بر اساس ابعاد کیفیت زندگی کاری و فرسودگی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
193-212
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی آمادگی برای اعتیاد بر اساس ابعاد کیفیت زندگی کاری و فرسودگی تحصیلی دانشجویان است. روش: جامعه مورد بررسی عبارت بود از تمامی دانشجویان شاغل دانشگاه های آزاد و سراسری شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1396. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین شد. از پرسش نامه های آمادگی برای اعتیاد، کیفیت زندگی کاری و فرسودگی تحصیلی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آمادگی برای اعتیاد با ابعاد کیفیت زندگی کاری رابطه منفی و با و فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت دارد. نتایج نشان داد آمادگی فعال برای اعتیاد بهترین متغیر پیش بین برای کیفیت زندگی دانشجویان و فرسودگی تحصیلی دانشجویان می باشد. اما متغیر آمادگی منفعل سهمی در پیش بینی ابعاد کیفیت زندگی کاری دانشجویان نداشت. نتیجه گیری: ابعاد کیفیت زندگی کاری و فرسودگی تحصیلی دانشجویان نقش تعیین کننده ای در تبیین مولفه های آمادگی آن ها برای اعتیاد دارد
تأثیر مدیریت پیشگیری اولیه از اعتیاد بر دانش آموزان پسر پایه دوم دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت پیشگیری اولیه از اعتیاد بر دانش آموزان پسر پایه دوم دبیرستان می بود. روش: این طرح از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و ابتدا عوامل خطرساز و محافظت کننده از مصرف مواد در جامعه هدف، شناسایی و سپس850 نفر از دانش آموزان پایه دوم متوسطه شهر تهران در مناطق 5 و 15در نیمه دوم سال 1394 از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه موردنظر را کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدیریت پیشگیری اولیه، عوامل فردی، عوامل اجتماعی، عوامل فردی، عوامل محیطی، اجتماعی در رابطه با مصرف مواد مخدر و روان گردان ها در دانش آموزان تأثیرگذار بوده ولی عوامل بین فردی تأثیرگذار نبوده است. بحث و نتیجه گیری: مقدار میانگین حاصله بالاتر از حد متوسط ارزیابی شده که بیانگر تأثیر مدیریت پیشگیری اولیه در جلوگیری مصرف مواد مخدر و روان گردان در دانش آموزان می باشد.