فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
" هدف: اختلال هویت جنسی یک وضعیت نسبتاً نادر است که در آن افراد، هویت جنسی خود را با آنچه ظاهر آنها نشان می دهد نامتجانس احساس می کنند. از عوامل مهم مرتبط با آن خانواده را بوده که احتمالاً در سبب شناسی و در عین حال نگهداری آن مؤثر است. به این ترتیب بررسی رابطه کارکرد خانواده با این اختلال به خصوص در کشور ایران که هدف این مطالعه نیز می باشد، می تواند در بالا بردن کیفیت کمک به بیماران مبتلا مفید واقع شود.
روش بررسی: این پژوهش به روش مقطعی مقایسه ای و از نوع مورد – شاهدی و با نمونه گیری در دسترس انجام شد که در آن تعداد 37 نفر از مراجعه کنند گان به سازمان پزشکی قانونی که تشخیص اختلال هویت جنسی، توسط کمیسیون روانپزشکی در آنها محرز شده بود، پرسش نامه های اطلاعات فردی و ابزار سنجش خانواده که ابزاری برای بررسی کارکرد خانواده است را تکمیل نمودند(گروه نمونه) و با روش همسان سازی 37 نفر از افراد در دسترس که با ارزیابی روانپزشک فاقد هرگونه اختلال روانپزشکی بودند نیز به عنوان گروه مقایسه پرسش نامه ها را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که «کارکرد خانواده»(034/0=P) و همچنین ابعاد کارکردی «آمیختگی عاطفی» (03/0=P)، «کنترل رفتار»(021/0=P) و «پاسخگویی عاطفی»(009/0=P) در گروه نمونه نسبت به گروه مقایسه دارای اختلال معنادار و از کارایی پایین تری برخوردار بود، در حالی که این تفاوت در مورد ابعاد کارکردی «نقش ها»(15/0=P)، «حل مسئله» (16/0=P) و ""ارتباط"" (066/0=P) به طور معنادار به چشم نمی خورد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش وجود اختلال هویت جنسی در افرادی که دچار مسائل و مشکلات عاطفی، احساسی و هیجانی بیشتری در خانواده هستند محتمل تر و کمک گسترده به این افراد از طریق مداخلات خانوادگی می تواند مؤثر واقع شود. همچنین آگاهی دادن به خانواده ها در مورد نیازهای عاطفی و تربیتی فرزندان، احتمال بروز این اختلال را کاهش می دهد. "
ویژگی های اوتیستیک در جمعیت بزرگسال: شواهدی برای فرضیه پیوستار اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تاکنون در مورد فراوانی اختلالات پیوستار اوتیسم درجمعیت بزرگسال بررسیهای اندکی در جهان شده است. در ایران نیز، این اولین مطالعه پژوهشی مقدماتی در این زمینه است. هدف این مطالعه، بررسی فراوانی علایم اختلالات پیوستار اوتیسم در دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای تهران و نیز ارزیابی برخی خصوصیات روانسنجی ابزار این پژوهش است.
روش: هزار نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای تهران با استفاده از برگردان فارسی پرسشنامه پیوستار اوتیسم (AQ) مورد بررسی قرار گرفتند. صحت ترجمه فارسی پرسشنامه و برگردان انگلیسی ترجمه فارسی آن را دو روانپزشک و سه روانشناس دارای مدرک دکترا تایید کردند. پرسشنامه ها به صورت حضوری در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفتند و یک هفته بعد جمع آوری شدند. اطلاعات مربوط به سن و جنس شرکت کنندگان نیز در بخش ابتدایی پرسشنامه ثبت گردید. فراوانی اختلالات پیوستار اوتیسم (بر اساس نقطه برش بالاتر از 32) بررسی شد. ابزار پژوهش از نظر همخوانی درونی و پایایی آزمون – بازآزمون مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: این پرسشنامه ها را 943 نفر تکمیل نمودند. توزیع نمره کل پرسشنامه در همه آزمودنیها به توزیع بهنجار بسیار نزدیک بود. نمره 120 نفر (12.7 درصد) از دانشجویان بالاتر از 32 بود. میانگین نمرات کسب شده از پرسشنامه پیوستار اوتیسم در مردان به طور معنی داری بیش از زن ها بود. برگردان فارسی AQ از نظر همخوانی درونی و پایایی آزمون - بازآزمون از ویژگیهای روانسنجی قابل قبولی برخوردار بود.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که نقایص جنبه های مختلف شناخت اجتماعی در اختلالات پیوستار اوتیسم پدیده هایی شایع هستند. این یافته ها ممکن است تایید کننده نظریه پیوسته بودن علایم اختلالات پیوستار اوتیسم با وضعیت بهنجار باشند.
مقایسه روایت های زندگی افراد افسرده و مضطرب با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه نحوه روایت زندگی توسط افراد افسرده و مضطرب مراجعه کننده به درمانگاه های بهداشت روان شهر تهران با گروه غیر بالینی بود. «روایت» مفهوم اساسی شخصیت در رویکرد روایت است. در این پژوهش، سه مفهوم عاملیت، مشارکت همدلانه و روایت رهایی بخش در روایت ها بررسی شد.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی برای انتخاب نمونه (هفت فرد افسرده، پنج فرد مضطرب و پنج فرد غیر بالینی که حداقل تحصیلات آنها دیپلم بود و بین 20 تا40 سال داشتند) از آزمون Scl-90-R و تشخیص روانشناس یا روانپزشک استفاده گردید. روایت ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته داستان زندگی مک آدامز گردآوری و داده ها با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد.
یافته ها: گروه غیر بالینی نسبت به گروه مضطرب و گروه اخیر نسبت به گروه افسرده به طور معنی داری از روایت های رهایی بخش بیشتری استفاده کردند. عاملیت در گروه غیر بالینی از دو گروه دیگر بیشتر بود و در مشارکت همدلانه تفاوتی بین آنها نبود.
نتیجه گیری: وجود تفاوت در روایت ها بیانگر آن است که بررسی روایت ها می تواند به عنوان یک ابزار تشخیصی مورد توجه قرار گیرد. محتوای روایت افراد غیر بالینی، رهایی بخش؛ افراد مضطرب، امیدواری نسبی همراه با ابهام (که عاملیت آنها را کاهش می داد)؛ و افراد افسرده، ناامیدی و تابع جبر زمان بودن بود.
مقایسه مزاج های عاطفی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یک مناقشه حل نشده بر سر اینکه آیا اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی باید در یک طیف مشابه در نظر گرفته شوند یا نه وجود دارد. هدف مطالعه حاضر فهم بیشتر در مورد تشابهات و تفاوت های بین دو اختلال به وسیله بررسی مزاج های عاطفی و طرح واره-های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقایسه ای است که 90 نفر، شامل 30 بیمار اختلال شخصیت مرزی (15 زن و 15 مرد)، 30 بیمار دوقطبی (15 زن و 15 مرد) و 30 نفر افراد بهنجار (15 زن، 25 مرد) انتخاب شده با روش نمونه گیری در دسترس، در آن شرکت داشتند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه، از پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محورI، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محور II، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر، نسخه کوتاه ارزیابی مزاج ممفیس، پیزا، پاریس و سن دیگو و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با بیماران دوقطبی و افراد بهنجار در 18 طرح واره ناسازگار اولیه و مزاج های عاطفی نمرات بالاتری را به دست آوردند؛ همچنین بیماران دوقطبی در مزاج های عاطفی ادواری خویی و تحریک پذیر و طرح واره های رها شدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/ گرفتار، استحقاق/ بزرگ منشی، پذیرش جویی/ جلب توجه و تنبیه نسبت به گروه افراد بهنجار تفاوت معناداری نشان دادند و نمرات بالاتری را به دست آوردند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه در اختلال شخصیت مرزی نسبت به اختلال دوقطبی شدت بیشتری دارند. این یافته ها بر تمایز بین دو اختلال تأکید می کند و بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که دو اختلال بیشتر متفاوتند تا مشابه. به طور کلی ارتباط قابل توجهی بین سطوح بالای مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه با اختلال شخصیت مرزی وجود دارد. در نهایت ترکیب خاصی از حساسیت مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه، با نوع خاصی از آسیب شناسی روانی مرتبط است.
نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوءمصرف مواد
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرایم مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. عقاید و باورهای مذهبی و معنوی به عنوان عوامل حمایتی یا حائلی هستند که از طریق دادن امید، قدرت و معنی بخشی به زندگی، فشار روانی زندگی را کم می کند و کیفیت زندگی را به ویژه در افراد معتاد بهبود می بخشد و حتی مانع گرایش به اعتیاد می شود؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوء مصرف مواد بود. روش تحقیق حاضر، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط تدوین شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مذهب و نهادهای مذهبی می توانند مصرف مواد و بهبودی از آن را از طریق برقراری یک نظم اخلاقی تحت تأثیر قرار دهند. نهادهای مذهبی، راهنمایی ها یا قواعد خاص اخلاقی به منظور کنترل خویشتن مانند امتناع از مصرف الکل و دیگر مواد را در اختیار فرد قرار می دهد و به تسهیل تجربه معنوی کمک می کنند. تجربه معنوی می تواند تعهدات اخلاقی را تحکیم بخشد که این نیز به نوبه خود مانع از مصرف الکل و دیگر مواد می شود. همچنین با استناد به دستورات مذهبی می توان قوانینی وضع کرد که مصرف مواد مخدر و الکل را ممنوع اعلام کند. با توجه به نقش محافظ دینداری در مقابل گرایش به مصرف مواد به والدین و مراکز آموزشی پیشنهاد می شود که با روش های مورد قبول نوجوانان و جوانان به تقویت باورهای دینی در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد پرداخته شود، تا احتمال گرایش آن ها به مصرف مواد کمتر شود. همچنین متخصصان ترک اعتیاد می توانند در کنار روش های معمول ترک، به تقویت باور های مذهبی و ایجاد نظام معنا دهی به زندگی در مراجعان خود، به کاهش وابستگی به مواد در آن ها کمک کنند.
اثربخشی خانواده درمانی شناختی– رفتاری بر اختلال شخصیت خودشیفته: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی– رفتاری بر اختلال شخصیت خودشیفته است. روش پژوهش، تک موردی است و داده ها از طریق مصاحبه بالینی و مداخلات صورت گرفته در جلسات درمانی گردآوری شده اند. در این پژوهش مرد 55 ساله مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته با روش شناختی- رفتاری، درمان شده است. فرضیه اصلی پژوهش عبارت بود از اینکه استفاده از روش های شناختی- رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال شخصیت خودشیفته مؤثر است. فرایند درمان طی سی جلسه انجام پذیرفت. در جلسات درمانی از روش هایی چون حل مسئله، خودبازبینی، مثبت نگری و بازسازی شناختی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بعد از گذشت 30 جلسه از درمان، کاهش محسوس علائم اختلال شخصیت خودشیفته با توجه به معیارهای تشخیصی انجمن روان پزشکی آمریکا (2013) به چشم می خورد. نتایج به دست آمده همه فرضیههای پژوهش را تأیید کرد و نشان داد از آنجا که رویکرد خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر این موضوع تأکید می ورزد که اعضای خانواده به طور همزمان بر یکدیگر تأثیر می گذارند و از هم تأثیر می پذیرند، رفتار یک عضو خانواده، رفتارها، شناخت ها و هیجان های دیگر اعضای خانواده را تحت تأثیر خود قرار می دهد. بر اساس نتایج این مطالعه کاربرد روش های شناختی-رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال خودشیفته مؤثر است. مقایسه این یافته ها با یافته های دیگر پژوهش در پایان مورد بحث قرار گرفته است.
ارتباط باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی در بیماران اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی بیماران دارای توهم و هذیان بود. نمونه این پژوهش شامل 127 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی تحت درمان بود که در چهار ماهه اول سال 1384 برای درمان به صورت سرپایی و یا بستری به مجموعه روانپزشکی بیمارستان امام حسین (ع) مراجعه کرده و تا حد امکان با توجه به محدوده سنی 18 تا 30 و تحصیلات (حداقل دبیرستان) انتخاب شدند از این تعداد 28 نفر دارای هذیان ، 33 نفر دارای توهم، 36 نفر دارای هذیان– توهم و 30 نفر بدون هذیان– توهم بودند. مصاحبه بالینی سازمان یافته بر اساس ملاک های تشخیصی DSM- IV- R ، فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز و مقیاس نشانه های مثبت و منفی اسکیزوفرنی کی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با نشانه های مثبت و منفی بیماران اسکیزوفرنی رابطه مثبت معناداری دارد (01/0>p). ضریب رگرسیون گام به گام نشان داد که در بیماران دارای هذیان مؤلفه باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار، در بیماران دارای توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، در بیماران دارای هذیان-توهم به ترتیب مؤلفه های خودآگاهی شناختی، باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و باورهای مثبت در مورد نگرانی و در بیماران بدون هذیان - توهم مؤلفه باورهای مثبت در مورد نگرانی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های مثبت اسکیزوفرنی بودند . در صورتی که در بیماران دارای هذیان و دارای توهم مؤلفه باورهایی در مورد نیاز به افکار کنترل و در بیماران دارای هذیان- توهم مؤلفه های باورهای مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی، قوی ترین پیش بینی کننده برای نشانه های منفی اسکیزوفرنی بودند. این نتایج با یافته های تحقیقی دیگر هم خوانی دارد. توجه به نقش باورهای فراشناختی بر هذیان ها و توهمات در اسکیزوفرنی و تاکید بر اصلاح باورهای فراشناختی در درمان های روانشناختی این بیماران ازکاربردهای مهم این پژوهش می باشد.
نقش طرحواره های جنسی و تصویر بدنی بر کارکرد جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر ، بررسی نقش طرحواره های جنسی و تصویر بدنی بر کارکرد جنسی زنان متاهل می باشد .
روش : جامعه آماری شامل همه زنان متاهل پرستار شاغل در بیمارستانهای دولتی تهران می باشد .200 نفر به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس طرحواره جنسی اندرسن و سیرانوسکی ، پرسشنامه تصویر تن فیشر و شاخص کارکرد جنسی زنان را تکمیل کردند . از بین این پرشسنامه ها، 190 پرسشنامه به طور کامل پاسخ داده شده بود و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که بین طرحواره جنسی ، خرده مقیاس پرشور – عاشقانه و خرده مقیاس خجالتی – محتاط با کارکرد جنسی رابطه معنی داری وجود دارد، اما خرده مقیاس صریح – راحت با کارکرد جنسی رابطه معناداری ندارد . رضایت بدنی نیز با کارکرد جنسی رابطه معنی داری دارد .
نتیجه گیری: طرحواره های جنسی و تصویر بدنی می تواند کارکرد جنسی زنان را تعیین کنند.
مقایسه ی تنش والدگری مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه با مادران کودکان بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی سطح تنش والدگری در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجهو مقایسه ی آن با مادران کودکان بهنجار انجام شده است. روش کار: مطالعه ی حاضر جزو پژوهش های علی مقایسه ای می باشد وجامعه ی آماری این پژوهش تمام مادران دارای پسر 5 تا 12 ساله ی مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه مراجعه کننده به درمانگاه های فوق تخصصی روان پزشکی کودک (ابن سینا و دکتر شیخ) و تمام مادران پسران 5 تا 12 ساله ی بهنجار مقطع پیش دبستانی و دبستان ناحیه ی 4 مشهد بودند. از بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه با روش نمونه گیری در دسترس، 50 نفر و از بین مادران کودکان بهنجار با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای80 نفر انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شاخص تنیدگی والدگری بودند. داده های به دست آمده با روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله آزمون تی گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادند که بین تنش والدگری (قلمرو والد) و مولفه های آن در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<) و نیز بین تنش والدگری (قلمرو کودک) و مولفه های آن در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<). هم چنین بین تنش والدگری (قلمرو والد-کودک) در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه و مادران کودکان بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0P<). نتیجه گیری: مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه در مقایسه با مادران کودکان بهنجار دارای تنش والدگری بیشتری هستند که باید با ابزار شاخص تنش والدگری تشخیص داده شود.
"
مقایسه اثربخشی فنون شناختی – رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها (دارو درمانی و شناختی رفتاری) در درمان اختلال وسواس فکری و عملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهشهایی تجربی و مبتنی بر نظریه های شناختی ـ رفتاری و زیست شیمیایی درمان اختلالهای روانی و به منظور ارزیابی کار آمدی نسبی تکنیک های شناختی ـ رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها در درمان اختلال وسواس فکری وعملی انجام شده است. بدین منظور ما از بین مراجعین زن و مرد (متأهل و مجرد، 15 تا 45 ساله) مراجعه کننده به کلینیکهای روانشناسی، 4 گروه 8 نفری به صورت تصادفی جایگزینی انتخاب نمودیم. نتایج پژوهش بیانگر این است که از لحاظ سن، تحصیلات و مدت ابتلاء و جنسیت تفاوت معنی داری میان گروهها وجود ندارد، اما از نظر وضعیت تأهل تفاوت معناداری میان گروهها به چشم می خورد. نتایج پژوهش در مورد فرضیه اول و دوم بیانگر این است که هر کدام از روشهای درمانی به تنهایی موجب کاهش علایم وسواسی سطح افسردگی، اضطراب، تغییر باورها، افکار ناهشیارانه یا ناسالم و نیز بهبود نسبی سازگاری اجتماعی بیماران شده است. همچنین، نتایج مربوط به فرضیه سوم حاکی از این است که ترکیب دارو درمانی و تکنیک شناختی ـ رفتاری نسبت به هر یک از درمانها به تنهایی، و گروه کنترل فهرست انتظار اثر بخشی بیشتری داشته است. نتایج مربوط به فرضیه چهارم بیانگر این است درمان شناختی ـ رفتاری نیز به جز شاخص بهبود افسردگی در سایر شاخصها نسبت به دارو درمانی برتری دارد. اثر بخشی بیشتری داشته است. نتایج مربوط به فرضیه چهارم بیانگر این است درمان شناختی ـ رفتاری نیز به جز شاخص بهبود افسردگی در سایر شاخصها نسبت به دارو درمانی برتری دارد.
بررسی نقص نظریه ذهن در اسکیزوفرنیک های دارای علایم مثبت و منفی و مقایسه آن با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی نقص نظریه ذهن در اسکیزوفرنیک های دارای علایم مثبت و منفی و مقایسه آن با افراد سالم می پردازد. 80 آزمودنی (40 فرد اسکیزوفرن و 40 فرد عادی) از هر دو جنس به صورت نمونه گیری در دسترس از میان بیماران بستری در بیمارستان رازی و کارکنان آموزش و پرورش انتخاب شدند و آزمون چشم های بارون کوهن را پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی توکی و آزمون t گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که نظریه ذهن در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در قیاس با افراد سالم آسیب دیده است و این آسیب در افراد اسکیزوفرن دارای علایم منفی بیشتر از افراد اسکیزوفرن دارای علایم مثبت است. اما بین میزان نقص در نظریه ذهن آزمودنی های زن و مرد تفاوت معناداری مشاهده نشد.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه ی شدت فازهای مانیا و مختلط اختلال دو قطبی با شدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شواهد زیادی مبنی بر هم ابتلایی اختلال وسواسی-جبری در بیماران با اختلال دوقطبی موجود می باشد. لذا این طرح با هدف تعیین رابطه ی شدت فازهای مانیا ومختلط اختلال دوقطبی باشدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی در سال 1390، 30 بیمار بیمارستان های امام حسین (ع) و طالقانی تهران که با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (در فاز مانیا و مختلط) بستری شده بودند، با کمک مصاحبه ی بالینی ساختاریافته جهت بررسی اختلالات محور یک در DSM-IV (SCID-I) از نظراختلال وسواسی-جبری بررسی و در صورت تایید تشخیص وارد مطالعه شدند. پرسش نامه ی مانیای یونگ، مقیاس افسردگی هامیلتون، مقیاس یل-براون و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی در مورد تمام بیماران تکمیل شد. شدت فازهای مانیا ومختلط و نیز شدت علایم وسواسی-جبری در هفته ی اول بستری، زمان ترخیص از بیمارستان و یک ماه بعد از ترخیص، ارزیابی شدند. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های آماری مانند آمار توصیفی، اندازه گیری مکرر، آزمون تی، ویلکاکسون و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه ی 19 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین شدت علایم وسواسی-جبری و نمره افسردگی هامیلتون در زمان بستری و ترخیص، تنها در فاز مختلط ارتباط معنی داری بود (به ترتیب 005/0= Pو 029/0=P).
نتیجه گیری: ارتباط معنی دار شدت علایم وسواسی-جبری با جزء افسردگی فاز مختلط اختلال دوقطبی، می تواند مبنی بر ارتباط بیشتر شدت وسواس با اپیزودها یا علایم افسردگی اختلال دوقطبی باشد که این یافته می تواند در بیماران دچار این هم ابتلایی پیشنهادکننده ی راهکارهای درمانی مناسب تر باشد.
حافظه بینایی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی در مقایسه با افراد طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالع ات انجام شده در مورد اختلال بیش فعالی - کم توجهی حاکی از وجود اختلال در عملکرد اجرایی از جمله حافظه کاری است . از طرف دیگر در این بیماران شواهدی دال براختلال در حافظه بینایی نیز به دست آمده است . هدف این مطالعه بررسی حافظه بینایی با
استفاده از آزمون های نوروپسیکولوژی حساس به عملکرد لوب تمپورال در کودکان مبتلا به
اختلال بیش فعالی - کم توجهی بود .
روش: در این مطالعه مقطعی - تحلیلی 41 کودک 6 تا 11ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی با بهره هوشی طبیعی که قبلاً تحت درمان دارویی نبودند، با 30 کودک سالم که از نظر سن، جنس و بهره هوشی با آنها همسان شده بودند، به یادگیری جفت ، (DMS) وسیله آزمون های نوروپسیکولوژی تأخیر در جور کردن با نمونه عملکرد PAL مقایسه شدند . یافته ها : در آزمون (PRM) و حافظه شناسایی الگو (PAL) ارتباط افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی ضعیف تر از گروه کنترل بود . تعداد کل خطاها و تعداد کل تلاش ها به شکل معنی داری بیشتر و تعداد مراحل تکمیل شده به شکل معنی داری کمتر درصد پاسخ های صحیح، گروه بیمار به طور معنی داری کمتر از گروه DMS بود . در آ زمون کنترل بود و این اختلاف در مورد درصد پاسخ های صحیح کل تأخیرها و نمایش همزمان نیز نشان داد که درصد پاسخ های صحیح و میانگین زمان PRM معنی دار بود . نتایج آزمون پاسخدهی صحیح در گروه بیمار ضعی ف تر از گروه کنترل بود، اما این تفاوت به لحاظ آماری معنی دار نبود .
نتیجه گیر ی : کارکرد بیماران مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی بدون دریافت قبلی دارو در آزمون های حساس به عملکرد تمپورال به ویژه در زمینه حافظه بینایی نسبت به گروه کنترل دارای درجاتی از اختلال می باشد.
بررسی یادآوری خاطرات در بیماران افسرده، مانیک و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی یادآوری خاطرات در بیماران افسرده، مانیک و افراد عادی بر اساس نظریه های یادآوری وابسته به خلق، یادآوری هماهنگ با خلق و نظریه شبکه تداعی می پردازد. مطابق یافته های قبلی پیش بینی می شد که بیماران افسرده خاطرات منفی را بیشتر از بیماران مانیک یادآوری کنند و بیماران مانیک نیز خاطرات مثبت را بیشتر از بیماران افسرده یادآوری کنند. در این زمینه پنج فرضیه مطرح شد: 1- بیماران افسرده، خاطرات منفی را بیشتر از خاطرات مثبت یادآوری می نمایند. 2- بیماران مانیک خاطرات مثبت را بیشتر از خاطرات منفی یادآوری می نمایند. 3- میزان یادآوری خاطرات مثبت و منفی در افراد بهنجار یکسان است. 4- میزان یادآوری خاطرات منفی در گروه افسرده بیشتر از گروه مانیک و بهنجار می باشد. 5- میزان یادآوری خاطرات مثبت در گروه مانیک بیشتر از گروه افسرده و هنجار می باشد.
برای آزمون فرضیه های فوق سه گروه 10 نفری (10 نفر افسرده، 10 نفر مانیک و 10 نفر بهنجار) انتخاب شد. پس از ثبت خاطرات یادآوری شده از سوی گروه های سه گانه و تحلیل آنها، نتایج نشان داد بیماران افسرده، خاطرات منفی را بیشتر از خاطرات مثبت و بیماران مانیک خاطرات مثبت را بیشتر از خاطرات منفی یادآوری می نمایند و میزان یادآوری خاطرات مثبت و منفی در افراد بهنجار یکسان است. همچنین از نظر یادآوری خاطرات منفی بین سه گروه (افسرده، مانیک و بهنجار) تفاوتی دیده نشد ولی از نظر یادآوری خاطرات مثبت، گروه افسرده با دو گروه مانیک و بهنجار تفاوت معنی داری نشان داد.
تاثیر خشونت های جنسی در بروز اختلال استرس پس از ضربیه ( PTSD )(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"خشونت خانگی به هر نوع عمل خشونت آمیزی که بر اختلاف جنسیت مبتنی باشد گفته می شود. یکی از انواع خشونت که به دلیل مسایل فرهنگی و اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته، خشونت جنسی علیه کودکان و زنان است.
یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در خصوص خشونت ها و تهاجم جنسی اختلال استرس پس از ضربه می باشد. PTSD وقتی بروز می کند که شخص فشار روانی و هیجانی را که شدت آن عملا برای هر کسی آسیب رسان خواهد بود تجربه کرده باشد. این اختلال شامل ویژگی هایی مانند یادآوری خاطرات و تجربه مجدد سانحه در رویا و بیداری، اجتناب مستمر از یادآوری سانحه و کرختی عاطفی و بی حسی و برانگیختگی شدید می باشد، این علایم حداقل باید یکماه تداوم یابد تا فرد مبتلا به PTSD گردد.
یکی از خشونت های خانگی سو رفتار جنسی و همسرآزاری است که در کودکان و زنان به صورت افسردگی، اضطراب و PTSD مشاهده می گردد.
هدف از بررسی مقاله حاضر، مطالعه پدیده خشونت های خانگی از دیدگاه روانشناختی و اجتماعی و برآورد میزان شیوع و ویژگی های بالینی PTSD ناشی از تجاوز به عنف و... می باشد.
این مطالعه به صورت مروری و بررسی مقالات و پیشینه تحقیقات داخلی و خارجی در مورد خشونت های جنسی در کودکان و زنان و بروز PTSD می باشد که از منابع مختلف و سایت های Psych INFO، NCPTSD، Psychlit و Traumatic stress در سال های (2005-1989) گردآوری شده است.
نتایج این بررسی بیانگر میزان شیوع و بروز متفاوت بوده، اما به طور کلی، پیامدهای روانشناختی آن 25 الی 30 درصد در خصوص PTSD، افسردگی و اضطراب گزارش شده است.
به طور کلی باید به پدیده خشونت خانوادگی و جنسی از دیدگاه های روانی، اجتماعی، زیستی و فرهنگی نگریست، چرا که پیامدهای روانشناختی آن سلامت روانی افراد جامعه را به خطر انداخته و برای پیشگیری از این پدیده باید مداخلات آموزشی و پیشگیرانه را در سطح اجتماع گسترش داد و شبکه های خانوادگی و اجتماعی را تقویت کرد."
رابطه ی اختلال های شخصیت با نوع جرم در زندانیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر رفتار درمانی شناختی متمرکز بر بهبود خواب در کیفیت خواب و شدت بی خوابی بیماران مبتلا به اختلال بی خوابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بی خوابی اختلالی شایع در اختلالات خواب است که در آن فرد در شروع خواب و یا حفظ و تداوم آن ناتوان است. هدف از این پژوهش نیز بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر درمان اختلال بی خوابی بود.
مواد و روش ها: جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد دارای اختلال بی خوابی در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 20 نفر از این افراد بود که به صورت تصادفی زمانی انتخاب شدند. برای نمونه گیری از روش تصادفی زمانی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده آزمون کیفیت خواب پیتربورگ (PSQI یا Pittsburg Sleep Quality Index) و آزمون تعیین شدت بی خوابی (ISI) بودند. مداخله از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بودکه حدود سه ماه به طول انجامید. نتایج توسط نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که رفتار درمانی شناختی به میزان 7/65٪ در کاهش نمرات آزمون ISI و 7/84٪ در بهبود کیفیت خواب افراد در پرسش نامه یPSQI مؤثر می باشد که این تأثیر به طور معنی داری در اثر عضویت گروهی افراد در گروه آزمایش می باشد (05/0p<). شرکت کنندگان در این پژوهش افزایش طول مدت خواب، هم چنین بهبود کیفیت خواب و مهارت های مقابله ای مؤثرتر در مواجهه با بی خوابی را گزارش کرده و اعلام داشتند که بهتر می توانند از خواب برخیزند.
نتیجه گیری: در تبیین نتایج کسب شده از این پژوهش می توان مطرح نمود با این فرض که افکار خود آیند فرد بر بی خوابی تأثیرگذار است و با تغییر این افکار می توان به درمان این اختلال کمک نمود در نتیجه رفتار درمانی شناختی مورد استفاده در این پژوهش در کاهش علائم بی خوابی آزمودنی ها مؤثر بوده است. پژوهش های بعدی می توانند به بررسی تأثیر این درمان در سایر اختلالات خواب از قبیل وحشت زدگی شبانه نیز بپردازند.
اثر بخشی گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر پیشگیری از عود افراد سم زدایی شده
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پدیده اعتیاد در افراد سم زدایی شده، یکی از معضلات مهم درمانی برای سوء مصرف مواد است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر پیشگیری از بازگشت افراد سم زدایی شده می باشد.
روش: این پژوهش به صورت آزمایشی با گروه کنترل نابرابر انجام گرفت. با استفاده از نمونه گیری در دسترس و از افراد سم زدایی شده مراجعه کننده به مرکز دولتی درمانی نگهدارنده با متادون شهرستان بجنورد، 24 نفر به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. هردو گروه در پیش آزمون، مقیاس پیش بینی از بازگشت رایت و همکاران را کامل کردند و پس از انجام گروه درمانی با گروه آزمایش، پس آزمون و پس از 5 ماه، آزمون پیگیری از هر دو گروه گرفته شد. در هنگام تکمیل آزمون پیگیری، مرفین چک نیز انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد که از لحاظ میزان وسوسه و احتمال مصرف مواد بین دو گروه تفاوت معنی داری در مرحله پیش آزمون وجود نداشت. تحلیل کواریانس نیز نشان داد که از لحاظ وسوسه مصرف بین دو گروه تفاوت معنی داری در پس آزمون و مرحله پیگیری وجود دارد، اما این تفاوت برای احتمال مصرف مواد معنی دار نبود.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل ممکن است از لحاظ وسوسه مصرف مواد در افراد سم زدایی شده مؤثر باشد و می تواند مورد توجه متخصصان قرار گیرد.
بررسی اثر بخشی دو روش آموزشی شناختی- رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان بر خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضطراب امتحان شامل تجربه ناخوشایند نگرانی و هیجان پذیری در موقعیت های ی است که فرد امتحان و یا ارزیابی را احساس می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی دو روش آموزشی شناختی– رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان بر خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان بود. این مطالعه از نوع آزمایش میدانی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است. نمونه این پژوهش 60 دانش آموز دارای اضطراب امتحان بود که به طور تصادفی از میان دانش آموزانی که به عنوان مبتلا به اضطراب امتحان تشخیص داده شده بودند، انتخاب گردیدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. دو تکنیک برای آموزش دانش آموزان بکار برده شد: آموزش شناختی- رفتاری و آموزش مهارت های تنظیم هیجان. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی، پرسشنامه اضطراب امتحان، مقیاس خودکارآمدی و آزمون شخصیتی کالیفرنیا استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که هر دو روش شناختی- رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان، در کاهش اضطراب امتحان و افزایش خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان به طور معنی داری مؤثر بوده اند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش راهبردهای شناختی- رفتاری و مهارت های مقابله با هیجان ها در پیشگیری از اضطراب امتحان و ارتقاء سلامت روان دانش آموزان دارد.
تأثیر مجازات اعدام بر بازدارندگی از جرایم مواد مخدر و روان گردان
حوزه های تخصصی:
جرائم مربوط به مواد مخدر و روان گردان از دغدغه های همیشگی و به خصوص سال های اخیرِ جهان (به دلیل تولید و صدور انبوه) و به ویژه کشور ما بوده است. بدین جهت، کنوانسیون های بین المللی مختلفی در این خصوص به تصویب کشورهای جهان رسیده است. همچنین، کشورها در حقوق داخلی خود نیز در این زمینه، به قانون گذاری پرداخته اند. در این میان، مجازات اعدام، محور بحث حاضر است. نقش بازدارندگی مجازات اعدام در خصوص جرائم مواد مخدر و روان گردان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در نظام حقوقی ایران (به عنوان یک نظام مبتنی بر شرع) ماهیت فقهیِ این مجازات در مورد جرائم یادشده نیز محل بحث است. روش انجام این تحقیق توصیفی است. در جمع آوری مطالب تحقیق، علاوه بر استفاده از کتاب های معدودی که دراین زمینه وجود داشت، از مقاله های مربوط به اثر بازدارندگی مجازات بهره گرفته شد. علاوه بر آن از سایت های اینترنتی و پایان نامه های ستاد مبارزه با مواد مخدر در غنی ترشدن مطالب نهایت استفاده شده است. تحقیق حاضر تلاش کرده است که ماهیت این مجازات را در جرائم مواد مخدر و روان گردان از بُعد شرعی و حقوقی مورد بررسی قرار دهد و از سوی دیگر، معین سازد که اِعمال این مجازات در جرائم یادشده چه تأ ثیری بر بازدارندگی این جرائم در نظام حقوقی ایران دارد؛ که با توجه به تفکیکِ بازدارندگی از کارآمدی، به نظر می رسد مجازات اعدام در جرائم مورد بحث، از کارآمدیِ لازم برخوردار است، اما این مجازات از بازدارندگی در این جرائم برخوردار نیست.