فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه فرایند های شناختی (حافظه کاری و بازداری پاسخ) در افراد وابسته به مت آمفتامین بود.پژوهش حاضر از نوع علی–مقایسه ای است. جامعه پژوهش کلیه افراد وابسته به مت آمفتامین و افراد غیروابسته به مواد در شهر ایلام بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر به شیوه دردسترس و نمونه پژوهش شامل 30 نفر وابسته به مت آمفتامین، و 30 نفر از افراد عادی بود. از آزمون رنگ-واژه استروپ(نوع رایانه ای) برای ارزیابی بازداری پاسخ و برای ارزیابی حافظه کاری نیز خرده آزمون فراخنای ارقام حافظه وکسلر(نوع رایانه ای) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش آماری واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین درمؤلفه های فراخنای ارقام رو به جلو و فراخنای ارقام معکوس با گروه به هنجار تفاوت معناداری دارد. همچنین عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین در بازداری پاسخ تفاوت معناداری با گروه به هنجارداشت ولی در مؤلفه های زمان واکنش همخوان و زمان واکنش ناهمخوان و مؤلفه های بدون پاسخ ناهمخوان تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که وابستگی به مت آمفتامین تأثیر معناداری بر حافظه کاری و بازداری پاسخ افراد وابسته دارد.
تأثیر درمان ترکیبی خانواده درمانی، گروه درمانی و متادون درمانی بر بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تأثیر درمان ترکیبی خانواده درمانی، گروه درمانی و متادون درمانی بر بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد در مرکز درمانی آموزشی و پزشکی قدس انجام شده است. روش: در این مطالعه ده نفر بیمار تحت درمان متادون در مرکز آموزشی درمانی و پزشکی قدس به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه، مصاحبه بالینی توسط روانپزشک، خانواده درمانی و گروه درمانی توسط روانشناس بالینی بوده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داده است که درمان ترکیبی خانواده درمانی، گروه درمانی و متادون درمانی بر درمان اعتیاد بیماران مبتلا به سوء استفاده از مواد تأثیر داشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، لذا برنامه ریزی و انجام روش های درمانی فوق برای درمان بیماران مبتلا به سو مصرف مواد در مراکز روانپزشکی پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری ( اجرای حضوری و اینترنتی) بر راهبردهای تنظیم هیجانی افراد با همبودی بی خوابی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بی خوابی حضوری و مبتنی بر اینترنت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به همبودی بی خوابی با افسردگی بود. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری برای دو گروه آزمایشی و کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، چهل و پنج نفر از کارکنان و اساتید دانشگاه که در پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از برش کسب کردند و از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاکهای تشخیصیDSM-5، افسردگی و بی خوابی داشتند، انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفی، در هر سه گروه، 15 نفر جایگزین شدند. گروههای آزمایش 6 جلسه درمان شناختی-رفتاری برای بی خوابی دریافت کردند. نتایج نشان داد اجرای حضوری پروتکل درمان درکاهش نمرات فاجعه سازی، افزایش قدرت درک دیدگاه دیگران و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی موثرتر از روش اجراء با استفاده از اینترنت بود. دو گروه آزمایشی در راهبردهای نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ملامت دیگران و ملامت خویش با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشتند، اما در ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش بین سه گروه تفاوتی دیده نشد. بر اساس یافته های پژوهش هر دو شیوه اجرای درمان در بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان موثر است
بدون اضطراب امتحان دهیم
بررسی تاثیر آموزش ایمن سازی دربرابر استرس بر علائم افسردگی بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
اعتیاد در خانواده: مروری بر مولفه های خانوادگی مرتبط با اعتیاد
حوزه های تخصصی:
سوءمصرف مواد یکی از بحرانی ترین مسائل در جوامع امروزی است. درمان افراد وابسته به مواد دشوار و نیازمند سیستم درمانی جامع با رویکردهای مختلف دارو درمانی، روان درمانی ، بازپروری و بازتوانی است. هدف پژوهش حاضر مروری بر مولفه های خانوادگی مرتبط با اعتیاد بود. روش پژوهش کتابخانه ای و مروری تحلیلی بود. با گذشت سال ها ثابت شده است که حتی مؤثرترین و جدیدترین شیوه های درمانی نیز با میزان بالایی از عود همراه است. محیط مستعد، سهولت دسترسی به مواد، خانواده و شبکه اجتماعی دوستان ناباب از جمله عوامل سوءمصرف مواد و تداوم بخش مصرف مواد هستند. بنابراین، جلوگیری از مبتلا شدن افراد به اعتیاد آسان تر از درمان آن است. در چنین شرایطی پیشگیری مناسب ترین و منطقی ترین راهکار به شمار می رود. به منظور طراحی برنامه های پیشگیری مناسب، آگاهی از عوامل موثر در شروع و تداوم اعتیاد ضروری است. سوءمصرف مواد نتیجه تعامل متغیرهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و همسالان است که در این میان خانواده نقش مرکزی در شروع و تداوم مصرف مواد بازی می کند. مروری بر پژوهش ها نشان می دهد که مولفه های خانوادگی نقش محوری را در گرایش به اعتیاد دارند. در بین مولفه های مرتبط با خانواده، سبک های فرزندپروری، سبک های دلبستگی، مصرف مواد در خانواده و تعارضات خانوادگی بیشترین ارتباط را با سوءمصرف مواد دارند. لذا تحکیم بنیان خانواده همراه با آموزش برای کل سیستم خانواده نقش مهمی در پیشگیری از سوءمصرف مواد دارد.
رژیم غذایی در ترک سیگار
کانون خانواده و بزهکاری
اثربخشی آموزش والدین و مدیریت رفتار بر سلامت عمومی مادران کودکان دارای اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش والدین و مداخله مدیریت رفتار بر سلامت عمومی مادران کودکان دارای اتیسم تحت درمان دارویی بوده است. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل مادران دارای فرزند اتیسم مراجعه کننده به مرکز درمانی انستیتو روانپژشکی شهر تهران بوده است که به روش نمونه گیری در دسترس، یک گروه 20 نفری از مادران ِ کودکان دارای اتیسم انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند سپس برنامه آموزش والدین و مدیریت رفتار در طی10 جلسه دو ساعته در گروه آزمایش به اجرا در آمد، گروه کنترل هیچ گونه مداخله مشابه ای دریافت نکرد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش گروهی به شیوه برنامه آموزش والدین و مدیریت رفتار بر مولفه های نشانه های اضطراب، افسردگی و کارکرد اجتماعی موثر بوده است(05/0>P)، اما تاثیر معناداری بر مولفه نشانه های جسمانی نداشته است(05/0<P). یافته های پژوهش حاضر تلویحات مهمی برای روان درمانگران دارد. این یافته ها مورد بحث قرار گرفتند. واژه های کلیدی: آموزش والدین، سلامت عمومی، اتیسم
مقایسه تکانشگری بین افراد مبتلا به ایدز، افراد دارای سوء مصرف مواد و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مقایسه تصمیم گیری مخاطره آمیز بین افراد مبتلا به ایدز، افراد دارای سوء-مصرف مواد و جمعیت غیربالینی پرداخته است. روش: این پژوهش، علی-مقایسه ای بوده که در شش ماهه ی اول سال 91 انجام شد. در این پژوهش 30 نفر از بیماران مبتلا به ایدز و 30 نفر بیمار سوء مصرف کننده مواد و 30 نفر از جمعیت غیربالینی در محدوده سنی 67-15 سال به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نمونه های انتخابی براساس متغیرهای سن، تحصیلات و جنس همتا بودند. مقیاس تکانشگری بارات (1997) در هر سه گروه نمونه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد سه گروه در خرده مقیاس های تکانشگری تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درجاتی از آسیب در فرایند تصمیم گیری افراد وابسته به مواد و افراد مبتلا به ایدز وجود دارد، نقصی که ممکن است ریشه در پاره ای از رگه های شخصیتی، آسیب های عصب شناختی، مصرف مواد، عدم دریافت آموزش های مناسب و کافی در زمینه مهارت های زندگی، حل مسئله و تصمیم گیری و یا وجود احساسات، افکار و باورهای شخصی یا فرهنگی پیرامون رفتارهای محافظتی در حین رابطه جنسی باشد.
پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس مدل فرایند و محتوای خانواده در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:این مطالعه به منظور پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس مدل فرایند و محتوای خانواده انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرکرج در سال تحصیلی 92-91 بودند که 410 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد (زرگر، 1385)، فرایندخانواده (سامانی، 1387) و محتوای خانواده (سامانی، 1387) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک همبستگی منفی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مدل فرایند و محتوای خانواده توان پیش بینی گرایش به اعتیاد را دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق دارای تلویحات کاربردی فراوان است.
رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: این پژوهش از نوع همبستگی بود و شرکت کنندگان 178 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس ایرانی آمادگی اعتیاد، مقیاس سبک های والدگری (سهل گیرانه و مستبدانه)، مقیاس سبک دلبستگی ناایمن (دوسوگرا / اضطرابی و اجتنابی)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو- فرم کوتاه (روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه) و مقیاس سبک های هویت (هویت سردرگم و زودرس) بود. یافته ها: ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ (نرم افزار AMOS- 21) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضرایب مسیر مستقیم (حاصل از تحلیل مسیر) و غیر مستقیم (حاصل از روش بوت استراپ) نشان دادند که سبک های والدگری سهل گیرانه و مستبدانه و سبک دلبستگی ناایمن به طور مستقیم و به طور غیر مستقیم از طریق ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و بازبودن نسبت به تجربه و سبک های هویت زودرس و سردرگم روی آمادگی اعتیاد تاثیر دارند. بحث و نتیجه گیری: برای مهار و درمان اعتیاد باید هم به متغیرهای نزدیک مانند ویژگی های شخصیتی و هم متغیرهای دور مانند سبک های هویت و سبک های والدگری توجه کرد.
هیپنوتراپی اختلالات خلقی
ارتباط ادراک رفتار والدین با افسردگی و اضطراب در فرزندان: با نقش میانجی طرحواره های ناکارآمد اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادراک منفی از رفتار والدین، ساختارهای شناختی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد و او را مستعد ابتلا به آسیب های روانشناختی می سازد، هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی طرحواره های ناکارآمد اولیه در ارتباط بین ادراک رفتار والدینی با افسردگی و اضطراببود.روش پژوهش توصیفی بود، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان عادی و دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه بوعلی سینای شهر همدان در سال 1392 بود. در این پژوهش از دو نمونه بالینی و غیربالینی استفاده شد، نمونه بالینی شامل 69 نفر و نمونه غیربالینی 134 نفر بود. جهت انتخاب نمونه بالینی از روش نمونه گیری در دسترس و برای نمونه غیربالینی از خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. در این پژوهش از سه پرسشنامه ارتباط والدینی پارکر، آزمون SCL-90-R فرم کوتاه طرحواره یانگ استفاده شد. داده ها با استفاده از رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند.نتایج پژوهش حاکی از نقش میانجی طرحواره های ناکارآمد اولیه در ارتباط ادراک رفتار والدین و افسردگی و اضطراب بود و طرحواره های ناکارآمد محرومیت هیجانی، بیگانگی اجتماعی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، وابستگی/ بی کفایتی و بازداری هیجانی بیش از سایر طرحواره ها میانجی ارتباط ادراک رفتار والدین با افسردگی و اضطراببودند. یافته ها نشان داد رفتارهای نامناسب والدین (مراقبت ضعیف و محافظت بیش از حد) با شکل گیری آسیب پذیری شناختی و روانی در فرزندان نقش بسزایی دارد،بنابراین تعیین نقش میانجی طرحواره های ناکارآمد اولیه بین ادراک رفتار والدین و آسیب های روانشناختی در پیشگیری و درمان اختلالات روانی می تواند مفید باشد.
مقایسه اثربخشی روش های شناختی – رفتاری در مقابل روش های القای خلق برخلق مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر اثربخشی دو روش شناختی – رفتاری و القای خلق بر خلق مادران کودکان کم توان ذهنی بررسی شد. بدین منظور 36 نفراز مادران کودکان کم توان ذهنی مدرسه شهید صیاد شیرازی منطقه 4 آموزش و پرورش به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در 3 گروه (2گروه آزمایش و 1گروه کنترل)، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی 1 با روش شناختی رفتاری و گروه آزمایشی 2 با روش های القای خلق تحت مداخله قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افسردگی (بک،1960) استفاده شد. گروه اول، 8 جلسه آموزش روش های شناختی رفتاری و گروه آزمایشی دوم 5 جلسه آموزش روش های القای خلق را گذراندند. نتایج تحلیل واریانس کاهش بیش تر افسردگی در گروه های آزمایشی را نسبت به گروه کنترل نشان داد. نتایج آزمون بونفرونی نیز نشان داد که روش های شناختی رفتاری نسبت به روش های القای خلق کارآمدتر است.
مقایسه استرس کارکنان دانشگاه پیام نور همدان با همکارانش در دانشگاه بو علی سینا
حوزه های تخصصی:
مقایسه میزان علایم روان رنجور بین بیماران گوارشی، همراهان سالم و گروه شاهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف :تداخل عوامل روانی و جسمانی در مورد فعالیت های دستگاه گوارش، همیشه در عمق اندیشه انسان جای داشته است. این پژوهش با هدف مقایسه میزان علایم روان رنجور بین بیماران گوارشی، همراهان سالم و گروه شاهد انجام شد. مواد و روش ها:پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود که به روش توصیفی انجام گردید. شرکت کنندگان پژوهش به صورت در دسترس انتخاب شدند و در سه گروه بیماران گوارشی (100 نفر)، همراهان سالم (60 نفر) و گروه شاهد (100 نفر) قرار گرفتند. سپس، آزمون SCL-90-R (Symptom Checklist-90-Revised) برای آنان اجرا گردید. داده ها پس از جمع آوری، در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:بین سه گروه مورد مطالعه، از نظر روان پریشی (04/0 = P)، وسواس- اجبار (01/0 > P)، شکایات جسمانی (01/0 > P) و اضطراب (02/0 = P) تفاوت معنی داری وجود داشت. بین دو گروه بیمار و شاهد نیز از نظر ضریب کلی علایم (Global Symptom Index یا GSI) (02/0 = P)، روان پریشی (01/0 = P)، وسواس- اجبار (01/0 > P)، شکایات جسمانی (01/0 > P) و اضطراب (01/0 = P) تفاوت معنی داری مشاهده شد. همچنین، تفاوت بین دو گروه همراه و شاهد از نظر وسواس- اجبار (02/0 = P) و اضطراب (04/0=P) معنی دار بود. نتیجه گیری:به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر قبل از هر چیز به رابطه بین علایم روان رنجور با بیماری های گوارشی می پردازد. نتایج به دست آمده می تواند بستری را برای بررسی عمیق تر اختلالات گوارش فراهم نماید. این امر گام مهمی در جهت تبیین و شناخت بیماری های گوارش خواهد بود و از طرف دیگر، تلویحات مهمی در زمینه های درمانی خواهد داشت. همچنین، پیشنهاد می گردد در آینده مطالعات مشابهی با وسعت و عمق بیشتری انجام گیرد.