" مطاله حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سالمندی موفق با رویدادهایی که سالمند در طول دوره زندگی خود تجربه می کند، اجرا شد. می توان سالمندی موفق را با ترکیبی از سه عنصر بقا (طول عمر)، تندرستی (فقدان بیماری) و رضایتمندی از زندگی (شادمانی)، تعریف کرد. در این تحقیق از بین 200 نفر سالمندی که از مناطق مختلف شهر شهرکرد به شکل تصادفی خوشه چند مرحله ای انتخاب شدند، 60 نفر که حدود نیمی از آنها سالمند موفق و نیم دیگر سالمند ناموفق بودند بر اساس هدف تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. برای شناسایی سالمندان موفق از پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ و ویلیامز (GHQ-12) و مقیاس رضایتمندی از زندگی دینر و پاوت استفاده شد و برای مطالعه رویدادهای زندگی از مقیاس رویدادهای زندگی هلمز و راهه ترسیم روند زندگی استفاده شد. نتیاج به دست آمده نشان داد سالمندی موفق و غیر موفق از نظر تعداد و یا میزان تجربه رویدادهای زندگی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند، اما سالمندان غیرموفق تجارب خود را منفی تر ارزیابی کرده و یا احساس می کنند آن تجارب تاثیر منفی بر زندگی آنها داشته است. همچنین تجربه و تحلیل اطلاعات نشان داد که سالمندان موفق به طور معنی داری زندگی پرتلاطم تری داشته اند و نسبت به سالمندان غیرموفق به طور معنی داری آینده روشن تر و خوشایندتری را انتظار دارند.
"
مطالعه حاضر به بررسی نقش حمایت اجتماعی بر اساس تنهایی، سلامت عمومی و رضایتمندی از زندگی در بین سالمندان می پردازد. علاوه بر آن با توجه به تفکیکی که در پیشینه پژوهشی نسبت به انواع حمایت اجتماعی، در دو شکل حمایت عاطفی و حمایت ابزاری شده است، تاثیر این دو نوع حمایت اجتماعی بر زنان و مردان سالمند نیز بررسی می شود. برای اجرای این مطالعه 200 نفر از سالمندان شهر شهرکرد (افراد بالاتر از 60 سال)، بطور تصادفی انتخاب و با توجه به هدف و فرضیات ارائه شده مورد آزمون قرار گرفتند. آزمونها عبارت بودند از: مقیاس رضایتمندی از زندگی از دینر و پاوت و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و ویلیامز، الگوی ایتاردورک. نتایج به دست آمده که با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسن و رگرسیون چندگانه نشان داد، اولا حمایت اجتماعی تاثیر معنی داری بر احساس تنهایی، سلامت عمومی و رضایتمندی سالمندان از زندگی دارد. ثانیا حمایت عاطفی نقش با اهمیت تری نسبت به حمایت ابزاری داشته و به ویژه نقش حمایت عاطفی بر احساس تنهایی، سلامت عمومی و رضایتمندی از زندگی به طور معنی داری بیش از حمایت ابزاری بر زنان سالمند موثر است.
در این پژوهش، رابطه ساده و چندگانه هفت مرحله اول نظریه رشد روانی – اجتماعی اریکسون با مرحله هشتم آن – کمال در برابر نومیدی – در سالمندان استان خوزستان بررسی گردید. افراد شرکت کننده در نمونه اصلی تحقیق شامل 469 سالمند (237 زن و 232 مرد) بودند که به وسیله «مقیاس تجدید نظر شده مراحل رشد روانی – اجتماعی اریکسون» مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین، پیش از اجرای پژوهش، از یک نمونه 50 نفری برای ارزیابی مقدماتی مقیاس مورد نظر و نیز از یک نمونه 170 نفری دیگر برای اعتباریابی همان مقیاس استفاده به عمل آمد. برای تحلیل داده ها، علاوه بر روشهای توصیفی، روشهای همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه نیز به کار بسته شد. در این پژوهش، مجموعا 24 فرضیه برای کل سالمندان و زنان و مردان سالمند به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. همه این فرضیه ها تأیید شدند و نشان دادند که نظریه اریکسون علاوه بر فرهنگهای غربی، در فرهنگ ما نیز کاربرد دارد.