فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۷۱ مورد.
تعبیر رویا
بررسی مقایسه ای بهزیستی دانشجویان دختر و پسر بر حسب ارزیابی از هویت اجتماعی و هویت فردی
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: مطابق نظریه هویت اجتماعی ، مفهوم خود دارای دو جزء یعنی هویت فردی و هویت اجتماعی است. بر اساس این نظریه، انسان تلاش می کند تا هویت اجتماعی مثبت را همچون هویت فردی مثبت حفظ و نگهداری کند. با وجود نظریه های متعددی که پیشنهاد می کند هویت های اجتماعی روی زندگی اعضاء گروه اثرات مثبتی دارد، اما فقط اندک مطالعاتی در مورد رابطه بین هویت جمعی و بهزیستی صورت گرفته است. هدف : هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه هویت جمعی و فردی و نقش ارزیابی کننده آنها (احترام به خود جمعی و فردی) با بهزیستی در دو گروه دانشجویان دختر و پسر است. روش کار : در این تحقیق از روش همبستگی استفاده شد. نمونه های آماری شامل 85 دانشجوی دختر و 62 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه لرستان می باشد. ابزار اندازه گیری عبارت بود از پرسش نامه اطلاعات شخصی، مقیاس احترام به خود جمعی، مقیاس احترام به خود روزنبرگ، مقیاس رضایتمندی زندگی کلی داینر و پوت، مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی که توسط واتسون، کلارک و تلجن ساخته شده است. روش های آماری در تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد و به وسیله آزمون مقایسه میانگین های دو گروه مستقل و محاسبه ضرایب همبستگی، آزمون فرضیه ها به عمل آمد. نتایج: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین احترام به خود جمعی بین دختران و پسران وجود دارد (005/0< p و44/2 = t) . همچنین در دختران احترام به خود جمعی بیش از احترام به خود فردی با بهزیستی رابطه دارد. در حالی که در پسران عکس این رابطه مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری : بنابراین به نظر می رسد در پسران ارزیابی از هویت فردی و جمعی نقش دو جانبه ای با بهزیستی دارد. اما در دختران، بهزیستی بیشتر در ارتباط با دیگران معنا می یابد و احساسات مثبت نسبت به خود فردی بخش کوچکتری از خشنودی و رضایتمندی زندگی آنان را تشکیل می دهد.
"
فروید و ویتگنشتاین؛ مقایسه ای روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند در میان افرادی که ویتگنشتاین به تأثیر آن ها در آراء خود تصریح می کند نامی از «فروید» دیده نمی شود، با این حال مطالعه آثار ویتگنشتاین از گونه ای تشابه روش شناختی میان روان کاوی فروید و رویکرد درمانی او به فلسفه حکایت دارد. این تشابه که در قالب یک «تمثیل» در بند 255 پژوهش های فلسفی عنوان شده، نوعی «انتقال روش» به شمار می رود، به عبارت دیگر ویتگنشتاین شیوه برخورد فروید با بیماران نوروتیک را به حوزه مسائل فلسفی تسرّی می دهد. باید توجه داشت که این مشابهت به معنی همپوشانی کامل این دو شیوه نیست، به گونه ای که حتی در برخی موارد، شکاف میان این دو رویکرد آن چنان گسترده است که باید از گونه ای تفاوت روش شناختی صحبت کرد. به منظور سهولت در مقایسه، ابتدا به برخی از مهم ترین تکنیک های روان کاوی فروید اشاره می شود، در ادامه این پژوهش در دو محور اصلی تشابه و تفاوت میان روان کاوی فروید در درمان بیماران نوروتیک و رویکرد درمانی ویتگنشتاین به مسائل فلسفی را مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی نقش صفات شخصیت و سبک های شناختی در گرایش و اجتناب از بحث و استدلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی گرایش و اجتناب از بحث و استدلال دانشجویان و رابطه آن با ویژگی های شخصیتی و سبک های شناختی انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 289 دانشجوی دوره کارشناسی از گروه های تحصیلی هنر، علوم پایه و حقوق و علوم سیاسی در دانشگاه مازندران انتخاب شدند. داده ها از طریق مقیاس انداز ه گیری گرایش و اجتناب از بـحث و استدلال، مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت و مـقیاس سبک های شـناختی A-E جمع آوری گردید. تحلیل واریانس نشان داد بین میانگین نمرات دانشجویان گروه های تحصیلی مورد مطالعه در گرایش و اجتناب از بحث و استدلال تفاوتی وجود ندارد و بین سبک های شناختی جذب کننده و کاوش کننده با گرایش و اجتناب از بحث و استدلال نیز همبستگی مشاهده نگردید. از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، برون گرایی و گشودگی به ترتیب همبستگی 25/0 و 26/0 را با گرایش به بحث و استدلال نشان دادند. ویژگی شخصیتی با وجدان بودن همبستگی 12/0 را با گرایش به بحث و استدلال و 12/0- را با اجتناب از بحث و استدلال نشان داده است و بین روان رنجورخویی و برون گرایی به ترتیب با اجتناب از بحث و استدلال همبستگی 17/0 و 15/0- مشاهده گردید. تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان متغیرهای مورد مطالعه فقط دو صفت شخصیتی برون گرایی و گشودگی می توانند تا حدی تغییرات در گرایش به بحث و استدلال را تبیین نمایند و این نمایانگر آن است ویژگی هایی چون معاشرتی بودن، ابراز وجود و قاطعیت و گشودگی نسبت به تجربه های جدید می توانند در تبیین گرایش به بحث و استدلال دخالت داشته باشد.
طراحی و آزمایش الگوی بهبود انگیزه آموختن بر اساس نظریهی سازاییگری اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف این پژوهش ساخت الگوی آموزشی برای بهبود انگیزه آموختن براساس نظریه سازاییگری اجتماعی بود. انگیزه آموختن براساس نظریه سازاییگری اجتماعی، تحت تاثیر سه عامل درونی خودتواناپنداری، خودگردانی و خودرسانی است.
روش: الگوی آموزشی بهبود انگیزه آموختن در چهارچوب نیمهآزمایشی متشکل از دو گروه دانشجویان کارشناسی بررسی شد. گروهها که با دو روش متفاوت، آموزش بهروش همآموزی و آموزش به روش سنتی، نیمسال آموزشی را گذرانده بودند، مورد ارزیابی به روش پیشآزمون و پسآزمون قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، آزمون سنجش انگیزه آموختن در دانشجویان ایرانی است که سازههای انگیزه آموختن را میسنجید.
یافتهها: انگیزه آموختن و کارکرد تحصیلی آموزندگان در گروه مورد آزمایش و همچنین خودتواناپنداری و خودگردانی آموزندگان پس از اجرای الگوی آموزشی بهبود یافت. الگوی آموزشی بهبود انگیزه آموختن منجر به بهبود ابعاد شناختی، رفتاری و عاطفی انگیزه آموختن شد و ماندگاری خودتواناپنداری و خودگردانی آموزندگان 4 ماه پس از اجرای الگوی آموزشی همچنان پایدار باقی ماند.
نتیجهگیری: بهبود انگیزه آموختن تحت تاثیر خودگردانی و خودتواناپنداری آموزندگان است. روش همآموزی روشی موثر در بهبود انگیزه آموختن است. "
پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر بر اساس ویژگی های شخصیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین اختلالات روان شناختی که همراه با تحولات اجتماعی، بیشتر خود را نشان داده، اختلال اضطراب اجتماعی است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه مازندران بر اساس ویژگی های شخصیتی آن ها صورت پذیرفت.\nروش کار: جامعه آماری این پژوهش توصیفی، شامل تمام دانشجویان دختر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 94-1393 بود و تعداد 384 نفر دانشجو از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مربوط به اضطراب اجتماعی از مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (FNE,SAD) و برای ویژگی های شخصیتی از فرم کوتاه پرسش نامه ی شخصیتی (NEO) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 22 و به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه (هم زمان) انجام پذیرفت.\nیافته ها: نتایج نشان داد که بعد روان رنجورخویی، پیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی (000/0P<، 50/0=β) و ابعاد برون گرایی (000/0P<، 32/0- =β) و توافق پذیری (049/0P<، 10/0- =β)، پیش بینی کننده ی منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی هستند. ابعاد تجربه پذیری و وظیفه شناسی، توان پیش بینی اضطراب اجتماعی را ندارند.\nنتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از این است که ویژگی های شخصیتی مختلف پیش بینی کننده های متفاوت از سطوح اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر می باشند.
تأثیر هیجانی موسیقی بر فشارخون و ضربان قلب در افراد مبتلا به فشارخون اساسی بر اساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هیجانی موسیقی با دو ریتم مختلف بر فشار خون و ضربان قلب بیماران مبتلا به فشار خون بالای اولیه براساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی انجام شد.113 نفر از بیماران مرد مبتلا به فشار خون اساسی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان تبریز، مقیاس تجدیدنظر شده NEO-FFI فرم کوتاه را تکمیل نمودند و پس از احراز نمره مورد قبول در دو گروه درون گرا و برون گرا (هر گروه 30 نفر و مجموعاً 60 نفر) طبقه بندی شدند (دامنه سنی 50-31 و میانگین 42 سال). در مورد گروه ها، دو نوع موسیقی با دو ریتم آرام و تند در یک جلسه با فاصله زمانی نیم ساعت بین دو نوع موسیقی، اعمال شد. میزان فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب آزمودنی ها قبل و پس از ارائه موسیقی اندازه گیری و ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.نتایج نشان داد که بیماران برون گرا کاهش بیشتری را در فشار خون سیستولیک نسبت به بیماران درون گرا بعد از ارائه موسیقی با ریتم آرام به دست آوردند و به عبارتی هنگام ارائه موسیقی با ریتم آرام فشارخون سیستولیک بیماران برون گرا نسبت به میزان آن در مرحله خط پایه کاهش بیشتری داشت. با اینکه موسیقی با ریتم تند بر روی شاخص های فیزیولوژیکی موثر بود اما باعث به وجود آمدن تفاوت های معنی دار در دو گروه نشد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که بیماران درون گرا عواطف منفی بیشتری نسبت به بیماران برون گرا تجربه می کنند و این عواطف م نفی باعث به وجود آمدن تغییر ک متر در فشارخون این بیماران نسبت به بیماران برون گرا می شود.
رابطه برونگرایی، روان نژندگرایی، بخشودگی وراهبردهای مقابله اسلامی با شادکامی در دانشجویان دانشگاههای اهواز در سال 1387
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه برونگرایی، روان نژندگرایی، بخشودگی و راهبردهای مقابله اسلامی با شادکامی بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی و دانشگاه شهید چمران اهواز بود که از بین آنها 400 دانشجو (206 نفر از دانشگاه آزاد و 194 از دانشگاه چمران) به عنوان نمونه، با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه شادکامی آکسفورد، فرم کوتاه نئو، مقیاس بخشودگی بین فردی، و مقیاس راهبردهای مقابله اسلامی. داده ها با روش رگرسیون چندگانه و نتایج با روش تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند و مشخص گردید که بین هر چهار متغیر پیش بین (برونگرایی، روان نژندگرایی، بخشودگی و راهبردهای مقابله اسلامی) با متغیر ملاک همبستگی چندگانه وجود داشت (000/0P<) و این متغیرها در ترکیب با هم 4/43 درصد از واریانس شادکامی را تبیین نمودند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین در این مطالعه، روان نژندگرایی و پس از آن برونگرایی، قوی ترین پیش بینی کننده های شادکامی بودند.
"
فرایند های خود شناختی و نظامهای پردازش خبر عقلانی و تجربه ای در ایران و امریکا
حوزه های تخصصی:
"
سازهها و مقیاسهای متعدد در خصوص فرایندهای خودشناسی، به عنوان تسهیلگر و اصلاحکننده فرایندهای خود نظمدهی، از درجات انسجام و انتزاع متفاوتی برخوردارند. هوش هیجانی و ناگویی خُلقی را میتوان به ترتیب به منزلة سازههای خودشناختی جزیینگر در زمینه وجود و فقدان خودآگاهی هیجانی توصیف کرد. دو مـؤلفه تجربهای و تأملی خودشناسی سازههای هوش هیجانی و ناگویی خُلقی در زمینه شناخت خود کلی نگرتر و منسجمتر هستند، پس باید با همه ابعاد نظامهای پردازش خبر عقلانی و تجربهای ارتباط مثبت داشته باشند. یافتههای پژوهش، در هر دو جامعه ایران و امریکا، نشان دادند دو وجه خودشناسی با همه مـؤلفههای سیستمهای پردازش خبر تجربهای و عقلانی به صورت مثبت مرتبط بودند، اما مـؤلفههای سازههای هوش هیجانی و ناگویی خُلقی چنین ارتباط جامعی را نشان ندادند. افزون بر این، دو وجه خودشناسی در هر دو جامعه ایران و آمریکا توانستند متغیرهای سلامت روانی را در فراسوی نظامهای پردازش خبر عقلانی وتجربهای پیشبینی کنند. یافتههای پژوهش بر مبنای ماهیت در هم تنیده، پویشی، انسجامی و زمانمند فرایندهای خودشناختی، بر ضرورت طراحی مقیاسهای کارآمدتر و لزوم ارزیابی گستردهتر تفاوتها و شباهتهای بین فرهنگی در قلمرو خودشناسی صحه گذاشتند.
"
بررسی رابطه میان تمایزیافتگی خود و سبک های عشق ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان تمایزیافتگی با سبک های عشق ورزی و همچنین مقایسه سبک های عشق ورزی و سطوح تمایزیافتگی زنان و مردان متاهل شهر مشهد بود.
مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر 120 نفر از افراد متاهل شهر مشهد که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند مورد آزمون قرار گرفتند. برای سنجش تمایزیافتگی از پرسشنامه تمایزیافتگی (DSL)و برای سنجش سبک های عشق ورزی از مقیاس سه گانه اشترنبرگ استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه خرده مقیاس های تمایزیافتگی با خرده مقیاس های آزمون اشترنبرگ و آزمون مقایسه دو میانگین مستقل به منظور مقایسه خرده مقیاس های تمایز یافتگی و خرده مقیاس های آزمون اشترنبرگ درآزمودنی های زن و مرد متاهل شهر مشهد مورد تحلیل قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج نشان داد که میان خرده مقیاس های صمیمیت، شوریدگی و تعهد اشترنبرگ با خرده مقیاس های واکنش هیجانی، جایگاه من، گسلش عاطفی و هم آمیختگی ارتباط معکوس معناداری دارد همچنین نتایج این آزمون نشان داد که بین میزان گسلش عاطفی مردان و زنان تفاوت معناداری وجود دارد، بدین صورت که آزمودنی های مرد میزان گسلش عاطفی بیشتری را گزارش نموده اند. در بقیه خرده مقیاس ها بین دو جنس تفاوت معناداری شاهده نشد.
رابطه ابعاد شخصیت و جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی روابط بین جهت گیری مذهبی و شخصیت براساس نظریه ی آیزنک، 80 آزمودنی که 40 نـفر آنان زن و 40 نفر دیگر مرد بودنـد، به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه ی شخصیت آیزنک پاسخ دادند. هم چنین به منظور ارزیابی جهت-گیری مذهبی، مقیاس جهت گیری مذهبی بهرامی احسان، اجرا شد. این مقیاس چهار بُعد جهت گیری مذهبی، سازمان نایافتگی مذهبی، بیش ارزنده سازی و کامجویی را ارزیابی می کند.
نتـایج این پژوهش نشان داد که بین زنان و مردان در زیرمـقیاس های نـوروزگرایی، روان پریش خویی و سازمان نایافتگی مذهبی، تفاوت وجود دارد. هم چنین بین روان پریش خویی، نوروزگرایی و جهت گیری مذهبی روابط معکوسی به دست آمد. هم چنین نتایج این پژوهش نشان داد که متغیرهای جمعیت شناختی در کنار متغیرهای نوروزگرایی و روان پریش خویی قادر به پیش بینی جهت گیری مذهبی نیستند. تحلیل رگرسیون نشان داد که روان پریش خویی و نوروزگرایی با جهت گیری مذهبی رابطه ی منفی داشته و متغیرهای جمعیت شناختی سهمی در این میان ندارند.
تحلیل رفتارهای انسان بر اساس ساخت شخصیت. شخصیت و رفتارها و گفتارها (2)
حوزه های تخصصی:
"بررسی رابطه بین مرکز کنترل درونی - بیرونی و پیشرفت تحصیلی و مقایسه آن در دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی "
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه رابطه بین مرکز کنترل و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه تیزهوش و عادی می پردازد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 120 نفر از دانش آموزان سال اول و دوم راهنمایی به صورت تصادفی انتخاب و نسبت به همتاسازی دانش آموزان پسر عادی با تیزهوش در دو گروه مجرا(تیزهوش و عادی)اقدام شد.
در واقع این پژوهش به دنبال بررسی این اهداف است : 1-آیا بین مرکز کنترل درونی دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه معناداری وجود دارد.؟ 2ـ آیا بین مرکز کنترل بیرونی دانش آموزان پسر تیزهوش و عادی با پیشرفت آنها رابطه معناداری وجود دارد؟ 3- آیا بین مرکز کنترل درونی و بیرونی دانش آموزان راهنمایی پسر تیزهوش و عادی تفاوت وجود دارد؟
ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس کنترل درونی ـ بیرونی راتر می باشد و ابرای تجزیه و تحلیل آماری از روشهای آماری همبستگی پیرسون و tگروههای مستقل استفاده گردیده است نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که بین مرکزکنترل درونی و پیشرفت تحصیلی ، بین مرکز کنترل بیرونی و پیشرفت تحصیلی و بین مرکز کنترل درونی و بیرونی دو گروه (تیزهوش و عادی )تفاوت معناداری وجود دارد و پسران عادی در مقایسه به پسران تیزهوش از مرکز کنترل بیرونی برخوردارند و هر چه مرکز کنترل درونی دانش آموزی بیشتر باشد پیشرفت تحصیلی او نیز بالاتر است."
بررسی رابطه سبکهای هویت و تعهد هویت با کیفیت دوستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های هویت و تعهد هویت با کیفیت دوستی در دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهر تهران است . به این منظور 400 دانش آموز به صورت تصادفی از مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شدند. برای بررسی متغییر های پژوهش ، از سه پرسشنامه سبکهای هویت ، کیفیت دوستی و تقابل دوستی استفاده شد . نتایج نشان داد که سبک هویت اطلاعاتی توانایی پیش بینی معنادار سه مولفه کیفیت دوستی ( صمیمیت و افشای خود ، وفاداری و اعتماد ، و تقابل ) را دارد . حال آنکه سبک هویت هنجاری و سبک هویت مغشوش /اجتنابی فاقد قدرت پیش بینی مولفه های کیفیت دوستی هستند .
بررسی الگوهای فعالیت الکتریکی مغز در واکنش به محرک های عاطفی با توجه به صفات شخصیتی برون گرایی و نورزگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع پژوهش هایی تجربی است و هدف آن بررسی الگوهای فعالیت مغز در ارتباط با عواطف و شخصیت است. چهار گروه (n=10) از افراد برون گرا، درون گرا، نورزگرا و با ثبات هیجانی انتخاب شدند و در طی یک حالت پایه (بدون تحریک عاطفی) و چهار مرحله تحریک عاطفی (با استفاده از کلیپ های کوتاه ویدیویی)، از آنها EEG دوسویه به عمل آمد. محرک های ویدیویی از گنجینه سینما و فیلم های مستند انتخاب و روایی آنها طی یک مطالعه مقدماتی تایید گردیده بود. داده های EEG با استفاده از عملیات FFT از حوزه زمان به حوزه فرکانس تبدیل شده و پس از تقسیم بردامنه آلفا با عملیات لگاریتم بر مبنای ده هنجارسازی شدند. سپس از داده های هر حالت در هر یک از قطعات پیشین و پسین راست و چپ میانگین گیری شد. تجزیه و تحلیل های آماری سپس بر روی میانگین توان آلفای قطعات مغز و پایگاه های مجزای EEG متمرکز شد. داده ها با استفاده از آزمون t گروه های وابسته و رگرسیون خطی تحلیل شدند. نتایج با بخشی از الگوی روی آوری- اجتناب همخوان بود و نقش فعالیت پیشانی راست را در ارتباط با عواطف منفی تایید کرد. نواحی پسین راست (آهیانه راست) در جنبه برانگیختگی عواطف در همه گروه های شخصیت نقش داشتند، یک نقش تازه نیز برای ناحیه پسین چپ (آهیانه چپ) در ارتباط با عواطف منفی غیر فعال در نورزگرایان به دست آمد.