فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
مسأله رابطه عقل و دین یا به تعبیری فلسفه و دین یا رابطه اعتقاد دینی و عقلانیت و ایمان ، یکی از مهم ترین مسائل در حوزه دین پژوهی و فلسفه دین است.
در این حوزه، یک سؤال اساسی وجود دارد : آیا اعتقاد دینی ، عقلانی است یا غیر عقلانی و ضد عقلانی که باید به آن ایمان آورد ؟
در پاسخ به این سؤال ، در جهان غرب ، دو دیدگاه شاخص است :
1. اعتقادهای دینی با عقل سازگاری دارد که به آن عقل گرایی می گویند.
2. اعتقادهای دینی با عقل ناسازگار یا ضد عقل است که به آن ایمان گرایی می گویند. از میان عقل گرایان به دیدگاه توماس آکوئیناس ،ایمانوئل کانت و از میان ایمان گرایان به دیدگاه کیرکهگارد، ویتگنشتاین، نورمن مالکوم و پلانتینگا اشاره شده که همراه با نقد و بررسی است.
سه استدلال کیرکهگارد در باب ایمان گرایی یعنی برهان تقریب، برهان تأخیر(یا تعویق) و برهان شور و شوق، بیشتر بحث شده است.
در پایان، دیدگاه اسلام در بارة رابطه عقل و دین مطرح و این نظریّه مورد تأکید قرار گرفته است که در اسلام به طور کلی هماهنگی بین عقل و دین وجود دارد و ایمان گرایی به صورتی که در غرب مطرح است، در آن مطرح نیست و دلیل آن هم راز وار و غیر عقلانی بودن اصول اساسی مسیحیت و عقلانی بودن اصول اساسی اسلام است.
فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
فلسفة تعلیم و تربیت درجایگاه یکی از فلسفههای مضاف، از دو زاویه قابل بررسی و مطالعه است: 1. دیدگاههای فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت؛ 2. رشتة دانشگاهی.
فلسفة تعلیم و تربیت از نگاه اول، تاریخی به قدمت اندیشهورزی و نظریه پردازی فیلسوفان شرق و غرب عالم در باب تربیت دارد؛ اما از نگاه دوم حدود یک قرن از عمرش سپری میشود.
از فلسفة تعلیم و تربیت، بسته به نوع دید و مبانی فلسفی متناسب با آن، مفاهیم و تعاریف گوناگونی ارائه شده است: استنتاج آرای تربیتی از مبانی فلسفی، کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت، نظریة عمومی تعلیم و تربیت، تحلیل و پردازش مفاهیم و گزارههای تربیتی و مانند آن.
نگارندة این مقاله، فلسفة تعلیم و تربیت را تبیین و اثبات مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت تلقی میکند و در سه سطح پیش استنتاجی یا باز یافت، استنتاجی یا کشف، و فرا استنتاجی یا خلق به بررسی فلسفة تعلیم و تربیت میپردازد. طراحی و اجرای تدابیر و راهکارهایی در سه سطح بازیافت، کشف و خلق، از شرایط اساسی پیریزی فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی است.
رشتة فلسفة تعلیم و تربیت، تحولات و تطوراتی را پشت سر نهاده که در دو مرحله قابل تشخیص و بررسی است؛ مرحله رویکرد ایسمها و مرحله رویکرد تحلیلی. فلسفة تعلیم و تربیت در حال حاضر در مرحلة پساتحلیلی و مشتمل بر رویکردها و دیدگاههای متنوعی در جهان غرب است.
نفس شناسی ابن سینا
حوزه های تخصصی:
نسبت دین با ایدئولوژی
منبع:
قبسات ۱۳۷۷ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
نگاهی به نظریه فرانکل در روانشناسی دین
منبع:
قبسات ۱۳۷۷ شماره ۸ و ۹
حوزه های تخصصی:
مسأله شر و راه حل های آن
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا یکی از مسائل مهم در حوزه دین پژوهی و فلسفه دین، یعنی مسأله شرّ را مورد بررسی قرار دهد. برخی از منتقدان، وجود شر در جهان را با خداباوری منافی میدانند. در مقابل متفکران و متکلمان دینی تلاش کردهاند برای این معضل، راه حلهایی بیابند. این مقاله میکوشد که مهمترین این راه حلها را به صورت مختصر مورد بررسی قرار دهد. ابتدا برای روشنی هرچه بیشتر به توصیف مفهومی و مصداقی شر اشاره شده و سپس برای حل مسأله شر، پنج راه حل مطرح گردیده است که عبارتند از: 1. شر، امر عدمی است 2. شر لازمه جهان مادی است 3. شر لازمه آزادی انسان است. 4. شر ناشی از جزئی نگری است 5. شر ناشی از جهل انسان است. به نظر میرسد که اگر انسان بخوبی به این راه حلها توجه کند معضل شرور را دیگر منافی با خداباوری نخواهد داشت.
اثبات وجود خدا از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ بشر در کنار مساعى انبیاء الهى در راستاى معرفى خداى حقیقى به انسانها، عقلاء و متفکرینى نیز بودهاند که حداکثر تلاش خود را جهت رهیافت عقل به وجود خداوند به کار گرفتهاند. در این میان ابن سینا به عنوان فیلسوفى مسلمان از منزلت رفیعى برخوردار است. در مقاله حاضر پس از بحث از نظرى بودن مسأله اثبات خدا و این که از میان انواع براهین فلسفى چگونه برهانى در این باره قابلیت دارد. به بیان تقریرهاى مختلف ابن سینا براى اثبات وجود بارى تعالى در مهمترین آثار او یعنى: «شفا» «اشارات»، «نجات» و «مبدأ و معاد» پرداخته و توضیح مىدهیم که همه این تقریرها قابل جمع به بیان واحدى هستند. ابن سینا برهان خود را «صدیقین» مىنامد که از این جهت مورد انتقاد ملاصدرا واقع شده است. از نظر بزرگان فلسفه، برهان ابن سینا نه لِمّ است و نه دلیل، بلکه شبه لمّ است. در پایان به برخى ایرادات وارد بر برهان پرداختهایم.
فلسفه ریاضی
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر فلسفه هنر از دیدگاه فیلسوفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
فلسفة هنر به تبیین مبادی و مبانی غیرهنری هنر یا به تعبیر دیگر به تبیین مبادی فلسفی هنر میپردازد. هر چند فلاسفه اسلامی بخش مستقلی را در آثار خود به فلسفه هنر اختصاص ندادهاند، اما بهطور پراکنده در لابلای مباحث گوناگون به طرح مباحثی پرداختهاند که در قالب فلسفه هنر میگنجد. چنانچه در مورد معرفت شناسی و فلسفه علم هم وضع به همین منوال است.
یکی از مباحث محوری در فلسفه هنر بحث زیبایی است. فیلسوفان اسلامی تعاریف و دیدگاههای ویژه درباره زیبایی دارند به عقیده حکمای اسلامی زیباییهای موجود در این عالم جلوههای ناقص و مقیّدی از زیبایی مطلق یعنی حقتعالی هستند. دومین بحث محوری در فلسفه هنر، نقش خیال در پیدایش آثار هنری است. حکمای اسلامی به وجه مبسوط به بحث خیال و قوّه خیال و عالم خیال و تاثیر آن در پیدایش آثار هنری مثل شعر پرداختهاند.
از طرف دیگر در تلقی متعالی صدرالمتالهین از فلسفه هنر، منشأ هنر برخی اسماء و صفات الاهی از قبیل خالقیت و احسن الخالقیت حقتعالی دانسته شده است به این بیان که همه انسانها به نحو تشکیکی خلیفه خداوند و وارث صفات الاهیاند. هنرمندان هم با خلق آثاری در حدّ خود تجلی بخش این اسماء و صفاتند. همچنین حکمای اسلامی تلقی متعالی از محاکات دارند که با تلقی افلاطون و ارسطو از محاکات تفاوت عمیق دارد و بسیار ژرف تر از آنها است.
کالبدشناسى مفهوم قدرت
حوزه های تخصصی:
قدرت مفهومى است که در بیشتر علوم طبیعى، کلامى، فلسفى و انسانى مورد توجه قرار گرفته است، ولى در علوم اجتماعى و سیاسى طبعا اهمیّت ویژه و جایگاه محورى دارد. علما و اندیشمندان هر گروه از زاویه خاصّى به توضیح مفهوم قدرت پرداختهاند، بعضى با دید طبقاتى به قدرت نگریستهاند، برخى دیگر با توجه به آثار قدرت، آن را توضیح دادهاند و گروهى قدرت را با قابلیت تطبیق دادهاند که هیچکدام از آنها خالى از ایراد نیست. در مورد قدرت سیاسى، بعضى از جامعهشناسان سیاسى به بیان حدود و قیود قدرت اهتمام کردهاند و به بیان تفاوت میان قدرت در جوامع ساده و پیچیده و قدرت در جوامع عام و خاص پرداخته و به خصیصه نهادیافتگى قدرت اشاره کردهاند. در این نوشتار هر یک از زمینههاى فوق بررسى و به نکات قوت و ضعف آنها اشاره شده است. سرانجام، سعى شده مفهومى از قدرت ارائه شود که همه انواع آن را دربرگیرد و سپس با بیان ویژگىها، انواع مختلف قدرت متمایز گردد و در نهایت با تبرک جستن به بیان چند نکته قرآنى در مورد قدرت سیاسى این نوشته به پایان مىرسد.
بررسی سه دیدگاه «اخلاق مبتنی بر فضیلت، اخلاق مبتنی بر عمل و اخلاق مکمل»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بیان معیارى است که فلاسفه اخلاق در جهت درست و نادرست بودن احکام اخلاقى ارائه دادهاند، اما از آن جایى که به نظر نویسنده دیدگاه اخلاق مبتنى بر فضیلت از جایگاه عمیقترى برخوردار بوده، به نقد و بررسیهایى که نسبت به این دیدگاه بعمل آمده، پرداخته شده است. همچنین به نقدهایى که این دیدگاه نسبت به دیدگاه مقابل خود، یعنى اخلاق مبتنى بر عمل دارد، اشاره شده و در پایان به تبیین قول مختار در این زمینه پرداخته شده است.
اخلاق و فلسفه اخلاق از دیدگاه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
در این مقال، برآنیم که اخلاق محض یا به تعبیرى فلسفه اخلاق را از دیدگاه یکى از متفکران بزرگ مغرب زمین به نام ایمانوئل کانت مورد بررسى قرار دهیم. از نظر کانت، علم، معرفتى است که واجد قضایاى تالیفى پیشینى است. هر معرفتى که عارى از آنها باشد، شایسته علم نیست. احکام تالیفى پیشینى، احکام کلى و ضرورى هستند که مبناى علوم قرار مىگیرند. از این رو اخلاق نیز به عنوان یک علم، واجد احکام تالیفى پیشینى است. مانند: ما باید راست بگوییم. «باید»، هیچ گاه از تجربه ناشى نمىشود؛ یعنى از «هست» نمىتوان «باید» را نتیجه گرفت. کانت مىگوید: علم و معرفت بطور کلى از دو چیز یعنى ماده و صورت تشکیل مىشود. ماده آن از خارج وارد ذهن مىشود و صورت را ذهن از پیش خود عرضه مىکند و به واسطه همین صورتهاى ذهنى است که انسان مىتواند قوانین کلى و ضرورى در هر علمى را توجیه کند. به نظر او معرفت عقلى یا مادى است یا صورى. معرفت صورى را منطق صورى یا استعلایى مىگویند. معرفت مادى که درباره موضوعى بحث مىکند، بر دو قسم است: طبیعیات یا فلسفه طبیعى و اخلاق یا فلسفه اخلاق. علم طبیعى و علم اخلاق هر دو یک جنبه تجربى و یک جنبه پیشینى دارند. جنبه پیشینى اخلاق را اخلاق محض یا فلسفه اخلاق مىگویند. از دیدگاه کانت، وظیفه فلسفه اخلاق، توجیه احکام کلى و ضرورى اخلاقى است. به بیان دیگر وظیفه فلسفه اخلاق این است که عناصر پیشینى را از عناصر تجربى متمایز ساخته و بررسى کند که چه توجیهى براى قبول عناصر پیشینى داریم. یعنى چگونه قادریم، به اصولى از رفتار که براى همه انسانها الزام آور است، دست یابیم. کانت قواعدى را ارائه مىدهد که از طریق آنها مىتوان اصول کلى و ضرورى اخلاقى را تشخیص داد.
فلسفه سیاسی چیست؟
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۱ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
فلسفه تاریخ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
در برداشت هگل از فلسفه, تاریخ امری محوری است. به نظر او, تاریخ را به سه شیوه میتوان نگاشت: 1- تاریخ دست اوّل,2- تاریخ اندیشه گرانه, 3- تاریخ فلسفی یا فلسفة تاریخ که روش برگزیدة هگل است. بر جهان عقل حاکم است, درنتیجه تاریخ جهانی جریانی عقلانی و ضروری است نه تصادفی. موضوع تاریخ فلسفی, روح است. روح جوهری است خودآگاه و آزاد و در سیر تاریخی خود به آزادی خود وقوف پیدا میکند .هر قوم یا ملّتی روحی دارد که مرحلهای است از تحقق روح جهان. روح جهان توسط شور و شوق افراد جهان _ تاریخی به پیش رانده میشود. ایشان دورة جدید و مرحلة عالیتری از آزادی وخودآگاهی را تحقق میبخشند. هگل تاریخ جهان را به سه دورة شرقی، کلاسیک و ژرمنی تقسیم میکند.
فلسفه اخلاق از دیدگاه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا فلسفة اخلاق از دیدگاه استاد شهید مطهری را بررسی قرار کند. ابتدا به تعریف فلسفة اخلاق و شاخههای آن و روابط آن، با حکمت عملی و همچنین به معیار فعل اخلاقی اشاره شده؛ سپس شاخههای مهمّ فلسفة اخلاق که اخلاق دستوری و فرا اخلاق به شمار میرود، مورد بحث قرار گرفته است.
در اخلاق دستوری از راه تحلیل عقلانی، تلاش میشود به معیارها و قواعدی دست یابیم که به واسطة آن میتوانیم مشخّص کنیم چه کاری خوب و چه کاری بد است. در این حوزه، به اخلاق غایتگرایانه و وظیفهگرایانه اشاره شده و در آخر، نظریة شهید مطهری به نام نظریة پرستش در حوزة اخلاق مورد بحث قرارگرفته است. در ادامه، مؤلّف به نظریات متفاوت در حوزة فرا اخلاق که به اخلاق دستوری ناظر است و تعابیر و واژههای اخلاقی را مورد بحث قرار میدهد، اشاره کرده است که عبارتند از: 1. طبیعتگرایی اخلاق؛ 2. غیرطبیعتگرایی اخلاق یا شهودگرایی؛ 3. غیرشناختگرایی اخلاقی.
در آخر، مؤلّف، نظریة شهید مطهری را در حوزة فرا اخلاق را مطرح میکند تا در پرتو نظریات دیگر اتقان و استحکام آن هرچه بیشتر آشکار شود.
فلسفه حقوق
حوزه های تخصصی:
چکیده
فلسفه حقوق به بحث از معنا و مبناى الزامآور بودن قواعد حقوقى و تمایز قواعد حقوقى، اخلاقى و مذهبى مىپردازد . فلسفه حقوق به نظریههاى کلى درباره حقوق، قطع نظر از نظام یا شعبه خاص توجه دارد . در زبان فارسى این مباحث در ذیل عناوینى چون کلیات حقوق و نظریه کلى حقوق هم بحث مىشود .
در این مقاله، ابتدا ضمن تعریف واژههاى مربوط، به سابقه تاریخى فلسفه حقوق اشاره شده، و جهات نیاز به تدوین فلسفه حقوق مطرح مىشود و با تعیین موضوع فلسفه حقوق، مکاتب حقوقى معرفى و مبناى حقوق از دیدگاه مکتبهاى تحققى و آرمانى و حقوق فطرى و اسلام بیان مىشود، آنگاه انتقادات وارد بر مکاتب حقوق طبیعى و پوزیتویستى به اختصار شرح داده مىشود .
در ادامه، مبحث مهم هدف حقوق در نظریه فردگرایان و اجتماع گرایان را طرح و به اختصار بررسى مىشود .
درآمدی بر دین شناسی یونگ
منبع:
قبسات ۱۳۷۶ شماره ۵ و ۶
حوزه های تخصصی: