فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۶۱ تا ۴٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
تلاش برای حل مهمترین مسائل عالم اندیشه توسط زبان و نیز نمادهایی که زبان طبیعی به وسیله آن به زبان نمادین تبدیل می شود از جمله کارهایی است که مدتهاست ذهن متفکرین مغرب زمین را به خود مشغول نموده است . یکی از بزرگترین این متفکران که با پوزیتیوریسم منطقی آغاز نمود و سپس در حیطه فلسفه های تحلیل زبانی به کار خود ادامه داد رودلف کارناپ است که مقاله حاضر مروری است بر مجموعه فعالیتهای علمی او در زمینه های مختلف علوم تجربی ‘ ریاضیات و خصوصأ فلسفه .
نقد نظریه اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا ترجمة یکی از کتابهای مهم در حوزة فلسفه اخلاق، یعنی نظریه اخلاقی کانت را نقد و بررسی کند.
این کتاب را بروس اونی. استاد دانشگاه ماسوچوست به انگلیسی نگاشته است که دو تن از مترجمان یعنی آقایان علیرضا آلبویه، و مصطفی ملکیان آن را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردهاند. ناقد ترجمة این کتاب، چند صفحه از متن انگلیسی را به اجمال بررسی، و خطاهای فاحشی را در آن مشاهده کرده است. امید است که این نقد، تذکاری برای دقت هر چه بیشتر مترجمان و اصلاح چاپهای بعدی این کتاب باشد.
تجربه عرفانی و ملاک حجیت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
این مقاله نخست به وصف تجربة عرفانی و بیان تفاوت آن با تجربة دینی و تجربة باطنی میپردازد که میتوان گفت: هر کدام به ترتیب زیر مجموعهای از دیگری و اخص از آن تلقی میشود؛ سپس به مبحث معیار صدق در تجربة عرفانی از دو دیدگاه: 1. فرد تجربهکننده؛ 2. دیگران (مخاطبان) میپردازد و ابتدا ملاکهای حجیت تجربة عرفانی برای واجد تجربه، سپس حجیت آن برای دیگران بررسی، و به برخی شبهات در این جهت پاسخ داده شده، و نظر استاد و برخی معیارهای عام در حیطة نخست و اجماع و اتفاق آرا و عدم تنافی با عقل قطعی و نقل معتبر در حیطة دوم بررسی شده است.
ایمان گرایی ویتگنشتاینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از معرفی ویتگنشتاین به شرح اجمالی ایمانگرایی و انواع آن میپردازد. تقریرهای گوناگون ایمانگرایی در قالب دو دسته کلی ایمانگرایی حاد و معتدل بررسی؛ سپس به توضیح ایمانگرایی ویتگنشتاینی پرداخته شده است. در ضمن توضیح انواع ایمانگرایی، به برخی از اشکالهای آنها و نیز رابطة ایمانگرایی و شکاکیت اشاره شده است. ایمانگرایی ویتگنشتاینی بر خصلت غیرشناختی زبان دینی تأکید دارد و باورهای دینی را بیدلیل میداند. ضمن تأکید بر درستی تفسیر ایمانگرایانه از ویتگنشتاین، دربارة ناواقعگرا بودن وی تردید شده است.
نگاهی به زبان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا افق روشنی از بحث درباره زبان دینی را عرضه کند؛ از این رو، ابتدا به خاستگاه این بحث که گزارههای کلامی و الاهیاتی هستند، اشاره شده است؛ یعنی گزارههایی که موضوع آنها خدا و محمول آنها یکی از صفات الاهی است. از آنجا که خدا، موجودی ماورای طبیعی بهشمار میرود کاملاً از اشیای محسوس متمایز است و زبانی که ما با آن سروکار داریم، زبانی است که از محدودیت و امکان برخوردار است؛ بنابراین، این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوانیم دربارة خدا با همین زبان متعارف سخن بگوییم. برای حل این مشکل راهحلهای گوناگونی مطرح شده است که عبارتند از: 1. نظریة تمثیلی؛ 2. نظریة اشتراک معنوی؛ 3. نظریه معناداری گزارههای دینی که شامل دو اصل تأییدپذیری و ابطالپذیری تجربیاند. پس از طرح چنین نظریهای دربارة معناداری گزارههای دینی، عدهای از فلاسفه چنان تحت تأثیر مشکلات مربوط به تحقیقپذیری قرار گرفتند که گزارههای دینی را غیرواقعنما تلقی کرده، بهسوی تفسیرهای غیرشناختاری از زبان دینی گرایش یافتند که عبارتند از: 1. نظریة ابراز احساسات؛ 2. نظریة نمادین بودن؛ 3. تفاسیر شعائری و آیینی؛ 4. نظریة اسطورهای دانستن زبان دینی. در ادامه، این نظریات نقد و بررسی، و در پایان، دیدگاه قرآن در باب زبان دینی مطرح شده است.
واقع نمایی گزاره های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
مقالة ذیل، درصدد ارائة تبیینی مختصر از پارهای رویکردهای غیرشناختاری در فهم زبان دین، به ویژه زبان قرآن است. نظریات غیرشناختاری در دین، گزارههای دینی را غیرواقع نما و بدون پشتوانة واقعی میدانند. آنها اغلب به دین ابزارانگارانه مینگرند و به واقعیت داشتن یا نداشتن مدالیل گزارههای دینی کاری ندارند. شناخت و بررسی رویکردی غیرشناختاری به زبان دین، اهمیت ویژهای دارد؛ به این دلیل که از طرفی به میانتهی بودن گزارههای دینی میانجامد و از طرف دیگر، طیف گستردهای از دیدگاههای امروزین حاکم در حوزة زبان دین را دربرمیگیرد. در این مقاله، ابتدا مقصود از غیرشناختاری در دین تبیین؛ سپس پارهای از نظریات عمدة دینشناسان غربی مانند جرج سانتایانا، ریچارد ام. هیر، ریچارد بریثویث، و فیلیپس، در این زمینه ارائه خواهد شد.
بحث پایانی به بررسی مختصر این دیدگاهها و امکان تطبیق آنها بر زبان قرآن اختصاص خواهد یافت. در این بخش، ادلة دروندینی و بروندینی بر واقعنمایی گزارههای قرآنی ارائه خواهد شد.
بیرون شدِ ابن سینا از شکگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۱۱ و ۱۲
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پاسخ اصلی ابن سینا در برابر شکگرایی بررسی میشود. او با توسل به اصل عدم تناقض، یعنی بدیهیترین بدیهیات، میکوشد شکاک را بر سر این دوراهی قرار دهد: یا سکوت و اعراض، یا اعتراف به چیزی معین؛ که در هر دو صورت باید از شکگرایی دست بردارد. بهنظر ابن سینا بهترین راه خروج از شکگرایی همین توجه به نحوة حاکمیت اصل عدم تناقض بر همة اظهارات و بر همة واقعیت است.
شکگرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۱۱ و ۱۲
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به زمینة و دلایل ورود فیلسوفان به بحث شکگرایی پرداخته میشود و توضیح داده میشود که طرد امکان توهم و ارضأ به حقیقتیابی (در عین حال که از ورود مطالب کاذب در ذهن جلوگیری کنیم) و بهدلیل شکنندگی ظاهری توجیه چنین توجهی لازم است و در ادامه برخی صور رایج شکگرایی معرفی میگردد.
مولف متذکر میشود که انگیزه او برای بررسی شکگرایی پیدا کردن راه میانهای میان زودباوری (بهمعنای تمایل به شک و مقاومت کمتر از حد معمول در برابر باورها) و دیرباوری (بهمعنای تمایل به شک و مقاومت زیاد از حد در برابر باورهاست). او در این باب به ارزیابی برخی اصول و مبادی عمده معقولترین اشکال و صور شکگرایی (نظیر اصل خطاپذیری، عدم قطعیت و...) میپردازد و در نهایت اثبات میکند که آدمی دارای میزان معتنابهی شناخت است که توجیه آن هم سهل و آسان است. مولف خاطرنشان میسازد که فقط شکگرایی را طبق برخی صور مطرح آن انکار کرده است و نشان داده است که برهانهای مربوط به دیدگاههای شکگرایانه اثباتکننده این مطلب نیست که ما فاقد شناخت و باور موجه هستیم.
بررسی پنج روایت از «نسبیگراییِ شناختی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
با اینکه مدتها نسبیگرایی کاملاً مردود بود اما گروهی از فیلسوفان معاصر علاقة وافری به ادعاهای نسبیگرایانه نشان میدهند. این درحالی است که شماری دیگر، نسبیگرایی را تهدیدی بسیار جدی برای تعقل انسان تلقی میکنند. در این موارد، یکی از وظایف مهم فلسفی، تنقیح و تبیینِ محلِ بحث است بدین منظور در این مقاله به گسترهای از روایتهای موجود در نسبیگرایی و تمایز آنها اشاره میشود. علاوه بر این، نویسنده با ارایة تحلیلهایی نشان میدهد هر یک از روایتها با مشکلاتی جدی روبهرو است.
مترجم بر خود لازم میداند از لطف و عنایت نویسنده محترم پروفسور هاوارد سَنکی (Howard Sankey) استاد فلسفة دانشگاه ملبورن استرالیا به جهت ارسال این مقاله کمال سپاسگزاری را ابراز نماید.
اصالت وجود در حکمت متعالیه و اصالت وجود غرب
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
اسپینوزا در آینه بورخس
جایگاه فضیلت عدالت در نظام آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد تبیین دیدگاه توماس آکوئیناس در باب عدالت به عنوان یک فضیلت مىباشد. در این مقاله پس از بیان تعریف فضیلت و تعیین مهمترین فضیلت اخلاقى، به بررسى نظرات توماس در باب عدالت توزیعى، حق و بى عدالتى پرداخته شده است
نقد ارسطو از نظریه سقراطی- افلاطونی «وحدت فضیلت و معرفت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
تحلیل فضیلت و ارتباط آن با معرفت از مباحث مهم فلسفه اخلاق است که نحوه برداشت از آن در علم اخلاق نیز مؤثر است. سقراط که گاه او را موسس فلسفه و پدر فلسفه اخلاق مىنامند (فرانکنّا، 1376: 20) فضیلت را لازمه معرفت مىدانست و بر آن بود که اگر کسى خوب و بد را از هم باز شناسد، هیج عاملى نمىتواند او را به عملى بر خلاف معرفتش وادار سازد. پس از سقراط دیگر فلاسفه در مقابل این نظر واکنش نشان دادند. شاگرد او افلاطون نظریه استادش را پذیرفت، اما شاگرد افلاطون، ارسطو، نظریه سقراط را انکار کرد و به تفصیل به نقد و بررسى آن پرداخت. هدف اصلى این مقاله بیان نقدهاى ارسطو بر نظریه سقراط است. این نقدها از یک سو دیدگاه ارسطو را درموضوع مورد بحث، تبیین مىکند و از سوى دیگر با طرح احتمالات مختلف درباره نظریه سقراط و نقد و بررسى آنها، پرتوى بر نظریه سقراط مىافکند.
مهمترین نقد ارسطو، بر نظریه سقراط این است که این نظریه، تأثیر گرایشها و انفعالات نفسانى بر اعمال را نادیده مىگیرد. نکته قابل توجه این است که به نظر مىرسد، ارسطو در نقد یکى از تقریرهاى نظریه سقراط، خود را ناتوان از ارائه ردّى قاطع مىبیند و در مقابل آن تسلیم مىشود.
تأملی در نظریات روانشناختی منشأ وحی
منبع:
علامه ۱۳۸۱ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
انسان از دیدگاه پراگماتیسم جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوعمل گرایی معاصر با دیدگاهی پسانو گرایانه، وجود گرایانه و عمل گرایانه به بحث درباره انسان می پردازد. از نگاه این مکتب فلسفی، تعریف یگانه و محتومی از انسان وجود ندارد. آدمی در هر موقعیت به تعریف جدیدی از خویشتن و یا به باز آفرینی خود می پردازد و این تحولی است که مستمرا ادامه می یابد. انسان در این دیدگاه در دو بعد به هم پیوسته فردی و جمعی مورد توجّه قرار می گیرد. در بعد فردی با کمک اصطلاح طنز گرای آزاده و در بعد اجتماعی، فرد وابسته به مدینه فاضله آزاده تعریف میشود. طنزگرای آزاده، همچون طنزپردازان ادبی، با روشی هنرمندانه و نواندیش عمل میکند. او از هر گونه ظلم و کاستی در زندگی کنونی بشر بیزار است و با نقادی مداوم از بی عدالتی ها و درد و رنج هایی که بر آدمیان، حتی انسان های ناآشنا و بیگانه می رود، نقش مسئولانه فردی خود را ایفا میکند. طنز گرای آزاده از این طریق به وحدت بشری نیز توجه می نماید و مدینة فاضلة آزاد را رقم می زند. مدینة فاضله و وحدتی که این گونه ایجاد میشود، از طریق ارائه طرحی پیشین و تفکر در چند و چون آن تحقق نمی یابد، بلکه با تخیل وضعیت مردمان درگیر با درد و رنج و ظلم و همراه با نقادی مستمر اجتماعی صورت می گیرد. طنزگرای آزاده در هر موقعیت، با واژگان نهایی که محصول تجارب گذشته او و دریافت های جدید از کتب، اندیشه ها و آثار مختلف فرهنگی- ادبی موجود در جامعه است، هویت خود را نشان میدهد. او با این ابزارها از یک سو در بعد فردی به خلق مستمر خویشتن اقدام میکند و از سوی دیگر عملا وحدت اجتماعی را همگام با دیگر افراد، یعنی طنز گرایان آزاده، رقم می زند.