فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
گلاسنهایت و مسئله ی اراده در فلسفه ی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ی اراده در فلسفه ی هایدگر حائز اهمیت فراوانی است. این مسئله را می توان از هستی و زمان تا آثار متأخّر هایدگر دنبال کرد. به نظر می رسد علیرغم نقد هایدگر بر سوبژکتیویسم و تفکّر مبتنی بر تمثّل، که نام های دیگری برای اراده هستند، وی تا زمان طرح اصطلاح پیچیده ی گلاسنهایت نتوانست به طور اساسی از اراده فاصله بگیرد. پیش از به پیش کشیدن این اصطلاح، فلسفه ی هایدگر به طور کامل از اراده عاری نیست و اراده در تصمیم های دازاین (در هستی و زمان) و یا به عنوان اراده ای ترانساندانتال (در آثار 1929-1928) که هر اراده ای را ممکن می سازد، نهفته است. پس از این دو دوره، همدلی هایدگر با هیتلر سبب می شود که هایدگر نوعی اراده گرایی جمعی را طرح کند که هر فردی باید اراده ی خود را در راه آن قربانی کند. پس از این سه دوره، هایدگر در مواجهه با نیچه از اراده روی بر می گرداند. نیچه به عنوان متفکّری در پایان متافیزیک غرب و قلّه ی بحث از اراده، هایدگر را متوجه آن می کند که وجود در دوران مدرن همان اراده است که نهایتا در قالب تفکّر تکنولوژیک به صورت ""اراده به اراده"" درآمده است. اگر نیچه مسئله را برای هایدگر مشخص می کند، این اکهارت است که شروعی را برای پاسخ به این مسئله نشان می دهد. این مقاله به روشن کردن این موضوعات می پردازد: منظور از دامنه ی اراده چیست؟، نسبت گلاسنهایت با کنش و انفعال، نسبت اراده و پرسش از وجود و نسبت هایدگر با عرفان مسیحی اکهارت.
برهان وجودی آنسلم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برهان وجودی، از بحث انگیزترین براهینی است که اندیشمندان غربی پس از طرح آن از سوی آنسلم به بحث و بررسی آن و مسائل مربوط به آن پرداخته اند. جذابیت آن چندان است که حتی در عصر حاضر نیز بحث درباره آن در میان اندیشمندان، رایج است و برخی با ارائة تقریرهای جدید، آن را تأیید کرده اند. در مقاله حاضر، سعی شده تا به اختصار دیدگاه الاهی دانان و فیلسوفان برجسته غرب درباره این برهان، در قالب سیر تاریخی، تبیین و بررسی شود. از آن جا که در تاریخ اندیشه، گونیلو نخستین کسی است که نسبت به این برهان واکنش نشان داده و آن را رد کرده است، ابتدا به نقدهای گونیلو اشاره شده و سپس پاسخ آنسلم به وی آورده شده است. در ادامه به نقدهای آکویناس و دیدگاه های دکارت، اسپینوزا، لایبنیتس و نقدهای کانت، فیلسوفان زبان و دیدگاه مدافعان معاصر این برهان همچون مالکوم پرداخته شده است و در نهایت نیز دیدگاه خود درباره این برهان را مطرح و به مقایسه و بیان وجه تفاوت اساسی آن با برهان صدیقین اشاره کرده ایم.
شرق سهروردی و غرب هیدگر
نظریه تشابه در آثار آلبرتوس کبیر و توماس آکوئینی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله،به پژوهش درباره نظریه تشابه نزد آلبرتوس کبیر و توماس آکوئینی و تبیین آن پرداخته ایم .آلبرتوس با بهره بردن از فلاسفه مسلمان این نظریه را درغرب به عنوان رایی بین اشتراک معنوی و اشتراک لفظی عرضه کرد و بیشتر به بحث های منطقی پرداخت.اما توماس آکوئینی در آثار مختلف خود این روش را درمباحث کلامی و مابعدالطبیعی به کاربرد.نظر توماس در نظریه تشابه بیشتر ارائه طریقی برای تبیین چگونه سخن گفتن در باب الوهیت ،تبیین رابطه وجودی بین خالق و مخلوق و معرفت به الوهیت با توجه به معرفت شناسی مشائی است.برخی از متخصصان فلسفه توماس،به دنبال کاژتان،از دو نوع تشابه سخن گفته اند:تشابه بنا به مناسبت نسبت و تشابه بنا به مناسبت تناسب.اولی نسب معنایی بین چند چیز است در ارجاع به معنای یک چیز واحد و دومی تناسب بین دو نسب است.اما توماس در آثار مختلفش در باب معانی متعدد تشابه نوشته که از محدوده دو نوع تشابه ذکرشده می گذرد.در این مقاله آراء توماس آکوئینی درباره معانی متعدد تشابه در آثار مختلف او مورد تفحص قرارگرفته است.
علم چیست
منبع:
قبسات ۱۳۷۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
تأثیر دعا بر جهان قانونمند از دیدگاه استاد مطهری و النور استامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مسائل مرتبط با «دعای حاجت»، چگونگی تأثیر این نوع دعا بر جهان مادّی است، جهانی تحت حاکمیت قوانین استثناناپذیر. از یک سو، اجابت دعا امری قطعی تلقی می شود و از سوی دیگر، قوانین جهان طبیعت نقض ناپذیر محسوب می گردد. در باب این مسئله، مقاله به بررسی تطبیقی آرای دو متفکر، استاد مرتضی مطهری و النور استامپ، می پردازد، دو متفکری که جهان را قانونمند و در عین حال دعا را نیز مؤثر می دانند. یافته های تحقیق نشان می دهد باور به «اختیار» از مهم ترین مبانی ای است که هر دو فیلسوف به آن پای بندند. تفاوت مهم دو اندیشمند دیدگاه آنها در باب تعین گرایی است. استاد مطهری به تعین گرایی قائل است و از طریق بحث قضا و قدر می کوشد پاسخی برای مسئله پیش گفته بیابد، در حالی که النور استامپ تعین گرایی را انکار می کند و با پذیرش عدم قطعیت، راه خود را برای علت معدّ دیدن خداوند علاوه بر علت مفیض بودن او باز می کند و از این طریق مسئله دعا را پاسخ می گوید.
عقل سلیم
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی تطبیقی نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه «طرح عظیم» استیون هاوکینگ از مهم ترین تئوری های مطرح شده در چند سال اخیر است که به علت محتوای این تئوری مبنی بر انکار ضرورت وجود خداوند و خلقت جهان هستی از «هیچ»، در میان محافل فیزیکی و دینی واکنش های متفاوتی را به همراه داشته است. در این پژوهش نویسنده با استفاده از مبانی حکمت متعالیه و با فرض صحت تمامی نظریات فیزیکی هاوکینگ نشان خواهد داد که مفهوم «هیچ» مورد استناد هاوکینگ با مفهوم خلأ در حکمت متعالیه بسیار متفاوت است و به معنای نیستی محض نمی باشد و خلقت جهان به واسطه «هیچ» مورد استناد هاوکینگ، هیچ گونه منافاتی با خالقیت خداوند نخواهد داشت و با فرض صحت تئوری «M» نقش خداوند در ربوبیت و خالقیت، مفروض و مبرهن است که در این راستا مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی هاوکینگ و صدرالمتألهین و چگونگی آفرینش عالم ناسوت و نظام مندی عالم ناسوت و نقش خداوند، مورد تطبیق و نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.
مقایسه هوسرل، هایدگر و گادامر با محک روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تطبیقی مراحل صعود و نزول عرفانی در اندیشه افلوطین و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله هبوط انسان از عالم علیا به عالم سفلی و آرزوی بشر برای بازگشت به عالمی که در عهد ازلی بدان تعلق داشته است، از اساسی ترین مباحث فلسفی عرفانی در آثار بسیاری از فیلسوفان الهی است. با مطالعه آثار فلسفی عرفانی ملاحظه می گردد که برداشت های گوناگونی در سیر مراحل نزول و سقوط، متناسب با اندیشه و نوع برداشت آنان مورد اشاره قرار گرفته است.جهت آشنائی با تمایز ها و تفاوت های این موضوع عرفانی در دو حوزه جغرافیائی شرق و غرب، دو شخصیت به نام و مطرح عرفانی یعنی افلوطین به عنوان پدر عرفان غربی، و شیخ شهاب الدین سهروردی بنیان گذار مکتب اشراقی در شرق مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته اند. علی رغم تشابه های اندیشه ای در مراحل سیر و سلوک، مهم ترین تمایز را می توان در استناد عرفان افلوطین بر انگاره های عقلی و عدم ابتنا بر دین دانست و در مقابل عرفان سهروردی را عرفانی مبتنی بر دین و متأثر از آموزه های وحیانی قلمداد نمود.
بررسی پدیدار شناختی-هرمنوتیک زمان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
یک از پرسش های اساسی پرسش از حقیقت زمان است.زمان مانند وجود،مفهومی آشناست،به نحوی که همه ما آن رامی شناسیم ولی کنه و حقیقت بسیار مبهم و مخفی است.به همین جهت است که در طول تاریخ اندیشه بشر،فیلسوفان و اندیشمندان هرکدام تعریفی از آن بدست داده اند که با سایر تعاریف متعارض یا متفاوت بوده است.مقاله حاضر به دیدگاهی کاملا متفاوت از زمان پرداخته است،دیدگاهی که می توان آن را دیدگاه پدیدار شناختی-هرمنوتیک نامید.در این دیدگاه،زمان نه مقدار حرکت دانسته می شود(ارسطو)و نه وعاء خارجی موجودات(اندیشه های پوزتیویستی)و نه کیفیتی نفسانی(برگسون)و نه شرط شهود حسی(کانت)و نه براساس آگاهی بی واسطه (هرسول)مورد توجه قرار می گیردبلکه زمان براساس درعالم بودن آدمی و آدمی به عنوان ناحیه ظهور موجودات مورد بررسی پدیدار شناسانه قرار می گیرد.دراین بررسی نشان داده می شود که زمان ارتباطی وثیق با ساحات هستی آدمی یعنی تفهم،حال و زبان دارد.هریک از ساحات سه گانه آدمی با ساحتی از سه ساحت زمان مرتبط است.تفهم به دلیل آنکه برامکان ها متکی است به آینده مرتبط است ،حال به جهت آنکه موقعیت آدمی با آن منکشف می شود با گذشته و زبان (روزمره)که نشانه ای از سقوط آدمی در اشیا است،با حال حاضر مرتبط است.بنابراین هستی آدمی زمانمند است و زمانمندی آن نیز به واسطه وقت داشتن آن ممکن گردیده است.تاریخ نیز حاصل وقت داشتن آدمی است.
امتناع مفهوم فرد در اندیشه ایرانی
منبع:
کیان ۱۳۷۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
فلسفیدن، آموختن و مردن
کواین و موجهات
مرگ هنر و نسبت آن با مسیحیت در نگاه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۴۷
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر ابتدا از آرای اسلاف هگل در باب هنر و زیباشناسی و تاثیر آن در ایده آلیسم آلمانی و به ویژه هگل سخن رفته است. در ادامه گفتار، مساله مرگ هنر و تفسیر مفسران هگل و نسبت آن با مسیحیت با نظر به مبانی دوره مدرن و پیدایش تلقی تازه ای از هنر و استقلال(autonomous) آن از مسیحیت در دوره مذکور بررسی شده است.
نگاهی به خرد جامعه شناسی
منبع:
کیان ۱۳۷۸ شماره ۴۷
حوزه های تخصصی: